کتاب صوتی سیر حکمت در اروپا نگارش محمدعلی فروغی_بخش دهم
<unknown>
📔 #سیر_حکمت_در_اروپا
جلد دوم
فصل اول
✍️ نویسنده: محمدعلی فروغی
🔟 بخش دهم
حکمای فرانسه در سده هفدهم
پاسکال، مالیرانش و...
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
جلد دوم
فصل اول
✍️ نویسنده: محمدعلی فروغی
🔟 بخش دهم
حکمای فرانسه در سده هفدهم
پاسکال، مالیرانش و...
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
کتاب صوتی سیر حکمت در اروپا نگارش محمدعلی فروغی_بخش یازدهم
<unknown>
📔 #سیر_حکمت_در_اروپا
جلد دوم
فصل دوم
✍️ نویسنده: محمدعلی فروغی
1️⃣1️⃣ بخش یازدهم
اسپینوزا
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
جلد دوم
فصل دوم
✍️ نویسنده: محمدعلی فروغی
1️⃣1️⃣ بخش یازدهم
اسپینوزا
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
کتاب صوتی سیر حکمت در اروپا نگارش محمدعلی فروغی_بخش دوازدهم
<unknown>
📔 #سیر_حکمت_در_اروپا
جلد دوم
فصل دوم
✍️ نویسنده: محمدعلی فروغی
2️⃣1️⃣ بخش دوازدهم
اسپینوزا
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
جلد دوم
فصل دوم
✍️ نویسنده: محمدعلی فروغی
2️⃣1️⃣ بخش دوازدهم
اسپینوزا
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
❤1
Forwarded from RADIO GATSBY سیاست
«بدآگاهی» تعبیر دقیقی ست. مشکل طبقه متوسط ایران، نه ناآگاهی، که بدآگاهی ست. انسان طبقه متوسط ایرانی احتمالا کتاب میخواند، اما کتابی میخواد که تاریخ مورد نظر حکومت را به خوردش میدهد. فیلم میبیند، اما فیلمی میبیند که ریشه دردهایش را نه جمهوری اسلامی، که دولتی در آنسوی جهان معرف میکند.
بامداد اعتماد
@radio_gatsby
بامداد اعتماد
@radio_gatsby
❤4
Forwarded from فریدون؛ فصلنامه فکری-تحلیلی
.
پادشاهی پهلوی و وسعتبخشی به ارزشهای مدرن و دموکراتیک
ایرج صفاریان* در مقالهای در شماره ۶ «فریدون» با عنوان «پادشاهی پهلوی و وسعتبخشی به ارزشهای مدرن و دموکراتیک» به تشریح این نکته پرداخت که پادشاهی پهلوی حامل دموکراتیزاسیونی بود که بهمن ۵۷ آن را متوقف کرد.
او در بخشی از مقاله مینویسد:
«مطالعات نشان میدهند نهادهای دموکراتیک در جوامعی که از نظر اقتصادی در سطح پایینی قرار دارند، به سختی برقرار میشوند. اقتصاد آزاد همراه با محدود کردن قدرت دولت، و رفاه مالی همراه با گسترش آموزش میتوانند زمینهساز تکثر سیاسی و تقویت دموکراسی باشند.
ساموئل هانتینگتون سطوح بالای بهبود اقتصادی را - که به گسترش باسوادی، آموزشوپرورش و شهرنشینی کشیده شد و طبقۀ متوسط را وسعت بخشید و ارزشها و رفتارهای حامی دموکراسی را تقویت کرد - از جمله عواملی میداند که در سربرآوردن رژیمهای دموکراتیک، در دهههای ۸۰-۱۹۷۰ میلادی، که بیشتر کشورها اقتدارگرا بودند، موثر افتادند.
نگاهی به آمارها نیز نشان میدهد، کشورهای با سطوح پایین توسعه، دموکراتیک باقی نماندهاند. بهعنوان مثال، آزادیهای سیاسی بوجود آمده در بیشتر کشورهای تازهاستقلالیافتۀ آفریقایی در اوایل دهۀ ۱۹۶۰ میلادی، نتوانستند تا آخر دوام آورند، و به عکس، مناطق غیردموکراتیکی مانند شیلی، کره، تایوان، اسپانیا و پرتغال که تجربۀ توسعۀ اقتصادی را داشتند، بیشتر به سمت دموکراسی حرکت کردند.
نتایج مطالعات نشان میدهند: رابطۀ دوطرفه بین دموکراسی و رشد اقتصادی وجود دارد. از لحاظ آماری، تغییرات رشد اقتصادی سبب تغییرات در دموکراسی شده است و بدین ترتیب، رشد اقتصادی سبب دموکراسی میباشد، همچنین تغییرات در دموکراسی نیز بهطور معناداری موجب تغییر در رشد اقتصادی در کشورها شده است.
بنابراین، رشد اقتصادی موجب شکلگیری پایههای دموکراسی در جامعه میشود و درست در همان زمان، نهادهای دموکراتیک قویتر، زمینۀ افزایش رشد اقتصادی را فراهم مینمایند و به عبارت دیگر، آزادیهای سیاسی و وجود نهادهای دموکراتیک، به افزایش رشد اقتصادی کمک کرده، و نرخهای بالاتر رشد اقتصادی موجب افزایش در دموکراسی میشوند».
——
*ایرج صفاریان نام مستعار نویسنده است.
- این مقاله را در اینجا بخوانید:
https://www.fereydoun.org/articles/670911
@fereydoun_magazine
پادشاهی پهلوی و وسعتبخشی به ارزشهای مدرن و دموکراتیک
ایرج صفاریان* در مقالهای در شماره ۶ «فریدون» با عنوان «پادشاهی پهلوی و وسعتبخشی به ارزشهای مدرن و دموکراتیک» به تشریح این نکته پرداخت که پادشاهی پهلوی حامل دموکراتیزاسیونی بود که بهمن ۵۷ آن را متوقف کرد.
او در بخشی از مقاله مینویسد:
«مطالعات نشان میدهند نهادهای دموکراتیک در جوامعی که از نظر اقتصادی در سطح پایینی قرار دارند، به سختی برقرار میشوند. اقتصاد آزاد همراه با محدود کردن قدرت دولت، و رفاه مالی همراه با گسترش آموزش میتوانند زمینهساز تکثر سیاسی و تقویت دموکراسی باشند.
ساموئل هانتینگتون سطوح بالای بهبود اقتصادی را - که به گسترش باسوادی، آموزشوپرورش و شهرنشینی کشیده شد و طبقۀ متوسط را وسعت بخشید و ارزشها و رفتارهای حامی دموکراسی را تقویت کرد - از جمله عواملی میداند که در سربرآوردن رژیمهای دموکراتیک، در دهههای ۸۰-۱۹۷۰ میلادی، که بیشتر کشورها اقتدارگرا بودند، موثر افتادند.
نگاهی به آمارها نیز نشان میدهد، کشورهای با سطوح پایین توسعه، دموکراتیک باقی نماندهاند. بهعنوان مثال، آزادیهای سیاسی بوجود آمده در بیشتر کشورهای تازهاستقلالیافتۀ آفریقایی در اوایل دهۀ ۱۹۶۰ میلادی، نتوانستند تا آخر دوام آورند، و به عکس، مناطق غیردموکراتیکی مانند شیلی، کره، تایوان، اسپانیا و پرتغال که تجربۀ توسعۀ اقتصادی را داشتند، بیشتر به سمت دموکراسی حرکت کردند.
نتایج مطالعات نشان میدهند: رابطۀ دوطرفه بین دموکراسی و رشد اقتصادی وجود دارد. از لحاظ آماری، تغییرات رشد اقتصادی سبب تغییرات در دموکراسی شده است و بدین ترتیب، رشد اقتصادی سبب دموکراسی میباشد، همچنین تغییرات در دموکراسی نیز بهطور معناداری موجب تغییر در رشد اقتصادی در کشورها شده است.
بنابراین، رشد اقتصادی موجب شکلگیری پایههای دموکراسی در جامعه میشود و درست در همان زمان، نهادهای دموکراتیک قویتر، زمینۀ افزایش رشد اقتصادی را فراهم مینمایند و به عبارت دیگر، آزادیهای سیاسی و وجود نهادهای دموکراتیک، به افزایش رشد اقتصادی کمک کرده، و نرخهای بالاتر رشد اقتصادی موجب افزایش در دموکراسی میشوند».
——
*ایرج صفاریان نام مستعار نویسنده است.
- این مقاله را در اینجا بخوانید:
https://www.fereydoun.org/articles/670911
@fereydoun_magazine
Forwarded from فریدون؛ فصلنامه فکری-تحلیلی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
چرا کمپینهای پهلویستیزانه تاثیرِ برعکس میگذارند؟
بخشی از گفتگو با مهران انصاری، متخصص آموزش و توسعه انسانی با کانال یوتیوب «فریدون» در مهر ۲۵۸۴ (۱۴۰۴)
مهران انصاری مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته توسعه سازمانی و مدیریت دانش را از دانشگاه جورج میسون در ایالت ویرجینیا دریافت کرد.
لینک گفتگوی کامل در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=UszckDNppBQ
@fereydoun_magazine
چرا کمپینهای پهلویستیزانه تاثیرِ برعکس میگذارند؟
بخشی از گفتگو با مهران انصاری، متخصص آموزش و توسعه انسانی با کانال یوتیوب «فریدون» در مهر ۲۵۸۴ (۱۴۰۴)
مهران انصاری مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته توسعه سازمانی و مدیریت دانش را از دانشگاه جورج میسون در ایالت ویرجینیا دریافت کرد.
لینک گفتگوی کامل در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=UszckDNppBQ
@fereydoun_magazine
کتاب صوتی سیر حکمت در اروپا نگارش محمدعلی فروغی_بخش سیزدهم
<unknown>
📔 #سیر_حکمت_در_اروپا
جلد دوم
فصل سوم
✍ نویسنده: محمدعلی فروغی
3️⃣1️⃣ بخش سیزدهم
لایبنیتس
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
جلد دوم
فصل سوم
✍ نویسنده: محمدعلی فروغی
3️⃣1️⃣ بخش سیزدهم
لایبنیتس
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
کتاب صوتی سیر حکمت در اروپا نگارش محمدعلی فروغی_بخش چهاردهم
<unknown>
📔 #سیر_حکمت_در_اروپا
جلد دوم
فصل چهارم
✍ نویسنده: محمدعلی فروغی
4️⃣1️⃣ بخش چهاردهم
حکمای انگلیس در سده هفدهم
هابز، لاک، نیوتون
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
جلد دوم
فصل چهارم
✍ نویسنده: محمدعلی فروغی
4️⃣1️⃣ بخش چهاردهم
حکمای انگلیس در سده هفدهم
هابز، لاک، نیوتون
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
Audio
📔 #سیر_حکمت_در_اروپا
جلد دوم
فصل پنجم
✍ نویسنده: محمدعلی فروغی
5️⃣1️⃣ بخش پانزدهم
حکمای انگلیس در سده هجدهم
برکلی، هیوم و...
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
جلد دوم
فصل پنجم
✍ نویسنده: محمدعلی فروغی
5️⃣1️⃣ بخش پانزدهم
حکمای انگلیس در سده هجدهم
برکلی، هیوم و...
#فلسفه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
@RADIO_GATSBY
Forwarded from گاراژ ــ مهدی تدینی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا:
باید صادق باشم، ما در ونزوئلا همیشه نوعی سوسیالیسم را تجربه کردهایم، اما چاوز آن را به سطحی دیگر رساند. در نهایت، سوسیالیسم از نظر وعدههایش جذاب است، چون به شما میگوید ما همیشه برابر خواهیم بود؛ برابر در فقر، برابر در وابستگی. سوسیالیسم میخواهد توانایی تصمیمگیری شما را بگیرد و آن را به دولت بسپارد. و در نهایت، راهی که آنها میتوانند جامعه را کنترل کنند، از طریق بدبختی است. و وقتی مردم در برابر آن واکنش نشان دهند، خشونت آغاز میشود.
و همیشه پایانش به یک شکل است. به ما ونزوئلاییها ۲۶ سال پیش هشدار دادند و گفتند: ببینید، چاوز ونزوئلا را از طریق سوسیالیسم و کمونیسم به کوبا تبدیل خواهد کرد. و ما گفتیم: نه، امکان ندارد. ما سنت دموکراسی داریم. ما یک طبقه متوسط پویا داریم.
این اتفاق نخواهد افتاد. اما امروز ببینید، وضع ما حتی از کوبا هم بدتر است. به همین دلیل اکنون تلاش میکنم به جوامع در سراسر جهان هشدار بدهم، چون وقتی آزادی را از دست بدهید، بازپس گرفتن آن بسیار دشوار است.
هدف یک جامعه باز این است که انسانها با کرامت زندگی کنند. و برای داشتن کرامت، باید به عنوان فرد مستقل و خودمختار باشید. و این دقیقاً چیزی است که سوسیالیسم از شما میگیرد. اما جذابیت برای بسیاری از جوانان سوسیالیست، که خود را «سوسیالیستهای دموکرات» در آمریکا مینامند، این است که میگویند ما به شما کرامت میدهیم. سوسیالیسم به شما کرامت خواهد داد، زیرا ناعادلانه است که در فقر زندگی کنید، نه فقر ونزوئلایی، بلکه ناعادلانه است که با نابرابری شدید ثروت زندگی کنید. ناعادلانه است که نتوانید هزینه درمان خود را بپردازید. پس به ما رأی دهید. و من دارم شعار انتخاباتی کسی مثل «زورا نیل هرستن» را بازتاب میدهم که آماده است شهردار بعدی نیویورک شود. وقتی شاهد اوج گرفتن سوسیالیستهای دموکرات جوان هستیم – و باز هم ممکن است شما با اینکه آیا آنها واقعاً دموکرات هستند یا نه موافق نباشید – آیا این شما را نگران نمیکند؟ چگونه این پدیده را درک میکنید و چرا اکنون در آمریکا جذابیت دارد؟
این موضوع قطعاً به من هشدار میدهد، چون ما اینجا بارها آن را شنیدهایم و پایانش را هم دیدهایم. با این حال، فکر میکنم در ایالات متحده احترام زیادی به شایستگی فردی وجود دارد، احترام زیادی به نهادهای مستقل و به انتخابهای فردی وجود دارد و معتقدم همین موانع فرهنگی روشن خواهند کرد که این مسیر برای مردم آمریکا چه پیامدی دارد.
البته که من نگرانم، زیرا در نهایت همیشه پایان یکسانی دارد. شما باید در جامعه انگیزههای درست ایجاد کنید تا مردم تلاش قوی داشته باشند، سخت کار کنند و بهرهور باشند. و تنها راه برای این کار، زندگی در یک جامعه آزاد است. جایی که بازار کار میکند. و من باور دارم که بازار قویترین نظام همکاریای است که تاکنون خلق شده است.
و آنجاست که یک جامعه میتواند به طور کلی رو به بالا حرکت کند، همانطور که جوامع باز اجازه میدهند.
#سوسیالیسم #لیبرالیسم
@Garajetadayoni | گاراژ
باید صادق باشم، ما در ونزوئلا همیشه نوعی سوسیالیسم را تجربه کردهایم، اما چاوز آن را به سطحی دیگر رساند. در نهایت، سوسیالیسم از نظر وعدههایش جذاب است، چون به شما میگوید ما همیشه برابر خواهیم بود؛ برابر در فقر، برابر در وابستگی. سوسیالیسم میخواهد توانایی تصمیمگیری شما را بگیرد و آن را به دولت بسپارد. و در نهایت، راهی که آنها میتوانند جامعه را کنترل کنند، از طریق بدبختی است. و وقتی مردم در برابر آن واکنش نشان دهند، خشونت آغاز میشود.
و همیشه پایانش به یک شکل است. به ما ونزوئلاییها ۲۶ سال پیش هشدار دادند و گفتند: ببینید، چاوز ونزوئلا را از طریق سوسیالیسم و کمونیسم به کوبا تبدیل خواهد کرد. و ما گفتیم: نه، امکان ندارد. ما سنت دموکراسی داریم. ما یک طبقه متوسط پویا داریم.
این اتفاق نخواهد افتاد. اما امروز ببینید، وضع ما حتی از کوبا هم بدتر است. به همین دلیل اکنون تلاش میکنم به جوامع در سراسر جهان هشدار بدهم، چون وقتی آزادی را از دست بدهید، بازپس گرفتن آن بسیار دشوار است.
هدف یک جامعه باز این است که انسانها با کرامت زندگی کنند. و برای داشتن کرامت، باید به عنوان فرد مستقل و خودمختار باشید. و این دقیقاً چیزی است که سوسیالیسم از شما میگیرد. اما جذابیت برای بسیاری از جوانان سوسیالیست، که خود را «سوسیالیستهای دموکرات» در آمریکا مینامند، این است که میگویند ما به شما کرامت میدهیم. سوسیالیسم به شما کرامت خواهد داد، زیرا ناعادلانه است که در فقر زندگی کنید، نه فقر ونزوئلایی، بلکه ناعادلانه است که با نابرابری شدید ثروت زندگی کنید. ناعادلانه است که نتوانید هزینه درمان خود را بپردازید. پس به ما رأی دهید. و من دارم شعار انتخاباتی کسی مثل «زورا نیل هرستن» را بازتاب میدهم که آماده است شهردار بعدی نیویورک شود. وقتی شاهد اوج گرفتن سوسیالیستهای دموکرات جوان هستیم – و باز هم ممکن است شما با اینکه آیا آنها واقعاً دموکرات هستند یا نه موافق نباشید – آیا این شما را نگران نمیکند؟ چگونه این پدیده را درک میکنید و چرا اکنون در آمریکا جذابیت دارد؟
این موضوع قطعاً به من هشدار میدهد، چون ما اینجا بارها آن را شنیدهایم و پایانش را هم دیدهایم. با این حال، فکر میکنم در ایالات متحده احترام زیادی به شایستگی فردی وجود دارد، احترام زیادی به نهادهای مستقل و به انتخابهای فردی وجود دارد و معتقدم همین موانع فرهنگی روشن خواهند کرد که این مسیر برای مردم آمریکا چه پیامدی دارد.
البته که من نگرانم، زیرا در نهایت همیشه پایان یکسانی دارد. شما باید در جامعه انگیزههای درست ایجاد کنید تا مردم تلاش قوی داشته باشند، سخت کار کنند و بهرهور باشند. و تنها راه برای این کار، زندگی در یک جامعه آزاد است. جایی که بازار کار میکند. و من باور دارم که بازار قویترین نظام همکاریای است که تاکنون خلق شده است.
و آنجاست که یک جامعه میتواند به طور کلی رو به بالا حرکت کند، همانطور که جوامع باز اجازه میدهند.
#سوسیالیسم #لیبرالیسم
@Garajetadayoni | گاراژ
❤2
گاراژ ــ مهدی تدینی
وقتی آزادی را از دست بدهید، بازپس گرفتن آن بسیار دشوار است.
وقتی آزادی را از دست بدهید، بازپس گرفتن آن دشوار است.
❤2
RADIO GATSBY سیاست
بیطرفی سیاسی؛ تاکتیک شارلاتانهای محاسبهگر، در عرصه کنش سیاسی مولود حاجی زاده @radio_gatsby
چرا ایرانگرایی، یگانه گفتمان قابل اعتماد برای فردای ایران است؟
#مولود_حاجی_زاده
https://x.com/HajizadehMoloud
@radio_gatsby
#مولود_حاجی_زاده
https://x.com/HajizadehMoloud
@radio_gatsby
RADIO GATSBY سیاست
چرا ایرانگرایی، یگانه گفتمان قابل اعتماد برای فردای ایران است؟ #مولود_حاجی_زاده https://x.com/HajizadehMoloud @radio_gatsby
سیاست، عرصه احتمالات است، نه قطعیتها. با این گزاره، میتوان مبنا را بر خردگرایی گذاشت و احتمال خطا را تقلیل داد. گفتمان ملیگرایی عُقلایی و ایرانگرا، تنها گفتمان قابل اتکا و کمهزینه برای ایران است. گفتمانی که اولویتش ایران و شهروندان آن از هر قوم و مذهبی، است.
برخلاف اسلامگرایان که منافع ملی را فدای ایدئولوژی امتگرایی میکنند و برخلاف چپگرایان سرگردان میان اهداف جهانوطنی، آرمانگرایی انتزاعی، همراه با وابستگی عاطفی به فلسطین و جنبشهای فراملی، ایرانگرایی؛ توسعه ایران و رفاه ایرانیان را بر هر ایده انتزاعی دیگری ارجح میداند.
@RADIO_GATSBY
تجربه تاریخی ایران پس از ۵۷، نشان داد که اعتماد به گفتمان چپ، با شعارهای عدالتطلبانه و عوامفریب، نتیجهای جز عقبماندگی اقتصادی، فروپاشی زیرساختها، انزوای بینالمللی و بحرانهای مزمن اجتماعی و سیاسی که امروز شاهدش هستیم نخواهد بود.
آنچه امروز به نام جمهوری اسلامی میشناسیم، در بسیاری از سطوح، تداوم همان رویکردهای چپگرایانه در قامت دینی است؛ رویکردی که عدالت را از دل نفی رفاه و توسعه و دشمنی با نظم جهانی سرمایهداری میجوید و روابطش با دنیای پیرامون برمبنای غربستیزی و انزوا قرار دارد.
اینجاست که باید هشدار داد: بازتولید گفتمان چپ در قالبی تازه، میتواند آنچه از ایرانِ پس از ۵۷ باقی مانده را نیز به شکلی غیرقابل بازگشت، به ورطهی نابودی کامل بکشاند. تجربه دههها ویرانی کافی نیست؟
به همین دلیل است که اکنون، بیش از هر زمان دیگر، در نقطهای حساس و تاریخی ایستادهایم؛ برههای که انتخاب عقلانی، نه احساسی، درباره سرنوشت سرزمینمان ایران، تعیینکننده خواهد بود.
ارنست گلنر در کتاب ملل و ناسیونالیسم، میگوید؛ مشروعیت سیاسی زمانی حاصل میشود که ساختار قدرت مبتنی بر فرهنگ و هویت ملی مشترک و معطوف به توسعهی همگانی باشد. تنها گزینه پیشروی ایران، عبور از ایدئولوژیهای فرامرزی و تقویت گفتمانی است مبتنی بر رفاه، عزت و منافع ایرانیان.
@RADIO_GATSBY
برخلاف اسلامگرایان که منافع ملی را فدای ایدئولوژی امتگرایی میکنند و برخلاف چپگرایان سرگردان میان اهداف جهانوطنی، آرمانگرایی انتزاعی، همراه با وابستگی عاطفی به فلسطین و جنبشهای فراملی، ایرانگرایی؛ توسعه ایران و رفاه ایرانیان را بر هر ایده انتزاعی دیگری ارجح میداند.
@RADIO_GATSBY
تجربه تاریخی ایران پس از ۵۷، نشان داد که اعتماد به گفتمان چپ، با شعارهای عدالتطلبانه و عوامفریب، نتیجهای جز عقبماندگی اقتصادی، فروپاشی زیرساختها، انزوای بینالمللی و بحرانهای مزمن اجتماعی و سیاسی که امروز شاهدش هستیم نخواهد بود.
آنچه امروز به نام جمهوری اسلامی میشناسیم، در بسیاری از سطوح، تداوم همان رویکردهای چپگرایانه در قامت دینی است؛ رویکردی که عدالت را از دل نفی رفاه و توسعه و دشمنی با نظم جهانی سرمایهداری میجوید و روابطش با دنیای پیرامون برمبنای غربستیزی و انزوا قرار دارد.
اینجاست که باید هشدار داد: بازتولید گفتمان چپ در قالبی تازه، میتواند آنچه از ایرانِ پس از ۵۷ باقی مانده را نیز به شکلی غیرقابل بازگشت، به ورطهی نابودی کامل بکشاند. تجربه دههها ویرانی کافی نیست؟
به همین دلیل است که اکنون، بیش از هر زمان دیگر، در نقطهای حساس و تاریخی ایستادهایم؛ برههای که انتخاب عقلانی، نه احساسی، درباره سرنوشت سرزمینمان ایران، تعیینکننده خواهد بود.
ارنست گلنر در کتاب ملل و ناسیونالیسم، میگوید؛ مشروعیت سیاسی زمانی حاصل میشود که ساختار قدرت مبتنی بر فرهنگ و هویت ملی مشترک و معطوف به توسعهی همگانی باشد. تنها گزینه پیشروی ایران، عبور از ایدئولوژیهای فرامرزی و تقویت گفتمانی است مبتنی بر رفاه، عزت و منافع ایرانیان.
@RADIO_GATSBY