اتحاد سراسری کارگران ایران
Photo
پیام دکتر #کمال_جعفریزدی به مناسبت سالروز ۲۸ مرداد
درود بر هم‌میهنان گرامی،
اعتدال، رمز موفقیت است.
گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس؛ توقف در سالیان گذشته هیچ دردی را درمان نمی‌کند.
دیگر نباید امیرکبیری در حمام فین کشته شود.
نباید شاعرانی بزرگ چون فرخی یزدی به‌خاطر چند بیت شعر جان ببازند.
نباید اندیشمندانی چون احمد کسروی، که یک قرن از زمانه خود جلوتر بودند، به دست جهالت کاردآجین شوند.
نباید صادق هدایت‌ها به‌سبب آگاهی و پیشرو بودن، قربانی عقب‌ماندگی فکری جامعه شوند.
نباید دکتر محمد مصدق و دکتر حسین فاطمی اسیر کج‌فهمی ابلهان و خیانت خائنان به ایران شوند.
نباید خسرو گلسرخی‌ها و صدها آزادی‌خواه دیگر، و نیز شاه فقید، هویدا، جهانبانی، بانو فرخ‌رو پارسا، جوانان مظلوم دهه شصت، امیرانتظام، فروهرها، سعیدی سیرجانی، پوینده و مختاری و...
و تا دختر والا، مهسا امینی و جوانانی که در کوچه و خیابان به تیر کین جانیان بالفطره گرفتار آمدند، قربانی تعصب کور، جهالت و خیانت شوند.
نباید هیچ انسانی به دلیل اندیشه، نقد و مخالفت با حاکمان خائن، زندانی، شکنجه یا نابود گردد.
تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ایران، خاصه در ۴۴ سال گذشته، مملو از جنایت، خیانت، ظلم، مظلوم‌کشی و اسطوره‌کشی است. ریشه همه این فجایع را باید در نادانی، ایدئولوژی‌های باطل، آرمان‌های پوچ، بت‌سازی و خودبرتربینی حاکمان جستجو کرد؛ حاکمانی که در حقیقت باید خادمان ملت و مطیع قانون باشند.
گذشته باید چراغ راه آینده گردد. دیگر نه ظل‌اللهی وجود دارد و نه نایب امام زمانی، نه والاحضرَتِ موهوم و نه نجات‌بخشِ خیالی. هیچ تصویر بشری در ماه دیده نشده و نخواهد شد. ما همگی انسانیم، با توانایی‌ها و محدودیت‌های متفاوت. آنچه باید معیار باشد، شایستگی، شرافت، پاکدستی، آزادگی، عدالت و کرامت انسانی است.
قوانین باید چنان طراحی شوند که عزل حاکم از نصب او آسان‌تر باشد؛ تا برای رهایی از دیکتاتوری، نیازمند خون دادن و زندان کشیدن نباشیم. هرگاه فردی را فراتر از شأن انسانی‌اش بزرگ کنیم، او بلای جان ملت خواهد شد.
ایرانِ خسته و جوانان ناامید این سرزمین به خادمانی نیاز دارند که در قالب هر حکومتی آزاد، دموکراتیک و سکولار خدمت کنند. شاید در جهان سوم و در میان تفکرات پوچ و خرافات‌زده، مدینه فاضله به‌زودی دست‌یافتنی نباشد؛ اما می‌توان و باید دموکراسی را تمرین کرد و بنیان‌های آن را برای آینده‌ای روشن نهاد.
تنها با وفاق، همدلی و آگاهی است که می‌توانیم به پیش رویم. ما ملتی هستیم که جز خودمان پناهی نداریم؛ هیچ قدرتی دل‌سوز ما نیست و نخواهد بود. بیاموزیم که یکدیگر را حذف نکنیم، یاری و راهنمایی رسانیم و بدانیم هیچ ایرانی از دیگری ایرانی‌تر نیست.
اگر ایران بخواهد به فرزندانش افتخار کند، به آنان خواهد بالید که با خون، رنج، زندان و مقاومت، تعهد خویش به وطن را اثبات کرده‌اند.
ایرانِ ما، مادرِ ما، تنها، بیمار و اسیر است. بیایید این مادر را با همدلی دریابیم و درمان کنیم؛ اگر خون بخواهد، دریغ نکنیم.
متأسفانه چپ‌های افراطی همچنان در گذشته قفل شده‌اند و راست‌های افراطی کمر به چپاول دوباره وطن بسته‌اند. راه نجات، نه در افراط و تفریط، که در اعتدال است؛ چراکه اعتدال، نشانه آگاهی ملت و زمینه‌ساز آزادی است.
با احترام
کمال جعفری یزدی
#اعتصابات_سراسری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
درود بر هم‌میهنان گرامی،
اعتدال، رمز موفقیت است.
گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس؛ توقف در سالیان گذشته هیچ دردی را درمان نمی‌کند.
دیگر نباید امیرکبیری در حمام فین کشته شود.
نباید شاعرانی بزرگ چون فرخی یزدی به‌خاطر چند بیت شعر جان ببازند.
نباید اندیشمندانی چون احمد کسروی، که یک قرن از زمانه خود جلوتر بودند، به دست جهالت کاردآجین شوند.
نباید صادق هدایت‌ها به‌سبب آگاهی و پیشرو بودن، قربانی عقب‌ماندگی فکری جامعه شوند.
نباید دکتر محمد مصدق و دکتر حسین فاطمی اسیر کج‌فهمی ابلهان و خیانت خائنان به ایران شوند.
نباید خسرو گلسرخی‌ها و صدها آزادی‌خواه دیگر، و نیز شاه فقید، هویدا، جهانبانی، بانو فرخ‌رو پارسا، جوانان مظلوم دهه شصت، امیرانتظام، فروهرها، سعیدی سیرجانی، پوینده و مختاری و...
و تا دختر والا، مهسا امینی و جوانانی که در کوچه و خیابان به تیر کین جانیان بالفطره گرفتار آمدند، قربانی تعصب کور، جهالت و خیانت شوند.
نباید هیچ انسانی به دلیل اندیشه، نقد و مخالفت با حاکمان خائن، زندانی، شکنجه یا نابود گردد.
تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ایران، خاصه در ۴۴ سال گذشته، مملو از جنایت، خیانت، ظلم، مظلوم‌کشی و اسطوره‌کشی است. ریشه همه این فجایع را باید در نادانی، ایدئولوژی‌های باطل، آرمان‌های پوچ، بت‌سازی و خودبرتربینی حاکمان جستجو کرد؛ حاکمانی که در حقیقت باید خادمان ملت و مطیع قانون باشند.
گذشته باید چراغ راه آینده گردد. دیگر نه ظل‌اللهی وجود دارد و نه نایب امام زمانی، نه والاحضرَتِ موهوم و نه نجات‌بخشِ خیالی. هیچ تصویر بشری در ماه دیده نشده و نخواهد شد. ما همگی انسانیم، با توانایی‌ها و محدودیت‌های متفاوت. آنچه باید معیار باشد، شایستگی، شرافت، پاکدستی، آزادگی، عدالت و کرامت انسانی است.
قوانین باید چنان طراحی شوند که عزل حاکم از نصب او آسان‌تر باشد؛ تا برای رهایی از دیکتاتوری، نیازمند خون دادن و زندان کشیدن نباشیم. هرگاه فردی را فراتر از شأن انسانی‌اش بزرگ کنیم، او بلای جان ملت خواهد شد.
ایرانِ خسته و جوانان ناامید این سرزمین به خادمانی نیاز دارند که در قالب هر حکومتی آزاد، دموکراتیک و سکولار خدمت کنند. شاید در جهان سوم و در میان تفکرات پوچ و خرافات‌زده، مدینه فاضله به‌زودی دست‌یافتنی نباشد؛ اما می‌توان و باید دموکراسی را تمرین کرد و بنیان‌های آن را برای آینده‌ای روشن نهاد.
تنها با وفاق، همدلی و آگاهی است که می‌توانیم به پیش رویم. ما ملتی هستیم که جز خودمان پناهی نداریم؛ هیچ قدرتی دل‌سوز ما نیست و نخواهد بود. بیاموزیم که یکدیگر را حذف نکنیم، یاری و راهنمایی رسانیم و بدانیم هیچ ایرانی از دیگری ایرانی‌تر نیست.
اگر ایران بخواهد به فرزندانش افتخار کند، به آنان خواهد بالید که با خون، رنج، زندان و مقاومت، تعهد خویش به وطن را اثبات کرده‌اند.
ایرانِ ما، مادرِ ما، تنها، بیمار و اسیر است. بیایید این مادر را با همدلی دریابیم و درمان کنیم؛ اگر خون بخواهد، دریغ نکنیم.
متأسفانه چپ‌های افراطی همچنان در گذشته قفل شده‌اند و راست‌های افراطی کمر به چپاول دوباره وطن بسته‌اند. راه نجات، نه در افراط و تفریط، که در اعتدال است؛ چراکه اعتدال، نشانه آگاهی ملت و زمینه‌ساز آزادی است.
با احترام
کمال جعفری یزدی
#اعتصابات_سراسری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
Telegram
کنشگران حقوق بشر ایران
پیام دکتر #کمال_جعفریزدی به مناسبت سالروز ۲۸ مرداد
درود بر هم‌میهنان گرامی،
اعتدال، رمز موفقیت است.
گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس؛ توقف در سالیان گذشته هیچ دردی را درمان نمی‌کند.
دیگر نباید امیرکبیری در حمام فین کشته شود.
نباید شاعرانی بزرگ چون فرخی…
درود بر هم‌میهنان گرامی،
اعتدال، رمز موفقیت است.
گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس؛ توقف در سالیان گذشته هیچ دردی را درمان نمی‌کند.
دیگر نباید امیرکبیری در حمام فین کشته شود.
نباید شاعرانی بزرگ چون فرخی…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
باز هم بیل گیتس : تهیه کره و گوشت از فاضلاب انسانی https://www.group-telegram.com/Ettehadkargaran.com/27226
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تبدیل مزار اعدام‌شدگان سیاسی دهه ۶۰ در بهشت زهرا به پارکینگ
معاون شهردار تهران اعلام کرد که بخشی از آرامستان بهشت زهرا که محل دفن زندانیان سیاسی اعدام‌شده در دهه ۱۳۶۰ بوده، به پارکینگ تبدیل شده است.
به گفته او: «قطعه ۴۲ همین‌طوری مانده بود و ما نیاز به پارکینگ داشتیم. از مسئولان مجوز گرفتیم و آن را تبدیل کردیم.»
قطعه ۴۲ و بخش‌هایی از قطعه ۴۱ بهشت زهرا در دهه شصت محل دفن شمار زیادی از زندانیان سیاسی بود که در جریان سرکوب‌های گسترده آن دوران، به‌ویژه در کشتار دسته‌جمعی تابستان ۱۳۶۷، اعدام شدند. خانواده‌ها طی سال‌های گذشته همواره این قطعه‌ها را به‌عنوان مکانی نمادین برای یادبود عزیزان خود گرامی داشته‌اند.
گزارش‌ها حاکی از آن است که در ماه‌های گذشته عملیات عمرانی و استفاده از ماشین‌آلات سنگین در این قطعه‌ها باعث تخریب بخش‌هایی از مزارها و محدود شدن دسترسی عمومی شده است. این اقدام با اعتراض خانواده‌های قربانیان و فعالان حقوق بشر مواجه شد. https://www.group-telegram.com/Ettehadkargaran.com/27226
معاون شهردار تهران اعلام کرد که بخشی از آرامستان بهشت زهرا که محل دفن زندانیان سیاسی اعدام‌شده در دهه ۱۳۶۰ بوده، به پارکینگ تبدیل شده است.
به گفته او: «قطعه ۴۲ همین‌طوری مانده بود و ما نیاز به پارکینگ داشتیم. از مسئولان مجوز گرفتیم و آن را تبدیل کردیم.»
قطعه ۴۲ و بخش‌هایی از قطعه ۴۱ بهشت زهرا در دهه شصت محل دفن شمار زیادی از زندانیان سیاسی بود که در جریان سرکوب‌های گسترده آن دوران، به‌ویژه در کشتار دسته‌جمعی تابستان ۱۳۶۷، اعدام شدند. خانواده‌ها طی سال‌های گذشته همواره این قطعه‌ها را به‌عنوان مکانی نمادین برای یادبود عزیزان خود گرامی داشته‌اند.
گزارش‌ها حاکی از آن است که در ماه‌های گذشته عملیات عمرانی و استفاده از ماشین‌آلات سنگین در این قطعه‌ها باعث تخریب بخش‌هایی از مزارها و محدود شدن دسترسی عمومی شده است. این اقدام با اعتراض خانواده‌های قربانیان و فعالان حقوق بشر مواجه شد. https://www.group-telegram.com/Ettehadkargaran.com/27226
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ابتدا واقعا مهم نیست که تمایل هر کدوم از ما چیه
یک واقعیت تاریخی بخاطر مرحله‌یی که جوامع انسانی توش هستن وجود داره اونم اینکه دیگه هیچ حکومت فردگرایی نمیتونه کنترل سیاسی یک جامعه رو داشته باشه
مردم نیاز به دموکراسی و حق انتخاب دارن
کسی به اسم شاه یا رهبر نمیتونه وجود داشته باشه
بنابراین سر کردن روزگار با نوستالژی سلطنت!! همون چیزی هست که شیخ نیاز داره
تا مردم رو تخدیر و ناامید کنه
ایران با یک جمهوری دمکراتیک آباد میشه. https://www.group-telegram.com/Ettehadkargaran.com/27226
یک واقعیت تاریخی بخاطر مرحله‌یی که جوامع انسانی توش هستن وجود داره اونم اینکه دیگه هیچ حکومت فردگرایی نمیتونه کنترل سیاسی یک جامعه رو داشته باشه
مردم نیاز به دموکراسی و حق انتخاب دارن
کسی به اسم شاه یا رهبر نمیتونه وجود داشته باشه
بنابراین سر کردن روزگار با نوستالژی سلطنت!! همون چیزی هست که شیخ نیاز داره
تا مردم رو تخدیر و ناامید کنه
ایران با یک جمهوری دمکراتیک آباد میشه. https://www.group-telegram.com/Ettehadkargaran.com/27226
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ۲۸ مرداد سال ۳۲ در کرمانشاه چه گذشت؟! https://www.group-telegram.com/Ettehadkargaran.com/27226
فرهاد قنبری:
کودتای ۲۸ مرداد در شعر دهه سی
"نام بزرگ تو
این واژه‌ی منزه
نام پیمبرانه...
مصداق صبح صادق
یادآور طلوع رهایی
پیشانی سپیده‌ی فرداست.
نام بزرگ تو، در برگ برگ یاد درختان این دیار
در قصه‌ها و زمزمه‌ها و سرودها،
در هر کجا و هرجا
تا جاودان به گیتی خواهد ماند"
(فریدون مشیری برای مصدق)
کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ فقط یه حادثه تاریخی نبود، بلکه سرنوشت گشوده و پرتکرار ما بود تا چون آینه‌ای پرغبار هر روز و سال خود را در آن به نظاره بنشینیم.
کودتای ۲۸ مرداد برای بسیاری از هنرمندان و روشنفکران و کسانی که دل در گرو آزادی و استقلال وطن داشتند، کابوسی تلخ و فراموش نشدنی بود. نمود این تلخی ایام در اشعار شاعران بزرگ دهه سی به وضوح قابل ردیابی است.
بعد از کودتا خانه همیشه آباد و سرسبز نیما یوشیج خانه‌ای غم گرفته و ابری شد. بعد از کودتا «دل فولاد» شاعر شکست و دیگر با او همراه و همدم نشد:
«چشم بیدارم و هر لحظه بر آن می دوزد،
هستیم را همه در آتش بر پا شده‌اش می‌سوزد.
از برای من ویران سفر گشته مجالی دمی استادن نیست
منم از هر که در این ساعت غارت زده‌تر
همه چیز از کف من رفته به در
دل فولادم با من نیست
همه چیزم دل من بود و کنون می‌بینم
دل فولادم مانده در راه.
دل فولادم را بی‌شکی انداخته است
دست آن قوم بداندیش در آغوش بهاری که گلش گفتم از خون وز زخم.
وین زمان فکرم این است که در خون برادرهایم
ـــ ناروا در خون پیچان
بی گنه غلتان در خون ـــ
دل فولادم را زنگ»
بعد از کودتا زردی خزان بود و سال بد برای شاملو، سالی که غرور گدایی کرد:
«سال باد
سال اشک سال شک
سال روزهای دراز و استقامت‌های کم
سالی که غرور گدایی کرد.
سالِ پست
سال درد، سالِ عزا
سالِ اشکِ پوری
سالِ خونِ مرتضا
سالِ کبیسه..»
پس از کودتا اخوان ثالث ماند و مات شدن در عرصه شطرنج خونین، اخوان ماند و پلک‌هایی که دیگر با او مهربان نبود:
«اما نمی‌دانی چه شبهایی سحر كردم.
بی آنكه یكدم مهربان باشند با هم پلكهای من»
سال‌های پس از کودتا اخوان بود و هذیان و کابوس‌های شبانگاهی:
«در خوابهای من,
این آبهای اهلی وحشت
تا چشم بیند كاروان هول و هذیان‌ست.
این كیست؟ گرگی محتضر زخمیش برگردن؛
با زخمه‌های دمبدم كاه نفسهایش
افسانه‌های نوبت خود را
در ساز این میرنده تن غمناك می‌نالد.
وین كیست؟ كفتاری زگودال آمده بیرون
سرشار و سیر از لاشه مدفون
بی‌اعتنا با من نگاهش,
[ پوز خود بر خاك می‌مالد»
بعد از کودتا اخوان بود و خانه‌ای که آتش گرفته است، بعد از کودتا اخوان ماند و "لولی لول گریبان چاک"ی که اندوه‌زار خاطرش را هیچ "زلال تلخ شورانگیزی" آرام نمی‌کرد، اخوان ماند و قاصدکی که حامل هیچ امید و پیامی نبود، اخوان ماند و دلی که انگار تمام ابرهای عالم بر آن می‌گریست.
بعد از کودتا، نصرت رحمانی ماند و بیگانگی‌ای که رسالت‌اش شد، نصرت رحمانی ماند و تیغ سکوت و قصرهای مات:
«در نعره های خامشی و مرگ نعره‌ها
تیغ سکوت دوخت لبان امید را!
اشکی فتاد و شمع فروخفت و ماه مرد
کفتار خورد لاشه ی مردی شهید را
ای قصر های مات! کجا شد حماسه ها؟
سردارِ پیرِ شهرِ طلای سیاهکو؟
خورشید از چه روی نمایان نمی شود؟
مداح هرزه شاعرِ آن بارگاه کو»
بعد از کودتا سیاوش کسرایی ماند و مویه های وطن، وطن:
«وطن، وطن،
نظر فکن به من که من
به هر کجا ـ غریب وار ـ
که زیر آسمان دیگری غنوده ام،
همیشه با تو بوده ام، همیشه با تو بوده ام»
بعد از کودتا ابتهاج ماند و آتش‌های مرده بر دل و کوره‌های بی‌داد و امیدهای به خاکستر نشسته:
"ما از نژاد آتش بودیم
همزاد آفتاب بلند، اما
با سرنوشت تیرۀ خاکستر!
عمری میان کوره‌ی بی‌داد سوختیم"
بعد از کودتا شعر بود و رنج، شعر بود و حزن، شعر بود وناامیدی، شعر بود و کلماتی که می‌نالیدند و شمه‌ای از استبداد ته‌نشین شده هزاران ساله بر این سرزمین را غمگنانه به نظاره نشسته بودند. https://www.group-telegram.com/Ettehadkargaran.com/27226
کودتای ۲۸ مرداد در شعر دهه سی
"نام بزرگ تو
این واژه‌ی منزه
نام پیمبرانه...
مصداق صبح صادق
یادآور طلوع رهایی
پیشانی سپیده‌ی فرداست.
نام بزرگ تو، در برگ برگ یاد درختان این دیار
در قصه‌ها و زمزمه‌ها و سرودها،
در هر کجا و هرجا
تا جاودان به گیتی خواهد ماند"
(فریدون مشیری برای مصدق)
کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ فقط یه حادثه تاریخی نبود، بلکه سرنوشت گشوده و پرتکرار ما بود تا چون آینه‌ای پرغبار هر روز و سال خود را در آن به نظاره بنشینیم.
کودتای ۲۸ مرداد برای بسیاری از هنرمندان و روشنفکران و کسانی که دل در گرو آزادی و استقلال وطن داشتند، کابوسی تلخ و فراموش نشدنی بود. نمود این تلخی ایام در اشعار شاعران بزرگ دهه سی به وضوح قابل ردیابی است.
بعد از کودتا خانه همیشه آباد و سرسبز نیما یوشیج خانه‌ای غم گرفته و ابری شد. بعد از کودتا «دل فولاد» شاعر شکست و دیگر با او همراه و همدم نشد:
«چشم بیدارم و هر لحظه بر آن می دوزد،
هستیم را همه در آتش بر پا شده‌اش می‌سوزد.
از برای من ویران سفر گشته مجالی دمی استادن نیست
منم از هر که در این ساعت غارت زده‌تر
همه چیز از کف من رفته به در
دل فولادم با من نیست
همه چیزم دل من بود و کنون می‌بینم
دل فولادم مانده در راه.
دل فولادم را بی‌شکی انداخته است
دست آن قوم بداندیش در آغوش بهاری که گلش گفتم از خون وز زخم.
وین زمان فکرم این است که در خون برادرهایم
ـــ ناروا در خون پیچان
بی گنه غلتان در خون ـــ
دل فولادم را زنگ»
بعد از کودتا زردی خزان بود و سال بد برای شاملو، سالی که غرور گدایی کرد:
«سال باد
سال اشک سال شک
سال روزهای دراز و استقامت‌های کم
سالی که غرور گدایی کرد.
سالِ پست
سال درد، سالِ عزا
سالِ اشکِ پوری
سالِ خونِ مرتضا
سالِ کبیسه..»
پس از کودتا اخوان ثالث ماند و مات شدن در عرصه شطرنج خونین، اخوان ماند و پلک‌هایی که دیگر با او مهربان نبود:
«اما نمی‌دانی چه شبهایی سحر كردم.
بی آنكه یكدم مهربان باشند با هم پلكهای من»
سال‌های پس از کودتا اخوان بود و هذیان و کابوس‌های شبانگاهی:
«در خوابهای من,
این آبهای اهلی وحشت
تا چشم بیند كاروان هول و هذیان‌ست.
این كیست؟ گرگی محتضر زخمیش برگردن؛
با زخمه‌های دمبدم كاه نفسهایش
افسانه‌های نوبت خود را
در ساز این میرنده تن غمناك می‌نالد.
وین كیست؟ كفتاری زگودال آمده بیرون
سرشار و سیر از لاشه مدفون
بی‌اعتنا با من نگاهش,
[ پوز خود بر خاك می‌مالد»
بعد از کودتا اخوان بود و خانه‌ای که آتش گرفته است، بعد از کودتا اخوان ماند و "لولی لول گریبان چاک"ی که اندوه‌زار خاطرش را هیچ "زلال تلخ شورانگیزی" آرام نمی‌کرد، اخوان ماند و قاصدکی که حامل هیچ امید و پیامی نبود، اخوان ماند و دلی که انگار تمام ابرهای عالم بر آن می‌گریست.
بعد از کودتا، نصرت رحمانی ماند و بیگانگی‌ای که رسالت‌اش شد، نصرت رحمانی ماند و تیغ سکوت و قصرهای مات:
«در نعره های خامشی و مرگ نعره‌ها
تیغ سکوت دوخت لبان امید را!
اشکی فتاد و شمع فروخفت و ماه مرد
کفتار خورد لاشه ی مردی شهید را
ای قصر های مات! کجا شد حماسه ها؟
سردارِ پیرِ شهرِ طلای سیاهکو؟
خورشید از چه روی نمایان نمی شود؟
مداح هرزه شاعرِ آن بارگاه کو»
بعد از کودتا سیاوش کسرایی ماند و مویه های وطن، وطن:
«وطن، وطن،
نظر فکن به من که من
به هر کجا ـ غریب وار ـ
که زیر آسمان دیگری غنوده ام،
همیشه با تو بوده ام، همیشه با تو بوده ام»
بعد از کودتا ابتهاج ماند و آتش‌های مرده بر دل و کوره‌های بی‌داد و امیدهای به خاکستر نشسته:
"ما از نژاد آتش بودیم
همزاد آفتاب بلند، اما
با سرنوشت تیرۀ خاکستر!
عمری میان کوره‌ی بی‌داد سوختیم"
بعد از کودتا شعر بود و رنج، شعر بود و حزن، شعر بود وناامیدی، شعر بود و کلماتی که می‌نالیدند و شمه‌ای از استبداد ته‌نشین شده هزاران ساله بر این سرزمین را غمگنانه به نظاره نشسته بودند. https://www.group-telegram.com/Ettehadkargaran.com/27226
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادری را میخواهند دار بزنند / شریفه محمدی را آزاد کنید #نه به اعدام نه به شکنجه. https://www.group-telegram.com/Ettehadkargaran.com/27226
قسمتهایی از نامه #شریفه_محمدی
من هیچ کاری نکرده‌ام که مستحق این حکم باشم.”
“همیشه تصور می‌کردم که تحمل دوری از آیدین عزیزم را ندارم. اما الان می‌بینم که مثل خیلی از مادرها، نه‌تنها طاقت دوری فرزندم را پیدا کرده‌ام، بلکه فراتر از آن، حتی تحمل رنج‌ها و سختی‌هایی را نیز که علاوه بر دوری او بر من تحمیل می‌شود دارم.”
“رنج‌ها و سختی‌هایی که عده‌ای با گزارش غیرواقعی، به ناحق بر من تحمیل کرده‌اند و درصددند تا با همین گزارش‌ها و ادعاهای نادرست و غیرواقعی زندگی را نیز از من بگیرند…”
“غافل از این که من فرزند کارگری هستم که از دوران کودکی دستان پینه‌بسته‌ی پدرم را دیده‌ام. پدری که با پتک، به معنای واقعی کلمه، نان را در میان سنگ‌ها می‌جست و تمام عمرش، بدون حتی یک روز بیمه تأمین اجتماعی که در دوران پیری و کهولت به عنوان آب باریکه‌ای کمک حالش باشد، پتک زد، سنگ تراشید و به سختی کار کرد!!”
“او ما را با سختی‌های زندگی آشنا کرد و از کودکی به گونه‌ای تربیت نمود که در برابر ناملایمات و فشارهای زندگی مقاوم باشیم و تن به هر ذلتی که ممکن است به نادرست و در پی مقاصد خاصی بر ما تحمیل شود ندهیم و حرف ناحق و گناه ناکرده را از هر کسی که بخواهد آن را بر ما تحمیل کند نپذیریم.”
“من فقط زندگی کردم و عاشق زندگی بودم و هستم. نه تنها برای خود، بلکه برای همه انسان‌های شریف و باارزشی که کار می‌کنند و زحمت می‌کشند تا زندگی خود را بچرخانند و رفاه و آسایش را برای همگان فراهم کنند.»
#نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
من هیچ کاری نکرده‌ام که مستحق این حکم باشم.”
“همیشه تصور می‌کردم که تحمل دوری از آیدین عزیزم را ندارم. اما الان می‌بینم که مثل خیلی از مادرها، نه‌تنها طاقت دوری فرزندم را پیدا کرده‌ام، بلکه فراتر از آن، حتی تحمل رنج‌ها و سختی‌هایی را نیز که علاوه بر دوری او بر من تحمیل می‌شود دارم.”
“رنج‌ها و سختی‌هایی که عده‌ای با گزارش غیرواقعی، به ناحق بر من تحمیل کرده‌اند و درصددند تا با همین گزارش‌ها و ادعاهای نادرست و غیرواقعی زندگی را نیز از من بگیرند…”
“غافل از این که من فرزند کارگری هستم که از دوران کودکی دستان پینه‌بسته‌ی پدرم را دیده‌ام. پدری که با پتک، به معنای واقعی کلمه، نان را در میان سنگ‌ها می‌جست و تمام عمرش، بدون حتی یک روز بیمه تأمین اجتماعی که در دوران پیری و کهولت به عنوان آب باریکه‌ای کمک حالش باشد، پتک زد، سنگ تراشید و به سختی کار کرد!!”
“او ما را با سختی‌های زندگی آشنا کرد و از کودکی به گونه‌ای تربیت نمود که در برابر ناملایمات و فشارهای زندگی مقاوم باشیم و تن به هر ذلتی که ممکن است به نادرست و در پی مقاصد خاصی بر ما تحمیل شود ندهیم و حرف ناحق و گناه ناکرده را از هر کسی که بخواهد آن را بر ما تحمیل کند نپذیریم.”
“من فقط زندگی کردم و عاشق زندگی بودم و هستم. نه تنها برای خود، بلکه برای همه انسان‌های شریف و باارزشی که کار می‌کنند و زحمت می‌کشند تا زندگی خود را بچرخانند و رفاه و آسایش را برای همگان فراهم کنند.»
#نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
.
🔴 اخراج_فلەای_معلمان_کوردستان
آموزش و پرورش حیاتی‌ترین و زیربنایی‌ترین نهاد هر جامعەای است و وضعیت حال و آیندە هر مملکتی بە شدت در گرو شیوە عملکرد آن است. سبک‌زندگی مردم، سلامت جسمی و روحی شهروندان، رفاە اقتصادی، پیشرفت علمی، توسعە فرهنگی، عدالت، رضایت‌مندی و... همە و همە بستگی بە این دارند کە: چە مسائلی در مدارس آموزش دادە می‌شود؟ چە کسانی آموزش می‌دهند؟ و این نهاد تا چە اندازە پاسخگوی نیازهای روز جامعە و دانش‌آموزان است؟
همە هم‌میهنان نیک می‌دانند و خود مقامات دولتی هم بارها اعتراف نمودەاند کە نظام آموزشی کشور بە خاطر کسری مستمر بودجە، کمبود شدید معلم، ساختار ناکارآمد و... با بحران جدی مواجە است بە نحوی کە نە رضایت دانش‌آموزان و معلمان را تامین می‌کند و نە توان پاسخگویی بە نیازهای جامعە در بخش علم، اقتصاد، فرهنگ و... را دارد. بر همین اساس، بیش از دوهە پیش انجمن صنفی معلمان کوردستان با استناد بە اصل ٢٦ قانون اساسی و اخذ مجوز رسمی از وزارت‌کشور با هدف پویایی، کارآمدی و پاسخگوکردن آموزش و پرورش و حاکمیت در برابر خواستەهای مشروع معلمان، دانش‌آموزان و شهروندان تشکیل گردید و از آن زمان تاکنون تلاشهای مستمر و ارزشمندی برای تحقق اهداف متعالی خود انجام دادە و متحمل فشارها و هزینەهای فراوان شدە، کە البتە در همە این آزمونها سربلند و استوار بودە است. بە طور ویژە در دو سال اخیر و پس از برگزاری انتخابات دورەای انجمن سنندج کە در اردیبهشت ١٤٠٣ با مکاتبە رسمی با استانداری کوردستان و در فضای مجازی برگزار گردید، فشارها و هجمەهای شدیدی علیە مجریان این انتخابات صورت گرفت و بلافاصلە در هیئت رسیدگی بە تخلفات آموزش و پرورش، برای هیئت‌مدیرە منتخب پروندەسازی شد. علیرغم دفاعیات مستدل هیئت‌مدیرە انجمن و مذاکرات مدون جامعە معلمان با مسئولان استان، هیئت تخلفات مستقر در آموزش و پرورش کوردستان برای همە آنها حکم محکومیت صادر کرد. پس از اعتراض بە رأی مرحلە بدوی، پروندە بە "هیئت تجدیدنظر رسیدگی بە تخلفات اداری" در وزارت آموزش و پرورش ارجاع شد ولی متاسفانە این هیئت هم بە جای دفاع از تلاشهای قانونی و مطالبات بحق معلمان، در روندی ناعادلانە و غیر مستقل احکام قبلی را عینا تایید و در مواردی حتی تشدید نمود. اینک حکم قطعی معلمان سنندج در مرحلە تجدیدنظر ذیلا ذکر می‌گردد (ضمنا هفت نفر دیگر از معلمان سایر شهرهای استان اخراج شدەاند کە خبر و جزئیات آن توسط خود دوستان اعلام می‌شود).
- #مجید_کریمی (فوق‌لیسانس علوم سیاسی - ٢٣ سال سابقە)
حکم: اخراج و انفصال دائم از مشاغل و خدمات دولتی
- #غیاث_نعمتی (فوق‌لیسانس روان‌شناسی بالینی - ١٧ سال سابقە)
حکم: اخراج دائم از آموزش و پرورش
- #صلاح_حاجی‌میرزایی (فوق‌لیسانس تاریخ - ٢٦ سال سابقە)
حکم: اخراج موقت از کار بە مدت یک سال
- #نسرین_کریمی (فوق لیسانس جامعەشناسی - ٢٧ سال سابقە)
حکم: بازنشستگی اجباری با تقلیل دو طبقە شغلی
- #لیلا_زارعی (لیسانس آموزش ابتدایی - ٣٠ سال سابقە)
حکم: خلع از معاونت مدرسە و بازنشستگی اجباری با تقلیل یک طبقە شغلی
- #فیصل_نوری (فوق‌لیسانس ریاضی - ۱۹ سال سابقە)
حکم: تبعید بە استان کرماشان بە مدت ٥ سال
- همچنین یکی دیگر از همکاران کە بنا بە وضعیت سلامت اعضای خانوادە نخواست اسمش رسانەای شود در مرحلە بدوی بە یک سال انفصال و در مرحلە تجدیدنظر با تشدید حکم و اخراج دائم مواجە گردید.
#انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان (سنندج) صدور این احکام را بی‌اعتنایی و دهن‌کجی بە خواستەهای مشروع دانش‌آموزان، معلمان و همە شهروندان می‌داند و بە زودی بە درخواست جامعە معلمان، حقایق لازم در مورد عواملی کە با اقدام یا اهمال خود در این پروندەسازی و اخراج‌ها نقش داشتەاند، اطلاع‌رسانی خواهد داد.
انجمن صنفی معلمان کوردستان (سنندج)
٢٨ مرداد ١٤٠٤
#زن_زندگی_آزادی
🔴 اخراج_فلەای_معلمان_کوردستان
آموزش و پرورش حیاتی‌ترین و زیربنایی‌ترین نهاد هر جامعەای است و وضعیت حال و آیندە هر مملکتی بە شدت در گرو شیوە عملکرد آن است. سبک‌زندگی مردم، سلامت جسمی و روحی شهروندان، رفاە اقتصادی، پیشرفت علمی، توسعە فرهنگی، عدالت، رضایت‌مندی و... همە و همە بستگی بە این دارند کە: چە مسائلی در مدارس آموزش دادە می‌شود؟ چە کسانی آموزش می‌دهند؟ و این نهاد تا چە اندازە پاسخگوی نیازهای روز جامعە و دانش‌آموزان است؟
همە هم‌میهنان نیک می‌دانند و خود مقامات دولتی هم بارها اعتراف نمودەاند کە نظام آموزشی کشور بە خاطر کسری مستمر بودجە، کمبود شدید معلم، ساختار ناکارآمد و... با بحران جدی مواجە است بە نحوی کە نە رضایت دانش‌آموزان و معلمان را تامین می‌کند و نە توان پاسخگویی بە نیازهای جامعە در بخش علم، اقتصاد، فرهنگ و... را دارد. بر همین اساس، بیش از دوهە پیش انجمن صنفی معلمان کوردستان با استناد بە اصل ٢٦ قانون اساسی و اخذ مجوز رسمی از وزارت‌کشور با هدف پویایی، کارآمدی و پاسخگوکردن آموزش و پرورش و حاکمیت در برابر خواستەهای مشروع معلمان، دانش‌آموزان و شهروندان تشکیل گردید و از آن زمان تاکنون تلاشهای مستمر و ارزشمندی برای تحقق اهداف متعالی خود انجام دادە و متحمل فشارها و هزینەهای فراوان شدە، کە البتە در همە این آزمونها سربلند و استوار بودە است. بە طور ویژە در دو سال اخیر و پس از برگزاری انتخابات دورەای انجمن سنندج کە در اردیبهشت ١٤٠٣ با مکاتبە رسمی با استانداری کوردستان و در فضای مجازی برگزار گردید، فشارها و هجمەهای شدیدی علیە مجریان این انتخابات صورت گرفت و بلافاصلە در هیئت رسیدگی بە تخلفات آموزش و پرورش، برای هیئت‌مدیرە منتخب پروندەسازی شد. علیرغم دفاعیات مستدل هیئت‌مدیرە انجمن و مذاکرات مدون جامعە معلمان با مسئولان استان، هیئت تخلفات مستقر در آموزش و پرورش کوردستان برای همە آنها حکم محکومیت صادر کرد. پس از اعتراض بە رأی مرحلە بدوی، پروندە بە "هیئت تجدیدنظر رسیدگی بە تخلفات اداری" در وزارت آموزش و پرورش ارجاع شد ولی متاسفانە این هیئت هم بە جای دفاع از تلاشهای قانونی و مطالبات بحق معلمان، در روندی ناعادلانە و غیر مستقل احکام قبلی را عینا تایید و در مواردی حتی تشدید نمود. اینک حکم قطعی معلمان سنندج در مرحلە تجدیدنظر ذیلا ذکر می‌گردد (ضمنا هفت نفر دیگر از معلمان سایر شهرهای استان اخراج شدەاند کە خبر و جزئیات آن توسط خود دوستان اعلام می‌شود).
- #مجید_کریمی (فوق‌لیسانس علوم سیاسی - ٢٣ سال سابقە)
حکم: اخراج و انفصال دائم از مشاغل و خدمات دولتی
- #غیاث_نعمتی (فوق‌لیسانس روان‌شناسی بالینی - ١٧ سال سابقە)
حکم: اخراج دائم از آموزش و پرورش
- #صلاح_حاجی‌میرزایی (فوق‌لیسانس تاریخ - ٢٦ سال سابقە)
حکم: اخراج موقت از کار بە مدت یک سال
- #نسرین_کریمی (فوق لیسانس جامعەشناسی - ٢٧ سال سابقە)
حکم: بازنشستگی اجباری با تقلیل دو طبقە شغلی
- #لیلا_زارعی (لیسانس آموزش ابتدایی - ٣٠ سال سابقە)
حکم: خلع از معاونت مدرسە و بازنشستگی اجباری با تقلیل یک طبقە شغلی
- #فیصل_نوری (فوق‌لیسانس ریاضی - ۱۹ سال سابقە)
حکم: تبعید بە استان کرماشان بە مدت ٥ سال
- همچنین یکی دیگر از همکاران کە بنا بە وضعیت سلامت اعضای خانوادە نخواست اسمش رسانەای شود در مرحلە بدوی بە یک سال انفصال و در مرحلە تجدیدنظر با تشدید حکم و اخراج دائم مواجە گردید.
#انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان (سنندج) صدور این احکام را بی‌اعتنایی و دهن‌کجی بە خواستەهای مشروع دانش‌آموزان، معلمان و همە شهروندان می‌داند و بە زودی بە درخواست جامعە معلمان، حقایق لازم در مورد عواملی کە با اقدام یا اهمال خود در این پروندەسازی و اخراج‌ها نقش داشتەاند، اطلاع‌رسانی خواهد داد.
انجمن صنفی معلمان کوردستان (سنندج)
٢٨ مرداد ١٤٠٤
#زن_زندگی_آزادی
تشکیل زنجیره انسانی جمعی از اهالی فارس در اعتراض به صدور مجوز معدن کاوی در حریم کوه فالونک ازطرف اداره صمت استان
روز سه شنبه 28 مرداد،جمعی از اهالی فارس برای اعتراض به صدور مجوز معدن کاوی در حریم کوه فالونک مملو از آثارتاریخی ازطرف اداره صمت استان دست به تشکیل زنجیره انسانی دراین کوه واقع در مرودشت زدند.
برپایه گزارش رسانه ای شده،این اقدام پس از آن صورت گرفت که اداره صمت استان فارس بار دیگر درخواست استعلام برای آغاز فعالیت معدنی در 100 متری محوطه‌های باستانی را به اداره کل منابع طبیعی استان ارسال کرد.
این در حالی است که پیشتر، مجوز معدنکاوی در این منطقه به دلیل وجود دست‌کم 10اثر تاریخی ارزشمند، لغو شده بود.
پیش از این بیانیه اداره کل میراث فرهنگی استان فارس و حتی اداره کل منابع طبیعی این استان انجام معدنکاوی در کوه فالونک استان فارس را ممنوع اعلام کردند. اما معدنکاو بدون توجه به این اعلان ها اقدام به فعالیت معدن سنگ شکن کرده بود.
روز سه شنبه 28 مرداد،جمعی از اهالی فارس برای اعتراض به صدور مجوز معدن کاوی در حریم کوه فالونک مملو از آثارتاریخی ازطرف اداره صمت استان دست به تشکیل زنجیره انسانی دراین کوه واقع در مرودشت زدند.
برپایه گزارش رسانه ای شده،این اقدام پس از آن صورت گرفت که اداره صمت استان فارس بار دیگر درخواست استعلام برای آغاز فعالیت معدنی در 100 متری محوطه‌های باستانی را به اداره کل منابع طبیعی استان ارسال کرد.
این در حالی است که پیشتر، مجوز معدنکاوی در این منطقه به دلیل وجود دست‌کم 10اثر تاریخی ارزشمند، لغو شده بود.
پیش از این بیانیه اداره کل میراث فرهنگی استان فارس و حتی اداره کل منابع طبیعی این استان انجام معدنکاوی در کوه فالونک استان فارس را ممنوع اعلام کردند. اما معدنکاو بدون توجه به این اعلان ها اقدام به فعالیت معدن سنگ شکن کرده بود.
اعتراض محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان، به حکم اعدام شریفه محمدی
محمد حبیبی، از چهره‌های شناخته‌شده‌ی صنفی معلمان، در واکنش به تأیید حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری و مدافع حقوق زنان، اعلام کرد که این حکم نه تنها غیرعادلانه بلکه اقدامی سیاسی برای سرکوب و ارعاب فعالان اجتماعی و کارگری است.
او در پیام خود تأکید کرد: «دفاع از شریفه محمدی، دفاع از فعالیت سندیکایی و دفاع از حق بنیادین تشکل‌یابی است. این حکم به ناحق، تلاشی برای ایجاد وحشت و هراس از هر نوع سازماندهی جمعی است.»
حبیبی همچنین خاطرنشان کرد که معلمان به عنوان بخشی از جامعه‌ی مدنی در کنار شریفه محمدی ایستاده‌اند و اجازه نخواهند داد چنین احکامی صدای عدالت‌خواهی و تلاش برای حقوق بنیادین را خاموش کند. به گفته‌ی او، اعتراض به این حکم ناعادلانه و غیرانسانی نه تنها دفاع از یک فرد، بلکه دفاع از حق تشکل‌یابی و آزادی فعالیت صنفی در ایران است.
منبع: حساب X محمدحبیبی
https://x.com/mhkh58/status/1810803901484126285?t=vt7oTs6uEgo2MliGh9VzrQ&s=19
بازنشر: کمپین دفاع از شریفه محمدی
۲۸ مرداد ۱۴۰۴
#FreeSharifeh
#آزادی_شریفه
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام
محمد حبیبی، از چهره‌های شناخته‌شده‌ی صنفی معلمان، در واکنش به تأیید حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری و مدافع حقوق زنان، اعلام کرد که این حکم نه تنها غیرعادلانه بلکه اقدامی سیاسی برای سرکوب و ارعاب فعالان اجتماعی و کارگری است.
او در پیام خود تأکید کرد: «دفاع از شریفه محمدی، دفاع از فعالیت سندیکایی و دفاع از حق بنیادین تشکل‌یابی است. این حکم به ناحق، تلاشی برای ایجاد وحشت و هراس از هر نوع سازماندهی جمعی است.»
حبیبی همچنین خاطرنشان کرد که معلمان به عنوان بخشی از جامعه‌ی مدنی در کنار شریفه محمدی ایستاده‌اند و اجازه نخواهند داد چنین احکامی صدای عدالت‌خواهی و تلاش برای حقوق بنیادین را خاموش کند. به گفته‌ی او، اعتراض به این حکم ناعادلانه و غیرانسانی نه تنها دفاع از یک فرد، بلکه دفاع از حق تشکل‌یابی و آزادی فعالیت صنفی در ایران است.
منبع: حساب X محمدحبیبی
https://x.com/mhkh58/status/1810803901484126285?t=vt7oTs6uEgo2MliGh9VzrQ&s=19
بازنشر: کمپین دفاع از شریفه محمدی
۲۸ مرداد ۱۴۰۴
#FreeSharifeh
#آزادی_شریفه
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام
X (formerly Twitter)
محمد حبیبی (@mhkh58) on X
دفاع از شریفه محمدی ،دفاع از فعالیت سندیکایی است .دفاع از حق تشکل یابی است .و این حکم به ناحق ،تلاشی است برای ایجاد وحشت و هراس از هر نوع سازماندهی جمعی .
ما فعالان صنفی معلم در کنار او هستیم و به این حکم ناعادلانه و غیر انسانی اعتراض می کنیم .
#FreeSharifeh…
ما فعالان صنفی معلم در کنار او هستیم و به این حکم ناعادلانه و غیر انسانی اعتراض می کنیم .
#FreeSharifeh…
افشای زندان مخفی در شاهین‌شهر؛ سوله‌ای بی‌نام کنار کارخانه بیسکویت بهشت اخوان
کانون حقوق بشر ایران سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ گزارش داد که در هفته‌های اخیر اسناد و شهادت‌های متعددی از وجود یک زندان مخفی در شاهین‌شهر اصفهان منتشر شده است؛ محلی که در ظاهر با عنوان «اشتغال» معرفی می‌شود، اما در واقع صدها زندانی در آن زیر شرایطی سخت، غیرانسانی و پنهان از دید افکار عمومی نگهداری می‌شوند.
این مکان در نزدیکی شاهین‌شهر و مجاورت کارخانه بیسکویت صنعتی «بهشت اخوان» قرار دارد. با این حال به دلیل پنهان‌کاری شدید مقامات، بسیاری از ساکنان و حتی واحدهای صنعتی اطراف از وجود چنین زندانی بی‌اطلاع مانده‌اند.
به گفته منابع محلی، زندانیان در این سوله بی‌نام با حداقل امکانات اولیه زندگی، فشارهای جسمی و روانی و رفتارهای غیرقانونی مأموران مواجه هستند. این زندان نمونه دیگری از شبکه بازداشتگاه‌های مخفی جمهوری اسلامی است که برای سرکوب مخالفان، دور زدن قوانین و محروم‌کردن خانواده‌ها از اطلاع‌رسانی عمومی به کار گرفته می‌شود.
کانون حقوق بشر ایران سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ گزارش داد که در هفته‌های اخیر اسناد و شهادت‌های متعددی از وجود یک زندان مخفی در شاهین‌شهر اصفهان منتشر شده است؛ محلی که در ظاهر با عنوان «اشتغال» معرفی می‌شود، اما در واقع صدها زندانی در آن زیر شرایطی سخت، غیرانسانی و پنهان از دید افکار عمومی نگهداری می‌شوند.
این مکان در نزدیکی شاهین‌شهر و مجاورت کارخانه بیسکویت صنعتی «بهشت اخوان» قرار دارد. با این حال به دلیل پنهان‌کاری شدید مقامات، بسیاری از ساکنان و حتی واحدهای صنعتی اطراف از وجود چنین زندانی بی‌اطلاع مانده‌اند.
به گفته منابع محلی، زندانیان در این سوله بی‌نام با حداقل امکانات اولیه زندگی، فشارهای جسمی و روانی و رفتارهای غیرقانونی مأموران مواجه هستند. این زندان نمونه دیگری از شبکه بازداشتگاه‌های مخفی جمهوری اسلامی است که برای سرکوب مخالفان، دور زدن قوانین و محروم‌کردن خانواده‌ها از اطلاع‌رسانی عمومی به کار گرفته می‌شود.
Forwarded from کنشگران حقوق بشر ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فراخوان کمیته بین‌المللی علیه اعدام
در اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام شریفه محمدی و دیگر محکومان، کارزار اعتراضی «شنبه‌های مقاومت» را آغاز می‌کنیم.
📍 مکان: کلن، میدان Heumarkt
🕔 زمان: شنبه، ساعت ۱۵:۳۰
از همه انسان‌های آزادی‌خواه، کنشگران حقوق بشر و مخالفان مجازات اعدام دعوت می‌کنیم تا با حضور در این تجمع اعتراضی صدای اعتراض خود را بلندتر کنیم.
حضور گسترده ما می‌تواند پژواک نیرومند مخالفت با مجازات اعدام باشد.
بیایید با هم بایستیم تا فریاد «نه به اعدام» خاموش نشود.
https://www.group-telegram.com/behnima
https://www.group-telegram.com/behnima
ارتباط با ادمین
@BEH_Naam23
اینستاگرام بهنام ابراهیم زاده
https://www.instagram.com/behnima_2021?igsh=MTM4Z3hqZzNmdDR5Mw==
در اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام شریفه محمدی و دیگر محکومان، کارزار اعتراضی «شنبه‌های مقاومت» را آغاز می‌کنیم.
📍 مکان: کلن، میدان Heumarkt
🕔 زمان: شنبه، ساعت ۱۵:۳۰
از همه انسان‌های آزادی‌خواه، کنشگران حقوق بشر و مخالفان مجازات اعدام دعوت می‌کنیم تا با حضور در این تجمع اعتراضی صدای اعتراض خود را بلندتر کنیم.
حضور گسترده ما می‌تواند پژواک نیرومند مخالفت با مجازات اعدام باشد.
بیایید با هم بایستیم تا فریاد «نه به اعدام» خاموش نشود.
https://www.group-telegram.com/behnima
https://www.group-telegram.com/behnima
ارتباط با ادمین
@BEH_Naam23
اینستاگرام بهنام ابراهیم زاده
https://www.instagram.com/behnima_2021?igsh=MTM4Z3hqZzNmdDR5Mw==
🔴مژگان باقری، معلم و فعال صنفی معلمان، با انتشار این عکس در شبکه اجتماعی اکس، توییتر سابق، نوشت:
«آخرین عکس یادگاری با پابند
از بازداشت در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا آزادی در ۵ خرداد ۱۴۰۴ هزینه‌های روحی و مالی فراوانی به من وارد شده و من نه فراموش می‌کنم و نه می‌بخشم. اما از مسیری که آغاز کرده‌ام بازنمی‌گردم. اکنون آگاهانه‌تر و مصمم‌تر در راه فعالیت صنفی گام برمی‌دارم.»
مژگان باقری در تجمعات اعتراضی ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شد.
او به دو سال حبس محکوم شد که یک سال و پنج ماه پایانی محکومیت خود را تحت نظارت پابند الکترونیکی در خارج از زندان سپری کرد.
دوران حبس این معلم آزادی‌خواه پنجم خردادماه ۱۴۰۴ به پایان رسید.
جمهوری اسلامی فعالان صنفی را به دلیل شرکت در یک تجمع اعتراضی مسالمت‌آمیز محاکمه می‌کند، به زندان محکوم می‌کند از کار اخراج می‌کند.
جمعه ۱۶ خردادماه ۱۴۰۴
#اعتصابات_سراسری
«آخرین عکس یادگاری با پابند
از بازداشت در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا آزادی در ۵ خرداد ۱۴۰۴ هزینه‌های روحی و مالی فراوانی به من وارد شده و من نه فراموش می‌کنم و نه می‌بخشم. اما از مسیری که آغاز کرده‌ام بازنمی‌گردم. اکنون آگاهانه‌تر و مصمم‌تر در راه فعالیت صنفی گام برمی‌دارم.»
مژگان باقری در تجمعات اعتراضی ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شد.
او به دو سال حبس محکوم شد که یک سال و پنج ماه پایانی محکومیت خود را تحت نظارت پابند الکترونیکی در خارج از زندان سپری کرد.
دوران حبس این معلم آزادی‌خواه پنجم خردادماه ۱۴۰۴ به پایان رسید.
جمهوری اسلامی فعالان صنفی را به دلیل شرکت در یک تجمع اعتراضی مسالمت‌آمیز محاکمه می‌کند، به زندان محکوم می‌کند از کار اخراج می‌کند.
جمعه ۱۶ خردادماه ۱۴۰۴
#اعتصابات_سراسری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
منم ایرج ؛.....
صدای شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی و سایر زندانیان سیاسی باشیم
جمهوری اسلامی سه زن؛ شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی را به اعدام محکوم کرده است. این البته نخستین بار نیست که جمهوری اسلامی زنان را به اعدام محکوم می‌کند. جمهوری اسلامی در دهه‌ی شصت صدها دختر و زن جوان مبارز را بعد از شکنجه‌‌های قرون وسطائی در چند دقیقه بدون دادرسی، بدون حق دفاع، بدون وکیل، بدون رعایت موازین حقوقی و اصول عدالت به اعدام محکوم کرد.
اکنون بر همه‌گان، نه تنها مردم ایران، بر تمام دنیا روشن است که دادگاه در جمهوری اسلامی بی‌دادگاهی بیش نیست. جمهوری اسلامی رسواتر از آن است که فکر می‌کند می‌تواند با استفاده از نام دادگاه، فرزندان مبارز و دلاور ایران را به اعدام محکوم و قتل آنان را توجیه کند؛ فرزندانی که جز به دفاع از شان و کرامت انسانی توده‌های مردم ایران در مقابل حکومتی به‌غایت سرکوبگر و جنایتکار، جز ایستادن در کنار مردم و دفاع از منافع و حقوق آنان نیاندیشیده‌اند.
مردم فرزندان‌شان را که به دست جلادان جمهوری اسلامی اسیر شده و میخواهند با کشتن‌شان از آنان انتقام بگیرند و در میان آنان رعب و وحشت ایجاد کنند که کار ناتمام‌شان در جنبش انقلابی زن زندگی آزادی را به اتمام نرسانند، تنها نمی‌گذارند.
هم‌صدا با توده‌های مردم، توده‌های کار و زحمت در ایران، همگام با اتحاد سراسری کارگران و بازنشستگان، بازنشستگان رشت و اهواز و سنندج، ایرانیان آزاده در استکهلم را به مراسمی که شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران و فعالان شورای همکاری چپ و کمونیست در اعتراض به حکم اعدام شریفه محمدی، ساعت چهار بعد از ظهر روز شنبه ٢٣ اوت در مدبوریارپلاتسن استکهلم برگزار می‌کنند، فرا می‌خوانیم.
حکم اعدام در هر شکل و به هر بهانه‌ای، تعرض به حق حیات انسان است و باید متوقف و لغو شود. حکم اعدام شریفه محمدی نه‌تنها تعرضی آشکار به حق حیات یک زن فعال کارگری و جنبش زنان است، بلکه پیام آشکار سرکوب علیه مردم و هر گونه اعتراض صنفی و اجتماعی در ایران است.
کانون زندانیان سیاسی ایران (در تبعید)
٢٠ اوت ٢٠٢٥
#نه_به_جنگ_نه_به_رژیم_اسلامی
#زنده_باد_انقلاب
#زن_زندگی_آزادی
#شریفه_محمدی_کارگر_زندانی #آزاد_باید_گردد
#پیش_بسوی_اتحاد_جنبش_ها_حول_نان_کار_آزادی
#کارگر_زندانی_زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نان_کار_آزادی_حکومت_کارگری
جمهوری اسلامی سه زن؛ شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی را به اعدام محکوم کرده است. این البته نخستین بار نیست که جمهوری اسلامی زنان را به اعدام محکوم می‌کند. جمهوری اسلامی در دهه‌ی شصت صدها دختر و زن جوان مبارز را بعد از شکنجه‌‌های قرون وسطائی در چند دقیقه بدون دادرسی، بدون حق دفاع، بدون وکیل، بدون رعایت موازین حقوقی و اصول عدالت به اعدام محکوم کرد.
اکنون بر همه‌گان، نه تنها مردم ایران، بر تمام دنیا روشن است که دادگاه در جمهوری اسلامی بی‌دادگاهی بیش نیست. جمهوری اسلامی رسواتر از آن است که فکر می‌کند می‌تواند با استفاده از نام دادگاه، فرزندان مبارز و دلاور ایران را به اعدام محکوم و قتل آنان را توجیه کند؛ فرزندانی که جز به دفاع از شان و کرامت انسانی توده‌های مردم ایران در مقابل حکومتی به‌غایت سرکوبگر و جنایتکار، جز ایستادن در کنار مردم و دفاع از منافع و حقوق آنان نیاندیشیده‌اند.
مردم فرزندان‌شان را که به دست جلادان جمهوری اسلامی اسیر شده و میخواهند با کشتن‌شان از آنان انتقام بگیرند و در میان آنان رعب و وحشت ایجاد کنند که کار ناتمام‌شان در جنبش انقلابی زن زندگی آزادی را به اتمام نرسانند، تنها نمی‌گذارند.
هم‌صدا با توده‌های مردم، توده‌های کار و زحمت در ایران، همگام با اتحاد سراسری کارگران و بازنشستگان، بازنشستگان رشت و اهواز و سنندج، ایرانیان آزاده در استکهلم را به مراسمی که شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران و فعالان شورای همکاری چپ و کمونیست در اعتراض به حکم اعدام شریفه محمدی، ساعت چهار بعد از ظهر روز شنبه ٢٣ اوت در مدبوریارپلاتسن استکهلم برگزار می‌کنند، فرا می‌خوانیم.
حکم اعدام در هر شکل و به هر بهانه‌ای، تعرض به حق حیات انسان است و باید متوقف و لغو شود. حکم اعدام شریفه محمدی نه‌تنها تعرضی آشکار به حق حیات یک زن فعال کارگری و جنبش زنان است، بلکه پیام آشکار سرکوب علیه مردم و هر گونه اعتراض صنفی و اجتماعی در ایران است.
کانون زندانیان سیاسی ایران (در تبعید)
٢٠ اوت ٢٠٢٥
#نه_به_جنگ_نه_به_رژیم_اسلامی
#زنده_باد_انقلاب
#زن_زندگی_آزادی
#شریفه_محمدی_کارگر_زندانی #آزاد_باید_گردد
#پیش_بسوی_اتحاد_جنبش_ها_حول_نان_کار_آزادی
#کارگر_زندانی_زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نان_کار_آزادی_حکومت_کارگری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کمپین دفاع از شریفه محمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتگو آنلاین با مخترع دستگاه باران ساز
✅قسم حضرت عباس یا دم خروس؟
امروز دوست قدیمی و عزیزی از زندان زنگ زد و پس از احوالپرسی علت زندانی شدنش را جویا شدم ،دوستان و مردم نجیب #درگز ایشان را خوب می شناسند و همیشه هم از وی به نیکی یاد می کنند خصوصا سیاسیون و اهل سیاست آن دیار، چون در همه انتخابات چه زمانی که دبیرستانی بود و پدرش تحمل و رنج گرد آوردن همفکران خودش را بدوش می کشید و چه از وقتی که خودش در شهرستان لیدر شده بود و مردم را تشویق به شرکت در انتخابات می نمود او را به نیکی می شناسند ، بدیهیست یک عنصر سیاسی نمی تواند نسبت به تغییر و تحولاتی که در کشور رخ می دهد چشم بسته و بی تفاوت بماند ،لذا در ۱۴۰۱ و در قضیه #زن_زندگی_آزادی که خشونت وکشتار در کشور صورت گرفت ،گویا #کیانوش_انصاری این کشتار ها را مقایسه می کند با کشتار شاه در ۱۷شهریور ۵۷ ویا قبل از ان،
بدین منظور برای وی پرونده ای سنگین درست کرده اند با نام تبلیغ علیه نظام و،،،و از تاریخ ۱۴۰۴/۴/۸ محکوم کرده اند به مدت سه سال به زندان ،حال سوال این است چگونه در رسانه ها ادعا کرده اند کسانی که بخاطر جریانات سال ۱۴۰۱ به زندان افتاده اند همه مورد عفو قرار گرفته و آزاد شده اند ولی برای #کیانوش_انصاری سه سال پس از ان در شهرستان درگز حکم به محکومیت داده شده و اجرا می کنند ؟ چون دروغگویی شده ابزاری برای فریب مردم ،نمی دانیم قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را.
امروز دوست قدیمی و عزیزی از زندان زنگ زد و پس از احوالپرسی علت زندانی شدنش را جویا شدم ،دوستان و مردم نجیب #درگز ایشان را خوب می شناسند و همیشه هم از وی به نیکی یاد می کنند خصوصا سیاسیون و اهل سیاست آن دیار، چون در همه انتخابات چه زمانی که دبیرستانی بود و پدرش تحمل و رنج گرد آوردن همفکران خودش را بدوش می کشید و چه از وقتی که خودش در شهرستان لیدر شده بود و مردم را تشویق به شرکت در انتخابات می نمود او را به نیکی می شناسند ، بدیهیست یک عنصر سیاسی نمی تواند نسبت به تغییر و تحولاتی که در کشور رخ می دهد چشم بسته و بی تفاوت بماند ،لذا در ۱۴۰۱ و در قضیه #زن_زندگی_آزادی که خشونت وکشتار در کشور صورت گرفت ،گویا #کیانوش_انصاری این کشتار ها را مقایسه می کند با کشتار شاه در ۱۷شهریور ۵۷ ویا قبل از ان،
بدین منظور برای وی پرونده ای سنگین درست کرده اند با نام تبلیغ علیه نظام و،،،و از تاریخ ۱۴۰۴/۴/۸ محکوم کرده اند به مدت سه سال به زندان ،حال سوال این است چگونه در رسانه ها ادعا کرده اند کسانی که بخاطر جریانات سال ۱۴۰۱ به زندان افتاده اند همه مورد عفو قرار گرفته و آزاد شده اند ولی برای #کیانوش_انصاری سه سال پس از ان در شهرستان درگز حکم به محکومیت داده شده و اجرا می کنند ؟ چون دروغگویی شده ابزاری برای فریب مردم ،نمی دانیم قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را.