Telegram Group Search
دربارهٔ نشستِ
امکان و عدم امکان خوانش اتوپیایی از ماجرای عاشورا

مرگی که رؤیای نظم را آشوب کرد: تقابل الهیات سلطه و الهیات رهایی‌بخش در عاشورا

عاشورا، بیش از آن‌که قیام باشد، واقعه‌ای وجودی است؛ رخدادی که در بطن آن، دو نظام معنایی و دو افق هستی‌شناختی به مصاف یکدیگر می‌روند. خواندن عاشورا صرفاً به عنوان حرکتی انقلابی یا سیاسی، تقلیل دادن آن به سطح تحلیل‌های تاریخی است. آنچه در کربلا رخ داد، نه کنشی برای پیروزی ظاهری یا تصرف قدرت، بلکه ایستادن در برابر یک ضداتوپیا بود؛ جهانی ساختگی که خود را به نام دین، حق، و نظم مشروع جلوه می‌داد.

این نشست می‌کوشد تا از منظری نو و اتوپیایی به عاشورا بنگرد؛ نه از جایگاه انقلاب، بلکه به عنوان نقطه‌ی تلاقی دو آرمان‌شهر متعارض. در یک‌سو، اتوپیای یزیدی قرار دارد: جهانی که کشتن حسین بن علی(ع) را لازمه‌ی تثبیت ساختار خود می‌دانست و این خشونت را در چهارچوب «الهیات سلطه» موجه می‌ساخت. در سوی دیگر، حسین(ع) ایستاده است، نه برای پیروزی در میدان، بلکه برای گشودن چشم‌اندازی از حقیقت؛ با کنش سکوت، با ایستادگی بی‌خشونت، و با مرگی که خود انتخاب کرد، نه تحمیل شد.

در چنین خوانشی، عاشورا تجلی الهیات رهایی‌بخش است؛ الهیاتی که نه به دنبال سرنگونی قدرت، بلکه در پی افشای باطل و آشکار ساختن بی‌معنایی جهان سلطه است. این رخداد، حقیقت را نه در پیروزی بلکه در شهادت نشان می‌دهد؛ در انکار دنیایی که به نام نظم، حقیقت را ذبح می‌کند. این تقابل، دعوتی است به بازاندیشی در مفهوم عدالت، قدرت، و معنای مقاومت؛ مقاومتی که نه برای پیروزی، بلکه برای ماندن در جایگاه حق رخ می‌دهد.

🆔@Utopianist_Nasravi
@bashgahandishe
مدرسهٔ مطالعات اتوپیا باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:


📌 امکان و عدم امکان خوانش اتوپیایی از ماجرای عاشورا

🗣️ گفت‌و‌گوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست پنجم

🎤 با حضورِ
سیدجواد میری
محمد نصر‌اوی


دربارهٔ نشست

📅 دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴
🕢 ساعت ۱۷:۳۰
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳

🆔@Utopianist_Nasravi
@bashgahandishe
‍ ‍ ▪️ضحاک و تهمینه‌ی تنها؛ نقدی دیستوپیافمینیستی بر پیرپسر
فرسته‌ی ١
▪️

▪️«پیرپسر» ساخته‌ی اُکتای براهنی، در مدت کوتاه اکرانش، جنجال‌های بسیاری برانگیخته و نقدهای مثبت و منفی گوناگونی دریافت کرده است؛ واکنش‌هایی از جنبه‌ها و رویکردهای گوناگون. در بستر اجتماعی و فرهنگی معاصر، پیرپسر می‌تواند پرسش‌های بنیادینی را نیز درباره‌ی هویت، جنسیت، قدرت و مقاومت دراندازد. از منظر اتوپیانیستی – فمینیستی، این فیلم تصویری دیستوپیایی از وضعیتی را به نمایش می‌گذارد که در آن، اشکال پیچیده و غالباً خشونت‌باری از سلطه بر وجود زنان سایه افکنده‌ و نشان می‌دهد چگونه قدرت، جنسیت و خشونت در هم تنیده شده و به سرکوب و نابودی می‌انجامد.

▫️فیلم استعاری براهنی در تار و پود روایی‌اش، رنگی از اسطوره‌های کهن ایرانی در شاهنامه و مشخصاً روایت رستم و سهراب با خود دارد؛ اما نشانه‌های آشکاری از همانندسازی میان شخصیت اصلی فیلم و ضحاک – شاید برجسته‌ترین شخصیت شرور شاهنامه - نیز برای مخاطب نمایان می‌شود. آگاهانه یا ناآگاهانه می‌توان فرجام زنان را نیز در پیرپسر و شاهنامه، هم‌سو دانست. احتمالاً این‌که سرنوشت بیش‌تر زنان سرشناس شاهنامه – از رودابه و تهمینه گرفته تا فرنگیس و گردآفرید – به مرگ، سوگ، جنون و ناپدیدی ختم می‌شود نباید از منظر زنانه مغفول بماند. شخصیت‌های زن در شاهنامه اغلب با مرگ یا سوگ همراه‌اند و این مضمون در «پیرپسر» به اشکال مدرن‌تر و پیچیده‌تری از سرکوب جنسیتی، روانی و اجتماعی بروز می‌یابد.

▪️پیرپسر هم‌چنین ادعا دارد که به آثار داستایوفسکی نگاهی داشته؛ نویسنده‌ای که در عمق روان انسان، تاریک‌ترین زوایای روح و بحران‌های اگزیستانسیال را کاویده است. مواجهه‌ی شخصیت‌ها با گناه، عذاب وجدان و جستجوی رستگاری، مضامینی‌اند که به شدت آثار داستایوفسکی‌ را یادآور می‌شوند. در چارچوب دیستوپیا، این اقتباس به شکلی وارونه عمل می‌کند. به جای رستگاری معنوی، شخصیت‌ زن در «پیرپسر» با زندان‌های ذهنی و فیزیکی‌ای مواجه‌ است که توسط همان ساختارهای قدرت مردسالارانه‌ای که در شاهنامه نیز ریشه‌ داشتند، ایجاد شده‌اند. تطبیق این اقتباس‌ها با چارچوب دیستوپیا فمینیستی امروز، در این نکته نهفته است که چگونه سنت‌ها و الگوهای قدیمی، نه تنها به طور کامل منسوخ نشده‌اند، بلکه در قالب‌های مدرن و دیستوپیایی خود را بازتولید می‌کنند.

▫️مردسالاری، نه به عنوان یک نظام صریح و آشکار، بلکه به عنوان یک هنجار ناگفته و پذیرفته شده، در تار و پود روابط و انتظارات در «پیرپسر» تنیده شده است. فضای دیستوپیایی فیلم، در واقع نمایانگر وضعیتی است که نتوانسته از سنگینی این میراث سترگ، به ویژه در مواجهه با مطالبات و هویت‌های جنسیتی زنانه، رهایی یابد. این عدم رهایی، خود نوعی «بن‌بست روایی» را موجب می‌شود که در آن تلاش شخصیت زن پیرپسر برای تغییر، با ناامیدی، خشونت و سرکوب پاسخ داده می‌شود، شبیه به سرنوشت بسیاری از شخصیت‌های زن در آثار کلاسیک. این نوشتار بر آن است تا «پیرپسر» را از این منظر به نقد بگذارد و چارچوب روایت دیستوپیایی- فمینیستی آن را واکاود.

ادامه دارد...

✍🏼 اتوپیانیست؛ روح الله طالبی توتی
اتوپیا، امید، آگاهی ...

🆔 @Utopianist_Nasravi
🌐 http://nasravi.com/
1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ضحاک و تهمینه‌ی تنها؛ نقدی دیستوپیافمینیستی بر پیرپسر
فرسته‌ی ٢

❗️ در این یادداشت، بخشی از فیلم روایت می‌شود.

▪️روایت نه‌چندان کوتاه پیرپسر، با معرفی غلام، مرد مجرد میان‌سال، زن‌باره، معتاد و البته پدر دو پسر جوان آغاز می‌شود. ورود رعنا، زن جوان و زیبا که از همسرش جدا شده و به دنبال اجاره‌ی خانه است، نقطه‌ی عطف فیلم را رقم می‌زند. غلام، علی‌رغم ارتباطات پیشین خود با زنان متعدد، شیفته‌ی رعنا می‌شود و تلاش می‌کند با اجاره دادن طبقه بالای خانه‌اش به او، به وی نزدیک شود. در این‌جا، تنشی پنهانی میان میل جنسی غلام و مقاومت رعنا شکل می‌گیرد و این آغاز، بستر یک دیستوپیای مردسالارانه را فراهم می‌آورد که در آن، زن جوان در وضعیتی آسیب‌پذیر قرار گرفته و در معرض خواست و کنترل دیگری می‌زید.

▫️پس از مدتی، علی – پسر بزرگ غلام که گویی کمی افسرده و بی‌اعتماد به نفس است- به رعنا تمایل پیدا می‌کند و رعنا، خلاف انتظار غلام، به علی ابراز علاقه می‌کند. این مثلث عشقی، تنش بین غلام و پسرش را تشدید کرده و فضای خانه را به میدانی برای رقابت میان دو مرد بر سر یک زن تبدیل می‌نماید. با وجود اقتضائات خاص سینمای ایران، فیلم با سکانس‌هایی نه‌چندان صریح و البته نه کاملاً هم غیرصریح، جنبه‌ی فتیشیستی و ابژه‌سازی بدن زنانه در نگاه مردان را به نمایش می‌گذارد. بدن رعنا عرصه‌ی نزاع مردان می‌شود و فیلم با تبحر بر این مسئله تاکید می‌کند.

▪️رعنا تلاش می‌کند با مقاومت در برابر غلام و ابراز علاقه به علی، نوعی از عاملیت و انتخاب را برای خود حفظ کند، اما این مقاومت‌ها به تدریج با پاسخ‌های خشونت‌آمیز غلام مواجه می‌شود و او را بیشتر در معرض خطر قرار می‌دهد. اوج تراژدی زمانی اتفاق می‌افتد که رعنا به طور کامل در برابر خواسته‌های غلام مقاومت می‌کند. این مقاومت، که نمایانگر تلاش نهایی رعنا برای حفظ استقلال و عاملیت خود است، با خشونتی بی‌رحمانه پاسخ داده می‌شود؛ غلام رعنا را مورد ضرب و شتم قرار داده، او را می‌کُشد و سپس به جنازه‌اش تجاوز می‌کند.

▫️پایان دلخراش رعنا، نمایانگر شکست کامل عاملیت زنانه در برابر سلطه‌ی مردسالارانه است و دیستوپیای حاکم بر فضای فیلم را به اوج خود می‌رساند. بدن رعنا، حتی پس از مرگ، از هرگونه انسانیت تهی شده و به ابزاری برای ارضای نیازهای بیمارگونه‌ی مرد تبدیل می‌شود. این فاجعه‌ی نهایی، پیام فیلم را درباره‌ی خشونت نهادینه شده در فضایی سلطه‌گرانه به وضوح منتقل می‌کند.

▪️به‌منظور واکاویدن چارچوب نظری حاکم بر این روایت، می‌توان از کلان‌نظریه‌ی اقتدار یا سلطه‌ی مردانه و یا به بیان ساده، مردسالاری رادیکال بهره برد. این نظریه عمدتاً به ساختارهای قدرت مردانه و تسلط همه‌جانبه بر زنان، خانواده و البته جامعه اشاره دارد. در پیرپسر این مفهوم به شکلی عریان و خشونت‌بار به نمایش در می‌آید، اما برای تحلیل عمیق‌تر می‌توان آن را با مفهوم «نُرمالیتی نخستین» که توسط فیلسوفان پساساختارگرا بسط داده شده است، پیوند بزنیم.

ادامه دارد...

🔹اتوپیانیست؛ روح الله طالبی توتی
اتوپیا، امید، آگاهی ...

🆔 https://www.group-telegram.com/Utopianist_Nasravi.com
🌐 http://nasravi.com/
📢 فرصت همکاری پژوهشی (پاره‌وقت)

🔍 اگر به مطالعات اتوپیا، سیاست‌پژوهی و ایده‌پردازی در مرزهای علوم اجتماعی علاقه‌مندید، این دعوت برای شماست!

ما به دنبال یک دستیار پژوهش هستیم تا در پروژه‌های متنوع تحقیقاتی همراه‌مان باشد.

اولویت با افرادی است که:

سابقه مطالعه یا پژوهش در علوم اجتماعی، سیاست یا فلسفه دارند

علاقه‌مند به تفکر انتقادی و ایده‌های نو هستند

توانایی همکاری پاره‌وقت و انعطاف‌پذیر دارند


📩 اگر علاقه‌مندید، به آیدی زیر پیام دهید و خودتان را معرفی کنید:

👉 @mnasravi

🌱 این فرصت، مسیری برای یادگیری، تجربه و مشارکت در پروژه‌هایی است که فراتر از معمول می‌اندیشند.

📕حاصل پژوهش‌ها کتاب و مقاله علمی پژوهشی خواهد شد.
👍2
هیچ وقت به هیچ کس اجازه نده بهت بگه نمیتونی کاری رو انجام بدی اگه رویایی داری باید ازش محافظت کنی مردم اگه نتونن کاری رو انجام بدن دوست دارن به تو هم بگن که نمیتونی اگه چیزی رو میخوای برو بگیرش تموم

در جستجوی خوشبختی
گابریل موچینا



🔹اتوپیانیست؛
⭕️ اتوپیا، امید، آگاهی ...

🆔 @Utopianist_Nasravi
🌐 http://nasravi.com/
2
اتوپیانیست | محمد نصراوی
ضحاک و تهمینه‌ی تنها؛ نقدی دیستوپیافمینیستی بر پیرپسر فرسته‌ی ٢ ❗️ در این یادداشت، بخشی از فیلم روایت می‌شود. ▪️روایت نه‌چندان کوتاه پیرپسر، با معرفی غلام، مرد مجرد میان‌سال، زن‌باره، معتاد و البته پدر دو پسر جوان آغاز می‌شود. ورود رعنا، زن جوان و زیبا…
ضحاک و تهمینه‌ی تنها؛ نقدی دیستوپیافمینیستی بر پیرپسر
فرسته‌ی ٣


▪️«نُرمالیتی نخستین» به آن دسته از هنجارها و قواعدی اشاره دارد که پیش از هرگونه بازاندیشی یا اعتراض، به صورت پیش‌فرض پذیرفته شده‌اند. این هنجارها، در واقع «خودِ واقعیت» را شکل می‌دهند و اغلب به صورت ناخودآگاه در فرهنگ و جامعه نهادینه می‌شوند. در «پیرپسر»، «سلطه‌ی مردانه» نه تنها به عنوان یک ساختار قدرت، بلکه به عنوان یک «نُرمالیتی نخستین» عمل می‌کند. این بدان معناست که وجود و اعمال قدرت، به گونه‌ای طبیعی و بدیهی تلقی می‌شود که گویی بخشی از نظم روزمره‌ی زندگی آدم‌های فیلم است.

▫️این تبدیل، از طریق مکانیسم‌های مختلفی صورت می‌گیرد که مهم‌ترین آن، تکرار و تداوم (Performativity) است. طبق نظر جودیت باتلر، فیلسوف فمینیست، جنسیت و قدرت از طریق تکرار مداوم اعمال و گفتارها (performances) بازتولید می‌شوند. «سلطه‌ی مردانه» در «پیرپسر» از طریق دیالوگ‌ها، رفتارها، و موقعیت‌هایی که شخصیت‌ زن در آن قرار می‌گیرد، به طور مداوم تکرار و تثبیت شده و این تکرار، آن را به «هنجار»ی تبدیل می‌کند که گویی از پیش مفروض داشته شده است.

▪️مورد دیگر، اجرای اجباری (Compulsory Performance) نام دارد. شخصیت‌ زن در «پیرپسر» ناچار به اجرای نقش‌های از پیش تعیین شده‌ی خود در چارچوب «مردسالاری» است. هرگونه انحراف از این نقش‌ها، با مجازات و سرکوب مواجه می‌شود. این اجبار، «سلطه» را به یک «نُرمالیتی نخستین» تبدیل می‌کند که در غیاب آن، هویت زنانه در این فضای دیستوپیایی، فاقد معنا و مشروعیت است.

▫️باتلر معتقد است که هنجارهای جنسیتی، فضایی را تعریف می‌کنند که در آن برخی از اشکال وجود «ممکن» و برخی دیگر «غیرممکن» تلقی می‌شوند. در «پیرپسر»، هر شکلی از استقلال، عاملیت و اراده‌ی زنانه که خارج از چارچوب پذیرش مردانه تعریف شود، در قلمرو «غیرممکن» قرار می‌گیرد. «پیرپسر» نشان می‌دهد که چگونه ساختارهای قدرت، نه تنها از بیرون بر افراد تحمیل می‌شوند، بلکه به درونِ فهم ما از واقعیت و امکان‌ها نفوذ کرده و آن را شکل می‌دهند. این رویکرد، به درک پیچیدگی‌های دیستوپیاهای فمینیستی که در آن‌ها سرکوب، خود را در قالب هنجارهای پذیرفته شده پنهان می‌کند، کمک شایانی می‌نماید.

▪️شخصیت رعنا با نقش‌آفرینی تماشایی لیلا حاتمی، محور اصلی واکاوی جنبه‌های فمینیستی «پیرپسر» است. او نماینده‌ی زنانی است که در بستر یک جامعه‌ی دیستوپیایی، با فشارهای مضاعف هویتی، جنسیتی و اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند. برای بسط ابعاد اجرای جنسیت در این شخصیت، می‌توان چند نمونه‌ی مشخص را در فیلم واکاوید.

ادامه دارد...


🔹اتوپیانیست؛ روح الله طالبی توتی
اتوپیا، امید، آگاهی ...

🆔 https://www.group-telegram.com/Utopianist_Nasravi.com
🌐 http://nasravi.com/
4
ضحاک و تهمینه‌ی تنها؛ نقدی دیستوپیافمینیستی بر پیرپسر
فرسته‌ی ۴ و پایانی


▪️رابطه‌ی رعنا با علی، اولین نقطه‌ی تماس او با دنیای خارج از کنترل «سلطه‌ی مردانه» است. این ارتباط، هرچند با تردیدها و ترس‌های درونی رعنا همراه است، اما خود یک «اجرای جنسیتی» متفاوت را نشان می‌دهد. رعنا در این سکانس‌ها، تلاش می‌کند تا هویت مستقلی از آنچه جامعه برای او تعریف کرده است، بنا نهد. پاسخ‌ها و کنش‌های او – از جمله در سکانس مهمانی یا سکانس دیدار در خانه‌‌ی خودش- گاهی سرشار از تردید و گاهی نشان‌دهنده‌ی تمایل به شکستن تابوهاست. این تردیدها، نمایانگر تأثیر «نُرمالیتی نخستین» بر شکل‌گیری هویت اوست، اما تلاش برای گریز از آن، نشان‌دهنده‌ی پتانسیل مقاومت است.

▫️مواجهه‌ی رعنا با خشونت و تجاوزهای مکرر غلام به حریم خصوصی او، نقطه‌ی اوج فشاری است که «مردسالاری» بر زن وارد می‌آورد. واکنش‌های رعنا به این تجاوزها – چه سکوت او، چه ترس او و چه هرگونه مقاومت ابتدایی – بازتابی از درونی‌سازی هنجارها و در عین حال، کشمکش با آن‌هاست. سکوت او می‌تواند به عنوان نتیجه‌ی «نُرمالیتی نخستین» که زن را به انفعال در برابر تجاوز تشویق می‌کند تفسیر شود، اما حتی همین سکوت نیز خود نوعی «اجرا» است؛ اجرای نقش قربانی که توسط ساختار قدرت دیکته شده است.

▪️غلام، تجسم عینی و ملموس سلطه و سرکوبگری است. فانتزی‌های او درباره‌ی رعنا، بیش از آنکه به واقعیت یک زن اشاره داشته باشند، بازتابی از تمایلات و امیال مردسالارانه‌ای هستند که بر زن تحمیل می‌شوند. مبارزه‌ی رعنا با این فانتزی‌ها، نه تنها مبارزه با یک فرد، بلکه مبارزه با یک «هنجار» است. این مبارزه، به خصوص زمانی که رعنا سعی در بازتعریف هویت خود و گریز از این فانتزی‌ها با ایجاد رابطه با علی دارد، می‌تواند به عنوان «اجرای جنسیتی» متفاوت و تلاش برای «بازتولید» هویتی جدید تفسیر شود. حتی در سکانسی که علی تلاش می‌کند رعنا را به لَوَندی و جلب توجه متهم کند، رعنا این اتهام را می‌پذیرد ولی آن را در چارچوب مبارزه برای به دست آوردن عاملیت تفسیر می‌کند.

▫️در نهایت، تحلیل رعنا از دریچه‌ی این نظریه، تصویری چندوجهی از زن در فضای دیستوپیایی ارائه می‌دهد. او نه تنها قربانی نظام مردسالار است، بلکه با اجرای مداوم جنسیت خود و با تبدیل شدن به ابژه‌ای که در مرزهای مختلف هویتی در حال حرکت است، در تلاش برای بقا و مقاومت است. این تحلیل، به درک عمق تراژدی و در عین حال، پتانسیل‌های پنهان مقاومت در برابر «نُرمالیتی نخستین» کمک می‌کند.


▪️رویکرد باتلر، به ما امکان می‌دهد تا این فرایندها را از منظری انتقادی و عمیق‌تر واکاوی کنیم. اجرای جنسیت، نه تنها در مورد انتخاب‌های فردی، بلکه در مورد چارچوب‌های اجباری جامعه کابرد دارد و به ما نشان می‌دهد که چگونه در دنیای امروز، هویت‌ها سیال، چندوجهی و در معرض تغییر دائمی هستند و چگونه زنانی مانند رعنا، در این فضای سیال، میان سرکوب و مقاومت در حال حرکت‌اند.

▫️«پیرپسر»، در نمایش این دیستوپیای فمینیستی، پرسش‌های مهمی را درباره‌ی آینده‌ی انسان و جایگاه زن در جامعه مطرح می‌کند. اگرچه فیلم تصویری تیره ارائه می‌دهد، اما خودِ روایت این سرکوب و نمایش مبارزات درونی شخصیت‌ها، نشان‌دهنده‌ی تلاش برای بازاندیشی و یافتن راه‌هایی برای عبور از این دیستوپیای «اولیه» است. درک این سازوکارها، گامی اولیه به سوی ایجاد جهانی است که در آن، «نُرمالیتی نخستین» مورد پرسش قرار گیرد و امکان «پس از انسان» (posthuman) – انسانی که از قیدوبندهای زیست‌شناختی و اجتماعی ستمگرانه رها شده است – قابل تصور باشد.

▪️ «پیرپسر» می‌تواند از جنبه‌های متعددی نقد شود و البته می‌تواند موافقان و مخالفان سرسختی نیز داشته باشد. امید است که این تحلیل، بدون انکار تمام نقدهایی که ممکن است بر «پیرپسر» وارد آید، نقطه‌ی آغازی برای گفتگوهای عمیق‌تر درباره‌ی این فیلم، مضامین دیستوپیایی آن و البته گونه‌ی کم‌تر پرداخته شده‌ی اتوپیا/دیستوپیا در سینمای ایران باشد.

پایان

🔹اتوپیانیست؛ روح الله طالبی توتی
اتوپیا، امید، آگاهی ...

🆔 https://www.group-telegram.com/Utopianist_Nasravi.com
🌐 http://nasravi.com/
3
باشگاه اندیشه.سوگواران17.خوانش اتوپیایی.نصراوی.میری1404.05.07
باشگاه اندیشه.سوگواران17.خوانش اتوپیایی.نصراوی.میری1404.05.07
#صوت نشست

📚 عنوان:
امکان و عدم امکان خوانش اتوپیایی از ماجرای عاشورا

👤 با حضورِ
سیدجواد میری
محمد نصرآوی




🔹اتوپیانیست؛
⭕️ اتوپیا، امید، آگاهی ...

🆔 @Utopianist_Nasravi
🌐 http://nasravi.com/
👍1
زنان هم‌-نویسندگان چشم‌انداز آینده

⚠️ حذف زنان اقدامی علیه منافع ملی است!

✍🏼 روح الله طالبی توتی

🟢 زنان به‌عنوان بزرگ‌ترین گروه اجتماعی مورد توجه در سیاست‌گذاری‌های کلان چگونه در نگارش فصل‌های پسین این سرنوشت سهیم خواهند بود؟
سخن از مشارکت زنان در چشم‌اندازهای ملی ایده‌ای بدیهی به نظر می‌رسد؛ اما هم‌چنان میان آن‌چه انتظار داریم و آن‌چه در انظار ماست فاصله‌ای غیرقابل انکار وجود دارد

🔵 زنان ایرانی از زن روستایی و عشایر تا زن شهرنشین همواره در برابر نگرش‌های تجویزی به «زن آرمانی» بوده‌اند؛ نگاهی که گاه زن را در قامت مادری فداکار و هم‌زمان مدیری مقتدر تصویر می‌کند
زن آرمانی ایرانی هم آگاه است و هم متعهد، هم مادر است و هم فعال، هم حضور اجتماعی قدرتمندی دارد و هم خانواده را مدیریت می‌کند
در این تصویر، حتی کاستی‌ها و فقدان مسئولیت‌پذیری‌های دیگران با ایثار و فداکاری زن جبران می‌شود

🔻 اما واقعا تحقق این زن آرمانی تنها از یک اَبَرانسان برمی‌آید!

🟠 این مطالبه‌ تنها مطالبه‌ی جنسیتی یا متاثر از نگرش‌های #فمینیستی نیست؛ بلکه خواسته‌ای بنیادی برای دستیابی به تصمیمات هوشمندانه است

| ادامه متن |

@Utopianist_Nasravi
4
خوانش اتوپیایی از عاشورا: طرحی نو در واکاوی یک رویداد تاریخ‌ساز

گزارشی از نشستِ امکان و عدم امکان خوانش اتوپیایی از ماجرای عاشورا
گفت‌و‌گوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست پنجم


این دیدگاه که در گفتمان اموی و یزیدی پررنگ است، به دنبال ساختن یک «جامعه رویایی» یا «بهشت» به هر قیمتی، حتی با کشتن فرزند رسول خداست. این نگاه به شدت عاملیت و اراده انسان‌ها را سلب کرده و همه چیز را به خواست خدا و تقدیر الهی گره می‌زند، نمونه آن فتوای قاضی شریح و گفتار ابن زیاد که کشتن امام حسین (ع) را خواست خدا می‌دانستند. این رویکرد را می‌توان نوعی دیکتاتوری دینی دانست که منجر به یک دیستوپیا (پادآرمان‌شهر) می‌شود؛ جایی که شهروندان عاملیت خود را از دست می‌دهند و اراده‌ای تمامیت‌خواه امور را می‌گرداند


متن کامل گزارش را اینجا بخوانید.

@bashgahandishe

🔹اتوپیانیست؛ محمد نصراوی
اتوپیا، امید، آگاهی ...

🆔 https://www.group-telegram.com/Utopianist_Nasravi.com
🌐 http://nasravi.com/

🔵پنجمین مدرسهٔ تابستانی انعکاس (آنلاین) | شهریور ۱۴۰۴

💠«روش و نظریه در مطالعات اسلامی:
مسئله‌مند‌سازی عینیت»


👥 با مشارکت موسسۀ مطالعات عربی و اسلامی دانشگاه اکستر و دانشگاه حبیب

🔻 ۲۰ ساعت ارائۀ آموزشی «به زبان انگلیسی | ترجمۀ همزمان»
جمعه، شنبه، یک‌شنبه، ۷، ۸ و ۹ شهریور ۱۴۰۴ از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۲۱ به وقت تهران
🔻 با ارائه ۱۲ استاد و پژوهشگر بین‌المللی در سه روز

🗂 محورهای اصلی برنامه:
◀️هویت رشته‌ای
◀️استعمارزدایی
◀️عینیت


🎁 تخفیف ۲۵درصدی ثبت‌نام زودهنگام تا ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
🎓 اعطای گواهی
🌐 برگزاری جلسات مجازی در Zoom
👥 شبکه‌سازی و تعامل علمی


مهلت ثبت‌نام: تا ۶ شهریور ۱۴۰۴


🌐 برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت مدرسه و برای ثبت‌نام به اینجا مراجعه کنید یا به @Inekas_admin پیام بدهید.

#رویداد_انعکاس
🔵@Inekas
👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیاده‌روی اربعین؛ فرصت معناسازی و جمعیت‌سازی مسئولانه

محمد نصراوی، پژوهشگر حوزه دین:
🔹اگر اربعین به‌درستی فهمیده و اجرا شود، می‌تواند بستری برای تربیت انسان‌های آگاه و مسئولیت‌پذیر فراهم کند. اربعینی که ژنتیک مردمی و اصالت دینی خود را حفظ کرده باشد، حول دال مرکزی امام حسین(ع) شکل گرفته و پیام آن چیزی جز آگاهی، ایثار و هدایت نیست.

🔹اربعینی که برآمده از بافت مردمی و بدون اتکا به ساختارهای رسمی و حمایت‌های دولتی شکل گرفته باشد که بنده از آن با عنوان اربعین مردمی یاد می‌کنم و آن را بیشتر در بافت عراقی مشاهده کرده‌ام، اربعینی است که می‌تواند جمعیت‌ساز و معنا‌ساز باشد.

🔹یکی از مهمترین نمودهای این معنازدایی، از بین رفتن عنصر «خدمت رایگان» است. در فضای زیارتی اصیل، خدمت به زائر امری رایگان و معنوی است، نه اقتصادی و بودجه‌محور. حتی خود پیاده‌روی یک کنش ضد روزمره است.

متن کامل مصاحبه:
iqna.ir/00I2By



🔹اتوپیانیست؛ محمد نصراوی
اتوپیا، امید، آگاهی ...

🆔 https://www.group-telegram.com/Utopianist_Nasravi.com
🌐 http://nasravi.com/
👌6👍2
اتوپیانیست | محمد نصراوی
@iranfutureprogram 👇🏻
🔷 از نجف تا کربلا، از زندگی روزمره تا آستانه‌ی اتوپیا

▪️در جهانِ معناییِ اربعین، امام خودِ اتوپیاست!

🖌️ برگرفته از مصاحبه با محمد نصراوی

🔵 هر مکان، دو بُعد دارد: بُعد عینی-فیزیکی و بُعد معنایی. اگر اولی را بتوان با متر و نقشه سنجید، به دومی باید با ذهن و تجربه دست یافت. این بُعد دوم، همان چیزی است که در علوم اجتماعی «فضا» می‌نامیم؛ فضایی که در بستر زندگی روزمره شکل می‌گیرد. زندگی روزمره نه فقط صحنه‌ای برای رویدادهای کوچک و تکراری، بلکه یک پدیده اجتماعی است که به تعبیر نویسنده‌ی آمریکایی «لایمن‌ تاور سارجنت»، نقطه آغاز اتوپیا است. اتوپیا از همین تجربه‌های کوچک و بدیهی روزمره زاده می‌شود. سارجنت می‌گوید که ریشه‌های هر آرمان‌شهر، نه در آسمان‌های دور، که در همین زندگی روزمره جوانه می‌زند.

🔵 زندگی روزمره واقعیت‌هایی «بدیهی‌انگاشته» برای ما می‌سازد؛ واقعیت‌هایی که هویت ما را می‌تراشند. نقش‌هایی که بی‌وقفه بر تن می‌کنیم: پدر، معلم، دانشجو، نویسنده و.. این نقاب‌ها هویت ما را شکل می‌دهند…

برای مطالعه ادامه متن کلیک کنید

@iranfutureprogram
3
2025/08/20 19:02:35
Back to Top
HTML Embed Code: