Forwarded from Pakkonmedia
جناب وزیر به حذف #سرانه_دانش_آموزی، تدریس اجباری معاون، افزایش تراکم دانش آموزان به بهانه ی صرفه جویی مالی، تاخیر پاداش پایان خدمت #معلمان، دریافت وجه هنگام ثبت نام، محروم شدن معلمان از امور #رفاهی و رتبه آخر دریافتی میان وزارتخانه ها، می گویند #ریاضت_اقتصادی نه #مدیریت_مالی
https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
Forwarded from Pakkonmedia
✅تزریق بودجه 88 میلیون پوندی به کلوپ ها و فعالیت های بعد از مدرسه در انگلیس
🔺کی یر استارمر اعلام کرد: قرار است دانش آموزان به ورزش، فعالیت در فضای باز، هنر، موسیقی، گفت و گو و... دسترسی بیشتری پیدا کنند و از تلفن های هوشمند و صفحه های رایانه دور شوند.
🔺 روند نگران کننده ای وجود دارد که نوجوانان خود را در خانه منزوی کرده و از جوامع خود جدا شده اند. این بودجه برای ارائه "جایگزین بهتر" به نوجوانان و فرصتی برای "توسعه اعتماد به نفس و مهارت های زندگی که هیچ الگوریتمی نمی تواند آموزش دهد" طراحی شده است.
🔺از بسته 88 میلیون پوند؛ 22.5 میلیون پوند برای تأمین بودجه فعالیت های فوق برنامه در 400 مدرسه در طی سه سال است.
🔺65.5 میلیون پوند نیز برای بهبود زیرساخت های باشگاه جوانان ، از جمله تجهیزات جدید سالن بدنسازی و دیوارهای صعود... در مناطقی با سطح بالایی از فقر و پشتیبانی از کودکان و نوجوانان در مناطقی با میزان بالای رفتارهای ضد اجتماعی هزینه خواهد شد./گاردین/
🆔 @pakkonmediaedu
🔺کی یر استارمر اعلام کرد: قرار است دانش آموزان به ورزش، فعالیت در فضای باز، هنر، موسیقی، گفت و گو و... دسترسی بیشتری پیدا کنند و از تلفن های هوشمند و صفحه های رایانه دور شوند.
🔺 روند نگران کننده ای وجود دارد که نوجوانان خود را در خانه منزوی کرده و از جوامع خود جدا شده اند. این بودجه برای ارائه "جایگزین بهتر" به نوجوانان و فرصتی برای "توسعه اعتماد به نفس و مهارت های زندگی که هیچ الگوریتمی نمی تواند آموزش دهد" طراحی شده است.
🔺از بسته 88 میلیون پوند؛ 22.5 میلیون پوند برای تأمین بودجه فعالیت های فوق برنامه در 400 مدرسه در طی سه سال است.
🔺65.5 میلیون پوند نیز برای بهبود زیرساخت های باشگاه جوانان ، از جمله تجهیزات جدید سالن بدنسازی و دیوارهای صعود... در مناطقی با سطح بالایی از فقر و پشتیبانی از کودکان و نوجوانان در مناطقی با میزان بالای رفتارهای ضد اجتماعی هزینه خواهد شد./گاردین/
🆔 @pakkonmediaedu
Forwarded from Pakkonmedia
آموزش، پزشکیان و گامهای کوچک و مؤثر
پاککن مدیا
در یکی از نشستهای «نهضت توسعه عدالت آموزشی»، رئیس دولت چهاردهم گفته است:
«پیش از بازنگری در محتواهای درسی، باید بدانیم در جهان امروز آموزش چگونه ارائه میشود و چه شیوههایی اثربخشترند… محتواهای تولید داخل، با وجود بهبود، همچنان از استانداردهای جهانی فاصله دارند… همانگونه که در پزشکی بهترین تکنیکها انتخاب میشود، در آموزش نیز باید روشها و محتواهای با بیشترین اثربخشی شناسایی و استفاده شوند… ساختار تعلیم و تربیت نیاز به بازطراحی دارد. معلمان باید به منابع علمی معتبر دسترسی داشته و روش بهرهگیری از آن را بیاموزند. دورههایی برای توانمندسازی معلمان باید طراحی شود که در آنها علاوه بر آموزش، منابع مکمل علمی نیز معرفی گردد…»
پیش از هر چیز باید اعتراف کرد که آقای پزشکیان، بیش از هر رئیس دولتی، دستکم در سخن، دلنگران آموزش و عدالت آموزشی است. این را باید به فال نیک گرفت و افزون بر قدردانی، امیدوار بود که این نگرانیها زمینه دگرگونیهای اثرگذار در آموزش بحرانزدهی کشور را فراهم آورد.
اما همراستا با سخنان ایشان باید تأکید کرد که در روشهای نوین آموزش، نوآموزان در یادگیری خود مشارکت دارند و معلمان، دستاندرکاران آموزش و ساختار آموزشی، در این روند نقش تسهیلکننده را دارند؛ یعنی تنها مسیر را تعیین و روندها را پایش میکنند. بنابراین، رئیس دولت باید دستور دهد که شرایط آموزش مشارکتی ـ که نیازمند گزینش و آموزش معلمان و توانمندسازی آنها برای چنین فرآیندهایی است ـ فراهم شود.
تراکم کلاسها باید کاهش یابد تا این روشها قابل اجرا باشند. فضای کلاس نباید تنها چهاردیواریای با میز و نیمکتهای فرسوده و آزاردهنده باشد، بلکه باید به اندازهی جامعهای مینیاتوری از فضای واقعی ـ و چهبسا خودِ فضای واقعی ـ طراحی شود. کتاب درسی و درونمایههای آموزشی نباید صرفاً برای نمره، معدل بالا و رتبههای برتر باشد، بلکه باید نوآموزان امروز و شهروندان فردا را برای رویارویی با جهان پیشرو آماده سازد. محتوای آموزشی باید موضوعمحور باشد، از آرمانگرایی افراطی فاصله بگیرد، از آسمان به زمین برگردد و بر گرفتاریهای کنونی جامعه و شهروندان متمرکز شود؛ یعنی به گفتهی خود آقای پزشکیان، بازطراحی گردد.
گمانی نیست که با توجه به گرفتاریهای گستردهی ساختار آموزشی کنونی، چنین اقداماتی نیازمند برنامهریزی دقیق و دگرگونیهای ریشهای است. اما تأکید بر این گستردگیها به معنای دست برداشتن از هدف یا زمینهسازی برای بهانهگیری و تعطیلی روندها نیست. آموزش دهههاست که به کجراهه افتاده و چارهای جز تغییر مسیر ندارد. شاید نخستین گام، شناخت گرفتاریها و تحلیل شرایط باشد و سپس یافتن راههای برونرفت از آنها با زمینهسازیهای ضروری و مؤثر.
آقای پزشکیان! همانطور که خود تأکید کردهاید، «محتوای درسی، روشهای آموزشی، گزینش، آموزش، حفظ و رضایت معلمان و…» نیاز به دگرگونیهای جدی و بهروزرسانی گسترده دارد. سه سال دیگر و در بهترین حالت هفت سال فرصت دارید تا از چنین نشستهایی نتیجه بگیرید.
پیشنهاد میشود چند گام کوچک و کارآمد بردارید و شش ماه یا یک سال بعد بازگردید و از دستاندرکاران خود بپرسید که چه کردهاند. پیشینیان شما نیز حرفهای خوب و قشنگی زدهاند، اما شما امروز میراثدار گرفتاریهای آنان هستید. اگر میخواهید کاری بکنید، کافی است با چند گام کوچک آغاز کنید:
• کاهش سالیانهی تراکم کلاسها
• جلوگیری از فروش، اجاره یا تغییر کاربری مدرسهها به منظور توزیع درست دانشآموزان
• ساخت کلاسها و مدرسههای کافی بر اساس استانداردهای جهانی
• بهکارگیری کارشناسان آشنا با مشکلات آموزش کشور و مسلط بر تحولات آموزش در جهان
• رسیدگی به وضعیت معلمان کنونی و نجات آنان از گرداب مشکلات اقتصادی و نارضایتی حرفهای
• تحول در شیوههای فرسودهی گزینش معلمان
سخن پایانی آن که آقای پزشکیان، خیلی زود دیر میشود و «سنگ بزرگ علامت نزدن است»! کوچک و ماندگار گام بردارید تا شاید سامانی به آموزش کشور دهید؛ ما گفته نماند در صورت چنین گامهایی ما هم امیدوار و همراه خواهیم بود
📎 https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
✍️ تهیهشده در «پاککن مدیا»
🖇 انتشار با منبع بلامانع است
پاککن مدیا
در یکی از نشستهای «نهضت توسعه عدالت آموزشی»، رئیس دولت چهاردهم گفته است:
«پیش از بازنگری در محتواهای درسی، باید بدانیم در جهان امروز آموزش چگونه ارائه میشود و چه شیوههایی اثربخشترند… محتواهای تولید داخل، با وجود بهبود، همچنان از استانداردهای جهانی فاصله دارند… همانگونه که در پزشکی بهترین تکنیکها انتخاب میشود، در آموزش نیز باید روشها و محتواهای با بیشترین اثربخشی شناسایی و استفاده شوند… ساختار تعلیم و تربیت نیاز به بازطراحی دارد. معلمان باید به منابع علمی معتبر دسترسی داشته و روش بهرهگیری از آن را بیاموزند. دورههایی برای توانمندسازی معلمان باید طراحی شود که در آنها علاوه بر آموزش، منابع مکمل علمی نیز معرفی گردد…»
پیش از هر چیز باید اعتراف کرد که آقای پزشکیان، بیش از هر رئیس دولتی، دستکم در سخن، دلنگران آموزش و عدالت آموزشی است. این را باید به فال نیک گرفت و افزون بر قدردانی، امیدوار بود که این نگرانیها زمینه دگرگونیهای اثرگذار در آموزش بحرانزدهی کشور را فراهم آورد.
اما همراستا با سخنان ایشان باید تأکید کرد که در روشهای نوین آموزش، نوآموزان در یادگیری خود مشارکت دارند و معلمان، دستاندرکاران آموزش و ساختار آموزشی، در این روند نقش تسهیلکننده را دارند؛ یعنی تنها مسیر را تعیین و روندها را پایش میکنند. بنابراین، رئیس دولت باید دستور دهد که شرایط آموزش مشارکتی ـ که نیازمند گزینش و آموزش معلمان و توانمندسازی آنها برای چنین فرآیندهایی است ـ فراهم شود.
تراکم کلاسها باید کاهش یابد تا این روشها قابل اجرا باشند. فضای کلاس نباید تنها چهاردیواریای با میز و نیمکتهای فرسوده و آزاردهنده باشد، بلکه باید به اندازهی جامعهای مینیاتوری از فضای واقعی ـ و چهبسا خودِ فضای واقعی ـ طراحی شود. کتاب درسی و درونمایههای آموزشی نباید صرفاً برای نمره، معدل بالا و رتبههای برتر باشد، بلکه باید نوآموزان امروز و شهروندان فردا را برای رویارویی با جهان پیشرو آماده سازد. محتوای آموزشی باید موضوعمحور باشد، از آرمانگرایی افراطی فاصله بگیرد، از آسمان به زمین برگردد و بر گرفتاریهای کنونی جامعه و شهروندان متمرکز شود؛ یعنی به گفتهی خود آقای پزشکیان، بازطراحی گردد.
گمانی نیست که با توجه به گرفتاریهای گستردهی ساختار آموزشی کنونی، چنین اقداماتی نیازمند برنامهریزی دقیق و دگرگونیهای ریشهای است. اما تأکید بر این گستردگیها به معنای دست برداشتن از هدف یا زمینهسازی برای بهانهگیری و تعطیلی روندها نیست. آموزش دهههاست که به کجراهه افتاده و چارهای جز تغییر مسیر ندارد. شاید نخستین گام، شناخت گرفتاریها و تحلیل شرایط باشد و سپس یافتن راههای برونرفت از آنها با زمینهسازیهای ضروری و مؤثر.
آقای پزشکیان! همانطور که خود تأکید کردهاید، «محتوای درسی، روشهای آموزشی، گزینش، آموزش، حفظ و رضایت معلمان و…» نیاز به دگرگونیهای جدی و بهروزرسانی گسترده دارد. سه سال دیگر و در بهترین حالت هفت سال فرصت دارید تا از چنین نشستهایی نتیجه بگیرید.
پیشنهاد میشود چند گام کوچک و کارآمد بردارید و شش ماه یا یک سال بعد بازگردید و از دستاندرکاران خود بپرسید که چه کردهاند. پیشینیان شما نیز حرفهای خوب و قشنگی زدهاند، اما شما امروز میراثدار گرفتاریهای آنان هستید. اگر میخواهید کاری بکنید، کافی است با چند گام کوچک آغاز کنید:
• کاهش سالیانهی تراکم کلاسها
• جلوگیری از فروش، اجاره یا تغییر کاربری مدرسهها به منظور توزیع درست دانشآموزان
• ساخت کلاسها و مدرسههای کافی بر اساس استانداردهای جهانی
• بهکارگیری کارشناسان آشنا با مشکلات آموزش کشور و مسلط بر تحولات آموزش در جهان
• رسیدگی به وضعیت معلمان کنونی و نجات آنان از گرداب مشکلات اقتصادی و نارضایتی حرفهای
• تحول در شیوههای فرسودهی گزینش معلمان
سخن پایانی آن که آقای پزشکیان، خیلی زود دیر میشود و «سنگ بزرگ علامت نزدن است»! کوچک و ماندگار گام بردارید تا شاید سامانی به آموزش کشور دهید؛ ما گفته نماند در صورت چنین گامهایی ما هم امیدوار و همراه خواهیم بود
📎 https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
✍️ تهیهشده در «پاککن مدیا»
🖇 انتشار با منبع بلامانع است
Telegram
Pakkonmedia
شبکه های پاک کن مدیا
تلگرام
@pakkonmediaedu
توئیتر(شبکهx)
اینستاگرام
یوتوب
@pakkonmedia
ایمیل
[email protected]
تلگرام
@pakkonmediaedu
توئیتر(شبکهx)
اینستاگرام
یوتوب
@pakkonmedia
ایمیل
[email protected]
آموزش و پرورش: چالشهای رویاروی جامعه ایران
Iran Academia
🎙 فایل شنیداری نشست
آموزش و پرورش: چالشهای رویاروی جامعه ایران
☑️ باحضور
سعید پیوندی/ جامعه، دولت و نظام آموزشی
محمد حبیبی/ جنبش معلمان، رویکرد جامعهمحوری و آموزشموازی
✔️ به میزبانی ایران آکادمیا
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
آموزش و پرورش: چالشهای رویاروی جامعه ایران
☑️ باحضور
سعید پیوندی/ جامعه، دولت و نظام آموزشی
محمد حبیبی/ جنبش معلمان، رویکرد جامعهمحوری و آموزشموازی
✔️ به میزبانی ایران آکادمیا
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
Forwarded from سیاستگذاری اجتماعی
مرگ مدرسه عمومی
کتاب در سال ۲۰۲۳ منتشر شده و پژوهشی است تاریخی دربارۀ حرکتی که محافظهکاران علیه آموزش عمومی و تضعیف اعتماد به این مدارس پیش بردند. فیتزپتریک که در سال ۲۰۱۶ برای پژوهشی دربارۀ افت عملکرد و تبعیض در مدارس ابتدایی فلوریدا برندۀ جایزۀ پولیتزر شده، در این کتاب به بررسی ریشههای تاریخی و سیاسی حق «انتخاب مدرسه» در آمریکا پرداخته است. او با شواهد بسیار نشان میدهد که چگونه پیوند اقتصاددانان لیبرتارین و کشیشهای محافظهکار، انتخاب مدرسه از طریق کوپنیسازی را به ابزاری برای دورزدن قانون لغو جداسازی نژادی در مدارس تبدیل کرد. جنبش «انتخاب مدرسه» در ابتدا برای مقاومت در برابر ادغام نژادی در مدارس جنوب آمریکا شکل گرفت، اما بهتدریج به ابزاری سیاسی و ایدئولوژیک برای زیر سؤال بردن آموزش عمومی تبدیل شد. هر چند دادگاهها در برخی ایالتها این برنامه را بهدلیل نژادپرستانهبودن لغو کردند، اما آموزش عمومی وارد منازعات سیاسی بین احزاب آمریکا شد. از دهۀ ۱۹۹۰ دموکراتها ایدۀ مدارس چارتری را بهعنوان بدیل کوپنیسازی مطرح کردند، اما این ایده نیز عملکرد متفاوتی نداشت و حتی موجب تعطیلی برخی مدارس عمومی شد.
@omidi_reza
کتاب در سال ۲۰۲۳ منتشر شده و پژوهشی است تاریخی دربارۀ حرکتی که محافظهکاران علیه آموزش عمومی و تضعیف اعتماد به این مدارس پیش بردند. فیتزپتریک که در سال ۲۰۱۶ برای پژوهشی دربارۀ افت عملکرد و تبعیض در مدارس ابتدایی فلوریدا برندۀ جایزۀ پولیتزر شده، در این کتاب به بررسی ریشههای تاریخی و سیاسی حق «انتخاب مدرسه» در آمریکا پرداخته است. او با شواهد بسیار نشان میدهد که چگونه پیوند اقتصاددانان لیبرتارین و کشیشهای محافظهکار، انتخاب مدرسه از طریق کوپنیسازی را به ابزاری برای دورزدن قانون لغو جداسازی نژادی در مدارس تبدیل کرد. جنبش «انتخاب مدرسه» در ابتدا برای مقاومت در برابر ادغام نژادی در مدارس جنوب آمریکا شکل گرفت، اما بهتدریج به ابزاری سیاسی و ایدئولوژیک برای زیر سؤال بردن آموزش عمومی تبدیل شد. هر چند دادگاهها در برخی ایالتها این برنامه را بهدلیل نژادپرستانهبودن لغو کردند، اما آموزش عمومی وارد منازعات سیاسی بین احزاب آمریکا شد. از دهۀ ۱۹۹۰ دموکراتها ایدۀ مدارس چارتری را بهعنوان بدیل کوپنیسازی مطرح کردند، اما این ایده نیز عملکرد متفاوتی نداشت و حتی موجب تعطیلی برخی مدارس عمومی شد.
@omidi_reza
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #نگاه
🔺صدایی که شنیده نشد!
در سال ۱۳۵۳، چهارسال پیش از انقلاب ۵۷، پروژهای بیسابقه در ایران کلید خورد:
«طرح آیندهنگری» باهدف شناخت افکار عمومی نگرشها و ارزشهای مردم ایران به اجرا درآمد.
مجریان طرح دو نفر از جامعهشناسان برجسته کشور: آقایان دکتر مجید تهرانیان، دانش آموخته دانشگاه هاروارد و دکتر علی اسدی از سوربن پاریس بودند.
اجرای طرح با همکاری مرکز تحقیقات و توسعه رادیو و تلویزیون ملی ایران بود که دوسال بطول انجامید. رضا قطبی، مدیر وقت رادیو و تلویزیون، پس از شنیدن ایده از دکتر تهرانیان، با این طرح ملی «آیندهنگری» موافقت کرد.
✔️طرح، شامل نظرسنجی ملی، مصاحبههای عمقی و تجزیه تحلیل دادهها با همکاری گروهی از محققان جامعه شناسی در مرکز ملی مطالعات علمی(CNRS) فرانسه بود.
پروژه در ۲۳ شهر و ۵۲ روستا، با جامعه آماری گستردهای انجام شد:
۶۰۰۰ نفر از مخاطبان بالقوه رسانه،
۸۰۰ چهره فرهنگی و سیاسی،
۳۰۰۰ کارمند رادیو تلویزیون، انجام شد.
تجزیه و تحلیل دادهها توسط کامپیوترهای CNRS در فرانسه انجام و نتایج به ایران بازگشت.
▪️نتایج، حیرتانگیز بود. تضادی آشکار میان افکار عمومی و تصویری که حکومت شاه از جامعه داشت به چشم می خورد. مردم، درگیر شکاف فرهنگی، فقر آموزشی، نارضایتی سیاسی و گرایش روزافزون به مذهب بودند. در همان سالها، محمدرضا پهلوی از رشد اقتصادی و آینده درخشان ایران و دروازه تمدن سخن میگفت.
اما پروژه آیندهنگری نشان داد توسعه اقتصادی به تنهایی کافی نیست. جامعه، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی، آمادگی این تغییرات سریع را نداشت.
فقط ۳۴٪ خانوادهها تلویزیون داشتند،
تنها ۴۵٪ باسواد بودند.
۷۵٪ مردان با کار زنان خارج از منزل مخالف بودند.
۷۴٪ مرجع تصمیمگیری خانواده را پدر، پدربزرگ و مادر بزرگ میدانستند؛ نه مادر. جامعهای عمیقاً مردسالار و سنتی.
در چنین فضایی، برنامههای هنری مدرن تلویزیون با جامعه ارتباط نمیگرفت. دکتر علی اسدی می نویسد: حتی روشنفکران با پخش برنامه آموزشی «باله» ارتباط نمیگرفتند.
بیش از ۲۳٪ مردم سینما را حرام میدانستند. ۴۲٪ حتی هفتهای یکبار هم حمام نمیرفتند. تنها ۹٪ مردم مرتب کتاب میخواندند.
۳۲٪ میگفتند حتی یک جلد کتاب هم در خانه ندارند. جامعه، از نظر سواد رسانهای و فرهنگی، در نقطه بحرانی بود. در چنین شرایطی در برابر موج برنامه های مدرن، مذهب به پناهگاه تبدیل شد:
۹۴٪ مردمان این مطالعه می گفتند که نماز میخوانند،
۷۹٪ روزه میگرفتند و به کردار مذهبی اهمیت می دادند.
تعداد مساجد در تهران طی سه سال از ۷۰۰ به ۱۱۴۰ رسید.
فروش کتابهای مذهبی از ۱۰٪ به ۳۳٪ افزایش یافت.
پرویز نیکخواه، از مدیران رادیو تلویزیون، گفت: «در جوامع مدرن، با شتاب گرفتن برنامه توسعه، از تعداد طلاب کم میشود. اما در ایران برعکس است.» او و هرمز مهرداد نسبت به رشد گرایشهای مذهبی و بیاعتمادی عمومی به نظام هشدار دادند.
در پروژه آیندهنگری مشخص شد :
فقط ۳۰٪ مردم در انتخابات مجلس
۲۳٪ در انتخابات محلی شرکت کرده بودند.
۷۷٪ پاسخدهندگان اصلاً نمیدانستند مشکل مملکت چیست. مردم، بهشدت از سیاست بیگانه شده بودند.
حدود ۹۰٪ دانشجویان، سیاستمداران را ناصالح میدانستند.
۵۰٪ آنها، بزرگترین مشکل کشور را نابرابری، فساد و بیعدالتی میدانستند.
اما سیستم سیاسی گوش نمیداد. حتی هشدارهای درون حکومتی را هم نادیده گرفت.
کنستانتین مژلومیان؛ اقتصاددان و معاون ارمنیتبار سازمان برنامه و بودجه، در جلسهای با حضور شاه فریاد زد: «با این کارها انقلاب میشود. این پولها پا در میآورند و به خیابان میآیند.» شاه پاسخ داد: «در سازمان تو را گِل میگیرم!» و این کار را کرد.
تهرانیان و اسدی هشدار دادند: «ما گرفتار توسعهی نامتوازنایم.» توسعه اقتصادی شتابان، بدون زیرساخت فرهنگی، بیاعتمادی، نابرابری و سنتگرایی جامعه، زمینه انفجار بود. اما در جلسه ای که برای تشریح این طرح تحت عنوان: همایش شیراز در سال ۵۴ برگزار شد.
حکومت به جای گوش دادن به پیام این پژوهش ملی، نتایج این نظرسنجی را «غربزده» خواند و کار نظرسنجی با پرسشنامه را بی محتوا تلقی کرد. در سالهای ۵۳-۵۴ جامعهای شکل گرفته بود که هم رفاه اقتصادی و پیشرفت میخواست، هم دل در گرو سنت داشت، هم از سیاست فاصله گرفته بود، هم به مذهب پناه برده بود، و هم فاقد نهادهای مدنی، احزاب برای مشارکت سیاسی بود. نتیجه آن در گرفتن انقلابی تمام عیار برای دگرگونی ساختارهای فرهنگی؛ اقتصادی و سیاسی شد.
#شرق
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺صدایی که شنیده نشد!
در سال ۱۳۵۳، چهارسال پیش از انقلاب ۵۷، پروژهای بیسابقه در ایران کلید خورد:
«طرح آیندهنگری» باهدف شناخت افکار عمومی نگرشها و ارزشهای مردم ایران به اجرا درآمد.
مجریان طرح دو نفر از جامعهشناسان برجسته کشور: آقایان دکتر مجید تهرانیان، دانش آموخته دانشگاه هاروارد و دکتر علی اسدی از سوربن پاریس بودند.
اجرای طرح با همکاری مرکز تحقیقات و توسعه رادیو و تلویزیون ملی ایران بود که دوسال بطول انجامید. رضا قطبی، مدیر وقت رادیو و تلویزیون، پس از شنیدن ایده از دکتر تهرانیان، با این طرح ملی «آیندهنگری» موافقت کرد.
✔️طرح، شامل نظرسنجی ملی، مصاحبههای عمقی و تجزیه تحلیل دادهها با همکاری گروهی از محققان جامعه شناسی در مرکز ملی مطالعات علمی(CNRS) فرانسه بود.
پروژه در ۲۳ شهر و ۵۲ روستا، با جامعه آماری گستردهای انجام شد:
۶۰۰۰ نفر از مخاطبان بالقوه رسانه،
۸۰۰ چهره فرهنگی و سیاسی،
۳۰۰۰ کارمند رادیو تلویزیون، انجام شد.
تجزیه و تحلیل دادهها توسط کامپیوترهای CNRS در فرانسه انجام و نتایج به ایران بازگشت.
▪️نتایج، حیرتانگیز بود. تضادی آشکار میان افکار عمومی و تصویری که حکومت شاه از جامعه داشت به چشم می خورد. مردم، درگیر شکاف فرهنگی، فقر آموزشی، نارضایتی سیاسی و گرایش روزافزون به مذهب بودند. در همان سالها، محمدرضا پهلوی از رشد اقتصادی و آینده درخشان ایران و دروازه تمدن سخن میگفت.
اما پروژه آیندهنگری نشان داد توسعه اقتصادی به تنهایی کافی نیست. جامعه، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی، آمادگی این تغییرات سریع را نداشت.
فقط ۳۴٪ خانوادهها تلویزیون داشتند،
تنها ۴۵٪ باسواد بودند.
۷۵٪ مردان با کار زنان خارج از منزل مخالف بودند.
۷۴٪ مرجع تصمیمگیری خانواده را پدر، پدربزرگ و مادر بزرگ میدانستند؛ نه مادر. جامعهای عمیقاً مردسالار و سنتی.
در چنین فضایی، برنامههای هنری مدرن تلویزیون با جامعه ارتباط نمیگرفت. دکتر علی اسدی می نویسد: حتی روشنفکران با پخش برنامه آموزشی «باله» ارتباط نمیگرفتند.
بیش از ۲۳٪ مردم سینما را حرام میدانستند. ۴۲٪ حتی هفتهای یکبار هم حمام نمیرفتند. تنها ۹٪ مردم مرتب کتاب میخواندند.
۳۲٪ میگفتند حتی یک جلد کتاب هم در خانه ندارند. جامعه، از نظر سواد رسانهای و فرهنگی، در نقطه بحرانی بود. در چنین شرایطی در برابر موج برنامه های مدرن، مذهب به پناهگاه تبدیل شد:
۹۴٪ مردمان این مطالعه می گفتند که نماز میخوانند،
۷۹٪ روزه میگرفتند و به کردار مذهبی اهمیت می دادند.
تعداد مساجد در تهران طی سه سال از ۷۰۰ به ۱۱۴۰ رسید.
فروش کتابهای مذهبی از ۱۰٪ به ۳۳٪ افزایش یافت.
پرویز نیکخواه، از مدیران رادیو تلویزیون، گفت: «در جوامع مدرن، با شتاب گرفتن برنامه توسعه، از تعداد طلاب کم میشود. اما در ایران برعکس است.» او و هرمز مهرداد نسبت به رشد گرایشهای مذهبی و بیاعتمادی عمومی به نظام هشدار دادند.
در پروژه آیندهنگری مشخص شد :
فقط ۳۰٪ مردم در انتخابات مجلس
۲۳٪ در انتخابات محلی شرکت کرده بودند.
۷۷٪ پاسخدهندگان اصلاً نمیدانستند مشکل مملکت چیست. مردم، بهشدت از سیاست بیگانه شده بودند.
حدود ۹۰٪ دانشجویان، سیاستمداران را ناصالح میدانستند.
۵۰٪ آنها، بزرگترین مشکل کشور را نابرابری، فساد و بیعدالتی میدانستند.
اما سیستم سیاسی گوش نمیداد. حتی هشدارهای درون حکومتی را هم نادیده گرفت.
کنستانتین مژلومیان؛ اقتصاددان و معاون ارمنیتبار سازمان برنامه و بودجه، در جلسهای با حضور شاه فریاد زد: «با این کارها انقلاب میشود. این پولها پا در میآورند و به خیابان میآیند.» شاه پاسخ داد: «در سازمان تو را گِل میگیرم!» و این کار را کرد.
تهرانیان و اسدی هشدار دادند: «ما گرفتار توسعهی نامتوازنایم.» توسعه اقتصادی شتابان، بدون زیرساخت فرهنگی، بیاعتمادی، نابرابری و سنتگرایی جامعه، زمینه انفجار بود. اما در جلسه ای که برای تشریح این طرح تحت عنوان: همایش شیراز در سال ۵۴ برگزار شد.
حکومت به جای گوش دادن به پیام این پژوهش ملی، نتایج این نظرسنجی را «غربزده» خواند و کار نظرسنجی با پرسشنامه را بی محتوا تلقی کرد. در سالهای ۵۳-۵۴ جامعهای شکل گرفته بود که هم رفاه اقتصادی و پیشرفت میخواست، هم دل در گرو سنت داشت، هم از سیاست فاصله گرفته بود، هم به مذهب پناه برده بود، و هم فاقد نهادهای مدنی، احزاب برای مشارکت سیاسی بود. نتیجه آن در گرفتن انقلابی تمام عیار برای دگرگونی ساختارهای فرهنگی؛ اقتصادی و سیاسی شد.
#شرق
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #جامعه
🔺روز ملی تشکلها و مشارکتهای اجتماعی؛ چرا آزادی تشکل یک حق است؟
روز ۲۲ مرداد در تقویم ایران بعنوان «روز ملی تشکلها و مشارکت اجتماعی» ثبت شده است و این روز فرصتی است برای بازخوانی یکی از اساسیترین حقوق بشر؛ حقی که در ادبیات حقوقی به «آزادی تشکلیابی» شناخته میشود و در اسناد بینالمللی، قوانین ملی و تجربه تاریخی ملتها، جایگاهی دارای اهمیت در شکلگیری جوامع آزاد دارد. تا زمانی که این حق به رسمیت شناخته نشود و فعالیت آزادانه انجمنها ممکن نباشد، سایر عناصر حقوق بشر نیز تحقق نخواهند یافت.
بنیانهای حقوقی آزادی تشکل
این حق نخستین بار به شکل مدون در ماده ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) به رسمیت شناخته شد:
از نگاه حقوق بینالملل، این حق محدود به تشکیل انجمن نیست، بلکه فعالیت آزادانه و بدون مداخله ناموجه دولت را نیز شامل میشود.حق آزادی تشکل در عمل نقشی چندوجهی و بنیادین در توسعه اجتماعی و سیاسی دارد:
• ابزار مشارکت جمعی: امکان میدهد افراد با منافع مشترک در قالب یک ساختار منظم گردهم آیند و صدای خود را در فرایندهای تصمیمگیری به گوش برسانند.
• حفاظت از حقوق فردی: تشکلها میتوانند به عنوان واسطهای میان شهروند و دولت عمل کنند و از حقوق اعضای خود دفاع کنند.
• بستری برای شفافیت و پاسخگویی:باایجاد بستر نظارت جمعی بر عملکرد نهادهای عمومی و خصوصی.
• ترویج تنوع و چندصدایی: در حوزههایی از محیطزیست تا حقوق زنان و کارگری،آزادی تشکل ضامن بیان آزاد دیدگاههای گوناگون است.
• حمایت از گروههای آسیبپذیر: از طریق سازماندهی و جلب حمایت عمومی برای مطالبات بهحق.
وضعیت فعلی در ایران:ظرفیت بالا،موانع جدی
بر اساس آمار رسمی، تا پایان سال گذشته بیش از ۲۲۰ هزار سازمان و تشکل مردمنهاد در کشور ثبت شده که حدود نیمی از آنها فعال هستند.از این میان، حدود ۱۱هزار تشکل بهطور مستقیم تحت نظر وزارت کشور فعالیت دارند و تمرکز عمده برحوزههای فرهنگی، اجتماعی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است.با وجود این ظرفیت، همچنان موانعی جدی برسرراه فعالیت مؤثر تشکلها و فعالان مدنی وجود دارد.
معیارهای جهانی و فاصله موجود
در رویههای بینالمللی، محدودیت بر آزادی تشکل تنها زمانی مشروع است که سه شرط را توأمان داشته باشد:
قانونی بودن: محدودیت باید بر اساس قانون مشخص و شفاف باشد، نه بر پایه سلیقه یا تصمیم شخصی.
هدف مشروع: دلیل محدودیت باید یکی از اهداف پذیرفتهشده (نه بر اساس سلیقه شخصی) مثل حفظ امنیت ملی، نظم عمومی یا سلامت جامعه باشد که هرکدام از اینها نیز باید از استانداردهایی پیروی کنند.
ضرورت در جامعه دموکراتیک:
میزان محدودیت باید دقیقاً به اندازهای باشد که برای رسیدن به هدف لازم است و بیش از حد آزادی را محدود نکند.
در عمل بسیاری از موانعی که در مسیر ثبت یا فعالیت تشکلها در ایران اعمال میشود، یا فاقد مبنای قانونی روشن است یا تناسبی با اهداف اعلامشده ندارد. نمونههایی چون تعلیق یا انحلال تشکلهای زیستمحیطی و سازمانهای مردمنهاد، بدون شفافیت در دلایل، از مصادیق این مانعتراشی است.
محدودیت حق آزادی تشکلیابی چه پیامدهایی دارد؟
محدود کردن یا کنترل حق آزادی تشکلیابی، اثراتی عمیق و چندلایه بر پویایی اجتماعی، کیفیت حکمرانی و آینده توسعه یک کشور دارد. نخستین و مهمترین پیامد، کاهش سرمایه اجتماعی است. تشکلها کانالهایی هستند که اعتماد و همکاری میان شهروندان را به جریان میاندازند. وقتی این کانالها بسته یا ضعیف شوند، روابط اجتماعی به سمت فردگرایی و بیاعتمادی سوق پیدا میکند و توان جامعه برای اقدام جمعی در مواقع بحران کاهش مییابد.
پیامد دوم انزوای فعالان مدنی است. در شرایطی که نهادهای مدنی با محدودیتهای پیدرپی، بازخواستهای قضایی یا فشارهای امنیتی مواجهاند، بسیاری از افراد توانمند و باانگیزه یا فعالیت خود را متوقف میکنند یا ناچار به مهاجرت میشوند.این فرایند به «خالیشدن میدان» از نیروهای خبره منجر میشود و شکاف بزرگی میان نسلهای آینده و تجربههای پیشین جامعه مدنی ایجاد میکند.
⤵️
🔺روز ملی تشکلها و مشارکتهای اجتماعی؛ چرا آزادی تشکل یک حق است؟
روز ۲۲ مرداد در تقویم ایران بعنوان «روز ملی تشکلها و مشارکت اجتماعی» ثبت شده است و این روز فرصتی است برای بازخوانی یکی از اساسیترین حقوق بشر؛ حقی که در ادبیات حقوقی به «آزادی تشکلیابی» شناخته میشود و در اسناد بینالمللی، قوانین ملی و تجربه تاریخی ملتها، جایگاهی دارای اهمیت در شکلگیری جوامع آزاد دارد. تا زمانی که این حق به رسمیت شناخته نشود و فعالیت آزادانه انجمنها ممکن نباشد، سایر عناصر حقوق بشر نیز تحقق نخواهند یافت.
اصل آزادی انجمن و تشکل از اصول بنیادین حقوق بشر است و باید به مثابه یک مطالبه عمومی مطرح شود.
بنیانهای حقوقی آزادی تشکل
این حق نخستین بار به شکل مدون در ماده ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) به رسمیت شناخته شد:
«هر کس حق دارد از آزادی انجمنها و مجامع مسالمتآمیز برخوردار باشد» و «هیچکس را نمیتوان به عضویت در انجمن اجبار کرد.»ایران نیز با الحاق به میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۳۵۴) و درج اصل ۲۶ قانون اساسی، این حق را پذیرفته است. طبق این اصل، احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی، صنفی و فرهنگی شناختهشده آزادند، مشروط بر آنکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی و موازین اسلامی را نقض نکنند.
از نگاه حقوق بینالملل، این حق محدود به تشکیل انجمن نیست، بلکه فعالیت آزادانه و بدون مداخله ناموجه دولت را نیز شامل میشود.حق آزادی تشکل در عمل نقشی چندوجهی و بنیادین در توسعه اجتماعی و سیاسی دارد:
• ابزار مشارکت جمعی: امکان میدهد افراد با منافع مشترک در قالب یک ساختار منظم گردهم آیند و صدای خود را در فرایندهای تصمیمگیری به گوش برسانند.
• حفاظت از حقوق فردی: تشکلها میتوانند به عنوان واسطهای میان شهروند و دولت عمل کنند و از حقوق اعضای خود دفاع کنند.
• بستری برای شفافیت و پاسخگویی:باایجاد بستر نظارت جمعی بر عملکرد نهادهای عمومی و خصوصی.
• ترویج تنوع و چندصدایی: در حوزههایی از محیطزیست تا حقوق زنان و کارگری،آزادی تشکل ضامن بیان آزاد دیدگاههای گوناگون است.
• حمایت از گروههای آسیبپذیر: از طریق سازماندهی و جلب حمایت عمومی برای مطالبات بهحق.
وضعیت فعلی در ایران:ظرفیت بالا،موانع جدی
بر اساس آمار رسمی، تا پایان سال گذشته بیش از ۲۲۰ هزار سازمان و تشکل مردمنهاد در کشور ثبت شده که حدود نیمی از آنها فعال هستند.از این میان، حدود ۱۱هزار تشکل بهطور مستقیم تحت نظر وزارت کشور فعالیت دارند و تمرکز عمده برحوزههای فرهنگی، اجتماعی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است.با وجود این ظرفیت، همچنان موانعی جدی برسرراه فعالیت مؤثر تشکلها و فعالان مدنی وجود دارد.
نگاه امنیتی به سازمانهای غیردولتی، وابستگی مالی و ساختاری به نهادهای دولتی، مجوزمحوری شدید و دخالت نهادهای بیرونی از جمله عواملی است که استقلال تشکلها را محدود کرده و مانع شکلگیری یک جامعه مدنی پویا شده است
معیارهای جهانی و فاصله موجود
در رویههای بینالمللی، محدودیت بر آزادی تشکل تنها زمانی مشروع است که سه شرط را توأمان داشته باشد:
قانونی بودن: محدودیت باید بر اساس قانون مشخص و شفاف باشد، نه بر پایه سلیقه یا تصمیم شخصی.
هدف مشروع: دلیل محدودیت باید یکی از اهداف پذیرفتهشده (نه بر اساس سلیقه شخصی) مثل حفظ امنیت ملی، نظم عمومی یا سلامت جامعه باشد که هرکدام از اینها نیز باید از استانداردهایی پیروی کنند.
ضرورت در جامعه دموکراتیک:
میزان محدودیت باید دقیقاً به اندازهای باشد که برای رسیدن به هدف لازم است و بیش از حد آزادی را محدود نکند.
در عمل بسیاری از موانعی که در مسیر ثبت یا فعالیت تشکلها در ایران اعمال میشود، یا فاقد مبنای قانونی روشن است یا تناسبی با اهداف اعلامشده ندارد. نمونههایی چون تعلیق یا انحلال تشکلهای زیستمحیطی و سازمانهای مردمنهاد، بدون شفافیت در دلایل، از مصادیق این مانعتراشی است.
محدودیت حق آزادی تشکلیابی چه پیامدهایی دارد؟
محدود کردن یا کنترل حق آزادی تشکلیابی، اثراتی عمیق و چندلایه بر پویایی اجتماعی، کیفیت حکمرانی و آینده توسعه یک کشور دارد. نخستین و مهمترین پیامد، کاهش سرمایه اجتماعی است. تشکلها کانالهایی هستند که اعتماد و همکاری میان شهروندان را به جریان میاندازند. وقتی این کانالها بسته یا ضعیف شوند، روابط اجتماعی به سمت فردگرایی و بیاعتمادی سوق پیدا میکند و توان جامعه برای اقدام جمعی در مواقع بحران کاهش مییابد.
پیامد دوم انزوای فعالان مدنی است. در شرایطی که نهادهای مدنی با محدودیتهای پیدرپی، بازخواستهای قضایی یا فشارهای امنیتی مواجهاند، بسیاری از افراد توانمند و باانگیزه یا فعالیت خود را متوقف میکنند یا ناچار به مهاجرت میشوند.این فرایند به «خالیشدن میدان» از نیروهای خبره منجر میشود و شکاف بزرگی میان نسلهای آینده و تجربههای پیشین جامعه مدنی ایجاد میکند.
⤵️
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
⤴️
از سوی دیگر، محدودیت آزادی تشکلها باعث کاهش کارآمدی سیاستگذاری عمومی میشود. در نظامهای سیاسی سالم، تشکلها نقش رابط را میان مردم و دولت بازی میکنند، مطالبات و مشکلات را منتقل و در اصلاح یا بهبود سیاستها مشارکت میکنند. حذف یا تضعیف این حلقه واسط، دولت را از بازخورد واقعی جامعه محروم میکند و تصمیمگیریها بر پایه دادههای ناقص یا غیرواقعی انجام میشود.
افزایش نارضایتیهای خاموش نیز از پیامدهای مهم این وضعیت است. وقتی شهروندان امکان بیان و پیگیری جمعی مطالبات خود را در قالب قانونی ندارند، نارضایتیها انباشته میشود و در نبود کانالهای سازمانیافته، این فشار اجتماعی ممکن است به صورت اعتراضات گاه خشونتآمیز و پرهزینه برای دولت و جامعه بروز پیدا کند.
محدودیت آزادی تشکلیابی همچنین توان جامعه را برای یادگیری جمعی و سازگاری با تغییرات نیز کاهش میدهد. در جهان امروز که مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی پیچیده و درهمتنیده هستند، هیچ نهاد یا دولتی بهتنهایی قادر به حل مشکلات نیست. تشکلهای آزاد و مستقل میتوانند شبکهای از دانش، تجربه و منابع ایجاد کنند که برای پاسخ به بحرانها ضروری است. محرومکردن جامعه از این ظرفیت، به معنای تضعیف توان کشور در مواجهه با آینده است.
#اصل۲۰
#حق_تشکلیابی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
از سوی دیگر، محدودیت آزادی تشکلها باعث کاهش کارآمدی سیاستگذاری عمومی میشود. در نظامهای سیاسی سالم، تشکلها نقش رابط را میان مردم و دولت بازی میکنند، مطالبات و مشکلات را منتقل و در اصلاح یا بهبود سیاستها مشارکت میکنند. حذف یا تضعیف این حلقه واسط، دولت را از بازخورد واقعی جامعه محروم میکند و تصمیمگیریها بر پایه دادههای ناقص یا غیرواقعی انجام میشود.
افزایش نارضایتیهای خاموش نیز از پیامدهای مهم این وضعیت است. وقتی شهروندان امکان بیان و پیگیری جمعی مطالبات خود را در قالب قانونی ندارند، نارضایتیها انباشته میشود و در نبود کانالهای سازمانیافته، این فشار اجتماعی ممکن است به صورت اعتراضات گاه خشونتآمیز و پرهزینه برای دولت و جامعه بروز پیدا کند.
محدودیت آزادی تشکلیابی همچنین توان جامعه را برای یادگیری جمعی و سازگاری با تغییرات نیز کاهش میدهد. در جهان امروز که مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی پیچیده و درهمتنیده هستند، هیچ نهاد یا دولتی بهتنهایی قادر به حل مشکلات نیست. تشکلهای آزاد و مستقل میتوانند شبکهای از دانش، تجربه و منابع ایجاد کنند که برای پاسخ به بحرانها ضروری است. محرومکردن جامعه از این ظرفیت، به معنای تضعیف توان کشور در مواجهه با آینده است.
آزادی تشکلیابی حقی بنیادین برای شهروندان یک جامعه است. برای بهرهگیری از ظرفیت بالای تشکلها در ایران، سیاستگذاریها باید از کنترل و مداخله مستقیم به سمت حمایت و توانمندسازی تغییر کند.ثبت روز ملی تشکلها زمانی معنا خواهد یافت که همراه با اصلاح قوانین مجوزدهی، تضمین استقلال تشکلها و پذیرش تنوع دیدگاهها باشد.
#اصل۲۰
#حق_تشکلیابی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
عدم اجرای دستور ضمنی وزیر آموزش و پرورش
خانم معلمی از فارغ التحصیلان تربیت معلم از اداره کل آموزش و پرورش خراسان جهت استخدام به آموزش و پرورش خواف معرفی شده بود پس از تکمیل پرونده و تعیین محل خدمت و شروع به کار حاضر به ادامه خدمت در خواف نبود و مرتباً در تلاش و تکاپوی انتقال به شهر خودش بیرجند بود و دائماً متوسل به واسطه و پارتی بازی میشد من هم به سه جهت با انتقال او موافقت نمیکردم
۱- نیاز شدید به معلّم
۲- هنوز در خواف خدمت نکرده بود.
۳- وجود متقاضیان دیگر که از ایشان امتیاز بیشتری داشتند و برای انتقال مقدم تر و مستحق تر از وی بودند و به هیچ وجه نمیتوانستم با این خواسته او موافقت کنم و اگر موافقت میکردم یک حق کشی محرز بود و من زیر بار چنین امری نمی رفتم.
هنگامی که پدرش از موافقت من مایوس شده بود به خدمت وزیر آموزش و پرورش که گویا سابقه آشنایی و همسایگی و احتمالاً خویشاوندی با ایشان داشته اند رفته بود. وزیر هم که شاید مأخوذ به حیا شده بود کارتی به عنوان دوست و همکار به من نوشته بود که با مساعدت کامل مشکل انتقالش را
حل کنم.
از قضا من در مرخصی و در مشهد بودم که ساعت ۱۱ شب به در خانهمان آمد، پس از سلام و احوالپرسی به اصطلاح فرمان را از بغلش درآورد وبه من داد کارت را خواندم مربوط به آقای وزیر آموزش و پرورش بود. :گفتم شما از کجا با آقای وزیر آشنایی دارید؟
گفت: در کودکی همبازی بودیم و منازل پدرانمان در خوسف بیرجند روبروی هم قرار داشت به ایشان گفتم شما که تا این اندازه با هم نزدیکی دارید به جناب وزیر بفرمایید که خودش ابلاغ انتقال بنویسد و بنده را مسئول قرار ندهد. من با این یادداشت هیچ اقدامی نمیتوانم انجام دهم. وی با تعجب پرسید چرا از این دستور واضح تر از کجا بیاورم.:گفتم الان دویست نفر متقاضی انتقال داریم و همه از دختر خانم شما مقدم ترند. اگر این خانم را منتقل کنم فردایش این دویست نفر به جلو اداره می آیند میگویند زنگنه باید اعدام «گردد آنگاه جناب وزیر جواب گو هست؟ مسلماً نخواهد بود. گفت آقای وزیر گفتند اگر خواستند روز یکشنبه با من تماس بگیرد.
گفتم چرا من تماس بگیرم ایشان تماس بگیرد و به صراحت بفرمایند ایشان را به بیرجند منتقل کنید هرچه گفت من قانع نشدم روز بعد آمد و گفت: جناب وزیر گفتند آقای زنگنه با من تماس بگیرند باز هم گفتم بنده به آقای وزیر کاری ندارم بالأخره او هرچه کرد من قانع نشدم. روز بعد خدمت آقای مدیر کل و معاونش که هر دو همشهری وزیر بودند به مشورت پرداختم آنان ضمن تعجب جداگانه به من گفتند اگر من بودم انجام نمیدادم حال خودتان میدانید بالآخره انجام ندادم.
از کتاب خاطرات یک معلم
به قلم زندهیاد استاد ابراهیم زنگنه، معلم، محقق و پژوهشگر
خانم معلمی از فارغ التحصیلان تربیت معلم از اداره کل آموزش و پرورش خراسان جهت استخدام به آموزش و پرورش خواف معرفی شده بود پس از تکمیل پرونده و تعیین محل خدمت و شروع به کار حاضر به ادامه خدمت در خواف نبود و مرتباً در تلاش و تکاپوی انتقال به شهر خودش بیرجند بود و دائماً متوسل به واسطه و پارتی بازی میشد من هم به سه جهت با انتقال او موافقت نمیکردم
۱- نیاز شدید به معلّم
۲- هنوز در خواف خدمت نکرده بود.
۳- وجود متقاضیان دیگر که از ایشان امتیاز بیشتری داشتند و برای انتقال مقدم تر و مستحق تر از وی بودند و به هیچ وجه نمیتوانستم با این خواسته او موافقت کنم و اگر موافقت میکردم یک حق کشی محرز بود و من زیر بار چنین امری نمی رفتم.
هنگامی که پدرش از موافقت من مایوس شده بود به خدمت وزیر آموزش و پرورش که گویا سابقه آشنایی و همسایگی و احتمالاً خویشاوندی با ایشان داشته اند رفته بود. وزیر هم که شاید مأخوذ به حیا شده بود کارتی به عنوان دوست و همکار به من نوشته بود که با مساعدت کامل مشکل انتقالش را
حل کنم.
از قضا من در مرخصی و در مشهد بودم که ساعت ۱۱ شب به در خانهمان آمد، پس از سلام و احوالپرسی به اصطلاح فرمان را از بغلش درآورد وبه من داد کارت را خواندم مربوط به آقای وزیر آموزش و پرورش بود. :گفتم شما از کجا با آقای وزیر آشنایی دارید؟
گفت: در کودکی همبازی بودیم و منازل پدرانمان در خوسف بیرجند روبروی هم قرار داشت به ایشان گفتم شما که تا این اندازه با هم نزدیکی دارید به جناب وزیر بفرمایید که خودش ابلاغ انتقال بنویسد و بنده را مسئول قرار ندهد. من با این یادداشت هیچ اقدامی نمیتوانم انجام دهم. وی با تعجب پرسید چرا از این دستور واضح تر از کجا بیاورم.:گفتم الان دویست نفر متقاضی انتقال داریم و همه از دختر خانم شما مقدم ترند. اگر این خانم را منتقل کنم فردایش این دویست نفر به جلو اداره می آیند میگویند زنگنه باید اعدام «گردد آنگاه جناب وزیر جواب گو هست؟ مسلماً نخواهد بود. گفت آقای وزیر گفتند اگر خواستند روز یکشنبه با من تماس بگیرد.
گفتم چرا من تماس بگیرم ایشان تماس بگیرد و به صراحت بفرمایند ایشان را به بیرجند منتقل کنید هرچه گفت من قانع نشدم روز بعد آمد و گفت: جناب وزیر گفتند آقای زنگنه با من تماس بگیرند باز هم گفتم بنده به آقای وزیر کاری ندارم بالأخره او هرچه کرد من قانع نشدم. روز بعد خدمت آقای مدیر کل و معاونش که هر دو همشهری وزیر بودند به مشورت پرداختم آنان ضمن تعجب جداگانه به من گفتند اگر من بودم انجام نمیدادم حال خودتان میدانید بالآخره انجام ندادم.
از کتاب خاطرات یک معلم
به قلم زندهیاد استاد ابراهیم زنگنه، معلم، محقق و پژوهشگر
Forwarded from Pakkonmedia
مدارس مدرن و آفتابه!
با وجود بحران های گوناگون حوزه انرژی، زمزمه ی تعطیلی مدارس هم قوت گرفته است. این بحران ـ شما بخوانید ناترازی ـ نشان داد با تمام پیشرفت های تکنولوژی نباید گذشته خود را فراموش کنیم؛ روزگاری که چراغ های نفتی، فانوس، حمام عمومی، کرسی و چرتکه داشتیم.
خالی از فایده نیست که در عصر هوش مصنوعی، اینترنت پرسرعت و سفر انسان به فضا، مدیران مدارس پیش از سال تحصیلی و نایاب شدن امکانات عصر حجر و همزمان با پروژه ی مهر به فکر خرید آفتابه و بادبزن برای حل مشکل ناترازی انرژی باشند.
شاید خرید آفتابه و بادبزن در قرن حاضر و عصر فضا و توسعه ی علوم پزشکی به شوخی شبیه باشد، اما مانع فراموشی گذشته و سرگذشت ما خواهد بود.
https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
با وجود بحران های گوناگون حوزه انرژی، زمزمه ی تعطیلی مدارس هم قوت گرفته است. این بحران ـ شما بخوانید ناترازی ـ نشان داد با تمام پیشرفت های تکنولوژی نباید گذشته خود را فراموش کنیم؛ روزگاری که چراغ های نفتی، فانوس، حمام عمومی، کرسی و چرتکه داشتیم.
خالی از فایده نیست که در عصر هوش مصنوعی، اینترنت پرسرعت و سفر انسان به فضا، مدیران مدارس پیش از سال تحصیلی و نایاب شدن امکانات عصر حجر و همزمان با پروژه ی مهر به فکر خرید آفتابه و بادبزن برای حل مشکل ناترازی انرژی باشند.
شاید خرید آفتابه و بادبزن در قرن حاضر و عصر فضا و توسعه ی علوم پزشکی به شوخی شبیه باشد، اما مانع فراموشی گذشته و سرگذشت ما خواهد بود.
https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
Telegram
Pakkonmedia
شبکه های پاک کن مدیا
تلگرام
@pakkonmediaedu
توئیتر(شبکهx)
اینستاگرام
یوتوب
@pakkonmedia
ایمیل
[email protected]
تلگرام
@pakkonmediaedu
توئیتر(شبکهx)
اینستاگرام
یوتوب
@pakkonmedia
ایمیل
[email protected]
Forwarded from آژانس خبری رکنا | Rokna NEWS Agency
نیکنژاد معتقد است برای آمادهسازی نوجوانان به همکاری و کار تیمی در آینده، برگزاری اردوها و برنامههای مشترک دختران و پسران در مدارس ضروری است تا آنها بتوانند تعامل طبیعی و سالم بین جنسیتها را تجربه کنند و مهارتهای لازم برای زندگی اجتماعی و کاری را بیاموزند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from پژوهش ایرنا
🔶 دولتی یا خصوصی؛ کدام مدرسه آموزش با کیفیتتری ارائه میدهد؟
🔺 نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر شاهد شکلگیری نوعی دوگانه میان مدارس دولتی و غیردولتی بوده است.
🔺 به گفته «مرضیه گروهئی» مدرس دانشگاه و مدیر مدرسهای در قزوین، به طور کلی، تفاوت در منابع و امکانات، تأثیر زیادی بر توانایی دانشآموزان در کسب مهارتهای تخصصی دارد اما انگیزه و تلاش شخصی نیز نقش مهمی در این فرایند ایفا میکند. بسیاری از دانشآموزان در مدارس دولتی نیز با تلاش و پشتکار فردی قادرند مهارتهای تخصصی خود را توسعه دهند.
🔺 از دید «محمدرضا نیک نژاد» کارشناس آموزش، اگر چه مدارس دولتی به طور متوسط، آمار پایینتری از نظر نمره و رتبه کنکور دارند، اما برخی از آنها در مناطق برخوردار، حتی کیفیتی بالاتر از مدارس پولی ارائه میدهند. این نشان میدهد که موضوع کیفیت به صرف دولتی یا غیردولتی بودن مدرسه مرتبط نیست و بیشتر به توان خانوادهها، محیط فرهنگی مدرسه و تلاش مدیران بستگی دارد.
🔺 «رضا علیخانی» معلمی که تجربه تدریس در هر دو نوع از این مدارس را در استان کردستان داشته به پژوهش ایرنا میگوید: قشر متمول، عمدتا به دلیل نگرانی از شلوغی کلاسها و مسائل اجتماعی در مدارس دولتی، فرزندانشان را به مدارس غیردولتی میفرستند. این انتخاب، بیشتر از روی دغدغههای اجتماعی و نه آگاهی از کیفیت واقعی آموزشی این مدارس است.
#پژوهش_اجتماعی
گزارش را اینجا بخوانید
🆔 @irna_research
🔺 نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر شاهد شکلگیری نوعی دوگانه میان مدارس دولتی و غیردولتی بوده است.
🔺 به گفته «مرضیه گروهئی» مدرس دانشگاه و مدیر مدرسهای در قزوین، به طور کلی، تفاوت در منابع و امکانات، تأثیر زیادی بر توانایی دانشآموزان در کسب مهارتهای تخصصی دارد اما انگیزه و تلاش شخصی نیز نقش مهمی در این فرایند ایفا میکند. بسیاری از دانشآموزان در مدارس دولتی نیز با تلاش و پشتکار فردی قادرند مهارتهای تخصصی خود را توسعه دهند.
🔺 از دید «محمدرضا نیک نژاد» کارشناس آموزش، اگر چه مدارس دولتی به طور متوسط، آمار پایینتری از نظر نمره و رتبه کنکور دارند، اما برخی از آنها در مناطق برخوردار، حتی کیفیتی بالاتر از مدارس پولی ارائه میدهند. این نشان میدهد که موضوع کیفیت به صرف دولتی یا غیردولتی بودن مدرسه مرتبط نیست و بیشتر به توان خانوادهها، محیط فرهنگی مدرسه و تلاش مدیران بستگی دارد.
🔺 «رضا علیخانی» معلمی که تجربه تدریس در هر دو نوع از این مدارس را در استان کردستان داشته به پژوهش ایرنا میگوید: قشر متمول، عمدتا به دلیل نگرانی از شلوغی کلاسها و مسائل اجتماعی در مدارس دولتی، فرزندانشان را به مدارس غیردولتی میفرستند. این انتخاب، بیشتر از روی دغدغههای اجتماعی و نه آگاهی از کیفیت واقعی آموزشی این مدارس است.
#پژوهش_اجتماعی
گزارش را اینجا بخوانید
🆔 @irna_research
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران - دفتر شهر قزوین
انجمن جامعه شناسی ایران، دفتر قزوین با همکاری انجمن جامعهشناسی ایران، گروه جامعهشناسی کودکی برگزار می نماید:
"جنگ ۱۲ روزه و گروه های در حاشیه"
با حضور:
🎙شهرام اقبال زاده؛ مترجم، نویسنده و فعال حوزه کودک
🖇"جنگ و کودکان در شرایط دشوار"
🎙فریبا نظری؛ جامعه شناس
🖇"زخم های پنهان جنگ"
🎙لیلی حاجی آقایی؛ جامعه شناسی فرهنگی و مشاور در خانواده
🖇"تأثیر جنگ برای شکل گیری هویت جمعی و ملی"
🎙مرضیه اینانلو؛ فعال مدنی در حوزه کودکان
🖇"بحران جنگ و آموزش برخورد با کودکانو نوجوانان"
دبیر نشست: محترم رحمانی
زمان: ۲۹/مرداد/۱۴۰۴؛ ساعت ۱۹/۳۰
مکان: فضای گوگل میت
https://meet.google.com/xdq-kmkp-tcj
"جنگ ۱۲ روزه و گروه های در حاشیه"
با حضور:
🎙شهرام اقبال زاده؛ مترجم، نویسنده و فعال حوزه کودک
🖇"جنگ و کودکان در شرایط دشوار"
🎙فریبا نظری؛ جامعه شناس
🖇"زخم های پنهان جنگ"
🎙لیلی حاجی آقایی؛ جامعه شناسی فرهنگی و مشاور در خانواده
🖇"تأثیر جنگ برای شکل گیری هویت جمعی و ملی"
🎙مرضیه اینانلو؛ فعال مدنی در حوزه کودکان
🖇"بحران جنگ و آموزش برخورد با کودکانو نوجوانان"
دبیر نشست: محترم رحمانی
زمان: ۲۹/مرداد/۱۴۰۴؛ ساعت ۱۹/۳۰
مکان: فضای گوگل میت
https://meet.google.com/xdq-kmkp-tcj
Forwarded from Pakkonmedia
وزیر آ.پ: بودجه آموزش و پرورش ۶۷ درصد در دولت چهاردم افزایش یافته است.
در ۱۴۰۳ «دولت سیزدهم»:بودجه آموزش و پرورش حدود ۲۷۸ همت بود. سهم از کل بودجه عمومی ۹٫۸۳٪
در ۱۴۰۴ «دولت چهاردهم»:بودجه آموزش و پرورش حدود ۴۷۵ همت شد. سهم از کل بودجه عمومی ۸٫۸۲٪ رقم بودجه آموزش و پرورش۶۷٪ رشدکرده.
اما در همین بازه ۱۴۰۴ بودجه عمومی کشور سریعتر رشد کرده در نتیجه سهم نسبی آموزش و پرورش از«کیک کل بودجه» کمی کوچکتر شده. این «کاهش سهم» به معنی آن است که اولویت نسبی آموزش و پرورش در بودجه کمتر از قبل است.
آموزش و پرورش بودجه بیشتری میگیرد، آن هم با رشد اسمی قابل توجه اما از نظر اولویت نسبی در کل بودجه، یک گام عقب رفته
(۹٫۸۳٪ → ۸٫۸۲٪)
به زبان ساده اگر در بودجه ۴۷۵ همتی۱۴۰۴ سهم آموزش و پرورش همان سهم ۹/۸۳ درصدی ۱۴۰۳ باقی می ماند ۴/۸ همت به بودجه آموزش و پرورش اضافه می شد.
اینجا تفاوت سهم اسمی و نسبی بیشتر مشخص می شود. اگر همین ۴/۸ همت به حقوق معلمان اختصاص پیدا می کرد. با تعداد تقریبی ۱/۲ میلیون معلم به طور میانگین ۴ میلیون به حقوق هر معلم اضافه می شد.
✍ پاک کن مدیا
🖇 انتشار با منبع بلامانع است
https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
در ۱۴۰۳ «دولت سیزدهم»:بودجه آموزش و پرورش حدود ۲۷۸ همت بود. سهم از کل بودجه عمومی ۹٫۸۳٪
در ۱۴۰۴ «دولت چهاردهم»:بودجه آموزش و پرورش حدود ۴۷۵ همت شد. سهم از کل بودجه عمومی ۸٫۸۲٪ رقم بودجه آموزش و پرورش۶۷٪ رشدکرده.
اما در همین بازه ۱۴۰۴ بودجه عمومی کشور سریعتر رشد کرده در نتیجه سهم نسبی آموزش و پرورش از«کیک کل بودجه» کمی کوچکتر شده. این «کاهش سهم» به معنی آن است که اولویت نسبی آموزش و پرورش در بودجه کمتر از قبل است.
آموزش و پرورش بودجه بیشتری میگیرد، آن هم با رشد اسمی قابل توجه اما از نظر اولویت نسبی در کل بودجه، یک گام عقب رفته
(۹٫۸۳٪ → ۸٫۸۲٪)
به زبان ساده اگر در بودجه ۴۷۵ همتی۱۴۰۴ سهم آموزش و پرورش همان سهم ۹/۸۳ درصدی ۱۴۰۳ باقی می ماند ۴/۸ همت به بودجه آموزش و پرورش اضافه می شد.
اینجا تفاوت سهم اسمی و نسبی بیشتر مشخص می شود. اگر همین ۴/۸ همت به حقوق معلمان اختصاص پیدا می کرد. با تعداد تقریبی ۱/۲ میلیون معلم به طور میانگین ۴ میلیون به حقوق هر معلم اضافه می شد.
✍ پاک کن مدیا
🖇 انتشار با منبع بلامانع است
https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
Forwarded from اخبار فوری / مهم 🔖
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و پرورش، با تاکید بر اینکه گوشیهای هوشمند بخش جداییناپذیر زندگی دانشآموزان شدهاند، میگوید: «تجربه نشان میدهد ممنوعیت صرف نه تنها مؤثر نیست، بلکه باعث نارضایتی میشود. بهترین راهکار، استفاده هوشمندانه از گوشی در برنامه آموزشی است و مشارکت دانشآموزان در طراحی و کنترل استفاده از موبایل، مدیریت این موضوع را آسانتر میکند.»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مجازی شدن کلاسها، خط قرمز آموزش
محمدرضا نیکنژاد، روزنامه شرق، 29 امرداد 1404
🔻چند روزی هست که زمزمههایی از برگزاری مجازی
کلاسها شنیده شده و میشود. گرچه بهانه این کار در گفتههای آشکار و پنهان دستاندرکاران، امنیت دانشآموزان در صورت بروز جنگ است اما گاه بهانههای دیگری همچون ناترازی انرژی و قطع آب و برق و ... نیز مطرح شدهاست. نگرانی از مجازی شدن آموزش و آسیبهای آن به قدری افزایش یافته که گروههایی از کنشگران مدنی و برخی از خانوادهها دست بهکار شده و کارزارهایی رسانهای-مجازی در راستای مخالفت با آن به راه انداختهاند.در یکی از این کارزارها که عنوانش "اعتراض و مخالفت با آموزش مجازی در سال 1404" است آمده: دلایل اصلی این مخالفت عبارتاند از 1-کاهش کیفیت آموزشی درعلوم پایه 2- آسیب به رشد اجتماعی و ارتباطی دانشآموزان 3-ایجاد بی عدالتی آموزشی میان خانوادهها 4-افت انگیزه و تمرکز در فرآیند یادگیری 5- تضعیف مهارتهای پایهای همچون نوشتن و تمرین حضوری 6-بروز آسیبهای جسمی و روانی ناشی از استفاده مداوم از وسایل دیجیتال".
🔻برای کسانی که دشواریهای آموزشوپرورش را دنبال میکنند و آسیبهای جبران ناپذیر آموزشهای مجازی در دوران کرونا را از سر گذراندهاند این گونه خبرها بسیار شگفتآور، نگرانکننده و حتی آزاردهنده است! چگونه ممکن است کسی مسئول و کارشناس و حتی معلم و پدرومادر باشد و نداند که همچنان آموزش، نه تنها در ایران که در گستره جهانی، گرفتار آسیبهای وحشتناک دوران همهگیری است.
🔻امروز دانشآموزان پایههای نخست دبستان در دوران کرونا یا در سالهای پایانی دبستان هستند و یا دوره متوسط نخست را میگذرانند و همه میدانیم که این گروه از دانشآموزان دستکم و همچنان درگیر مهارتهای پایهایِ خواندن و نوشتن و حساب هستند! نهادهای جهانی در گستره آموزش همواره در نشستها، بیانیهها، نوشتارها و نتایج پژوهشها هشدار داده و تاکید میکنند که باید تلاش کرد که بار دیگر گرفتار مجازی شدن آموزش نشویم و یا در صورت بروز، آمادگی بیشینهی خود برای رویارویی با آن را داشته باشیم. در این شرایط چگونه دستاندرکاران به آسانی و بدون کمترین نگرانی از مجازی شدن کلاسها سخن میگویند؟ براستی شگفتآور است! آن هم زمانی که مجازی شدن آموزش دشمن هر دو شعار کلیدی و سرنوشتساز پزشکیان، بعنوان رییس دولت، یعنی عدالت آموزشی و کیفیت بخشی به آن است.
🔻به گواه پژوهشهای جهانی بازماندگیِ فیزیکی و غیرفیزیکی از آموزش، کاهشِ عدالت آموزشی و افت کیفیت آن سرراست از پیامدهای آموزش مجازی بوده و جبران آن برای بخش بزرگی از خانوادهها ناشدنی است و حتی بسیاری از دولتها نیز نتوانستهاند آنچنان که باید و شاید از پس جبران آن برآیند. در دوران کرونا، از سویی با همه تلاشهای خیرین، سازمانهای مردم نهاد و تا اندازهی دولت، امکانی فراهم نشد که همه دانشآموزان تبلت یا گوشی و یا رایانه شخصی داشتهباشند و از دیگر سو دولت و آموزشوپرورش در پشتیبانیهای کارآمد از این شکل آموزش سربلند بیرون نیامد! از این رو بخش بسیار بزرگی از جامعه آموزشی ما از آموزش بهینه و کیفی جا ماندند. بسیاری از خانوادهها، و شاید نزدیک به همه آنها، توان پشتیبانی آموزشی از بچه را نداشتند و حتی با داشتن ابزارهای درخور، دانش و مهارت بایسته برای پیشبرد آموزش، نه تنها برای پدرومادرها که بخشی از آموزگاران، فراهم نبود. تنها چند دهک بالای درآمدی، آن هم کسانی که آموزش در اولویت خانوادگیشان بود، توانستند با فرستادن بچهها به آموزشگاهها و گرفتن معلم خصوصی اندکی جاماندگی از سواد و مهارتهای آموزشی را جبران کنند و البته همه بچهها از مهارتآموزی درگستره روابط اجتماعی، ورزش و آمادگی جسمانی، مهارتِ سخن گفتن در جمع، تحمل و
مدارا، زیست در جمع و یادگیری آن ... و در کل افزایش هوش عاطفی-اجتماعی محروم مانده و خواهند ماند.
🔻سخن پایانی این که دستاندرکاران آموزش به ویژه
وزیر نباید اجازه دهند فضای ذهنی و فیزیکی برای چنین کاری آماده شود. ایشان و تیم مدیریتی او موظفاند خط قرمز تعطیلی و مجازی شدن آموزش را به هیات دولت و نهادهای بالادستی تحمیل کنند؛ به گونهای که مدرسه و کلاس واپسین جایی باشد که به خاطرناترازی انرژی، آلودگی و سردی و گرمی هوا و مراسمهای گوناگون به تعطیلی کشیدهشود؛ البته خدای ناکرده حساب جنگ جداست!
🔻ما چشم براه موضعگیری روشن وزیر و از او بالاتر رییس دولت هستیم تا جامعه را از این نگرانی برهانند و خط قرمز تعطیلی مدرسهها به هر بهانهای را به روشنی به مردم و نهادهای تصمیمگیر دیگر بفهمانند.
آدرس یادداشت در روزنامه
محمدرضا نیکنژاد، روزنامه شرق، 29 امرداد 1404
🔻چند روزی هست که زمزمههایی از برگزاری مجازی
کلاسها شنیده شده و میشود. گرچه بهانه این کار در گفتههای آشکار و پنهان دستاندرکاران، امنیت دانشآموزان در صورت بروز جنگ است اما گاه بهانههای دیگری همچون ناترازی انرژی و قطع آب و برق و ... نیز مطرح شدهاست. نگرانی از مجازی شدن آموزش و آسیبهای آن به قدری افزایش یافته که گروههایی از کنشگران مدنی و برخی از خانوادهها دست بهکار شده و کارزارهایی رسانهای-مجازی در راستای مخالفت با آن به راه انداختهاند.در یکی از این کارزارها که عنوانش "اعتراض و مخالفت با آموزش مجازی در سال 1404" است آمده: دلایل اصلی این مخالفت عبارتاند از 1-کاهش کیفیت آموزشی درعلوم پایه 2- آسیب به رشد اجتماعی و ارتباطی دانشآموزان 3-ایجاد بی عدالتی آموزشی میان خانوادهها 4-افت انگیزه و تمرکز در فرآیند یادگیری 5- تضعیف مهارتهای پایهای همچون نوشتن و تمرین حضوری 6-بروز آسیبهای جسمی و روانی ناشی از استفاده مداوم از وسایل دیجیتال".
🔻برای کسانی که دشواریهای آموزشوپرورش را دنبال میکنند و آسیبهای جبران ناپذیر آموزشهای مجازی در دوران کرونا را از سر گذراندهاند این گونه خبرها بسیار شگفتآور، نگرانکننده و حتی آزاردهنده است! چگونه ممکن است کسی مسئول و کارشناس و حتی معلم و پدرومادر باشد و نداند که همچنان آموزش، نه تنها در ایران که در گستره جهانی، گرفتار آسیبهای وحشتناک دوران همهگیری است.
🔻امروز دانشآموزان پایههای نخست دبستان در دوران کرونا یا در سالهای پایانی دبستان هستند و یا دوره متوسط نخست را میگذرانند و همه میدانیم که این گروه از دانشآموزان دستکم و همچنان درگیر مهارتهای پایهایِ خواندن و نوشتن و حساب هستند! نهادهای جهانی در گستره آموزش همواره در نشستها، بیانیهها، نوشتارها و نتایج پژوهشها هشدار داده و تاکید میکنند که باید تلاش کرد که بار دیگر گرفتار مجازی شدن آموزش نشویم و یا در صورت بروز، آمادگی بیشینهی خود برای رویارویی با آن را داشته باشیم. در این شرایط چگونه دستاندرکاران به آسانی و بدون کمترین نگرانی از مجازی شدن کلاسها سخن میگویند؟ براستی شگفتآور است! آن هم زمانی که مجازی شدن آموزش دشمن هر دو شعار کلیدی و سرنوشتساز پزشکیان، بعنوان رییس دولت، یعنی عدالت آموزشی و کیفیت بخشی به آن است.
🔻به گواه پژوهشهای جهانی بازماندگیِ فیزیکی و غیرفیزیکی از آموزش، کاهشِ عدالت آموزشی و افت کیفیت آن سرراست از پیامدهای آموزش مجازی بوده و جبران آن برای بخش بزرگی از خانوادهها ناشدنی است و حتی بسیاری از دولتها نیز نتوانستهاند آنچنان که باید و شاید از پس جبران آن برآیند. در دوران کرونا، از سویی با همه تلاشهای خیرین، سازمانهای مردم نهاد و تا اندازهی دولت، امکانی فراهم نشد که همه دانشآموزان تبلت یا گوشی و یا رایانه شخصی داشتهباشند و از دیگر سو دولت و آموزشوپرورش در پشتیبانیهای کارآمد از این شکل آموزش سربلند بیرون نیامد! از این رو بخش بسیار بزرگی از جامعه آموزشی ما از آموزش بهینه و کیفی جا ماندند. بسیاری از خانوادهها، و شاید نزدیک به همه آنها، توان پشتیبانی آموزشی از بچه را نداشتند و حتی با داشتن ابزارهای درخور، دانش و مهارت بایسته برای پیشبرد آموزش، نه تنها برای پدرومادرها که بخشی از آموزگاران، فراهم نبود. تنها چند دهک بالای درآمدی، آن هم کسانی که آموزش در اولویت خانوادگیشان بود، توانستند با فرستادن بچهها به آموزشگاهها و گرفتن معلم خصوصی اندکی جاماندگی از سواد و مهارتهای آموزشی را جبران کنند و البته همه بچهها از مهارتآموزی درگستره روابط اجتماعی، ورزش و آمادگی جسمانی، مهارتِ سخن گفتن در جمع، تحمل و
مدارا، زیست در جمع و یادگیری آن ... و در کل افزایش هوش عاطفی-اجتماعی محروم مانده و خواهند ماند.
🔻سخن پایانی این که دستاندرکاران آموزش به ویژه
وزیر نباید اجازه دهند فضای ذهنی و فیزیکی برای چنین کاری آماده شود. ایشان و تیم مدیریتی او موظفاند خط قرمز تعطیلی و مجازی شدن آموزش را به هیات دولت و نهادهای بالادستی تحمیل کنند؛ به گونهای که مدرسه و کلاس واپسین جایی باشد که به خاطرناترازی انرژی، آلودگی و سردی و گرمی هوا و مراسمهای گوناگون به تعطیلی کشیدهشود؛ البته خدای ناکرده حساب جنگ جداست!
🔻ما چشم براه موضعگیری روشن وزیر و از او بالاتر رییس دولت هستیم تا جامعه را از این نگرانی برهانند و خط قرمز تعطیلی مدرسهها به هر بهانهای را به روشنی به مردم و نهادهای تصمیمگیر دیگر بفهمانند.
آدرس یادداشت در روزنامه
شرق
مجازیشدن کلاسها، خط قرمز آموزش
چند روزی است که زمزمههایی از برگزاری مجازی کلاسها شنیده شده و میشود. گرچه بهانه این کار در گفتههای آشکار و پنهان دستاندرکاران، امنیت دانشآموزان در صورت بروز جنگ است، اما گاه بهانههای دیگری همچون ناترازی انرژی و قطع آب و برق و... نیز مطرح شده است.
Forwarded from Pakkonmedia
وضعیت «اعتبار رتبهبندی» در بودجه
• در «دولت سیزدهم ۱۴۰۳» حدود ۵۰ همت برای اجرای رتبهبندی معلمان در قانون بودجه پیشبینی شد.
• در بودجه «۱۴۰۴ دولت چهاردهم» هم عددی در همین حدود (۵۰ همت) اعلام شد. یعنی رشد خاصی در این ردیف دیده نمیشود.
وقتی اعتبار رتبهبندی «ثابت» میماند، به معنی این است که دولت فرض کرده همان تعداد معلم با همان رتبههای موجود ادامه میدهند و تغییر اساسی (مثل ارتقای گسترده یا بازبینی ضرایب) در نظر گرفته نشده است.
در شرایطی که حقوقها و فوقالعادهها با تورم سالانه بالا میروند، اگر اعتبارات رتبهبندی رشد نکند، ممکن است:
بخشی از هزینههای ناشی از ارتقای معلمان به رتبههای بالاتر پوشش داده نشود.
دولت مجبور شود از سایر ردیفهای آموزش و پرورش (مثلاً فصل جبران خدمات) جبران کند.
معنای ثابت ماندن اعتبار رتبه بندی کاهش حقوق معلمان نیست. حقوق معلمان هر سال متناسب با افزایش حقوق کارکنان دولت رشد میکند. این رشد در فصل «حقوق و مزایا» دیده میشود، نه فقط در ردیف رتبهبندی.
اما آنچه ثابت مانده، «اعتبار جداگانه رتبهبندی» است. یعنی معلمان افزایش حقوق سالانه را میگیرند، ولی بهروزرسانی یا توسعهی رتبهبندی (مثلاً افزایش ضرایب رتبهها یا ارتقاهای بیشتر) احتمالاً محدود خواهد بود.
در نهایت
• اعتبار رتبهبندی در ۱۴۰۴ همان حدود ۵۰ همت مانده است.
• این به معنی تداوم پرداختهای فعلی است، نه حذف یا کاهش.
• چون رتبه بندی رشد نکرده، میتواند نشانه این باشد که دولت برنامهای برای افزایش بیشتر حقوق معلمان از محل رتبهبندی ندارد و صرفاً «حفظ وضع موجود» را هدف گرفته است.
✍️ تهیهشده در «پاککن مدیا»
🖇 انتشار با منبع بلامانع است
https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
• در «دولت سیزدهم ۱۴۰۳» حدود ۵۰ همت برای اجرای رتبهبندی معلمان در قانون بودجه پیشبینی شد.
• در بودجه «۱۴۰۴ دولت چهاردهم» هم عددی در همین حدود (۵۰ همت) اعلام شد. یعنی رشد خاصی در این ردیف دیده نمیشود.
وقتی اعتبار رتبهبندی «ثابت» میماند، به معنی این است که دولت فرض کرده همان تعداد معلم با همان رتبههای موجود ادامه میدهند و تغییر اساسی (مثل ارتقای گسترده یا بازبینی ضرایب) در نظر گرفته نشده است.
در شرایطی که حقوقها و فوقالعادهها با تورم سالانه بالا میروند، اگر اعتبارات رتبهبندی رشد نکند، ممکن است:
بخشی از هزینههای ناشی از ارتقای معلمان به رتبههای بالاتر پوشش داده نشود.
دولت مجبور شود از سایر ردیفهای آموزش و پرورش (مثلاً فصل جبران خدمات) جبران کند.
معنای ثابت ماندن اعتبار رتبه بندی کاهش حقوق معلمان نیست. حقوق معلمان هر سال متناسب با افزایش حقوق کارکنان دولت رشد میکند. این رشد در فصل «حقوق و مزایا» دیده میشود، نه فقط در ردیف رتبهبندی.
اما آنچه ثابت مانده، «اعتبار جداگانه رتبهبندی» است. یعنی معلمان افزایش حقوق سالانه را میگیرند، ولی بهروزرسانی یا توسعهی رتبهبندی (مثلاً افزایش ضرایب رتبهها یا ارتقاهای بیشتر) احتمالاً محدود خواهد بود.
در نهایت
• اعتبار رتبهبندی در ۱۴۰۴ همان حدود ۵۰ همت مانده است.
• این به معنی تداوم پرداختهای فعلی است، نه حذف یا کاهش.
• چون رتبه بندی رشد نکرده، میتواند نشانه این باشد که دولت برنامهای برای افزایش بیشتر حقوق معلمان از محل رتبهبندی ندارد و صرفاً «حفظ وضع موجود» را هدف گرفته است.
✍️ تهیهشده در «پاککن مدیا»
🖇 انتشار با منبع بلامانع است
https://www.group-telegram.com/pakkonmediaedu
Telegram
Pakkonmedia
شبکه های پاک کن مدیا
تلگرام
@pakkonmediaedu
توئیتر(شبکهx)
اینستاگرام
یوتوب
@pakkonmedia
ایمیل
[email protected]
تلگرام
@pakkonmediaedu
توئیتر(شبکهx)
اینستاگرام
یوتوب
@pakkonmedia
ایمیل
[email protected]
Forwarded from Pakkonmedia
✅وزارت علیرضا کاظمی یک ساله شد
🔺یک سال از حضور وزیر آموزش و پرورش در این وزارتخانه میگذرد، اما واقعیتهای موجود نشان میدهد که هنوز در زمینههای آموزشی و پرورشی، تحقق اهداف مورد انتظار به دست نیامده است. در حالی که انتظار میرفت در دولت چهاردهم و با ورود وی، تحول در نظام آموزشی کشور ایجاد شود، اما متأسفانه سکون در بسیاری از حوزهها(پرورشی، مالی، پژوهشی و...) بیشتر نمود داشت.
🔺در زمینه آموزش، هنوز برنامههای مؤثری برای بهبود کیفیت تدریس و ارتقاء سطح علمی دانشآموزان ارائه نشده است. بسیاری از معلمان با چالشهای جدی مواجه هستند و نیاز به آموزشهای ضمن خدمت و منابع آموزشی به روز دارند. عدم توجه به این مسائل باعث شده است که انگیزه و نشاط در دانشآموزان کاهش یابد و آنان نتوانند به نحو مطلوبی از ظرفیتهای خود بهرهبرداری کنند.
🔺باید پذیرفت که همچنان ناتوانی در دستیابی به عدالت آموزشی در کشور به وضوح مشهود است. در حالی که شعارهای زیادی درباره توسعه عدالت آموزشی و برابری فرصتهای آموزشی در این وزارتخانه در دولت چهاردهم برای همه دانشآموزان مطرح شده، واقعیتها نشان میدهد که هنوز فاصلههای عمیق بین مناطق مختلف و اقشار اجتماعی در دسترسی به منابع آموزشی، معلمان باکیفیت و امکانات تحصیلی وجود دارد.
🔺علاوه بر این، در زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نیز اقدامات ملموسی صورت نگرفته است. آمارها نشان میدهد که مشکلاتی نظیر اعتیاد، خشونت و بزهکاری در بین دانشآموزان رو به افزایش است. این وضعیت نگرانکننده نیازمند برنامهریزی دقیق و اقداماتی جدی است چرا که متأسفانه با وجود آنکه کاظمی بارها در اهداف مدنظر خود پیشگیری از آسیب های اجتماعی را بیان کرده، هنوز جامعه نگران دانش آموزان و مدرسه و آسیب های اجتماعی هستند.
🔺به نظر میرسد که برای ایجاد تغییرات مثبت در این وزارتخانه، نیاز به بازنگری جدی در انتصابات، سیاستها و برنامهها وجود دارد. باید اولویتها به درستی شناسایی شوند و با همکاری تمامی ذینفعان، راهکارهای عملیاتی برای حل مشکلات پیش روی نظام آموزشی کشور ارائه گردد.
🔺در نهایت، امیدواریم که با مرور یک سال گذشته، وزیر آموزش و پرورش با نگاهی تازه و عزم راسخ، گامهایی مؤثر در راستای ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش کشور بردارد تا شاهد تحولاتی مثبت در زندگی دانشآموزان و جامعه باشیم.
🆔@pakkonmediaedu
🔺یک سال از حضور وزیر آموزش و پرورش در این وزارتخانه میگذرد، اما واقعیتهای موجود نشان میدهد که هنوز در زمینههای آموزشی و پرورشی، تحقق اهداف مورد انتظار به دست نیامده است. در حالی که انتظار میرفت در دولت چهاردهم و با ورود وی، تحول در نظام آموزشی کشور ایجاد شود، اما متأسفانه سکون در بسیاری از حوزهها(پرورشی، مالی، پژوهشی و...) بیشتر نمود داشت.
🔺در زمینه آموزش، هنوز برنامههای مؤثری برای بهبود کیفیت تدریس و ارتقاء سطح علمی دانشآموزان ارائه نشده است. بسیاری از معلمان با چالشهای جدی مواجه هستند و نیاز به آموزشهای ضمن خدمت و منابع آموزشی به روز دارند. عدم توجه به این مسائل باعث شده است که انگیزه و نشاط در دانشآموزان کاهش یابد و آنان نتوانند به نحو مطلوبی از ظرفیتهای خود بهرهبرداری کنند.
🔺باید پذیرفت که همچنان ناتوانی در دستیابی به عدالت آموزشی در کشور به وضوح مشهود است. در حالی که شعارهای زیادی درباره توسعه عدالت آموزشی و برابری فرصتهای آموزشی در این وزارتخانه در دولت چهاردهم برای همه دانشآموزان مطرح شده، واقعیتها نشان میدهد که هنوز فاصلههای عمیق بین مناطق مختلف و اقشار اجتماعی در دسترسی به منابع آموزشی، معلمان باکیفیت و امکانات تحصیلی وجود دارد.
🔺علاوه بر این، در زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نیز اقدامات ملموسی صورت نگرفته است. آمارها نشان میدهد که مشکلاتی نظیر اعتیاد، خشونت و بزهکاری در بین دانشآموزان رو به افزایش است. این وضعیت نگرانکننده نیازمند برنامهریزی دقیق و اقداماتی جدی است چرا که متأسفانه با وجود آنکه کاظمی بارها در اهداف مدنظر خود پیشگیری از آسیب های اجتماعی را بیان کرده، هنوز جامعه نگران دانش آموزان و مدرسه و آسیب های اجتماعی هستند.
🔺به نظر میرسد که برای ایجاد تغییرات مثبت در این وزارتخانه، نیاز به بازنگری جدی در انتصابات، سیاستها و برنامهها وجود دارد. باید اولویتها به درستی شناسایی شوند و با همکاری تمامی ذینفعان، راهکارهای عملیاتی برای حل مشکلات پیش روی نظام آموزشی کشور ارائه گردد.
🔺در نهایت، امیدواریم که با مرور یک سال گذشته، وزیر آموزش و پرورش با نگاهی تازه و عزم راسخ، گامهایی مؤثر در راستای ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش کشور بردارد تا شاهد تحولاتی مثبت در زندگی دانشآموزان و جامعه باشیم.
🆔@pakkonmediaedu
Forwarded from Pakkonmedia
✅حمیدرضا شیخالاسلام، رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک: دولتی شدن پیشدبستانی نیازمند زیرساخت است
✍️پ. ن: آقای معاون وزیر، در شرایطی که بسیاری از کودکان به دلیل شهریه های سنگین به آموزش پیشدبستانی دسترسی ندارند، تأکید بر زیرساختها ممکن است به نوعی بهانهجویی برای عدم اقدام فوری باشد.
به جای این که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنید، بر اهمیت آموزش و دسترسی به آن تمرکز و به جای انتظار برای ایجاد زیرساختهای جدید، اقداماتی فوری انجام دهید.
در برخی کشورها، پیشدبستانی به راحتی و بدون نیاز به زیرساختهای پیچیده، دولتی شده و رایگان ارائه میشود. این نشان میدهد که با اراده سیاسی و برنامهریزی مناسب، میتوان این هدف را محقق کرد.
🆔@pakkonmediaedu
✍️پ. ن: آقای معاون وزیر، در شرایطی که بسیاری از کودکان به دلیل شهریه های سنگین به آموزش پیشدبستانی دسترسی ندارند، تأکید بر زیرساختها ممکن است به نوعی بهانهجویی برای عدم اقدام فوری باشد.
به جای این که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنید، بر اهمیت آموزش و دسترسی به آن تمرکز و به جای انتظار برای ایجاد زیرساختهای جدید، اقداماتی فوری انجام دهید.
در برخی کشورها، پیشدبستانی به راحتی و بدون نیاز به زیرساختهای پیچیده، دولتی شده و رایگان ارائه میشود. این نشان میدهد که با اراده سیاسی و برنامهریزی مناسب، میتوان این هدف را محقق کرد.
🆔@pakkonmediaedu
Forwarded from خانه کتاب و اندیشه فرهیزش فردیس
https://www.instagram.com/share/_1tLyocov
صبح جمعه، در آخرین روز مرداد، پس از هفت جلسه کتابخوانی کتاب «مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران» در بستر گوگل میت، میزبان پندار خمارلو، دختر توران خانم، و جناب میرفخرایی، همسر ایشان، همراه با تعدادی از اعضای گروه کتابخوانی بودیم.
تجربهی خوانش جمعی این کتاب بسیار پربار، لذتبخش و آموزنده بود. هر یک از دوستان پنجرهای تازه گشودند و نکتهای بیان کردند. شخصیت کمنظیر گرتا، مادر توران خانم، همت، تلاش و آگاهی بیمانندشان در تربیت و فرزندپروری و انتقال این تجربه به نسلهای بعدی، برای همهی زمانها آموزنده خواهد بود.
نقش زنان، درهمتنیدگی تاریخ و زندگی شخصی، امید، تابآوری و سرمایهگذاری آگاهانه و عالمانه روی فرزندان، حلقهی اتصال سه نسل موفق و تداوم این سیستم تربیتی، درسهای بیشماری بود که از این کتاب آموختیم.
اما در روز جمعه، میزبان این زوج دوستداشتنی، فروتن و عاشق بودیم. صدای پندار، نگاه پرمهرش به انسان، خنده و آرامش درونیاش که همزمان به سوی یار و همراه همیشگیاش میرفت و سپس با نگاه ما قفل میشد، ما را به یاد توران خانم میانداخت.
آنها به سوالات با دقت اندیشیدهبودند و با صداقتی که از این خاندان اصیل به ارث برده بودند، پاسخ میدادند.
حدود سه ساعت از توران خانم، خاطرات و درسهایش شنیدیم و همچنان مشتاق بودیم که بیشتر بشنویم؛ شاید در این روزگار سخت و کمامید، دلمان گرمتر شود و راهمان روشنتر.
توران خانم را بشناسیم، آرزوهایش برای کودکان را دنبال کنیم و صلح را تمرین کنیم.
با سپاس از خانم باقری عزیز بابت مدیریت گروه کتابخوانی و استاد نیکنژاد بزرگوار که این دیدار را ممکن ساختند.
و سحر عزیز که با دستان هنرمندش نقشی از توران خانم بر بوم کشیده بود برای تقدیم به این خانوادهای بزرگوار
صبح جمعه، در آخرین روز مرداد، پس از هفت جلسه کتابخوانی کتاب «مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران» در بستر گوگل میت، میزبان پندار خمارلو، دختر توران خانم، و جناب میرفخرایی، همسر ایشان، همراه با تعدادی از اعضای گروه کتابخوانی بودیم.
تجربهی خوانش جمعی این کتاب بسیار پربار، لذتبخش و آموزنده بود. هر یک از دوستان پنجرهای تازه گشودند و نکتهای بیان کردند. شخصیت کمنظیر گرتا، مادر توران خانم، همت، تلاش و آگاهی بیمانندشان در تربیت و فرزندپروری و انتقال این تجربه به نسلهای بعدی، برای همهی زمانها آموزنده خواهد بود.
نقش زنان، درهمتنیدگی تاریخ و زندگی شخصی، امید، تابآوری و سرمایهگذاری آگاهانه و عالمانه روی فرزندان، حلقهی اتصال سه نسل موفق و تداوم این سیستم تربیتی، درسهای بیشماری بود که از این کتاب آموختیم.
اما در روز جمعه، میزبان این زوج دوستداشتنی، فروتن و عاشق بودیم. صدای پندار، نگاه پرمهرش به انسان، خنده و آرامش درونیاش که همزمان به سوی یار و همراه همیشگیاش میرفت و سپس با نگاه ما قفل میشد، ما را به یاد توران خانم میانداخت.
آنها به سوالات با دقت اندیشیدهبودند و با صداقتی که از این خاندان اصیل به ارث برده بودند، پاسخ میدادند.
حدود سه ساعت از توران خانم، خاطرات و درسهایش شنیدیم و همچنان مشتاق بودیم که بیشتر بشنویم؛ شاید در این روزگار سخت و کمامید، دلمان گرمتر شود و راهمان روشنتر.
توران خانم را بشناسیم، آرزوهایش برای کودکان را دنبال کنیم و صلح را تمرین کنیم.
با سپاس از خانم باقری عزیز بابت مدیریت گروه کتابخوانی و استاد نیکنژاد بزرگوار که این دیدار را ممکن ساختند.
و سحر عزیز که با دستان هنرمندش نقشی از توران خانم بر بوم کشیده بود برای تقدیم به این خانوادهای بزرگوار