This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام ویدیویی #فاروک_شهیچ، نویسندهی بوسنیایی، به مخاطبان فارسیزبانش، بهمناسبت انتشار #اونای_آرام از نشر برج.
شهیچ ۲۲ ساله بود و در رشتهی دامپزشکی تحصیل میکرد که #جنگ_بوسنی شروع شد و بهعنوان رزمنده راهی جنگ شد. او پس از پایان جنگ، به ادبیات روی آورد و به یکی از صداهای برجستهی #ادبیات_بوسنی تبدیل شد.
تلگرام برج | صفحه اینستاگرام
اطلاعات بیشتر و خرید «اونای آرام» از سایت برج
شهیچ ۲۲ ساله بود و در رشتهی دامپزشکی تحصیل میکرد که #جنگ_بوسنی شروع شد و بهعنوان رزمنده راهی جنگ شد. او پس از پایان جنگ، به ادبیات روی آورد و به یکی از صداهای برجستهی #ادبیات_بوسنی تبدیل شد.
تلگرام برج | صفحه اینستاگرام
اطلاعات بیشتر و خرید «اونای آرام» از سایت برج
❤13
▪️یک روایت داستانی معتبر
«پرداختن به واقعهی عاشورا از منظر نقد ادبی نیازمند بهدستآوردن روایتی از واقعه است که در آن جنبههای داستانی نمایش لحاظ شده باشد، و درعینحال به منابعی پشتگرم باشد که در مذهب امامیه معتبر است. همچنین، چنانکه تراژدی میطلبد، از زبان و سبکی فاخر برخوردار باشد. به این منظور، متن ترجمهی تفسیر طبری، که یکی از کهنترین متون نثر فارسی است و اتفاقاً در نسخهای از آن قصهی عاشورا آمده است، بهعنوان متن اصلی برگزیده شد. اما از آنجا که این قصه بسیار خلاصه و بر مبنای نگاه اهل تسنن روایت شده است، دستبهکار تالیف متنی از روایت عاشورا شدم که با لحاظکردن سبک و زبان ترجمهی تفسیر طبری، با دو منبع معتبر مذهب امامیه، یعنی ارشاد شیخ مفید و لهوف سیدبنطاووس مطابق باشد.»
- #امیر_خداوردی در مقدمهی #صید_مرغ_سنگخوار
نزدیک به چهارده قرن است که داستان عاشورا روایت میشود.
شرح این ماجرا هم در منابع مکتوب تاریخی آمده است و هم بر زبان سخنرانان و مرثیهسرایان جاری شده.
این داستان در منابع گوناگون شیعه و اهل تسنن تفاوتهای چشمگیری دارد و گذر زمان شاخوبرگهای عجیبی به آن داده است.
امیر خداوردی در صید مرغ سنگخوار با اتکا به منابع معتبر دستاول هر دو مذهب مهم جهان اسلام دست به تدوین و نگارش روایتی زده است که هم جنبههای داستانی و نمایشی این قصه را نشان دهد و هم اعتبار تاریخی داشته باشد.
او برای این کار به سراغ سه منبع مهم تاریخی رفته است.
ترجمهی تفسیر طبری که یکی از اولین متون مهم نثر فارسی است و نزد اهل سنت معتبر به شمار میرود یکی از منابع است.
دو منبع دیگر لهوف سیدبنطاووس و ارشاد شیخ مفیدند که جزییات بیشتری نسبت به تفسیر طبری دارند و مهمترین منابع شیعه در روایت ماجرای عاشورایند.
صید مرغ سنگخوار در کنار تحلیل نقادانهی خود از ساختار داستانی و نمایشی عاشورا، منبعی قابلاتکا از این ماجراست. ماجرایی که از خواب امفضل و خبر محمد از میلاد حسین تا عاشورا و حضور اسرا در بارگاه یزید را روایت میکند.
(تصویر: پردهی روایت عزیمت مسلم بن عقیل به کوفه اثر محمد مدبر)
▪️صید مرغ سنگخوار؛ روایت و روایتشناسی تراژدی عاشورا
▪️ نوشتهی امیر خداوردی
▪️چاپ نخست/ رقعی جلد نرم/ ۲۱۶ صفحه
اطلاعات بیشتر و خرید «صید مرغ سنگخوار» از سایت برج
تلگرام برج | صفحه اینستاگرام
«پرداختن به واقعهی عاشورا از منظر نقد ادبی نیازمند بهدستآوردن روایتی از واقعه است که در آن جنبههای داستانی نمایش لحاظ شده باشد، و درعینحال به منابعی پشتگرم باشد که در مذهب امامیه معتبر است. همچنین، چنانکه تراژدی میطلبد، از زبان و سبکی فاخر برخوردار باشد. به این منظور، متن ترجمهی تفسیر طبری، که یکی از کهنترین متون نثر فارسی است و اتفاقاً در نسخهای از آن قصهی عاشورا آمده است، بهعنوان متن اصلی برگزیده شد. اما از آنجا که این قصه بسیار خلاصه و بر مبنای نگاه اهل تسنن روایت شده است، دستبهکار تالیف متنی از روایت عاشورا شدم که با لحاظکردن سبک و زبان ترجمهی تفسیر طبری، با دو منبع معتبر مذهب امامیه، یعنی ارشاد شیخ مفید و لهوف سیدبنطاووس مطابق باشد.»
- #امیر_خداوردی در مقدمهی #صید_مرغ_سنگخوار
نزدیک به چهارده قرن است که داستان عاشورا روایت میشود.
شرح این ماجرا هم در منابع مکتوب تاریخی آمده است و هم بر زبان سخنرانان و مرثیهسرایان جاری شده.
این داستان در منابع گوناگون شیعه و اهل تسنن تفاوتهای چشمگیری دارد و گذر زمان شاخوبرگهای عجیبی به آن داده است.
امیر خداوردی در صید مرغ سنگخوار با اتکا به منابع معتبر دستاول هر دو مذهب مهم جهان اسلام دست به تدوین و نگارش روایتی زده است که هم جنبههای داستانی و نمایشی این قصه را نشان دهد و هم اعتبار تاریخی داشته باشد.
او برای این کار به سراغ سه منبع مهم تاریخی رفته است.
ترجمهی تفسیر طبری که یکی از اولین متون مهم نثر فارسی است و نزد اهل سنت معتبر به شمار میرود یکی از منابع است.
دو منبع دیگر لهوف سیدبنطاووس و ارشاد شیخ مفیدند که جزییات بیشتری نسبت به تفسیر طبری دارند و مهمترین منابع شیعه در روایت ماجرای عاشورایند.
صید مرغ سنگخوار در کنار تحلیل نقادانهی خود از ساختار داستانی و نمایشی عاشورا، منبعی قابلاتکا از این ماجراست. ماجرایی که از خواب امفضل و خبر محمد از میلاد حسین تا عاشورا و حضور اسرا در بارگاه یزید را روایت میکند.
(تصویر: پردهی روایت عزیمت مسلم بن عقیل به کوفه اثر محمد مدبر)
▪️صید مرغ سنگخوار؛ روایت و روایتشناسی تراژدی عاشورا
▪️ نوشتهی امیر خداوردی
▪️چاپ نخست/ رقعی جلد نرم/ ۲۱۶ صفحه
اطلاعات بیشتر و خرید «صید مرغ سنگخوار» از سایت برج
تلگرام برج | صفحه اینستاگرام
👌6❤1👎1
#حسین از کدام دسته قهرمانان است؟
قهرمانان در ابتدای داستانها به ماجرا دعوت میشوند؛ دنیای عادی که به نظر ایستا میرسد و قرار نیست در آن واقعهای دردناک رخ دهد، ناگهان آبستن واقعه میشود؛ بوی مرگ به مشام میرسد، چندانکه طبیعی است اگر قهرمانان از ورود به ماجرا پرهیز کنند.
اما این روحیه در همه یکسان نیست؛ هستند قهرمانانی که مشتاق ماجرایند، و قهرمانانی که به استقبال ماجرا میروند و خود جهان را آبستن واقعه میکنند،قهرمانان فعال، مانند #ابراهیم.
در نقطهی مقابل قهرمانی است مانند #یوسف که منفعل است. برادران به او حسد میورزند، او را به چاه میاندازند، کاروانی میآید و او را از چاه به مصر میبرد، عزیز مصر او را به خانه میبرد و همسر عزیز شیفتهاش می شود، بهتانش میزند و به زندان میافکندش.
قهرمانانی هم یافت میشوند که گریزاناند چون #یونس که شکایت از قوم خود به خدا میکند و پیش از عذاب، ترک قوم و دیار میکند.
پیش از هر پاسخی باید روشن شود که ماجرا چیست؟ و از کجا آغاز شد؟ دنیای قهرمان چگونه بود و چه رخدادی تعادل آن را بر هم زده، آبستن واقعه کرده است؟
ابنطاووس در الملهوف مرگ معاویه را نقطهی آغاز ماجرا میداند:
«ماه رجب بود از سال شصتم هجرت رسول، که معاویه پسر ابوسفیان بمرد، فرزند وی یزید، از شام نامه کرد به امیر مدینه، ولیدبنعُتبه، و فرمود تا از اهل مدینه، خصوصاً حسینبنعلی بیعت گیرد و گفت که اگر بیعت نکرد سر از تن او جدا کن و سوی من بفرست.»
▪️صید مرغ سنگخوار؛ روایت و روایتشناسی تراژدی عاشورا
▪️ نوشتهی امیر خداوردی
▪️چاپ نخست/ رقعی جلد نرم/ ۲۱۶ صفحه
(تصویر پست: نقاشی FK+Y-B42 اثر حسین زندهرودی)
اطلاعات بیشتر و خرید «صید مرغ سنگخوار» از سایت برج
تلگرام برج | صفحه اینستاگرام
قهرمانان در ابتدای داستانها به ماجرا دعوت میشوند؛ دنیای عادی که به نظر ایستا میرسد و قرار نیست در آن واقعهای دردناک رخ دهد، ناگهان آبستن واقعه میشود؛ بوی مرگ به مشام میرسد، چندانکه طبیعی است اگر قهرمانان از ورود به ماجرا پرهیز کنند.
اما این روحیه در همه یکسان نیست؛ هستند قهرمانانی که مشتاق ماجرایند، و قهرمانانی که به استقبال ماجرا میروند و خود جهان را آبستن واقعه میکنند،قهرمانان فعال، مانند #ابراهیم.
در نقطهی مقابل قهرمانی است مانند #یوسف که منفعل است. برادران به او حسد میورزند، او را به چاه میاندازند، کاروانی میآید و او را از چاه به مصر میبرد، عزیز مصر او را به خانه میبرد و همسر عزیز شیفتهاش می شود، بهتانش میزند و به زندان میافکندش.
قهرمانانی هم یافت میشوند که گریزاناند چون #یونس که شکایت از قوم خود به خدا میکند و پیش از عذاب، ترک قوم و دیار میکند.
پیش از هر پاسخی باید روشن شود که ماجرا چیست؟ و از کجا آغاز شد؟ دنیای قهرمان چگونه بود و چه رخدادی تعادل آن را بر هم زده، آبستن واقعه کرده است؟
ابنطاووس در الملهوف مرگ معاویه را نقطهی آغاز ماجرا میداند:
«ماه رجب بود از سال شصتم هجرت رسول، که معاویه پسر ابوسفیان بمرد، فرزند وی یزید، از شام نامه کرد به امیر مدینه، ولیدبنعُتبه، و فرمود تا از اهل مدینه، خصوصاً حسینبنعلی بیعت گیرد و گفت که اگر بیعت نکرد سر از تن او جدا کن و سوی من بفرست.»
▪️صید مرغ سنگخوار؛ روایت و روایتشناسی تراژدی عاشورا
▪️ نوشتهی امیر خداوردی
▪️چاپ نخست/ رقعی جلد نرم/ ۲۱۶ صفحه
(تصویر پست: نقاشی FK+Y-B42 اثر حسین زندهرودی)
اطلاعات بیشتر و خرید «صید مرغ سنگخوار» از سایت برج
تلگرام برج | صفحه اینستاگرام
❤6👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبهی اختصاصی نشر برج با #سرای_شاهینر، نویسندهی کتابهای #اولکر_آبلا و #پله_پله_تنهایی.
در این مصاحبه سرای شاهینر از ادبیات زنان و اهمیت روایتهای زنانه در جوامع سنتی و پدرسالار میگوید.
▪️ ویدیوی کامل مصاحبه را در یوتیوب نشر برج تماشا کنید
▫️ ویدیوی کامل مصاحبه را در آپارات نشر برج تماشا کنید
سرای شاهینر نویسندهای است که به مسائل اجتماعی با نگاهی انتقادی و گاه طنز مینگرد و در اغلب آثارش، زنان در کانون توجه قرار دارند. بسیاری از داستانهای او به زبانهای دیگر از جمله انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی و عربی ترجمه شدهاند و به صورت ویژه از جانب نمایشنامهنویسان مورد اقتباس قرار گرفته است. شاهینر تا کنون موفق به دریافت جایزهی داستان کوتاه «یونس نادی» و همچنین جایزهی رمان «اورهان کمال» شده است.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
در این مصاحبه سرای شاهینر از ادبیات زنان و اهمیت روایتهای زنانه در جوامع سنتی و پدرسالار میگوید.
▪️ ویدیوی کامل مصاحبه را در یوتیوب نشر برج تماشا کنید
▫️ ویدیوی کامل مصاحبه را در آپارات نشر برج تماشا کنید
سرای شاهینر نویسندهای است که به مسائل اجتماعی با نگاهی انتقادی و گاه طنز مینگرد و در اغلب آثارش، زنان در کانون توجه قرار دارند. بسیاری از داستانهای او به زبانهای دیگر از جمله انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی و عربی ترجمه شدهاند و به صورت ویژه از جانب نمایشنامهنویسان مورد اقتباس قرار گرفته است. شاهینر تا کنون موفق به دریافت جایزهی داستان کوتاه «یونس نادی» و همچنین جایزهی رمان «اورهان کمال» شده است.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از مصاحبهی اختصاصی نشر برج با #سرای_شاهینر، نویسندهی کتابهای #اولکر_آبلا و #پله_پله_تنهایی.
▪️ ویدیوی کامل مصاحبه را در یوتیوب نشر برج تماشا کنید
▫️ ویدیوی کامل مصاحبه را در آپارات نشر برج تماشا کنید
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
▪️ ویدیوی کامل مصاحبه را در یوتیوب نشر برج تماشا کنید
▫️ ویدیوی کامل مصاحبه را در آپارات نشر برج تماشا کنید
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از مصاحبهی اختصاصی نشر برج با #سرای_شاهینر، نویسندهی کتابهای #اولکر_آبلا و #پله_پله_تنهایی.
▪️ ویدیوی کامل مصاحبه را در یوتیوب نشر برج تماشا کنید
▫️ ویدیوی کامل مصاحبه را در آپارات نشر برج تماشا کنید
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
▪️ ویدیوی کامل مصاحبه را در یوتیوب نشر برج تماشا کنید
▫️ ویدیوی کامل مصاحبه را در آپارات نشر برج تماشا کنید
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤4👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام #سرای_شاهینر، نویسندهی کتابهای #اولکر_آبلا و #پله_پله_تنهایی به مخاطبان فارسیزبانش.
▪️ ویدیوی کامل مصاحبه را در یوتیوب نشر برج تماشا کنید
▫️ ویدیوی کامل مصاحبه را در آپارات نشر برج تماشا کنید
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
▪️ ویدیوی کامل مصاحبه را در یوتیوب نشر برج تماشا کنید
▫️ ویدیوی کامل مصاحبه را در آپارات نشر برج تماشا کنید
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤5
#تاریخچه_تراکتورها_به_اوکراینی در فهرست ۱۱ تا از خندهدارترین نامزدهای جایزهی #بوکر
جایزهی بوکر در یکی از آخرین فهرستهای خود، سراغ 11 تا از خندهدارترین رمانهایی رفته که در ادوار مختلف نامزد این جایزه شدهاند. در این فهرست نام تاریخچهی تراکتورها به اوکراینی نوشتهی مارینا لویْتْسکا نیز به چشم میخورد که با ترجمهی خاطره کردکریمی از نشر برج منتشر شده است.
مارینا لویْتْسکا با اولین رمانش دست به کاری غیرمنتظره زد: داستانی دربارهی مسائل تلخ و جدی نوشت که نه با سوگواری، بلکه با شوخطبعی گزنده روایت میشود.
طنز لویْتْسکا، از دل تضادها بیرون میآید: از تصادم نسلها، شوک فرهنگی مهاجرت و شکاف بین ایدئالهای سیاسی و زندگی واقعی.
تاریخچهی تراکتورها به اوکراینی پیش از این هم در فهرستهای جالبی از بوکر قرار گرفته بود: ۱۰تا از دربوداغانترین خانوادههایی که در رمانهای نامزد بوکر به تصویر کشیده شدهاند و ۱۰ تا از بهترین کتابهای نامزد بوکر برای جمعخوانی و بوککلاب.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
جایزهی بوکر در یکی از آخرین فهرستهای خود، سراغ 11 تا از خندهدارترین رمانهایی رفته که در ادوار مختلف نامزد این جایزه شدهاند. در این فهرست نام تاریخچهی تراکتورها به اوکراینی نوشتهی مارینا لویْتْسکا نیز به چشم میخورد که با ترجمهی خاطره کردکریمی از نشر برج منتشر شده است.
مارینا لویْتْسکا با اولین رمانش دست به کاری غیرمنتظره زد: داستانی دربارهی مسائل تلخ و جدی نوشت که نه با سوگواری، بلکه با شوخطبعی گزنده روایت میشود.
طنز لویْتْسکا، از دل تضادها بیرون میآید: از تصادم نسلها، شوک فرهنگی مهاجرت و شکاف بین ایدئالهای سیاسی و زندگی واقعی.
تاریخچهی تراکتورها به اوکراینی پیش از این هم در فهرستهای جالبی از بوکر قرار گرفته بود: ۱۰تا از دربوداغانترین خانوادههایی که در رمانهای نامزد بوکر به تصویر کشیده شدهاند و ۱۰ تا از بهترین کتابهای نامزد بوکر برای جمعخوانی و بوککلاب.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤7💯2
#شر_در_اندیشهی_مدرن
«استعارهی جهان را خانهی خود دانستن قدیمی است. کانت فهرستی از چهار مدل خانهای که جهان از منظر سنتهای متفاوت برای ما فراهم می آورد ارائه داد: کلبهای محقر، زندان، دارالمجانین و مستراح. گزینههایی که کانت پیش مینهد جذاب نیستند، اما آن استعاره حتی در نبود تصاویر خوشایند از آن گیراست.
خانه حاکی از وضعیت عادی است؛ هر جایی که بر حسب اتفاق از آن شروع میکنید و میتوانید به آن بازگردید بدون اینکه لازم باشد به سؤالی پاسخ دهید.
خانه استعارهای است که چهبسا به نظر برسد با انتظارات حداقلی مطابقت دارد. دیگر در پی برجهایی که سر به آسمان میسایند نیستیم؛ از تلاش برای اثبات زندگیکردن در زنجیرهای از هستی که هر حلقهی آن گواهی است بر شکوه خداوند دست کشیدهایم. صرفاً میخواهیم با اطمینان خود را در جایی بیابیم که در آن بتوانیم راهمان را پیدا کنیم.
کانت و هگل بر این باور بودند که ما میخواهیم در جهان در خانهی خودمان باشیم. فروید این استعارهی بیخانمانی و آوارگی را برگرفت و گفت ما کودک و نابالغ بودهایم. ما بهواقع مشتاق رفتن به خانهایم؛ احتمالاً می خواهیم یکراست به خانه برویم، اما نمیتوانیم. بنابراین، این استعاره عمق و ژرفایی را که در آثار کانت داشت و شکوه رؤیاگونی را که رمانتیکها به آن داده بودند از دست داد. ما، چنان که هگل میگوید، دریانوردان ماجراجو در دریاهای طوفانی نیستیم، صرفاً کودکانی گم شدهایم که محافظتی را طلب میکنیم که هرگز بهواقع آن را احساس نکردهایم.
نبود چنین اطمینانی معیار امر مدرن است. دیگر شیئی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد. مفهوم خانه، بهرغم اعتدال ظاهریاش، قصدیتی بیش از حد را القا میکند که در جهانی افسونزداییشده پذیرفتنی نیست.»
-بخشهایی از کتاب شر در اندیشهی مدرن، نوشتهی سوزان نیمن و ترجمهی حسین نیکبخت
تلگرام برج | سایت | صفحهی اینستاگرام
«استعارهی جهان را خانهی خود دانستن قدیمی است. کانت فهرستی از چهار مدل خانهای که جهان از منظر سنتهای متفاوت برای ما فراهم می آورد ارائه داد: کلبهای محقر، زندان، دارالمجانین و مستراح. گزینههایی که کانت پیش مینهد جذاب نیستند، اما آن استعاره حتی در نبود تصاویر خوشایند از آن گیراست.
خانه حاکی از وضعیت عادی است؛ هر جایی که بر حسب اتفاق از آن شروع میکنید و میتوانید به آن بازگردید بدون اینکه لازم باشد به سؤالی پاسخ دهید.
خانه استعارهای است که چهبسا به نظر برسد با انتظارات حداقلی مطابقت دارد. دیگر در پی برجهایی که سر به آسمان میسایند نیستیم؛ از تلاش برای اثبات زندگیکردن در زنجیرهای از هستی که هر حلقهی آن گواهی است بر شکوه خداوند دست کشیدهایم. صرفاً میخواهیم با اطمینان خود را در جایی بیابیم که در آن بتوانیم راهمان را پیدا کنیم.
کانت و هگل بر این باور بودند که ما میخواهیم در جهان در خانهی خودمان باشیم. فروید این استعارهی بیخانمانی و آوارگی را برگرفت و گفت ما کودک و نابالغ بودهایم. ما بهواقع مشتاق رفتن به خانهایم؛ احتمالاً می خواهیم یکراست به خانه برویم، اما نمیتوانیم. بنابراین، این استعاره عمق و ژرفایی را که در آثار کانت داشت و شکوه رؤیاگونی را که رمانتیکها به آن داده بودند از دست داد. ما، چنان که هگل میگوید، دریانوردان ماجراجو در دریاهای طوفانی نیستیم، صرفاً کودکانی گم شدهایم که محافظتی را طلب میکنیم که هرگز بهواقع آن را احساس نکردهایم.
نبود چنین اطمینانی معیار امر مدرن است. دیگر شیئی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد. مفهوم خانه، بهرغم اعتدال ظاهریاش، قصدیتی بیش از حد را القا میکند که در جهانی افسونزداییشده پذیرفتنی نیست.»
-بخشهایی از کتاب شر در اندیشهی مدرن، نوشتهی سوزان نیمن و ترجمهی حسین نیکبخت
تلگرام برج | سایت | صفحهی اینستاگرام
❤5
«تمرکز بر آشویتس بینش اخلاقیمان را مخدوش کرده است. مانند افراد بهشدت نزدیکبین تنها میتوانیم اشیای بسیار بزرگ را ببینیم؛ چیزهای دیگر مبهم و تارند.
این امر به گمان من تصادفی نیست. بهواقع منافع ایالات متحده است که با برجستهساختن تصویری از شر که بی چون و چرا بدیهی است تأمین میشود. در سایهی آتش آشویتس آن اشکال شر ناشی از سیاستهای ایالات متحده در ایران، گواتمالا، کنگو و شیلی - اینها صرفاً چند نمونهایاند که در اولین دهههای پس از بمباران هیروشیما روی دادند- چنان تار و کمرنگ به نظر میرسند که تقریباً از نظر محو میشوند.
داستان آشویتس شاید به برآوردن نیازهای عمیق به دادباوری کمک کند، اما بیتردید به برآوردن نیازهای سیاسی کمک می کند. تمرکز بر جنایتی که خالی از ابهام اخلاقی است تصویری از شر مطلق به ما ارائه میدهد که هر نمونهی دیگری در مقایسه با آن بیاهمیت جلوه میکند. باعث میشود احساس کنیم میدانیم شر واقعی چیست و هر چیز دیگری صرفاً همچون بداقبالی به نظر میرسد. هر قدر بیشتر بر الگوهای سادهی شر متمرکز شویم آمادگی کمتری برای تشخیص الگوهای پیچیدهتر آن خواهیم داشت
به بیان روانکاوانه: تمرکز بر آشویتس شکلی از جایگزینی برای چیزهایی است که نمیخواهیم بدانیم.»
#سوزان_نیمن در مؤخرهای که بر ویراست جدید #شر_در_اندیشهی_مدرن نوشته است، میگوید چطور تمرکز بر #آشویتس جنایتهای دیگری همچون بمباران #هیروشیما و #ناکازاکی را به حاشیه رانده است. هرچند نیمن در اینجا بیشتر از هیروشیما صحبت میکند، گفتههای او را میتوان به حال و روز امروز جهان هم بسط داد.
#شر_در_اندیشه_مدرن؛ #تاریخ_فلسفه از چشماندازی متفاوت
نوشتهی #سوزان_نیمن
ترجمهی #حسین_نیکبخت
چاپ نخست/ جلد سخت/ ۵۱۲ صفحه
تلگرام برج | سایت | صفحهی اینستاگرام
این امر به گمان من تصادفی نیست. بهواقع منافع ایالات متحده است که با برجستهساختن تصویری از شر که بی چون و چرا بدیهی است تأمین میشود. در سایهی آتش آشویتس آن اشکال شر ناشی از سیاستهای ایالات متحده در ایران، گواتمالا، کنگو و شیلی - اینها صرفاً چند نمونهایاند که در اولین دهههای پس از بمباران هیروشیما روی دادند- چنان تار و کمرنگ به نظر میرسند که تقریباً از نظر محو میشوند.
داستان آشویتس شاید به برآوردن نیازهای عمیق به دادباوری کمک کند، اما بیتردید به برآوردن نیازهای سیاسی کمک می کند. تمرکز بر جنایتی که خالی از ابهام اخلاقی است تصویری از شر مطلق به ما ارائه میدهد که هر نمونهی دیگری در مقایسه با آن بیاهمیت جلوه میکند. باعث میشود احساس کنیم میدانیم شر واقعی چیست و هر چیز دیگری صرفاً همچون بداقبالی به نظر میرسد. هر قدر بیشتر بر الگوهای سادهی شر متمرکز شویم آمادگی کمتری برای تشخیص الگوهای پیچیدهتر آن خواهیم داشت
به بیان روانکاوانه: تمرکز بر آشویتس شکلی از جایگزینی برای چیزهایی است که نمیخواهیم بدانیم.»
#سوزان_نیمن در مؤخرهای که بر ویراست جدید #شر_در_اندیشهی_مدرن نوشته است، میگوید چطور تمرکز بر #آشویتس جنایتهای دیگری همچون بمباران #هیروشیما و #ناکازاکی را به حاشیه رانده است. هرچند نیمن در اینجا بیشتر از هیروشیما صحبت میکند، گفتههای او را میتوان به حال و روز امروز جهان هم بسط داد.
#شر_در_اندیشه_مدرن؛ #تاریخ_فلسفه از چشماندازی متفاوت
نوشتهی #سوزان_نیمن
ترجمهی #حسین_نیکبخت
چاپ نخست/ جلد سخت/ ۵۱۲ صفحه
تلگرام برج | سایت | صفحهی اینستاگرام
❤10👍2
بادبانکشیدن بهسوی ناشناختهها؛ دربارهی داستانهای دریانوردی و #ضیافت_سردیسها
دریا و آبهای آزاد همیشه برای انسانها برانگیزاننده بوده است و آنها را بهسوی خود میکشانده. دریا توأمان بستر شگفتی و تازگی است و خوف و ویرانی. از همینروست که سهم بهسزایی از داستانهایی که انسانها از دیرباز میگفتهاند دارد.
داستانهای دریانوردی به دو قسم از داستانها میتواند اشاره داشته باشد:
۱) داستانهایی که شرححال دریانوردانی است که برای بهدستآوردن چیزی به دل دنیای ناشناختهی دریاها میزنند.
۲) افسانههای رازآلود و ترسناکی که بین ملوانها و خدمههای کشتی و مسافران دهانبهدهان میچرخد.
ردپای نوع اول داستانهای دریانوردی در تاریخ ادبیات را میتوان تا اودیسهی هومر دنبال کرد. (البته که خود این اثر هم در ابتدا داستانی شفاهی بوده است.) اودیسئوس یکی از اولین شخصیتهایی است که در سفر رجعت خود به خانه گرفتار امواج متلاطم و ناشناختهی دریا میشود.
سپس شاعران رومانتیک انگلیسی، از جمله بایرون و کالریج، جانی تازه به این ژانر ادبی بخشیدند. بعد از آن داستانهای دریانوردی آنقدر اهمیت خود را حفظ کردند که دنیل دفو را بر آن داشت تا بهعنوان یکی از اولین رماننویسهای انگلیسی سراغ دریا برود و آثاری همچون رابینسون کروزو و مال فلاندرز را خلق کند.
نویسندههای متأخرتر همچون هرمان ملویل و جوزف کنراد هم در این ژانر ادبی طبعآزمایی کردهاند. برای این نویسندهها دریا تبدیل شده بود به استعارهای از جهان و بیتفاوتی و عدمقطعیت جانکاهش.
با وجود اینکه داستانهای دریانوردی مسیر طولانیای را طی کردهاند، اما همچنان ریشهی این داستانها به وحشت و شکوه دریا برمیگردد و قصههایی که در ذهن کشتیسواران میپروراند؛ دریای دمدمیمزاج جایی بود که دید محدودی داشت و صداها در آن گم میشد. علم هم هنوز پاسخی برای چیزهای ناشناختهای که دریانوردان با آن مواجه میشدند نداشت، دریانوردانی که مدتی طولانی را در انزوا و محیطی بسته باید سر میکردند. همهی اینها بستری مناسب برای خلق قصههای ترسناک خلق میکرد.
ادگار آلن پو و گاستون لورو، بهعنوان نویسندههای ادبی که علاقهای خاص به وقایع ماوراءالطبیعه داشتند، در چندی از داستانهای خود دنبالهروی این سنت شدند. آلن پو رمان داستان آرتور گوردون پیم اهل نانتوکت را نوشت و گاستون لورو هم چند داستان کوتاه نوشت که دربارهی دریانوردانی است که در اوقات فراغت دور هم جمع میشوند و هر یک ماجرای ترسناکی را که از سر گذرانده است تعریف میکند.
«ضیافت سردیسها» مجموعهای از این داستانهای گاستون لورو است. داستانهای کوتاه و مستقل تودرتو که شخصیتهای دریانورد مشترک در آنها دیده میشود. در این داستانها، دریانوردان از تجربهی خود در مواجهه با آدمخواران غریب، زنهای سربریده، مسافرخانههای عجیب و جلادان مخوف میگویند.
#ضیافت_سردیسها
نوشتهی #گاستون_لورو
ترجمهی #محمود_گودرزی
چاپ نخست/ شومیز جیبی/ ۱۹۰ صفحه
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
دریا و آبهای آزاد همیشه برای انسانها برانگیزاننده بوده است و آنها را بهسوی خود میکشانده. دریا توأمان بستر شگفتی و تازگی است و خوف و ویرانی. از همینروست که سهم بهسزایی از داستانهایی که انسانها از دیرباز میگفتهاند دارد.
داستانهای دریانوردی به دو قسم از داستانها میتواند اشاره داشته باشد:
۱) داستانهایی که شرححال دریانوردانی است که برای بهدستآوردن چیزی به دل دنیای ناشناختهی دریاها میزنند.
۲) افسانههای رازآلود و ترسناکی که بین ملوانها و خدمههای کشتی و مسافران دهانبهدهان میچرخد.
ردپای نوع اول داستانهای دریانوردی در تاریخ ادبیات را میتوان تا اودیسهی هومر دنبال کرد. (البته که خود این اثر هم در ابتدا داستانی شفاهی بوده است.) اودیسئوس یکی از اولین شخصیتهایی است که در سفر رجعت خود به خانه گرفتار امواج متلاطم و ناشناختهی دریا میشود.
سپس شاعران رومانتیک انگلیسی، از جمله بایرون و کالریج، جانی تازه به این ژانر ادبی بخشیدند. بعد از آن داستانهای دریانوردی آنقدر اهمیت خود را حفظ کردند که دنیل دفو را بر آن داشت تا بهعنوان یکی از اولین رماننویسهای انگلیسی سراغ دریا برود و آثاری همچون رابینسون کروزو و مال فلاندرز را خلق کند.
نویسندههای متأخرتر همچون هرمان ملویل و جوزف کنراد هم در این ژانر ادبی طبعآزمایی کردهاند. برای این نویسندهها دریا تبدیل شده بود به استعارهای از جهان و بیتفاوتی و عدمقطعیت جانکاهش.
با وجود اینکه داستانهای دریانوردی مسیر طولانیای را طی کردهاند، اما همچنان ریشهی این داستانها به وحشت و شکوه دریا برمیگردد و قصههایی که در ذهن کشتیسواران میپروراند؛ دریای دمدمیمزاج جایی بود که دید محدودی داشت و صداها در آن گم میشد. علم هم هنوز پاسخی برای چیزهای ناشناختهای که دریانوردان با آن مواجه میشدند نداشت، دریانوردانی که مدتی طولانی را در انزوا و محیطی بسته باید سر میکردند. همهی اینها بستری مناسب برای خلق قصههای ترسناک خلق میکرد.
ادگار آلن پو و گاستون لورو، بهعنوان نویسندههای ادبی که علاقهای خاص به وقایع ماوراءالطبیعه داشتند، در چندی از داستانهای خود دنبالهروی این سنت شدند. آلن پو رمان داستان آرتور گوردون پیم اهل نانتوکت را نوشت و گاستون لورو هم چند داستان کوتاه نوشت که دربارهی دریانوردانی است که در اوقات فراغت دور هم جمع میشوند و هر یک ماجرای ترسناکی را که از سر گذرانده است تعریف میکند.
«ضیافت سردیسها» مجموعهای از این داستانهای گاستون لورو است. داستانهای کوتاه و مستقل تودرتو که شخصیتهای دریانورد مشترک در آنها دیده میشود. در این داستانها، دریانوردان از تجربهی خود در مواجهه با آدمخواران غریب، زنهای سربریده، مسافرخانههای عجیب و جلادان مخوف میگویند.
#ضیافت_سردیسها
نوشتهی #گاستون_لورو
ترجمهی #محمود_گودرزی
چاپ نخست/ شومیز جیبی/ ۱۹۰ صفحه
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بهزودی
«خواهران بانر راوی تاریخ طولانی نادیدهگرفتهشدن است.»
#خواهران_بانر، نوشتهی #ادیت_وارتون، بهزودی از نشر برج.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
«خواهران بانر راوی تاریخ طولانی نادیدهگرفتهشدن است.»
#خواهران_بانر، نوشتهی #ادیت_وارتون، بهزودی از نشر برج.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آفتابگردانهای_کور، نوشتهی #آلبرتو_مندس، با رعایت قانون کپیرایت بهزودی از نشر برج.
تکههایی از تئاتر Manuscrito encontrado en el olvido برگرفته از کتاب آفتابگردانهای کور.
موسیقی: بازخوانی لالایی سویا، سرودهی لورکا، توسط کارمن لینارس.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
تکههایی از تئاتر Manuscrito encontrado en el olvido برگرفته از کتاب آفتابگردانهای کور.
موسیقی: بازخوانی لالایی سویا، سرودهی لورکا، توسط کارمن لینارس.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱۳ اوت؛ روز جهانی #اهدای_عضو
#تعمیر_زندگان داستان قلبی است که از یک بدن به بدنی دیگر منتقل میشود؛ از بدن سیمون، موجسواری جوان، به بدن کلر، مترجم. دربارهی رودررویی با مرگ عزیزان، آنچه بر بازماندگان میگذرد و یک تصمیم مهم که آنها باید بگیرند.
#میلیس_دکرانگال، نویسندهی کتاب، برای نوشتن این کتاب علاوه بر خلاقیت ادبی از مستندات پزشکی هم بهره برده. از همین رو، رمان با دقت یک پزشک و زبان یک شاعر نوشته شده است.
#روز_جهانی_اهدای_عضو یادآور این است که با یک تصمیم میتوان جان چندین نفر را نجات داد. این روز فرصتی است برای آگاهیبخشی، شکستن باورهای نادرست و گسترش فرهنگ نوعدوستی.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
#تعمیر_زندگان داستان قلبی است که از یک بدن به بدنی دیگر منتقل میشود؛ از بدن سیمون، موجسواری جوان، به بدن کلر، مترجم. دربارهی رودررویی با مرگ عزیزان، آنچه بر بازماندگان میگذرد و یک تصمیم مهم که آنها باید بگیرند.
#میلیس_دکرانگال، نویسندهی کتاب، برای نوشتن این کتاب علاوه بر خلاقیت ادبی از مستندات پزشکی هم بهره برده. از همین رو، رمان با دقت یک پزشک و زبان یک شاعر نوشته شده است.
#روز_جهانی_اهدای_عضو یادآور این است که با یک تصمیم میتوان جان چندین نفر را نجات داد. این روز فرصتی است برای آگاهیبخشی، شکستن باورهای نادرست و گسترش فرهنگ نوعدوستی.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤8
#صنعالله_ابراهیم، نویسندهی مصری که در ایران با کتاب #کمیته شناخته میشود، بر اثر ذاتالریه در سن ۸۸ سالگی در قاهره درگذشت.
ابراهیم از پیشگامان رمان نو در ادبیات عرب و یکی از چهرههای تاثیرگذار آن است. کتابهای او مستندنگاری و داستانسرایی را به هم پیوند میزند. او مبارزات جهان عرب در دوران پس از استعمار، بهویژه در سرزمین مادریاش مصر، را به تصویر میکشید.
ابراهیم میان سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۴ بهعلت فعالیت در احزاب کمونیستی به زندان افتاد. نخستین رمان او، آن رایحه، توصیف وضعیت مردی است که تازه از زندان آزاد شده و میکوشد موقعیت خود را در محیط جدیدی که با آن بیگانه شده بازسازد. این رمان در زمان حکومت جمال عبدالناصر در مصر توقیف شد و نخستین بار در بیروت منتشر شد.
کمیته نیز نخستین بار در ۱۹۸۱ در بیروت منتشر شد و مانند دیگر نوشتههای ابراهیم، بحثهای فراوانی برانگیخت. این رمانِ کافکاوار دربارهی مکانیزم نظارت و سرکوب در حکومتهای خودکامه است. داستان مردی که اول صبح با رعایت همهی تشریفات لازم و پس از یک سال تمرین و آمادگی، در مقابل «کمیته» حاضر شده تا مسیر زندگیاش را کاملاً زیرورو کند.
@Borjbooks
ابراهیم از پیشگامان رمان نو در ادبیات عرب و یکی از چهرههای تاثیرگذار آن است. کتابهای او مستندنگاری و داستانسرایی را به هم پیوند میزند. او مبارزات جهان عرب در دوران پس از استعمار، بهویژه در سرزمین مادریاش مصر، را به تصویر میکشید.
ابراهیم میان سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۴ بهعلت فعالیت در احزاب کمونیستی به زندان افتاد. نخستین رمان او، آن رایحه، توصیف وضعیت مردی است که تازه از زندان آزاد شده و میکوشد موقعیت خود را در محیط جدیدی که با آن بیگانه شده بازسازد. این رمان در زمان حکومت جمال عبدالناصر در مصر توقیف شد و نخستین بار در بیروت منتشر شد.
کمیته نیز نخستین بار در ۱۹۸۱ در بیروت منتشر شد و مانند دیگر نوشتههای ابراهیم، بحثهای فراوانی برانگیخت. این رمانِ کافکاوار دربارهی مکانیزم نظارت و سرکوب در حکومتهای خودکامه است. داستان مردی که اول صبح با رعایت همهی تشریفات لازم و پس از یک سال تمرین و آمادگی، در مقابل «کمیته» حاضر شده تا مسیر زندگیاش را کاملاً زیرورو کند.
@Borjbooks
💔9❤2
حضور دستان خدا در زندگی بشر؛ آیرونی و تراژدی عاشورا
”پیغمبر از برادری میان عرب آغاز کرد و خود چون پدری مهربان و مقتدر بر ایشان رهبری کرد. او مسلمانان را چنان متحد و قدرتمند ساخت که در زمانی کوتاه بر امپراتوری ساسانیان و روم چیره شدند. این قدرت و انسجام، این فرمانبری و اطاعت، گشت و گشت و شرقوغرب عالم گرفت و سرانجام به کربلا رسید و علیه دودمان پیغمبر به کار گرفته شد. دودمان پیغمبر خودِ پیغمبر بودند و او میگفت: «حسین از من است و من از حسین.»
اینک حسین، که در باطن خلیفهی رسول بود و در ظاهر فردی از افراد مسلمین، در برابر یزید ایستاده است که در باطن خلیفهی پادشاهان بود و در ظاهر خلیفهی رسول. در این تقابل میان باطن و ظاهر، گویا که پیغمبر در مقابل پیغمبر ایستاده است و اینک این پیغمبر است که سر از تن پیغمبر جدا میکند.
آیرونی فقط تضاد نیست، بلکه نوعی تعقل است. البته تعقل معمولاً موضعی ایجابی دارد، میخواهد گزارهها را به اثبات برساند، اما موضع آیرونی سلبی است؛ میخواهد آنچه را به اثبات میرسد نفی کند. آیرونی را شاید بتوان وارونگی و تضاد میان ظاهر با واقعیت نامید، واقعیتی که در تراژدی از آن به سرنوشت یاد میشود و اگر بخواهیم از زبان الهیات سخن بگوییم میتوان گفت: آیرونی حضور دستان خدا در زندگی بشر است.
خدا در تراژدی تشخّص نمییابد، برخلاف متون مقدس که در آنها تشخص مییابد و مانند دیگر شخصیتهای داستان حاضر نیست، او در تراژدی نه دوستی دارد و نه دشمنی، او در تراژدی به صفت سرنوشت تجلی میکند و آیرونی اسمی است که بر کنش این صفت مینامیم.“
- بخشهایی از کتاب صید مرغ سنگخوار، نوشتهی امیر خداوردی
#صید_مرغ_سنگخوار؛ روایت و روایتشناسی تراژدی #عاشورا
نوشتهی #امیر_خداوردی
چاپ نخست/ رقعی جلد نرم/ ۲۱۶ صفحه
اطلاعات بیشتر و خرید «صید مرغ سنگخوار» از سایت برج
تلگرام برج | صفحه اینستاگرام
”پیغمبر از برادری میان عرب آغاز کرد و خود چون پدری مهربان و مقتدر بر ایشان رهبری کرد. او مسلمانان را چنان متحد و قدرتمند ساخت که در زمانی کوتاه بر امپراتوری ساسانیان و روم چیره شدند. این قدرت و انسجام، این فرمانبری و اطاعت، گشت و گشت و شرقوغرب عالم گرفت و سرانجام به کربلا رسید و علیه دودمان پیغمبر به کار گرفته شد. دودمان پیغمبر خودِ پیغمبر بودند و او میگفت: «حسین از من است و من از حسین.»
اینک حسین، که در باطن خلیفهی رسول بود و در ظاهر فردی از افراد مسلمین، در برابر یزید ایستاده است که در باطن خلیفهی پادشاهان بود و در ظاهر خلیفهی رسول. در این تقابل میان باطن و ظاهر، گویا که پیغمبر در مقابل پیغمبر ایستاده است و اینک این پیغمبر است که سر از تن پیغمبر جدا میکند.
آیرونی فقط تضاد نیست، بلکه نوعی تعقل است. البته تعقل معمولاً موضعی ایجابی دارد، میخواهد گزارهها را به اثبات برساند، اما موضع آیرونی سلبی است؛ میخواهد آنچه را به اثبات میرسد نفی کند. آیرونی را شاید بتوان وارونگی و تضاد میان ظاهر با واقعیت نامید، واقعیتی که در تراژدی از آن به سرنوشت یاد میشود و اگر بخواهیم از زبان الهیات سخن بگوییم میتوان گفت: آیرونی حضور دستان خدا در زندگی بشر است.
خدا در تراژدی تشخّص نمییابد، برخلاف متون مقدس که در آنها تشخص مییابد و مانند دیگر شخصیتهای داستان حاضر نیست، او در تراژدی نه دوستی دارد و نه دشمنی، او در تراژدی به صفت سرنوشت تجلی میکند و آیرونی اسمی است که بر کنش این صفت مینامیم.“
- بخشهایی از کتاب صید مرغ سنگخوار، نوشتهی امیر خداوردی
#صید_مرغ_سنگخوار؛ روایت و روایتشناسی تراژدی #عاشورا
نوشتهی #امیر_خداوردی
چاپ نخست/ رقعی جلد نرم/ ۲۱۶ صفحه
اطلاعات بیشتر و خرید «صید مرغ سنگخوار» از سایت برج
تلگرام برج | صفحه اینستاگرام
👍3❤2
🔸 همچون آفتابگردانهای کور سرگردانم؛ خوانش رمان آلبرتو مندس با دیدگاههای دریدا و ییتس
یک سروان، یک شاعر، یک معلم ویولنسل، یک برادر مذهبی؛ اینها تنها تعدادی از شخصیتهای «آفتابگردانهای کور» هستند. شخصیتهایی متفاوت از جناحهای سیاسی مختلف در دوران جنگ داخلی اسپانیا، که همگی یک وجه مشترک دارند: انسانهایی هستند بدون مرکز و خارج از مدار، آفتابگردانهایی بدون خورشید.
مرکز در فلسفهی دریدا به اصل ثابت، مرجع اصلی و نقطهی ثقل یک نظام یا ساختار اشاره دارد که معنا از آن نشأت میگیرد. این نظام یا ساختار میتواند تفکر، زبان، متن، جهان و جهانبینی باشد.
دریدا میگوید در جهان مدرن ساختارها مرکز خود را از دست دادهاند. مرکز دیگر نمیتواند وجود داشته باشد و شاید هیچگاه هم وجود نداشته است. دیگر نمیتوان یک مرکز ثابت، مطلق و تغییرناپذیر برای معنا یا حقیقت در نظر گرفت.
حکایت شخصیتهای «آفتابگردانهای کور» همین است. آنها از مرکز خود رانده شده و دور افتادهاند. پیوند بین دال و مدلول برای آنها شکسته شده. دیگر هیچ مرکزی ندارند تا معنا و حقیقت زندگی خود را از آن بگیرند؛ حالْ این مرکزْ جناح سیاسی باشد، مذهب باشد، زبان باشد یا عواطف انسانی.
جنگ همچون پتک بر زندگی آنها فرو آمده و همه چیز را در هم شکسته است. توحش و وحشتی که به چشم دیدهاند همهی معناهای سابق را باطل کرده و آنها جایی برای رجعت ندارند. «آفتابگردانهای کور» نام بامُسمّاییست برای نشاندادن سرگردانی شخصیتهای داستان.
در آثار ویلیام باتلر ییتس مرکز را به شکل دیگری میبینیم؛ او تاریخ را به چرخههایی تقسیم و هر چرخه را به قیفهایی مارپیچمانند ترسیم میکند؛ هر چه در چرخه جلو میرویم، این مارپیچها از مرکز خود دور میشوند و در پایان چرخه، اتصال خود به مرکز را بهکلی از دست میدهند: نظم و شکوفایی جهان از هم میپاشد و نیروی ناشناختهای قدم به جهان میگذارد تا دوباره نظم را به آن بازگرداند و مارپیچی جدید آغاز کند.
ییتس اما در شعر «ظهور ثانی» چرخش دیگری به این مفهوم میدهد. «ظهور ثانی» پایان یک چرخه و آشوب زمانه را به تصویر میکشد؛ «باز دیگر صدای بازبان را نمیشنود». اما بهجای مسیحی نجاتدهنده، «دیو درندهای خود را به بیتلحم میکشاند تا زاده شود».
ییتس این شعر را سال ۱۹۲۰ سرود؛ درست بعد جنگ جهانی اول که همه در انتظار صلحی فراگیر و نظمی جدید بودند. با این حال میشد صدای قدمهای جنگی دیگر، فراگیرتر و ویرانگرتر را شنید. ییتس در «ظهور ثانی» از صدای این قدمها میگوید. «آفتابگردانهای کور» روایت سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۲ است؛ زمانی که دیگر دیو زاده شده است.
«آفتابگردانهای کور» چهار داستان کوتاه است از آدمهایی که در چنگال این دیو، دور از هر مرکز و عاری از هر معنایی، گرفتار شدهاند. چهار داستان درهمتنیده که در کنار هم معنای کتاب را کامل میکنند: هیچکس در این زمانه پیروز نیست، همه شکست خوردهاند.
#آفتابگردانهای_کور تنها اثر داستانی #آلبرتو_مندس قبل از مرگش بر اثر سرطان است. این کتاب با ترجمهی #آرمان_امین و همچون تمامی کتابهای نشر برج با رعایت کامل قوانین #کپیرایت هفتهی آینده منتشر خواهد شد.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
یک سروان، یک شاعر، یک معلم ویولنسل، یک برادر مذهبی؛ اینها تنها تعدادی از شخصیتهای «آفتابگردانهای کور» هستند. شخصیتهایی متفاوت از جناحهای سیاسی مختلف در دوران جنگ داخلی اسپانیا، که همگی یک وجه مشترک دارند: انسانهایی هستند بدون مرکز و خارج از مدار، آفتابگردانهایی بدون خورشید.
مرکز در فلسفهی دریدا به اصل ثابت، مرجع اصلی و نقطهی ثقل یک نظام یا ساختار اشاره دارد که معنا از آن نشأت میگیرد. این نظام یا ساختار میتواند تفکر، زبان، متن، جهان و جهانبینی باشد.
دریدا میگوید در جهان مدرن ساختارها مرکز خود را از دست دادهاند. مرکز دیگر نمیتواند وجود داشته باشد و شاید هیچگاه هم وجود نداشته است. دیگر نمیتوان یک مرکز ثابت، مطلق و تغییرناپذیر برای معنا یا حقیقت در نظر گرفت.
حکایت شخصیتهای «آفتابگردانهای کور» همین است. آنها از مرکز خود رانده شده و دور افتادهاند. پیوند بین دال و مدلول برای آنها شکسته شده. دیگر هیچ مرکزی ندارند تا معنا و حقیقت زندگی خود را از آن بگیرند؛ حالْ این مرکزْ جناح سیاسی باشد، مذهب باشد، زبان باشد یا عواطف انسانی.
جنگ همچون پتک بر زندگی آنها فرو آمده و همه چیز را در هم شکسته است. توحش و وحشتی که به چشم دیدهاند همهی معناهای سابق را باطل کرده و آنها جایی برای رجعت ندارند. «آفتابگردانهای کور» نام بامُسمّاییست برای نشاندادن سرگردانی شخصیتهای داستان.
در آثار ویلیام باتلر ییتس مرکز را به شکل دیگری میبینیم؛ او تاریخ را به چرخههایی تقسیم و هر چرخه را به قیفهایی مارپیچمانند ترسیم میکند؛ هر چه در چرخه جلو میرویم، این مارپیچها از مرکز خود دور میشوند و در پایان چرخه، اتصال خود به مرکز را بهکلی از دست میدهند: نظم و شکوفایی جهان از هم میپاشد و نیروی ناشناختهای قدم به جهان میگذارد تا دوباره نظم را به آن بازگرداند و مارپیچی جدید آغاز کند.
ییتس اما در شعر «ظهور ثانی» چرخش دیگری به این مفهوم میدهد. «ظهور ثانی» پایان یک چرخه و آشوب زمانه را به تصویر میکشد؛ «باز دیگر صدای بازبان را نمیشنود». اما بهجای مسیحی نجاتدهنده، «دیو درندهای خود را به بیتلحم میکشاند تا زاده شود».
ییتس این شعر را سال ۱۹۲۰ سرود؛ درست بعد جنگ جهانی اول که همه در انتظار صلحی فراگیر و نظمی جدید بودند. با این حال میشد صدای قدمهای جنگی دیگر، فراگیرتر و ویرانگرتر را شنید. ییتس در «ظهور ثانی» از صدای این قدمها میگوید. «آفتابگردانهای کور» روایت سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۲ است؛ زمانی که دیگر دیو زاده شده است.
«آفتابگردانهای کور» چهار داستان کوتاه است از آدمهایی که در چنگال این دیو، دور از هر مرکز و عاری از هر معنایی، گرفتار شدهاند. چهار داستان درهمتنیده که در کنار هم معنای کتاب را کامل میکنند: هیچکس در این زمانه پیروز نیست، همه شکست خوردهاند.
#آفتابگردانهای_کور تنها اثر داستانی #آلبرتو_مندس قبل از مرگش بر اثر سرطان است. این کتاب با ترجمهی #آرمان_امین و همچون تمامی کتابهای نشر برج با رعایت کامل قوانین #کپیرایت هفتهی آینده منتشر خواهد شد.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤9👍2
نشر برج با همکاری شهر کتاب مرکزی برگزار میکند:
مرزها و وطنهای ناخواسته؛ جلسهی گفتوگو پیرامون مسئلهی افغانستان و افغانستانیهای مهاجر، با نگاهی به کتاب کابل ۱۴۰۰
میهمانان:
تقی اخلاقی (نویسنده)
آرمان امیری (نویسنده و منتقد)
با حضور برخط: حمیرا قادری (نویسنده)
زمان: چهارشنبه، ۲۹ مرداد، ساعت ۱۷ الی ۱۹
مکان: شهر کتاب مرکزی؛ خیابان شریعتی، بالاتر از مطهری، نبش کوچه کلاته
حضور برای عموم آزاد است. منتظر حضور شما عزیزان هستیم.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
مرزها و وطنهای ناخواسته؛ جلسهی گفتوگو پیرامون مسئلهی افغانستان و افغانستانیهای مهاجر، با نگاهی به کتاب کابل ۱۴۰۰
میهمانان:
تقی اخلاقی (نویسنده)
آرمان امیری (نویسنده و منتقد)
با حضور برخط: حمیرا قادری (نویسنده)
زمان: چهارشنبه، ۲۹ مرداد، ساعت ۱۷ الی ۱۹
مکان: شهر کتاب مرکزی؛ خیابان شریعتی، بالاتر از مطهری، نبش کوچه کلاته
حضور برای عموم آزاد است. منتظر حضور شما عزیزان هستیم.
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤7
#منتشر_شد
این کتاب بازگشتی است به داستانهای واقعی روزهای پس از جنگ، داستانهایی که درِگوشی روایت شدند و راویانشان قصد قصهگویی نداشتند، بلکه میخواستند از دوستانشان بگویند، از خویشان ناپدیدشدهشان، از فقدانهای جبرانناپذیر. این داستانها حکایتهایی از دوران سکوتاند، زمانهای که همه میترسیدند مبادا دیگران بفهمند که آنها هم میدانند. چهار روایتِ بهظرافت درهمتنیده، با زبانی مشترک و سبکهایی متفاوت، که درنهایت یک تصویر را میسازند: شکست.
همهی آنچه در این کتاب روایت میشود حقیقت است، اما هیچ قطعیتی در کار نیست، زیرا که یقین نیازمند پذیرش است و پذیرش نیازمند آمار و ارقام. وحشت چنان بر همهچیز سایه افکنده بود که درنهایت تمام ترسها، رنجها و مصیبتها تنها در یک چیز مشترک بودند: مردگان. اما مردگانِ دوران پس از جنگ فقط در ارقام رسمی خلاصه شدهاند، هرچند اکنون زمان آن فرارسیده است که به یاد بیاوریم: ما میدانیم.
#آفتابگردانهای_کور
نوشتهی #آلبرتو_مندس
ترجمهی #آرمان_امین
چاپ نخست/ جیبی جلد نرم/ ۲۰۸ صفحه
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
این کتاب بازگشتی است به داستانهای واقعی روزهای پس از جنگ، داستانهایی که درِگوشی روایت شدند و راویانشان قصد قصهگویی نداشتند، بلکه میخواستند از دوستانشان بگویند، از خویشان ناپدیدشدهشان، از فقدانهای جبرانناپذیر. این داستانها حکایتهایی از دوران سکوتاند، زمانهای که همه میترسیدند مبادا دیگران بفهمند که آنها هم میدانند. چهار روایتِ بهظرافت درهمتنیده، با زبانی مشترک و سبکهایی متفاوت، که درنهایت یک تصویر را میسازند: شکست.
همهی آنچه در این کتاب روایت میشود حقیقت است، اما هیچ قطعیتی در کار نیست، زیرا که یقین نیازمند پذیرش است و پذیرش نیازمند آمار و ارقام. وحشت چنان بر همهچیز سایه افکنده بود که درنهایت تمام ترسها، رنجها و مصیبتها تنها در یک چیز مشترک بودند: مردگان. اما مردگانِ دوران پس از جنگ فقط در ارقام رسمی خلاصه شدهاند، هرچند اکنون زمان آن فرارسیده است که به یاد بیاوریم: ما میدانیم.
#آفتابگردانهای_کور
نوشتهی #آلبرتو_مندس
ترجمهی #آرمان_امین
چاپ نخست/ جیبی جلد نرم/ ۲۰۸ صفحه
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤4👍1
نشر برج
#منتشر_شد این کتاب بازگشتی است به داستانهای واقعی روزهای پس از جنگ، داستانهایی که درِگوشی روایت شدند و راویانشان قصد قصهگویی نداشتند، بلکه میخواستند از دوستانشان بگویند، از خویشان ناپدیدشدهشان، از فقدانهای جبرانناپذیر. این داستانها حکایتهایی از…
چند_صفحه_آغازین_آفتابگردانهای_کور.pdf
781.9 KB
✍️ صفحات آغازین از کتاب «آفتابگردانهای کور» را میتوانید از فایل پیوست بخوانید.
#آفتابگردانهای_کور
نوشتهی #آلبرتو_مندس
ترجمهی #آرمان_امین
چاپ نخست/ جیبی جلد نرم/ ۲۰۸ صفحه
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
#آفتابگردانهای_کور
نوشتهی #آلبرتو_مندس
ترجمهی #آرمان_امین
چاپ نخست/ جیبی جلد نرم/ ۲۰۸ صفحه
تلگرام برج | سایت فروش | صفحه اینستاگرام
❤5