Telegram Group Search
سلطان بلافصل تمام فصل‌های عالم!
آقای امام حسین!
چگونه می‌شود در طول ضیافت عظیمی که پهن کرده‌اید،
برای فریم به فریم این کارناوال باشکوه، گریه نکرد و متلاطم نشد،
که هر لحظه‌اش اعجازی حیرت‌آور است و شما تنها پادشاهی هستید که
می‌توانید بیش از ۲۰ روز برای بیش از ۲۰ میلیون نفر، سفره شبانه روزی پهن کنید،
آن‌قدر که تمام نشود و ارزاقش بیش از اطعمه و اشربه‌ای باشد
که چشم دنیابین من و ما می‌بیند...!
#درخواست_حمد

یک مادر عزیز به دلیل یک درد ناشناخته
دارد رنج‌ زیادی را تحمل می‌کند
و متاسفانه از پزشکان هم کاری ساخته نیست،
منت بگذارید و هرکسی که این پیام را می‌بیند
به نیت شفای ایشان
۷ حمد بخواند

بیماری و ناآرامی از شما و عزیزان‌تان
دور باد ...🌱

ف. حاجی وثوق
#روایت_یک

والله که شهادت می‌دهم
منحنی خدمت‌رسانی مردم عراق
در این دوروز آخر
دارد به نقطه اوج می‌رسد
و نزدیک است که خودشان را برای
زائر #حسین
هلاک کنند!!!...

@ghalamzann
#روایت_دو

اصلا مشایه‌های چندصدکیلومتری
از شهرهای مختلف منتهی به کربلا
و آن همه موکب‌‌های به هم چسبیده‌ی میزبانی عراقی‌ها را فراموش کن،
دوسه روز مانده به اربعین، بیا کربلا!
و ببین که همه‌ی مردم شهر
شبانه روز در خیابان
هرچه دارند سرِ دست گرفته‌اند
و می‌خواهند به تو بدهند،
مگر تو که هستی؟!
هیییییییچ!
فقط پیوستی داری به نام #حسین ...

@ghalamzann
#روایت_سه

به آن‌ها که راهپیمایی اربعین را
صرفا یک مناسک مذهبی می‌دانند،
بگویید و اطلاع بدهید که
در هیچ مناسکی در دنیا،
این حجم از ظلم‌ستیزی و عدالت‌طلبی
نمود ندارد و فریاد نمی‌شود،
راهپیمایی اربعین
به‌ویژه در سال‌های اخیر
فریاد بلند #مقاومت است
و یک #حماسه تصویری‌ست
مراقب باشید کوچک روایتش نکنند!...

@ghalamzann
#روایت_چهار

پس از چندسال آمدن و دیدن و چشیدن،
شهادت می‌دهم
اینجا در سرزمین عراق
در راهپیمایی اربعین
#ناموس_ایرانی
ناموس عراقی است
و به‌غایت احترام می‌گذارند
و مراقبت می‌کنند
این را به دهان کسانی بکوبید
که خلاف این را می‌سازند
و منتشر می‌کنند ...

@ghalamzann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روایت_پنج

این‌که با همه‌ی توانت
میزبانی کنی و در خدمت باشی
حرف نیست، قصه نیست
تصویرش می‌شود این که می‌بینی
نوجوان و جوان و پیر عراقی
کارتن و مقوا دستش گرفته است
صف کشیده و زائر را باد می‌زند
و زائر عبور می‌کند و اشک می‌ریزد...

@ghalamzann
#روایت_شش
#معجزه‌ای_به_نام_حسین

ساعات پایانی سفر است و همه زیارت وداع را خوانده‌اند و عازم برگشتن هستند، راننده عراقی به خاطر مسافرانش، مداحی ایرانی پخش می‌کند:

«من ایران و تو عراقی...چه فراقی...چه فراقی...بگیر از دلم یه سراغی...چه فراقی چه فراقی...دوری و دوستی سرم نمیشه و هیچ کجا واسم حرم نمیشه و...از تو دورم باورم نمیشه و دارم می‌میرم...کربلا واسم ضروریه حسین...اربعین اوضاع چجوریه حسین...کار من امسال صبوریه حسین... دارم می‌میرم ...»

این روضه زبان‌حال کسانی‌ست که زیارت اربعین نصیب‌شان نشده است، اما حالا زائرانی که هنوز سفرشان به پایان نرسیده، دارند با این روضه گریه می‌کنند!

تو با این آدم‌ها چه کرده‌ای #حسین
که هنوز خستگی سفر اربعین از تن‌شان بیرون نرفته و سفر تمام نشده، اما دارند برای ساعات دیگری که اینجا را ندارند، آرام آرام اشک می‌ریزند
و حسرت می‌خورند...

@ghalamzann
#روایت_هفت

دستبندهای پرچم فلسطین را که دخترها برای اربعین درست کرده بودند، دور دست نوجوانان عراقی می‌بستم و از آن‌ها می‌پرسیدم که آیا آن را می‌شناسند ؟!
همه بدون استثناء با اطمینان سر تکان می‌دادند و با انگشت شست‌شان لایک می‌‌کردند و خیلی هیجان‌زده می‌شدند!

امسال حال و هوای #مقاومت و #حماسه در راهپیمایی اربعین به شکل عجیبی نمود داشت و خصوصا عراقی‌ها متأثر از این محتوا بودند و گفتمان #غزه و #فلسطین و #ظلم‌ستیزی
به تکرار و تعدد دیده می‌شد‌.

@ghalamzann
#شب_نوشت
#فرمود_غیر_این_باشد_ضرر_کرده‌اید

در یکی از رواق‌های صحن آزادی نشسته‌ام، خادمه‌ها می‌آیند و بلندمان می‌کنند که جارو بزنند. زن کنارم نشسته و خانواده‌اش را
رتق و فتق می‌کند( با حوصله زیاد و لب خندان و محبتی که بارشش وضوح دارد)
وقتی قرار است بلند شویم با خنده و شوخی به خادمه‌‌ها می‌گوید هر شب هرجای حرم نشستیم آمدید و جارو زدید و خادمه‌ها هم می‌خندند و می‌گویند خب باید مرتب جارو شود تا تمیز بماند.

جارو که تمام می‌شود، دوباره می‌نشینیم،
دلم درگیر آن «هر شب آمدن» است! می‌پرسم زائر هستید؟ می‌گوید مجاوریم، می‌پرسم گفتید هرشب می‌آیید، فکر کردم زائرید، می‌خندد و می‌گوید چهل سال است مشهدیم و هر شب که مشهد بودیم، حرم آمدیم!... قلبم منقبض می‌شود، می‌پرسم نزدیک هستید؟! می‌خندد و می‌گوید متاسفانه نه، اما روتین زندگی ما شده حتی در کرونا
تا جلوی در می‌آمدیم ولو به یک‌ امین‌الله خواندن
و برمی‌گشتیم.‌..

ولو به یک امین‌الله خواندن!!... او مگر در زیارت چه کار دیگری می‌کند؟!... تمام قلبم پر از حسرت می‌شود پر از گرفتگی پر از غصه... بلند که می‌شوم می‌گویم التماس دعا... با همان روی خوش و لبخند می‌گوید التماس دعای فرج... گویی این فاصله حتی میان درخواست‌هایمان فریاد می‌کند!!...

ف. حاجی وثوق

@ghalamzann
2025/08/20 13:59:56
Back to Top
HTML Embed Code: