Telegram Group Search
نظام جمهوری اسلامی همیشه و هر زمان صحبت از تهاجم فرهنگی غرب مےکند و بدنبال مقاومت در برابر این تهاجم ، جهت حفظ فرهنگ موجود است.

من که نمیدانم این فرهنگ غرب چیست و چگونه تهاجم مےکند.

اما مطمئن هستم هیچ فرهنگی منحط تر و عقب افتاده تر از فرهنگ عرب و اسلام نیست که به سرزمین ما حمله نمود و حکومت فعلی متولی حفظ اوست.

به کشورهای جهان نگاه کنید. هیچ کدامشان از نظر فرهنگی از کشورهای اسلامی بدبخت تر و بیچاره تر نیستند.

نتیجه اینکه حکومت فعلی متولی مقاومت و حفظ فرهنگ بیچاره کننده اسلامی - عربی ای است که بر کشور ما حاکم است.

ایمان سلیمانی امیری

@imansoleymaniamiri
مهمترین جنبشی که زنان ما باید براه بیاندازند و از آن سرسختانه حمایت کنند جنبش علیه مذهب است.

در کدام کتاب مردسالار به اندازه اسلام به زنان توهین شده است؟

کم نیستند واژگانی مثل ناقص العقل ، سفیه ، عورت ، شر ، شیطان و قس علی هذا که اسلام به زنان مرحمت فرموده است.

ایمان سلیمانی امیری

@imansoleymaniamiri
Forwarded from قوانین
از مطالب سایت مرتد دیدن کنید 👇👇👇
www.mortad.org
جنبش خردگرایان pinned «از مطالب سایت مرتد دیدن کنید 👇👇👇 www.mortad.org»
بررسی تطبیقی اعلامیه جهانی حقوق بشر(۱۹۹۴) و اعلامیه اسلامی حقوق بشر(۱۹۹۰)- قسمت چهارم



همانند آنچه نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل عنوان نمود ، و احکام اسلام را ارجح بر مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر دانست ، در مقدمه اعلامیه حقوق بشر اسلامی نیز تبلور یافته و تدوین شده است.

🔸در مقدمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر آمده ( پس هیچ احدی به طور اصولی حق متوقف کردن کلی یا جزیی یا زیر پا نهادن یا چشم پوشی کردن از احکام الهی ، تکلیفی که خداوند از راه کتابهای خود نازل نموده و خاتم پیامبرانش را فرستاده و به وسیله او پایان و اختتامی برای رسالت آسمانی بعمل آورده است ، ندارد)

🔻بدین ترتیب ملاحظه مےشود کشورهای اسلامی در اجلاس قاهره ، دین را که در اعلامیه جهانی حقوق بشر سبب تمایز ، برتری و منشاء حق ندانسته بود را دوباره برکشیدن و مفاد اعلامیه را منطبق با آن نمودند. حال باید دید در تطبیق میان مواد و مفاد اعلامیه ها چه اتفاقی رخ مےدهد.

🔸ماده دوم اعلامیه حقوق بشر اسلامی آورده ( زندگی موهبتی است الهی و حقی است که برای هر انسانی تضمین شده است ؛ و بر همه افراد و جوامع و حکومت ها واجب است که از این حق حمایت نموده و در مقابل هر تجاوزی علیه آن ایستادگی کنند ؛ و جایز نیست کشتن هیچ کس« بدون مجوز شرعی»)
🔻آوردن قید « مجوز شرعی» ، مسئله را بسیار بغرنج مےکند؛ زیرا موارد متعددی در شرع اسلام وجود دارد که مجوز قتل افراد را صادر مےکند ، حال آنکه این حقوق در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده اند. بعنوان نمونه به موارد ذیل دقت مےکنیم.

🔹ماده هجدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر مےگوید ( هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه ، وجدان و دین بهره مند شود ؛ و این حق مستلزم آزادی «تغییر دین یا اعتقاد» و همچنین «آزادی اظهار دین یا اعتقاد» در قالب آموزش دینی ، عبادات و اجرای آئین ها و مراسم دینی ، به تنهایی یا بصورت جمعی ، به طور خصوصی یا عمومی است)؛
و ماده نوزده همین اعلامیه آورده ( هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد، و در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار ، به تمام وسایل ممکن ، بدون ملاحظات مرزی ، آزاد باشد)

🔸اما در اعلامیه حقوق بشر اسلامی با مواردی روبرو مےشویم که چنین حقی را از بشر سلب نموده است. ماده ده اعلامیه اسلامی حقوق بشر مےگوید( اسلام دین فطرت است و به کار گرفتن هر گونه اکراه نسبت به انسان یا بهره برداری از فقر و جهل انسان جهت تغییر این دین به دین دیگر ، یا به الحاد ، جایز نمےباشد)
🔻در واقع معیارهایی که مشخص شده اند میزان مشخصی ندارند و مفهوم اکراه ، فقر یا جهل انسان مشخص نیستند و در واقع باید به شرع رجوع کرد که در آن هم موارد مشخصی وجود ندارد که در آینده خواهیم آورد. در واقع بنظر مےرسد هر تغییر دینی و بهر نحو از اسلام به دین دیگر را مےتوان تفسیر به اکراه ، و جهل و فقر کرد و مانع آزادی عقیده شد. با توجه به اینکه مواد ۲۴ و ۲۵ همین اعلامیه شریعت اسلام را تنها مرجع برای تفسیر یا توضیح هر ماده از مواد اعلامیه دانسته ، از آیات و روایات هم شواهدی خواهیم آورد که هیچ قیدی توجیه گر ندارند.

🔸ماده بیست و دوم اعلامیه اسلامی حقوق بشر نیز در مورد آزادی بیان مےآورد ( الف- هر انسانی حق دارد نظر خود را به هر شکلی که مغایر با «اصول شرعی» نباشد ، آزادانه بیان کند.)
🔻در اینجا نیز مےبینیم آزادی بیان نیز محدود به قوانین شرعی شده است.

🔸 اما بر خلاف ماده هجده اعلامیه جهانی حقوق بشر که نه تنها آزادی عقیده و دین را به رسمیت شناخته ، بلکه اجرای آداب و مناسک و عبادات را نیز بشکل عمومی و اختصاصی مجاز دانسته ، و حتی تبلیغات هر عقیده را مےپسندد؛ اعلامیه اسلامی حقوق بشر در بند ج ماده بیست و دو مےآورد( تبلیغات یک ضرورت حیاتی برای جامعه است و سوءاستفاده و سوء استعمال آن و حمله به مقدسات و کرامت انبیاء ، یا بکارگیری هر چیزی که منجر به اختلال در ارزشها یا متشتت شدن جامعه یا زیان یا متلاشی شدن اعتقاد شود ممنوع است.)
🔻با قید «هر چیزی که منجر به اختلال در ارزشها یا متشتت شدن جامعه یا زیان یا متلاشی شدن اعتقاد شود» ، مشخص مےشود که مےتوان جلوی هر نقد ، تبلیغ و اجرای عمومی مناسک را گرفت تا سبب تبلیغ دین دیگر و تمایل افراد به تفکرات دیگر نشود. کاری که دقیقا کشورهای اسلامی انجام مےدهند.

در ادامه نگاهی به آیات قرآن و روایات صادره خواهیم داشت تا بدانیم مجازات شرعی آزادی عقیده چیست؟ و آنگاه که در ماده دو اعلامیه حقوق بشر اسلامی قتل و کشتن افراد را با مجوز شرعی مجاز مےداند تا چه اندازه دامنگیر آزادی اعتقاد و بیان مےشود.

(ادامه دارد)

🖊ایمان سلیمانی امیری؛ مطالب پیشین و بیشتر در
@imansoleymaniamiri
بررسی تطبیقی اعلامیه جهانی حقوق بش(۱۹۴۸) و اعلامیه اسلامی حقوق بشر(۱۹۹۰)- قسمت چهارم



همانند آنچه نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل عنوان نمود ، و احکام اسلام را ارجح بر مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر دانست ، در مقدمه اعلامیه حقوق بشر اسلامی نیز تبلور یافته و تدوین شده است.

🔸در مقدمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر آمده ( پس هیچ احدی به طور اصولی حق متوقف کردن کلی یا جزیی یا زیر پا نهادن یا چشم پوشی کردن از احکام الهی ، تکلیفی که خداوند از راه کتابهای خود نازل نموده و خاتم پیامبرانش را فرستاده و به وسیله او پایان و اختتامی برای رسالت آسمانی بعمل آورده است ، ندارد)

🔻بدین ترتیب ملاحظه مےشود کشورهای اسلامی در اجلاس قاهره ، دین را که در اعلامیه جهانی حقوق بشر سبب تمایز ، برتری و منشاء حق ندانسته بود را دوباره برکشیدن و مفاد اعلامیه را منطبق با آن نمودند. حال باید دید در تطبیق میان مواد و مفاد اعلامیه ها چه اتفاقی رخ مےدهد.

🔸ماده دوم اعلامیه حقوق بشر اسلامی آورده ( زندگی موهبتی است الهی و حقی است که برای هر انسانی تضمین شده است ؛ و بر همه افراد و جوامع و حکومت ها واجب است که از این حق حمایت نموده و در مقابل هر تجاوزی علیه آن ایستادگی کنند ؛ و جایز نیست کشتن هیچ کس« بدون مجوز شرعی»)
🔻آوردن قید « مجوز شرعی» ، مسئله را بسیار بغرنج مےکند؛ زیرا موارد متعددی در شرع اسلام وجود دارد که مجوز قتل افراد را صادر مےکند ، حال آنکه این حقوق در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده اند. بعنوان نمونه به موارد ذیل دقت مےکنیم.

🔹ماده هجدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر مےگوید ( هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه ، وجدان و دین بهره مند شود ؛ و این حق مستلزم آزادی «تغییر دین یا اعتقاد» و همچنین «آزادی اظهار دین یا اعتقاد» در قالب آموزش دینی ، عبادات و اجرای آئین ها و مراسم دینی ، به تنهایی یا بصورت جمعی ، به طور خصوصی یا عمومی است)؛
و ماده نوزده همین اعلامیه آورده ( هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد، و در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار ، به تمام وسایل ممکن ، بدون ملاحظات مرزی ، آزاد باشد)

🔸اما در اعلامیه حقوق بشر اسلامی با مواردی روبرو مےشویم که چنین حقی را از بشر سلب نموده است. ماده ده اعلامیه اسلامی حقوق بشر مےگوید( اسلام دین فطرت است و به کار گرفتن هر گونه اکراه نسبت به انسان یا بهره برداری از فقر و جهل انسان جهت تغییر این دین به دین دیگر ، یا به الحاد ، جایز نمےباشد)
🔻در واقع معیارهایی که مشخص شده اند میزان مشخصی ندارند و مفهوم اکراه ، فقر یا جهل انسان مشخص نیستند و در واقع باید به شرع رجوع کرد که در آن هم موارد مشخصی وجود ندارد که در آینده خواهیم آورد. در واقع بنظر مےرسد هر تغییر دینی و بهر نحو از اسلام به دین دیگر را مےتوان تفسیر به اکراه ، و جهل و فقر کرد و مانع آزادی عقیده شد. با توجه به اینکه مواد ۲۴ و ۲۵ همین اعلامیه شریعت اسلام را تنها مرجع برای تفسیر یا توضیح هر ماده از مواد اعلامیه دانسته ، از آیات و روایات هم شواهدی خواهیم آورد که هیچ قیدی توجیه گر ندارند.

🔸ماده بیست و دوم اعلامیه اسلامی حقوق بشر نیز در مورد آزادی بیان مےآورد ( الف- هر انسانی حق دارد نظر خود را به هر شکلی که مغایر با «اصول شرعی» نباشد ، آزادانه بیان کند.)
🔻در اینجا نیز مےبینیم آزادی بیان نیز محدود به قوانین شرعی شده است.

🔸 اما بر خلاف ماده هجده اعلامیه جهانی حقوق بشر که نه تنها آزادی عقیده و دین را به رسمیت شناخته ، بلکه اجرای آداب و مناسک و عبادات را نیز بشکل عمومی و اختصاصی مجاز دانسته ، و حتی تبلیغات هر عقیده را مےپسندد؛ اعلامیه اسلامی حقوق بشر در بند ج ماده بیست و دو مےآورد( تبلیغات یک ضرورت حیاتی برای جامعه است و سوءاستفاده و سوء استعمال آن و حمله به مقدسات و کرامت انبیاء ، یا بکارگیری هر چیزی که منجر به اختلال در ارزشها یا متشتت شدن جامعه یا زیان یا متلاشی شدن اعتقاد شود ممنوع است.)
🔻با قید «هر چیزی که منجر به اختلال در ارزشها یا متشتت شدن جامعه یا زیان یا متلاشی شدن اعتقاد شود» ، مشخص مےشود که مےتوان جلوی هر نقد ، تبلیغ و اجرای عمومی مناسک را گرفت تا سبب تبلیغ دین دیگر و تمایل افراد به تفکرات دیگر نشود. کاری که دقیقا کشورهای اسلامی انجام مےدهند.

در ادامه نگاهی به آیات قرآن و روایات صادره خواهیم داشت تا بدانیم مجازات شرعی آزادی عقیده چیست؟ و آنگاه که در ماده دو اعلامیه حقوق بشر اسلامی قتل و کشتن افراد را با مجوز شرعی مجاز مےداند تا چه اندازه دامنگیر آزادی اعتقاد و بیان مےشود.

(ادامه دارد)

🖊ایمان سلیمانی امیری؛ مطالب پیشین و بیشتر در
@imansoleymaniamiri
باید گریست زمانی که متوهمین دانایی ، برای حفظ اعتقادات خود مجبور مےشوند پیامبر اسلام را با افرادی مثل چنگیز و هیتلر مقایسه کنند تا اندکی از دل این مقایسه ، آبرویی حفظ شود. ابزار دیگری که این افراد بکار مےبرند محدود نمودن همین پیامبر در زمان گذشته و کوچه و پس کوچه های مدینه است. حال آنکه خودشان با تفکرات همان محمد در قرن حاضر زیست مےکنند. زمان ورود به توالت فرنگی ، ابتدا با پای چپ وارد مےشوند تا سنت نبوی حفظ شود، و هنگام تخلیه بر روی سنگ توالت فرنگی خانه شان تسبیح مےزنند تا اندک ثوابی هم ببرند و هنگام خروج از توالت به سبب خروج باد از معده و روده تجدید وضو مےکنند و اگر آب خانه شان را دولت قطع نموده باشد خاکی یافته ، به سر و صورت مےمالند تا اگر وضو از دست رفت ، تیمم بجا باشد.

سپس همین افراد بظاهر درس خوانده ی گرفتار در کوچه پس کوچه های مدینه ، حاضرند دختر صغیر خود را هم که شرع و قانون محمدی اجازه اش را داده و به عصر حاضر آمده ، به عقد شیخی محتضر درآورند.

این افراد که بسیاری از بدبختی مردم ما بواسطه جهل دانشنمای آنهاست ، سعی مینمایند همه چیز پیامبرشان را افشاء نکنند. چون نمےشود که اینطوری بشود. بهرحال ارتزاقی لازم است و دانشگاه اسلامی ای که باید حقوق ماهیانه ای واریز کند. در این میانه انگ و خطر ارتداد و کفر و مرگ هم کم نیست.

این افراد دوست دارند در هر حوزه ای اظهار نظر کنند بدون آنکه حداقل دو کتاب در آن زمینه خوانده باشند ؛ تا اگر سوالی و مصداقی مطالبه شد سر به پایین نیفکنند. نمےشود که اقوال و احوال پیامبر اسلام را سنت و قانون کنید ، اما در برابر نقدها ، او را محصور در گذشته و تابع آنزمان بدانید. دگر نکته اینکه چگونه و با چه معیاری حتی در آنزمان ، او را قابل دفاع دانسته اید؟ شواهد و مدارک تان کجاست؟

اجازه دهید راهنمایی تان کنم. من عمرو بن هشام مخزومی معروف به ابوالحکم را که پیامبر شما او را ابوجهل نامید برتر از محمد مےدانم که با آنهمه دانش و حکمت ادعای پیامبری و آوردن خبر از غیب نداشت؛ برای خود غارت اموال مردم را تشریع نکرد تا یک پنجم آن اموال غارتی را تصاحب کند؛ برای خود آیه ای نیاورد که بخواهد مجوز تمتع جنسی از زنانی را که بخواهند خود را به او ببخشند دست و پا کند. دستور ترور زنان شاعر و از دین برگشتگان را نداد. و بسیاری از امور دیگر. من اگر او را الگوی جامعه حجاز زمان محمد بدانم در اخلاق و انسانیت از شما ارجح ترم.

مےدانم و مےدانید که وقتی پای بحث و مباحثه باشد توان آوردن یک مصداق از ادعاهای خود را ندارید. این مطلب را در برابر بزرگانتان نیز آزموده ایم. به سبب رانت حکومتهای اسلامی است که مجالی برای اظهارنظر یافته اید. ما نیز همواره با همه محدودیت ها از روشنگری دست نکشیده ایم. این چنین است که بزرگان شما به کنجی خزیده اند و عرصه برای حرافان بی دانش باز شده و ادعای فضل و دانش مےکنند.

زبان حال شما به این گفته مےماند که

آنکس که اسب داشت غبارش فرو نشست؛
وای از گَرد سُم تازه خر خریده ها


🖊ایمان سلیمانی امیری
@imansoleymaniamiri
تمام قضاوت های ما در مورد پیامبر اسلام ، از کتب قرآن ، روایی ، تاریخی و تفسیری ای است که بزرگان جهان اسلام نوشته اند.

🔹من کتابی از ابوجهل ، ولید بن مغیره ، نضر بن حارث و ابولهب ها که اتفاقا اهل دانش و آگاهی هم بوده اند ندیده ام.

🔸همه آنچه به ما رسیده از سوی بزرگان اسلام و قرآن است. آری؛ ما محمد و اسلام اش را از طریق پیروانش شناخته ایم ، نه دشمنانش.

🔹اگر مطلبی مےنویسیم ، نقدی انجام مےدهیم ، همه برخاسته از رفرنس ها و مراجع مسلمین است. همان بزرگان تاریخنگار ، مفسرین و محدثین قهار جهان اسلام که مورد وثوق مسلمین امروزی هستند.

🔸سبب ناراحتی منتقدان ما چیست؟ مگر ما کتابی از خود جعل نموده ایم یا از مخالفین محمد مطلبی آورده ایم؟ اگر همراه با رفرنس ها و مراجع ، تحلیلهای خود را هم ارائه مےدهیم به چه سبب ناپسند شماست؟

🔹آنچه سبب ناراحتی این افراد مےشود این است که اشخاصی همچو من ، وارد حوزه ای شده است که مکنونات و پنهانکاری های این افراد را برملا مےکند.

🔸 ما طبق اسناد بزرگان اسلام احتجاج مےکنیم و مسلمانان مجبور مےشوند حتی بزرگان خود را نیز مورد تشکیک قرار دهند. این پیروزی کمی نیست.

🔹اگر روزی آخوندی بر سر منبر ، کلام و نوشته های ملاحسین واعظ کاشفی را به مثابه حقیقت مطلق به خورد خلق الله مےداد ، امروزه کار بجایی رسیده که کتابهای شیخ صدوق و کافی و صحیحین بخاری و مسلم را مورد تشکیک قرار مےدهند. دقت کنید؛ عنوان صدوق(راستگو) و صحیحین عناوینی بودند که روزگاری دارای اصالت بودند. این ما منتقدان بودیم که عناوین صدوق و صحیحین را از اصالت انداختیم.

🔸امروزه کار بجایی رسیده است که مسلمانان در استیصال ، کلام الله خودشان را نیز در غیر موضع بکار مےبرند تا آبروی الله را بخرند. این موفقیت ها کم نیست. هر چند هنوز هم هستند، کسانیکه با هزار لطایف الحیل بدنبال مرجع سازی اسلام ، قرآن و محمد برای زندگی مردم باشند ، اما شواهد نشان مےدهد رمقی از استدلال و تفکر صحیح در آنها نمانده است. زمانی مےتوان اصالت انسان را به صحنه آورد که اصالت داستان از زندگی اجتماعی ما رخت بربندد.


🖊 ایمان سلیمانی امیری

@imansoleymaniamiri
محمد بن عبدالله و الگوهای زمانه اش(قسمت اول)


🔸بسیاری از مسلمانان ، در هر مقام ، عنوان و سطح ، وقتی با انتقادات ، ایرادات و اشکالات بر پیامبر اسلام ، قرآن و احکام این دو مواجه مےشوند سعی مےنمایند از حربه ای استفاده کنند ، و آن حربه « کانتکست گرایی» ، «زمان مندی» و مولفه هایی این چنینی است.

🔹هدف این جماعت که برخی از آنها دانش آموختگان آکادمیک هم هستند این است که شبهات و ایرادات غیرقابل پاسخ را توجیه ، تفسیر و تاویل نمایند.

🔸در اینجا و بصورت خلاصه قصد دارم به ادعای کانتکست گرایی و زمانمندی این جماعت بپردازم؛ هر چند همین ادعا نیز خلاف خود قرآن و روایات پیامبر اسلام است ، که خود را حق مطلق ، فراتر از زمان و مکان دانسته ؛ الگوی حسنه امت هستند و از پس و پیش ابطالی بدانها راه نخواهد یافت. خوانندگان محترم مےتوانند به روایاتی همچون حدیث ثقلین ، حلال و حرام محمد تا ابد حلال و حرام است ، آیات بیست و یک سوره احزاب و چهل و دو سوره فصلت نگاهی بیاندازند. روایات و آیات متعدد دیگری نیز در تایید این ادعا وجود دارد. حال ما به همان مطلب زمانمندی و کانتکست گرایی همین مدعیان مےپردازیم تا با ذکر شواهدی مشخص شود پیامبر اسلام در ظرف زمان و مکان خود هم انسانی دارای خصایص الگویی و سرمشقی بوده است ، یا خیر.

🔹برای یک مقایسه ساده ، من یکی از منفورترین شخصیتهای جهان اسلام را انتخاب مےکنم که مسلمین او را بنام « ابوجهل» مےشناسند؛ مقایسه میان این دو شخصیت بشکل تیتر وار مےتواند نگاه ما را به ادعای این افراد که پیامبر اسلام را در عصر و مصر خود قابل دفاع مےدانند روشن تر کند.

🔻ابوجهل با نام اصلی « عمرو بن هشام مخزومی» از بزرگان بنی مخزوم بود و به سبب دانش زیاد و وجاهت بالایش او را « ابوالحکم» یعنی پدر حکمت و دانش مےشناختند. نکته اینکه پیامبر اسلام و مسلمین او را « ابوجهل » نامیدند. اولین مطلب این است که اسوه حسنه مسلمانان دشمن صاحب جاه و مقام خود را به کلمات و القاب سخیف متصف مےکند ؛ کاری که از ابوجهل سراغ نداریم.

🔻دومین مطلب این است که ابوجهل هیچگاه با آن همه وجاهت و دانش ادعای رسالت ، برگزیده بودن ، الگو بودن نکرد و برای خود حقوقی الهی در نظر نگرفت ، آنچه محمد در بسیاری از آیات قرآن برای خود قائل شد. در واقع این خود محمد بود که با ادعایی بزرگ خود را در مرعی و منظر نقد و بررسی قرار داد.

🔻در تاریخ عرب سراغ نداریم ابوجهل طایفه خود را جمع نماید و بعنوان جهاد دست به غارت کاروان و اموال مردم بزند. اتفاقا آنچه برميآید این است که این اشخاص دست به تجارت زده و از تجارت خود نیز بذل و بخششهای فراوانی به مردم کرده اند.

🔻در هیچ کجا نمےخوانیم ابوجهل با توجه به وجاهت و قدرت و دانش خود آیه ای همانند آیه پنجاه سوره احزاب بیاورد ، تا هر زمان زنی تمایل به تمتع جنسی با او را داشت بتواند خود را به او ببخشد ؛ و البته در انتهای آیه اینموارد را بیاورد که چنین کرده تا پیامبرش در مضیقه نباشد.

🔻در تاریخ به چشمانم نخورده است ابوجهل وارد خانه پسرخوانده یا حتی برده ی خود شود و از زن او خوشش بیاید و او را به عقد خود درآورد و آنرا خواست الهی بداند.

🔻کجایی تاریخ سراغ دارید ابوجهل طایفه بنی مخزوم را جمع کند و همانند پیامبر اسلام و پیروانش که در تاریخ و آیات قرآن مسطور است بر خدایان و اجداد دیگران دشنام دهد.

🔻هفتمین مورد این است که در کجای تاریخ زندگانی ابوجهل مےبینید ، او و بزرگان طایفه اش بنشینند ، دسته دسته مردان اسیر را بیاورند و گردن بزنند ، سپس کودکان و زنان مردم را به یمن و شام برای فروش ارسال کنند.

🔻در کجای زندگی ابوجهل آمده که افراد آزاد و مختار طایفه خود را به صرف جدایی از خدای مورد احترامش به جرم ارتداد محکوم به مرگ کنند. آنها بقدری بزرگوار هم بوده اند که اگر برده ای دین آنها را رها مےکرد با دریافت پول آزادش مےکردند ، نه همانند محمد که دستور قتل مرتدینی مثل عبدالله بن سعد بن ابی سرح را بدهد ، حتی اگر بر قفل کعبه آویزان باشد.

🔻در کجای زندگی ابوجهل سراغ دارید او زنی شاعره (همانند عصماء بنت مروان )را به صرف نقد از خدای دینش و او ، شبانه ترور نماید و بکشد؟

به این لیست بلند بالا در قسمتهای بعد مےپردازیم


🖊ایمان سلیمانی امیری ( مطالب بیشتر در کانال نویسنده به نشانی
@imansoleymaniamiri
«الله ، بدون روتوش» - ۳


یکی از بزرگترین ایرادات و اشکالاتی که به خدای مسلمانان (الله) مےتوان وارد کرد این است که این خدا در قرآن بارها تعهدات و وعده هایی داده ، ولی امر واقع نشان مےدهد که از اجرای آنها خودداری نموده است. از این نکته نباید غافل شد که همین خدا ، بارها اشاره نموده که وعده اش حتمی است و دگرگونی و خلافی در وعده اش محقق نمےشود. نکته اینکه گاهی این وعده ها مربوط به زمان پس از مرگ انسان است و جهانی دیگر ؛ برخی دیگر از تعهدات و وعده ها این جهانی هستند و باید در همین جهان واقع شوند. مشکل آنجاست که این خدا ، در تحقق تعهدات و وعده های اینجهانی خود ، خلف وعده کرده است. تعجب آور نیست که این خدایی که از تعهدات این جهانی اش تخلف مےکند ، از تعهدات آن جهانی اش نیز تخلف کند. بهر حال نگاهی به کلام الله خواهیم داشت تا الله را بدون روتوش مورد بررسی قرار دهیم.

🔸 محل وعده ی الله آیه ی ۶ سوره هود است ، آنجا که مےگوید ( وَ مَا دابَّة فی الارضِ الا عَلَی الله رِزقُهَا- و هیچ جنبنده ای در زمین نیست ، مگر رزق و روزی اش بر عهده خداست)

🔹در واقع الله تامین رزق و روزی همه جنبندگان اعم از انسانها و حیوانات را بعهده گرفته است؛ با توجه به اینکه همین الله ، جهان را خلق نموده است ، قدرتش مافوق همه موجودات است ، قضا و قدر در دستان اوست و اقرار دارد وعده هایش تخلفی نمےپذیرد باید پاسخ دهد ؛
🔻چرا جهان را طوری خلق نموده است که به سبب خشکسالی و قحطی ، بسیاری از حیوانات تلف شوند و از بی غذایی بمیرند؟
🔻چگونه قدرتی مےتواند سبب تعطیل شدن و عدم تحقق وعده خدا شود؟
🔻چگونه به سبب خشکسالی و قحطی و یا شرایط دیگر بسیاری از انسانها که اغلب از کودکان نیز هستند و حیوانات دیگر باید تلف شوند و الله در وعده اش خلاف کند؟

🔹 اگر عده ای معتقد برای تاویل و تفسیر و توجیه تخلف الله از وعده اش بگویند این بخاطر اعمال خود انسان است ؛ چندین ایراد بر آن مترتب است.

🔻اول اینکه در کجای آیه آمده وعده خدا مشروط به رفتار و قدرت انسان است؟
🔻دوما وعده خدا شامل حال کودکان هم شده است ، مرگ آنها بخاطر تخلف بزرگان از چه روست؟ حال آنکه همین الله مےگوید بار گناه کسی را شخص دیگر بدوش نخواهد کشید؟
🔻دگر نکته اینکه وعده خدا مربوط به کلیه جنبندگان است و این مورد حیوانات را نیز شامل مےشود. حال چگونه الله برای حیوانات رزق و روزی شان را نفرستاده و سبب مرگ آنها با توجه به تخلف از وعده خود شده؟

🔸فقط نگاهی به آمار نهادهای بین المللی نشان مےدهد تا چه اندازه انسان که اغلب آنان نیز کودکان هستند ، بخاطر قحطی و گرسنگی ، همه ساله مےمیرند. اگر آمار همه دوران بشری را در کنار آمار حیواناتی که به همین سبب مرده اند بیاندازیم برای الله هیچ توجیهی مقبول تر از این نیست که بعد از دادن وعده اش مرده باشد. این نوع وعده های سر خرمن ، حتی وارد محاورات روزمره معتقدین هم شده است بنحویکه مےگویند ( هر که دندان دهد نان دهد) ، اما بسیاری از حیوانات و کودکان دارای دندان را دیده ایم که از گرسنگی مرده اند.

🔹اگر عده ای معتقدند الله ، حاضر ، ناظر ، قادر و رحمان است ، اما چشم بر این خلف وعده مےبندند؛ باید متذکر شد ، ممکن است همین الله متخلف ، در وعده های آن جهانی اش به شما نیز خلف وعده کند. از ما گفتن بود. خواه پند گیرید ، خواه ملول شوید.


🖊ایمان سلیمانی امیری (مطالب بیشتر در کانال نویسنده به نشانی @imansoleymaniamiri (
محمد بن عبدالله و الگوهای زمانه اش ( قسمت دوم)


از دیگر مواردی که باید در مقایسه گفتاری و رفتاری میان محمد بن عبدالله و ابوجهل بدان اشاره کنیم موارد ذیل شایسته توجه اند.

🔻ابوجهل از اینکه او را بنام مادرش بخوانند هیچ کدورتی به خود راه نمےداد و بهمین جهت از اینکه ابن حنظله گفته شود ناراحت نمےشد و همانند محمد با آوردن آیه پنجم سوره احزاب و روایات مشابه برتری پدر بر مادر را با نامیدن کودکان فقط بنام پدرانشان نهادینه و قانونی نمےکرد.

🔻ابوجهل هیچگاه حکم نداد و نخواست زنان را ، آنگونه که محمد حکم داده در خانه محبوس نمایند و با آوردن آیات و روایات از آنان بخواهد عبادات خود را هم در خانه انجام دهند و در پایین ترین قسمت خانه ها جاگیر باشند.

🔻ابوجهل هیچگاه زدن زنان را کار الهی ندانست و همانند محمد برتری مردان بر زنان را خواست الله و تبدیل به قانون ابدی نکرد.

🔻ابوجهل هیچگاه با یهودیان ، مسیحیان و دیگر معتقدین ادیان جنگ نکرد و بر آنان بخاطر عدم پذیرش اسلام جزیه مقرر نکرد ، کاری که محمد در سوره توبه دستورش را داده است.

🔻ابوجهل با آنهمه دانایی و بزرگی اش میان قوم، روایتی نیاورد که ( خون و مال مردم بر من حلال است تا زمانی که شهادتین بگویند و نماز و زکات بدهند) ، کاری که محمد بن عبدالله چنین کرد.

🔻ابوجهل هیچگاه برخلاف قوانین عشیره و قبیله اش رفتار نکرد ، حال آنکه محمد با بخشیدن قاتلی بنام اسامه بن زید که نوه ی او محسوب مےشد نشان داد در مواقعی آیات قرآن را در مورد قصاص نادیده مےگیرد و خون محترمی را پایمال بی عدالتی قرار مےدهد.

🔻ابوجهل هیچگاه شهادت و گواهی دروغگویانی مثل خزیمه بن ثابت انصاری در معامله را بنفع خود و به ضرر یک اعرابی نمیپذیرفت و به دروغگویان لقب افتخارآمیز عطا نمیکرد.

🔻هفدهمین مورد اینکه ابوجهل هیچگاه برای منافع خود پیمان عشیره ای و قبیلگی خود را زیر پا ننهاد و با بیگانگان در شهر دیگر بر ضد مردم شهرش همپیمان نشد.

🔻هجدهمین مورد اینکه ابوجهل هیچگاه زمینهای مردم ترسیده از جنگ را تصاحب نمےکرد و تحت نام فئ ، سرمایه ای برای خود و خانواده اش قرار نداد.

🔻در کجای زندگی ابوجهل سراغ ميتوان داشت تا جنایتکاری مثل خالد بن ولید را که همه مردان بنی جزیمه را در حالی که مسلمان بودند کشت ، به لقب سیف الاسلام مفتخر کند؟ و در برابر این جنایت هولناک فقط دیه مقتولین را بدهد و از عمل خالد درگذرد.

(ادامه دارد)

🖊ایمان سلیمانی امیری
@imansoleymaniamiri
محمد بن عبدالله و الگوهای زمانه اش ( قسمت سوم)


🔻 در بیستمین مورد از تطبیق رفتار و گفتار محمد بن عبدالله با ابوجهل شایان ذکر است که ، ابوجهل هیچگاه بواسطه ی حرف برخی از نزدیکترین یاران و صحابه اش بر زنان خود ام العرب نام ننهاد تا سبب عدم ازدواج آنان پس از مرگ خود شود؛ ظلمی که پیامبر اسلام در حق زنان خود روا داشت و با جعل عنوان ام المومنین سبب شد بسیاری از آنان بین سی تا پنجاه سال پس از مرگ او مجبور به تنها زیستن شوند.

🔻بیست و یکمین مورد از تطبیق رفتاری و گفتاری میان محمد و ابوجهل در این است که اگر ابوجهل را قاتل یاسر و سمیه که از موالی و بردگان بنی مخزوم بودند معرفی مےنمایند ، پیامبر اسلام نیز افراد زیادی را مثل کنانه بن ربیع مورد شکنجه قرار داد و سپس گردن زد.

🔻 اگر گفته شده ابوجهل دستور ترور محمد را داده است که صحت و سقم آن مشخص نیست ، محمد دستور ترور بسیاری از مخالفین خود مثل کعب بن اشرف ، ابن ابی الحقیق ، ابوعفک و بسیاری دیگر را صادر و اجرا نموده است که مورد اجماع مورخین مسلمان است.

🔻ابوجهل با آن همه کیاست و درایت هیچگاه مقام زنان را پست ندانسته و برای آنان احکام ناقص العقل ، عورت ، شیطان و دیگر عناوینی اینچنینی صادر نمےنمود. این موضوع تا بدانجا مهم بوده است که حتی زنانی مثل ام الجلاس ، خاله ابوجهل آنقدر مورد احترام بوده اند که پیمان نامه ها را به او مےسپردند ، نه همانند محمد که طبق روایات و احادیث جامعه ای که زنان در آن صاحب قدرت و رهبری باشند را سبب بدبختی آن مردم بداند.

🔻ابوجهل هیچگاه برای زنان بنی مخزوم منع مسافرت را بشکل حکم و قوانین درنیاورد ، حال آنکه همین پیامبر اسلام مسافرت زنان را بدون شوهر و یا محرم خود منع نموده است.

🔻بیست و پنجمین مورد از تطبیق رفتاری محمد و ابوجهل برمےگردد به وضع قواعد و احکامی مثل مباهته که توسط پیامبر اسلام تدوین گردید و غرض این بوده است که اگر کسی از اسلام و او ایراد و انتقاد بکند مشمول بهتان و دشنام مسلمین واقع شود. کاری که بی نهایت غیراخلاقی و غیر انسانی است و از ابوجهل سراغ نداریم.



🔸ما فقط بیست و پنج مورد از تطبیق رفتاری پیامبر اسلام با ابوجهل را آوردیم تا دوستانی که مدعی کانتکست گرایی ، بستر گرایی ، زمانمندی و تاریخی بودن احکام ، رفتار و اقوال محمد بودند ، میان او و ابوجهل قضاوتی داشته باشند و بفرمایند کدام یک معیار بهتری برای الگو بودن هستند.

به این لیست بیش از بیست و پنج مورد دیگر را هم مےتوان افزود که سعی در خلاصه نمودن آن داشتیم.

🖊ایمان سلیمانی امیری
@imansoleymaniamiri
Forwarded from Deleted Account
🎙 فایل صوتی کارگاه آموزشی «شروط ضمن عقد ازدواج»

📍 کارگاه آموزشی «شروط ضمن عقد»، با حضور کارشناس حقوقی (هدی عمید) و کارشناس اجتماعی (نجمه واحدی)، چهارشنبه ۲ خرداد ۹۷ در سالن ارشاد دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی به همت انجمن علمی #مطالعات_زنان برگزار شد.

📍 فایل صوتی کارگاه از پیوست قابل دسترسی است👇🏾
www.group-telegram.com/atu_s_a/34

📍 تصاویر کارگاه در 👇🏾
www.group-telegram.com/engarenet/55

@pdvci
اللّه ؛ بدون روتوش (٥)



همه ساله ميلیاردها دلار صرف اعمال دینی ای می شود که اصالت آن پوچ، و فاقد مبنای عقلایی است. برای تعبدی نمودن این اعمال، نوعی داستان سرایی صورت گرفته است تا به زعم آن دارای مشروعیت عقلانی نیز بشود؛ اما آنچه در واقع امر مشاهده می شود، خلاف تمام آن داستانسرایی ها و مشروعیت سازی هاست. یکی از همین اعمال مسئله "حج" است که توانسته میلیاردها دلار پول مسلمانان را به کشور عربستان وارد کرده، و در پرتو جهل و بی خبری این جماعت (از زمان عرب پیشا اسلامی تا زمان مسلمانان حاضر) خاندانهایی را از ثروت زیاد بهره مند کند. در این متن بدنبال داستانهای ساخته شده پیرامون کعبه نیستیم ،که آن خود فرصت دیگری می طلبد؛ در اینجا فقط نگاهی به وعده ی الله خواهیم داشت و آنچه در واقع رخ داده است. در واقع در این نوشته نگاهی دگربار به یک " خُلف وعده الله" خواهيم انداخت.

🔻اللّه در آيات متعددي از جمله آيات (٩ آل عمران و ٣١ رعد) مي آورد (... انَّ اللّه لا يُخلفُ الميعاد - حقيقتاّ اللّه در وعده اش خلاف نميكند)

🔻در آيه ي (٩٦ آل عمران)، الله براي عبادت مسلمانان، خانه و محل عبادتي براي خود در نظر مي گیرد. او می گوید( در حقیقت، نخستين خانه اي كه براي [عبادت] مردم نهاده شده، همان است كه در مكه است و مبارك، و براي جهانيان مايه هدايت است)

🔻مشكل از جايي بوجود مي آيد كه الله در آيات متعدد ديگري، وعده و ادعايي را مطرح مي كند كه از تحقق آن عاجز است؛ آنهم وعده امان و امنیت و ایمنی است. الله در آیه (٩٧ آل عمران) اشاره می کند( در آن نشانه هایی روشن است[از جمله] مقام ابراهیم ، و هرکه در آن درآید در امان است؛ و برای خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است...)

الله در آیه بالا بصراحت می گوید( و من دخله کان آمناً- و هر کس داخل آن شود در امان است)

🔻الله وعده بالا را در آیه ١٢٥ بقره نیز تکرار می کند؛ ( و چون خانه کعبه را برای مردم محل اجتماع و "جای امنی " قرار دادیم،... )
در آیه بالا نیز الله اشاره می کند( و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و أمنا) و اشاره به امن قراردادن خانه اش برای حاجیان کرده است.

🔻الله، این وعده ی در امن و امان بودن را در آیه ی "سوم سوره تین" با ذکر قسم، و گستردن این امنیت به کل شهر تصریح مینماید. آیات اول تا سوم سوره تین بدین شرح هستند( سوگند به تین و زیتون؛ و طور سینا؛ و این شهر امن و امان) (و هذا البلد الامین)

بنابراین می بینیم الله خانه و شهر محل قرارداشتن این خانه را برای حاجیان و عبادت کنندگان امن قرار داده است. حتی داستان ."اصحاب فیل" نیز بنوعی تصریح دارد که این خانه توسط الله مورد حفاظت واقع می شود. با توجه به آیات فوق، نگاهی به وقایع تاریخی ای خواهیم داشت که نشان میدهد، الله در مواقعی نتوانسته مانع سیل، آتش سوزی و حتی حمله غارت گران به مکه و حاجیان آن شود. در واقع مشخص نیست الله ی وعده دهنده و محافظ مکه از دست اصحاب فیل( داستان آمده در قرآن)، در زمان وقوع این حوادث کجا بوده و چگونه علی رغم وعده اش خلاف نموده است؛ از همه بدتر اینکه کار باران و سیل را هم اگر کار خدا بدانیم این مشکل چند برابر خواهد شد. زیرا الله خود باران میفرستد، سیل جاری میکند، خانه اش را تخریب کرده و سبب مرگ حجاج میشود؛ اما به. وعده اش اعتنایی ندارد.

👇👇👇ادامه
ابوالولید محمد بن عبدالله بن احمد ازرقی در کتاب "اخبار مکه" ، شرح حوادث متعددی را در خصوص مکه و کعبه داده است. با توجه به اینکه او مورخ قرن دوم و سوم اسلامی است، گزارشات او بسیار مفید است. البته چنین شرح وقایعی را هم دیگر مورخین نیز آورده و بدان پرداخته اند؛ حتی در عصر کنونی نیز این حوادث رخ داده و می دهد.

🔻ابوالولید در بخش مربوط به سیل های مکه می آورد( در دوره اسلامی هم سیل های بزرگ و مشهوری آمده است از جمله به روزگار خلافت عمر بن خطاب سیل بزرگی آمد که به سیل "ام نهشل" معروف است، این سیل وارد مکه شد و از ناحیه دره و بالای مکه و از راه دیواره و سنگچین و فاصله میان دو خانه به مسجد الحرام نفوذ کرد. چون این سیل، ام نهشل، دختر عبید بن سعید بن عاص بن امیه بن عبدشمس را با خود برد و جسدش را پایین مکه از آب گرفتند به سیل "ام نهشل" معروف است. این سیل "مقام ابراهیم" را از جای خود کند و برد و آن را پایین مکه پیدا کردند، جای نصب مقام را هم محو کرد و چون مقام را گرفتند، آن را به پرده های کعبه بستند و موضوع را برای عمر نوشتند و او ترسان به مکه آمد... )(اخبار مکه، ص۴١٧)

بنابراین میبینیم که چگونه الله سیلی میفرستد، جان انسانی گرفته میشود، مقام ابراهیم کنده شده و جایش محومیشود. ابوالولید ادامه میدهد که

🔻سیل "جحاف" و (این سیل در سال هشتاد هجرت در دوره حکومت عبدالملک بن مروان آمد؛ روز هشتم ذیحجه[یعنی در زمان حج حاجیان] در حالی که حاجیان آسوده و خوشحال بودند و در وادی مکه خیمه ها را بر پا کرده بودند و در خود مکه هم فقط نم نم باران بود و در بالای دره باران بشدت می بارید، پدربزرگم می گفت سفیان بن عیینه از عمرو بن دینار نقل میکرد که روز سیل جحاف در خود مکه مقدار کمی باران آمد، ولی شدت باران در منطقه بالای دره بود و سیل ناگهان سحرگاه روز هشتم ذیحجه، پیش از نماز صبح مردم را غافلگیر کرد و بسیاری از مردم و کالاهای آنان را با خود برد؛ سیل وارد مسجد الحرام شد و کعبه را احاطه کرد و بسیاری از خانه های کنار دره را ویران کرد و همین ویرانی سبب کشته شدن گروه بسیاری از مردم شد و مردم از کوه بالا رفتند و به کوه پناه بردند. و چون همه چیز را از جای خود کند و منحرف ساخت به "جحاف" معروف شد.(همان، ص۴١٧و۴١٨)

🔻ابوالولید باز هم گزارش می دهد که ( پس از این سیل[جحاف]، سیل دیگری که به آن "سیل المخبل"(ناقص کننده عضو) می گویند در سال هشتادو چهارم هجری آمد که چون پس از آن مردم در بدن ها و زبان خود گرفتار بیماری ای شدند که دچار حالتی شبیه فلج و نقص عضو می شدند، به آن نام معروف شد. این سیل نیز بزرگ بود و داخل مسجد الحرام شد و کعبه را احاطه کرد) (همان، ص۴١٩)

🔻پس از آن در سال یکصدو هشتادو چهار سیل بزرگی آمد، حاکم مکه حماد بربری بود و خلیفه هارون الرشیدبود، این سیل نیز وارد مسجدالحرام شد, و مردم و کالاهای ایشان را برد و تمام دره را آب گرفت(همان، ص۴١٩)

از این دست گزارشات، موارد متعدد زیادی توسط ابوالولید گزارش شده است. در کنار این وقایع طبیعی، برخی تعرضات نیز گزارش شده است که سبب آتش گرفتن کعبه،, تخریب آن، دزدی و سرقت از آن و کشتن حجاج خبر میدهد. بعنوان نمونه آتش زدن کعبه توسط حصین بن نمیر سکونی، تخریب و کشتن بسیاری از افراد توسط حجاج بن یوسف و یا اقدامات قرامطه که حجر الاسود را کندند و تا سالها همراه خود بردند و بسیاری از حجاج را کشته در چاه زمزم ریختند نیز توسط مورخین به اجماع نقل شده است. در عصر حاضر نیز بارها کشته شدن حجاج در کعبه گزارش شده است که جای هیچ شک و تردیدی را باقی نمیگذارد.

اما مسئله اصلی این است که اگر دقت کنیم خواهیم دید این داستان سازی ها و افسانه پردازی ها در گذشته فقط و فقط جهت مشروعیت سازی کعبه و جلب توجه اعراب بت پرست برای عبادت بتها و تقدیم هدایا بوده است. همین رسم و رسوم نیز در اسلام باقی ماند و بشکل حکم امضایی درآمد و الله وعده امنیت و آرامش به حجاج و مردم پیرامونش را داده است. اگر نیک بنگریم خواهیم دید که الله نه تنها وعده ی امنیت را محقق نکرده است بلکه با فرستادن باران و سیل جان بسیاری از عبادت کنندگان خود را گرفته و جالب اینکه سبب تخریب خانه اش نیز شده است. اگر به همین موارد دقت شود خواهیم دید قرآن و الهی دانستن آن کاملا بر خطا است. خدایی که توانایی برقراری امنیت در خانه اش را ندارد(علی رغم قسم خوردن و وعده دادن به اجرای آن)، چگونه خود را حکیم، قادر، رحمان و رحیم می داند؟ مرگ بسیاری از حجاج توسط سیل الهی نشانه کدام امنیت و وعده ی آن است؟

🔻نکته پایانی اینکه، اگر بدانیم به سبب چنین جهالت هایی، چگونه خانه ی اعراب را آباد نموده و میلیاردها دلار، همه ساله به جیب دین سازان اسلامی میریزیم ، حال آنکه تمام این مراسم "حج" و اصالت "کعبه"ناشی از دروغپردازی و افسانه سرایی است، قدمی رو به عقلانیت برداشته ایم.

🖊ایمان سلیمانی امیری
Forwarded from قوانین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سوپر گروه درخواست کتاب👇👇👇👇

https://www.group-telegram.com/joinchat-C_v2V0FXXfTfQRCOMjPUtg

کتابخانه ممنوعه صوتی
@forbidden_library


زئوس خدای خدایان
@zeus_110

مرتد
@mortad_org
سایت مرتد👇👇👇
www.mortad.org
2025/06/25 03:26:10
Back to Top
HTML Embed Code: