وقتی شب‌ها در اتاق‌خواب تاریکشان کنار یکدیگر دراز می‌کشیدند، جولیا به سیلوی می‌گفت: «درست نیست این‌جوری خودت رو برای اون آماده کنی. تازه اون‌جور عشقی که تو دنبالشی درهرحال ساختگیه. عشقی که توی کتاب‌هایی مثل بلندی‌های بادگیر ، جین ایر و آنا کارنینا ست، نیروییه که آدم رو نابود می‌کنه. اون‌ها همه تراژدی هستن، سیلوی. بهش فکر کن. پایان همۀ اون رمان‌ها یا ناامیدیه یا مرگ.»

#سلام_زیبا
نوشته‌ی #آن_ناپولیتانو
ترجمه‌ی #ساره_خسروی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

خیلی وقت‌ها خیلی از کارهایی که می‌کنیم، اول‌اش اصلا کار خاصی نیست، یک قدم معمولی است، شما هستید که با مداومت و تمرکز، آن آن را به وجود می‌آورید.
#خط_خوانی هم از این سیاق است. اول‌اش همین‌طوری شد. قصد خاصی نداشتم. فقط آمدم کتاب‌های ۱۴۰۳ #نشر_آموت را معرفی کنم. بعد هم اول‌اش امتحانی با کتاب‌های خودم شروع کردم ببینم اصلا شدنی هست یا نه که شد.
بعد کتاب‌های ۱۴۰۳ را شروع کردم. تجربه‌ی جالبی شد.
هنوز این خط‌خوانی‌ها تمام نشده بود که گفتم حالا ۱۴۰۲ را هم بگیرم.
و حالا خط‌خوانی‌های ۱۴۰۳ و ۱۴۰۲ تمام شده و از صبح نشستم و کتاب‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۰ و ۱۳۹۹ را جمع کردم.
خوشحالم دوستان کتابخوانی چون شما دارم.
صفای وجودتان

خط‌خوانی کدام #کتاب را بیشتر دوست داشتین؟ اینجا بنویسید

@khatkhani

می‌ترسی یه روز عکس فراموش شده‌ای بشی

#تراویس
نوشته‌ی #میا_شریدن
ترجمه‌ی #منا_اختیاری
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

گاو گُرُئْنَهْ = gÀv-gora'na
نام نوعى ساز بادى در ديلمى است. در بهار پوست درخت را مانند نوارى جدا كرده رويهم مى‌پيچند و از آن مخروطى بشكل زرنا (سُرنا) درست ميكنند و مينوازند. و آنرا (گاو گرئنه) گويند. در حقيقت آنرا بايد يكى از انواع ابتدائى سرنا بشمار آورد.
معنى لغوى آن در ديلمى: فرياد و نعره گاو ـ فرياد و نعره بزرگ و درشت است. چه (گاو = بمعنى: درشت و بزرگ ـ گاو + گُرئنه: بمعنى غرش ـ نعره است).

#هون_اوستا
نوشته‌ی #عبدالرحمان_عمادی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

پشت صحنه ضبط خط‌خوانی‌
دو کتاب‌ آخر ۱۴۰۳ نشر آموت

پشت صحنه: آیدا کوروش‌فر

@khatkhani

همين ديشب بود كه داشتم فكر مى‌كردم ديگر فرصت ندارم زندگى تازه‌اى شروع كنم.

#خدمت_کار
نوشته‌ی #کاترین_استاکت
ترجمه‌ی #آراز_ایلخچویی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

ما داستان کسی را باور می‌کنیم که قدرت بیشتری داره.

#به_خانه_بیا
نوشته‌ی #یآ_جاسی
ترجمه‌ی #سارا_نجم_آبادی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

افرادی هستند که ممکن است یک عمر بشناسیدشان، ولی هرگز به درون قلبتان راه نیابند. و کسانی هستند که از قبل، پیش از اینکه حتی چشمتان به آنها بیفتد،‌ درون قلبتان جا گرفته‌اند.

#زندگی_کوتاه_است
نوشته‌ی #ابی_هیمنز
ترجمه‌ی #مریم_رفیعی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

تمام آدم‌هایی را که در زندگی‌ات دیده‌ای، مجسم کن. تعدادشان خیلی زیاد است. آن‌ها مثل موج می‌آیند و می‌روند. بعضی از موج‌ها، خیلی بزرگ‌ترند و نسبت به بقیه تأثیر بیشتری دارند. گاهی اوقات، موج‌ها چیزهایی را از عمق دریا با خودشان می‌آورند و همان‌‌جا در ساحل رها می‌کنند؛ اما تا مدت‌ها پس از آن‌که دریا عقب‌نشینی می‌کند، ، نقش‌هایی که میان ذرات ریز ماسه به جا مانده‌اند، نشان می‌دهند یک وقتی امواج آن‌جا بوده‌اند

#ما_شروعش_می_کنیم
نوشته‌ی #کالین_هوور
ترجمه‌ی #آرتمیس_مسعودی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

زندگی من با تو به اوج خود رسیده بود و آنچه بعد از تو خواهد آمد، دیگر اهمیتی ندارد.

#یاد_او
نوشته‌ی #کالین_هوور
ترجمه‌ی #عباس_زارعی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

فوسکا به لبخند ادامه داد و چشم به چشم ماریانا دوخت: «خدایان مرگ تو را طلب کرده‌اند... و به‌زودی خونت جاری می‌شود و بر شمشیر خواهد نشست.»

#باکره_ها
نوشته‌ی #الکس_مایکلیدس
ترجمه‌ی #سامان_شهرکی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

اگر تیم درباره همه‌چیز دروغ گفته باشد؟
نه، نمی‌توانم به این چیزها فکر کنم. تیم شریک زندگی‌ام است. تمام عمر می‌شناختمش. او آدم خوبی است. محال است دروغ بگوید، یا بدتر از آن، کسی را بکشد. او را حتی بهتر از خودم می‌شناسم.
اما گردنبند را از کجا آورده؟

#زندانی
نوشته‌ی #فریدا_مک_فادن
ترجمه‌ی #رضا_اسکندری_آذر
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

اصلا دلم نمی‌خواهد مرده باشم. خیلی گذشته ولی هنوز عادت نکرده‌ام دیگر وجود ندارم. تا ابد از میان‌شان رفته‌ام. برای همیشه. زمین بدون من به چرخش ادامه خواهد داد. من و مو نمی‌توانیم سراغ ماجراجویی فوق‌العاده‌ی دیگری برویم.
وقتی حرف‌هایش تمام می‌شوند. چشمان همه خیس است و به عشق و اندوهشان فکر می‌کنند. باید به خودم یادآور شوم که آن‌ها به خاطر من اینجا هستند. من مرده‌ام و آن‌ها برای خداحافظی آمده‌اند

#یک_لحظه
نوشته‌ی #سوزان_ردفرن
ترجمه‌ی #محدثه_احمدی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

نگاه به چشم دیگری سخت است. اگر عاشق آن چشمان باشی، زل زدن به آن چشم‌ها سخت است، چون می‌شود همه چیز را از نگاهت خواند، چون راز دلت فاش می‌شود.

#اندوه_و_سعادت
نوشته‌ی #مگ_میسون
ترجمه‌ی #مریم_مفتاحی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

تو آدم عجیبی هستی که در اتفاقی بسیار نادر تونسته از یه واقعیت به واقعیت دیگه جابجا بشه. اگه از من بپرسی، می‌گم هر دو صورتش یه کم جادویی و سحرآمیزه.

#روزی_مثل_امروز
نوشته‌ی #کلی_مک_نیل
ترجمه‌ی #سیدرضا_حسینی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

وقتی به اعماق خیره می‌شوی، اعماق هم به تو خیره می‌شود.

#خانه_پیش_از_تاریکی
نوشته‌ی #رایلی_ساجر
ترجمه‌ی #ساره_خسروی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

این ذات انسان است، خطاهای خودمان را نمی‌بینیم.

#رنگ_عدالت
نوشته‌ی #هارلن_کوبن
ترجمه‌ی #محدثه_احمدی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

وقتی که عاشق بشوید، دیگر هرگز نمی‌توانید واقعا آزاد باشید.

#آتش_پنهان
نوشته‌ی #پائولا_هاوکینز
ترجمه‌ی #هدیه_گرامی_مقدم
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

ميكروب‌هاى پوست كاملا شخصى هستند. نوع ميكروب‌هايى كه روى پوست شما زندگى مى‌كنند به حد شگفت‌آورى به‌نوع صابون مصرفى يا مواد شوينده لباس شما، لباس نخى يا پشمى، اين‌كه پيش يا بعد از كار استحمام مى‌كنيد، بستگى دارد. بعضى از ميكروب‌هاى شما ساكنان دائمى هستند، ديگران براى يك هفته يا يك ماه همراه شما هستند و بعد، مانند كولى‌ها به آرامى ناپديد مى‌شوند.

#بدن_ات_را_بشناس
نوشته‌ی #بیل_برایسون
ترجمه‌ی #علی_ایثاری_کسمایی
#نشر_آموت

#خط_خوانی
@khatkhani

سلام دوستان
کسی هست مرا یاری دهد؟

امشب #خط_خوانی کتاب‌های ۱۴۰۱ #نشر_آموت هم برکت شد

کتاب‌های ۱۴۰۰ و ۱۳۹۹ را با خودم آوردم اما کسی نیست ازم فیلم بگیرد

این چند روز باقیمانده‌ی سال و البته تا آخر تعطیلات، چند تا کتاب می‌توانید خط‌خوانی کنید تا من آدم سابق بشوم؟

مهم نیست مال چه سال باشند

حتی تکراری هم بودند ایرادی نداره

دوست ندارم چراغی که روشن کردیم، خاموش شود

@khatkhani