Telegram Group Search
📰 اختلال نارسایی توجه بیش‌فعالی و تحلیل دیدگاه زمانی در بزرگسالان

🟣اختلال نارسایی توجه بیش‌فعالی به‌عنوان یک اختلال عصبی رشدی، معمولا در چارچوب اختلالات عملکرد اجرایی، ناتوانی در تنظیم هیجانی ، کنترل تکانه و بی‌ثباتی هیجانی مورد بررسی قرار می‌گیرد. اما مطالعه‌ای که توسط Maria G. Carelli و Britt Wiberg انجام شد، نشان داد که این اختلال ممکن است با نوعی سوگیری عمیق در ادراک زمان نیز همراه باشد جنبه‌ای کمتر بررسی‌شده اما به‌لحاظ نظری بسیار معنادار.

این مطالعه که با عنوانTime Out of Mind : Temporal Perspective in Adults with ADHD منتشر شد، با اتکا به الگوی مفهومی Philip Zimbardo درباره‌ی ساختارهای روان‌شناختی زمان، به بررسی تفاوت‌های دیدگاه زمانی میان بزرگسالان مبتلا به ADHD و افراد سالم پرداخت.

🟢الگوی Zimbardo Time Perspective Inventory (ZTPI) زمان را نه صرفا به‌عنوان یک کمیت عینی، بلکه به‌مثابه سازه‌ای ذهنی و تجربه‌شده تعریف می‌کند. در این مدل، زمان در قالب شش بُعد مستقل اما مرتبط مورد سنجش قرار می‌گیرد

گذشته مثبت: یادآوری با حس نوستالژی و رضایت

گذشته منفی: بازخوانی خاطرات با بار هیجانی منفی

حال لذت‌طلب: زندگی در لحظه، هیجان‌طلبی و ریسک‌پذیری

حال جبری: احساس ناتوانی در کنترل وقایع و تقدیرگرایی

آینده مثبت: هدف‌گرایی، امید و پیش‌بینی موفقیت‌آمیز آینده

آینده منفی: انتظار برای رویدادهای ناخوشایند یا شکست
الگوی ZTPI از این نظر تلاش می‌کند نگرش زمانی افراد را به‌عنوان یک خصیصه‌ی پایدار روان‌شناختی ارزیابی کند عاملی که می‌تواند به شکل گسترده‌ای در تصمیم‌گیری، انگیزه، رفتار و سلامت روان نقش ایفا کند.

💡روش‌شناسی

در این مطالعه، ۳۰ فرد بزرگسال مبتلا به ADHD و ۶۰ فرد سالم (گروه کنترل) شرکت داشتند. همه‌ی شرکت‌کنندگان فرم کامل #ZTPI را تکمیل کردند. قابل توجه است که اکثر افراد گروه #ADHD در زمان مطالعه، تحت درمان دارویی محرک Stimulants قرار داشتند با این وجود، تفاوت‌های برجسته‌ای در نگرش زمانی آن‌ها نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.

📊 یافته‌ها: تفاوت‌های معنادار در تمام ابعاد زمانی
تحلیل آماری نتایج نشان داد که افراد دارای ADHD در تمام شش بُعد زمانی ارزیابی‌شده توسط ZTPI، تفاوت معناداری با گروه کنترل داشتند. به‌طور خاص، نمرات آن‌ها در مؤلفه‌های زیر به‌صورت معنادار پایین‌تر یا بالاتر بود:
نمره‌ی پایین در آینده‌ی مثبت
نمره‌ی بالا در حال جبری و گذشته‌ی منفی
تمایل بیشتر به حال‌گرایی لذت‌طلب
کاهش معنادار در جهت‌گیری به‌سوی آینده ساختاریافته

🔴برجسته‌ترین یافته‌ی این مطالعه، که از طریق تحلیل‌های رگرسیون به‌دست آمد، این بود که کاهش نمره در مقیاس «آینده‌ی مثبت» قوی‌ترین پیش‌بینی‌کننده‌ی عضویت در گروه ADHD بود.

🟢یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که بزرگسالان مبتلا به ADHD دارای الگوی متفاوت و ناسازگار در جهت‌گیری زمانی هستند. اگرچه بسیاری از پژوهش‌های پیشین بر نقص در عملکرد اجرایی، حافظه کاری یا کنترل پاسخ تمرکز داشته‌اند، مطالعه‌ی Carelli و Wiberg نگاه جدیدی را معرفی می‌کند ADHD به‌مثابه نوعی ناهم‌خوانی در سازمان‌یافتگی ذهنی زمان.
ناتوانی در تجربه‌ی منسجم و سازنده از آینده، کاهش حس کنترل بر زندگی، تمرکز بیش‌ازحد بر لذت‌های آنی، و غلبه‌ی خاطرات منفی گذشته، همگی مولفه‌هایی هستند که به‌طور هم‌زمان در الگوی زمانی این افراد دیده شد.

این یافته‌ها از این جهت حائز اهمیت هستند که نشان می‌دهند ADHD ممکن است نه‌تنها بر عملکرد رفتاری، بلکه بر بنیادهای ادراکی و تفسیری فرد از زمان نیز اثر بگذارد.

🟣و درنهایت مطالعه‌ی Carelli و Wiberg به‌روشنی بیان می‌دارد که اختلال ADHD در بزرگسالان با تفاوت‌های نظام‌مند در تجربه‌ی ذهنی زمان همراه است. برجسته‌ترین تفاوت، کاهش در نگرش آینده‌محور مثبت است یعنی توانایی تصور آینده‌ای معنادار، مطلوب و تحت کنترل. این یافته، الگوی سنتی درک ADHD را به چالش می‌کشد و درهای تازه‌ای به روی مطالعات شناختی زمانی در این حوزه می‌گشاید.
به‌طور کلی، این #پژوهش گامی مهم در فهم پیچیدگی‌های کمترشناخته‌شده‌ی ADHD در بزرگسالی است و اهمیت توجه به مؤلفه‌های زیربنایی‌تر همچون ادراک زمان، سوگیری شناختی، و ساختارهای معنایی ذهنی را برجسته می‌سازد.

⚪️لینک مقاله
💊 Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
15👍9💯3🏆3❤‍🔥1
چگونه بازدهی روزانه خود را با کیفیت‌ترکنیم؟

خلاصه‌ای از بیست پیام از مقاله
"How to Achieve Higher Performance in Your Everyday Life"
از Psychology Today دکتر آلیس بویز ۲۷ جولای ۲۰۲۵.

1. تلاش درک شده (Perceived Effort) عاملی تعیین‌کننده در عملکرد روزمره است، نه صرفاً تلاش عینی؛ کاهش این احساس به تحمل بیشتر و عملکرد بالاتر منجر می‌شود .

2. عوامل محیطی و روانی مانند موسیقی، کافئین، یا حضور دیگران می‌توانند احساس دشواری یک فعالیت را کاهش دهند .

3. عادت‌ها با کاهش نیاز به خودکنترلی، تلاش درک شده را کم می‌کنند و انجام کارها را آسان‌تر می‌سازند .

4. گفتگوی درونی منفی (مثل "این کار غیرممکن است") احساس تلاش را افزایش می‌دهد و باید مدیریت شود .

5. انتظارات مثبت مثل آگاهی از فواید یک فعالیت می‌توانند برداشت ذهنی از دشواری کار را تغییر دهند .

6. رویکرد 'آزمایشگری شخصی' مانند تست تأثیر موسیقی بر تمیز کردن خانه کلید شناسایی راه‌های کاهش تلاش درک شده است .

7. خواب کافی (۷–۸ ساعت) پایه‌ای برای عملکرد مطلوب و تصمیم‌گیری مؤثر محسوب می‌شود .

8. نور طبیعی صبحگاهی انرژی را افزایش می‌دهد، درحالی‌که نور صفحه‌نمایش‌ها در شب خواب را مختل می‌کند .

9. ورزش منظم (ترجیحاً ۴–۵ بار در هفته) شامل فعالیت‌های هوازی، قدرتی و کششی، عملکرد جسمی و ذهنی را تقویت می‌کند .

10. تعیین ۳ اولویت روزانه از احساس غرق‌شدگی در کارها جلوگیری کرده و تمرکز را افزایش می‌دهد .

11. تک‌کاری (تکمیل یک کار قبل از شروع بعدی) بسیار مؤثرتر از چندوظیفگی است که تمرکز را کاهش می‌دهد .

12. هدف‌گذاری مؤثر شامل تقسیم اهداف بزرگ به گام‌های کوچک، قابل اندازه‌گیری و واقع‌بینانه است .

13. مدیریت انرژی (نوشیدن آب، تغذیه سالم، استراحت‌های کوتاه) پایدارتر از مدیریت زمان صرف است .

14. زمان‌بندی فعالیت‌ها براساس سطوح انرژی فردی (مثلاً کارهای دشوار در اوج انرژی) بهره‌وری را افزایش می‌دهد .

15. کاهش عوامل اتلاف وقت (مثل چک‌کردن مداوم تلفن) با اختصاص زمان مشخص به آنها امکان‌پذیر است .

16. روال‌های ثابت (مثل مراسم صبحگاهی) به مغز سیگنال آماده‌باش برای عملکرد بهینه می‌دهند .

17. مراقبت از خود (تغذیه، خواب، حرکت) اساسی برای حفظ عملکرد بالا در بلندمدت است .

18. تبدیل نگرانی به اقدام (مثلاً برنامه‌ریزی برای حل مشکل) از فلج‌شدگی ناشی از اضطراب جلوگیری می‌کند .

19. ثبات در اجرای راهکارها (حتی در مقیاس کوچک) بسیار مهم‌تر از تلاش‌های گاه‌وبی‌گاه است .

20. خودشفقتی (تشویق مهربانانه خود هنگام اشتباه) انعطاف‌پذیری روانی را افزایش داده و بازگشت به مسیر را تسهیل می‌کند .

این نکات چارچوبی علمی برای ارتقای عملکرد روزمره از طریق مدیریت ذهنیت، بدن و محیط ارائه می‌دهند

. برای جزئیات بیشتر می‌توانید به مقاله مراجعه کنید.

#کیفیت_زندگی


Think+ Setudegan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
5🔥8🏆5❤‍🔥2👍2👌1
📊 تحلیل شبکه‌ای روابط بین عملکرد شناختی، گزارش علائم و اعتبار پاسخ‌ها در ارزیابی ADHD بزرگسالی

🛸 ارزیابی بالینی اختلال نارسایی توجه بیش‌فعالی در بزرگسالان یکی از پیچیده‌ترین حوزه‌های تشخیص روان‌شناختی است. در این فرآیند، آنچه اهمیت دارد تنها شدت یا نوع علائم نیست، بلکه اعتبار داده‌های گزارش‌شده و عملکرد شناختی نیز نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. پرسش‌نامه‌های خودگزارشی، ارزیابی‌های ناظران، و آزمون‌های عملکردی، اگر بدون ارزیابی میزان اعتبارشان تفسیر شوند، می‌توانند به برداشت‌های نادرست بالینی منجر شوند.
بر اساس شواهد پژوهشی، درصد قابل‌توجهی از مراجعان برای ارزیابی ADHD در بزرگسالی، دچار بیش‌گزارش‌دهی نشانه‌ها symptom overreporting یا تلاش ناکافی در آزمون‌ها reduced test effort هستند . به همین دلیل، استفاده از آزمون‌های سنجش اعتبار نشانه‌ها (Symptom Validity Tests; SVTs) و آزمون‌های سنجش اعتبار عملکرد Performance Validity Tests; PVTs) به بخشی جدانشدنی از ارزیابی‌های بالینی بدل شده است.

📚 در یک مطالعه کلینیکی با نمونه‌ای بزرگ (N = 896)، که بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ در یک مرکز تخصصی روان‌پزشکی انجام شد، پژوهشگران از روش تحلیل شبکه‌ای Network Analysis برای بررسی روابط درون‌متغیری میان داده‌های چندمنبعی بهره گرفتند. متغیرهای بررسی‌شده در این پژوهش شامل موارد زیر بودند:
داده‌های نشانه‌شناختی از خودگزارش و گزارش ناظر Self-report و Observer-report
عملکرد شناختی در حوزه‌هایی مانند توجه و مهار رفتاری
شاخص‌های فعالیت حرکتی در محیط آزمایشگاهی
ابزارهای سنجش اعتبار
شاخص نادر بودن پاسخ‌ها (CAARS Infrequency Index; CII) به‌عنوان یک SVT درون‌نهفته (embedded)
آزمون حافظه کوتاه‌مدت آمستردام (Amsterdam Short-Term Memory Test; ASTM) به‌عنوان یک PVT مستقل (free-standing)

🔍 تحلیل شبکه‌ای: مدلی برای بازنمایی ساختار داده‌های بالینی
در چارچوب تحلیل شبکه، هر متغیر به‌صورت یک گره (node) و روابط بین آن‌ها به‌صورت یال (edge) مدل‌سازی می‌شود. پژوهشگران از شاخص تأثیر مورد انتظار (Expected Influence) استفاده کردند تا بسنجند هر گره تا چه میزان بر سایر گره‌ها در شبکه تأثیر می‌گذارد.

📊 یافته‌های اصلی مطالعه
ابزار CII که به‌عنوان SVT درون‌نهفته طراحی شده است، با گره‌های مرتبط با گزارش‌های نشانه‌شناختی (self/observer reports) همبستگی بالایی نشان داد. این یافته از توانایی این ابزار برای شناسایی الگوهای اغراق در گزارش علائم حمایت می‌کند.
آزمون ASTM که به‌عنوان PVT مستقل عمل می‌کند، ارتباط محدودی با گره‌های شناختی نظیر توجه و کنترل تکانه داشت. این یافته مؤید آن است که آزمون‌های PVT بیشتر برای سنجش اعتبار عملکرد شناختی (performance validity) طراحی شده‌اند، نه برای ارزیابی مستقیم کارکردهای شناختی.
ابزارهای سنجش اعتبار (اعم از SVT و PVT)، در مقایسه با سایر متغیرها، تأثیر شبکه‌ای کمتری (lower expected influence) از خود نشان دادند. این نتیجه با منطق طراحی آن‌ها هم‌راستا است؛ چراکه هدف این ابزارها ارزیابی صحت داده‌هاست، نه تشخیص بالینی.
تحلیل شبکه نشان داد که SVT و PVT هم‌پوشانی محدودی دارند و هر یک جنبه متفاوتی از اعتبار پاسخ‌دهی را می‌سنجند. به‌عبارت دیگر، استفاده از یکی به‌تنهایی نمی‌تواند جایگزین دیگری شود.

🎯 پیامدهای بالینی و کاربردی
در تشخیص ADHD بزرگسالان، به‌ویژه در ارزیابی‌های اولیه، اتکا به داده‌های نامعتبر می‌تواند مسیر تشخیص را به‌کلی منحرف کند. یافته‌های این پژوهش سه پیام کاربردی مهم برای درمانگران دارد
اعتبار داده‌ها باید به‌اندازه خود داده‌ها جدی گرفته شود.
تلفیق SVT و PVT در کنار ارزیابی‌های سنتی، می‌تواند به بهبود دقت تشخیصی کمک کند.
استفاده از رویکردهایی مانند تحلیل شبکه، به متخصصین امکان می‌دهد تا ساختار تعاملی متغیرها را به‌صورت بصری و کمی تحلیل کنند

🧠 تحلیل شبکه‌ای نه‌تنها یک روش آماری پیشرفته است، بلکه ابزاری مفهومی برای درک دقیق‌تر از پویایی‌های داده‌های روان‌سنجی است. در ارزیابی ADHD بزرگسالان، چنین ابزاری می‌تواند ساختار پیچیده روابط بین نشانه‌ها، عملکردها و اعتبار داده‌ها را با دقتی بی‌سابقه روشن سازد.
🔗Credit:Journal of Attention Disorders

💊Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥6🏆3❤‍🔥2💯1
🧿 سوال: یکی از دوستان از من پرسید ادم حسابی به کی میگن. ایا یک اصطلاح روانشناسیه.

🧿 پاسخ: واژه "آدم حسابی" هم تو زبان روزمره بار ارزشی داره و هم میشه اونو از نگاه روان‌شناسی نزدیکتر بررسیش کرد. "آدم حسابی" تو فارسی به کسی گفته میشه که باهوش، فهمیده، قابل اعتماد، و دارای اصالت هست. همچنین، این اصطلاح میتونه به کسی گفته بشه که دارای شخصیت قوی، با اخلاق و منطقیه و در مقابل، فردی که این ویژگی‌ها رو نداشته باشه، "ناحسابی هم میگیم.

☀️ تو زبان عامیانه، «آدم حسابی» کیه؟

مردم معمولاً وقتی میگن،‌ "فلانی آدم حسابیه" یعنی: قابل اعتماده، با ثباته، اهل کار و زندگیه، مسئولیت‌پذیره، اهل شعور و فهمه، بی‌اذیت و اهل سوء‌استفاده نیست، میفهمه کی چی باید بگه، کی چی نباید بگه، ولی از دید روان‌شناسی، میشه این ویژگی‌ها رو دقیق‌تر دسته‌بندی کرد و فقط یک‌ تلاش هست:

❤️ از دید روان‌شناسی، "آدم حسابی" کی میتونه باشه؟ کسی که؛

خودآگاهی بالا داره
آدم حسابی کسی هست که احساسات، افکار، ضعف‌ها و نقاط قوت خودش رو میشناسه و با خودش رو راسته.

تنظیم هیجانی داره
میدونه کی باید صبر کنه، کی باید واکنش نشون بده؛ خودش رو کنترل میکنه، نه اینکه سر دیگران خالی کنه.

مرز و توان روانی داره (Boundaries)
نه بیش از حد خودش رو قربانی میکنه، نه دیگران رو فدای خودش میکنه. میدونه کجا "نه" بگه و کجا کمک کنه.

مسئولیت‌پذیره
اشتباهاتش رو به گردن دیگران نمیاندازه. تلاش میکنه رشد کنه و رفتارهای ناسالمش رو اصلاح کنه.

رشد یافته‌ی روانی هست (Mature)
نه اهل سبک‌بازی‌های هیجانی‌ هست، نه فرافکنی، نه بازی‌های روانی.

شفقت داره هم به خودش، هم به دیگران
نه قضاوت‌گر افراطیه، نه قربانی احساس گناه. انسانی‌ هست که میفهمه همه ما میتونیم اشتباه کنیم.

معنا تو زندگی داره
برای زندگیش هدف یا معنا قائله، گرچه ناچیز، و صرفاً از سر بی‌هدفی یا سرگردان نیست.

🌚 تو یک جمله:
آدم حسابی از نظر روان‌شناسی، کسی‌ هست که مسئول رفتارهای خودشه، ظرفیت تحمل واقعیت رو داره، و تلاش میکنه تو تعامل با خودش و دیگران انسانی‌ و بالغ‌ رفتار کنه.


🪬 پایین یک چک‌لیست روان‌شناختی غیررسمی برای تشخیص "آدم حسابی بودن" میزارم. اسمش رو گذاشتم؛

چک‌لیست آدم حسابی
(پاسخ ممکن: بله/خیر/تا حدی)

1. خودآگاهی و صداقت با خود
آیا احساسات و افکارم را بدون فریب دادن خودم می‌فهمم؟
آیا می‌توانم به اشتباهاتم اعتراف کنم، حتی اگر دردناک باشد؟

2. تنظیم هیجانات
آیا در موقع عصبانیت، می‌تونم خودم رو کنترل کنم؟
آیا دیگران از فوران هیجانی من آسیب نمی‌بینند؟

3. مرزهای روانی سالم
آیا وقتی نمی‌خواهم کاری را انجام دهم، بدون احساس گناه می‌گویم "نه"؟
آیا بدون دخالتِ زیاد، به دیگران اجازه‌ی تصمیم‌گیری می‌دهم؟

4. مسئولیت‌پذیری
آیا موفقیت‌ها و شکست‌هایم را به گردن دیگران نمی‌اندازم؟
آیا دنبال رشد شخصی‌ام، حتی وقتی دیگران مقصرند؟

5. بلوغ روانی
آیا از قهرهای کودکانه، بازی‌های روانی یا قربانی‌بازی دوری می‌کنم؟
آیا می‌توانم تعارض را با گفت‌وگو و نه با فحاشی یا فرار حل کنم؟

6. شفقت (self-compassion و other-compassion)
آیا با خودم مهربانم، حتی وقتی اشتباه می‌کنم؟
آیا به احساسات و دردهای دیگران احترام می‌گذارم، بدون قضاوت؟

7. معنا و جهت در زندگی
آیا هدف یا ارزشی دارم که زندگیم رو به سمتش هدایت کنم؟
آیا فقط از روزمرگی فرار نمی‌کنم، بلکه زندگی رو می‌فهمم یا می‌سازم؟

🟢 جمع‌بندی
اگر بیشتر جواب‌ها "بله" بود ما آدم حسابی هستیم، حتی اگر کامل نباشیم.

اگر بیشتر جواب‌ها "تا حدی" بود ما در مسیر رشد هستیم، فقط باید جدی‌تر ادامه بدیم.

اگر بیشتر جواب‌ها "نه" بود بهتره توقف کنیم، نگاه کنیم به درون (بازتاب) و کمک حرفه‌ای بگیریم.

البته این فقط یک راهنمایی کوچیک هست برای اینکه خودمون رو کمی بسنجیم.

#ادم_حسابی

Think+ Setudegan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2💯9👌3🏆2👍1🙏1
سندرم Impostor (IS) به یک تجربه درونی گفته می شود که شخص معتقد است خودش به اندازه تصور دیگران صلاحیت و دانش کافی ندارد. در حالی که این تعریف معمولاً بطور محدود در هوش و دستاورد به کار می رود ، اما ارتباطی با کمبود اعتماد به نفس و کمال گرایی و زمینه روابط اجتماعی دارد.

دکتر موریس ستودگان

@thinkpluswithus
1👍22💯2🏆1
تکنیک فِینمن
Feynman Technique

یکی از مؤثرترین روش‌ها برای یادگیری عمیق و واقعی مفاهیم که به اسم فیزیک‌دان مشهور ریچارد فِینمن اسم‌گذاری شده رو میخوام معرفی کنم. این تکنیک ساده ولی بسیار قدرتمنده، مخصوصاً برای درک مفاهیم پیچیده. ای تکنیک چند تا مرحله داره و با مثال سعی میکنم کمی شفاف‌ترش کنم.

✔️ مراحل تکنیک فِینمن:

1. انتخاب موضوع
یک مفهوم یا موضوع که میخوایم یاد بگیریم رو انتخاب میکنیم،  مثلاً «نورون»، «اقتصاد کلان»، «نسبیت خاص»، یا حتی «اضطراب اجتماعی».

2. توضیح دادن با زبان ساده
فرض کنیم داریم اونو به یک کودک ۱۲ ساله یا حتی دوستمون بدون پیش‌زمینه علمی توضیح میدیم. با زبان ساده، شفاف، و بدون استفاده از اصطلاحات فنی مینویسیم یا با صدای بلند میگیم.

🔍 این مرحله خیلی کمک میکنه بفهمیم واقعاً موضوع رو فهمیدیم یا فقط واژه‌ها رو حفظ کردیم.

3. شناسایی نقاط ضعف
هر جایی که گیر کردیم، فراموش میکنیم یا نمی‌تونیم به‌سادگی توضیح بدیم، یعنی هنوز کامل یاد نگرفتیم. برمیگردیم به منبع (کتاب، ویدیو، مقاله...) و دوباره میخونیم تا اون قسمت رو خوب بفهمیم.

4. ساده‌سازی و استفاده از مثال
بعد از چک کردن منابع و رفع ابهام‌ها، دوباره سعی میکنیم با زبان حتی ساده‌تر و همراه با مثال توضیح بدیم. استفاده از قیاس (تشبیه) خیلی مفیده.

مثلاً:
نورون مثل یک سیم برق هست که پیام‌های مغزی رو منتقل میکنه، ولی به‌جای جریان برق، از مواد شیمیایی استفاده میکنه.
5. مرور و آموزش به دیگران
در نهایت، اگر میتونیم اون مفهوم رو به دیگران یاد بدیم و اون‌ها هم بفهمند، یعنی واقعاً اونو فهمیدیم. آموزش دادن به دیگران بهترین آزمون درک برای ماست.

📌 حالا چرا این تکنیک مؤثره؟

👈جلوی حفظ‌کردن بدون فهمیدن رو میگیره.

👈باعث یادگیری فعال و عمیق میشه.

👈ضعف‌ها رو سریع‌تر آشکار میکنه.

👈ذهن رو مجبور میکنه ارتباط‌ها رو پیدا کنه.

این روش بسیار کاربردی برای یادگیری مفاهیم علمی، فلسفی، روان‌شناسی، زبان و... میتونه باشه. اجازه بده تکنیک فِینمن رو با یک موضوع از روان‌شناسی اجرا کنیم.

👈«مفهوم اضطراب از دید فروید»

✳️ مرحله 1: انتخاب موضوع
ما موضوع را انتخاب کردیم: اضطراب از نگاه فروید.


✳️ مرحله 2: توضیح با زبان ساده؛ مثل توضیح به یک نوجوان ۱۵ ساله؛
فروید میگفت که اضطراب یک علامت هشداره. یعنی وقتی چیزی درون ما به‌هم میریزه، اضطراب به ما خبر میده.

⭕️درون ذهن ما سه قسمت داره:

نهاد (id) که فقط دنبال لذت و خواسته‌های فوری‌ هست؛ مثل یه بچه لوس.

من (ego) که بین خواسته‌ها و واقعیت پل میزنه و تعادل برقرار میکنه.

فرامن (superego) که مثل یک قاضی سخت‌گیر، عمدتا میگه "این کار درسته یا غلطه".


حالا فرض کنیم نهاد یه چیزی میخواد که فرامن اجازه نمیده. این وسط 'من' گیر میکنه، نمیدونه چی‌کار کنه. وقتی فشار زیاد میشه، اضطراب به‌وجود میاد.

اضطراب یه جوریه که انگار مغز میگه: «🚨خطر! یه چیزی درست نیست!»

✳️ مرحله 3: شناسایی نقاط ضعف
اینجا باید مطمئن بشیم که تفاوت بین انواع اضطراب فروید رو درک کردیم. فروید سه نوع اضطراب معرفی میکنه:

🟠1. اضطراب واقعی: ترس از خطرات واقعی بیرونی؛ مثلاً ترس از آتش.

🟠2. اضطراب روان‌نژند؛ نوروتیک: ترس از اینکه خواسته‌های نهاد بیرون بریزه و دردسر درست کنه.

🟠3. اضطراب اخلاقی: وقتی احساس گناه یا شرمندگی میکنیم چون فکر میکنیم داریم برخلاف وجدان (فرامن) رفتار میکنیم.

✳️ مرحله 4: ساده‌سازی بیشتر با مثال و قیاس
فرض کنیم یه دانش‌آموز سر کلاس حوصله‌اش سر رفته و دلش میخواد وسط درس بخنده؛ این می‌شه نهاد.
ولی میدونه اگه بخنده، معلم دعواش میکنه؛ اینجا 'من' وارد بازی میشه.
از اون طرف، یادش میاد که پدرش گفته "تو باید همیشه مؤدب باشی"؛ اینجا فرامن هم فعال میشه.
حالا این بچه گیج میشه، نمیدونه بخنده یا نخنده، احساس ناراحتی و فشار میکنه. اون احساس ناراحتی همون اضطرابه.


✳️ مرحله 5: آموزش به دیگران یا تمرین
میتونیم این موضوع رو برای یک دوست یا همکلاسی توضیح بدیم. اگه اون فهمید که اضطراب از نظر فروید چطور ایجاد میشه، یعنی خودمون هم واقعاً فهمیدیم. 😀


✔️منبع:
"The Feynman Technique"
from Farnam Street / Shane Parrish

منبع اصلی معرفی این تکنیک



#Feynman_Technique
#تکنیک_فینمن


تهیه شده در +think

Think+ Setudegan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
1🔥9👍5🏆2❤‍🔥1🙏1
🕗چالش زمان از سوگیری‌های شناختی تا خطای برنامه‌ریزی

🟣این سوال مدتهاست ذهنم را درگیر کرده است که چرا حتی وقتی با دقت و جزئیات کارها برنامه‌ریزی میشود، باز هم کارها بیشتر از آنچه انتظار می‌رود، طول می‌کشند. این تجربه فقط محدود به من یا دیگران که شنیده‌ام،  نیست؛ حتی در محیط‌های دانشگاهی، صنعتی و حتی در پروژه‌های کلان، بارها دیده‌ایم که پیش‌بینی‌های زمانی و هزینه‌ای بسیار خوش‌بینانه بوده‌اند و در نهایت، با واقعیت فاصله زیادی با #برنامه_ریزی ها داشته است. 
در روان‌شناسی این پدیده را خطای برنامه‌ریزی Planning Fallacy می‌نامند.

🟣این مفهوم نخستین بار توسط دنیل کانمن و آموس تورسکی در دههٔ ۱۹۷۰ مطرح شد و هنوز هم موضوعی  پربحث در علوم شناختی می‌باشد.
وقتی به دلایل این خطا فکر و دقت می‌کنم، متوجه می‌شوم که یک نظریه به‌تنهایی برای توضیح آن کافی نیست. ردپای این پدیده را باید در سه حوزه به‌هم‌پیوسته جستجو کرد: مدل داخل–خارج Inside–Outside View که زاویه دید ما را شکل می‌دهد، سوگیری‌های شناختی Cognitive Biases که مسیر پردازش اطلاعات را منحرف می‌کنند، و #پارادوکس_سلیمان Solomon’s Paradox که نشان می‌دهد چرا برای دیگران دقیق‌تر پیش‌بینی می‌‌شود تا برای خود ما.

🟠اولین سرنخ را میشود از مدل داخل– خارج گرفت،  کانمن و تورسکی  نشان داده‌اند که ذهن ما دو مسیر برای برآورد زمان دارد: نمای درونی (Inside View) که بر جزئیات خاص پروژه خودمان و یک روایت ایدئال‌سازی‌شده تکیه می‌کند، و نمای بیرونی (Outside View)، که به داده‌های واقعی و نمونه‌های مشابه در «طبقه مرجع» Reference Class رجوع می‌کند. مشکل زمانی آغاز می‌شود که نمای درونی بر ما مسلط می‌شود، در این حالت به جای اینکه تجربه پروژه‌های پیشین را به کار بگیریم، به داستانی که خودمان ساخته‌ایم اعتماد می‌کنیم.
انگیزه موفقیت سریع، فشار اجتماعی و تمایل به دریافت تایید دیگران، این غلبه را حتی شدیدتر می‌کنند.
اما نمای درونی بدون همراهی برخی سوگیری‌های ذهنی دوام نمی‌آورد. سوگیری خوش‌بینی Optimism Bias باعث می‌شود موانع را کوچک و احتمال موفقیت را بزرگ ببینیم . توهم اعتبار Illusion of Validity به ما اطمینان می‌دهد که پیش‌بینی‌ ما صحیح است، تنها چون به نظر منسجم می‌رسد اگر شواهد واقعی اندک باشند. و Optimistic Updating کاری می‌کند که خبرهای خوب را بیشتر به یاد بسپاریم و داده‌های منفی را نادیده بگیریم، این سه سوگیری، مانند فیلترهایی هستند که ورودی‌های واقعی را تعدیل کرده و جایگاه نمای درونی را تثبیت می‌کنند.

🟡در این نقطه، پارادوکس سلیمان را هم میتوان در‌نظر گرفت، همانطور که تحقیقات نشان می‌دهند،  وقتی که درباره مسائل دیگران تصمیم می‌گیریم، بسیار عاقلانه‌تر، واقع‌بینانه‌تر و آینده‌نگرتر عمل می‌کنیم . اما چرا همین مهارت در پیش‌بینی را برای خودمان به کار نمی‌بریم؟
پاسخ در حالت ذهنی ما نهفته است؛ وقتی پای خود ما در میان باشد، هیجان، تهدید به شکست و منافع شخصی، میدان دید شناختی را تنگ می‌کنند و دوباره ما را به دام نمای درونی می‌اندازند.
قابل توجه است، که #مطالعات_اخیر  نشان داده‌اند با یک تکنیک ساده مانند فاصله‌گذاری شناختی Cognitive Self-Distancing می‌توانیم از این مسائل خارج شویم و به پیش‌بینی‌های دقیق‌تری برسیم.

🟣 اگر کمی هوشمندانه تر نگاه کنیم، این رفتارها ریشه‌های عصبی شناختی مشخصی دارند. قشر پیش‌پیشانی Dorsolateral Prefrontal Cortex  dlPFC و سینگولیت قدامی Anterior Cingulate Cortex  ACC مسئول کنترل اجرایی و نظارت بر تصمیم‌ها هستند. تحت فشار هیجانی، کارایی این
نواحی کاهش می‌یابد و ما اسان‌تر به سناریوی خوش‌بینانه خود تکیه می‌کنیم .
شبکه پیش‌فرض #DMN، که مسئول شبیه‌سازی آینده است، در غیاب داده‌های بیرونی، سناریوهایی بیش‌ازحد مطلوب ترسیم می‌کند. مدارهای دوپامینی هم اخبار خوب را برجسته‌تر کرده و در حافظه تثبیت می‌کنند . حتی در خواب یا استراحت، مغز ما این روایت خوش‌بینانه را دوباره تحکیم می‌کند تا روز بعد باز هم بر تصمیم‌گیری ما تأثیر بگذارد.

⚫️ این کانسپت ها می تواند ما را به یک مدل چهار مرحله ای برساند

1⃣ آغاز کار با نمای درونی و حذف موانع از سناریوی ذهنی.

2⃣ ورود سوگیری‌های شناختی که داده‌های واقعی را به نفع اطلاعات مثبت فیلتر می‌کنند.

3⃣ تضعیف کنترل اجرایی به‌واسطه فشار هیجانی و فعال شدن پارادوکس سلیمان.

😀 تحکیم تصویر خوش‌بینانه از طریق حافظهٔ گزینشی و تقویت دوپامینی.

از این زاویه، #خطای_برنامه‌ریزی دیگر صرفا یک اشتباه ساده در #محاسبه_زمان نیست، بلکه برآیند پیچیده‌ای از معماری شناختی فرآیند های هیجانی و سازو کارهای عصبی شناختی می‌باشد.


💊Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
6💯6🙏2🏆2❤‍🔥1👍1👏1
⚙️عشق ابدی یا طلسم ابدی؟

🟡حال که نزدیک پنجاه قسمت از «عشق ابدی» پخش شده، از سر و صدای پست و استوری ها، مکالمه‌های روزمره، پیام‌های گروهی و حتی حرف‌های گذرای خوابگاه می‌شود فهمید که این برنامه فقط یک سرگرمی نیست، تبدیل شده به یک آیینه که آدم‌ها خودشان را در آن نگاه می‌کنند، حتی اگر نخواهند بپذیرند...

🟡ادامه مطالعه در Instant View

💊Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍11🏆6🤔3🔥1
🚀 یک خبر خوب
دوره تاگارد خوانی ، بصورت هفتگی و رایگانکتاب ذهن، درآمدی بر علوم شناختی
نوشته پاول تاگارد
ترجمه رامین گلشائی
انتشارات سمت


🔹این کتاب سعی دارد مفاهیم بنیادین رشته علوم شناختی را به صورت قابل فهم و با مدنظر داشتن طیف متنوع مخاطبان آن معرفی کند. نویسنده کوشیده است رویکردهای عمده به مطالعه ذهن و شناخت را معرفی کند و به ارزیابی نقاط قوت و ضعف هر یک از آنها بپردازد. مطالب کتاب به گونه ای است که داشتن هیچ گونه دانش قبلی در مورد علوم شناختی را مفروض نمی دارد. مخاطبان عمده این کتاب عبارت اند از دانشجویان و پژوهشگران رشته های علوم شناختی، علوم اعصاب، روان شناسی، زبان شناسی، هوش مصنوعی، فلسفه، و علوم اجتماعی.

🔴فهرست فصول کتاب
🔵فصل اول: بازنمایی و رایانش
🔵فصل دوم: منطق
🔵فصل سوم: قاعده‌ها
🔵فصل چهارم: مفهوم‌ها
🔵فصل پنجم: تمثیل‌ها
🔵فصل ششم: تصویرها
🔵فصل هفتم: پیوندها
🔵فصل هشتم: مرور و ارزیابی
🔵فصل نهم: مغز
🔵فصل دهم: احساسات
🔵فصل یازدهم: خودآگاهی
🔵فصل دوازدهم: جسم، جهان و سامانه‌های پویا
🔵فصل سیزدهم: اجتماعات
🔵فصل چهاردهم: آینده‌ی علوم‌ شناختی

📱 برای ثبت نام در این دوره رایگان به آیدی زیر پیام بدید
💻@memoricadmin

از شما دعوت میشود به کانال تلگرام و پیج اینستاگرام مموریک بپیوندید
📱https://www.instagram.com/memoriccenter

🌐@memoriccenter
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💯7🙏2🏆2👍1
⚫️وقتی «مردسالاری» «خودشیفتگی» و «پدوفیلیا» در یک قاب می‌افتند...

⚫️وقتی «منِ بزرگ» «حقِ مردانه» و «کودکِ بی‌دفاع» در یک قاب می‌افتند، سه‌ضلعی‌ای شکل می‌گیرد که از اتاق پذیرایی تا قانون و تاریک‌تر از هر مثلث روان‌شناختی دیگر...

🟡ادامه مطالعه در Instant View

💊Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥9👌6👎3💯2👏1🏆1
🟣 سرانجام انتظارها به پایان رسید
#کامل‌ترین_پکیج_زبان_تخصصی_کنکور_ارشد عرضه شد
این یک پکیج کمک آموزشی نیست، #منبع_اصلی_زبان_تخصصی است.

🔖 پکیج صفر تا صد زبان تخصصی روانشناسی، علوم شناختی، مشاوره و علوم تربیتی

🔰این پکیج با جمع‌بندی #تمام_کتاب‌ها و #کلاس‌ها، تمامی #واژگان مورد نیاز شما، تمامی #گرامرهای مورد نیاز، تمامی تکنیک‌ها و مهارت‌های لازم، آموزش متون استاندارد به همراه 0⃣7⃣ ساعت ویدئو آموزشی یادگیری را ساده کرده و به نیازهای شما پاسخ می‌دهد.

📚 پوشش تضمینی و ۱۰۰٪ مطالب زبان تخصصی
برای داوطلبان روانشناسی (وزارت علوم)، علوم شناختی و مشاوره
برای همه سطوح از صفر تا قوی

🔍 امکان بررسی دقیق قبل از خرید (از پوشش 100 درصدی کتاب مطمئن شوید)

📝 4 مرحله آزمون آزمایشی زبان
🔵مورد تایید مشاوران و رتبه‌های برتر به‌عنوان منبع اصلی زبان کنکور ارشد

🎭 یادگیری مبتنی بر روایت (100 متن کوتاه درباره همه موضوعات که در ویدئوها به شیوه تعاملی آموزش داده می‌شود)

📊 ساخت کتاب بر اساس شیوه‌های علمی و مبتنی بر داده و تحلیل آماری و آموزش به زبان شیوه‌ی علمی پُل نِیشن

💬 جهت تهیه پکیج و دریافت نمونه با ما در ارتباط باشید
✔️@memoricadmin


🟢برای آموزش های بیشتر می‌تونید عضو چنل تلگرام و اینستاگرام مموریک شوید .

🚀@memoriccenter

📱https://www.instagram.com/memoriccenter
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🏆6👍2🔥2
همبستگی میان ترومای کودکی و اختلالات رفتاری جنسی در بزرگسالی: نقش واسطه‌ای نارسیسیسم جنسی

🟣تحقیقات اخیر در حوزه روانشناسی و علوم اعصاب، به تبیین یک الگوی علی معلولی پیچیده میان تجربیات
تروما در دوران کودکی و اختلالات رفتاری جنسی اجباری Hypersexuality در بزرگسالی پرداخته است.

مطالعات نشان می‌دهد که نارسیسیسم جنسی به عنوان یک متغیر واسطه‌ای (mediating variable) نقش مهمی در تبدیل تأثیرات آسیب‌های دوران اولیه زندگی به الگوهای رفتاری جنسی ناسازگار در بزرگسالی ایفا می‌کند.

🔵یافته‌ها بیانگر تجارب سوءاستفاده یا بی‌توجهی در کودکی، به‌طور معناداری با افزایش تمایلات نارسیسیستی در حوزه روابط جنسی مرتبط هست
این نارسیسیسم، که با خصوصیاتی نظیر
احساس استحقاق

خودمحوری

فقدان همدلی در تعاملات جنسی

مشخص می‌شود، به نوبه خود به عنوان یک پیش‌بین قوی برای بروز رفتارهای جنسی اجباری عمل می‌کند.

مکانیسم روان‌شناختی:

مدل پیشنهادی این پژوهش نشان میدهد که تجربیات آسیب‌زای دوران کودکی، منجر به شکل‌گیری الگوهای ناسالمی برای تنظیم هیجانات و تأیید ارزش فردی می‌شوند. در این چارچوب، نارسیسیسم جنسی به عنوان یک مکانیسم تطبیقی ناکارآمد، به فرد اجازه می‌دهد تا از طریق کنترل و بهره‌کشی از دیگری در روابط جنسی، به صورت موقت خلأهای ناشی از تروما را جبران کند.
این راهبرد، اگرچه در کوتاه‌مدت ممکن است تسکین‌دهنده باشد برای فرد نارسیسیتیک اما در بلندمدت به تشدید رفتارهای اجباری و تثبیت چرخه معیوب منجر می‌شود.

پیامدهای بالینی:

نتایج این تحقیق، رویکردهای درمانی مبتنی بر تروما را تأیید و بر اهمیت تمرکز بر مکانیسم‌های روانی واسطه‌ای در درمان اختلالات رفتاری جنسی تأکید می‌کند.
این یافته‌ها نشان می‌دهند که مداخلات مؤثر باید نه تنها به خود رفتارها، بلکه به ریشه‌های شناختی و هیجانی آن‌ها در تجارب آسیب‌زای گذشته و همچنین الگوهای نارسیسیستی شکل‌گرفته در فرد بپردازند تا امکان بهبودی پایدار را فراهم کند .

سارا شیخ قمی
دانشجو و پژوهشگر در حوزه روانشناسی

⬅️ لینک مقاله
💊Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👌5💯2🏆2👍1👎1🔥1👏1🙏1😍1🍾1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 چگونه با افراد متعصب گفت‌وگو کنیم؟

🔵گفت‌وگو با فردی که به باورهای خود سخت چسبیده و حاضر به پذیرش استدلال تازه‌ای نیست، تجربه‌ای آشنا و اغلب فرساینده است. این پدیده در روان‌شناسی با واژه‌ی تعصب dogmatism شناخته می‌شود. تعصب فقط یک عقیده‌ی سرسختانه نیست بلکه بخشی از هویت فرد را تشکیل می‌دهد. وقتی باورها به این سطح از هویت پیوند بخورند، به‌چالش‌کشیدن آن‌ها برای فرد نه یک اختلاف فکری ساده، بلکه تهدیدی علیه «خود» تلقی می‌شود. #پژوهش‌های شناختی اجتماعی دِن کان (Dan M. Kahan) نشان داده‌اند که باورهای سیاسی و دینی به‌ویژه، مقاومت بالایی در برابر تغییر دارند. دلیل این امر، بروز تعارض شناختی cognitive dissonance است مواجهه با شواهد مخالف، ذهن را دچار تنش می‌کند و برای کاهش این تنش، فرد معمولا به دفاع شدیدتر از باور خود روی می‌آورد.

💭چرا استدلال منطقی کافی نیست؟

🔵در نگاه نخست، طبیعی است که گمان کنیم «دلیل و مدرک» می‌تواند باور نادرست را اصلاح کند. اما شواهد علمی خلاف این تصور را نشان می‌دهند. پدیده‌ی همسان‌سازی سوگیرانه biased assimilation توضیح می‌دهد که افراد متعصب تمایل دارند شواهد تأییدکننده‌ی دیدگاه خود را برجسته کنند، در حالی که شواهد مخالف را نادیده گرفته یا تحریف می‌کنند . نتیجه آن است که ورود مستقیم به جدال شواهد، اغلب نه‌تنها بی‌ثمر است بلکه موجب تثبیت بیشتر باور تعصب‌آلود می‌شود. به بیان دیگر، در برخورد با تعصب، مسئله صرفا «کمبود داده» نیست، بلکه «مقاومت هویتی شناختی» است.

🟢از این رو، رویکرد موثرتر آن است که تمرکز را از «باور» به سمت «فرایند اندیشیدن» منتقل کنیم. به جای گفتن اینکه «باورت اشتباه است»، می‌توان پرسید:

🟣چه دلایلی تو را به این نتیجه رسانده است؟

آیا منابعی معتبر reliable sources برای پشتیبانی از این نظر وجود دارد؟

اگر #شواهد معتبر و غیرقابل انکار خلاف دیدگاهت ارائه شود، آیا آمادگی بازاندیشی داری؟
این پرسش‌ها فرد را وادار می‌کند مکث کند و به جای واکنش دفاعی، به سازوکار ذهنی خود بیندیشد. حتی اگر نتیجه تغییر فوری نباشد، همین مکث و #بازاندیشی می‌تواند نقطه‌ی آغاز عبور از دگماتیسم باشد.

اینجاست که #تفکرنقادانه critical thinking اهمیت پیدا می‌کند. تفکر نقادانه مجموعه‌ای از مهارت‌هاست توانایی پرسشگری، سنجش اعتبار منابع، تحلیل منطقی استدلال‌ها، و داشتن انعطاف‌پذیری شناختی cognitive flexibility. به کمک این مهارت‌ها می‌توان یاد گرفت که نه‌تنها استدلال‌های دیگران، بلکه باورهای خود را نیز زیر ذره‌بین نقد برد. تحقیقات نشان داده‌اند که آموزش و تمرین تفکر نقادانه می‌تواند میزان تعصب و دگماتیسم را کاهش داده و ظرفیت تحمل دیدگاه‌های متفاوت را افزایش دهد
و در آخر برای مطالعه‌ی بیشتر در این حوزه، کتاب «تفکر نقادانه ابزارهایی برای بهبود اندیشه و زندگی شما» از ریچارد پل و لیندا الدر توصیه می‌شود
💊 Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤‍🔥9👍6🏆2🙏1💯1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نظر پژوهشگر شرکت کننده دوره کارآموزی
⭐️ مولکولار نوروساینس (علوم اعصاب)

مدرسه ملی زیست فناوری ایران با همکاری آزمایشگاه تحقیقاتی ژنومیکس
در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار می کند:

🔸 اولین دوره کارآموزی بین المللی علوم اعصاب شناختی مولکولی

🟡 محل: آزمایشگاه تحقیقاتی ژنومیکس در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
🟣 مدت برگزاری: ۴ روز شیفت عصر
🟢 نوع برگزاری: عملی آزمایشگاهی

🔰 ثبت نام و دریافت اطلاعات بیشتر:
biotechcourse.com/154

〽️ هزینه ثبت نام دوره کارآموزی:
۴ میلیون و هشتصد هزار تومان

🎉 با امکان پرداخت اقساطی ۲ ماهه
و پیش پرداخت تنها ۲۰٪
🎊

🏆 امتیاز شرکت در دوره کارآموزی:
⭐️ دریافت گواهینامه بین المللی کارآموزی بین المللی مورد تایید دانشگاه های برگزارکننده (گواهینامه مهارتی علمی برای رزومه)
⭐️ آمادگی برای اپلای به مقاطع ارشد و دکترا در علوم اعصاب و ژنتیک
⭐️ شرکت در دوره کاراموزی عملی در مجهزترین آزمایشگاه جامع تحقیقاتی کشور (آزمایشگاه جامع ژنومیکس)
⭐️ دریافت پکیج کنگره و جزوه آموزشی دوره کارآموزی
⭐️ پذیرایی میان وعده

مدرسه ملی زیست فناوری ایران
@biotechsch
❤‍🔥3🙏3💯1
2025/08/23 20:43:45
Back to Top
HTML Embed Code: