نشست گوشه‌ی ایوان بلا درست کند
برای پرده‌ی حکمت حیا درست کند

غریبه بود ولی حرف از آشنایی زد
و گفت کار شما را دعا درست کند!

کجاست او؟ همه در حال دست‌وپازدنیم
برای این همه موسی عصا درست کند

خدا دچار فراموشی‌ست و یادش نیست
برای رفع بلایش دوا درست کند

بنای خانه‌ی ما را که کج نبود چرا
خراب می‌کند؟ اصلاً چرا درست کند؟

نه این‌که کفر بگویم، بعید می‌دانم
دل شکسته‌ی ما را خدا درست کند

#سید_سعيد_عربی

@zhinestan

نه دل از سینه کند یاد و نه آرام ز دل
این دو غربت‌زده عمری‌ست که دور از وطن‌اند

#طالب_آملی

@zhinestan

خندان نشست و شمع شبستان غیر شد
رحمی به گریه‌های شب تار من نکرد...

#وحشی_بافقی

@zhinestan

دوستت نمی‌داشتم چه می‌کردم؟
دنیا برای ادامه‌ی زندگی
توجیه شاعرانه‌ای می‌خواست.

#لیلا_کردبچه

@zhinestan

حذر از شورش چشمم که این طوفانِ آبستن
هزاران طفل چون آشوبِ محشر در شکم دارد

#طالب_آملی

@zhinestan

پتو کشیده شد و چند دست‌و‌پا بیرون...
ولی نمی‌آید از کسی صدا بیرون

هنوز می‌ترسم... توی خانه جن داریم!
هنوز می‌ترسم... از کمد بیا بیرون!

صدای زوزه‌ی گرگینه‌هاست در سر من
که ماه آمده از پشت ابرها بیرون

صدای ضجّه و خون‌های تازه می‌آید
که گرگ‌ومیش شده ظاهراً هوا بیرون

هزار خون‌آشام‌اند توی رگ‌هایم
پلیس و ساحره و دیوها رها بیرون!

چطور درک کند عمق این تشنج را
کسی که بوده از این رنج و ماجرا بیرون؟!

فرار کردی و کردم از آن‌همه کابوس
نمی‌روند ولی از وجود ما بیرون

بگیر دستم را... دست‌های تو امن است!
از این سیاهیِ مطلق، بکش مرا بیرون

#سید_مهدی_موسوی

@zhinestan

در دمِ مردن مرا بر زندگی افسوس نیست
حیف دامانت‌ که از دستم رها خواهد شدن

#بیدل

@zhinestan

ببوسمت که در آغوش من سکوت کنیم
که چارچشمی را گریه در گلوت کنیم
که از بلندی اشکت به من سقوط کنیم
که با چهار لب خیس گفت‌وگوت کنیم...

قسمتی از شعر بلند بوسه

#رحمت_اله_رسولی_مقدم

@zhinestan

بدون موسیقی، زندگی یک اشتباه خواهد بود.
«نیچه»

صدای جاودانه‌ی اسطوره‌ی بلامنازع: حسن زیرک بزرگ

@zhinestan

بریدم از تو دل و از بریدگی باید
مدام خون بچکد تا مگر به هم آید

#مریم_محمدیان

@zhinestan

ای وایِ من!، پناه من از من گریخته‌ست
تنها گریزگاه من از من گریخته‌ست

آن نیمه‌ی سپید که الفت گرفته بود
با نیمه‌ی سیاه من، از من گریخته‌ست

چون حفره‌های جمجمه‌‌ در قعر گورها
ته‌مانده‌ی نگاه من از من گریخته‌ست

آواره مثل بادم از آن‌رو که سایه‌‌یِ  -
همواره سربه‌راه من از من گریخته‌ست

ای کاش زارزار ببارید در دلم
ای ابرها! که ماه من از من گریخته‌ست

در باغ‌ خواب‌‌‌ من گل آتش دمیده است
مهر من و گیاه من از من گریخته‌ست
 
گیرم دوباره میوه‌ی ممنوعه‌ای رسید
انگیزه‌ی گناه من از من گریخته‌ست

#علی_ارجمند

@zhinestan

مردم دو دسته‌اند:
آنها که فقط تماشا می‌کنند،
و آنها که فقط تماشا نمی‌کنند.

مردم دو دسته‌اند:
توریست‌ها و
تروریست‌ها

#دانیال_مرتضوی

@zhinestan

در تو چپیده عزلت یک زندگی سکوت
بر تو تنیده قدّ خدا _هیس_ عنکبوت

ای تلخه‌ی گزنده‌تر از نارسِ انار!
ای سکر گل‌نکرده‌ی سرشاخه‌های توت!

ای ابتلای کارون، در غربت مدام!
ای بی‌نفس‌تر از خزر مبتلا به لوت!

دیروز شاعر صله‌بردوش سربه‌راه!
امروز آسمان‌جل از بیخ لات‌ولوت!

ناخوانده روی خالی پهنی که سفره نیست!
شرح سگ دوان پی آهوی لایموت!

مغضوب کفر شخص شخیص خدایگان!
درمانده در حوالی بارانی قنوت!

فاللهُ خیرٌ ... آخ نگو! مالِ نیستن!
دنیا شکست پشت سرت کوزه‌ای و فوت

#فاطمه_مولانا
@zhinestan

اگر چه خالی از اندیشه‌ی بهار نبودم
ولی بهار تو را هم در انتظار نبودم

یقین نداشتم امّا چرا دروغ بگویم
که چشم در رهت ای نازنین‌سوار نبودم؟!

به یک جوانه‌ی دیگر امید داشتم امّا
به این جوانی دیگر امیدوار نبودم

به شوروسور کشاندی چنان مرا که بر آنم
که بی‌تو هرگز از این پیش سوگوار نبودم

خود آهوانه به دام من آمدی تو وگرنه
من این بهار در اندیشه‌ی شکار نبودم

تو عشق بودی و سنگین می‌آمدی و کجا بود
که در مسیل تو ای سیل بی‌قرار نبودم

مثال من به چه ماند؟ به سایه‌ای که چراغت
اگر نبود، به دیواره‌های غار نبودم

#حسین_منزوی

@zhinestan

ای دل! به درون سینه غمگین بنشین
ای اشک! ز خون دیده رنگین بنشین

با طاقت ما مسنج خود را ای کوه!
ترسم که شوی خفیف، سنگین بنشین


#فایز_کاشانی

@zhinestan

خالق همه را نظیر خود پندارد
شیطان همه را اجیر خود پندارد
مؤمن به وجود هر دو ایمان دارد
کافر همه را به کیش خود پندارد

#رحیم_رسولی

@zhinestan

دلم برای تو تنگ است، تنگ یعنی مرگ!

#مهدی_موسوی

@zhinestan

وادی امید بی‌پایان و فرصت نارسا
می‌روم بر دوش حسرت چون نگاه واپسین

#بیدل_دهلوی

@zhinestan

چه امکان است خاک ما نظرگاه بتان گردد؟
فریب سرمه نتوان داد این مژگان‌سیاهان را

#بیدل

@zhinestan

مرا ز یاد تو برد و تو را ز خاطر من
ستم، زمانه از این بیشتر چه خواهد کرد

صائب
@zhinestan