Telegram Group & Telegram Channel
در وصفِ «برادرِ بزرگ‌تر»

فرزند اول خانواده که باشی، باید خودت «اولین بارها» را تجربه کنی؛ اولین خانه پیدا کردن و مستأجری، اولین اسباب‌کشی، اولین وام گرفتن و ضامن چک دار پیدا کردن، اولین ابلاغیه و دادگاه و «پرونده محرمانه»!

البته اولین بار نبود که دادگاه می‌رفتم با پرونده‌ای که اجازه نداشتم آن را بخوانم. سال‌ها پیش که کتاب «از ستایش تا پرستش» را نوشتم و چاپ کردم، پایم به دادگاه باز شد و سه جلسه بازپرسی.

آخر تیرماه ۴۰۲ بود. از کارگزینی دانشگاه مرا خواسته بودند و نامه‌ای محرمانه که از کار تعلیق شده‌ای به دو اتهام توهین به مقدسات و ارتکاب اعمال مخالف مصالح نظام. تا ده روز هم فرصت دفاع داری!
گفتم: مستندات و شواهد اتهام؟!
گفتند: محرمانه است! جرم شما محرَز است!
سرم شلوغ شد و دلم درگیر و قلبم پرتپش... خرجی خانه و اجاره سر ماه و چک چاپخانه و دفاعیه نوشتن و قطع حقوق.

مراسم رونمایی از تفسیر افنان، پس از سخنرانی اساتید مهمان، پشت تریبون رفتم و چند دقیقه‌ای حرف زدم. اینکه قرآن چهارده قرن پیش، بر محمد مصطفی نازل شده است، و چه بسا هر روز و هر ساعت آیه و نشانه‌ای از آن بر من و شما هم «نازل» شود و اندیشه‌مان را استوار کند و قلبمان را آرام.

آقای دکتر تماس گرفت و کوه صُفه قرار گذاشتیم. یک جلیقه کوهنوردی پوشیده بود و چالاک می‌رفت، و من برایش گفتم.

و گاه آدمیزاد چقدر نیاز پیدا می‌کند که بگوید و یک دل مهربان بشنود و یک زبان دلجو پاسخش گوید. گویی که شانه زیر بار بر دوشت گذاشته، تا سنگینی‌اش کمرت را خم نکند.

آقای دکتر حرف‌هایم را که شنید، پرسید: معیشتت را چه می‌کنی؟!
سرم را پایین انداختم، به شرم گفتم: نه صدقه می‌پذیرم، نه قرض می‌گیرم، کار می‌کنم...

آری، من هم یک ایرانی هستم، با همه دشواری‌هایِ ایرانی بودن! من برتر از آن کارگر نیستم که شش ماه حقوق نگرفته است، یا آن راننده که دیگر سرویس ندارد، یا آن کارخانه داری که برق ندارد، یا آن زندانی که هیچ ندارد...

مگر من کیستم، حال بگویند استاد، دکتر، عضو هیئت علمی، حجةالاسلام، آیةالله... نه، من هم یکی هستم مثل همه این آدم‌ها که اثاث خانه‌شان را حراج می‌کنند، که اسنپ کار می‌کنند، که سر ساختمان‌های نیمه‌کاره نگهبانی می‌دهند، که دست آخر کلیه می‌فروشند....

آقای دکتر، نامه به رییس دانشگاه نوشت و هزاران مهربان همانند او، پای نامه‌اش را امضا کردند. جناب رییس هم حقوق تیرماه را بازپس گرفت!! از کوزه همان ترآود که در اوست!

هفده ماه از آن روزها می‌گذرد، و آقای دکتر، «برادرِ بزرگ‌تر» من است. برادری از یک پدر: اندیشمندی، و از یک مادر: مهربانی. بیش از هر چیز، هنوز هم گوش شنوا دارد و زبان دلجو، در پی گشایش گره و بر کنار زدن کینه‌ها و کینه‌توزها...

دیشب که یادداشت «شیخ محمد» را برایم فرستاد، شیرینی داشتن یک «برادر بزرگ‌تر» را بیش از همیشه چشیدم...
محمد سلطانی رنانی 
سر  نوشت
https://www.group-telegram.com/us/soltanirenani600.com
407👍117👏24💔22💩2👎1



group-telegram.com/soltanirenani600/49
Create:
Last Update:

در وصفِ «برادرِ بزرگ‌تر»

فرزند اول خانواده که باشی، باید خودت «اولین بارها» را تجربه کنی؛ اولین خانه پیدا کردن و مستأجری، اولین اسباب‌کشی، اولین وام گرفتن و ضامن چک دار پیدا کردن، اولین ابلاغیه و دادگاه و «پرونده محرمانه»!

البته اولین بار نبود که دادگاه می‌رفتم با پرونده‌ای که اجازه نداشتم آن را بخوانم. سال‌ها پیش که کتاب «از ستایش تا پرستش» را نوشتم و چاپ کردم، پایم به دادگاه باز شد و سه جلسه بازپرسی.

آخر تیرماه ۴۰۲ بود. از کارگزینی دانشگاه مرا خواسته بودند و نامه‌ای محرمانه که از کار تعلیق شده‌ای به دو اتهام توهین به مقدسات و ارتکاب اعمال مخالف مصالح نظام. تا ده روز هم فرصت دفاع داری!
گفتم: مستندات و شواهد اتهام؟!
گفتند: محرمانه است! جرم شما محرَز است!
سرم شلوغ شد و دلم درگیر و قلبم پرتپش... خرجی خانه و اجاره سر ماه و چک چاپخانه و دفاعیه نوشتن و قطع حقوق.

مراسم رونمایی از تفسیر افنان، پس از سخنرانی اساتید مهمان، پشت تریبون رفتم و چند دقیقه‌ای حرف زدم. اینکه قرآن چهارده قرن پیش، بر محمد مصطفی نازل شده است، و چه بسا هر روز و هر ساعت آیه و نشانه‌ای از آن بر من و شما هم «نازل» شود و اندیشه‌مان را استوار کند و قلبمان را آرام.

آقای دکتر تماس گرفت و کوه صُفه قرار گذاشتیم. یک جلیقه کوهنوردی پوشیده بود و چالاک می‌رفت، و من برایش گفتم.

و گاه آدمیزاد چقدر نیاز پیدا می‌کند که بگوید و یک دل مهربان بشنود و یک زبان دلجو پاسخش گوید. گویی که شانه زیر بار بر دوشت گذاشته، تا سنگینی‌اش کمرت را خم نکند.

آقای دکتر حرف‌هایم را که شنید، پرسید: معیشتت را چه می‌کنی؟!
سرم را پایین انداختم، به شرم گفتم: نه صدقه می‌پذیرم، نه قرض می‌گیرم، کار می‌کنم...

آری، من هم یک ایرانی هستم، با همه دشواری‌هایِ ایرانی بودن! من برتر از آن کارگر نیستم که شش ماه حقوق نگرفته است، یا آن راننده که دیگر سرویس ندارد، یا آن کارخانه داری که برق ندارد، یا آن زندانی که هیچ ندارد...

مگر من کیستم، حال بگویند استاد، دکتر، عضو هیئت علمی، حجةالاسلام، آیةالله... نه، من هم یکی هستم مثل همه این آدم‌ها که اثاث خانه‌شان را حراج می‌کنند، که اسنپ کار می‌کنند، که سر ساختمان‌های نیمه‌کاره نگهبانی می‌دهند، که دست آخر کلیه می‌فروشند....

آقای دکتر، نامه به رییس دانشگاه نوشت و هزاران مهربان همانند او، پای نامه‌اش را امضا کردند. جناب رییس هم حقوق تیرماه را بازپس گرفت!! از کوزه همان ترآود که در اوست!

هفده ماه از آن روزها می‌گذرد، و آقای دکتر، «برادرِ بزرگ‌تر» من است. برادری از یک پدر: اندیشمندی، و از یک مادر: مهربانی. بیش از هر چیز، هنوز هم گوش شنوا دارد و زبان دلجو، در پی گشایش گره و بر کنار زدن کینه‌ها و کینه‌توزها...

دیشب که یادداشت «شیخ محمد» را برایم فرستاد، شیرینی داشتن یک «برادر بزرگ‌تر» را بیش از همیشه چشیدم...
محمد سلطانی رنانی 
سر  نوشت
https://www.group-telegram.com/us/soltanirenani600.com

BY سر نوشت


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/soltanirenani600/49

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

These administrators had built substantial positions in these scrips prior to the circulation of recommendations and offloaded their positions subsequent to rise in price of these scrips, making significant profits at the expense of unsuspecting investors, Sebi noted. Just days after Russia invaded Ukraine, Durov wrote that Telegram was "increasingly becoming a source of unverified information," and he worried about the app being used to "incite ethnic hatred." Friday’s performance was part of a larger shift. For the week, the Dow, S&P 500 and Nasdaq fell 2%, 2.9%, and 3.5%, respectively. What distinguishes the app from competitors is its use of what's known as channels: Public or private feeds of photos and videos that can be set up by one person or an organization. The channels have become popular with on-the-ground journalists, aid workers and Ukrainian President Volodymyr Zelenskyy, who broadcasts on a Telegram channel. The channels can be followed by an unlimited number of people. Unlike Facebook, Twitter and other popular social networks, there is no advertising on Telegram and the flow of information is not driven by an algorithm. Anastasia Vlasova/Getty Images
from us


Telegram سر نوشت
FROM American