Telegram Group & Telegram Channel
سلام‌کرده‌نکرده چشمم افتاد به ردیفِ اصلاحاتِ وزارتِ سانسور برای یکی از رمان‌ها. تعجب کردم که آخر این رمان مگر موردی داشت؟ یک سری آدم، صد و پنجاه سال پیش، راه افتاده‌اند دنبالِ یادداشتی رمزگذاری‌شده، آن‌هم کجا؟ در جنگل‌های آمازون! لب مرز پِرو...

مبهوت یکی از برگه‌ها را برداشتم و دیدم نوشته تا آخر صفحه اصلاح شود: "صحنه‌ای غیرمنتظره و آزاردهنده. مردی که حلق‌آویز شده بود در انتهای پیچک، که مانند طناب بود و به سر آن گرهی زده بودند، دست و پا می‌زد. با آخرین حرکات فرد محتضر، پیچک هم تکان می‌خورد." خواندم و خواندم و دیدم خدا را شکر رهگذری سررسیده و پریده روی مردک بینوا و کشیده‌اش پایین. قلبش هم زده. به قول خودشان به موقع رسیده‌اند و جانش را نجات داده‌اند. جوانک هم گفته پشیمان است. خب، پس مشکل کجاست؟ شاید سانسورچی با نجاتِ کسی که بالای دار است مشکل دارد...

رفتم جلوتر و دیدم دستور صادر شده به ننوشیدنِ هرچه نوشیدنی‌ست اعم از آب گازدار و مایعات دیگر. حتی گاه کلمۀ نوشیدنی را هم تاب نیاورده و نوشته اصلاح... اصلاح؟ یعنی جای جملۀ "کمی نوشیدنی نوشید" بگذاریم کمی آب خورد؟ یا چای نوشید؟ یا آب هندوانه؟ یا چی؟ جایی هم امر کرده این جمله اصلاح شود: "دیگر هرگز لب به نوشیدنی نمی‌زنم". خب الان چی را اصلاح کنیم؟ بزند یا نزند آخر؟

بگذریم... همه‌تان با این گیرهای سه‌پیچ غیرمنطقیِ سلیقه‌ایِ اعصاب‌خردکنِ مضحک کم‌وبیش آشنایید. خندۀ تلخِ ازگریه‌غم‌انگیزترم آن‌جا شروع شد که دیدم دستورِ اصلاحِ تصاویر را داده‌اند. با خودم فکر کردم آخر مگر چیزی از گراورهای بعضا بی‌کیفیتِ صد و پنجاه سال پیش معلوم است که اصلاح کنیم؟

گشتم لابه‌لای دستورات و دیدم یک جمله است که جلوی شماره صفحات کتاب تکرار شده: "پوشش زن‌ها اصلاح شود". "یقه اصلاح شود". اسلایدها را می‌گذارم تا یقه‌ها را بی‌سانسور ببینید و لذتش را ببرید. فقط به من هم حتما بگویید چه نوع لذتی برده‌اید تا بفهمم چرا باید اصلاحشان کرد... اسلاید آخر اما جایزه دارد. دستور صادر شده که: زن برهنۀ سمت راست حذف شود.

خوانندگان عزیز! هرکدامتان ثابت کردید سمتِ راست تصویر برهنه است و زن است و ریش‌هایش ریشۀ درخت است، جایزه دارید. حتی شما جناب سانسورچی...

پ.ن: کیفیت عکس‌ها همین است ها. فکر نکنید کیفیت عکس قرار است بالا برود یا دوربینِ گوشی عکس را بی‌کیفیت کرده یا نمی‌دانم چه.

پ.ن ۲: نمی‌دانم چرا از صبح این بیت ایرج‌میرزا مدام در گوشم است: دو دست او همه بر پیچه‌اش بود، دو دست بنده در...

- اسلایدها در ادامه آمده.



group-telegram.com/somayenoroozi/348
Create:
Last Update:

سلام‌کرده‌نکرده چشمم افتاد به ردیفِ اصلاحاتِ وزارتِ سانسور برای یکی از رمان‌ها. تعجب کردم که آخر این رمان مگر موردی داشت؟ یک سری آدم، صد و پنجاه سال پیش، راه افتاده‌اند دنبالِ یادداشتی رمزگذاری‌شده، آن‌هم کجا؟ در جنگل‌های آمازون! لب مرز پِرو...

مبهوت یکی از برگه‌ها را برداشتم و دیدم نوشته تا آخر صفحه اصلاح شود: "صحنه‌ای غیرمنتظره و آزاردهنده. مردی که حلق‌آویز شده بود در انتهای پیچک، که مانند طناب بود و به سر آن گرهی زده بودند، دست و پا می‌زد. با آخرین حرکات فرد محتضر، پیچک هم تکان می‌خورد." خواندم و خواندم و دیدم خدا را شکر رهگذری سررسیده و پریده روی مردک بینوا و کشیده‌اش پایین. قلبش هم زده. به قول خودشان به موقع رسیده‌اند و جانش را نجات داده‌اند. جوانک هم گفته پشیمان است. خب، پس مشکل کجاست؟ شاید سانسورچی با نجاتِ کسی که بالای دار است مشکل دارد...

رفتم جلوتر و دیدم دستور صادر شده به ننوشیدنِ هرچه نوشیدنی‌ست اعم از آب گازدار و مایعات دیگر. حتی گاه کلمۀ نوشیدنی را هم تاب نیاورده و نوشته اصلاح... اصلاح؟ یعنی جای جملۀ "کمی نوشیدنی نوشید" بگذاریم کمی آب خورد؟ یا چای نوشید؟ یا آب هندوانه؟ یا چی؟ جایی هم امر کرده این جمله اصلاح شود: "دیگر هرگز لب به نوشیدنی نمی‌زنم". خب الان چی را اصلاح کنیم؟ بزند یا نزند آخر؟

بگذریم... همه‌تان با این گیرهای سه‌پیچ غیرمنطقیِ سلیقه‌ایِ اعصاب‌خردکنِ مضحک کم‌وبیش آشنایید. خندۀ تلخِ ازگریه‌غم‌انگیزترم آن‌جا شروع شد که دیدم دستورِ اصلاحِ تصاویر را داده‌اند. با خودم فکر کردم آخر مگر چیزی از گراورهای بعضا بی‌کیفیتِ صد و پنجاه سال پیش معلوم است که اصلاح کنیم؟

گشتم لابه‌لای دستورات و دیدم یک جمله است که جلوی شماره صفحات کتاب تکرار شده: "پوشش زن‌ها اصلاح شود". "یقه اصلاح شود". اسلایدها را می‌گذارم تا یقه‌ها را بی‌سانسور ببینید و لذتش را ببرید. فقط به من هم حتما بگویید چه نوع لذتی برده‌اید تا بفهمم چرا باید اصلاحشان کرد... اسلاید آخر اما جایزه دارد. دستور صادر شده که: زن برهنۀ سمت راست حذف شود.

خوانندگان عزیز! هرکدامتان ثابت کردید سمتِ راست تصویر برهنه است و زن است و ریش‌هایش ریشۀ درخت است، جایزه دارید. حتی شما جناب سانسورچی...

پ.ن: کیفیت عکس‌ها همین است ها. فکر نکنید کیفیت عکس قرار است بالا برود یا دوربینِ گوشی عکس را بی‌کیفیت کرده یا نمی‌دانم چه.

پ.ن ۲: نمی‌دانم چرا از صبح این بیت ایرج‌میرزا مدام در گوشم است: دو دست او همه بر پیچه‌اش بود، دو دست بنده در...

- اسلایدها در ادامه آمده.

BY جعبه‌سیاه


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/somayenoroozi/348

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

As such, the SC would like to remind investors to always exercise caution when evaluating investment opportunities, especially those promising unrealistically high returns with little or no risk. Investors should also never deposit money into someone’s personal bank account if instructed. In 2014, Pavel Durov fled the country after allies of the Kremlin took control of the social networking site most know just as VK. Russia's intelligence agency had asked Durov to turn over the data of anti-Kremlin protesters. Durov refused to do so. Some privacy experts say Telegram is not secure enough But Kliuchnikov, the Ukranian now in France, said he will use Signal or WhatsApp for sensitive conversations, but questions around privacy on Telegram do not give him pause when it comes to sharing information about the war. Founder Pavel Durov says tech is meant to set you free
from us


Telegram جعبه‌سیاه
FROM American