group-telegram.com/src_germi/2701
Last Update:
بچهها، یادتونه تو پست «راز خلاقیت در سکوت شب» گفتیم که گاهی بهترین ایدهها وقتی سراغمون میان که انتظارشو نداریم؟ 🦉🌙 وقتی که ذهن منطقی و سختگیر ما یه کم خسته میشه و به «ناخودآگاه» اجازه میده که حرفشو بزنه؟ امروز میخوایم چندتا داستان واقعی از آدمایی رو ببینیم که مهمترین ایدههای زندگیشون دقیقاً تو همین لحظات، یعنی تو خواب و رویا، بهشون الهام شده. فرقشون با بقیه چی بود؟ بلند شدن، نوشتن، و عمل کردن.
📌 دیمیتری مندلیف – وقتی جدول تناوبی در رویا خودش را مرتب کرد 🧪
این دانشمند بزرگ روسی برای دستهبندی عناصر شیمیایی دنبال راهی میگشت. کلی فکر کرد، نوشت، پاک کرد… اما به هیچ نتیجهای نمیرسید. تا اینکه یه شب، خسته و ناامید، خوابش برد و در عالم رویا، تمام عناصر رو دید که خودشون خیلی شیک و مرتب، بر اساس وزن اتمی و خواصشون، روی یه جدول قرار گرفتن 😮
مندلیف بلافاصله از خواب پرید و همون چیزی که دیده بود رو روی یه تیکه کاغذ کشید. و اون طرح، شد پایهی اصلی چیزی که الان ما به اسم «جدول تناوبی عناصر» میشناسیم و تو تمام کتابهای شیمی دنیا هست.
📌 ککوله – راز ساختار حلقوی بنزن در دم یک مار 🐍
آگوست ککوله، شیمیدان آلمانی، مدتها بود که درگیر ساختار مولکولی بنزن بود و نمیتونست بفهمه چرا فرمولش با بقیه ترکیبات فرق داره. تا اینکه یه شب، جلوی شومینه خوابش برد و خواب دید که اتمها مثل مار دارن جلوی چشمش میرقصن و ناگهان، یکی از مارها دم خودش رو به دهن گرفت و شروع به چرخیدن کرد.
ککوله از خواب پرید. اون تصویر مار، کلید حل معما بود. همون موقع فهمید که ساختار مولکولی بنزن باید به صورت یک حلقه باشه. بعدها خودش توی سخنرانی معروفش گفت: «بیایید یاد بگیریم که رویا ببینیم، آنگاه شاید حقیقت را بیابیم.» (چون تیم تولید محتواتون به فلسفه علاقهمنده، بعداً حتماً دربارهش حرف میزنیم.)
📌 لری پیج – وقتی ایده «گوگل» در یک خواب متولد شد 🖥️🌐
لری پیج، یکی از موسسان گوگل، وقتی فقط یه دانشجوی ۲۲ ساله تو دانشگاه استنفورد بود، یه شب یه خواب عجیب دید. اون تو خوابش به این فکر افتاد: «اگه بشه کل اینترنت رو دانلود کرد و صفحات رو نه بر اساس محتواشون، بلکه بر اساس اینکه چندتا صفحه دیگه بهشون "لینک" دادن، مرتب کرد چی؟»
اون با هیجان از خواب پرید، جزئیات ایدهاش رو روی چندتا کاغذ نوشت، و اون ایده به ظاهر ساده، شد هسته اصلی الگوریتم انقلابی PageRank و در نهایت، موتور جستجوی گوگل. 😄
📌 چطور ما هم به این «جرقه ناخودآگاه» برسیم؟
یادتونه گفتیم برای ارتباط با ناخودآگاه باید ذهن خودآگاه و منطقی رو یه کم آروم کنیم؟ این داستانها هم همینو میگن.
• قبل از خواب، ذهنتون رو با مسئله درگیر کنید: قبل از خواب به اون مشکل پژوهشی یا سوالی که ذهنتون رو درگیر کرده، خوب فکر کنید. تمام اطلاعات رو برای ناخودآگاهتون آماده کنید.
• به رویاهاتون اهمیت بدید و یادداشتشون کنید: یه دفترچه کنار تختتون داشته باشید (روی این مورد خیلی تأکید میکنم ✍🏻). به محض بیدار شدن، حتی اگه خوابتون بیربط به نظر میاد، ایدهها یا تصاویر اصلیش رو یادداشت کنید. گاهی جواب تو دل همون تصاویر بیربط پنهان شده.
• به ذهنتون استراحت بدید: گاهی وقتا فاصله گرفتن از مسئله و دادن یه استراحت کوتاه به ذهن، بهترین راه برای رسیدن به راهحله.
• از «حالت آلفا» استفاده کنید: اون حالت خلسه و آرامش بین خواب و بیداری، بهترین زمان برای دسترسی به ناخودآگاهه. تو اون لحظات، سعی کنید به مشکلتون فکر کنید و ببینید چه چیزی به ذهنتون میرسه.
تو پست بعدی، میریم سراغ داستانهای شگفتانگیز دیگهای که از دل «اتفاقات شانسی» بیرون اومدن✨ پس با ما همراه باشید.
- تیم تولید محتوای کمیته تحقیقات دانشجویی دانشکده پرستاری گرمی 🌱
BY کمیته تحقیقات و فناوری دانشجویی دانشکده پرستاری گرمی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/src_germi/2701