group-telegram.com/tarikhandishi/1538
Last Update:
«سه گلوله برای نخستوزیرِ مهدورالدم»
شانزدهم اسفند ۱۳۲۹ ــ آقای نخستوزیر برای مراسم ختم وارد مسجد شاه شد. دقایقی بعد صدای گلوله بلند شد و نخستوزیر بر سنگفرش مسجد شاه در خون غلتید. او را به بیمارستان سینا رساندند اما کار از کار گذشته بود. در گزارش پزشکی قانونی نوشته بود: «علت فوت متلاشی شدن مغز و پارهشدن قسمتی از ریۀ راست بوده و طبق مشاهدات مرگ در اثر گلولۀ وارده به مغز در لحظات اول صورت گرفته... پروانۀ دفن به نام «حاج علی رزمآرا» فرزند محمد صادر و به مدیر داخلی بیمارستان داده شد.» این واپسین سند زندگی سپهبد حاج علی رزمآرا بود کسی که از تیر ۱۳۲۹ نخستوزیر ایران بود.
سرسختترین مخالف او در مجلس کسی نبود مگر محمد مصدق. برای اینکه بدانیم مصدق خیال نداشت هیچ امتیازی به این مرد ارتشی دهد، کافی است به یاد آوریم او تنها سه روز پس از نخستوزیری رزمآرا با اعتراض به اینکه «ارتش نباید در کار مملکت دخالت کند» با لحنی تند گفته بود: «خدا شاهد است اگر ما را بکشند. پارچه پارچه بکنند، زیر بار حکومت این جور اشخاص نمیرویم. وحدانیت حق خون میکنیم، خون میکنیم، میریزیم، و کشته میشویم. اگر شما نظامی هستید من از شما نظامیترم میکشم همینجا شما را میکشم!»
اما این دعوا بیش از هر چیز سر نفت بود. رزمآرا امید داشت با شرکت نفت انگلیس به توافق جدیدی دست یابد، ولی مصدق و گروهش در مجلس مسیری رادیکالتر را در نظر داشتند. دولت طی مذاکره با انگلیسیها قرارداد جدیدی تهیه کرد که به قرارداد «گَسـگُلشاییان» معروف بود. در این قرارداد سهم سود ایران و شرکت نفت انگلیسی پنجاهـپنجاه میشد و امتیازات ایران افزایش مییافت. کمیسیون نفت نیز به ریاست مصدق برای بررسی همین قرارداد تشکیل شده بود. اما کمیسیون این قرارداد را رد کرد و زمزمههای ملیشدن نفت از همان کمیسیون برخاست. بحثهای حقوقی و منازعات سیاسی گستردهتر از آن است که بتوان در این نوشتار حتی گذرا به آنها اشاره کرد. اما یک چیز مسجل است: رزمآرا مانعی سر راه ایدۀ ملیشدن صنعت نفت قلمداد میشد و به صراحت هم میگفت با ملیشدن نفت مخالف است زیرا گمان میکرد ایران توان آن را ندارد که این صنعت را مستقلاً بگرداند.
اختلافنظر میان مصدق و رزمآرا حلشدنی نبود تا اینکه خلیل طهماسبی، از اعضای فداییان اسلام، با ترور رزمآرا، کلاً صورتمسئله را پاک کرد. یک سالونیم بعد، در مرداد ۱۳۳۱، طرحی سهفوریتی برای عفو شدن خلیل طهماسبی در مجلس مطرح شد که در آن رزمآرا آشکارا «مهدورالدم» نامیده شده بود. این طرح چنین بود:
«چون افرادی که ثابت شود علیه ملت و منافع اجتماع قیام به نفع بیگانه بنمایند در هر مسلک و مذهب مهدورالدم هستند، لذا ما امضاءکنندگان ذیل، مادهواحده را با قید سه فوریت تقدیم میداریم: مادهواحده: چون خیانت حاجی علی رزم آرا و حمایت او از اجانب بر ملت ایران ثابت است بر فرض اینکه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظر ملت بیگناه و تبرئهشده شناخته میشود.»
امضای سی نماینده پای این طرح بود (از جمله شایگان، بقایی، حسین مکی، ملکی، سنجابی). این مادهواحده تصویب شد و به این ترتیب در دوران نخستوزیر مصدق، قاتل آن نخستوزیرِ «مهدورالدم» آزاد شد. وقتی قرار بود برای تصویب این مادهواحده رأیگیری شود، مظفر بقایی در حمایت از آن چنین گفت:
«چون سپهبدعلی رزم آرا در دوران ریاست ستاد ارتش و ریاست دولت تمام توانایی و قدرت ناشی از مقامات فوق را علیه مشروطیت و نابود کردن مبانی حکومت ملی و آزادی ایران که محصول قربانیها و مجاهدات مردم این کشور است به کار برده... تا آنجا که از هیچ قانونشکنی منجمله مداخله و ارعاب و تخویف دستگاه قضایی و قوه مقننه دریغ نکرد... بنابراین امضاءکنندگان زیر آقای استاد خلیل طهماسبی را تجسم اراده ملی و عمل او را اجرای قضاوت افکار عمومی دانسته رجاء واثق داریم که به احترام افکار عمومی و حکومت مشروطه ایران از طرف دادگاه رأیی برخلاف عدل و وجدان صادر نخواهد گردید چه در این مورد ملت ایران است که مشمول رأی قضات آن دادگاه قرارخواهم گرفت...»
با این مادهواحده و این سخنرانیها نمیتوان تردیدی داشت که این نمایندگان نوعی از ترور را مشروع میدانستند و قطعاً این مادهواحده و این مصوبه یکی از موارد خاص و قابل تأمل در تاریخ معاصر ایران است.
پینوشت:
۱. خلیل طهماسبی در آذر ۱۳۳۴، پس از کودتای ۲۸ مرداد و در پی سوءقصد به حسین علا بازداشت، محاکمه و اعدام شد.
۲. دربارۀ قتل رزمآرا تئوری دیگری هم وجود دارد که میگوید دربار هم قصد از میان برداشتن او را داشت که البته خود فداییان اسلام این نظریه را به شدت رد میکنند.
۳. در پیوست جسد رزمآرا را میبینید.
مهدی تدینی
#ترور، #رزم_آرا
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
BY تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی

Share with your friend now:
group-telegram.com/tarikhandishi/1538