#شکرگزاری⑥
خدای قشنگم، سپاسگزارم که امروز هم مثل همیشه، نفسی در سینهام جاریست؛
نفسی که در هر دمش، مهر و رحمت تو جریان دارد و من را آرام میسازد.
شکر برای سلامتیام...
شکر برای آنچه لایق دانستی و عطایم کردی...
و شکر برای آنچه ندارم،
چرا که تو را دارم؛ و داشتن تو برای دلم، آرامشیست فراتر از همه داشتهها.
الحمدلله🕊️❤🩹
🖋سوسن_فروتن
خدای قشنگم، سپاسگزارم که امروز هم مثل همیشه، نفسی در سینهام جاریست؛
نفسی که در هر دمش، مهر و رحمت تو جریان دارد و من را آرام میسازد.
شکر برای سلامتیام...
شکر برای آنچه لایق دانستی و عطایم کردی...
و شکر برای آنچه ندارم،
چرا که تو را دارم؛ و داشتن تو برای دلم، آرامشیست فراتر از همه داشتهها.
الحمدلله🕊️❤🩹
🖋سوسن_فروتن
|آرزوهای محالم|
از آنجایی که علاقه خاصی به زبان ترکی و شهرهای زیبای آن دارم، حس میکنم در آیندهای نهچندان دور، سفری دلنشین و پر از خاطره به ترکیه خواهم داشت.
اما چون تنها یک سفر کوتاه است، دوباره به سرزمینم بازمیگردم؛ آنهم با ردای سپید داکتری و عینکی که بر چشمانم نشسته است.
با پشت دست، عرق پیشانیام را ـ که از پسِ یک عمل موفقانه بیرون آمدهام ـ پاک میکنم. دستکشهایی که هنوز نشانی از خون و نجات یک جان را دارند، از دستانم درمیآورم.
قهوهای شیرین برای خود آماده کرده، پشت میز کارم مینشینم؛ و سومین کتابم با عنوان «گامهای سکوت» را در دست گرفته، نفس عمیقی میکشم و با لبخند آرامی در دل میگویم:
«این روزها را پیشتر در دل پرورانده بودم، برایش جنگیده بودم…»
الحمدلله ربِ زیبایم، شکر بر تو که رؤیاها را در دل ما کاشتی و قدرت رسیدن را بخشیدی.
🥹🤍🤞🏻
#سوسن_فروتن
از آنجایی که علاقه خاصی به زبان ترکی و شهرهای زیبای آن دارم، حس میکنم در آیندهای نهچندان دور، سفری دلنشین و پر از خاطره به ترکیه خواهم داشت.
اما چون تنها یک سفر کوتاه است، دوباره به سرزمینم بازمیگردم؛ آنهم با ردای سپید داکتری و عینکی که بر چشمانم نشسته است.
با پشت دست، عرق پیشانیام را ـ که از پسِ یک عمل موفقانه بیرون آمدهام ـ پاک میکنم. دستکشهایی که هنوز نشانی از خون و نجات یک جان را دارند، از دستانم درمیآورم.
قهوهای شیرین برای خود آماده کرده، پشت میز کارم مینشینم؛ و سومین کتابم با عنوان «گامهای سکوت» را در دست گرفته، نفس عمیقی میکشم و با لبخند آرامی در دل میگویم:
«این روزها را پیشتر در دل پرورانده بودم، برایش جنگیده بودم…»
الحمدلله ربِ زیبایم، شکر بر تو که رؤیاها را در دل ما کاشتی و قدرت رسیدن را بخشیدی.
🥹🤍🤞🏻
#سوسن_فروتن
#شکرگزاری⑦
هر وقت حس میکنم خدایی چون تو دارم، قامتِ خمیدهام استوار میشود، اندوههایم فرار میکند و بغضها از چشمهای ظریفم محو میشود.
چه قشنگ است حضورت ای ربِ زیبایم!🫠❤🩹
#سوسنی_فروتن
هر وقت حس میکنم خدایی چون تو دارم، قامتِ خمیدهام استوار میشود، اندوههایم فرار میکند و بغضها از چشمهای ظریفم محو میشود.
چه قشنگ است حضورت ای ربِ زیبایم!🫠❤🩹
#سوسنی_فروتن
|من پنجرهای قدیمیام|
من پنجرهای قدیمیام، سالهاست رو به دیاری آشنای ناآشنا گشوده شدهام.
پنجرهای خاموش که شاهد رفتوآمد آدمها، خندهها، اشکها و روزهای بیخبر بوده است...
دلی پر از خاطرات ناگفته دارم؛ و هر بار که باران میبارد، بغض کهنهام تازه میشود.
چرا اینهمه غم در وجودم لانه کرده؟ شاید دلتنگیست... شاید حسرت یک نگاهِ آشنا.
من همان پنجرهام که با بیکسی بغض کرد، با درد همصدا شد و در سکوت، سالها زنده ماند.
گاهی یک شیء بیجان، میتواند تو را بهتر از هزار انسان بفهمد...
🖋️سوسن_فروتن
من پنجرهای قدیمیام، سالهاست رو به دیاری آشنای ناآشنا گشوده شدهام.
پنجرهای خاموش که شاهد رفتوآمد آدمها، خندهها، اشکها و روزهای بیخبر بوده است...
دلی پر از خاطرات ناگفته دارم؛ و هر بار که باران میبارد، بغض کهنهام تازه میشود.
چرا اینهمه غم در وجودم لانه کرده؟ شاید دلتنگیست... شاید حسرت یک نگاهِ آشنا.
من همان پنجرهام که با بیکسی بغض کرد، با درد همصدا شد و در سکوت، سالها زنده ماند.
گاهی یک شیء بیجان، میتواند تو را بهتر از هزار انسان بفهمد...
🖋️سوسن_فروتن
نمیدانم این قلمِ کوچک و نحیف چه دارد که روزهاست مرا مشغولِ نوشتن کرده...
در لای انگشتهایم میچرخد، و من مدام مینویسم؛
از درختانی که ریشههایشان در خاکِ عمیق فرو رفته،
و از برگهایی که با نوازشِ باد به رقص در میآیند...
#سوسن_فروت
🥲✨🖋
در لای انگشتهایم میچرخد، و من مدام مینویسم؛
از درختانی که ریشههایشان در خاکِ عمیق فرو رفته،
و از برگهایی که با نوازشِ باد به رقص در میآیند...
#سوسن_فروت
🥲✨🖋
Forwarded from ترتیل و تأویل
﴿أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَت أَودِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحتَمَلَ السَّيلُ زَبَدًا رابِيًا وَمِمّا يوقِدونَ عَلَيهِ فِي النّارِ ابتِغاءَ حِليَةٍ أَو مَتاعٍ زَبَدٌ مِثلُهُ كَذلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الحَقَّ وَالباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذهَبُ جُفاءً وَأَمّا ما يَنفَعُ النّاسَ فَيَمكُثُ فِي الأَرضِ كَذلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ﴾ [الرعد: ١٧]
🎙 بندر بليلة
🎙 بندر بليلة
ترتیل و تأویل
Voice message
او از آسمان آبی فرستاد، پس درهها به اندازه گنجایششان روان شدند، و سیل کفی بر دوش کشید. و از آنچه برای طلب زینت یا کالا در آتش گرم میکنند، کفی مانند آن بیرون میآید. خداوند، حق و باطل را این گونه بیان میکند. اما کف، به صورت کفِ ظاهری از بین میرود، اما آنچه به مردم سود میرساند، در زمین باقی میماند. خداوند این چنین مثال میزند. [رعد: ۱۷]
خداوند متعال هدایتی را که برای حیات دلها و جانها بر رسولش نازل کرده، به آبی تشبیه کرده که برای حیات گیاهان نازل کرده است.
او فایده عمومی و بزرگ هدایت را که مردم ناچار به جستجوی آن هستند، به فایده عمومی و ضروری باران تشبیه کرد. دلهایی را که حامل هدایت هستند، به درههایی تشبیه کرده که سیلابها در آنها جاری است. یک دره بزرگ میتواند آب زیادی را در خود جای دهد، همانطور که یک قلب بزرگ میتواند دانش زیادی را در خود جای دهد. یک دره کوچک میتواند کمی آب را در خود جای دهد، همانطور که یک قلب کوچک میتواند کمی دانش را در خود جای دهد... و همینطور الی آخر.
او آرزوها و شک و تردیدهایی را که در دلها وجود دارد، هنگامی که حق به آنها میرسد، به کفی تشبیه کرده است که از آب بالا میرود و از زیورآلاتی که بر آتش افروخته میشوند که قصد داریم پاک و ریخته شوند، بالا میرود و آنها بر روی آب شناور میمانند و آن را کدر میکنند تا زمانی که از بین بروند و محو شوند، و آنچه از آب پاک و زیورآلات پاک به مردم سود میرساند، باقی میماند.
همچنین، دل از شبهات و آرزوها بیزار است و با دلایل درست و ارادههای محکم با آنها مبارزه میکند تا اینکه آنها از بین بروند و محو شوند و دل پاک و طاهر بماند، و در آن چیزی جز آنچه از شناخت حق به مردم سود میرساند، نباشد، و آن را ترجیح دهد و به آن رغبت نشان دهد. باطل از بین میرود و توسط حق محو میشود.
📚 تعبیر سعدی (صفحه ۴۱۵)
خداوند متعال هدایتی را که برای حیات دلها و جانها بر رسولش نازل کرده، به آبی تشبیه کرده که برای حیات گیاهان نازل کرده است.
او فایده عمومی و بزرگ هدایت را که مردم ناچار به جستجوی آن هستند، به فایده عمومی و ضروری باران تشبیه کرد. دلهایی را که حامل هدایت هستند، به درههایی تشبیه کرده که سیلابها در آنها جاری است. یک دره بزرگ میتواند آب زیادی را در خود جای دهد، همانطور که یک قلب بزرگ میتواند دانش زیادی را در خود جای دهد. یک دره کوچک میتواند کمی آب را در خود جای دهد، همانطور که یک قلب کوچک میتواند کمی دانش را در خود جای دهد... و همینطور الی آخر.
او آرزوها و شک و تردیدهایی را که در دلها وجود دارد، هنگامی که حق به آنها میرسد، به کفی تشبیه کرده است که از آب بالا میرود و از زیورآلاتی که بر آتش افروخته میشوند که قصد داریم پاک و ریخته شوند، بالا میرود و آنها بر روی آب شناور میمانند و آن را کدر میکنند تا زمانی که از بین بروند و محو شوند، و آنچه از آب پاک و زیورآلات پاک به مردم سود میرساند، باقی میماند.
همچنین، دل از شبهات و آرزوها بیزار است و با دلایل درست و ارادههای محکم با آنها مبارزه میکند تا اینکه آنها از بین بروند و محو شوند و دل پاک و طاهر بماند، و در آن چیزی جز آنچه از شناخت حق به مردم سود میرساند، نباشد، و آن را ترجیح دهد و به آن رغبت نشان دهد. باطل از بین میرود و توسط حق محو میشود.
📚 تعبیر سعدی (صفحه ۴۱۵)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرزوها•••
هُمان چیزی که در ذهن میسازیم و در دلِ خاطرهها میافگنیم...
برایش اشک میریزیم، دعا میکنیم.
تا حقیقت شوند و جز صبر، کاری دِگری از دستمان ساخته نیست.
و همیشه به این امید بستهایم که شبی از میانِ این همه صبر معجزه میروید انشاءالله!
#سوسن_فروتن
هُمان چیزی که در ذهن میسازیم و در دلِ خاطرهها میافگنیم...
برایش اشک میریزیم، دعا میکنیم.
تا حقیقت شوند و جز صبر، کاری دِگری از دستمان ساخته نیست.
و همیشه به این امید بستهایم که شبی از میانِ این همه صبر معجزه میروید انشاءالله!
#سوسن_فروتن
ﺩﺭﺧﺘﻬﺎ میمیرﻧﺪ؛
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻋﺼﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ؛
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺒﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮ ﻧﺴﻞ ﺧﻮﯾﺶ ؛
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﺧﻮﺩ
ﻭ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎ
ﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺪﺍﻡ ﺟﻨﺲ میشدید؟
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻋﺼﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ؛
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺒﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮ ﻧﺴﻞ ﺧﻮﯾﺶ ؛
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﺧﻮﺩ
ﻭ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎ
ﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺪﺍﻡ ﺟﻨﺲ میشدید؟
|اگر روزی...|
اگر روزی باد ملایم نسیمِ صبحگاهیاش را به صورتم بنوازد، آفتاب با نوری لطیف بر آرزوهایم بتابد، و دیگر از آن منِ تنها و رؤیاپرداز، دلمشغولیهایم پر بکشند…
موهایم را رها میکنم، کنار پنجره اتاق میروم، عمیق نفس میکشم…
میگذارم هوای دلآرای آن لحظه، گیسوانم را به رقص درآورد و دلم را آرام کند.
نفسی از ته دل میکشم و میگویم:
"خدایا… همیشه هنگام دعا کردن، به چنین روزی فکر کرده بودم…
شکرت که به حقیقت پیوست."
🖋️ سوسنی_فروتن
اگر روزی باد ملایم نسیمِ صبحگاهیاش را به صورتم بنوازد، آفتاب با نوری لطیف بر آرزوهایم بتابد، و دیگر از آن منِ تنها و رؤیاپرداز، دلمشغولیهایم پر بکشند…
موهایم را رها میکنم، کنار پنجره اتاق میروم، عمیق نفس میکشم…
میگذارم هوای دلآرای آن لحظه، گیسوانم را به رقص درآورد و دلم را آرام کند.
نفسی از ته دل میکشم و میگویم:
"خدایا… همیشه هنگام دعا کردن، به چنین روزی فکر کرده بودم…
شکرت که به حقیقت پیوست."
🖋️ سوسنی_فروتن
یکی از اساتید عزیز در محفلی سخنرانیای پُر از انگیزه داشتند. در میان بیانات پُرمعنایشان، به ما جوانان توصیه کردند که برای خود اهداف کوتاهمدت و بلندمدت تعیین کنیم.
همانجا بود که جرقهای در ذهنم خورد. در دفترچهی کوچکم شروع کردم به نوشتن اهدافم، و بعد از برگشتن به خانه، جدیتر به آنها فکر کردم و برایشان برنامهریزی نمودم.
از جمله اهداف بلندمدتم این بود که در هر سال، روی یک مهارت کلیدی تمرکز کنم:
از ۱۸ تا ۱۹ سالگی نویسندگی،
۱۹ تا ۲۰ زبان ترکی،
۲۰ تا ۲۱ زبان عربی،
و ۲۱ تا ۲۲ زبان انگلیسی...
امروز که نگاه میکنم، تقریباً یکونیمسال از آن تصمیم گذشته و الحمدلله، قدمهایی در مسیر اهدافم برداشتهام.
اکنون در میانهی سفر زبان تُرکی هستم و همچنان با انگیزه به راهم ادامه میدهم.
گاهی فکر میکنم بعضی از جملات در زندگی آنقدر عمیقاند که مسیرمان را تغییر میدهند...
و من هنوز با امید و تلاش، به آن جملات وفادار ماندهام.
#سوسن_فروتن
همانجا بود که جرقهای در ذهنم خورد. در دفترچهی کوچکم شروع کردم به نوشتن اهدافم، و بعد از برگشتن به خانه، جدیتر به آنها فکر کردم و برایشان برنامهریزی نمودم.
از جمله اهداف بلندمدتم این بود که در هر سال، روی یک مهارت کلیدی تمرکز کنم:
از ۱۸ تا ۱۹ سالگی نویسندگی،
۱۹ تا ۲۰ زبان ترکی،
۲۰ تا ۲۱ زبان عربی،
و ۲۱ تا ۲۲ زبان انگلیسی...
امروز که نگاه میکنم، تقریباً یکونیمسال از آن تصمیم گذشته و الحمدلله، قدمهایی در مسیر اهدافم برداشتهام.
اکنون در میانهی سفر زبان تُرکی هستم و همچنان با انگیزه به راهم ادامه میدهم.
گاهی فکر میکنم بعضی از جملات در زندگی آنقدر عمیقاند که مسیرمان را تغییر میدهند...
و من هنوز با امید و تلاش، به آن جملات وفادار ماندهام.
#سوسن_فروتن
Forwarded from بیتصویر
گاهی یک پیام نادیده
اندازهی یک دلتنگیِ تمامقد
آدم را میشکند...
نه به خاطر آن پیام
بلکه به خاطر آن همه نزدیکی
که یکباره دور شد
#سکوت_دردناک_رفاقت
اندازهی یک دلتنگیِ تمامقد
آدم را میشکند...
نه به خاطر آن پیام
بلکه به خاطر آن همه نزدیکی
که یکباره دور شد
#سکوت_دردناک_رفاقت
اگر روزی دوباره کودکی بودم...
دوست داشتم همان کودکی آرام، سرکش و مغرور باشم؛
اما اینبار بیشتر تلاش میکردم تا چیزی را که طی سالهایسال از تجربه و آموختن بهدست میآوردم،
با دستان کوچکم محکمتر نگه دارم.
قدر لحظهها را بیشتر میدانستم،
و نمیگذاشتم کسی کودک خیالپرداز درونم را خاموش کند.
اگر دوباره کودک میشدم،
بیشتر میخندیدم، بیشتر میدویدم،
و کمتر از فردا میترسیدم...
چون کودک بودن یعنی رهایی از تمام دردهایی که بعدها نامشان را تجربه گذاشتیم.
🖋️ سوسن فروتن
💍🕊️
گاهی زندگی آرام آرام ورق میخورد...
و یکروز، بیآنکه انتظارش را داشته باشی، فصلی نو آغاز میشود.
فصلی که با نامی تازه، حسی تازه، و دلی آرام همراه است...
امروز، دلم شکر میگوید برای همهی آنچه که قسمت شد.
خدایا! خودت شاهد باش، آغاز این مسیر را به تو میسپارم.