Telegram Group Search
۳۰۶.هیچ سکانس عاشقانه ای جذاب تر از فلافل و نوشابه شیشه ای زرد خوردن یه زوج کنار جدول وسط خیابون نیست.
بیست سی دقیقه فرار از مشکلاتی که فقط خدا باید کمک کنه حل بشن.
ولی کو!
تا چشم کار می‌کنه میزانسن منوچهر هادیه و دوتا آدم ادایی طور دارن سوشی میخورن:)
کشور مون خیلی چیزا از دست داده.
ولی خیلی دردناکه که خیلی وقته ایران حتی
عاشق خوبم نداره دیگه...
چی بگم من.
اصلا بزار معنی بگه...

عشق می خواست خرابم کند از دوری تو
حرف او پیش تو آورده خرابش کردم

شرح یک نیم نفس با تو زدن با من بود
دیدم از بس که شریف است کتابش کردم

باغ انگور مرا کس نخرد لیک چه باک
می فروشم دو برابر چو شرابش کردم


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
5💔1
۳۰۷.با خدا خیلی حال میکنم.
کلی صفات خفن داره.
ولی اینکه امنه خیلی خاصه.
واقعا ستار العیوب بودن دوست داشتنی ترین صفت خداست.
خدا چه دل بزرگی داره.
آدما نمی‌دونن چقدر بدم و وضع ام اینه.
فکر کن چیزایی که خدا می‌دونه رو میفهمیدن:)
خدایا مرسی که هستی و میتونم با همه اشغال بودنم خیالم راحت باشه.
مرسی که مثل آدما نیستی.
مرسی داغون بودنم رو به روم نمیاری.
مرسی که خدایی خدا




با هزاران جامه فاش خنده ایم
وای بر وضعیت عریان ما


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
7
۳۰۸.ندیدم!
ندیدم کسی تورو واقعا بشناسه و عاقل بمونه‌.
تو کسی بودی که عقل و با شمشیر عشق کشتی.
تحمل درکت کار هر کسی نیست.
به قیمت یه عمر حال خراب بدست میای.
ولی اگه میخوای شب و روزت و از دست بدی.
بیا بهت میگم.
بهت میگم رمزش رو.
بهت میگم همه اش گره خورده تو چهار تا حرف.
بهت میگم
ح ، س ، ی ، ن
بشنو و دیوانه شو.
دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ،
دیوانه شو ،دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ،دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو
دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو...
گر رود ز کویت دل سوی این و آن غم نیست
می رود به صد منزل دست و پای قربانی

دیوانه شو :)


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
2
۳۰۹.چطور با بیست و هشت سال سن به دوستام بگم من درس دارم نمیتونم بیام بیرون که بهم نخندن ؟:)
چرا درس خواندن باور پذیر نیست؟
رفتم دانشگاه دیدم سالن مطالعه برادران دیگه نیست!
یه جوری نیست که
کلا انگار از اول نبوده!
به مسولش میگم:
سلام سالن مطالعه برادران چی شد ؟
بهم میگه مگه برادران مطالعه ام میکنن؟:))
چی بگم.
گفتم عب نداره.
سلام بر ادا و ادایی بودن
میریم کافه هم رو پروژه کار میکنم هم درس میخونم.
پسر میز جفتی:
متولد چه ماهی بودی ؟
دختر: اردیبهشت
وای اردیبهشتی ها خیلی احساسی و اجتماعی ان.
به عنوان یه اردیبهشتی احساسی میخواستم پام و بزارم رو گلوش و با کلی احساس بگم تورو خدا یواش تر حرف بزن ولی خب
چون ده دقیقه قبل داشتم نرخ دیه رو میخوندم بیخیال شدم.
ادایی بازی هم نتیجه نداد.
گفتم هیچی خونه آدم نمیشه.
خواستم شروع کنم
سید دانیال معین آل داوود
{همه اش یه نفره فن پیج ام داره تازه:)) }
با نهایت توان و انرژی داشت می‌گفت همه جهان رو به نابودی ان ولی نگران نباشید پزشکلندر دوچرخه سواری اش عالیه و مارو نجات میده...
متاسفانه خونه هم جای درس خواندن نبود.
پارک گزینه بعدیمه
ولی نمی‌دونم شاید واقعا بیست و هشت سالگی تایم مناسبی برای درس خواندن نیست.
ولی مگه ما یه قراری نداشتیم؟
ز گهواره تا گور ؟
چی بگم.
شاید قبلا مثل رویاهامون مردیم و خبر نداریم.
زندگی عجیبه
یه زمانی همه دنیا میخواستن درس بخونی
خودت نمی‌خواستی.
یه زمانی تو میخوای درس بخونی همه جهان نمی‌خوان.
فکر کنم همه جهان قوی تر باشن.
ولی من بدون مبارزه نمی بازم!
بریم واسه یه باخت دیگه.
ولی باخت قشنگ.
قشنگ باختن خیلی از باختن بهتره.
تو این و هیچوقت نمی‌فهمی مگر اینکه
خودت بازنده باشی.
مرد بازنده!
م م الف
پایان

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
8
۳۱۰.
بدان امید کز این کوچه بگذرد سحری
چه آب‌ها که نپاشیده‌ام به خاک درش

منم تشنه کرامتم.
گدا نیستم.
خرابه ام.
آباد کردنمم هیچ سودی نداره برای کسی.
مگر اینکه یکی اهل کرامت باشه.
بخشش نه کرامت.
یه دنیا فرقه بین این دوتا.
تفاوت بخشش و کرامت تعریف خاصی نداره صرفا تو زندگی یه شخص خلاصه میشه:
اونم
چه زندگی ای!
صاحب بزرگ ترین سفره شهر خودش
هم سفره سگ ها و جذامی ها بود.
بیا مشتی.
کم از سگ و جذامی ندارم.
بیا که آباد کردن خرابه فقط کار خودته
بیا که خودت ساکن خرابه ای و خرابه شناس.
کار فقط کار خودته
وبس.


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
3
۳۱۱.نادر ابراهیمی یه جایی تو کتاب مردی در تبعید ابدی نوشته:
{ویرانه ایست این جهان. عمر، کفاف نمی دهد که آباد کنیم، غیرت رخصت نمی دهد که رها کنیم. اینگونه رها کردن نشانه ی دنائت است و جاهلانه مرمت كردن کردن، نشانه ی رذالت. درد ما این است.}
اینکه میدونی ته این دنیا هیچی نیست ولی مجبوری کل عمرت واسه همین هیچی تلاش کنی بزرگ ترین پارادوکس انسان ها رو سیاره ای به اسم زمینه.
حالا بازم قابل تحمله.
واسه اونا که نسبتا آباد میکنن، می‌سازن و موفق میشن.
ولی ما چی؟
ماکه
.
در ساحتی که جز عجز از کس نمی خریدند
ما از سیاه بختی بیچاره هم نبودیم...
.
ما هیچی آقا
ما می‌خوابیم.
شاید فردا نپسندید
و تغییر داد قضا را:)
خیلی سخت ولی
ما می‌خوابیم...
شو‌ خوش.

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
3
۳۱۲.
پرده اول:
+چی شده ؟
تو خودتی حالت خوب نیست چرا!
-چی بگم
نیم ساعت پیش دوتا آدم کشتم الان با تو اومدم بستنی بخورم.
+مگه اولین بار بوده؟
-نه!
+خب کارته.
قاتل که نیستی نمیکشتی اونا می‌کشتنت.
-از بوی خون متنفرم
+شیرینی باید بدی ها
-شیرینی آدم کشتن؟
+نگاش کن خیر سرش (بوووووق) عه.
پاشو خجالت بکش مرد گنده‌‌.
چی میخوری ؟
- ولم کن بابا
هیچوقت می‌دونستی شبا تا صبح فکر میکنم؟
+آره همه قاتل های سریالی اینجوری آن:)
-خفه شو شوخی نکن جدی ام
+مگه دیونه ام با یه قاتل سریالی که نیم ساعت پیش دو نفر و کشته شوخی کنم آخه ؟
-من نزدم که خدا زد
+بیا آدم می‌کشه میندازه گردن خدا
-ولی جدی هر شب فکر میکنم.
به اونا که با تیر من مردن، به خانواده شون به اینکه میشد گلوله از اسلحه من خارج نشه...
+ولی اگه اونا تورو میکشتن قطعا هیچوقت به تو فکر نمیکردن.
-اماده شد
+اگه نمیکشیم کارتت و بده کارتم و جا گذاشتم.
-تو داشبورده وردار
+عه آلت جرمتم که اینجاست
چقدر برونینگ دوست دارم من
-صدبار گفتم به اون دست نزن
+باشه حالا
اگه مردی وصیت کن بدنش به من.
-سازمانیه نمیشه.
+نخواستیم آقا
واسه چیمه ، من که مثل تو قاتل نیستم.
من آزار ام به مورچه ام نمی‌رسه.
-گمشو سفارش و بگیر حالم واقعا خوب نیست.
یه پوکه ام کم دارم صبح داستان دارم.
+تو همیشه داستان داری :)
-چی بگم.
حالم واقعا بده.
تا وقتی گلوله نخوری و نزنی نمی‌فهمی چی میگم...
+حالا یه تیر از کنار پات رد شد
شروع نکن باز
-میری یا خودم برم
+رفتم جناب قاتل...

پرده دوم

گلوله ها فقط سربی نیستن.
بهتر بگم.
فقط گلوله های سربی نیستن که کشنده ان.
به نظرم کلمه ها از گلوله ها هم کشنده ترن و هم دردناک تر.
کل وجود و متلاشی می‌کنن بدون اینکه بتونی ببینی اش و یا تلاشی بکنی برا اینکه از تنت خارجش بکنی.
یه فرق دیگه ای هم داره.
اونی که با کلمه هاش آدم می‌کشه هیچوقت به مقتول اش فکر نمیکنه.
آخه اصلا خبر نداره
کلمه ها از گلوله ها کشنده ترن.
اگه میدونست اونم دستاش می‌لرزید.
اونم شب نمیخوابید.
ولی راحت میخوابه.
صبح هم لازم نیست واسه کم بودن پوکه هاش جواب پس بده.
چون اون نمیدونه آدم کشته.
نمیدونه
گلوله ها فقط سربی نیستن...

م م الف
پایان


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
32
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۳۱۳.شنبه ها با موودی

دروغ چرا ،این هفته هیچ‌کار خاصی نکردم و صرفا یه هفته به مردن نزدیک تر شدم.
دیالوگی ام ندارم خیلی
فقط
من صبح و شب اینچنین فراوان دیدم
بیدار شدی بخواب از شب تا صبح.

فلا


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
4
۳۱۴.قبلا از آدم ها و مشکلات پناه می‌بردم به کتاب خوندن.
مدتیه پناهگاهم و به نوشتن تغییر دادم.
ولی دوتا مشکل دارم هم خیلی حسودم اینطوری که نود درصد نوشته هام و فقط واسه خودم می‌نویسم و دلم نمیاد کسی دیگه بخونه و متاسفانه خنگم هستم.
تقریبا وسط نوشتن یه داستان بلند بودم دستم خورد پاک شد‌.
و مثل زندگی دیگه رمقی واسه از اول شروع کردن نبود...
می‌دونم بلد نیستم و تعامل با انسان ها خیلی سخته واسم ولی بعنوان سوال در نظر بگیرید.
شما کلا کتاب میخونید؟
ینی اهل داستان خوندن دیلی یا حتی بصورت یکجا هستید؟
یا همینجوری زرد و توییتری بنویسم
اصلا چرا اینجایید ؟
من خواستم مثل همیشه ۱۰۰ تا پست بنویسم بعد پاک کنم
چرا رسیدیم به سیصد و چهاردهمین پست.
اگر اهل مطالعه اید کتاب خوب معرفی کنید
اگر اهل نوشتنید خوشحال میشم نقدی بود بگید. یا راهنمایی ام کنید
بنظر خودم اشغال می‌نویسم.
چند تا اندیشمند ام هستن اینجا واقعا خجالت میکشم ازشون.
استاد طوفان ، استاد نون ، و شاعر بزرگ ارزشی از همین تریبون ببخشید :)))
بالاخره اینقدر تو کاسه ما هست ولی
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
پ ن:
زد برون از سینه ما جان ما
جا نشد در جیب ما قرآن ما

فال ما کیفیتی بی نسبت است
نقش فیل افتاده در فنجان ما


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
7🔥1🌚1
۳۱۵.عبدالله!
عبدالله همیشه میخندید.
یه لبخند همیشگی خیلی قشنگ داشت که انگاری می‌گفت:
ببینید مردم، من دارم از خوشبختی ام لذت میبرم.
هیچوقت اخم کردن عبدالله رو ندیدم.
و قطعا اولین چیزی که ازش تو ذهنم میاد همین لبخند همیشگیش بود.
عبدالله از گردن به پایین فلج بود.
دلیلشم اهمیتی نداره واقعا.
مهم ترین چیز اینه که پدر و مادرش تو انتخاب اسم واسش کولاک کرده بودن.
بنده ی خدا!
عبدالله واقعا بنده خدا بود.
بنده واقعی خدا.
صبح
ظهر
مغرب
شاید یه روزی امام جماعت کار داشت و نمیومد .
ولی ویلچر عبدالله همیشه تو صف نماز بود.
تاکید میکنم همیشه.
اصلا بنظرم دلیل رونق نماز جماعت صبح مسجد این بود که بچه ها باید نوبتی میرفتن دنبال عبدالله و میاوردنش.
میاوردنش که یه چیزی کم نباشه.
البته اگه دیر میرفتن غر هم میزد.
همیشه می‌گفت زود بیاید که به نافله ام برسم.
محرم ها بچه ها با دستشون به جای عبدالله سینه میزدن.
هر جا که میرفتن و می‌تونستن نمیزاشتن حسرت به دلش بمونه.

خیلی ها ماشین و موتور نداشتن ولی ویلچر عبدالله واسشون کم از موتور نبود.
دیالوگ همیشگی بچه ها قبل هر کاری این بود که:
عبدالله باید باشه.
اون نمیتونه ما که میتونیم.
فلافل بعد از مسجد می‌چسبید.
آخه عبدالله ام بود.
و یکی از بچه ها آروم لقمه ها رو مثل مادر میزاشت تو دهن رفیقش و بعد ام صورتش و می‌شست.
و مثل همیشه عبدالله فقط می‌خندید.
شوک بزرگ اونجایی بود که قرار شد اردو بجای شهر زیارتی همیشگی تو جنگل و کنار آب برگزار بشه.
.
بحث نکنید.
امکان اومدن عبدالله نیست...
مشهد نیست که!
درخت داره ، تپه داره ، خطرناکه.
ولی واسه بچه ها هیچ چی خطرناک تر از بی معرفتی نبود.
عبدالله اومد.
وسط کوه و جنگل.
تو آب هم رفت شنا کرد.
و بیشتر از همیشه لبخند میزد.
نمی‌دونم.
ولی همیشه تو ذهنم بود دلیل عاقبت به خیری خیلی ها دعا های عبدالله بود.
عبدالله.
بنده خدا.
بنده خوب خدا.
عبدالله ثابت کرد واسه شکر خدا گفتن خیلی بهونه زیادی نیاز نیست.
امیدوارم من و یادش باشه و تو آسمونم هنوز بخنده و با لبخند واسمون دعا کنه.
آخه قطعا پیش خدا حالش خیلی خوبه.
بچه ها و پدر مادر مهربونش اسیر زمینن ولی قطعا الان دیگه خود خدا حواسش به عبدالله هست.
و هنوز عبدالله حالش خیلی خوبه.
مثل وقتایی که صبح زودتر از اذان می‌رسید مسجد.
مثل وقتی که با چشمهاش نماز می‌خواند.
چشمهاش...


تقدیم به دوست عزیزم عبدالله زهیری.


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
4
۳۱۶.
+چقدر خوبه؟
-دیدن نوتیف پیامش از نوتیف واریز بانکم واسم جذاب تره.
+توکه خیلی اهل مادیات نبودی!
-فرهادم پول داد تیشه خرید افتاد بجون کوه.
مفتی مفتی که نمیشه.
+بیستون را عشق کند شهرتش فرهاد برد ها...
-ولی بدون پول شیرین میشه صد روبوستا
+پس فکر کنم تو تنهایی بمیری.
-چی بگم.
همه تنها میمیرن ولی خیلی فرقه بین تنها مردن و تو تنهایی مردن
+صدای نوتیف اومد پیام داد ؟
-نه، از بانک بود.
+آماده ای دیگه تیشه بخری ؟
-نه بابا ، برداشت از حساب بود.
+عیب نداره حالا ،خدا بزرگه.
-من کوچیکم.
+توهم بزرگ میشی.
-ولی خدا کوچیک نمیشه...


پ ن:
از این درگه که شاهان ناامیدند
گدایان کی به مقصودی رسیدند



https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
4
۳۱۷.مرگ خوارها!
Death eaters!
اگه از ورودی ¾9 ایستگاه راه آهن کینگ کراس لندن رد شدی و وارد دنیای تحت سلطه وزارت سحر و جادو بشی
( پرانتز بی ربط اینکه مدیریت پزشکیان واقعا شبیه فاجِ...)
قطعا با مرگ خوار ها آشنا هستی.
ولی اگه نیستی بصورت خلاصه بگم مرگ خوار ها خوشی و نشاط آدم رو از بین میبرن و با سیاهی شون روشنایی زندگی رو تاریک می‌کنن.
متاسفانه خارج از دنیای جادو و هری پاتر هم مرگ خوار ها هستن و هر روز کلی قربانی میگیرن.
بنظر من اخبار تو دنیای ما مثل مرگ خوار ها عمل میکنن.
هر روز کلی خبر.
غالبا تلخ ، مایوس کننده ، پوچ و در راستای نا امیدی به روح آدم ها حمله میکنن.
نشاط رو ازشون میگیرن و آروم آروم روشنایی وجود انسان ها رو از بین میبرن.
بخاطر روحتون هم که شده از خواندن هرز اخبار دوری کنید.
نمیگم تو جهل دست و پا بزنید یا از همه جا بی خبر و سیب زمینی باشید.
نه.
ولی روح تون و از دست اخبار مرگ خوار نجات بدید.
چجوری بگم
جنگ خیلی بزرگی در آینده داری
با روح مرده قطعا شکست میخوری.


اثبات بی‌گناهی ما را همین گواه
کز فاسقان خبر بپذیرند بی‌سند.


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
6
۳۱۸.
کشته ای در پای خود دیدی؛ یقین کردی منم
سایه ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی.
.
.
.
همه قاتل های سریالی آبان ماهی ان.
مثه تو.
خیلی به دلیل اش فکر کردم به نتیجه خاصی نرسیدم جز اینکه تو این هوا حتی آدم کشتن هم حال میده.
بقیه قاتل های سریالی کلی نقشه و طرح دارن.
ولی مدل تو فرق داره کلا.
واسه تو میمیرن.
تو نمی‌خوای ولی خب این جنازه ها گردنِ تو ان.
جدا از شوخی
بنظرم بالاترین درجه انسان اینه که به جایی برسه که واسش بمیرن.
واسه تو میمیرن.
نیاز به تب کردنتم نیست.
واسه تو میمیرن.
بی حرف و حدیث.
واسه تو میمیرن.
چون معنی زندگی تویی.
اینکه چرا و چطور به اینجا رسیدی رو
خودت میتونی و خدا
و خب من.
چون من فضولم
و تخصصم سرک کشیدن تو کار خداست.
من یواشکی دیدم که
چقدر خدا دوست داره
چقدر خدا رو دوست داری.
فکر کنم اسرارت لو رفت.
آره همینه.
واسه خدا بمیری واست میمیرن.
ولی من نمیتونم.
نه می تونم واسه خدا بمیرم.
نه آبان ماهی ام.
آخه همه قاتل های سریالی آبان ماهی ان...
م م الف
پایان.

پ ن:
بدهکاران خود را می شمارد هر شب آن قاتل
نمی آید برون از نام من، گویا منم تنها.


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
3
۳۱۹.حالم خرابه
خیره شدم به آسمون.
مثل پیر مرد کشاورز که ذره ذره خشک شدن زمینش و با بغض نگاه می‌کنه.
زمین مال خودته.
آسمون مال خودته.
صاحب محصول زمین ام خودتی.
نه بخاطر دل من.
نه بخاطر محصول زمین خودت.
بخاطر همه دل هایی که واسه همه تنگ میشن بجز تو.
اصلا بخاطر دل خودت.
یه بارون مهمون کن مارو.
من گناه دارم.
پیر مرد گناه داره.
زمینی که داره خشک میشه گناه داره.
ولی تو که هیچوقت لطفت از روی خوب و بد ما نبوده.
یه کارامل ماکیاتو زیر بارون به ما میرسه مشتی.
پیرمرد کشاورز ام بخاطر لاکچری بازی ما این وسط یه حالی می‌کنه.
ببخشید خدا.
من بی ادب نیستم.
ولی هر وقت با تو حرف میزنم خنده ام میگیره.
آخه نمیشه جلوی تو فیلم بازی کرد.
خودت میدونی من بارون می‌خوام
نه بخاطر پیرمرد
نه بخاطر کارامل ماکیاتوی زیر بارون.
من بارون می‌خوام
واسه اینکه اشکهام با اشکهای آسمونت قاطی بشه و بتونم جلوی آدما فیلم بازی کنم.
آخه غیر از تو سخت میتونم پیش بقیه بخندم.
من بازیگرم.
ولی فقط تو فیلم تو میتونم بازی کنم.
من بازیگر بد فیلم تو ام.
پس بزن بارون رو.
همه منتظریم.
من
پیرمرد
کارامل ماکیاتو
خودت که کارگردان این فیلمی
همه منتظر بارونیم
منتظریم که:

ای ابر دل گرفتهٔ بی‌آسمان بیا
باران بی‌ملاحظهٔ ناگهان بیا

چشمت بلای جان و تو از جان عزیزتر
ای جان فدای چشم تو با قصد جان بیا

مگذار با خبر شود از مقصدت کسی
حتی به سوی میکده وقت اذان بیا

شُهرت در این مقام به گمنام بودن است
از من نشان بپرس ولی بی‌نشان بیا

ایمان خلق و صبر مرا امتحان مکن
بی‌آنکه دلبری کنی از این و آن بیا

قلب مرا هنوز به یغما نبرده ای!
ای راهزن! دوباره به این کاروان بیا

م م الف
پایان

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
4
۳۲۰.چشماش مثل چای نبات بود.
هیچوقت نفهمیدم چرا و چطور
ولی همیشه حالم و خوب کرد.
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
5
۳۲۱.رژیم حذف قند محشره
ولی آخه مگه میشه شیرینی لبخند تورو حذف کرد؟
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
6
۳۳۲.بزرگ ترین باگ کتاب خوندن اینه وقتی کتاب خوبه آروم آروم میخونی چون دلت نمیاد زود تموم بشه.
برعکس زندگی
تو زندگی اگه آروم آروم بخونی زودتر تموم میشی‌‌.
تو که نمی‌فهمی من چی میگم اصلا :)
ولی چه تند تند چه آروم آروم کتاب بخون!

عجیب نیست که در شرح سطری از سخنش
بیاورند رسولان بی‌کتاب کتاب
یا علی.

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
2
۳۳۳.اسم اونی که فکر میکردم اگه نباشه میمیرم یادم نمیاد.
غصه نخور.
میگذره.
سختم باشه میگذره.
آسونم باشه میگذره‌.
هروقت زندانی تونست از غذای زندان ایراد بگیره تو ام میتونی از سخت و آسون زندگی ایراد بگیری.
پس حالا که محکومی
تا روز آزادی زندگی کن.
پ ن:
من واسه خودم می‌نویسم که ادم جالبی نیستم
شما که بزرگ مایی چپت 🌹:)

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
2
۳۳۴.سزار سوخاری واقعا حقش بیشتر از پیش غذاست.
مثلی بعضی از آدما که واقعا بیشتر از رفیق می ارزن..
کاش تو شناسنامه آدم یه جایی بود که میشد سزار سوخاری های زندگی ات و به خانواده ات اضافه کنی.
بخدا که حیفه اسم بعضی ها زیر آگهی ترحیم مون نباشه:)

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
3
۳۳۵.زآن موج فتنه خیز که ساقی به زلف داشت
دیشب نه آب، بلکه شراب از سرم گذشت.

گله هام مردونه است.
شما نامردید.
میرم عراق به عباس میگم.
حلش میکنیم.
حلش می‌کنه.
معمای آب رو نتونست حل کنه.
ولی بعد اون میتونه.
کارش دیگه نشد نداره.
زور نامردا خیلی زیاده.
ولی عباس حلش می‌کنه.

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
2🔥1
2025/10/26 03:20:59
Back to Top
HTML Embed Code: