group-telegram.com/AzadFarsani/545
Last Update:
اما بد نیست مسوولیت خودمان را نیز بپذیریم و از خودمان بپرسیم: آیا ما مردم ایران، آری ما مردم ایران، آری ما مردم ایران، محمدرضا پهلوی را شاه و ظلالله نکردیم، خمینی را امام نکردیم و در ماه جستجو نکردیم؟ و خامنهای را، خاتمی را، هاشمی را، احمدینژاد را، روحانی را...؟
بنا بر این، آگاهی نسبت به «موقعیتهای نقشی» و تمرکز بخشیدن انتقادها به حاکمیت دین و ساختار دیکتاتوری دینی جمهوری اسلامی و تاکید بر ضرورت جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) که هم نجاتبخش دین است و هم به سود سیاست، بسیار راهگشاست.
باید دانست نظامهای توتالیتر و استبدادی، یک کل و شاکله تمامعیار هستند و نمیتوان اجزاء آنها را از هم منفک کرد؛ استقلال قوا در این نظامها، بیشتر به شوخی شبیه است و دموکراسی، چیزی جز بازی، بزک و نمایش نیست.
متاسفانه بسیاری از فعالان و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی ایران، کمتر مسائل را به صورت سیستماتیک، ساختاری، نهادمند، استراتژیک و پروژهای میبینند، و تمام مسئولیت را بر دوش افراد خاصی میگذارند؛ ساختار را تبرئه میکنند و در همان ساختار، به دنبال فردی میگردند که منجی ایران و ایرانیان شود و البته از سوی دیگر، مسئولیت خود را نیز نمیپذیرند و برای گریز از مسئولیت آزادی («گریز از آزادی»؛ اریک فروم) سادهترین راه را انتخاب میکنیم.
اما باید توجه داشت که شخص خمینی، خامنهای، هاشمی یا هر کس دیگر نیز اگر از اصول ساختاری جمهوری اسلامی تخطی کنند، حذف و طرد خواهند شد و هستی، هویت و حیات آنها، مادامی معتبر و محترم است که «در چهارچوب نظام» و «مصلحت» آن قرار داشته باشند و در خدمت ایدئولوژی حاکم قرار داشته باشند و البته هستی و هویت آنان نیز با نظام جمهوری اسلامی تعریف شده است.
اما با نگاه به ساختار و نظام، جمهوری اسلامی، ساختاری فاسد است که اصلاحپذیر نیست؛ ساختار نظری و کارنامه عملی این نظام، استبداد مذهبی تمامعیاری است که چونان یک میوه گندیده یا توده سرطانی است که هیچ بخشی از آن قابل استفاده نیست و تنها چاره آن، دور انداختن و برداشتن آن است.
BY آزاد فارسانی / Azad Farsani
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/AzadFarsani/545