Telegram Group Search
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دنیس ویلنوو کارگردان فیلم‌هایی مانند «ورود»، «دشمن»، «بلیدرانر ۲۰۴۹» و «تلماسه» امروز ۵۸ ساله شد. سبک کارگردانی‌ ویلنوو تلفیقی از واقع‌گرایی سرد، فلسفه‌گرایی، و تصویرگری شاعرانه است. آثار او معمولاً میان دنیای درونی انسان و ساختارهای پیچیده‌ی اجتماعی و اخلاقی نوسان دارند. همکاری او با فیلم‌بردارانی چون راجر دیکنز منجر به خلق تصاویری شده که هم از نظر تکنیکی چشم‌نوازند و هم از نظر احساسی سنگین و معنا‌دار.

@CinemaJabe
9
هیچکاک می‌گفت: «تماشاگر باید بیشتر از شخصیت بداند.» همین اصل ساده، تعلیقی را ساخت که به نام او می‌شناسیم. وقتی تماشاگر می‌داند بمبی زیر میز کار گذاشته شده و شخصیت‌ها بی‌خبر نشسته‌اند و با خنده حرف می‌زنند، سینما به اوج خود می‌رسد و بیننده را از ناظر به شریک احساسات و اضطراب‌ صحنه تبدیل می‌کند. در «طناب»، تماشاگر می‌داند جسد در همان اتاق است؛ در «پنجره عقبی»، می‌داند قتل اتفاق افتاده، اما قهرمان نمی‌تواند ثابتش کند. این دانستن بیش از اندازه، همان چیزی است که مرز میان ترس و هیجان را در آثار او مشخص می‌کند.

@CinemaJabe
14
"𝑷𝒐𝒑𝒍𝒂𝒓𝒔 𝒊𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝑻𝒉𝒂𝒎𝒆𝒔 𝑽𝒂𝒍𝒍𝒆𝒚" 𝒃𝒚 𝑨𝒍𝒇𝒓𝒆𝒅 𝑾𝒊𝒍𝒍𝒊𝒂𝒎 𝑷𝒂𝒓𝒔𝒐𝒏𝒔

#Painting
@CinemaJabe
8
I've Seen It All
Björk
4
«موج برلین» از اواخر دهه‌ی ۱۹۹۰ شکل گرفت و در دهه‌ی ۲۰۰۰ به‌عنوان یکی از مهم‌ترین جریان‌های هنری اروپا شناخته شد. این موج نه یک گروه رسمی با مانیفست مشخص، بلکه مجموعه‌ای از فیلمسازان بود که نگرشی مشترک نسبت به واقعیت، جامعه و زبان سینما داشتند. فیلمسازانی چون کریستن پتزولد، آنجلا شنالک، توم تیک‌ور، و بعدها مارن آده از چهره‌های شاخص این جنبش به شمار می‌آیند. از ویژگی‌های این موج می‌توان اشاره کرد به:
۱. واقع‌گرایی آرام و مشاهده‌گرانه.
۲. ایجاز در روایت و احساس.
۳. فضای سرد و بی‌روحِ آلمان معاصر.
۴. تمرکز بر درون‌مایه‌های هویتی و اجتماعی.
۵. تأثیرپذیری از سینمای هنری اروپا.


#Facts
@CinemaJabe
7
Amarcord (1973)
Director: Federico Fellini

#Shots
@CinemaJabe
7
"𝑽𝒊𝒆𝒘 𝒐𝒇 𝑫𝒓𝒆𝒔𝒅𝒆𝒏 𝒇𝒓𝒐𝒎 𝑩𝒓𝒖𝒉𝒍’𝒔 𝑻𝒆𝒓𝒓𝒂𝒄𝒆" 𝑪𝒂𝒓𝒍 𝑮𝒖𝒔𝒕𝒂𝒗 𝑪𝒂𝒓𝒖𝒔

#Painting
@CinemaJabe
6
• مهم‌ترین نماد «مُهر هفتم» ساخته‌ی برگمان، بازی شطرنج میان شوالیه و مرگ است. این بازی نشان‌دهنده‌ی تلاش انسان برای به تأخیر انداختن سرنوشت حتمی و جست‌وجوی معنای وجود در جهانی خاموش و بی‌پاسخ است. مرگ در فیلم چهره‌ای انسانی دارد؛ نه هیولایی، بلکه موجودی آرام و ناگزیر که یادآور حضور دائمی فنا در زندگی است.

• شخصیت شوالیه نماد شک و جست‌وجوی ایمان است؛ او از جنگ‌های صلیبی بازمی‌گردد و ایمانش را از دست داده، اما هنوز در جست‌وجوی نشانه‌ای از خداست. در مقابل، خانواده‌ی بازیگر دوره‌گرد نماد سادگی، زندگی و امید زمینی هستند. مردمی که با عشق و شادی ساده‌شان، معنایی در میان تاریکی می‌یابند.

• طاعون، کلیسا و فضای آخرالزمانی فیلم نیز نماد اضطراب وجودی انسان مدرن و بی‌پناهی او در برابر مرگ و سکوت خداوند است. در پایان، رقص مرگ روی تپه تصویری شاعرانه از پذیرش سرنوشت و آشتی با فناست.

#Facts
@CinemaJabe
12
فیلم «نینوچکا» از ارنست لوبیچ، یکی از درخشان‌ترین نمونه‌های کمدی اسکروبال در هالیوود است که به‌خاطر حضور کاریزماتیک گرتا گاربو در نقشی کم‌سابقه و کمدی در تاریخ سینما ماندگار شده. داستان فیلم درباره‌ی زنی به نام نینوچکا، مامور خشک‌رفتار و وفادار شوروی است که برای انجام مأموریتی به پاریس فرستاده می‌شود. او در ابتدا زنی خشک، منطقی و بدون احساس به نظر می‌رسد، اما در برخورد با فضای آزاد و عاشقانه‌ی پاریس و به‌ویژه مردی جذاب و شوخ‌طبع به نام لئون کم‌کم تغییر می‌کند و در میان طنز و عشق، میان ایدئولوژی و احساس، به نوعی بیداری درونی می‌رسد. لوبیچ با ظرافتی مثال‌زدنی، از برخورد میان دو جهان، کمونیسم خشک و نظم‌محور شوروی و آزادی و لذت‌طلبی غرب طنزی هوشمندانه و لطیف می‌سازد. گفت‌وگوهای دقیق، کنایه‌های سیاسی زیرپوستی، و ریتم پرشور فیلم، همگی یادآور سبک خاص کارگردان هستند که به «لمس لوبیچ» معروف است.

#Suggestion
@CinemaJabe
9
"𝑳𝒐𝒗𝒆𝒓𝒔 𝒂𝒏𝒅 𝑺𝒘𝒂𝒏𝒔" 𝒃𝒚 𝑮𝒂𝒔𝒕𝒐𝒏 𝑳𝒂 𝑻𝒐𝒖𝒄𝒉𝒆

#Painting
@CinemaJabe
8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دانشمند بودن یعنی ساده‌لوح بودن.
ما آن‌قدر غرق در جست‌وجوی حقیقت بودیم که فراموش کردیم چه‌ اندک‌اند کسانی که واقعاً می‌خواهند ما آن را بیابیم.
اما حقیقت همیشه آن‌جاست، چه ما آن را ببینیم یا نه، چه بخواهیم یا نه.
حقیقت برای نیازها و خواسته‌های ما اهمیتی قائل نیست.
و هم برای حکومت‌ها، ایدئولوژی‌ها یا دین‌هایمان.
حقیقت تا ابد در انتظار خواهد ماند.
و این، درنهایت، هدیه‌ی چرنوبیل است.
روزی از بهای حقیقت می‌ترسیدم؛ اما اکنون فقط می‌پرسم:
بهای دروغ چیست؟

Chernobyl (2019)
Directed by Craig Mazin

#Scene
@CinemaJabe
5
«فیلمی درباره‌ی کشتن» ساخته‌ی کژیشتوف کیشلوفسکی سه شخصیت را در فضایی تیره و سرد به هم پیوند می‌دهد: جاسک، جوانی بی‌هدف و خشمگین که در خیابان‌های ورشو پرسه می‌زند؛ والدمار، راننده‌ی تاکسی‌ای که قربانی خشونت او می‌شود؛ و پیوتر، وکیل جوانی که مأمور دفاع از جاسک در دادگاه است. فیلم ابتدا شاهد قتل وحشیانه و بی‌رحمانه‌ی راننده تاکسی به‌دست جاسک است و سپس اعدام رسمی و قانونی خودِ قاتل را به تصویر می‌کشد. کیشلوفسکی با کنار هم قرار دادن این دو صحنه، مرز میان خشونت فردی و خشونت دولتی را از میان برمی‌دارد و از تماشاگر می‌پرسد: آیا قتل، حتی اگر با حکم قانون انجام شود، از نظر اخلاقی توجیه‌پذیر است؟ فیلم از نظر بصری نیز تأثیری عمیق می‌گذارد. رنگ‌های کدر، نورهای سبز و زرد تیره، و فضای سرد و صنعتی ورشو، جهانی خفقان‌آور می‌سازند که در آن انسانیت کم‌رنگ و مرگ همه‌جا حاضر است. ریتم کند و سکوت‌های طولانی، تماشاگر را وادار به تأمل می‌کند و خشونت را نه در هیجان، بلکه در واقعیت تلخ و بی‌پیرایه‌اش نشان می‌دهد.

#Suggestion
@CinemaJabe
2
2025/10/08 15:28:40
Back to Top
HTML Embed Code: