group-telegram.com/EnvironmentalSociology/410
Last Update:
🔹در ستایش مرزبندی برای دفاع از انسجام اجتماعی، انسانیت و شرافت
✍🏽گیتی خزاعی
چه بزنگاه مهمی شد دوباره برای مرزبندی با بیشرفها و وطنفروشها..
در این سالها به لطف دوگانگیهایی که جمهوری اسلامی به ما تحمیل کرده، بارها مرزهایی ما را از اطرافیانمان جدا کرده و هربار دوستانی، نزدیکانی و رفقایی را از دست دادهایم.. برخیشان عزیزترینهایمان بودهاند..
در این سالها، بارها خواسته و ناخواسته مرزی نامرئی و گاهی هم خشن، بیرحمانه و مرئی میان ما و آنها کشیده شده است.
سال ۸۸
سال ۹۶
سال ۹۸
و
۱۴۰۱
لابلایش مرزبندیهای کوچک و گذرای دیگری هم بوده..
برای رای دادن و ندادن، برای به لیست وفادار بودن یا نبودن، برای کورکورانه پی میرحسین رفتن یا نرفتن، برای به ریشهری رای دادن یا ندادن، برای همدلی با قربانیان غزه یا نادیدهگرفتنشان و …
اما اولین مرزبندی صریح و سختمان مال سال ۸۸ بود..
آن موقع مجبور شدیم با آدمکشهای داخلی و حامیانشان مرزبندی کنیم؛ خیلی سخت نبود..
جنایت آن وسط به صراحت داشت رخ میداد و مثل آب خوردن میشد مرزی کشید میان خود با کسانی که مثل اسرائیلیهای آدمکش بر سرمان ریختند و لت و پارمان کردند؛ کسانی که وسط خیابان، در نماز جمعه، توی خانههایمان، توی دانشگاه، و حتی توی اتومبیلهایمان، با باتومهایشان به جانمان افتادند و سیاه و کبودمان کردند و کسانی که از این جنایتکارها دفاع میکردند، یا در مقابل این جنایت سکوت میکردند.
باید خیلی صریح و قاطع با کسانی که با این لشکر سیاهدل همراه و همسو بود مرزبندی میکردیم و به «ما» و «آنها» تبدیل میشدیم..
و کار سختی نبود.
و بعدتر و بعدتر و بعدتر، که زیر آتش جنگندههای اسرائیل آدمکش حوصلهٔ پرداختن بهش نیست…
مرز بندی در ۱۴۰۱ سختتر بود.. آنجا پای خشونتورزی معترضان به میان آمده بود و تصمیمگیری سخت شده بود. باید هم از معترضان حمایت میکردی و هم خشونت را نمیستودی.
این بار سوال این بود که آیا باید با خشونت ناگزیر این جوانکهای از همه جا مانده و رانده و رمانده، نه دفاع، که همدلی کنیم یا نه؟
تصمیم و انتخاب سختی بود، اما چارهای هم نبود.
تبدیل شدیم به گروهی که بیهیچ اما و اگری خشونت ِناگزیر بچههای معصوم خیابان را بیهیچ همدلیای محکوم میکرد و گروهی دیگر که تلاش میکرد تا همدلانه تمرکز را بکشاند به خشونتورزی مهاجمان و نه معترضان..
این بار هم دوستانی را از دست دادیم و مرزهایی ساخته شد..
این بار «شرف» به مرز جداکننده تبدیل شده است.
اما مرز جداکنندهٔ ۰۴، مثل ۱۴۰۱ دیگر تیغ دولبه نیست..
مرزبندی با بیشرفها مثل ۸۸ خیلی ساده است..
خیلی ساده میشود مرزی ساخت میان خود با آنهایی که از انداختن بمب بر سر مردم ایران خوشحالند، با آنهایی که از به آتش کشیده شدن پالایشگاههای ایران لذت میبرند، آنهایی که خون بچهها را که میبینند مست میشوند، آنهایی که از تماشای مردم مستاصل و نگران فردای مبهم توی صف بنزین، از دودی که از ساختمانهای مسکونی بر میخیزد، از آتشی که به جان بیمارستانها افتاده لذت میبرند و غرق سرمستی میشوند..
یادمان باشد بدون این مرزبندی، نه تنها هیچ انسجام اجتماعیای شکل نمیگیرد، بلکه در تعامل با بیوطنها، وطنفروشها و بیشرفها فقط فرسوده میشویم..
در مواجهه با ادمهایی که رسما، صراحتا، گستاخانه و بیشرفانه از حمله اسرائیل به زن و مرد و بچههای ایرانی، از اشغال نظامی، از کشته شدن ادمها، حمایت و دفاع میکنند،
باید بیتعارف آنها را کنار گذاشت.
با ادم بیشرفی که صراحتا میگوید بیشتر بزن اسرائیل، پالایشگاه را بزن که تهران زانو بزند، یا آن نادانی که وسط جنگ، وسط حمله نظامیای که بیهوا و یک روز قبل از مذاکره انجام شده، میگوید مقامهای جمهوری اسلامی کنارهگیری کنند - که پهلوی و نوچههای فاشیستش بیایند جای آنها بنشینند - چه ائتلافی میشود داشت؟
وطنفروشی رنگ خاکستری ندارد.
یا طرف وطنی یا نیستی..
مختصات این وطنفروشها خشنودیشان از نابودی و ویرانی ایران، شادمانی و چشمانتظاریشان برای لگدمال شدن خاک مقدس ایران با پوتین سربازان امریکایی، بیتفاوتیشان در مقابل کشته شدن مردم با بمبها و پهپادهای اسرائیلی است
این جنگ هم مثل همه جنگهای دیگر تمام خواهد شد… یا با پوتینهای کثیف سربازان امریکایی یا بدون آن.
اما نام و تصویر بیشرفها برای ابد در تاریخ خواهد ماند.. کسانی که در شرایط سخت ملت ایران و ایران، در سمت وطنفروشی و بیشرفی ایستادند.
🔺وقتی دارید مرز میکشید بین خودتان و رفقایتان یادتان باشد:
تا دیروز نزدیک به ۹۰ درصد از مجروحین و کشتهشدهها توسط اسرائیل غیرنظامی بودهاند…🔺
@EnvironmentalSociology
BY گیتی خزاعی؛تاملات جامعهشناختی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/EnvironmentalSociology/410