Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 37
Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/FortunateMistake/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/group-telegram/post.php on line 50 اشتباه میمون | عارف عبادی | Telegram Webview: FortunateMistake/264 -
🔻 حال به سخنان جناب رنانی بازگردیم. ایشان فرمودند: «نکتهای که باید تأکید کنم این است که هنریش در مورد تغییرات کورتکس مغزی اروپاییان، در کنار عواملی مثل ازدواج فامیلی و چندهمسری، بیش از همه بر تأثیر فراگیر شدن سوادآموزی و آموزش همگانی در اروپا از پانصد سال پیش (همزمان با شروع نهضت اصلاحات دینی) تأکید میکند.» اما ادعای هنریش این نیست.
⬅️ اول آنکه، نه هنریش – و نه اصولاً هیچکسی که از تکامل سر دربیاورد – از «اروپاییان» یا «آلمانیها» و «انگلیسیها» سخن نمیگوید؛ بلکه همواره صحبت از جمعیتهایی است که در یک ناحیۀ جغرافیایی زندگی میکنند. برای مثال، در همان کتابی که دکتر رنانی به آن اشاره میکنند The WEIRDest People in the World (چاپ ۲۰۲۰) هنریش به صراحت میگوید که بهطور میانگین، جمعیتهایی که در پرتغال، اوکراین یا رومانی ساکن هستند، دارای ویژگیهای WEIRD نیستند. یا زمانیکه هنریش دربارهی تفاوت نگاه کلنگر و تحلیلی صحبت میکند، میان جمعیتهای کشاورزِ تولیدکنندۀ برنج در چین و تولیدکنندۀ گندم در همان کشور تمایز قائل میشود. یا باز زمانی که دربارۀ وفاداری درونگروهی و روابط خویشاوندی سخن میگوید، جمعیتهای شمال ایتالیا را از جمعیتهای جنوب آن متمایز میکند.
⬅️ دوم اینکه، اصولاً هنریش بر «ازدواج فامیلی و چندهمسری» بهعنوان یکی از عوامل تغییرات کورتکس مغزی اروپاییان تأکید ندارد. بلکه برعکس، هنریش استدلال میکند که مجموعهی دستورهای کلیسا دربارهی تقبیح ازدواج فامیلی و چندهمسری – که از قرن پنجم آغاز شده و در قرون دهم تا دوازدهم به اوج رسید – به پیامدهایی چون فردگرایی، قضاوتهای غیرشخصی، و استدلالهای تحلیلی در جمعیتهایی که آن دستورها را پذیرفتند، منجر شده است.
⬅️ و سوم آنکه، هنریش – با استناد به پژوهشهای دیگران – میگوید که سوادآموزی بر قطور شدن جسم پینهای مغز (Corpus Callosum) تأثیر میگذارد و نه کورتکس. مهمتر آنکه این تأثیرات، همگی در سطح زیستی هستند، نه آنطور که جناب رنانی در سخنان خود فرمودند، «ژنتیکی». یعنی فرزند فرد باسوادِ دارای جسم پینهای قطور، الزاماً با همین ویژگی متولد نمیشود. بنابراین، ضخامت جسم پینهای (یا به قول جناب رنانی، کورتکس یا – آنگونه که در سخنرانیشان فرمودند – «بادامه»!) در «اروپاییان» به خودی خود تفاوتی با «غیراورپاییان» ندارد. هر کسی که خواندن و نوشتن بیاموزد، جسم پینهای مغزش قطورتر خواهد شد؛ فارغ از اینکه اهل کجای دنیا باشد.
💠 در نهایت، هرچند جناب رنانی «بابت بیان مجمل و احساسی یک ادعای بزرگ در جملاتی کوتاه و غیردقیق؛ بابت ورود و سخن گفتن قاطع در عرصهای که تخصص» ایشان نیست و «بابت عدم ذکر منابع و مآخذ سخن»شان پوزش خواستهاند، اما متن پوزشخواهی ایشان مُهر همان چیزهایی را دارد که بابت آن عذرخواهی میکنند. ایشان همچنان یک «ادعای بزرگ» را در متنی کوتاه (۲۰۰ کلمه از یک متن ۲۳۰۰ کلمهای) میآورند، همچنان به بحثی که تخصصشان نیست ورود میکنند و با آوردن «منابع و مآخذ سخن» اشتباهشان، ادعاهایی را به نویسندهای نسبت میدهند که در نوشتهٔ او نیست. گاهی یک «پوزشخواهی» ساده بیشتر به کار «توسعهخواهی» میآید تا آوردن عذر بدتر از گناه.
🔻 حال به سخنان جناب رنانی بازگردیم. ایشان فرمودند: «نکتهای که باید تأکید کنم این است که هنریش در مورد تغییرات کورتکس مغزی اروپاییان، در کنار عواملی مثل ازدواج فامیلی و چندهمسری، بیش از همه بر تأثیر فراگیر شدن سوادآموزی و آموزش همگانی در اروپا از پانصد سال پیش (همزمان با شروع نهضت اصلاحات دینی) تأکید میکند.» اما ادعای هنریش این نیست.
⬅️ اول آنکه، نه هنریش – و نه اصولاً هیچکسی که از تکامل سر دربیاورد – از «اروپاییان» یا «آلمانیها» و «انگلیسیها» سخن نمیگوید؛ بلکه همواره صحبت از جمعیتهایی است که در یک ناحیۀ جغرافیایی زندگی میکنند. برای مثال، در همان کتابی که دکتر رنانی به آن اشاره میکنند The WEIRDest People in the World (چاپ ۲۰۲۰) هنریش به صراحت میگوید که بهطور میانگین، جمعیتهایی که در پرتغال، اوکراین یا رومانی ساکن هستند، دارای ویژگیهای WEIRD نیستند. یا زمانیکه هنریش دربارهی تفاوت نگاه کلنگر و تحلیلی صحبت میکند، میان جمعیتهای کشاورزِ تولیدکنندۀ برنج در چین و تولیدکنندۀ گندم در همان کشور تمایز قائل میشود. یا باز زمانی که دربارۀ وفاداری درونگروهی و روابط خویشاوندی سخن میگوید، جمعیتهای شمال ایتالیا را از جمعیتهای جنوب آن متمایز میکند.
⬅️ دوم اینکه، اصولاً هنریش بر «ازدواج فامیلی و چندهمسری» بهعنوان یکی از عوامل تغییرات کورتکس مغزی اروپاییان تأکید ندارد. بلکه برعکس، هنریش استدلال میکند که مجموعهی دستورهای کلیسا دربارهی تقبیح ازدواج فامیلی و چندهمسری – که از قرن پنجم آغاز شده و در قرون دهم تا دوازدهم به اوج رسید – به پیامدهایی چون فردگرایی، قضاوتهای غیرشخصی، و استدلالهای تحلیلی در جمعیتهایی که آن دستورها را پذیرفتند، منجر شده است.
⬅️ و سوم آنکه، هنریش – با استناد به پژوهشهای دیگران – میگوید که سوادآموزی بر قطور شدن جسم پینهای مغز (Corpus Callosum) تأثیر میگذارد و نه کورتکس. مهمتر آنکه این تأثیرات، همگی در سطح زیستی هستند، نه آنطور که جناب رنانی در سخنان خود فرمودند، «ژنتیکی». یعنی فرزند فرد باسوادِ دارای جسم پینهای قطور، الزاماً با همین ویژگی متولد نمیشود. بنابراین، ضخامت جسم پینهای (یا به قول جناب رنانی، کورتکس یا – آنگونه که در سخنرانیشان فرمودند – «بادامه»!) در «اروپاییان» به خودی خود تفاوتی با «غیراورپاییان» ندارد. هر کسی که خواندن و نوشتن بیاموزد، جسم پینهای مغزش قطورتر خواهد شد؛ فارغ از اینکه اهل کجای دنیا باشد.
💠 در نهایت، هرچند جناب رنانی «بابت بیان مجمل و احساسی یک ادعای بزرگ در جملاتی کوتاه و غیردقیق؛ بابت ورود و سخن گفتن قاطع در عرصهای که تخصص» ایشان نیست و «بابت عدم ذکر منابع و مآخذ سخن»شان پوزش خواستهاند، اما متن پوزشخواهی ایشان مُهر همان چیزهایی را دارد که بابت آن عذرخواهی میکنند. ایشان همچنان یک «ادعای بزرگ» را در متنی کوتاه (۲۰۰ کلمه از یک متن ۲۳۰۰ کلمهای) میآورند، همچنان به بحثی که تخصصشان نیست ورود میکنند و با آوردن «منابع و مآخذ سخن» اشتباهشان، ادعاهایی را به نویسندهای نسبت میدهند که در نوشتهٔ او نیست. گاهی یک «پوزشخواهی» ساده بیشتر به کار «توسعهخواهی» میآید تا آوردن عذر بدتر از گناه.
Investors took profits on Friday while they could ahead of the weekend, explained Tom Essaye, founder of Sevens Report Research. Saturday and Sunday could easily bring unfortunate news on the war front—and traders would rather be able to sell any recent winnings at Friday’s earlier prices than wait for a potentially lower price at Monday’s open. "We as Ukrainians believe that the truth is on our side, whether it's truth that you're proclaiming about the war and everything else, why would you want to hide it?," he said. Despite Telegram's origins, its approach to users' security has privacy advocates worried. Right now the digital security needs of Russians and Ukrainians are very different, and they lead to very different caveats about how to mitigate the risks associated with using Telegram. For Ukrainians in Ukraine, whose physical safety is at risk because they are in a war zone, digital security is probably not their highest priority. They may value access to news and communication with their loved ones over making sure that all of their communications are encrypted in such a manner that they are indecipherable to Telegram, its employees, or governments with court orders. So, uh, whenever I hear about Telegram, it’s always in relation to something bad. What gives?
from us