Telegram Group »
United States »
پژوهش، مقاله نویسی، اپلای و زندگی در امریکا »
Telegram Webview »
Post 3360
از زخمی که خوردم، تا ایستادگی دوباره...
با خودم مدام تکرار میکنم:
«مرتضی، زخمی که خوردی تقصیر تو نبود، اما درمانش مسئولیت توئه.»
به قول یکی از اساتید اخراجی:
«من این شر رو به خیر تبدیل میکنم.»
من هم دقیقاً همین نیت رو دارم؛ با تکیه بر لطف خداوند و دعای خیر شما.
متأسفم که باید بگم فشارها و بیعدالتیهایی که مدتی بود در جریان بود، در نهایت منجر به صدور حکم اخراجم شد؛ آنهم به دلیل غیبت غیرموجه، بدون حتی یک تماس، پنج ماه پیش و بدون فرصتی برای دفاع، و بیهیچ توضیحی. تصمیمی که بعد از یازده سال خدمت خالصانه، چیزی جز بیرحمی نبود.
این تصمیم رو در حق کسی گرفتن که سالها با تمام وجود در خدمت دانشگاه و دانشجویان این کشور بود.۷ سال سرپرست کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه، دوبار مسئول برگزاری کنگره کشوری دانشجویان علوم پزشکی، عضو شورای پژوهشی، مسئول چند مجله علمی، و داور بیش از ۵۰ مجله معتبر داخلی و بینالمللی، از جمله چند ژورنال با ایمپکت فاکتور بالای ۱۰، مجله IJNS با رتبه اول جهانی در پرستاری، و یکی از نشریات گروه Lancet. نه، من بینقص نبودم. مثل هر انسانی اشتباهاتی داشتم. ولی همیشه اگر رنجشی پیش اومد و متوجه شدم، برای دلجویی قدم برداشتم. همیشه سعی کردم مسئول رفتار خودم باشم.
در تمام این سالها کنار هزاران دانشجو از رشتههای مختلف بودم، نه فقط بهعنوان مدرس، بلکه بهعنوان همراه، شنونده و مشوق. بارها عنوان پژوهشگر برتر رو گرفتم، اما بالاتر از هر عنوانی، افتخارم این بود که بخشی از مسیر رشد نسل بعدی نظام سلامت کشور بودم.
وقتی این متن رو مینوشتم، توی پرواز از پیتسبرگ به سانفرانسیسکو بودم؛ برای ارائه مقالهم در کنگره ATS. مقالهم جزو ۶ ارائه برتر انتخاب شد و اساتیدی از آمریکا، ژاپن، کره و برزیل بهم تبریک گفتن. این لحظه برای من، مثل چسبی بود روی زخمی که هنوز تازهست.
منتشر نکردن این خبر تا الان فقط بهخاطر دانشجوهام بود. نمیخواستم دلشون خالی بشه، مخصوصاً قبل از آزمون ارشد. اما حالا وقتشه که بدونید چه اتفاقی افتاده، و مهمتر از اون:
بدونید که هیچچیز تموم نشده.
تقریباً بیشتر کسانی که در اخراج من نقش داشتن، دیگه در جایگاههای قبلیشون نیستن. اما من اینجام. من هنوز اینجام تا ببینن نمیتونن ارتباط من و دانشجوهام رو قطع کنن.
استخدام من یه برگه اداری بود، اما پیوند من با دانشجوها، از جنسی دیگهست، چیزی که با حکم و امضا و برگه از بین نمیره.
برنامههایی تو ذهنم دارم؛ چیزهایی که حتی بیشتر از قبل، در خدمت دانشجوها باشم.
من تسلیم نشدم، شما هم نشید. اجازه ندیم تصمیمهای ناعادلانه، مسیر ما رو منحرف کنن.
باید ادامه بدیم، باید بجنگیم، چون اینجا هنوز، جای ایستادگیه.
بله... من همچنان اینجام .....
با خودم مدام تکرار میکنم:
«مرتضی، زخمی که خوردی تقصیر تو نبود، اما درمانش مسئولیت توئه.»
به قول یکی از اساتید اخراجی:
«من این شر رو به خیر تبدیل میکنم.»
من هم دقیقاً همین نیت رو دارم؛ با تکیه بر لطف خداوند و دعای خیر شما.
متأسفم که باید بگم فشارها و بیعدالتیهایی که مدتی بود در جریان بود، در نهایت منجر به صدور حکم اخراجم شد؛ آنهم به دلیل غیبت غیرموجه، بدون حتی یک تماس، پنج ماه پیش و بدون فرصتی برای دفاع، و بیهیچ توضیحی. تصمیمی که بعد از یازده سال خدمت خالصانه، چیزی جز بیرحمی نبود.
این تصمیم رو در حق کسی گرفتن که سالها با تمام وجود در خدمت دانشگاه و دانشجویان این کشور بود.۷ سال سرپرست کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه، دوبار مسئول برگزاری کنگره کشوری دانشجویان علوم پزشکی، عضو شورای پژوهشی، مسئول چند مجله علمی، و داور بیش از ۵۰ مجله معتبر داخلی و بینالمللی، از جمله چند ژورنال با ایمپکت فاکتور بالای ۱۰، مجله IJNS با رتبه اول جهانی در پرستاری، و یکی از نشریات گروه Lancet. نه، من بینقص نبودم. مثل هر انسانی اشتباهاتی داشتم. ولی همیشه اگر رنجشی پیش اومد و متوجه شدم، برای دلجویی قدم برداشتم. همیشه سعی کردم مسئول رفتار خودم باشم.
در تمام این سالها کنار هزاران دانشجو از رشتههای مختلف بودم، نه فقط بهعنوان مدرس، بلکه بهعنوان همراه، شنونده و مشوق. بارها عنوان پژوهشگر برتر رو گرفتم، اما بالاتر از هر عنوانی، افتخارم این بود که بخشی از مسیر رشد نسل بعدی نظام سلامت کشور بودم.
وقتی این متن رو مینوشتم، توی پرواز از پیتسبرگ به سانفرانسیسکو بودم؛ برای ارائه مقالهم در کنگره ATS. مقالهم جزو ۶ ارائه برتر انتخاب شد و اساتیدی از آمریکا، ژاپن، کره و برزیل بهم تبریک گفتن. این لحظه برای من، مثل چسبی بود روی زخمی که هنوز تازهست.
منتشر نکردن این خبر تا الان فقط بهخاطر دانشجوهام بود. نمیخواستم دلشون خالی بشه، مخصوصاً قبل از آزمون ارشد. اما حالا وقتشه که بدونید چه اتفاقی افتاده، و مهمتر از اون:
بدونید که هیچچیز تموم نشده.
تقریباً بیشتر کسانی که در اخراج من نقش داشتن، دیگه در جایگاههای قبلیشون نیستن. اما من اینجام. من هنوز اینجام تا ببینن نمیتونن ارتباط من و دانشجوهام رو قطع کنن.
استخدام من یه برگه اداری بود، اما پیوند من با دانشجوها، از جنسی دیگهست، چیزی که با حکم و امضا و برگه از بین نمیره.
برنامههایی تو ذهنم دارم؛ چیزهایی که حتی بیشتر از قبل، در خدمت دانشجوها باشم.
من تسلیم نشدم، شما هم نشید. اجازه ندیم تصمیمهای ناعادلانه، مسیر ما رو منحرف کنن.
باید ادامه بدیم، باید بجنگیم، چون اینجا هنوز، جای ایستادگیه.
بله... من همچنان اینجام .....
❤383 29😢19👍13🔥11💔11👏8👎4💯4🤬3🕊2
group-telegram.com/MortezaShamsizadeh/3360
Create:
Last Update:
Last Update:
از زخمی که خوردم، تا ایستادگی دوباره...
با خودم مدام تکرار میکنم:
«مرتضی، زخمی که خوردی تقصیر تو نبود، اما درمانش مسئولیت توئه.»
به قول یکی از اساتید اخراجی:
«من این شر رو به خیر تبدیل میکنم.»
من هم دقیقاً همین نیت رو دارم؛ با تکیه بر لطف خداوند و دعای خیر شما.
متأسفم که باید بگم فشارها و بیعدالتیهایی که مدتی بود در جریان بود، در نهایت منجر به صدور حکم اخراجم شد؛ آنهم به دلیل غیبت غیرموجه، بدون حتی یک تماس، پنج ماه پیش و بدون فرصتی برای دفاع، و بیهیچ توضیحی. تصمیمی که بعد از یازده سال خدمت خالصانه، چیزی جز بیرحمی نبود.
این تصمیم رو در حق کسی گرفتن که سالها با تمام وجود در خدمت دانشگاه و دانشجویان این کشور بود.۷ سال سرپرست کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه، دوبار مسئول برگزاری کنگره کشوری دانشجویان علوم پزشکی، عضو شورای پژوهشی، مسئول چند مجله علمی، و داور بیش از ۵۰ مجله معتبر داخلی و بینالمللی، از جمله چند ژورنال با ایمپکت فاکتور بالای ۱۰، مجله IJNS با رتبه اول جهانی در پرستاری، و یکی از نشریات گروه Lancet. نه، من بینقص نبودم. مثل هر انسانی اشتباهاتی داشتم. ولی همیشه اگر رنجشی پیش اومد و متوجه شدم، برای دلجویی قدم برداشتم. همیشه سعی کردم مسئول رفتار خودم باشم.
در تمام این سالها کنار هزاران دانشجو از رشتههای مختلف بودم، نه فقط بهعنوان مدرس، بلکه بهعنوان همراه، شنونده و مشوق. بارها عنوان پژوهشگر برتر رو گرفتم، اما بالاتر از هر عنوانی، افتخارم این بود که بخشی از مسیر رشد نسل بعدی نظام سلامت کشور بودم.
وقتی این متن رو مینوشتم، توی پرواز از پیتسبرگ به سانفرانسیسکو بودم؛ برای ارائه مقالهم در کنگره ATS. مقالهم جزو ۶ ارائه برتر انتخاب شد و اساتیدی از آمریکا، ژاپن، کره و برزیل بهم تبریک گفتن. این لحظه برای من، مثل چسبی بود روی زخمی که هنوز تازهست.
منتشر نکردن این خبر تا الان فقط بهخاطر دانشجوهام بود. نمیخواستم دلشون خالی بشه، مخصوصاً قبل از آزمون ارشد. اما حالا وقتشه که بدونید چه اتفاقی افتاده، و مهمتر از اون:
بدونید که هیچچیز تموم نشده.
تقریباً بیشتر کسانی که در اخراج من نقش داشتن، دیگه در جایگاههای قبلیشون نیستن. اما من اینجام. من هنوز اینجام تا ببینن نمیتونن ارتباط من و دانشجوهام رو قطع کنن.
استخدام من یه برگه اداری بود، اما پیوند من با دانشجوها، از جنسی دیگهست، چیزی که با حکم و امضا و برگه از بین نمیره.
برنامههایی تو ذهنم دارم؛ چیزهایی که حتی بیشتر از قبل، در خدمت دانشجوها باشم.
من تسلیم نشدم، شما هم نشید. اجازه ندیم تصمیمهای ناعادلانه، مسیر ما رو منحرف کنن.
باید ادامه بدیم، باید بجنگیم، چون اینجا هنوز، جای ایستادگیه.
بله... من همچنان اینجام .....
با خودم مدام تکرار میکنم:
«مرتضی، زخمی که خوردی تقصیر تو نبود، اما درمانش مسئولیت توئه.»
به قول یکی از اساتید اخراجی:
«من این شر رو به خیر تبدیل میکنم.»
من هم دقیقاً همین نیت رو دارم؛ با تکیه بر لطف خداوند و دعای خیر شما.
متأسفم که باید بگم فشارها و بیعدالتیهایی که مدتی بود در جریان بود، در نهایت منجر به صدور حکم اخراجم شد؛ آنهم به دلیل غیبت غیرموجه، بدون حتی یک تماس، پنج ماه پیش و بدون فرصتی برای دفاع، و بیهیچ توضیحی. تصمیمی که بعد از یازده سال خدمت خالصانه، چیزی جز بیرحمی نبود.
این تصمیم رو در حق کسی گرفتن که سالها با تمام وجود در خدمت دانشگاه و دانشجویان این کشور بود.۷ سال سرپرست کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه، دوبار مسئول برگزاری کنگره کشوری دانشجویان علوم پزشکی، عضو شورای پژوهشی، مسئول چند مجله علمی، و داور بیش از ۵۰ مجله معتبر داخلی و بینالمللی، از جمله چند ژورنال با ایمپکت فاکتور بالای ۱۰، مجله IJNS با رتبه اول جهانی در پرستاری، و یکی از نشریات گروه Lancet. نه، من بینقص نبودم. مثل هر انسانی اشتباهاتی داشتم. ولی همیشه اگر رنجشی پیش اومد و متوجه شدم، برای دلجویی قدم برداشتم. همیشه سعی کردم مسئول رفتار خودم باشم.
در تمام این سالها کنار هزاران دانشجو از رشتههای مختلف بودم، نه فقط بهعنوان مدرس، بلکه بهعنوان همراه، شنونده و مشوق. بارها عنوان پژوهشگر برتر رو گرفتم، اما بالاتر از هر عنوانی، افتخارم این بود که بخشی از مسیر رشد نسل بعدی نظام سلامت کشور بودم.
وقتی این متن رو مینوشتم، توی پرواز از پیتسبرگ به سانفرانسیسکو بودم؛ برای ارائه مقالهم در کنگره ATS. مقالهم جزو ۶ ارائه برتر انتخاب شد و اساتیدی از آمریکا، ژاپن، کره و برزیل بهم تبریک گفتن. این لحظه برای من، مثل چسبی بود روی زخمی که هنوز تازهست.
منتشر نکردن این خبر تا الان فقط بهخاطر دانشجوهام بود. نمیخواستم دلشون خالی بشه، مخصوصاً قبل از آزمون ارشد. اما حالا وقتشه که بدونید چه اتفاقی افتاده، و مهمتر از اون:
بدونید که هیچچیز تموم نشده.
تقریباً بیشتر کسانی که در اخراج من نقش داشتن، دیگه در جایگاههای قبلیشون نیستن. اما من اینجام. من هنوز اینجام تا ببینن نمیتونن ارتباط من و دانشجوهام رو قطع کنن.
استخدام من یه برگه اداری بود، اما پیوند من با دانشجوها، از جنسی دیگهست، چیزی که با حکم و امضا و برگه از بین نمیره.
برنامههایی تو ذهنم دارم؛ چیزهایی که حتی بیشتر از قبل، در خدمت دانشجوها باشم.
من تسلیم نشدم، شما هم نشید. اجازه ندیم تصمیمهای ناعادلانه، مسیر ما رو منحرف کنن.
باید ادامه بدیم، باید بجنگیم، چون اینجا هنوز، جای ایستادگیه.
بله... من همچنان اینجام .....
BY پژوهش، مقاله نویسی، اپلای و زندگی در امریکا





Share with your friend now:
group-telegram.com/MortezaShamsizadeh/3360