Telegram Group & Telegram Channel
🔸سه شنبه بی ملاقات (۲)
♦️ندامتگاه یا اردوگاه اسرا

✍🏻فخرالسادات محتشمی‌پور

می‌خواستم امروز سه‌شنبه دهم تیرماه بروم به زندان تهران بزرگ و بگویم من باید همسرم را ببینم و تا او را نبینم برنمی‌گردم. اما همسرجان که معمولا برای من تعیین تکلیف نمی‌کند، خواهش کرد نروم. گفت اینجا هیچ چیز به قاعده نیست این راه طولانی را می‌آیی و اگر نگذارند مرا ببینی آزورده می‌شوی و بی نتیجه باید برگردی. روزت خراب می‌شود عزیزم. می‌گویم مگر روزهای شما در آن خراب شده آباد است.

تا وقتی عکس‌ها و فیلم‌های منتشر شده از آن اسارتگاه را ندیده بودم نمی‌توانستم تصوری از این همه وقاحت و بی‌شرمی و‌هتک حرمت نسبت به زندانیان سیاسی داشته باشم. هنوز هم باورم نمی‌شود این فرهیختگان را با چه منطقی و به چه جرأتی با دستبند و پابند و به‌عبارتی با غل و زنجیر شبانه از میان انبوه سنگ و خاک به جایی منتقل کرده‌اند که هیچگونه تناسبی با شأن آنان ندارد بلکه هتک‌کرامت انسانی زندانیان عادی‌است!

مصطفی اصولاً عادت ندارد عمق فجایع و‌ وخامت امور را برای من تصویر کند. اخیرا هم که می‌داند من باید در شرایطی دور از استرس و اضطرابی قرار داشته باشم، بیشتر ملاحظه می‌کند. با این حال با ورود به فشافویه به خاطر رسیدگی عاجل به اوضاع و بهبود فوری شرایط هم‌بندان از وضعیت افتضاح بهداشتی و کمبود شدید امکانات برایم گفت.

دو روز قبل حضور ما در دادسرا برای دیدن دادستان و انتقال مشکلات و‌درخواست آزادی فوری عزیزانمان بی‌نتیجه ماند.
در حالت عادی هم دیدن دادستان ممکن نبود چه رسد به اکنون که هیچکس نیست که جوابگو باشد. ما درخواست مان را مکتوب کردیم و با شماره تماس دادیم به مسئول دفتر دادستان.

دیروز هم رفتیم سازمان زندان‌ها که مدیرعامل را ببینیم و بپرسیم وعده‌ای که برای در اختیار گذاشتن فوری وسایل زندانیان منتقل شده از اوین داده بوده کی عملی می‌شود. او هم نبود. این روزها هیچکس نیست که جواب خانواده‌ها را بدهد. به اوین هم سری زدیم و آن‌چه دیدیم باعث تأسف بسیار شد.

اوین بر سر زندانی و خانواده‌اش و بر سر مأموران و برخی مسئولان زندان و‌مراجعان خراب شد و زندانیان سیاسی از هجوم وحشیانه اسرائیل جان به در بردند.

حالا من مقابل درب ملاقات ایستاده‌ام و باور نمی‌کنم دربی که ده سال تمام مرا به یار می‌رساند با دیوارهایش این‌گونه ویران شده. شیشه‌های فروریخته، ساختمان بلند مجاور و ماشین‌های مچاله شده اطراف خبر از عمق جنایتی می‌داد که نه‌تنها نمادین نبود بلکه هویت ذاتی رژیم آدمکش صهیونی را به نمایش درمی آورد.

حمله‌ای که جان عزیز تعداد زیادی انسان بی‌گناه را از مرد و زن و کودک گرفت و شرایط را برای بازماندگان و جنگ‌زدگان زندانی بسیار سخت‌تر کرد.

حالا چهره تک‌تک سربازهای وظیفه مقابل چشم من است. آن‌ها که کیف‌ها را می‌گرفتند و شماره می‌دادند و می‌گفتند کارت شناسایی را برداشتی مادر؟
و آن خانم جوانی که در سرما و‌گرما کنار درب ورودی سالن ملاقات می‌نشست و می‌پرسید تلفن همراه ندارید؟
و آن خانم‌هایی که با مهربانی برگه ملاقات می‌دادند و با فاطمه خوش و بش می‌کردند و با آرزو کردن آزادی ما را به سمت سالن اصلی ملاقات راهنمایی می‌کردند. و آن بالا باز هم سربازها و مأموران مرد و زن. خانمی که با تعطیلی مهدها دخترکش را همراه می‌آورد و از تغییر غیرمتعارف ساعت کار ادارات شاکی بود و مسئولین سالن ملاقات و ...
چهره‌ها مقابل چشمم رژه می‌روند و سرم گیج می‌رود وقتی خودم را در میان انبوه ملاقات کنندگان و زندانی‌هایشان می‌بینم. آن همهمه‌ها و بچه‌هایی که بی‌خبر از آن‌چه به سرشان آمده می‌دوند و بازی و سروصدا می‌کنند. و حالا سکوت سهمگینی کل فضای را دربرگرفته و از آن آمد و شدها و‌هیاهوها خبری نیست.

از سربازی که آنجا ایستاده می‌‌پرسم وسیله‌های زندانیان چه شد؟ می‌گوید بپرس آدم‌ها چه شدند. همکاران من رفتند. فشار اشک چشمانم را می‌سوزاند. مانع فروریختنشان نمی‌شوم. می‌گویم همکاران تو بچه‌های ما بودند پسرم! و ناله می‌زنم امان از دل مادر
#زندانیان‌_سیاسی‌_را‌_آزاد‌_کنید
#جان‌_زندانیان‌_سیاسی‌_در‌_خطر‌_است
#قوه‌_قضائیه‌_پاسخگو‌_باشد
#فشافویه#قرچک
@MostafaTajzadeh
👍87



group-telegram.com/MostafaTajzadeh/60787
Create:
Last Update:

🔸سه شنبه بی ملاقات (۲)
♦️ندامتگاه یا اردوگاه اسرا

✍🏻فخرالسادات محتشمی‌پور

می‌خواستم امروز سه‌شنبه دهم تیرماه بروم به زندان تهران بزرگ و بگویم من باید همسرم را ببینم و تا او را نبینم برنمی‌گردم. اما همسرجان که معمولا برای من تعیین تکلیف نمی‌کند، خواهش کرد نروم. گفت اینجا هیچ چیز به قاعده نیست این راه طولانی را می‌آیی و اگر نگذارند مرا ببینی آزورده می‌شوی و بی نتیجه باید برگردی. روزت خراب می‌شود عزیزم. می‌گویم مگر روزهای شما در آن خراب شده آباد است.

تا وقتی عکس‌ها و فیلم‌های منتشر شده از آن اسارتگاه را ندیده بودم نمی‌توانستم تصوری از این همه وقاحت و بی‌شرمی و‌هتک حرمت نسبت به زندانیان سیاسی داشته باشم. هنوز هم باورم نمی‌شود این فرهیختگان را با چه منطقی و به چه جرأتی با دستبند و پابند و به‌عبارتی با غل و زنجیر شبانه از میان انبوه سنگ و خاک به جایی منتقل کرده‌اند که هیچگونه تناسبی با شأن آنان ندارد بلکه هتک‌کرامت انسانی زندانیان عادی‌است!

مصطفی اصولاً عادت ندارد عمق فجایع و‌ وخامت امور را برای من تصویر کند. اخیرا هم که می‌داند من باید در شرایطی دور از استرس و اضطرابی قرار داشته باشم، بیشتر ملاحظه می‌کند. با این حال با ورود به فشافویه به خاطر رسیدگی عاجل به اوضاع و بهبود فوری شرایط هم‌بندان از وضعیت افتضاح بهداشتی و کمبود شدید امکانات برایم گفت.

دو روز قبل حضور ما در دادسرا برای دیدن دادستان و انتقال مشکلات و‌درخواست آزادی فوری عزیزانمان بی‌نتیجه ماند.
در حالت عادی هم دیدن دادستان ممکن نبود چه رسد به اکنون که هیچکس نیست که جوابگو باشد. ما درخواست مان را مکتوب کردیم و با شماره تماس دادیم به مسئول دفتر دادستان.

دیروز هم رفتیم سازمان زندان‌ها که مدیرعامل را ببینیم و بپرسیم وعده‌ای که برای در اختیار گذاشتن فوری وسایل زندانیان منتقل شده از اوین داده بوده کی عملی می‌شود. او هم نبود. این روزها هیچکس نیست که جواب خانواده‌ها را بدهد. به اوین هم سری زدیم و آن‌چه دیدیم باعث تأسف بسیار شد.

اوین بر سر زندانی و خانواده‌اش و بر سر مأموران و برخی مسئولان زندان و‌مراجعان خراب شد و زندانیان سیاسی از هجوم وحشیانه اسرائیل جان به در بردند.

حالا من مقابل درب ملاقات ایستاده‌ام و باور نمی‌کنم دربی که ده سال تمام مرا به یار می‌رساند با دیوارهایش این‌گونه ویران شده. شیشه‌های فروریخته، ساختمان بلند مجاور و ماشین‌های مچاله شده اطراف خبر از عمق جنایتی می‌داد که نه‌تنها نمادین نبود بلکه هویت ذاتی رژیم آدمکش صهیونی را به نمایش درمی آورد.

حمله‌ای که جان عزیز تعداد زیادی انسان بی‌گناه را از مرد و زن و کودک گرفت و شرایط را برای بازماندگان و جنگ‌زدگان زندانی بسیار سخت‌تر کرد.

حالا چهره تک‌تک سربازهای وظیفه مقابل چشم من است. آن‌ها که کیف‌ها را می‌گرفتند و شماره می‌دادند و می‌گفتند کارت شناسایی را برداشتی مادر؟
و آن خانم جوانی که در سرما و‌گرما کنار درب ورودی سالن ملاقات می‌نشست و می‌پرسید تلفن همراه ندارید؟
و آن خانم‌هایی که با مهربانی برگه ملاقات می‌دادند و با فاطمه خوش و بش می‌کردند و با آرزو کردن آزادی ما را به سمت سالن اصلی ملاقات راهنمایی می‌کردند. و آن بالا باز هم سربازها و مأموران مرد و زن. خانمی که با تعطیلی مهدها دخترکش را همراه می‌آورد و از تغییر غیرمتعارف ساعت کار ادارات شاکی بود و مسئولین سالن ملاقات و ...
چهره‌ها مقابل چشمم رژه می‌روند و سرم گیج می‌رود وقتی خودم را در میان انبوه ملاقات کنندگان و زندانی‌هایشان می‌بینم. آن همهمه‌ها و بچه‌هایی که بی‌خبر از آن‌چه به سرشان آمده می‌دوند و بازی و سروصدا می‌کنند. و حالا سکوت سهمگینی کل فضای را دربرگرفته و از آن آمد و شدها و‌هیاهوها خبری نیست.

از سربازی که آنجا ایستاده می‌‌پرسم وسیله‌های زندانیان چه شد؟ می‌گوید بپرس آدم‌ها چه شدند. همکاران من رفتند. فشار اشک چشمانم را می‌سوزاند. مانع فروریختنشان نمی‌شوم. می‌گویم همکاران تو بچه‌های ما بودند پسرم! و ناله می‌زنم امان از دل مادر
#زندانیان‌_سیاسی‌_را‌_آزاد‌_کنید
#جان‌_زندانیان‌_سیاسی‌_در‌_خطر‌_است
#قوه‌_قضائیه‌_پاسخگو‌_باشد
#فشافویه#قرچک
@MostafaTajzadeh

BY فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)




Share with your friend now:
group-telegram.com/MostafaTajzadeh/60787

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

What distinguishes the app from competitors is its use of what's known as channels: Public or private feeds of photos and videos that can be set up by one person or an organization. The channels have become popular with on-the-ground journalists, aid workers and Ukrainian President Volodymyr Zelenskyy, who broadcasts on a Telegram channel. The channels can be followed by an unlimited number of people. Unlike Facebook, Twitter and other popular social networks, there is no advertising on Telegram and the flow of information is not driven by an algorithm. Telegram has gained a reputation as the “secure” communications app in the post-Soviet states, but whenever you make choices about your digital security, it’s important to start by asking yourself, “What exactly am I securing? And who am I securing it from?” These questions should inform your decisions about whether you are using the right tool or platform for your digital security needs. Telegram is certainly not the most secure messaging app on the market right now. Its security model requires users to place a great deal of trust in Telegram’s ability to protect user data. For some users, this may be good enough for now. For others, it may be wiser to move to a different platform for certain kinds of high-risk communications. Official government accounts have also spread fake fact checks. An official Twitter account for the Russia diplomatic mission in Geneva shared a fake debunking video claiming without evidence that "Western and Ukrainian media are creating thousands of fake news on Russia every day." The video, which has amassed almost 30,000 views, offered a "how-to" spot misinformation. "Like the bombing of the maternity ward in Mariupol," he said, "Even before it hits the news, you see the videos on the Telegram channels." In 2014, Pavel Durov fled the country after allies of the Kremlin took control of the social networking site most know just as VK. Russia's intelligence agency had asked Durov to turn over the data of anti-Kremlin protesters. Durov refused to do so.
from us


Telegram فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
FROM American