Telegram Group & Telegram Channel
ملاقات با عزیزانمان در اردوگاه جنگ زدگان #فشافویه

فخرالسادات محتشمی‌پور

گفتم من اصلا آن طرف‌ها را بلد نیستم. خانم رحیمی(قدیانی) گفت بیا اکباتان با هم برویم. همسرجان گفته بود مبادا برای یک ملاقات کابینی چند دقیقه‌ای تا اینجا بیایی و من گفته بودم عزیزم بگذار من کار خودم را بکنم.

قبل از ساعت ۷ صبح از خانه بیرون زدم و به قرار ساعت ۸ رسیدم مقداری لباس و ملحفه و حوله برداشته بودم بفکرم رسید روزنامه و مجله هم بگیرم که مایه حیات مصطفی‌است به امید این که برسانم به دستش. خواهر و برادران آقای قدیانی زودتر از ما رسیده بودند و من، خانم رحیمی و خانم جوادی مادر خشایار سفیدی هم در ماشین احمدآقا فرزند آقا ابوالفضل بودیم.

به سختی مسیر را یافتیم و به زندان تهران بزرگ وسط بیابانی که آنسویش کوه بود، رسیدیم. هرم گرما می‌رفت که گرمازده‌مان کند. تازه پس از ورود متوجه شدم که باید شناسنامه همراه داشته باشم. رفتم سراغ میز خدمت گفتم من همسر تاج‌زاده‌ام مسئولش گفت این نام در سیستم نیست!

بعد از پیگیری معلوم شد «تاج» ثبت کرده‌اند. گفتند برو پیش مسئول سالن ملاقات. حالم دگرگون شد در تمام مدتی که انتظار دیدن او را می‌کشیدم روزهای ملاقات پیشین و فرایند آن مقابل چشمانم بود. بالاخره رفتم پیش مسئول و مشکل را گفتم. گفت از کجا معلوم شود شما همسرش هستید. همه آن مکالمات سه سال پیش هجوم آورد به مغزم حالم بد بود دیگر نتوانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم. یکایک مأموران و‌مسئولان سالن ملاقات اوین جلوی چشمم رژه می‌رفتند. گفتند تشریف داشته باشید ببینیم چه می‌شود کرد.

گفتم تا چند روز قبل ما مقابل باجه‌هایی بودیم که می‌شناختنمان راهمان می‌انداختند و آرزوی آزادی عزیزانمان را می‌کردند. خانم نوری‌زاد از راه رسید گفت نبینم گریان باشی گفتم مگر می‌شود؟! یاد از دست رفتگان مظلوم آتش به جان می‌زند. با افسوس سرش را تکان داد. سوگ بزرگ مهرانگیز خانم مادرهمسر فائزه و‌قربانی مظلوم تهاجم به اوین را تسلیت گفتم. نسرین ستوده هم آمده بود و خانواده‌های دیگری که بعضی هایشان را نمی‌شناختم.

با همراهی مسئول عزیز امکان ملاقات مهیا شد. گفتند هشت دقیقه وقت دارید سریع صحبت کنید.همسرجان دیر آمد مثل همیشه برایم دستی تکان داد و رفت سراغ کابینهای دیگر که با خانواده‌های دوستانش حال و احوال کند. به شوخی گفتم همیشه من ته صفم و نوبت آخر. خندید و گفت مخلص شما هستم.

حال و احوال کردیم مثل همیشه با روحیه عالی گزارش وضعیت داد. گفت کم‌کم مسئولین اوین دارند می‌آیند اینجا و احتمالا اوضاع بهتر می‌شود.

انگار کم‌کم مسئولین و‌مأمورین زندان جدید دارند با پروتکل‌های مربوط به نحوه نگهداری زندانیان سیاسی آشنا می‌شوند. من به چشم خود، از نحوه برخوردشان، نشانه‌هایی را دیدم. اما مطالبه ما آزادی سریع عزیزانمان است.

هیچ چیز به اندازه رساندن چند روزنامه و مجله به همسرجان حالم را خوب نکرد. ملحفه و حوله را قبول نکردند و ما از مقررات زندان غیرسیاسی سردرنمی‌آوریم!

قصه‌های این ملاقات کوتاه زیاد است در این مختصر نمی‌گنجد شاید وقتی دیگر بنگارمشان.
@MostafaTajzadeh
👍172👎2



group-telegram.com/MostafaTajzadeh/60790
Create:
Last Update:

ملاقات با عزیزانمان در اردوگاه جنگ زدگان #فشافویه

فخرالسادات محتشمی‌پور

گفتم من اصلا آن طرف‌ها را بلد نیستم. خانم رحیمی(قدیانی) گفت بیا اکباتان با هم برویم. همسرجان گفته بود مبادا برای یک ملاقات کابینی چند دقیقه‌ای تا اینجا بیایی و من گفته بودم عزیزم بگذار من کار خودم را بکنم.

قبل از ساعت ۷ صبح از خانه بیرون زدم و به قرار ساعت ۸ رسیدم مقداری لباس و ملحفه و حوله برداشته بودم بفکرم رسید روزنامه و مجله هم بگیرم که مایه حیات مصطفی‌است به امید این که برسانم به دستش. خواهر و برادران آقای قدیانی زودتر از ما رسیده بودند و من، خانم رحیمی و خانم جوادی مادر خشایار سفیدی هم در ماشین احمدآقا فرزند آقا ابوالفضل بودیم.

به سختی مسیر را یافتیم و به زندان تهران بزرگ وسط بیابانی که آنسویش کوه بود، رسیدیم. هرم گرما می‌رفت که گرمازده‌مان کند. تازه پس از ورود متوجه شدم که باید شناسنامه همراه داشته باشم. رفتم سراغ میز خدمت گفتم من همسر تاج‌زاده‌ام مسئولش گفت این نام در سیستم نیست!

بعد از پیگیری معلوم شد «تاج» ثبت کرده‌اند. گفتند برو پیش مسئول سالن ملاقات. حالم دگرگون شد در تمام مدتی که انتظار دیدن او را می‌کشیدم روزهای ملاقات پیشین و فرایند آن مقابل چشمانم بود. بالاخره رفتم پیش مسئول و مشکل را گفتم. گفت از کجا معلوم شود شما همسرش هستید. همه آن مکالمات سه سال پیش هجوم آورد به مغزم حالم بد بود دیگر نتوانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم. یکایک مأموران و‌مسئولان سالن ملاقات اوین جلوی چشمم رژه می‌رفتند. گفتند تشریف داشته باشید ببینیم چه می‌شود کرد.

گفتم تا چند روز قبل ما مقابل باجه‌هایی بودیم که می‌شناختنمان راهمان می‌انداختند و آرزوی آزادی عزیزانمان را می‌کردند. خانم نوری‌زاد از راه رسید گفت نبینم گریان باشی گفتم مگر می‌شود؟! یاد از دست رفتگان مظلوم آتش به جان می‌زند. با افسوس سرش را تکان داد. سوگ بزرگ مهرانگیز خانم مادرهمسر فائزه و‌قربانی مظلوم تهاجم به اوین را تسلیت گفتم. نسرین ستوده هم آمده بود و خانواده‌های دیگری که بعضی هایشان را نمی‌شناختم.

با همراهی مسئول عزیز امکان ملاقات مهیا شد. گفتند هشت دقیقه وقت دارید سریع صحبت کنید.همسرجان دیر آمد مثل همیشه برایم دستی تکان داد و رفت سراغ کابینهای دیگر که با خانواده‌های دوستانش حال و احوال کند. به شوخی گفتم همیشه من ته صفم و نوبت آخر. خندید و گفت مخلص شما هستم.

حال و احوال کردیم مثل همیشه با روحیه عالی گزارش وضعیت داد. گفت کم‌کم مسئولین اوین دارند می‌آیند اینجا و احتمالا اوضاع بهتر می‌شود.

انگار کم‌کم مسئولین و‌مأمورین زندان جدید دارند با پروتکل‌های مربوط به نحوه نگهداری زندانیان سیاسی آشنا می‌شوند. من به چشم خود، از نحوه برخوردشان، نشانه‌هایی را دیدم. اما مطالبه ما آزادی سریع عزیزانمان است.

هیچ چیز به اندازه رساندن چند روزنامه و مجله به همسرجان حالم را خوب نکرد. ملحفه و حوله را قبول نکردند و ما از مقررات زندان غیرسیاسی سردرنمی‌آوریم!

قصه‌های این ملاقات کوتاه زیاد است در این مختصر نمی‌گنجد شاید وقتی دیگر بنگارمشان.
@MostafaTajzadeh

BY فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)




Share with your friend now:
group-telegram.com/MostafaTajzadeh/60790

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The Dow Jones Industrial Average fell 230 points, or 0.7%. Meanwhile, the S&P 500 and the Nasdaq Composite dropped 1.3% and 2.2%, respectively. All three indexes began the day with gains before selling off. Some people used the platform to organize ahead of the storming of the U.S. Capitol in January 2021, and last month Senator Mark Warner sent a letter to Durov urging him to curb Russian information operations on Telegram. Telegram does offer end-to-end encrypted communications through Secret Chats, but this is not the default setting. Standard conversations use the MTProto method, enabling server-client encryption but with them stored on the server for ease-of-access. This makes using Telegram across multiple devices simple, but also means that the regular Telegram chats you’re having with folks are not as secure as you may believe. "Russians are really disconnected from the reality of what happening to their country," Andrey said. "So Telegram has become essential for understanding what's going on to the Russian-speaking world." Given the pro-privacy stance of the platform, it’s taken as a given that it’ll be used for a number of reasons, not all of them good. And Telegram has been attached to a fair few scandals related to terrorism, sexual exploitation and crime. Back in 2015, Vox described Telegram as “ISIS’ app of choice,” saying that the platform’s real use is the ability to use channels to distribute material to large groups at once. Telegram has acted to remove public channels affiliated with terrorism, but Pavel Durov reiterated that he had no business snooping on private conversations.
from us


Telegram فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
FROM American