Telegram Group & Telegram Channel
📝📝📝محمد؛ موحد بی‌بارگاه

✍🏻ایران فردا


در تاریخ طبری در باب وفات پیامبر چنین آمده است:
عایشه گوید: «وقتی بیماری پیامبر سخت شد، پارچه‌ای سیاه بر او بود. گاهی آن را بر صورت می‌کشید و گاهی پس می‌زد و می‌گفت: خدا بکشد کسانی را که قبور پیامبران خود را مسجد کرده‌اند.» و این را از امت خود منع می‌کرد.

این جمله تنها یک هشدار فقهی یا نهی از ساختن بنا و بارگاه برای پیامبران و امامان نیست.این سخن که در واپسین دم، با کلماتی بریده‌بریده از زبان پیامبر برمی‌آید، خود قیامی است علیه تثبیت حضور در یک نقطه قطعی و زمانی مشخص. پیامبر با این کلام نهایی، ضربه‌ای می‌زند به منطق تکرار و تثبیت، یعنی همان منطق کرونوس (زمان تقویمی و خطی). منطقی که مقبره را مرکزی برای تماس با امر قدسیِ منجمد و مومیایی‌شده می‌داند، و نه امکانی گشوده برای معنا و رهایی در همه‌ی زمان‌ها.

پیامبر در واپسین لحظات زندگی‌اش، به‌جای آنکه وصیت به ساختن مقبره‌ای برای خود کند، دقیقاً هشدار می‌دهد که حقیقت را نباید در سنگ و بارگاه دفن کرد. حقیقتی که او حامل آن بود، نه یادبودی تاریخی و نه شیئی برای زیارت، بلکه رخدادی زنده و همیشه جاری بود که در دل سوژه انسانی باید باقی بماند. او با این سخن، عملاً راه را می‌بندد بر هرگونه تلاش برای تبدیل وحی به نهادی بسته، به سنتی خشک، یا به میراثی مومیایی‌شده.

اساساً وحی، در این فهم، یک فرآیند مداوم است؛ نه رخدادی بسته در گذشته. همان‌طور که رودلف بولتمان، متأله مسیحی، یادآور می‌شود: وحی تنها در کلمات و نصوص پیشین جاری نشده، بلکه در تفسیر و مواجهه‌ی وجودی انسان امروز دوباره جان می‌گیرد. وحی در نسبت انسان با حقیقت، همیشه می‌تواند جریان داشته باشد. وحی نه به گذشته تعلق دارد و نه به آینده‌ای دور؛ وحی همان امکان لرزش، گشودگی و آشکارشدن حقیقت است که در هر اکنون، برای هر انسانی، می‌تواند دوباره جاری شود.

در چنین لحظه‌ای، گذشته و آینده درهم می‌ریزند و اکنون به "اکنونی پر از ابدیت" بدل می‌شود. این همان چیزی است که سنت یونانی آن را کایروس می‌نامید: لحظه‌ی تصمیم، لحظه‌ی گشایش، لحظه‌ای که کیفیتی متفاوت دارد و ابدیت در آن حاضر می‌شود. اگر ابدیت چیزی بیرون از زمان و موکول به آینده‌ای نامعلوم نباشد، بلکه در کیفیت زیسته‌ی اکنون آشکار شود، آنگاه وحی نیز دیگر یک واقعه‌ی دفن‌شده در تاریخ و مقبره‌ها نخواهد بود.

از این منظر، جمله‌ی تکان‌دهنده‌ی محمد خود بیدارباشی است برای سوژه انسانی: شورش علیه کرونوس (زمان تقویمی و خطی) و احیای کایروس، یعنی لحظه‌ی گشایش و جاری‌شدن بی‌وقفه‌ی وحی و معاد در جانِ سوژه‌ی تحول‌خواه و انقلابی. این وصیت خاموش، ما را فرامی‌خواند تا حقیقت را نه در سنگ و آیین، بلکه در زندگی زنده و تصمیم وجودی خود بجوییم؛ آنجا که اکنون به ابدیت گشوده می‌شود.

این عتاب پیامبر، امروز نیز همچون فریادی زنده و بیدار معنا دارد. در فضای کنونی که دین عامه و بخش عمده‌ای از فرهنگ سنتی، پیوند خود را با جان هستی از دست داده و به مناسک، نمادها و آیین‌ها پناه برده است: پیاده‌روی اربعین، زیارت کعبه، سفرهای زیارتی به مشهد یا قم، که اغلب به تکرار رسمی و شکلی خشک بدل شده‌اند، نه به تجربه‌ی زنده‌ی حقیقت و وحی. همزمان، قدرت مستقر رسمی از همین نمادها بهره می‌گیرد تا منافع و مشروعیت خود را تثبیت کند، بی‌آنکه لحظه‌ای به گشایش حقیقی در دل سوژه انسانی توجه کند.

در چنین شرایطی، سخن محمد که "قبور پیامبران را مسجد نکنید" همچون هشدار رهایی‌بخش و همیشه جاری باقی می‌ماند: دعوتی به شورش علیه تکرار و تثبیت، علیه مناسک و نمادهایی که تهی از حقیقت‌اند، و یادآوری اینکه وحی و حقیقت، هرگز نباید در سنگ، مناسکو تشریفات یا منافع قدرت محصور شوند، بلکه باید در زندگی و دل انسان‌ها، هر دم و هر اکنون، جاری باشند.

"سلام و تسلیت به یاد وفات محمد، آن موحد همیشه زنده و بیدار، که در سنگ و بارگاه نمی‌گنجد و در دل‌های جویای حقیقت جریان دارد"

@iranfardamag
@MostafaTajzadeh
👍20



group-telegram.com/MostafaTajzadeh/61585
Create:
Last Update:

📝📝📝محمد؛ موحد بی‌بارگاه

✍🏻ایران فردا


در تاریخ طبری در باب وفات پیامبر چنین آمده است:
عایشه گوید: «وقتی بیماری پیامبر سخت شد، پارچه‌ای سیاه بر او بود. گاهی آن را بر صورت می‌کشید و گاهی پس می‌زد و می‌گفت: خدا بکشد کسانی را که قبور پیامبران خود را مسجد کرده‌اند.» و این را از امت خود منع می‌کرد.

این جمله تنها یک هشدار فقهی یا نهی از ساختن بنا و بارگاه برای پیامبران و امامان نیست.این سخن که در واپسین دم، با کلماتی بریده‌بریده از زبان پیامبر برمی‌آید، خود قیامی است علیه تثبیت حضور در یک نقطه قطعی و زمانی مشخص. پیامبر با این کلام نهایی، ضربه‌ای می‌زند به منطق تکرار و تثبیت، یعنی همان منطق کرونوس (زمان تقویمی و خطی). منطقی که مقبره را مرکزی برای تماس با امر قدسیِ منجمد و مومیایی‌شده می‌داند، و نه امکانی گشوده برای معنا و رهایی در همه‌ی زمان‌ها.

پیامبر در واپسین لحظات زندگی‌اش، به‌جای آنکه وصیت به ساختن مقبره‌ای برای خود کند، دقیقاً هشدار می‌دهد که حقیقت را نباید در سنگ و بارگاه دفن کرد. حقیقتی که او حامل آن بود، نه یادبودی تاریخی و نه شیئی برای زیارت، بلکه رخدادی زنده و همیشه جاری بود که در دل سوژه انسانی باید باقی بماند. او با این سخن، عملاً راه را می‌بندد بر هرگونه تلاش برای تبدیل وحی به نهادی بسته، به سنتی خشک، یا به میراثی مومیایی‌شده.

اساساً وحی، در این فهم، یک فرآیند مداوم است؛ نه رخدادی بسته در گذشته. همان‌طور که رودلف بولتمان، متأله مسیحی، یادآور می‌شود: وحی تنها در کلمات و نصوص پیشین جاری نشده، بلکه در تفسیر و مواجهه‌ی وجودی انسان امروز دوباره جان می‌گیرد. وحی در نسبت انسان با حقیقت، همیشه می‌تواند جریان داشته باشد. وحی نه به گذشته تعلق دارد و نه به آینده‌ای دور؛ وحی همان امکان لرزش، گشودگی و آشکارشدن حقیقت است که در هر اکنون، برای هر انسانی، می‌تواند دوباره جاری شود.

در چنین لحظه‌ای، گذشته و آینده درهم می‌ریزند و اکنون به "اکنونی پر از ابدیت" بدل می‌شود. این همان چیزی است که سنت یونانی آن را کایروس می‌نامید: لحظه‌ی تصمیم، لحظه‌ی گشایش، لحظه‌ای که کیفیتی متفاوت دارد و ابدیت در آن حاضر می‌شود. اگر ابدیت چیزی بیرون از زمان و موکول به آینده‌ای نامعلوم نباشد، بلکه در کیفیت زیسته‌ی اکنون آشکار شود، آنگاه وحی نیز دیگر یک واقعه‌ی دفن‌شده در تاریخ و مقبره‌ها نخواهد بود.

از این منظر، جمله‌ی تکان‌دهنده‌ی محمد خود بیدارباشی است برای سوژه انسانی: شورش علیه کرونوس (زمان تقویمی و خطی) و احیای کایروس، یعنی لحظه‌ی گشایش و جاری‌شدن بی‌وقفه‌ی وحی و معاد در جانِ سوژه‌ی تحول‌خواه و انقلابی. این وصیت خاموش، ما را فرامی‌خواند تا حقیقت را نه در سنگ و آیین، بلکه در زندگی زنده و تصمیم وجودی خود بجوییم؛ آنجا که اکنون به ابدیت گشوده می‌شود.

این عتاب پیامبر، امروز نیز همچون فریادی زنده و بیدار معنا دارد. در فضای کنونی که دین عامه و بخش عمده‌ای از فرهنگ سنتی، پیوند خود را با جان هستی از دست داده و به مناسک، نمادها و آیین‌ها پناه برده است: پیاده‌روی اربعین، زیارت کعبه، سفرهای زیارتی به مشهد یا قم، که اغلب به تکرار رسمی و شکلی خشک بدل شده‌اند، نه به تجربه‌ی زنده‌ی حقیقت و وحی. همزمان، قدرت مستقر رسمی از همین نمادها بهره می‌گیرد تا منافع و مشروعیت خود را تثبیت کند، بی‌آنکه لحظه‌ای به گشایش حقیقی در دل سوژه انسانی توجه کند.

در چنین شرایطی، سخن محمد که "قبور پیامبران را مسجد نکنید" همچون هشدار رهایی‌بخش و همیشه جاری باقی می‌ماند: دعوتی به شورش علیه تکرار و تثبیت، علیه مناسک و نمادهایی که تهی از حقیقت‌اند، و یادآوری اینکه وحی و حقیقت، هرگز نباید در سنگ، مناسکو تشریفات یا منافع قدرت محصور شوند، بلکه باید در زندگی و دل انسان‌ها، هر دم و هر اکنون، جاری باشند.

"سلام و تسلیت به یاد وفات محمد، آن موحد همیشه زنده و بیدار، که در سنگ و بارگاه نمی‌گنجد و در دل‌های جویای حقیقت جریان دارد"

@iranfardamag
@MostafaTajzadeh

BY فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)




Share with your friend now:
group-telegram.com/MostafaTajzadeh/61585

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Emerson Brooking, a disinformation expert at the Atlantic Council's Digital Forensic Research Lab, said: "Back in the Wild West period of content moderation, like 2014 or 2015, maybe they could have gotten away with it, but it stands in marked contrast with how other companies run themselves today." Perpetrators of such fraud use various marketing techniques to attract subscribers on their social media channels. Apparently upbeat developments in Russia's discussions with Ukraine helped at least temporarily send investors back into risk assets. Russian President Vladimir Putin said during a meeting with his Belarusian counterpart Alexander Lukashenko that there were "certain positive developments" occurring in the talks with Ukraine, according to a transcript of their meeting. Putin added that discussions were happening "almost on a daily basis." "We're seeing really dramatic moves, and it's all really tied to Ukraine right now, and in a secondary way, in terms of interest rates," Octavio Marenzi, CEO of Opimas, told Yahoo Finance Live on Thursday. "This war in Ukraine is going to give the Fed the ammunition, the cover that it needs, to not raise interest rates too quickly. And I think Jay Powell is a very tepid sort of inflation fighter and he's not going to do as much as he needs to do to get that under control. And this seems like an excuse to kick the can further down the road still and not do too much too soon." You may recall that, back when Facebook started changing WhatsApp’s terms of service, a number of news outlets reported on, and even recommended, switching to Telegram. Pavel Durov even said that users should delete WhatsApp “unless you are cool with all of your photos and messages becoming public one day.” But Telegram can’t be described as a more-secure version of WhatsApp.
from us


Telegram فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
FROM American