ماليات تورمي.pdf
359.7 KB
*ایران، تنها کشوری که مردمش بیش از مالیات رسمی،مالیات تورمی میپردازند.*
علی صادقی همدانی/مركز پژوهشهاي اتاق اصفهان
در این ارائه تصویری، به زبان ساده و مبتنی بر دادههای پژوهشی، به این پرسش پاسخ داده میشود که «چرا اقتصاد ایران عملاً بالاترین نرخ مالیات را میپردازد، حتی اگر دولت آن را انکار کند؟».
*نکات کلیدی:*
• در ایران نسبت مالیات رسمی به تولید ناخالص داخلی پایینتر از میانگین جهانی است.
• اما مالیات تورمی – که ناشی از خلق پول و افزایش قیمتهاست – بار سنگینی بر دوش بخش خصوصی و مردم گذاشته است.
• دادههای مقایسهای نشان میدهد: در حالی که در کشورهایی چون نروژ، سوئیس یا ژاپن مالیات تورمی نزدیک به صفر است، در ایران این رقم بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است.
• اگر مالیات رسمی و مالیات تورمی را با هم در نظر بگیریم، ایران حتی از بسیاری کشورهای بهاصطلاح “مالیاتسنگین” نیز بالاتر قرار میگیرد.
این تحلیل نشان میدهد سیاست افزایش مالیات رسمی بدون در نظر گرفتن بار مالیات تورمی، به بیعدالتی اقتصادی و فشار مضاعف بر تولید و جامعه میانجامد.
ويديو نشست؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
علی صادقی همدانی/مركز پژوهشهاي اتاق اصفهان
در این ارائه تصویری، به زبان ساده و مبتنی بر دادههای پژوهشی، به این پرسش پاسخ داده میشود که «چرا اقتصاد ایران عملاً بالاترین نرخ مالیات را میپردازد، حتی اگر دولت آن را انکار کند؟».
*نکات کلیدی:*
• در ایران نسبت مالیات رسمی به تولید ناخالص داخلی پایینتر از میانگین جهانی است.
• اما مالیات تورمی – که ناشی از خلق پول و افزایش قیمتهاست – بار سنگینی بر دوش بخش خصوصی و مردم گذاشته است.
• دادههای مقایسهای نشان میدهد: در حالی که در کشورهایی چون نروژ، سوئیس یا ژاپن مالیات تورمی نزدیک به صفر است، در ایران این رقم بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است.
• اگر مالیات رسمی و مالیات تورمی را با هم در نظر بگیریم، ایران حتی از بسیاری کشورهای بهاصطلاح “مالیاتسنگین” نیز بالاتر قرار میگیرد.
این تحلیل نشان میدهد سیاست افزایش مالیات رسمی بدون در نظر گرفتن بار مالیات تورمی، به بیعدالتی اقتصادی و فشار مضاعف بر تولید و جامعه میانجامد.
ويديو نشست؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
*وزیر یا عمو سبزی فروش، کدامیک؟*
✍مجتبی لشکربلوکی/استراتژيست
با یکی از وزرای اسبق صحبت می کردم می گفت روزی به معاون اول گفتم آنقدر که مرا به جلسات دعوت می کنید، تفاوتی ندارد که وزیر این وزارت خانه من باشم [با مدرک دکتری و ۲۰ سال سابقه کشورداری] یا یک سبزی فروش.
*چون اصلا اجازه فکر کردن، تمرکز و راهبری موثر وزارت خانه را از من گرفته اید.*
یکی از مدیران می گفت: در سرزمینی زندگی میکنیم که مدیرانش بیشتر از هر جای جهان «جلسه میروند» و کمتر از هر جای جهان «تصمیم میگیرند».
نظام کشورداری و همچنین شرکت داری ما آفات زیادی دارد. از جمله اینکه مدیران ما شده اند علامه مجلسی! از این جلسه به آن جلسه!
وقتی در یک نظام حکمرانی (دولت) یا مجموعه اقتصادی (شرکت خصوصی) جلسات زیاد است این نشانه یک بیماری جدی است و دست کم ۵ ریشه دارد:
*شفاف نبودن رژیم تصمیم گیری:*
وقتی معلوم نیست چه کسی حق دارد در مورد چه چیزی تصمیم بگیرد، همه دور میز مینشینند تا ....
*عدم توازن اختیارات و مسوولیت:*
وقتی برای هر کاری مثلا خرید خودرو دولتی باید جلسات در بالاترین سطوح دولت برگزار شود این یعنی اینکه واحد متولی اختیار لازم را ندارد و باید برای کوچک ترین تصمیمات تایید بقیه را بگیرد (مثال واقعی است)
*تصمیم گریزی:*
وقتی قدرت و جسارت تصمیم گیری از مدیران گرفته می شود، مدیران چه می کنند؟ توزیع ریسک تصمیم! و جلسه تبدیل میشود به ابزاری برای تقسیم مسئولیت که بعدها هر چه شد بگویند ببین این که تصمیم من نبود، ما ده نفر همه با هم تصمیم گرفتیم. خیلی شفاف بخواهم بگویم در ساختار اداری ایران، خیلی وقت ها جلسه یعنی مسئولیتگریزی دستهجمعی!
*فرهنگ نمایشی (Performative Culture) یا تئاتر مدیریتی یا شوآف سازمانی:*
در بسیاری سازمان ها جلسه بیشتر ابزاری است برای شوآف مشارکت و یا عملگرایی نمایشی، نه حل مسئله. اینکه بگوییم ما تا ساعت ۱۱ شب در جلسه بودیم افتخار نیست، نشان ناکارآمدی است. مثالی از تئاتر مدیریتی: یک بار به جلسه یکی از مدیران ارشد کشور دعوت شدم بدون اعلام موضوع دقیق. از دفترشان پرسیدم چند نفر دعوتند؟ گفتند۲۰ نفر! نرفتم. چرا؟ چون در جلسه ۲ساعته ای که وقت مفیدش ۹۰ دقیقه است با فرض حداقل ۱۰ دقیقه فرمایشات گهربار مدیر ارشد مربوطه، ۸۰ دقیقه وقت باقی می ماند برای ۲۰ نفر باقی مانده، یعنی نفری ۴ دقیقه. برای ۴ دقیقه اظهار نظر شتابزده بدون موضوع از پیش تعریف شده ۴ ساعت وقتم را در ترافیک و حضور در جلسه هدر ندادم.
*بیاعتمادی به یکدیگر:*
وقتی مدیران به تصمیمهای یکدیگر اعتماد ندارند، همه میخواهند در جریان همهچیز باشند، و این یعنی جلسه برای هر چیزی!
*⭕️تجویز راهبردی*
اشتباه نکنید جلسات یکی از مهم ترین ابزارهای مدیریت هستند در این شکی نیست. خود من در بسیاری جلسات شرکت می کنم و خواهم کرد.
اصول برگزاری مدیریت جلسات، به هیچ وجه چیزی عجیبی نیست که بخواهم این جا آنها را بیان کنم. هر چند به تجربه دریافته ام بیان بدیهیات ساده گاهی اوقات ارایه کشفیات پیشرفته تلقی می شود.
شما هر کتاب مدیریت جلسه رو به صورت تصادفی باز کنی اصولی دارد که ساده و کلیدی اند.
*در کنار آن ها می خواهم شش پیشنهاد غیرمتعارف را نیز مطرح کنم:*
*◽️گونهبندی جلسه:*
بدانیم هر جلسه ای که برگزار می کنیم چه جلسه ای است؟ دست کم ۱۰ گونه جلسه شناخته شده وجود دارد از جلسات ایده پردازی تا تصمیم گیری و... هر گونه جلسه یک شیوه مدیریت می طلبد. برخی رسمی برخی غیررسمی، برخی با جمع بندی برخی بدون جمع بندی، برخی با اعضای زیاد و برخی تاسقف ۶ نفر و ...
*◽️عدم برگزاری جلسه:*
گاهی اوقات بهترین شیوه مدیریت جلسه، عدم برگزاری آن است. با تفویض اختیار کاری کنید که نیازی به اخذ تایید از دیگران وجود نداشته باشد.
*◽️جلسات مکتوب:*
یک استارت آپ موفق ایرانی روش جالبی دارد. همه در یک ساعت خاص هر جایی باشند وارد صفحه گوگل داک می شوند و همزمان راجع به موضوعی که دستور جلسه است می نویسند و روی نوشته های هم کامنت می گذارند. اینگونه لازم نیست که یک نفر صحبت کند و بقیه گوش کنند و هر کسی خواست بدون مزاحمت برای دیگران می تواند بنویسد و بخواند.
*◽️تایمر معکوس روی دیوار:*
یک ساعت دیجیتال بگذارید که دقیقهها را کم میکند؛ فشار روانی مثبت برای مختصر و مفیدگویی
◽️محدودیت کلمات: هر نفر در مورد هر موضوع فقط با N کلمه میتواند نظرش را بگوید. وقتی افراد مجبور به کوتاهگویی میشوند، مجبور می شوند قبل از حرف زدن فکر کنند نه حین حرف زدن!
*◽️اعلام هزینه:*
روی تابلو بنویسید: هر دقیقه این جلسه X میلیون تومان هزینه دارد
*این ها پیشنهادهای غیرمتعارف اند.*
شما اول پیشنهادهای متعارف رو اجرا کنید بعد بروید سراغ غیرمتعارف ها.
بین علامه مجلسی (کسانی که همیشه از این جلسه به آن جلسه می روند) و عمو سبزی فروش، دومی تمرکز و عقل معیشت بیشتری دارد
كانال قواعدبازي؛
✍مجتبی لشکربلوکی/استراتژيست
با یکی از وزرای اسبق صحبت می کردم می گفت روزی به معاون اول گفتم آنقدر که مرا به جلسات دعوت می کنید، تفاوتی ندارد که وزیر این وزارت خانه من باشم [با مدرک دکتری و ۲۰ سال سابقه کشورداری] یا یک سبزی فروش.
*چون اصلا اجازه فکر کردن، تمرکز و راهبری موثر وزارت خانه را از من گرفته اید.*
یکی از مدیران می گفت: در سرزمینی زندگی میکنیم که مدیرانش بیشتر از هر جای جهان «جلسه میروند» و کمتر از هر جای جهان «تصمیم میگیرند».
نظام کشورداری و همچنین شرکت داری ما آفات زیادی دارد. از جمله اینکه مدیران ما شده اند علامه مجلسی! از این جلسه به آن جلسه!
وقتی در یک نظام حکمرانی (دولت) یا مجموعه اقتصادی (شرکت خصوصی) جلسات زیاد است این نشانه یک بیماری جدی است و دست کم ۵ ریشه دارد:
*شفاف نبودن رژیم تصمیم گیری:*
وقتی معلوم نیست چه کسی حق دارد در مورد چه چیزی تصمیم بگیرد، همه دور میز مینشینند تا ....
*عدم توازن اختیارات و مسوولیت:*
وقتی برای هر کاری مثلا خرید خودرو دولتی باید جلسات در بالاترین سطوح دولت برگزار شود این یعنی اینکه واحد متولی اختیار لازم را ندارد و باید برای کوچک ترین تصمیمات تایید بقیه را بگیرد (مثال واقعی است)
*تصمیم گریزی:*
وقتی قدرت و جسارت تصمیم گیری از مدیران گرفته می شود، مدیران چه می کنند؟ توزیع ریسک تصمیم! و جلسه تبدیل میشود به ابزاری برای تقسیم مسئولیت که بعدها هر چه شد بگویند ببین این که تصمیم من نبود، ما ده نفر همه با هم تصمیم گرفتیم. خیلی شفاف بخواهم بگویم در ساختار اداری ایران، خیلی وقت ها جلسه یعنی مسئولیتگریزی دستهجمعی!
*فرهنگ نمایشی (Performative Culture) یا تئاتر مدیریتی یا شوآف سازمانی:*
در بسیاری سازمان ها جلسه بیشتر ابزاری است برای شوآف مشارکت و یا عملگرایی نمایشی، نه حل مسئله. اینکه بگوییم ما تا ساعت ۱۱ شب در جلسه بودیم افتخار نیست، نشان ناکارآمدی است. مثالی از تئاتر مدیریتی: یک بار به جلسه یکی از مدیران ارشد کشور دعوت شدم بدون اعلام موضوع دقیق. از دفترشان پرسیدم چند نفر دعوتند؟ گفتند۲۰ نفر! نرفتم. چرا؟ چون در جلسه ۲ساعته ای که وقت مفیدش ۹۰ دقیقه است با فرض حداقل ۱۰ دقیقه فرمایشات گهربار مدیر ارشد مربوطه، ۸۰ دقیقه وقت باقی می ماند برای ۲۰ نفر باقی مانده، یعنی نفری ۴ دقیقه. برای ۴ دقیقه اظهار نظر شتابزده بدون موضوع از پیش تعریف شده ۴ ساعت وقتم را در ترافیک و حضور در جلسه هدر ندادم.
*بیاعتمادی به یکدیگر:*
وقتی مدیران به تصمیمهای یکدیگر اعتماد ندارند، همه میخواهند در جریان همهچیز باشند، و این یعنی جلسه برای هر چیزی!
*⭕️تجویز راهبردی*
اشتباه نکنید جلسات یکی از مهم ترین ابزارهای مدیریت هستند در این شکی نیست. خود من در بسیاری جلسات شرکت می کنم و خواهم کرد.
اصول برگزاری مدیریت جلسات، به هیچ وجه چیزی عجیبی نیست که بخواهم این جا آنها را بیان کنم. هر چند به تجربه دریافته ام بیان بدیهیات ساده گاهی اوقات ارایه کشفیات پیشرفته تلقی می شود.
شما هر کتاب مدیریت جلسه رو به صورت تصادفی باز کنی اصولی دارد که ساده و کلیدی اند.
*در کنار آن ها می خواهم شش پیشنهاد غیرمتعارف را نیز مطرح کنم:*
*◽️گونهبندی جلسه:*
بدانیم هر جلسه ای که برگزار می کنیم چه جلسه ای است؟ دست کم ۱۰ گونه جلسه شناخته شده وجود دارد از جلسات ایده پردازی تا تصمیم گیری و... هر گونه جلسه یک شیوه مدیریت می طلبد. برخی رسمی برخی غیررسمی، برخی با جمع بندی برخی بدون جمع بندی، برخی با اعضای زیاد و برخی تاسقف ۶ نفر و ...
*◽️عدم برگزاری جلسه:*
گاهی اوقات بهترین شیوه مدیریت جلسه، عدم برگزاری آن است. با تفویض اختیار کاری کنید که نیازی به اخذ تایید از دیگران وجود نداشته باشد.
*◽️جلسات مکتوب:*
یک استارت آپ موفق ایرانی روش جالبی دارد. همه در یک ساعت خاص هر جایی باشند وارد صفحه گوگل داک می شوند و همزمان راجع به موضوعی که دستور جلسه است می نویسند و روی نوشته های هم کامنت می گذارند. اینگونه لازم نیست که یک نفر صحبت کند و بقیه گوش کنند و هر کسی خواست بدون مزاحمت برای دیگران می تواند بنویسد و بخواند.
*◽️تایمر معکوس روی دیوار:*
یک ساعت دیجیتال بگذارید که دقیقهها را کم میکند؛ فشار روانی مثبت برای مختصر و مفیدگویی
◽️محدودیت کلمات: هر نفر در مورد هر موضوع فقط با N کلمه میتواند نظرش را بگوید. وقتی افراد مجبور به کوتاهگویی میشوند، مجبور می شوند قبل از حرف زدن فکر کنند نه حین حرف زدن!
*◽️اعلام هزینه:*
روی تابلو بنویسید: هر دقیقه این جلسه X میلیون تومان هزینه دارد
*این ها پیشنهادهای غیرمتعارف اند.*
شما اول پیشنهادهای متعارف رو اجرا کنید بعد بروید سراغ غیرمتعارف ها.
بین علامه مجلسی (کسانی که همیشه از این جلسه به آن جلسه می روند) و عمو سبزی فروش، دومی تمرکز و عقل معیشت بیشتری دارد
كانال قواعدبازي؛
WhatsApp.com
قواعدبازي | WhatsApp Channel
قواعدبازي WhatsApp Channel. *بافتارهای نهادی پر از نهادهایی شبیه کوههای یخ هستند.*
وقتی به بافتارهای حکمرانی فکر میکنم، نهادها به ذهنم میآیند (که ما آنها را «قوانین بازی» مینامیم). به عقیدۀ من هر کسی که در زمینۀ اصلاحات در کشورهای در حال توسعه (یا…
وقتی به بافتارهای حکمرانی فکر میکنم، نهادها به ذهنم میآیند (که ما آنها را «قوانین بازی» مینامیم). به عقیدۀ من هر کسی که در زمینۀ اصلاحات در کشورهای در حال توسعه (یا…
*مدیریت نبوغ بینظمها و قانونشکنها*
در هر سازمان، نیروهایی وجود دارند که با وجود استعداد و خلاقیت بالا، به دلیل بینظمی و قانونشکنی (از دیر رسیدن تا بیتوجهی به سلسلهمراتب)، چالشبرانگیز میشوند. مدیریت آنها نیازمند تعادلی ظریف میان کنترل و آزادی است.
*چرا افراد با استعداد گاهی قانونشکن میشوند؟*
🔹 ذهن خلاق مرز نمیشناسد و قوانین را محدودیت میبیند.
🔹 تمرکز آنها بر نتیجه است، نه فرآیند.
🔹 قوانین غیرکارآمد برایشان بیمعنیاند.
🔹 اعتمادبهنفس بالا باعث میشود خود را فراتر از چارچوب حس کنند.
🔆 راهکارهای مدیریت استعدادهای بینظم:
1️⃣ بازنویسی قوانین، نه صرفا اجرا
قوانین قدیمی و دستوپاگیر باید اصلاح شوند تا هدفمند و ارزشمحور باشند.
2️⃣ مرزهای واضح اما انعطافپذیر
به آنها «قاب» بدهید، نه «زنجیر»؛ خط قرمزها روشن باشد اما در روش اجرا آزادی داشته باشند.
3️⃣ تبدیل انرژی قانونشکنی به نوآوری
بخشی از وقتشان را برای آزمایش ایدههای جدید اختصاص دهید.
4️⃣ سپردن مسئولیت به جای دستور
حس مالکیت پروژهها، آنها را مسئولیتپذیر میکند.
5️⃣ گفتوگوی شفاف، نه برخورد دستوری
بهجای سرکوب، با پرسشگری ریشه رفتارشان را بشناسید.
6️⃣ نظام پاداش بر اساس نتیجه و رفتار
هم کیفیت خروجی و هم رعایت قوانین کلیدی باید سنجیده شود.
7️⃣ تیمسازی هوشمندانه
کنار افراد ساختارمند و منعطف قرار بگیرند، نه محافظهکاران سختگیر.
8️⃣ حفظ مرزهای عاطفی
بینظمی را حمله شخصی نبینید؛ حرفهای تحلیل کنید.
🎯 جمعبندی
✅ نیروهای بااستعداد اما بینظم، مثل شمشیر دولبهاند. اگر درست مدیریت شوند، موتور نوآوریاند؛ وگرنه تعادل تیم را برهم میزنند. هنر مدیریت در «آزادی کنترلشده» است: آزادی برای شکوفایی خلاقیت، همراه با حفظ ساختار سازمان.
📝 منبع:
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
در هر سازمان، نیروهایی وجود دارند که با وجود استعداد و خلاقیت بالا، به دلیل بینظمی و قانونشکنی (از دیر رسیدن تا بیتوجهی به سلسلهمراتب)، چالشبرانگیز میشوند. مدیریت آنها نیازمند تعادلی ظریف میان کنترل و آزادی است.
*چرا افراد با استعداد گاهی قانونشکن میشوند؟*
🔹 ذهن خلاق مرز نمیشناسد و قوانین را محدودیت میبیند.
🔹 تمرکز آنها بر نتیجه است، نه فرآیند.
🔹 قوانین غیرکارآمد برایشان بیمعنیاند.
🔹 اعتمادبهنفس بالا باعث میشود خود را فراتر از چارچوب حس کنند.
🔆 راهکارهای مدیریت استعدادهای بینظم:
1️⃣ بازنویسی قوانین، نه صرفا اجرا
قوانین قدیمی و دستوپاگیر باید اصلاح شوند تا هدفمند و ارزشمحور باشند.
2️⃣ مرزهای واضح اما انعطافپذیر
به آنها «قاب» بدهید، نه «زنجیر»؛ خط قرمزها روشن باشد اما در روش اجرا آزادی داشته باشند.
3️⃣ تبدیل انرژی قانونشکنی به نوآوری
بخشی از وقتشان را برای آزمایش ایدههای جدید اختصاص دهید.
4️⃣ سپردن مسئولیت به جای دستور
حس مالکیت پروژهها، آنها را مسئولیتپذیر میکند.
5️⃣ گفتوگوی شفاف، نه برخورد دستوری
بهجای سرکوب، با پرسشگری ریشه رفتارشان را بشناسید.
6️⃣ نظام پاداش بر اساس نتیجه و رفتار
هم کیفیت خروجی و هم رعایت قوانین کلیدی باید سنجیده شود.
7️⃣ تیمسازی هوشمندانه
کنار افراد ساختارمند و منعطف قرار بگیرند، نه محافظهکاران سختگیر.
8️⃣ حفظ مرزهای عاطفی
بینظمی را حمله شخصی نبینید؛ حرفهای تحلیل کنید.
🎯 جمعبندی
✅ نیروهای بااستعداد اما بینظم، مثل شمشیر دولبهاند. اگر درست مدیریت شوند، موتور نوآوریاند؛ وگرنه تعادل تیم را برهم میزنند. هنر مدیریت در «آزادی کنترلشده» است: آزادی برای شکوفایی خلاقیت، همراه با حفظ ساختار سازمان.
📝 منبع:
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
روزنامه دنیای اقتصاد
مدیریت نبوغ بینظمها و قانونشکنها
در هر سازمانی افرادی پیدا میشوند که بهوضوح استعداد، خلاقیت و تواناییهایی فراتر از میانگین دارند. آنها ایدههای نوآورانه میآورند، مسائل پیچیده را حل میکنند و گاهی با یک حرکت کل پروژه را نجات میدهند. اما بعضیهایشان یک چالش جدی دارند: بینظمی و قانونشکنی.از…
*آژیر قرمز رشد نقدینگی در بهار ۱۴۰۴*
آمار بانک مرکزی نشان میدهد که رشد نقطهای نقدینگی در خرداد ۱۴۰۴ به ۳۲.۴ درصد رسیده که بیشترین سطح ۲۶ ماه اخیر است و از هدفگذاری ۲۵ تا ۳۰ درصدی فراتر رفته است.
🔹 پایه پولی در خرداد به ۱۴۴۴ هزار میلیارد تومان رسید و رشد ۱۲ ماهه آن ۲۹.۶ درصد بوده که نسبت به سال گذشته افزایش ۶.۲ واحد درصدی داشته است.
🔹 حدود یکسوم نقدینگی خلقشده در بهار امسال ناشی از استفاده دولت از تنخواهگردان خزانه بوده است.
🔹 مهمترین عوامل رشد نقدینگی شامل استقراض دولت، انتشار مازاد اوراق بدهی و خرید آن توسط بانکها، تسهیلات تکلیفی، آزادسازی سپرده قانونی و افزایش داراییهای خارجی بانک مرکزی بوده است.
👈 اقتصاددانان هشدار میدهند رشد سریع نقدینگی و پایه پولی بدون مهار کسری بودجه و ریسکهای سیاسی فشار تورمی شدیدی ایجاد خواهد کرد.
🔹 طرح کنترل ترازنامهای بانک مرکزی از سال ۱۴۰۱ بخشی از رشد نقدینگی را مهار کرده اما در سالهای اخیر به دلیل فشارهای مالی دولت و انتظارات تورمی کارایی آن کاهش یافته است. در صورت تداوم روند فعلی، نرخ رشد نقدینگی تا پایان سال میتواند به حدود ۳۸.۶ درصد برسد.
👈 کارشناسان تأکید دارند تنها با اصلاح حکمرانی اقتصادی، مدیریت کسری بودجه و کاهش ریسکهای سیاسی میتوان چشمانداز کنترل نقدینگی و تورم را تغییر داد.
ادامه مطلب؛
كانال قواعدبازي؛
آمار بانک مرکزی نشان میدهد که رشد نقطهای نقدینگی در خرداد ۱۴۰۴ به ۳۲.۴ درصد رسیده که بیشترین سطح ۲۶ ماه اخیر است و از هدفگذاری ۲۵ تا ۳۰ درصدی فراتر رفته است.
🔹 پایه پولی در خرداد به ۱۴۴۴ هزار میلیارد تومان رسید و رشد ۱۲ ماهه آن ۲۹.۶ درصد بوده که نسبت به سال گذشته افزایش ۶.۲ واحد درصدی داشته است.
🔹 حدود یکسوم نقدینگی خلقشده در بهار امسال ناشی از استفاده دولت از تنخواهگردان خزانه بوده است.
🔹 مهمترین عوامل رشد نقدینگی شامل استقراض دولت، انتشار مازاد اوراق بدهی و خرید آن توسط بانکها، تسهیلات تکلیفی، آزادسازی سپرده قانونی و افزایش داراییهای خارجی بانک مرکزی بوده است.
👈 اقتصاددانان هشدار میدهند رشد سریع نقدینگی و پایه پولی بدون مهار کسری بودجه و ریسکهای سیاسی فشار تورمی شدیدی ایجاد خواهد کرد.
🔹 طرح کنترل ترازنامهای بانک مرکزی از سال ۱۴۰۱ بخشی از رشد نقدینگی را مهار کرده اما در سالهای اخیر به دلیل فشارهای مالی دولت و انتظارات تورمی کارایی آن کاهش یافته است. در صورت تداوم روند فعلی، نرخ رشد نقدینگی تا پایان سال میتواند به حدود ۳۸.۶ درصد برسد.
👈 کارشناسان تأکید دارند تنها با اصلاح حکمرانی اقتصادی، مدیریت کسری بودجه و کاهش ریسکهای سیاسی میتوان چشمانداز کنترل نقدینگی و تورم را تغییر داد.
ادامه مطلب؛
كانال قواعدبازي؛
روزنامه دنیای اقتصاد
آژیر قرمز رشد نقدینگی
آمار کلهای پولی بهار ۱۴۰۴ که توسط بانک مرکزی منتشر شده، نشان میدهد نرخ رشد نقدینگی به بیشترین مقدار 26ماه اخیر رسیدهاست. نقدینگی در خرداد رشد نقطهای 32.4درصد را ثبت کرده که بالاتر از هدفگذاری بانک مرکزی است. بررسیها نشان میدهد استفاده دولت از تنخواهگردان…
به رهبری گفتم حضور رئیس کل بانک مرکزی در جلسات دولت یک چالش است | دچار سلطه مالی هستیم
ولیالله سیف" رئیس اسبق بانک مرکزی در گفتوگو با "رضا طهماسبی" در تجارت فردا:
🔹اگر بانک مرکزی از اقتدار کافی و اختیارات قانونی لازم برخوردار باشد قاعدتاً میتواند متناسب با شرایط از ابزارهای متفاوتی برای پیشبرد اهدافش استفاده کند اما اگر اختیارات لازم و کافی نداشته باشد و همزمان بخواهد از روشهای ارتباطی استفاده کند به احتمال فراوان اعوجاج و سردرگمی در جامعه ایجاد میکند
🔹بانک مرکزی در کشور ما به دلیل اینکه از اختیارات مناسب و استقلال عمل لازم برخوردار نیست، نمیتواند بهدرستی از ابزارها و روشهای ارتباطی متنوعی که وجود دارد برای تبیین سیاستها و اهدافی که دنبال میکند استفاده کند
🔹در شرایط امروز که بودجه دولت کسری دارد و انتظارات از دولت به نسبت درآمدهای خزانه بسیار بالاست ما دچار سلطه مالی هستیم
🔹اصولاً هر چقدر بانک مرکزی به نهاد دولت نزدیکتر باشد کمتر موفق به جلب اعتماد جامعه میشود؛ این تجربهای است که در دیگر کشورها نیز مشخص شده است
⬅️ مشروح این گفتوگو
كانال قواعدبازي؛
ولیالله سیف" رئیس اسبق بانک مرکزی در گفتوگو با "رضا طهماسبی" در تجارت فردا:
🔹اگر بانک مرکزی از اقتدار کافی و اختیارات قانونی لازم برخوردار باشد قاعدتاً میتواند متناسب با شرایط از ابزارهای متفاوتی برای پیشبرد اهدافش استفاده کند اما اگر اختیارات لازم و کافی نداشته باشد و همزمان بخواهد از روشهای ارتباطی استفاده کند به احتمال فراوان اعوجاج و سردرگمی در جامعه ایجاد میکند
🔹بانک مرکزی در کشور ما به دلیل اینکه از اختیارات مناسب و استقلال عمل لازم برخوردار نیست، نمیتواند بهدرستی از ابزارها و روشهای ارتباطی متنوعی که وجود دارد برای تبیین سیاستها و اهدافی که دنبال میکند استفاده کند
🔹در شرایط امروز که بودجه دولت کسری دارد و انتظارات از دولت به نسبت درآمدهای خزانه بسیار بالاست ما دچار سلطه مالی هستیم
🔹اصولاً هر چقدر بانک مرکزی به نهاد دولت نزدیکتر باشد کمتر موفق به جلب اعتماد جامعه میشود؛ این تجربهای است که در دیگر کشورها نیز مشخص شده است
⬅️ مشروح این گفتوگو
كانال قواعدبازي؛
اقتصادنیوز
ولی الله سیف: به رهبری گفتم حضور رئیس کل بانک مرکزی در جلسات دولت یک چالش است | دچار سلطه مالی هستیم
اقتصادنیوز: ولی الله سیف، رئیس اسبق بانک مرکزی می گوید: هر چقدر بانک مرکزی به نهاد دولت نزدیکتر باشد کمتر موفق به جلب اعتماد جامعه میشود؛ این تجربهای است که در دیگر کشورها نیز مشخص شده است.
Forwarded from 🌀 برنامه ریزی استراتژیک توسعه 🌀 (M Asadabadi)
سرانه مصرف گوشت در كشورهاي عربي
سرانه مصرف گوشت قرمز ایرانیها چه قدر کمتر از جهان است؟
♦️روزنامه الرویه امارات در ۲۲ آگوست ۲۰۲۲ اعلام کرد که سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد(فائو) در اواخر سال ۲۰۲۱ گزارش داد که در میان کشورهای عربی میانگین سرانه مصرف گوشت قرمز فلسطینیان بیش از سایر کشورهای عربی است. سرانه مصرف فلسطینیان در سال طبق این گزارش ۹۷ کیلوگرم برای هر نفر است. این گزارش نشان میدهد، پس از فلسطین، چند کشور حاشیه خلیج فارس یعنی کویت، امارات و عربستان به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. این دادهها نشان میدهد، سرانه مصرف سالانه کویت بیش از ۶۷ کیلوگرم برای هر نفر، امارات بیش از ۶۲ کیلوگرم و عربستان حدود ۵۴ کیلوگرم است.
🔹این درحالی که طبق گزارش فائو سرانه مصرف گوشت قرمز ایرانیها به زیر ۱۲ کیلوگرم رسیده است. براساس اعلام این نهاد بینالمللی به نقل از روزنامه فرهیختگان در سال ۱۳۹۹، سرانه مصرف گوشت قرمز و سفید در جهان ۴۱ کیلوگرم است. بدین ترتیب در میان ۱۹۶ کشور جهان، رتبه ایران ۹۸ است.
🔸رتبهای که به باور کارشناسان در سال جاری مجددا افت کرده است. چندی پیش علی اصغر ملکی، رئیس اتحادیه تهیه و توزیع کنندگان گوشت گوسفندی تهران به نقل اتاق اصناف اعلام میکند:
سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران برای هر ایرانی حدود ۶ کیلو گرم است. یک منبع آگاه به اکوایران گفت، این آمار کمتر از ۶ کیلوگرم است.
كانال برنامه ريزي توسعه؛
لينك سخنراني دكتر فرشاد مومني در خصوص ميزان سرانه ١٢٢ كيلوي مصرف گوشت مردم ايران در زمان جنگ و كاهش آن تاكنون
سرانه مصرف گوشت قرمز ایرانیها چه قدر کمتر از جهان است؟
♦️روزنامه الرویه امارات در ۲۲ آگوست ۲۰۲۲ اعلام کرد که سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد(فائو) در اواخر سال ۲۰۲۱ گزارش داد که در میان کشورهای عربی میانگین سرانه مصرف گوشت قرمز فلسطینیان بیش از سایر کشورهای عربی است. سرانه مصرف فلسطینیان در سال طبق این گزارش ۹۷ کیلوگرم برای هر نفر است. این گزارش نشان میدهد، پس از فلسطین، چند کشور حاشیه خلیج فارس یعنی کویت، امارات و عربستان به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. این دادهها نشان میدهد، سرانه مصرف سالانه کویت بیش از ۶۷ کیلوگرم برای هر نفر، امارات بیش از ۶۲ کیلوگرم و عربستان حدود ۵۴ کیلوگرم است.
🔹این درحالی که طبق گزارش فائو سرانه مصرف گوشت قرمز ایرانیها به زیر ۱۲ کیلوگرم رسیده است. براساس اعلام این نهاد بینالمللی به نقل از روزنامه فرهیختگان در سال ۱۳۹۹، سرانه مصرف گوشت قرمز و سفید در جهان ۴۱ کیلوگرم است. بدین ترتیب در میان ۱۹۶ کشور جهان، رتبه ایران ۹۸ است.
🔸رتبهای که به باور کارشناسان در سال جاری مجددا افت کرده است. چندی پیش علی اصغر ملکی، رئیس اتحادیه تهیه و توزیع کنندگان گوشت گوسفندی تهران به نقل اتاق اصناف اعلام میکند:
سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران برای هر ایرانی حدود ۶ کیلو گرم است. یک منبع آگاه به اکوایران گفت، این آمار کمتر از ۶ کیلوگرم است.
كانال برنامه ريزي توسعه؛
لينك سخنراني دكتر فرشاد مومني در خصوص ميزان سرانه ١٢٢ كيلوي مصرف گوشت مردم ايران در زمان جنگ و كاهش آن تاكنون
Telegram
🌀 برنامه ریزی استراتژیک توسعه 🌀
در ۱۲ ماه اخیر در ایران مصرف گوشت ۵۰٪ و مصرف مرغ ۳۰٪ کاهش یافته!
✍️احسان سلطانی:
❄️ مردم از همه چیزشان زدهاند. در ایران رسما دیگر چیزی به نام طبقه متوسط نداریم.
❄️ در تصوير فوق سرانه مصرف گوشت کشورهای عربی قابل مشاهده است.ایران به زیر ۶ کیلو رسیده!
✍️احسان سلطانی:
❄️ مردم از همه چیزشان زدهاند. در ایران رسما دیگر چیزی به نام طبقه متوسط نداریم.
❄️ در تصوير فوق سرانه مصرف گوشت کشورهای عربی قابل مشاهده است.ایران به زیر ۶ کیلو رسیده!
گفتوگو با «استر دوفلو» درباره مبارزه با فقر
پوستاندازی اقتصاد توسعه
👤 تیم فیلیپس
✍🏻 ترجمه جعفر خیرخواهان
استر دوفلو استاد دانشگاه «امآیتی»، برنده جایزه نوبل اقتصاد و یکی از مهمترین چهرهها در علم اقتصاد توسعه محسوب میشود. او همچنین رئیس «مرکز فقر و سیاستگذاری عمومی» در کالج دو فرانس و یکی از بنیانگذاران و مدیران «آزمایشگاه اقدام فقر عبداللطیف جمیل» معروف به JPAL است. این مرکز که در سال۲۰۰۳ راهاندازی شد، از اجرای هزاران آزمایش و مداخله سیاستی برای کمک به فقیرترین مردم ساکن در کشورهای مختلف جهان با استفاده از شواهد علمی دقیق حمایت میکند.
«تیم فیلیپس»، عضو مرکز پژوهش سیاستگذاری اقتصادی در مدرسه اقتصاد پاریس است. او در هر گفتوگوی ویژه اقتصادی شبکه «ووکس» به بحث و بررسی درباره یکی از مهمترین پژوهشهایی که اقتصاددانان انجام دادهاند یا به یکی از بزرگترین پرسشها در علم اقتصاد که اقتصاددانان مطرح میکنند و در تلاش هستند تا به آنها پاسخ دهند، میپردازد.
او در یکی از گفتوگوهای اخیر خود که با استر دوفلو انجام دادهاست از وی میپرسد «اقتصاد توسعه چگونه باید به چالشهای قرن بیستویکم پاسخ دهد؟»
بهعنوان مثال، میزان فقر به نصف آن چیزی که بود کاهش یافت، مرگ و میر نوزادان و مرگ و میر مادران نیز نصف شد. مرگ و میر ناشی از ویروس اچآیوی از میانه دهه۲۰۰۰ شروع به کاهش کرد. بیشتر بچهها در مدرسه هستند و چیزهای خوب بسیار دیگری داریم. البته نمیخواهم به انواع جنبشها و تحرکاتی مانند آزمایشهای کنترلشده تصادفی بهطور کلی و JPAL بهطور خاص، بابت همه این دستاوردها اعتبار ویژهای بدهم، اما تاکید میکنم که دقت شود این دستاوردها در کجا اتفاق افتاد، آنها در یک یا دو کشور خاص اتفاق نیفتادند، بلکه واقعا در همهجا اتفاق افتادهاند.
به گمان من این اتفاقها اغلب نشاندهنده و در واقع نتیجه واقعبینی بیشتر رهبران آن کشورها بودهاست. همچنین بهنظرم فضای بیشتری برای مبارزه با فقر ایجاد شده که تا حدودی به دلیل تغییر دیدگاهها از اجماع واشنگتنی به سمت اهداف توسعههزاره بودهاست. در دیدگاه جدید تمرکز بیشتری بر رفاه مردم میشود. این عملگرایی منجر به گشودگی و استقبال از بررسیها و آزمایشهای میدانی شد.
امتحانکردن هر چیزی، نگاهکردن به آنچه کشورهای دیگر انجام میدهند و اینکه مشکلات یک کشور خاص در یک زمان خاص چگونه حل میشود به اولویتهای سیاستگذاری در کشورها تبدیل شدند. برای مثال مالاوی را درنظر بگیرید که با این تصمیم که واقعا میخواهد روی چه چیزهایی تمرکز کند، پیشرفت شگفتانگیزی در کاهش مرگ و میر مادران داشتهاست و هنگامی که این کارها را کردید، میتوانید بگویید، خب، حالا ببینیم دیگران چه کار کردهاند؟ آیا ما هم میتوانیم همان کار را بکنیم؟ به این ترتیب میتوانید آزمایشهای خاص خود را انجام دهید و غیره. چنین کارهایی یک دستگاه ذهنی در جامعه و درمیان رهبران و سیاستگذاران کشورها ایجاد میکند که برای همکاری با پژوهشگران مناسب و آماده است، تا شروع به راهاندازی آزمایشهای دقیق بکنند و بنابراین از آزمایشهایی که در خود کشورهای مختلف کمدرآمد میشود یادگیری متقابل زیادی بهدست میآید، بنابراین فکر میکنم کل این قضایا با همدیگر در دههآخر قرن گذشته و دو دههاول این قرن تحول و تکامل یافتند و تا حد زیادی عامل همه این پیشرفتها بودهاند.
🔻 متن کامل
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
پوستاندازی اقتصاد توسعه
👤 تیم فیلیپس
✍🏻 ترجمه جعفر خیرخواهان
استر دوفلو استاد دانشگاه «امآیتی»، برنده جایزه نوبل اقتصاد و یکی از مهمترین چهرهها در علم اقتصاد توسعه محسوب میشود. او همچنین رئیس «مرکز فقر و سیاستگذاری عمومی» در کالج دو فرانس و یکی از بنیانگذاران و مدیران «آزمایشگاه اقدام فقر عبداللطیف جمیل» معروف به JPAL است. این مرکز که در سال۲۰۰۳ راهاندازی شد، از اجرای هزاران آزمایش و مداخله سیاستی برای کمک به فقیرترین مردم ساکن در کشورهای مختلف جهان با استفاده از شواهد علمی دقیق حمایت میکند.
«تیم فیلیپس»، عضو مرکز پژوهش سیاستگذاری اقتصادی در مدرسه اقتصاد پاریس است. او در هر گفتوگوی ویژه اقتصادی شبکه «ووکس» به بحث و بررسی درباره یکی از مهمترین پژوهشهایی که اقتصاددانان انجام دادهاند یا به یکی از بزرگترین پرسشها در علم اقتصاد که اقتصاددانان مطرح میکنند و در تلاش هستند تا به آنها پاسخ دهند، میپردازد.
او در یکی از گفتوگوهای اخیر خود که با استر دوفلو انجام دادهاست از وی میپرسد «اقتصاد توسعه چگونه باید به چالشهای قرن بیستویکم پاسخ دهد؟»
بهعنوان مثال، میزان فقر به نصف آن چیزی که بود کاهش یافت، مرگ و میر نوزادان و مرگ و میر مادران نیز نصف شد. مرگ و میر ناشی از ویروس اچآیوی از میانه دهه۲۰۰۰ شروع به کاهش کرد. بیشتر بچهها در مدرسه هستند و چیزهای خوب بسیار دیگری داریم. البته نمیخواهم به انواع جنبشها و تحرکاتی مانند آزمایشهای کنترلشده تصادفی بهطور کلی و JPAL بهطور خاص، بابت همه این دستاوردها اعتبار ویژهای بدهم، اما تاکید میکنم که دقت شود این دستاوردها در کجا اتفاق افتاد، آنها در یک یا دو کشور خاص اتفاق نیفتادند، بلکه واقعا در همهجا اتفاق افتادهاند.
به گمان من این اتفاقها اغلب نشاندهنده و در واقع نتیجه واقعبینی بیشتر رهبران آن کشورها بودهاست. همچنین بهنظرم فضای بیشتری برای مبارزه با فقر ایجاد شده که تا حدودی به دلیل تغییر دیدگاهها از اجماع واشنگتنی به سمت اهداف توسعههزاره بودهاست. در دیدگاه جدید تمرکز بیشتری بر رفاه مردم میشود. این عملگرایی منجر به گشودگی و استقبال از بررسیها و آزمایشهای میدانی شد.
امتحانکردن هر چیزی، نگاهکردن به آنچه کشورهای دیگر انجام میدهند و اینکه مشکلات یک کشور خاص در یک زمان خاص چگونه حل میشود به اولویتهای سیاستگذاری در کشورها تبدیل شدند. برای مثال مالاوی را درنظر بگیرید که با این تصمیم که واقعا میخواهد روی چه چیزهایی تمرکز کند، پیشرفت شگفتانگیزی در کاهش مرگ و میر مادران داشتهاست و هنگامی که این کارها را کردید، میتوانید بگویید، خب، حالا ببینیم دیگران چه کار کردهاند؟ آیا ما هم میتوانیم همان کار را بکنیم؟ به این ترتیب میتوانید آزمایشهای خاص خود را انجام دهید و غیره. چنین کارهایی یک دستگاه ذهنی در جامعه و درمیان رهبران و سیاستگذاران کشورها ایجاد میکند که برای همکاری با پژوهشگران مناسب و آماده است، تا شروع به راهاندازی آزمایشهای دقیق بکنند و بنابراین از آزمایشهایی که در خود کشورهای مختلف کمدرآمد میشود یادگیری متقابل زیادی بهدست میآید، بنابراین فکر میکنم کل این قضایا با همدیگر در دههآخر قرن گذشته و دو دههاول این قرن تحول و تکامل یافتند و تا حد زیادی عامل همه این پیشرفتها بودهاند.
🔻 متن کامل
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
Telegraph
پوستاندازی اقتصاد توسعه
گفتوگو با «استر دوفلو» درباره مبارزه با فقر استر دوفلو، اقتصاددان فرانسوی از پیشتازان «تحول بنیادین» در مبارزه با فقر معتقد است، علم روانشناسی اجتماعی میتواند در خدمت سیاستهای رفاهی قرار بگیرد استر دوفلو استاد دانشگاه «امآیتی»، برنده جایزه نوبل…
آزمون های اجتماعی برای مبارزه با فقر
💡استر دوفلو - استاد اقتصاد دانشگاه ام آی تی
🔸روزانه 25 هزار کودک در اثر عوامل کاملا قابل اجتناب جان خود را از دست می دهند.
حال تصور کنید که شما چند میلیون دلار پول تامین کرده اید، ممکن است شما سیاستمدار یک کشور درحال توسعه باشید که بخواهید از این بودجه برای بهبود وضعیت فقرا استفاده کنید. چه انتخابی خواهید کرد؟
🔸آیا حرف کسانی را باور می کنید که بشما می گویند راه مبارزه با فقر مشخص است، و تنها کاری که لازم است انجام دهیم خرج کردن بیشتر است، یا آنهایی که معتقدند این روش ها نه تنها کمکی نمی کنند، بلکه با تقویت فساد و وابستگی باعث آسیب بیشتر هم می شوند.
یا شاید بخواهید نگاهی به گذشته بکنید، مثلا این حقیقت که کمک های خارجی به آفریقا از 1950 تاکنون مداوما افزایشی بوده است اما همچنان تولید ناخالص داخلی آفریقا رشد چندانی را نشان نمیدهد. اما عملا ما نمیدانیم بدون این کمک ها چه اتفاقی می افتاد، آیا نتیجه به مراتب بهتر بود، یا بدتر.
🔻ويديو و یادداشت کامل
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
💡استر دوفلو - استاد اقتصاد دانشگاه ام آی تی
🔸روزانه 25 هزار کودک در اثر عوامل کاملا قابل اجتناب جان خود را از دست می دهند.
حال تصور کنید که شما چند میلیون دلار پول تامین کرده اید، ممکن است شما سیاستمدار یک کشور درحال توسعه باشید که بخواهید از این بودجه برای بهبود وضعیت فقرا استفاده کنید. چه انتخابی خواهید کرد؟
🔸آیا حرف کسانی را باور می کنید که بشما می گویند راه مبارزه با فقر مشخص است، و تنها کاری که لازم است انجام دهیم خرج کردن بیشتر است، یا آنهایی که معتقدند این روش ها نه تنها کمکی نمی کنند، بلکه با تقویت فساد و وابستگی باعث آسیب بیشتر هم می شوند.
یا شاید بخواهید نگاهی به گذشته بکنید، مثلا این حقیقت که کمک های خارجی به آفریقا از 1950 تاکنون مداوما افزایشی بوده است اما همچنان تولید ناخالص داخلی آفریقا رشد چندانی را نشان نمیدهد. اما عملا ما نمیدانیم بدون این کمک ها چه اتفاقی می افتاد، آیا نتیجه به مراتب بهتر بود، یا بدتر.
🔻ويديو و یادداشت کامل
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
آموزش 365
اِستر دوفلو: آزمایش های اجتماعی برای مبارزه با فقر - آموزش 365
کاهشِ فقر تا به حال، بیشتر کارِ حدسی بوده تا کارِ علمی، و عدم وجود داده های مربوط به تاثیرِ امداد، سؤالهایی را درباره نحوه کمک رسانی بوجود می آورد. اما اِستر دوفلو (Esther Duflo)، برنده مدالِ کلارک، می گوید: این امکان وجود دارد که بدانیم کدام یک از تلاشهای…
اِستر دوفلو: آزمایش های اجتماعی برای مبارزه با فقر
کاهشِ فقر تا به حال، بیشتر کارِ حدسی بوده تا کارِ علمی، و عدم وجود داده های مربوط به تاثیرِ امداد، سؤالهایی را درباره نحوه کمک رسانی بوجود می آورد.
اما اِستر دوفلو (Esther Duflo)، برنده مدالِ کلارک، می گوید: این امکان وجود دارد که بدانیم کدام یک از تلاشهای توسعه ای کمک رسانی موثر، و کدام زيان آور بوده اند ، توسطِ آزمایشِ این تلاشها با "کارآزمایی تصادفی کنترل شده" (randomized, controlled trials).
لينك ويديو
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
کاهشِ فقر تا به حال، بیشتر کارِ حدسی بوده تا کارِ علمی، و عدم وجود داده های مربوط به تاثیرِ امداد، سؤالهایی را درباره نحوه کمک رسانی بوجود می آورد.
اما اِستر دوفلو (Esther Duflo)، برنده مدالِ کلارک، می گوید: این امکان وجود دارد که بدانیم کدام یک از تلاشهای توسعه ای کمک رسانی موثر، و کدام زيان آور بوده اند ، توسطِ آزمایشِ این تلاشها با "کارآزمایی تصادفی کنترل شده" (randomized, controlled trials).
لينك ويديو
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
Ted
Social experiments to fight poverty
Alleviating poverty is more guesswork than science, and lack of data on aid's impact raises questions about how to provide it. But Clark Medal-winner Esther Duflo says it's possible to know which development efforts help and which hurt -- by testing solutions…
حمایت گری برای مبارزه با فقر.pdf
1.6 MB
کتاب «حمایتگری برای مبارزه با فقر»
این کتاب حاوی یادداشتها و مطالبی در زمینه نحوهی استفاده از روش حمایتگری برای مقابله با فقر است.
در فصل اول این کتاب چند نمونه مطالعه در ارتباط با حمایتگری و فقر پرداخته شده و در بخش دوم نیز کتابهایی در این زمینه معرفی شده تا خواننده با این مفهوم و روشهای آن بیشتر آشنا شود.
مخاطب این کتاب، پیش از همه نیروهای اجتماعی و مدنی علاقهمند به فقرزدایی هستند که میتوانند با استفادهی مدون و حسابشده از روش رایج حمایتگری (Advocacy) مبارزه با فقر در ایران را یک گام به پیش برند.
در متون اقتصادی و اجتماعی پیشرفته، هدف از حمایتگری ساخت یا تغییر سیاستها، قوانین، مقررات، توزیع منابع یا سایر تصمیماتی عنوان شده است که بر زندگی مردم اثرگذار بوده و اطمینان حاصل کردن از اینکه چنین تصمیماتی به اجرا منجر شود.
این نوع از حمایتگری عموماً به طور مستقیم نه تنها شامل سیاستگذاران، مقامات دولتی و کارمندان دولت بلکه شامل رهبران بخش خصوصی که تصمیمات آنها بر زندگی مردم بطور مستقیم تأثیر میگذارد میشود.
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
این کتاب حاوی یادداشتها و مطالبی در زمینه نحوهی استفاده از روش حمایتگری برای مقابله با فقر است.
در فصل اول این کتاب چند نمونه مطالعه در ارتباط با حمایتگری و فقر پرداخته شده و در بخش دوم نیز کتابهایی در این زمینه معرفی شده تا خواننده با این مفهوم و روشهای آن بیشتر آشنا شود.
مخاطب این کتاب، پیش از همه نیروهای اجتماعی و مدنی علاقهمند به فقرزدایی هستند که میتوانند با استفادهی مدون و حسابشده از روش رایج حمایتگری (Advocacy) مبارزه با فقر در ایران را یک گام به پیش برند.
در متون اقتصادی و اجتماعی پیشرفته، هدف از حمایتگری ساخت یا تغییر سیاستها، قوانین، مقررات، توزیع منابع یا سایر تصمیماتی عنوان شده است که بر زندگی مردم اثرگذار بوده و اطمینان حاصل کردن از اینکه چنین تصمیماتی به اجرا منجر شود.
این نوع از حمایتگری عموماً به طور مستقیم نه تنها شامل سیاستگذاران، مقامات دولتی و کارمندان دولت بلکه شامل رهبران بخش خصوصی که تصمیمات آنها بر زندگی مردم بطور مستقیم تأثیر میگذارد میشود.
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
*اگر تحریمها نبود، طبقه متوسط تا سال ۲۰۱۹ به ۸۰درصد چمعیت میرسید*
🔹بررسیها نشان میدهد تحریمهای بینالمللی بهویژه از سال ۲۰۱۲ تأثیر شدیدی بر توزیع درآمد و طبقه متوسط ایران گذاشتهاند.
🔹پژوهشها نشان میدهد که در نبود تحریمها، سهم طبقه متوسط میتوانست تا سال ۲۰۱۹ به ۸۰ درصد جمعیت برسد، اما در عمل به ۵۵ درصد کاهش یافته است.
🔹تحریمها از طریق افت تولید ناخالص داخلی سرانه، کاهش سرمایهگذاری و ایجاد اختلال در بازار کار موجب سقوط بخشی از طبقه متوسط به طبقه پایین شدند.
🔹این روند علاوه بر کاهش رفاه، پیامدهای سیاسی و اجتماعی همچون گسترش تنشهای اجتماعی داشته است...
متن کامل؛
كانال قواعدبازي؛
🔹بررسیها نشان میدهد تحریمهای بینالمللی بهویژه از سال ۲۰۱۲ تأثیر شدیدی بر توزیع درآمد و طبقه متوسط ایران گذاشتهاند.
🔹پژوهشها نشان میدهد که در نبود تحریمها، سهم طبقه متوسط میتوانست تا سال ۲۰۱۹ به ۸۰ درصد جمعیت برسد، اما در عمل به ۵۵ درصد کاهش یافته است.
🔹تحریمها از طریق افت تولید ناخالص داخلی سرانه، کاهش سرمایهگذاری و ایجاد اختلال در بازار کار موجب سقوط بخشی از طبقه متوسط به طبقه پایین شدند.
🔹این روند علاوه بر کاهش رفاه، پیامدهای سیاسی و اجتماعی همچون گسترش تنشهای اجتماعی داشته است...
متن کامل؛
كانال قواعدبازي؛
روزنامه دنیای اقتصاد
ضربه تحریم به طبقه متوسط
تحریمهای بینالمللی بهویژه از سال۲۰۱۲ تاثیر شدیدی بر توزیع درآمد و طبقه متوسط ایران گذاشتهاند. پژوهشها نشان میدهد که در نبود تحریمها، سهم طبقه متوسط میتوانست تا سال ۲۰۱۹ به ۸۰درصد جمعیت برسد، اما در عمل به ۵۵درصد کاهش یافته است. تحریمها از طریق افت…
تعطیلیهای مقطعی اقتصاد را زمینگیر میکند
*بحران انرژی نتیجه کمبود منابع نیست؛ محصول تصمیمگیریهای کند و کاغذبازیهای اداری طولانی است*
افقه/ اقتصاددان و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
وي با اشاره به تفاوت تعطیلیها در کشورهای پیشرفته و ایران گفت: در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، بهرهوری نیروی کار آنقدر بالاست که حتی تعطیلیهای رسمی افزایش یافته، بهعنوان نمونه، در هلند سه روز در هفته تعطیل است و این امر منجر به رشد رفاه و بهرهوری شده اما در ایران، تعطیلیها اغلب تحمیلی و ناشی از مشکلاتی مانند کمبود برق و گاز یا ضعف زیرساختهاست، نه نتیجه برنامهریزی برای رفاه یا افزایش بهرهوری.
وی افزود: این تعطیلیهای ناگهانی مستقیماً بر تولید اثر میگذارند؛ هر وقفهای در کار، باعث کاهش تولید و توقف فعالیتهای اقتصادی میشود.
علاوه بر این خدمات دولتی و خصوصی نیز دچار اختلال شده و رفاه عمومی کاهش مییابد. در بخش تولید، قطع برق و گاز آسیبهای مضاعفی به تجهیزات وارد میکند؛ برای نمونه، در کورههای ذوب فلزات، با قطع برق، فرآیند متوقف و مجبور به راهاندازی مجدد از صفر میشود که نهتنها انرژی بیشتری مصرف میکند، بلکه هزینهها را نیز بالا میبرد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز، افزود: کاهش عرضه ناشی از تعطیلیها، هم بر بازار داخلی و هم بر صادرات تأثیرگذار است.
افقه در این باره ادامه داد: با کاهش عرضه کالا، قیمتها افزایش مییابد و اگر این روند ادامه پیدا کند، واحدهای تولیدی ممکن است با ورشکستگی و کاهش اشتغال مواجه شوند.
این تعطیلیها زنجیرهای از رکود اقتصادی ایجاد میکنند که تولید داخل و صادرات را تحت فشار قرار میدهد.
او همچنین به نقش ساختارهای ناکارآمد در تشدید بحران اشاره کرد و گفت: حتی بدون تعطیلیهای ناشی از کمبود انرژی، بسیاری از واحدهای صنعتی با ظرفیت پایین کار میکنند.
در شهرکهای صنعتی، بیشتر کارخانهها تنها با 40 تا 60 درصد ظرفیت فعال هستند؛ وضعیتی که به نوعی تعطیلی پنهان و نشانهای از ناکارآمدی مدیریتی محسوب میشود.
این شرایط باعث میشود هزینه تولید هر کالا در ایران بسیار بالاتر از کشورهای دیگر شود و کالاهای داخلی از نظر قیمت در رقابتپذیری با نمونههای خارجی، ازجمله محصولات چین، شکست بخورند.
این اقتصاددان تصریح کرد: ...
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
*بحران انرژی نتیجه کمبود منابع نیست؛ محصول تصمیمگیریهای کند و کاغذبازیهای اداری طولانی است*
افقه/ اقتصاددان و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
وي با اشاره به تفاوت تعطیلیها در کشورهای پیشرفته و ایران گفت: در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، بهرهوری نیروی کار آنقدر بالاست که حتی تعطیلیهای رسمی افزایش یافته، بهعنوان نمونه، در هلند سه روز در هفته تعطیل است و این امر منجر به رشد رفاه و بهرهوری شده اما در ایران، تعطیلیها اغلب تحمیلی و ناشی از مشکلاتی مانند کمبود برق و گاز یا ضعف زیرساختهاست، نه نتیجه برنامهریزی برای رفاه یا افزایش بهرهوری.
وی افزود: این تعطیلیهای ناگهانی مستقیماً بر تولید اثر میگذارند؛ هر وقفهای در کار، باعث کاهش تولید و توقف فعالیتهای اقتصادی میشود.
علاوه بر این خدمات دولتی و خصوصی نیز دچار اختلال شده و رفاه عمومی کاهش مییابد. در بخش تولید، قطع برق و گاز آسیبهای مضاعفی به تجهیزات وارد میکند؛ برای نمونه، در کورههای ذوب فلزات، با قطع برق، فرآیند متوقف و مجبور به راهاندازی مجدد از صفر میشود که نهتنها انرژی بیشتری مصرف میکند، بلکه هزینهها را نیز بالا میبرد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز، افزود: کاهش عرضه ناشی از تعطیلیها، هم بر بازار داخلی و هم بر صادرات تأثیرگذار است.
افقه در این باره ادامه داد: با کاهش عرضه کالا، قیمتها افزایش مییابد و اگر این روند ادامه پیدا کند، واحدهای تولیدی ممکن است با ورشکستگی و کاهش اشتغال مواجه شوند.
این تعطیلیها زنجیرهای از رکود اقتصادی ایجاد میکنند که تولید داخل و صادرات را تحت فشار قرار میدهد.
او همچنین به نقش ساختارهای ناکارآمد در تشدید بحران اشاره کرد و گفت: حتی بدون تعطیلیهای ناشی از کمبود انرژی، بسیاری از واحدهای صنعتی با ظرفیت پایین کار میکنند.
در شهرکهای صنعتی، بیشتر کارخانهها تنها با 40 تا 60 درصد ظرفیت فعال هستند؛ وضعیتی که به نوعی تعطیلی پنهان و نشانهای از ناکارآمدی مدیریتی محسوب میشود.
این شرایط باعث میشود هزینه تولید هر کالا در ایران بسیار بالاتر از کشورهای دیگر شود و کالاهای داخلی از نظر قیمت در رقابتپذیری با نمونههای خارجی، ازجمله محصولات چین، شکست بخورند.
این اقتصاددان تصریح کرد: ...
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
Telegram
🌀 برنامه ریزی استراتژیک توسعه 🌀
www.group-telegram.com/Strategic_Planning_with_Raji.com
بحران آب ايران
سالهاست در بسیاری از نقاط کشور به ورشکستگی رسیدهایم
گفتگوی با دکتر کاوه مدنی، رییس موسسه آب، محیط زیست و سلامت دانشگاه سازمان ملل متحد
نمیتوانیم همهی خسارتهایی که به محیط زیست زدهایم را جبران کنیم
💢 برخی خسارتهایی که زدهایم، خسارتهای پایدار و بازگشتناپذیر هستند
🔸نهتنها به جبران و جلوگیری از وضعیت نیاز داریم، بلکه به سازگاری با یک وضعیت تلخ جدید هم نیازمندیم
📻 بدون فیلتر در کستباکس بشنوید
https://castbox.fm/vd/842717960
سالهاست در بسیاری از نقاط کشور به ورشکستگی رسیدهایم
گفتگوی با دکتر کاوه مدنی، رییس موسسه آب، محیط زیست و سلامت دانشگاه سازمان ملل متحد
نمیتوانیم همهی خسارتهایی که به محیط زیست زدهایم را جبران کنیم
💢 برخی خسارتهایی که زدهایم، خسارتهای پایدار و بازگشتناپذیر هستند
🔸نهتنها به جبران و جلوگیری از وضعیت نیاز داریم، بلکه به سازگاری با یک وضعیت تلخ جدید هم نیازمندیم
📻 بدون فیلتر در کستباکس بشنوید
https://castbox.fm/vd/842717960
Audio
بازخوانی خطبه ۱۷۱
محمدرضا یوسفی
این خطبه در آستانه جنگ صفین و در ماه صفر سال 37 قرائت شده است و خطبه به معنای مرسوم نیست و از دو بخش دعاء و دعوت مردم به جنگ با معاویه تشکیل شده است.
در این خطبه بر دوری از ستمگری در زمان پیروزی و ضرورت عمل عادلانه دست گذارده، شواهدی بر آن ذکر می شود.
اما در صورت شکست و ادامه حیات در این شرایط، خواهان دوری از هرگونه فتنه دور به تفصیلی که در بازخوانی آمده است، می باشد. در پایان نیز یاران را به مقاومت دعوت می کند.
@yousefimohamadreza
محمدرضا یوسفی
این خطبه در آستانه جنگ صفین و در ماه صفر سال 37 قرائت شده است و خطبه به معنای مرسوم نیست و از دو بخش دعاء و دعوت مردم به جنگ با معاویه تشکیل شده است.
در این خطبه بر دوری از ستمگری در زمان پیروزی و ضرورت عمل عادلانه دست گذارده، شواهدی بر آن ذکر می شود.
اما در صورت شکست و ادامه حیات در این شرایط، خواهان دوری از هرگونه فتنه دور به تفصیلی که در بازخوانی آمده است، می باشد. در پایان نیز یاران را به مقاومت دعوت می کند.
@yousefimohamadreza
نظامهای ارزی و راهکار کنترل بازار ارز در ایران
دکتر سهراب دل انگیزان – استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی
ورود به موضوع:
سالهاست که مسأله نرخ ارز و رفتار بانک مرکزی و دولت در قبال نوسانات گسترده و در بسیاری مواقع خانمان برانداز آن به یک مسأله اساسی تبدیل شده است.
بسیاری این سؤال را میپرسند که واقعا مسأله چیست؟ چرا نرخ ارز اینگونه در ایران رفتار میکند؟ و آیا راهکاری در مقابل این نوسانات شدید و سرکشی های نرخ ارز وجود ندارد؟
بحث و تحلیل:
مسأله نرخ ارز از نگاه اقتصادی مانند هر موضوعی از کانال عرضه و تقاضا قابل بحث و تحلیل است. قاعدتاً ارز که نام هر پول خارجی است که با پول ملی یک کشور سنجش شده باشد، مانند یک کالا در یک کشور عمل میکند و صادرکنندگان که کالاهای داخلی را با پول داخلی تهیه کرده اند را به بازارهای خارجی مفروشند و ارز معتبر بین المللی (در بیشتر موارد دلار، یورو، پاوند، یوان و...) در یافت میکنند و در بازار ارز داخلی عرضه میکنند.
در طرف مقابل تقاضا کنندگان ارز که وارد کنندگان و یا کسانی هستند که قصد هزینه کرد ارز معتبر را در بازارهای بیرون ازکشور دارند وارد بازار میشوند.
تعامل و به توافق رسیدن این دو گروه نرخ ارز را تعیین میکند. این نوع از تعیین نرخ ارز به نظام شناور ارزی معروف است.
نظام شناور ارزی نظامی است که تا حدودی بعد از 1973 و برداشته شدن نظام نرخ ارز ثابت برتن وودز شکل گرفت.
هرچند همین نظام شناور هم در کشورهای متفاوت میتواند نمونه هایی از برخورد و سیاستگذاری را در بر گرفته باشد. مثلا اگر نوسانات نرخ ارز در یک بازار شناور از حدی که در تحمل اقتصاد کشور باشد خارج شود، در آن صورت بانک مرکزی کشور ممکن است وارد عمل شود و با خرید و فروش ارز تا حدی که نرخ را در محدوده مورد قبول قرار دهد، همچنان حضور مداخله گرانه ولی از نوع عرضه یا تقاضا داشته باشد.
نوعی دیگر از این مداخلات این است که نوسانات نرخ ارز بازار را تنها در یک دامنه قابل قبول دانسته و خارج از آن را غیر قانونی اعلام میکنند. نمونه های دیگری از حضور در بازار ارز توسط بانکهای مرکزی و دولتها وجود دارد که قاعدتا شناور بودن را به رسمیت نمیشناسند.
یعنی اصولا یک نرخ ثابت را اعلام و طبق آن عمل میشود هر مبادله ای خارج از آن نرخ غیر قانونی و ممنوع است. این نوع را نظام نرخ ثابت قانونی مینامند. نوع دیگری از نرخ ارز در کشورهای صادر کننده نفت شکل گرفته است. اگر این گروه از کشورها تنها منبع عرضه پول خارجی خود را عرضه و صادرات نفت در مالکیت دولت بدانند، در این صورت تنها عرضه کننده ارز به بازار نیز دولت است که مالک ارز است.
لذا به هر نرخی که دلش بخواهد عمل میکند. تجربه کشور ایران در سالهای 1360 تا 1380 تقریبا این موضوع را نشان میدهد. یعنی در این بیست سال دولت ارز را با نرخهای متعدد و متفاوت برای مصارف متفاوت در نظر میگرفت و لذا عملا بازار ارزی وجود نداشت و اگر هم بود آنقدر کوچک و بی تأثیر بود که نظام ارزی چند نرخی کنترل شده برقرار بود.
این نوع از سیستم ارزی تا زمانی که بحرانهای بزرگ بیرونی و مسائلی مانند تحریمها، میزان عرضه ارز دولت در بازار را تحت تاثیر قرار ندهد، میتواند برقرار باشد.
ادامه مطلب؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
دکتر سهراب دل انگیزان – استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی
ورود به موضوع:
سالهاست که مسأله نرخ ارز و رفتار بانک مرکزی و دولت در قبال نوسانات گسترده و در بسیاری مواقع خانمان برانداز آن به یک مسأله اساسی تبدیل شده است.
بسیاری این سؤال را میپرسند که واقعا مسأله چیست؟ چرا نرخ ارز اینگونه در ایران رفتار میکند؟ و آیا راهکاری در مقابل این نوسانات شدید و سرکشی های نرخ ارز وجود ندارد؟
بحث و تحلیل:
مسأله نرخ ارز از نگاه اقتصادی مانند هر موضوعی از کانال عرضه و تقاضا قابل بحث و تحلیل است. قاعدتاً ارز که نام هر پول خارجی است که با پول ملی یک کشور سنجش شده باشد، مانند یک کالا در یک کشور عمل میکند و صادرکنندگان که کالاهای داخلی را با پول داخلی تهیه کرده اند را به بازارهای خارجی مفروشند و ارز معتبر بین المللی (در بیشتر موارد دلار، یورو، پاوند، یوان و...) در یافت میکنند و در بازار ارز داخلی عرضه میکنند.
در طرف مقابل تقاضا کنندگان ارز که وارد کنندگان و یا کسانی هستند که قصد هزینه کرد ارز معتبر را در بازارهای بیرون ازکشور دارند وارد بازار میشوند.
تعامل و به توافق رسیدن این دو گروه نرخ ارز را تعیین میکند. این نوع از تعیین نرخ ارز به نظام شناور ارزی معروف است.
نظام شناور ارزی نظامی است که تا حدودی بعد از 1973 و برداشته شدن نظام نرخ ارز ثابت برتن وودز شکل گرفت.
هرچند همین نظام شناور هم در کشورهای متفاوت میتواند نمونه هایی از برخورد و سیاستگذاری را در بر گرفته باشد. مثلا اگر نوسانات نرخ ارز در یک بازار شناور از حدی که در تحمل اقتصاد کشور باشد خارج شود، در آن صورت بانک مرکزی کشور ممکن است وارد عمل شود و با خرید و فروش ارز تا حدی که نرخ را در محدوده مورد قبول قرار دهد، همچنان حضور مداخله گرانه ولی از نوع عرضه یا تقاضا داشته باشد.
نوعی دیگر از این مداخلات این است که نوسانات نرخ ارز بازار را تنها در یک دامنه قابل قبول دانسته و خارج از آن را غیر قانونی اعلام میکنند. نمونه های دیگری از حضور در بازار ارز توسط بانکهای مرکزی و دولتها وجود دارد که قاعدتا شناور بودن را به رسمیت نمیشناسند.
یعنی اصولا یک نرخ ثابت را اعلام و طبق آن عمل میشود هر مبادله ای خارج از آن نرخ غیر قانونی و ممنوع است. این نوع را نظام نرخ ثابت قانونی مینامند. نوع دیگری از نرخ ارز در کشورهای صادر کننده نفت شکل گرفته است. اگر این گروه از کشورها تنها منبع عرضه پول خارجی خود را عرضه و صادرات نفت در مالکیت دولت بدانند، در این صورت تنها عرضه کننده ارز به بازار نیز دولت است که مالک ارز است.
لذا به هر نرخی که دلش بخواهد عمل میکند. تجربه کشور ایران در سالهای 1360 تا 1380 تقریبا این موضوع را نشان میدهد. یعنی در این بیست سال دولت ارز را با نرخهای متعدد و متفاوت برای مصارف متفاوت در نظر میگرفت و لذا عملا بازار ارزی وجود نداشت و اگر هم بود آنقدر کوچک و بی تأثیر بود که نظام ارزی چند نرخی کنترل شده برقرار بود.
این نوع از سیستم ارزی تا زمانی که بحرانهای بزرگ بیرونی و مسائلی مانند تحریمها، میزان عرضه ارز دولت در بازار را تحت تاثیر قرار ندهد، میتواند برقرار باشد.
ادامه مطلب؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
روزنامه دنیای اقتصاد
نظامهای ارزی و راهکار کنترل بازار ارز در ایران
سالهاست که مساله نرخ ارز و رفتار بانک مرکزی و دولت در قبال نوسانات گسترده آن به یک مساله اساسی تبدیل شده است. بسیاری این سوال را میپرسند که واقعا مساله چیست؟ چرا نرخ ارز اینگونه در ایران رفتار میکند؟ و آیا راهکاری در مقابل این نوسانات شدید و سرکشیهای…
سرچشمه رانت در بودجه نهفته است
حیدر مستخدمین حسینی تاکید کرد که سرچشمه اصلی رانت در اقتصاد ایران در بودجه نهفته است و این ساختار رانتی ناشی از سیاستهای غلط و انحصار درآمدهای نفتی دولتها است که منجر به گسترش فساد و شکاف طبقاتی شده است.
رانت یکی از پرچالشترین مفاهیم در اقتصاد ایران است؛ مفهومی که از گذشته تاکنون با ساختار سیاسی و نهادی کشور گره خورده و همچنان یکی از موانع اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی بهشمار میرود. اقتصاددانان معتقدند رانت زمانی شکل میگیرد که درآمدی خارج از کار و تولید ایجاد شود و در مسیری غیرمولد قرار گیرد. در ایران بهدلیل اتکا به درآمدهای نفتی و انحصاری شدن این منبع در دست دولتها، رانت بهتدریج از یک پدیده محدود به یک ساختار نهادی بدل شده است. پیامدهای این وضعیت را میتوان در گسترش فساد، تعمیق شکاف طبقاتی، تضعیف اعتماد عمومی و فاصله گرفتن دولتها از جامعه مدنی مشاهده کرد.
تاریخچه اقتصادی ایران نشان میدهد که از زمان اکتشاف نفت، ورق تازهای در ساختار نهادی کشور رقم خورد. نهادهایی شکل گرفتند که بهجای تقویت تولید و کارآفرینی، به بازتوزیع منابع نفتی پرداختند و شالوده اقتصاد رانتی را بنا نهادند. این روند در طول دههها ادامه یافت و بهتدریج در تمامی عرصهها از اقتصاد گرفته تا فرهنگ، سیاست و اجتماع ریشه دواند. در چنین شرایطی هر دولتی که روی کار آمد، بهجای محدود کردن انحصار خود آن را افزایش داد و بهجای تلاش برای مهار تورم، از آن بهعنوان ابزاری برای تامین منابع مالی بهره برد.
نمونههای فراوانی از بروز رانت در عرصههای مختلف وجود دارد. از نظام بانکی که با تعیین نرخ سود کمتر از نرخ تورم، بستر سودهای تضمینشده برای گروههای خاص را فراهم کرده است تا سیاستهای تخصیص مجوزها که بهطور سلیقهای و بر پایه روابط شخصی و سیاسی انجام میشود. همچنین بودجه بهعنوان اصلیترین ابزار مالی دولت، بهجای آنکه در خدمت تولید و توسعه قرار گیرد، خود به کانونی برای بازتولید رانت تبدیل شده است. بخش قابلتوجهی از آن به نهادهایی تخصیص مییابد که نه پاسخگو هستند و نه خروجی مولدی دارند.
ادامه مطلب؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
حیدر مستخدمین حسینی تاکید کرد که سرچشمه اصلی رانت در اقتصاد ایران در بودجه نهفته است و این ساختار رانتی ناشی از سیاستهای غلط و انحصار درآمدهای نفتی دولتها است که منجر به گسترش فساد و شکاف طبقاتی شده است.
رانت یکی از پرچالشترین مفاهیم در اقتصاد ایران است؛ مفهومی که از گذشته تاکنون با ساختار سیاسی و نهادی کشور گره خورده و همچنان یکی از موانع اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی بهشمار میرود. اقتصاددانان معتقدند رانت زمانی شکل میگیرد که درآمدی خارج از کار و تولید ایجاد شود و در مسیری غیرمولد قرار گیرد. در ایران بهدلیل اتکا به درآمدهای نفتی و انحصاری شدن این منبع در دست دولتها، رانت بهتدریج از یک پدیده محدود به یک ساختار نهادی بدل شده است. پیامدهای این وضعیت را میتوان در گسترش فساد، تعمیق شکاف طبقاتی، تضعیف اعتماد عمومی و فاصله گرفتن دولتها از جامعه مدنی مشاهده کرد.
تاریخچه اقتصادی ایران نشان میدهد که از زمان اکتشاف نفت، ورق تازهای در ساختار نهادی کشور رقم خورد. نهادهایی شکل گرفتند که بهجای تقویت تولید و کارآفرینی، به بازتوزیع منابع نفتی پرداختند و شالوده اقتصاد رانتی را بنا نهادند. این روند در طول دههها ادامه یافت و بهتدریج در تمامی عرصهها از اقتصاد گرفته تا فرهنگ، سیاست و اجتماع ریشه دواند. در چنین شرایطی هر دولتی که روی کار آمد، بهجای محدود کردن انحصار خود آن را افزایش داد و بهجای تلاش برای مهار تورم، از آن بهعنوان ابزاری برای تامین منابع مالی بهره برد.
نمونههای فراوانی از بروز رانت در عرصههای مختلف وجود دارد. از نظام بانکی که با تعیین نرخ سود کمتر از نرخ تورم، بستر سودهای تضمینشده برای گروههای خاص را فراهم کرده است تا سیاستهای تخصیص مجوزها که بهطور سلیقهای و بر پایه روابط شخصی و سیاسی انجام میشود. همچنین بودجه بهعنوان اصلیترین ابزار مالی دولت، بهجای آنکه در خدمت تولید و توسعه قرار گیرد، خود به کانونی برای بازتولید رانت تبدیل شده است. بخش قابلتوجهی از آن به نهادهایی تخصیص مییابد که نه پاسخگو هستند و نه خروجی مولدی دارند.
ادامه مطلب؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
روزنامه جهان صنعت
سرچشمه رانت در بودجه نهفته است
سرچشمه رانت در بودجه نهفته است روزنامه جهان صنعت
ابزارهای نوین مدیریت دولتی در سال 2025 بررسی شد:
بازنگری در اندازه دولت
اسفندیار جهانگرد، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
سازمان بهرهوری آسیا در سال ۲۰۲۵ توسط دکتر میونگ جهمون اقدام به ارائه گزارشی در مورد «رویکردهای راهبردی در بهینهسازی اندازه و بازسازماندهی در بخش عمومی» کرده است. این مطالعه تحول رویکردهای کوچکسازی در مدیریت دولتی نوین (New Public Management) را به سمت راهبردهای معاصر بهینهسازی اندازه در اصلاحات بخش عمومی بررسی میکند.
با تحلیل هفت مطالعه موردی از کشورهای عضو APO، پژوهش نشان میدهد که دولتها چگونه بین دستیابی به بهرهوری و حفظ ظرفیت نهادی تعادل برقرار میکنند.
یافتهها حاکی از آن است که بازساختاردهی موفق نیازمند همسویی راهبردی میان اندازه دولت، دامنه وظایف و قابلیتهای اداری است. چارچوب پیشنهادی برای بهینهسازی اندازه، بر حفظ ارائه خدمات اساسی عمومی تاکید دارد و همزمان تحول دیجیتال و مدیریت عملکرد را دربر میگیرد.
این بینشها به دولتها کمک میکند تا در مواجهه با چالشهای پساکرونا بدون به خطر انداختن کارکردهای حیاتی حکمرانی، مسیر اصلاحات را طی کنند. در ادامه خلاصهای از محتوای این گزارش ارائه میشود.
اصلاحات اواخر قرن نوزدهم، پایههای ایجاد یک قوه مجریه نیرومند و گسترده را بنا نهادند، در حالی که اصلاحات اواخر قرن بیستم که تحتتاثیر نئولیبرالیسم شکل گرفتند، واکنشی علیه ساختارهای بزرگ و ناکارآمد دولتی بودند.
این اصلاحات متأخر، الگویی برای دولتهای کوچکتر ارائه دادند. کشورهایی همچون استرالیا، نیوزیلند، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا در قالب چارچوب مدیریت دولتی نوین(NPM) به دنبال افزایش کارآمدی دولت و رضایت شهروندان از طریق خصوصیسازی، تمرکززدایی و مقرراتزدایی بودند. طی دو دهه گذشته، اصلاحات NPM بر تحویل غیرمستقیم خدمات عمومی از طریق تامینکنندگان ثالث تاکید کردهاند و خصوصیسازی و واگذاری نقش دولت به پیمانکاران را در اولویت قرار دادهاند.
به عنوان نمونه، پروژههای زیربنایی مهم و طرحهای ملی بزرگ که در گذشته توسط دولت مدیریت میشدند، به طور فزایندهای به بخش خصوصی واگذار شدهاند و این امر رابطه دولت و نهادهای خصوصی را در قالب ترتیبات مشارکتی انعطافپذیر بازتعریف کرده است.
در چارچوب «اجماع واشنگتن»، سازمانهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، تحت رهبری آمریکا، گامهایی ملموس برای کاهش مداخله دولت در بازارها برداشتند...
ادامه مطلب؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
بازنگری در اندازه دولت
اسفندیار جهانگرد، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
سازمان بهرهوری آسیا در سال ۲۰۲۵ توسط دکتر میونگ جهمون اقدام به ارائه گزارشی در مورد «رویکردهای راهبردی در بهینهسازی اندازه و بازسازماندهی در بخش عمومی» کرده است. این مطالعه تحول رویکردهای کوچکسازی در مدیریت دولتی نوین (New Public Management) را به سمت راهبردهای معاصر بهینهسازی اندازه در اصلاحات بخش عمومی بررسی میکند.
با تحلیل هفت مطالعه موردی از کشورهای عضو APO، پژوهش نشان میدهد که دولتها چگونه بین دستیابی به بهرهوری و حفظ ظرفیت نهادی تعادل برقرار میکنند.
یافتهها حاکی از آن است که بازساختاردهی موفق نیازمند همسویی راهبردی میان اندازه دولت، دامنه وظایف و قابلیتهای اداری است. چارچوب پیشنهادی برای بهینهسازی اندازه، بر حفظ ارائه خدمات اساسی عمومی تاکید دارد و همزمان تحول دیجیتال و مدیریت عملکرد را دربر میگیرد.
این بینشها به دولتها کمک میکند تا در مواجهه با چالشهای پساکرونا بدون به خطر انداختن کارکردهای حیاتی حکمرانی، مسیر اصلاحات را طی کنند. در ادامه خلاصهای از محتوای این گزارش ارائه میشود.
اصلاحات اواخر قرن نوزدهم، پایههای ایجاد یک قوه مجریه نیرومند و گسترده را بنا نهادند، در حالی که اصلاحات اواخر قرن بیستم که تحتتاثیر نئولیبرالیسم شکل گرفتند، واکنشی علیه ساختارهای بزرگ و ناکارآمد دولتی بودند.
این اصلاحات متأخر، الگویی برای دولتهای کوچکتر ارائه دادند. کشورهایی همچون استرالیا، نیوزیلند، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا در قالب چارچوب مدیریت دولتی نوین(NPM) به دنبال افزایش کارآمدی دولت و رضایت شهروندان از طریق خصوصیسازی، تمرکززدایی و مقرراتزدایی بودند. طی دو دهه گذشته، اصلاحات NPM بر تحویل غیرمستقیم خدمات عمومی از طریق تامینکنندگان ثالث تاکید کردهاند و خصوصیسازی و واگذاری نقش دولت به پیمانکاران را در اولویت قرار دادهاند.
به عنوان نمونه، پروژههای زیربنایی مهم و طرحهای ملی بزرگ که در گذشته توسط دولت مدیریت میشدند، به طور فزایندهای به بخش خصوصی واگذار شدهاند و این امر رابطه دولت و نهادهای خصوصی را در قالب ترتیبات مشارکتی انعطافپذیر بازتعریف کرده است.
در چارچوب «اجماع واشنگتن»، سازمانهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، تحت رهبری آمریکا، گامهایی ملموس برای کاهش مداخله دولت در بازارها برداشتند...
ادامه مطلب؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
روزنامه جهان صنعت
بازنگری در اندازه دولت
بازنگری در اندازه دولت روزنامه جهان صنعت
واکاوی ساختار رانتی در اقتصاد ایران
هزارتوهای فساد
علی سعدوندی، اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی
اقتصاد ایران سالهاست با برچسب «رانتی» شناخته میشود. پرسش اصلی این است که چه ویژگیهایی باعث شده چنین ساختاری بر اقتصاد کشور حاکم شود. درحالیکه در بسیاری از کشورها رقابت اقتصادی بر پایه شفافیت و قواعد سالم شکل میگیرد، در ایران رقابت بیشتر میان گروههای ذینفوذ و شبکههای قدرت جریان دارد.
همین موضوع موجب شده منابع و فرصتها بهجای توزیع برابر در اختیار گروهی محدود متمرکز شود. از همین منظر، رانت در ایران نهتنها مذموم شناخته نشده بلکه گاه نوعی مشروعیت اجتماعی نیز پیدا کرده است. محور نخستین سوال از سعدوندی نیز همین مساله بود.
این اقتصاددان در همین زمینه اظهار داشت: اقتصاد ایران یک اقتصاد رانتیر است که ویژگیهای خاص خودش را دارد. اقتصاد ایران متاسفانه بهصورت ملوکالطوایفی اداره میشود و جزیرههای مختلف قدرت در کشور دنبال منافع شخصی، جناحی و گروهی خود هستند. این جزایر قدرت در رقابتی ناسالم با یکدیگر قرار گرفتهاند؛ برعکس دیگر کشورها که رقابت میان فعالان اقتصادی سالم و سازنده است در ایران این امر کاملا برعکس بوده و متاسفانه رقابت ناسالم میان افراد و گروههای ذینفوذ شکل گرفته است.
او در ادامه تصریح کرد: رانت در کشور ما پدیدهای ممدوح بهشمار میآید درحالیکه در سراسر دنیا امری مذموم است. تصور برخی این است که رانت همانند مواد مخدر است؛ با وجود اینکه علم مضرات آن را ثابت کرده اما همچنان ممکن است قومی اعتقاد داشته باشند که حتی شفابخش است. رانت نیز برای گروهی در کشور چنین حالتی دارد. آنها حاضر هستند جان و مال و زندگی خود را بدهند تا به رانت دست پیدا کنند. این امر نشان میدهد که ما با ضعف شدید دانشی برای مهار این مساله مواجه هستیم.
ادامه مطلب؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
هزارتوهای فساد
علی سعدوندی، اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی
اقتصاد ایران سالهاست با برچسب «رانتی» شناخته میشود. پرسش اصلی این است که چه ویژگیهایی باعث شده چنین ساختاری بر اقتصاد کشور حاکم شود. درحالیکه در بسیاری از کشورها رقابت اقتصادی بر پایه شفافیت و قواعد سالم شکل میگیرد، در ایران رقابت بیشتر میان گروههای ذینفوذ و شبکههای قدرت جریان دارد.
همین موضوع موجب شده منابع و فرصتها بهجای توزیع برابر در اختیار گروهی محدود متمرکز شود. از همین منظر، رانت در ایران نهتنها مذموم شناخته نشده بلکه گاه نوعی مشروعیت اجتماعی نیز پیدا کرده است. محور نخستین سوال از سعدوندی نیز همین مساله بود.
این اقتصاددان در همین زمینه اظهار داشت: اقتصاد ایران یک اقتصاد رانتیر است که ویژگیهای خاص خودش را دارد. اقتصاد ایران متاسفانه بهصورت ملوکالطوایفی اداره میشود و جزیرههای مختلف قدرت در کشور دنبال منافع شخصی، جناحی و گروهی خود هستند. این جزایر قدرت در رقابتی ناسالم با یکدیگر قرار گرفتهاند؛ برعکس دیگر کشورها که رقابت میان فعالان اقتصادی سالم و سازنده است در ایران این امر کاملا برعکس بوده و متاسفانه رقابت ناسالم میان افراد و گروههای ذینفوذ شکل گرفته است.
او در ادامه تصریح کرد: رانت در کشور ما پدیدهای ممدوح بهشمار میآید درحالیکه در سراسر دنیا امری مذموم است. تصور برخی این است که رانت همانند مواد مخدر است؛ با وجود اینکه علم مضرات آن را ثابت کرده اما همچنان ممکن است قومی اعتقاد داشته باشند که حتی شفابخش است. رانت نیز برای گروهی در کشور چنین حالتی دارد. آنها حاضر هستند جان و مال و زندگی خود را بدهند تا به رانت دست پیدا کنند. این امر نشان میدهد که ما با ضعف شدید دانشی برای مهار این مساله مواجه هستیم.
ادامه مطلب؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
روزنامه جهان صنعت
هزارتوهای فساد
هزارتوهای فساد روزنامه جهان صنعت
دوره آموزشی
*«از فقر به ثروت؛ فهم توسعۀ اقتصادی»*
مدرس: پل کولیر -دانشگاه آکسفورد
مترجم: جعفر خیرخواهان
تدوینگر کلیپ: حسین خداپرست
گذار جوامع از فقر به ثروت و فراوانی مادی تکاپوی عمدتاً درون کشوری است: تکاپویی که حال و هوای سیاسی-اجتماعی دارد و تلاشی برای بهرهبرداری از فرصتهای اقتصادی است.
پل کولیر (اقتصاددان توسعه انگلیس و استاد دانشگاه کالج سنت آنتونی آکسفورد) در دوره آموزشی «از فقر به ثروت»، بحث و تحلیل را از جامعهای آغاز میکند که هیچکس هیچ قدرتی ندارد، یعنی بیحکومتی حاکم است.
دنبال پاسخی برای این پرسش است که چرا دولتهای قوی فقط در برخی مناطق جهان پدیدار شدند و در دیگر مناطق پدیدار نشدهاند؟
سپس با بررسی فرهنگ جوامع پاسخی برای این پرسش فراهم میکند که چگونه هویتها، هنجارها، روایتها و شبکههای اجتماعی بر مسیر توسعه هر جامعه تاثیر میگذارند؟
هدف اصلی این دوره آموزشی پاسخ دادن به این پرسش است که چگونه جوامع فقیر ثروتمند میشوند و بر موانع ثروتمند شدن غلبه میکنند؟
سر پل کولیر استاد اقتصاد و سیاستگذاری عمومی در مدرسه عالی بلاواتنیک و نیز کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد است.
وی بنیانگذار و مدیر مرکز مطالعات اقتصاد آفریقا بود و همچنین مدیر گروه تحقیقات توسعه بانک جهانی بوده است.
حوزه های پژوهشی وی مسائل سیاسی و اقتصادی کشورهای کم درآمد و علل و پیامدهای جنگهای داخلی است.
او همچنین اثرات کمک های خارجی و مشکلات دموکراسی در کشورهای با منابع معدنی غنی را بررسی کرده است.
مباحث هویت و تغییر فرهنگ سازمانی، شهرنشینی در کشورهای کم درآمد و سرمایه گذاری خصوصی در زیرساخت های آفریقای از دیگر حوزه های مطالعاتی وی است.
لينك ويديوهاي دوره آموزشي؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
*«از فقر به ثروت؛ فهم توسعۀ اقتصادی»*
مدرس: پل کولیر -دانشگاه آکسفورد
مترجم: جعفر خیرخواهان
تدوینگر کلیپ: حسین خداپرست
گذار جوامع از فقر به ثروت و فراوانی مادی تکاپوی عمدتاً درون کشوری است: تکاپویی که حال و هوای سیاسی-اجتماعی دارد و تلاشی برای بهرهبرداری از فرصتهای اقتصادی است.
پل کولیر (اقتصاددان توسعه انگلیس و استاد دانشگاه کالج سنت آنتونی آکسفورد) در دوره آموزشی «از فقر به ثروت»، بحث و تحلیل را از جامعهای آغاز میکند که هیچکس هیچ قدرتی ندارد، یعنی بیحکومتی حاکم است.
دنبال پاسخی برای این پرسش است که چرا دولتهای قوی فقط در برخی مناطق جهان پدیدار شدند و در دیگر مناطق پدیدار نشدهاند؟
سپس با بررسی فرهنگ جوامع پاسخی برای این پرسش فراهم میکند که چگونه هویتها، هنجارها، روایتها و شبکههای اجتماعی بر مسیر توسعه هر جامعه تاثیر میگذارند؟
هدف اصلی این دوره آموزشی پاسخ دادن به این پرسش است که چگونه جوامع فقیر ثروتمند میشوند و بر موانع ثروتمند شدن غلبه میکنند؟
*مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه در راستای تدوین مبانی نظری توانمندسازی حکومت و جامعه، اقدام به ترجمۀ این دورۀ آموزشی و برگردان کلیپهای سه ماژول اول آن به زبان فارسی کرده که در این بخش در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.*
سر پل کولیر استاد اقتصاد و سیاستگذاری عمومی در مدرسه عالی بلاواتنیک و نیز کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد است.
وی بنیانگذار و مدیر مرکز مطالعات اقتصاد آفریقا بود و همچنین مدیر گروه تحقیقات توسعه بانک جهانی بوده است.
حوزه های پژوهشی وی مسائل سیاسی و اقتصادی کشورهای کم درآمد و علل و پیامدهای جنگهای داخلی است.
او همچنین اثرات کمک های خارجی و مشکلات دموکراسی در کشورهای با منابع معدنی غنی را بررسی کرده است.
مباحث هویت و تغییر فرهنگ سازمانی، شهرنشینی در کشورهای کم درآمد و سرمایه گذاری خصوصی در زیرساخت های آفریقای از دیگر حوزه های مطالعاتی وی است.
لينك ويديوهاي دوره آموزشي؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
Telegram
🌀 برنامه ریزی استراتژیک توسعه 🌀
www.group-telegram.com/Strategic_Planning_with_Raji.com
دوره آموزشي
*مالی چیست؟*
مدرس: استادعبده تبريزي
از همان سالهای آغازین تدریس، همواره کوشیدهام مفاهیم مالی را با ابزارهای در دسترس سادهتر و روشنتر منتقل کنم، شاید به دلیل بدخطی.
پیش از آنکه پاورپوینت به کلاسهایم راه پیدا کند، روی طلقهای شفاف مینوشتم و با استفاده از «اوورهد پروژکتور» مطالب را انتقال و در کلاس نمایش میدادم.
از همان دوران، مجموعهای با عنوان «مالی چیست؟» شکل گرفت و نخست بر روی طلقها ارائه شد. بعدها که با پاورپوینت آشنا شدم، همان مجموعهی «مالی چیست؟» را به پاورپوینت منتقل کردم و از آن زمان تاکنون این مجموعه مرتب اصلاح و تکمیل شده است.
در یکی از کلاسها در دانشگاه شهید بهشتی با دانشجویی آشنا شدم که بعدها نزدیک به دو دهه دوست و همکار من شد.
او هر سال اصلاحاتی در اسلایدهای «مالی چیست؟» انجام میداد و این مجموعه را پختهتر میکرد. در سالهای اخیر که از حضور او محرومم، خودم نکاتی بر آن افزودهام و عملاً در هر سال تحصیلی اصلاحی یا تکمیلی بر این مجموعه افزوده شده است.
از آن زمان تا امروز، این اسلایدها همواره همراه من بودهاند. تقریباً در هر کلاس مالی، فارغ از عنوان درس، جلسهی نخست را با همین اسلایدها آغاز کردهام.
*هدف این بوده که بنیادیترین و در عین حال ابتداییترین مفاهیم مالی با زبانی ساده و روشن بیان شود، بهگونهای که هم برای تازهواردان و هم برای علاقهمندان جدیتر مفید و قابل استفاده باشد.*
لينك ويديو و اسلايدها دوره؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
*مالی چیست؟*
مدرس: استادعبده تبريزي
از همان سالهای آغازین تدریس، همواره کوشیدهام مفاهیم مالی را با ابزارهای در دسترس سادهتر و روشنتر منتقل کنم، شاید به دلیل بدخطی.
پیش از آنکه پاورپوینت به کلاسهایم راه پیدا کند، روی طلقهای شفاف مینوشتم و با استفاده از «اوورهد پروژکتور» مطالب را انتقال و در کلاس نمایش میدادم.
از همان دوران، مجموعهای با عنوان «مالی چیست؟» شکل گرفت و نخست بر روی طلقها ارائه شد. بعدها که با پاورپوینت آشنا شدم، همان مجموعهی «مالی چیست؟» را به پاورپوینت منتقل کردم و از آن زمان تاکنون این مجموعه مرتب اصلاح و تکمیل شده است.
در یکی از کلاسها در دانشگاه شهید بهشتی با دانشجویی آشنا شدم که بعدها نزدیک به دو دهه دوست و همکار من شد.
او هر سال اصلاحاتی در اسلایدهای «مالی چیست؟» انجام میداد و این مجموعه را پختهتر میکرد. در سالهای اخیر که از حضور او محرومم، خودم نکاتی بر آن افزودهام و عملاً در هر سال تحصیلی اصلاحی یا تکمیلی بر این مجموعه افزوده شده است.
از آن زمان تا امروز، این اسلایدها همواره همراه من بودهاند. تقریباً در هر کلاس مالی، فارغ از عنوان درس، جلسهی نخست را با همین اسلایدها آغاز کردهام.
*هدف این بوده که بنیادیترین و در عین حال ابتداییترین مفاهیم مالی با زبانی ساده و روشن بیان شود، بهگونهای که هم برای تازهواردان و هم برای علاقهمندان جدیتر مفید و قابل استفاده باشد.*
لينك ويديو و اسلايدها دوره؛
به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
Telegram
🌀 برنامه ریزی استراتژیک توسعه 🌀
www.group-telegram.com/Strategic_Planning_with_Raji.com