group-telegram.com/XeradsarayeFerdosiYazd/3778
Last Update:
💥قانونِ بییال و دم و اشکم...!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅امروز ۱۴ مرداد ؛ سالروز صدور فرمان مشروطیت است.
نزدیک به ۱۲۰ سال پیش در حالی که بخش اعظم جهان، بردهوار در زیر سلطه حکومتهای استبدادی میزیستند ایرانیان خود را آماده مترقی ترین جنبش تاریخ شان میساختند، میخواستند دارای قانون باشند و از جامه مندرس رعیتی به در آمده، جامه فاخر شهروندی پوشند و دارای حقوق طبیعی گردند.
آنان مشروطیت را کسب کرده پیروز شدند و با هزاران امید، کعبه آمال خود را در زیر بالهای منحوسِ دو قدرت استعماری در بهارستان برپا ساختند...
اما سوال اساسی اینست که آیا به مشروطه و قانونی که میخواستند، رسیدند...؟!
♦️سالها قبل از مشروطه، عباس میرزا ملک آرا در خاطرات خود مینویسد وقتی ناصرالدین شاه از سفر فرنگ برگشت روزی همه ما را جمع کرد و گفت:
«در این سفر ملاحظه کردیم تمام نظم و ترقی اروپا به جهت اینست که قانون دارند. ما هم عزم خود را جزم کردیم که در ایران قانونی ایجاد نموده از روی قانون رفتار نمائیم. شما بنشینید و قانونی بنویسید و در این خصوص آنقدر اصرار کردند که از حد گذشت و هیچ یک از ماها نتوانستیم عرض کنیم که بند اول قانون سلب امتیاز و خودسری از شخص همایون است و شما هرگز تمکین نخواهید فرمود...»
بعد قرار میگذارند که بخشهایی از قوانین اروپا که مخالفتی با اسلام نداشته باشد ترجمه کرده بخش بخش در مجلسی بخوانند و تصویب کنند...
قرعه ترجمه نیز بنام عباس میرزا ملک آرا می افتد. او اولین بخش را ترجمه کرده و در مجلس وقتی میخواند به این بند میرسد که «افراد مجلس اعیان نباید کمتر از 32 ساله باشند»...
نایبالسلطنه و امینالسلطان سن شان چون کمتر بوده مانع میشوند و این بند را تغییر میدهند!
بندهای دیگر نیز که خوانده میشود افرادی دیگر ایراد میگیرد که نباید باشد:
«به غالب بندها ایراد گرفتند و اشخاصی که جز خوردن مال مردم، چیزی نمیدانستند... هر بندی که خوانده شد گفتند این بند نباشد»
(شرح حال عباس میرزا ملک آرا... ص۱۷۵ الی ۱۷۶)
و عباس میرزا ملکآرا مینویسد که ناراحت شدم و داستان مثنوی معنوی را خواندم که در قزوين، پهلوانی پيش دلاك رفت و گفت بر شانهام عكس شيری را رسم كن. دلاك اولين سوزن را كه در شانه پهلوان فرو كرد. پهلوان از درد فریاد كشيد!.
دلاك گفت: بايد تحمل كنی.
پهلوان پرسيد: كدام اندام شير آغاز كردی؟
دلاك گفت: از دُم شير.
پهلوان گفت: دُم لازم نيست.
دلاك دوباره سوزن فرو برد پهلوان فرياد زد و پرسید: كدام اندام را میکشی؟
دلاك گفت: گوش شير است.
پهلوان گفت: اين شير گوش لازم ندارد، عضو ديگری را نقش بزن.
باز دلاك سوزن در شانه پهلوان فرو كرد، پهلوان فغان برآورد و گفت: اين كدام عضو شير است؟
دلاك گفت: شكم شير است.
پهلوان گفت: اين شير، سير است، شكم لازم ندارد...
دلاك عصبانی شد، و سوزن را بر زمين زد و گفت:
شیر بی یال و دم و اشکم که دید؟ اینچنین شیری خدا کی آفرید؟...
♦️اما برگردم به مشروطیت که پیروز شد، بر دشمنانش غلبه کرد، مشروطه خواهان شمال و جنوب تهران را فتح کردند، شیخ فضلالله را بردار کردند، محمدعلی شاه مستبد را راندند و احمدشاه را بر تخت نشاندند که همیشه بر مشروطه وفادار بود...
اما چرا بجای این که اوضاع سامان یابد هرج و مرج حاکم شد؟!
چرا آن «قانون» همچنان بی یال و دم و اشکم ماند!؟
♦️به نظرم، عباسمیرزا ملک آرا در آنجا که بر ناصرالدین شاه خرده میگرفت و مینوشت:
«بند اول قانون سلب امتیاز از شخص همایون است و شما هرگز تمکین نخواهید فرمود...»
در واقع درست میگوید اما از چیزی به مراتب مهمتر که ریشه دردهاست غافل میماند و آن خود مردم است که هر کدام یک شاهِ کوچک بودند!
به خاطر همین، پس از فتح تهران، دیگر هیچ دشمنی در مقابل مشروطهخواهان نمانده است الّا یک دشمن و آن خودِ مردم بودند با فرهنگ دیرینه استبدادی...!
به نظر می رسد جان کلام را #طالبوف بر زبان رانده است:
«ایران تاکنون اسیر یک گاو دوشاخ استبداد بود؛ اما بعد از این اگر اداره خود را قادر نشود، به گاو هزار شاخی دچار میگردد»
(آزادی و سیاست، طالبوف...ص۳۹)
از خود مولوی کمک بگیرم:
ای شهان کُشتیم ما خصم برون
ماند خصمی زو بتر در اندرون...
🛫 @Ali_Moradi_maragheie
🖇 ویدیو پیوست : انقلاب مشروطه ایران - نبرد برای آزادی
#هفته_مشروطیت
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
BY خردسرای فردوسی یزد

Share with your friend now:
group-telegram.com/XeradsarayeFerdosiYazd/3778