Telegram Group & Telegram Channel
🔥 #إحراق‌_بيت‌_وحی 1⃣

دهلوی در "تحفه اثناعشریة" می‌نویسد:
«شیعیان در یکی از مطاعن عمر بن خطّاب گویند: "عمر خانه حضرت سیدة النساء (علیها السلام) را بسوخت، و بر پهلوی مبارک آن معصومه به شمشیر خود صدمه رسانید که موجب اسقاط حمل گردید."
و این قصّه سراسر واهی و بهتان و افتراست و هیچ اصلی ندارد، و لهذا اکثر امامیّه قائل این قصّه نیستند و گویند که: "قصد سوختن آن خانه مبارک کرده بود، لیکن به عمل نیاورد."
و قصد از امور قلبی است که بر آن غیر از خدای تعالی دیگری مطّلع نمی‌تواند شد! و اگر مراد از قصد، تخویف (ترساندن) و تهدید زبانی است و گفتنِ اینکه: "من خواهم سوخت" پس وجهش آن است که این تخویف و تهدید کسانی را بود که خانه حضرت زهرا (علیها السلام) را ملجأ و پناه هرصاحب خیانت دانسته، حکم حرم مکّه معظّمه داده، در آنجا جمع می‌شدند، و فتنه و فساد منظور می‌داشتند، و بر هم زدن خلافت خلیفه اول به کنکاشها و مشورتهای فسادانگیز قصد می‌کردند، و حضرت زهرا (علیها السلام) هم از این نشست و برخاست آنها مکدّر و ناخوش بود، لیکن به سبب کمال حسن خُلق، به آنها بی‌پرده نمی‌فرمود
که: "در خانه من نیایید." عمر بن الخطّاب چون دید که حال بر این منوال است، آن جماعت را تهدید نمود که: خانه را بر شما خواهم سوخت.
و تخصیص سوختن در این تهدید، مبنی بر استنباط دقیق است از حدیث پیغمبر صلی الله علیه [ وآله ] که آن حضرت نیز در حقّ کسانی که در جماعت حاضر نمی‌شدند و با امام اقتدا نمی‌کردند، همین قسم ارشاد فرموده بود که: "این جماعت اگر از ترک جماعت باز نخواهند آمد، من خانه‌ها را بر ایشان خواهم سوخت."
و چون ابوبکر نیز امامِ منصوب کرده پیغمبر صلی الله علیه [ وآله ] و سلم بود در نماز، و آنها ترک اقتدای آن امامِ به حق به خاطر خودشان می‌اندیشیدند، و رفاقت جماعت مسلمین در این باب نمی‌کردند، مستحقّ همان تهدید پیغمبر صلی الله علیه [ وآله ] و سلم شدند، پس این قول عمر مشابه است به فعل پیغمبر صلی الله علیه [ وآله ] و سلم که چون روز فتح مکّه به حضور او عرض نمودند که ابن حنظل - که یکی از شُعرای کفّار بود، و بارها به هَجو حضرت پیغمبر در اشعار خود، روی خود را سیاه کرده - پناه به خانه خدا یعنی کعبه معظّمه برده، و در پرده‌های آن خانه تجلّی آشیانه خود را پنهان ساخته، در باب او چه حکم است؟
فرمود که: "او را همان جا بکُشید و پاس حرم نکنید." و هرگاه این قِسم مردودان جناب الهی را در خانه خدا پناه نباشد، در خانه حضرت زهرا (علیها السلام) چرا پناه باید داد؟ و حضرت زهرا (علیها السلام) چرا از سزادادن اشرار فسادپیشه مکدّر گردد؟ که "تَخَلّقوا بأخلاق الله" شیوه آن پاک طینت بود. و مع هذا روی اخبار صحیحه ثابت است که حضرت زهرا (علیها السلام) نیز آن مردم را از این اجتماع منع فرموده بود. و نیز قول عمر در اینجا بسیار کمتر از فعل حضرت امیر (علیه السلام) است که چون بعد از شهادت عثمان، خلافت بر آن حضرت (علیه السلام) قرار گرفت، کسانی را که داعیه برهم زدن این منصب عظیم به خاطر آورده، از مدینه برآمده به مکّه شتافتند و در پناه سایه حرم محترم رسول - یعنی اُمّ المؤمنین عایشه صدیقه - آمدند و طلب قصاص عثمان از قتله او نموده و آماده جنگ و پیکار گشتند، به قتل رسانید، و اصلا پاس حرم محترم رسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم و رعایت ادب مادر خود - و مادر جمیع مؤمنین - به موجب نصّ قرآن نفرمود، اگر چه در این بین آسیبی به حرم محترم رسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم و اهانتی و ذلّتی که رسید أظهر من الشمس است، و فی‌الواقع هر چه حضرت امیر (علیه السّلام) فرمود، عین صواب و محض حق بود که در این قِسم امور عظام - که موجب فتنه و فساد عام باشد - به مراعات مصالح جزئیه، مبادی و مقدمات فتنه را واگذاشت و به تدارک آن نرسیدن، باعث کمال بی انتظامی امور دین و دنیا می‌باشد. چنانچه خانه حضرت زهرا (علیها السلام) واجب‌التعظیم و الاحترام بود، امّ المؤمنین و حرم محترم رسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم و زوجه و محبوبه او - که محبوب الهی بود - نیز واجب‌التعظیم و الاحترام بود، بلکه از عمر محض قول و تخویف (ترساندن) بنابر تهدید و ترهیب به
وقوع آمده، نه فعل آن، و حضرت امیر (علیه السلام) فعل را هم به اقصی‌الغایه رسانید، پس در این مقام زبان طعن در حق عمر گشادن - حال آنکه قول عمر به مراتب کمتر از فعل حضرت امیر (علیه السلام) است - مبنی بر تعصّب و عناد است، لا غير؛ و (شیعیان) در مقابله با اهل سنّت فرق گذاردند که: "خلافت حضرت امیر (علیه السلام) حق بود، پس حفظ انتظام او ضرور افتاد، و پاس اُمّ المؤمنین و تعظیم حرم حضرت رسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم ساقط گشت، ولی خلافت ابوبکر صدیق ناحق بود، پس برای حفظ انتظام آن خلافت فاسده، پاس خانه حضرت زهرا (علیها السلام) بنت الرسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم نکردن، وبال بر وبال است." این ادّعا کمال نادانی و بی‌عقلی است 👇🏻



group-telegram.com/ashkvareh/5385
Create:
Last Update:

🔥 #إحراق‌_بيت‌_وحی 1⃣

دهلوی در "تحفه اثناعشریة" می‌نویسد:
«شیعیان در یکی از مطاعن عمر بن خطّاب گویند: "عمر خانه حضرت سیدة النساء (علیها السلام) را بسوخت، و بر پهلوی مبارک آن معصومه به شمشیر خود صدمه رسانید که موجب اسقاط حمل گردید."
و این قصّه سراسر واهی و بهتان و افتراست و هیچ اصلی ندارد، و لهذا اکثر امامیّه قائل این قصّه نیستند و گویند که: "قصد سوختن آن خانه مبارک کرده بود، لیکن به عمل نیاورد."
و قصد از امور قلبی است که بر آن غیر از خدای تعالی دیگری مطّلع نمی‌تواند شد! و اگر مراد از قصد، تخویف (ترساندن) و تهدید زبانی است و گفتنِ اینکه: "من خواهم سوخت" پس وجهش آن است که این تخویف و تهدید کسانی را بود که خانه حضرت زهرا (علیها السلام) را ملجأ و پناه هرصاحب خیانت دانسته، حکم حرم مکّه معظّمه داده، در آنجا جمع می‌شدند، و فتنه و فساد منظور می‌داشتند، و بر هم زدن خلافت خلیفه اول به کنکاشها و مشورتهای فسادانگیز قصد می‌کردند، و حضرت زهرا (علیها السلام) هم از این نشست و برخاست آنها مکدّر و ناخوش بود، لیکن به سبب کمال حسن خُلق، به آنها بی‌پرده نمی‌فرمود
که: "در خانه من نیایید." عمر بن الخطّاب چون دید که حال بر این منوال است، آن جماعت را تهدید نمود که: خانه را بر شما خواهم سوخت.
و تخصیص سوختن در این تهدید، مبنی بر استنباط دقیق است از حدیث پیغمبر صلی الله علیه [ وآله ] که آن حضرت نیز در حقّ کسانی که در جماعت حاضر نمی‌شدند و با امام اقتدا نمی‌کردند، همین قسم ارشاد فرموده بود که: "این جماعت اگر از ترک جماعت باز نخواهند آمد، من خانه‌ها را بر ایشان خواهم سوخت."
و چون ابوبکر نیز امامِ منصوب کرده پیغمبر صلی الله علیه [ وآله ] و سلم بود در نماز، و آنها ترک اقتدای آن امامِ به حق به خاطر خودشان می‌اندیشیدند، و رفاقت جماعت مسلمین در این باب نمی‌کردند، مستحقّ همان تهدید پیغمبر صلی الله علیه [ وآله ] و سلم شدند، پس این قول عمر مشابه است به فعل پیغمبر صلی الله علیه [ وآله ] و سلم که چون روز فتح مکّه به حضور او عرض نمودند که ابن حنظل - که یکی از شُعرای کفّار بود، و بارها به هَجو حضرت پیغمبر در اشعار خود، روی خود را سیاه کرده - پناه به خانه خدا یعنی کعبه معظّمه برده، و در پرده‌های آن خانه تجلّی آشیانه خود را پنهان ساخته، در باب او چه حکم است؟
فرمود که: "او را همان جا بکُشید و پاس حرم نکنید." و هرگاه این قِسم مردودان جناب الهی را در خانه خدا پناه نباشد، در خانه حضرت زهرا (علیها السلام) چرا پناه باید داد؟ و حضرت زهرا (علیها السلام) چرا از سزادادن اشرار فسادپیشه مکدّر گردد؟ که "تَخَلّقوا بأخلاق الله" شیوه آن پاک طینت بود. و مع هذا روی اخبار صحیحه ثابت است که حضرت زهرا (علیها السلام) نیز آن مردم را از این اجتماع منع فرموده بود. و نیز قول عمر در اینجا بسیار کمتر از فعل حضرت امیر (علیه السلام) است که چون بعد از شهادت عثمان، خلافت بر آن حضرت (علیه السلام) قرار گرفت، کسانی را که داعیه برهم زدن این منصب عظیم به خاطر آورده، از مدینه برآمده به مکّه شتافتند و در پناه سایه حرم محترم رسول - یعنی اُمّ المؤمنین عایشه صدیقه - آمدند و طلب قصاص عثمان از قتله او نموده و آماده جنگ و پیکار گشتند، به قتل رسانید، و اصلا پاس حرم محترم رسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم و رعایت ادب مادر خود - و مادر جمیع مؤمنین - به موجب نصّ قرآن نفرمود، اگر چه در این بین آسیبی به حرم محترم رسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم و اهانتی و ذلّتی که رسید أظهر من الشمس است، و فی‌الواقع هر چه حضرت امیر (علیه السّلام) فرمود، عین صواب و محض حق بود که در این قِسم امور عظام - که موجب فتنه و فساد عام باشد - به مراعات مصالح جزئیه، مبادی و مقدمات فتنه را واگذاشت و به تدارک آن نرسیدن، باعث کمال بی انتظامی امور دین و دنیا می‌باشد. چنانچه خانه حضرت زهرا (علیها السلام) واجب‌التعظیم و الاحترام بود، امّ المؤمنین و حرم محترم رسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم و زوجه و محبوبه او - که محبوب الهی بود - نیز واجب‌التعظیم و الاحترام بود، بلکه از عمر محض قول و تخویف (ترساندن) بنابر تهدید و ترهیب به
وقوع آمده، نه فعل آن، و حضرت امیر (علیه السلام) فعل را هم به اقصی‌الغایه رسانید، پس در این مقام زبان طعن در حق عمر گشادن - حال آنکه قول عمر به مراتب کمتر از فعل حضرت امیر (علیه السلام) است - مبنی بر تعصّب و عناد است، لا غير؛ و (شیعیان) در مقابله با اهل سنّت فرق گذاردند که: "خلافت حضرت امیر (علیه السلام) حق بود، پس حفظ انتظام او ضرور افتاد، و پاس اُمّ المؤمنین و تعظیم حرم حضرت رسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم ساقط گشت، ولی خلافت ابوبکر صدیق ناحق بود، پس برای حفظ انتظام آن خلافت فاسده، پاس خانه حضرت زهرا (علیها السلام) بنت الرسول صلی الله علیه [ وآله ] و سلم نکردن، وبال بر وبال است." این ادّعا کمال نادانی و بی‌عقلی است 👇🏻

BY ⚫ حسینیه مجازی بُکاء ⚫


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/ashkvareh/5385

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Telegram has gained a reputation as the “secure” communications app in the post-Soviet states, but whenever you make choices about your digital security, it’s important to start by asking yourself, “What exactly am I securing? And who am I securing it from?” These questions should inform your decisions about whether you are using the right tool or platform for your digital security needs. Telegram is certainly not the most secure messaging app on the market right now. Its security model requires users to place a great deal of trust in Telegram’s ability to protect user data. For some users, this may be good enough for now. For others, it may be wiser to move to a different platform for certain kinds of high-risk communications. It is unclear who runs the account, although Russia's official Ministry of Foreign Affairs Twitter account promoted the Telegram channel on Saturday and claimed it was operated by "a group of experts & journalists." Although some channels have been removed, the curation process is considered opaque and insufficient by analysts. Lastly, the web previews of t.me links have been given a new look, adding chat backgrounds and design elements from the fully-features Telegram Web client. The next bit isn’t clear, but Durov reportedly claimed that his resignation, dated March 21st, was an April Fools’ prank. TechCrunch implies that it was a matter of principle, but it’s hard to be clear on the wheres, whos and whys. Similarly, on April 17th, the Moscow Times quoted Durov as saying that he quit the company after being pressured to reveal account details about Ukrainians protesting the then-president Viktor Yanukovych.
from us


Telegram ⚫ حسینیه مجازی بُکاء ⚫
FROM American