Audio
.
📻بشنوید
🎙هستی و چیستی علوم انسانی
👤با سخنرانی دکتر ناصر فکوهی
استاد انسانشناسی دانشگاه تهران
🕰دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
🍂به میزبانی خانه اندیشمندان علوم انسانی با همکاری مؤسسه طومار اندیشه و مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ
🌐 | طومار اندیشه | انسانشناسی و فرهنگ | خانه اندیشمندان علوم انسانی |
📻بشنوید
🎙هستی و چیستی علوم انسانی
👤با سخنرانی دکتر ناصر فکوهی
استاد انسانشناسی دانشگاه تهران
🕰دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
🍂به میزبانی خانه اندیشمندان علوم انسانی با همکاری مؤسسه طومار اندیشه و مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ
🌐 | طومار اندیشه | انسانشناسی و فرهنگ | خانه اندیشمندان علوم انسانی |
نقشه_پژوهش_های_حوزه_دین_رصد_پژوهش_های_انجام_شده_حوزه_دین_در_ایران.pdf
613.1 KB
.
نقشۀ پژوهشهای حوزۀ دین در ایران
به اهتمام گروه بررسیهای راهبردی میراث منتشر گردید
چکیده:
گزارش رصد مقالات و پایاننامههای حوزه دین با بررسی نزدیک به ۱۱ هزار عنوان مقاله و پایاننامه در حوزههای موضوعی مرتبط با دین، نمایی کلی از وضعیت این پژوهشها را نشان میدهد. در این گزارش مواردی چون موضوعات کلان و خرد، نوع پژوهش از حیث هدف، روش انجام پژوهش، وابستگی سازمانی پژوهش، رویکرد پژوهش به مساله و … در قالب اطلاعات آماری بیان شدهاند. هدف از اجرای این پژوهش شناخت عرصه تحقیقاتی ناظر به موضوع دین در کشور است. یافتههای آماری این گزارش بیان میکنند که در عرصه پژوهشهای انجام شده در موضوع دین در چه حیطهها و نقاطی دارای خلاء هستیم و تمرکز پژوهشهای موجود از حیث روش و موضوع در کدام حیطهها است. در پایان این گزارش نیز معناداری همبستگی بین مقولات مورد بررسی در حوزه پایاننامهها ارائه شده است که نشان از همبستگی معنادار میان جنسیت پدیدآورندگان و موضوع، نوع دانشگاه محل تحصیل و موضوع و در نهایت روش پژوهش مورد استفاده و جنسیت پدیدآوران دارد.
@diinschool
@bashgahandishe
نقشۀ پژوهشهای حوزۀ دین در ایران
به اهتمام گروه بررسیهای راهبردی میراث منتشر گردید
چکیده:
گزارش رصد مقالات و پایاننامههای حوزه دین با بررسی نزدیک به ۱۱ هزار عنوان مقاله و پایاننامه در حوزههای موضوعی مرتبط با دین، نمایی کلی از وضعیت این پژوهشها را نشان میدهد. در این گزارش مواردی چون موضوعات کلان و خرد، نوع پژوهش از حیث هدف، روش انجام پژوهش، وابستگی سازمانی پژوهش، رویکرد پژوهش به مساله و … در قالب اطلاعات آماری بیان شدهاند. هدف از اجرای این پژوهش شناخت عرصه تحقیقاتی ناظر به موضوع دین در کشور است. یافتههای آماری این گزارش بیان میکنند که در عرصه پژوهشهای انجام شده در موضوع دین در چه حیطهها و نقاطی دارای خلاء هستیم و تمرکز پژوهشهای موجود از حیث روش و موضوع در کدام حیطهها است. در پایان این گزارش نیز معناداری همبستگی بین مقولات مورد بررسی در حوزه پایاننامهها ارائه شده است که نشان از همبستگی معنادار میان جنسیت پدیدآورندگان و موضوع، نوع دانشگاه محل تحصیل و موضوع و در نهایت روش پژوهش مورد استفاده و جنسیت پدیدآوران دارد.
@diinschool
@bashgahandishe
👍1
Forwarded from نامههای حوزوی
✔️سه دوره اندیشه سیاسی داود فیرحی🔻
🔸رضا تاران
🔹به نظر میرسد سه دهه فعالیت علمی داود فیرحی را میتوان در پاسخ به سه پرسش اصلی خلاصه کرد؛ دولت اسلامی و نظریه حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته است؟ فقه دموکراتیک بر پایه چه مفاهیمی استوار است؟ و در نهایت چگونه میتوان الهیات جدید برای فقه سیاسی دموکراتیک بنا کرد؟ به نظر میرسد آثار فیرحی در سه دوره و در پاسخ به این سه پرسش بوده است؛ او در دوره اول تبارشناسی فقه اقتدارگرا و بررسی زمینههای شکلگیری آن در صدر اسلام و دوره میانه را دنبال میکند. کار او در دوره دوم نقد فقه اقتدارگرا و تدارک فقه دموکراتیک است. در دوره سوم با طرح چالشهای فقه سیاسی به بازخوانی مفروضات فقه و طرح الهیات سیاسی تجدد میرسد.
🔹۱.دوره اول: بررسی زمینههای شکلگیری اندیشههای سیاسی اقتدارگرا: فیرحی در کتاب «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام« این پرسش را مطرح کرد که دولت اسلامی و نظریهی حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته و دچار چه دگرگونیهایی شده است؟ پاسخش این بود که در نصوص اسلامی هم جنبههای اقتدارگرا دارد و هم جنبههای دموکراتیک، و سنت موجود در دوره صدر اسلام و دوره میانه جنبههای اقتدارگرای نص را برجسته کرده است. در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» دو ایده اساسی دارد: دو سنت زندگی سیاسی زمان پیامبر مطرح بود: یکی سنت اقتدارگرایانه که در مکه وجود داشت و دیگری یک نوع الگوی زندگی شورایی است که در مدینه شکل میگیرد. دولت پیامبر دولتی دموکراتیک مبتنی بر نوعی از قرارداد و درک خاصی از شوراست اما خلافت که بعد از پیامبر شکل میگیرد، نتیجه هژمونی مهاجران و نگرشی اقتدارگرا دارد. در کتاب «نظام سیاسی و دولت در اسلام» توضیح میدهد که نظریههای نظام سیاسی در اسلام یکدست نیستند. یعنی نظریههای جدید درحال دموکراتیک شدن است. همچنین چگونه برخی از نظریههایی که درعینحال دینی هستند، ایدئولوژیک میشوند.
🔹۲.دوره دوم: تفسیر دموکراتیک از فقه سیاسی: فیرحی در دوره دوم فکری خود که از اوایل دهه نود آغاز میشود تلاش میکند رویکردی ایجابی در پیش گیرد و نمونههایی از فقه دموکراتیک را برجسته کند. او در کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» توضیح میدهد که چگونه فقه شیعه درگیر دولت مدرن میشود و تحولی در دستگاههای فقهی پیدا میشود که هرچند فراگیر نمیشود، اما یک شروع نسبتاً مهمی است. در فقه مشروطه یک «امکانی» به نام نوگرایی ویژهی شیعه مستتر است که با اهل سنت متفاوت است. در جلد دوم کتاب « فقه و سیاست در ایران معاصر» مدعی است که شکست مشروطه و شکلگیری دولت رانت در دورهی پهلوی دوم فقه حکومت اسلامی گرایش اقتدارگرا را شکل داد و یا حتی اقتدارگرایی تاریخی و مکنون آن مجال ظهور یافت.در کتاب «آستانه تجدد» سؤال من این بود نایینی چگونه توانسته مفردات یک فقه دموکراتیک را فراهم کند. در کتاب «فقه و حکمرانی حزبی» به دنبال آن است تا بر پایه «سبق و رمایه» در فقه چارچوبی شرعی برای رقابتهای حزبی فراهم کند.
🔹۳. دوره سوم: بررسی چالشهای فقه دموکراتیک و طرح الهیات سیاسی جدید: این دوره با نقدهای برخی از روشنفکران دینی از جمله محمد مجتهد شبستری بر حکمرانی فقهی آغاز میشود. شبستری در نقد اعتبار فقه سیاسی بر این باور بود «اگر فردی آن دلایل و حجتهای کلامی را در عصر حاضر غیرقابل دفاع و ناصالح برای احتجاج بیابد نمیتواند دانش فقه را بیانکننده احکام الهی بداند». مساله فیرحی در این دوره گذر از فقه سیاسی نیست بلکه او به تکمیل و بازسازی الهیات و مفروضات فقه نظر دارد. فیرحی در دو کتاب «مفهوم قانون در ایران معاصر» و »دولت مدرن و بحران قانون» چالشهای فقه در مواجهه با مفهوم «قانون» و «ملت» را نشان میدهد. از سال ۱۳۹۶ با تدریس روششناسی اندیشه سیاسی کتاب «خدا و برابری» نوشته جرمی والدرون، استدلالهای الهیاتی رابرت فیلمر و جان لاک را به بررسی میگذارد و در تلاش است تا با الهام از الهیات جان لاک، نوآوریهایی را در الهیات شیعه از جمله مساله «برابری الهیاتی» فراهم آورد. کتاب «پیامبری و قرارداد» که بعد از درگذشت او منتشر شد نسخه تکمیل شده یکی از ایدههای او در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» است و فیرحی بر پایه پیمانهای پیامبر شکلی از دولت قراردادی در مدینه را مفهومسازی میکند. به نظر میرسد دوره سوم اندیشه فیرحی با درگذشت او نیمهکاره ماند اما میتوان سه دوره فکری او را در پیوست و تکمیل هم دانست.
@namehayehawzavi
🔸رضا تاران
🔹به نظر میرسد سه دهه فعالیت علمی داود فیرحی را میتوان در پاسخ به سه پرسش اصلی خلاصه کرد؛ دولت اسلامی و نظریه حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته است؟ فقه دموکراتیک بر پایه چه مفاهیمی استوار است؟ و در نهایت چگونه میتوان الهیات جدید برای فقه سیاسی دموکراتیک بنا کرد؟ به نظر میرسد آثار فیرحی در سه دوره و در پاسخ به این سه پرسش بوده است؛ او در دوره اول تبارشناسی فقه اقتدارگرا و بررسی زمینههای شکلگیری آن در صدر اسلام و دوره میانه را دنبال میکند. کار او در دوره دوم نقد فقه اقتدارگرا و تدارک فقه دموکراتیک است. در دوره سوم با طرح چالشهای فقه سیاسی به بازخوانی مفروضات فقه و طرح الهیات سیاسی تجدد میرسد.
🔹۱.دوره اول: بررسی زمینههای شکلگیری اندیشههای سیاسی اقتدارگرا: فیرحی در کتاب «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام« این پرسش را مطرح کرد که دولت اسلامی و نظریهی حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته و دچار چه دگرگونیهایی شده است؟ پاسخش این بود که در نصوص اسلامی هم جنبههای اقتدارگرا دارد و هم جنبههای دموکراتیک، و سنت موجود در دوره صدر اسلام و دوره میانه جنبههای اقتدارگرای نص را برجسته کرده است. در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» دو ایده اساسی دارد: دو سنت زندگی سیاسی زمان پیامبر مطرح بود: یکی سنت اقتدارگرایانه که در مکه وجود داشت و دیگری یک نوع الگوی زندگی شورایی است که در مدینه شکل میگیرد. دولت پیامبر دولتی دموکراتیک مبتنی بر نوعی از قرارداد و درک خاصی از شوراست اما خلافت که بعد از پیامبر شکل میگیرد، نتیجه هژمونی مهاجران و نگرشی اقتدارگرا دارد. در کتاب «نظام سیاسی و دولت در اسلام» توضیح میدهد که نظریههای نظام سیاسی در اسلام یکدست نیستند. یعنی نظریههای جدید درحال دموکراتیک شدن است. همچنین چگونه برخی از نظریههایی که درعینحال دینی هستند، ایدئولوژیک میشوند.
🔹۲.دوره دوم: تفسیر دموکراتیک از فقه سیاسی: فیرحی در دوره دوم فکری خود که از اوایل دهه نود آغاز میشود تلاش میکند رویکردی ایجابی در پیش گیرد و نمونههایی از فقه دموکراتیک را برجسته کند. او در کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» توضیح میدهد که چگونه فقه شیعه درگیر دولت مدرن میشود و تحولی در دستگاههای فقهی پیدا میشود که هرچند فراگیر نمیشود، اما یک شروع نسبتاً مهمی است. در فقه مشروطه یک «امکانی» به نام نوگرایی ویژهی شیعه مستتر است که با اهل سنت متفاوت است. در جلد دوم کتاب « فقه و سیاست در ایران معاصر» مدعی است که شکست مشروطه و شکلگیری دولت رانت در دورهی پهلوی دوم فقه حکومت اسلامی گرایش اقتدارگرا را شکل داد و یا حتی اقتدارگرایی تاریخی و مکنون آن مجال ظهور یافت.در کتاب «آستانه تجدد» سؤال من این بود نایینی چگونه توانسته مفردات یک فقه دموکراتیک را فراهم کند. در کتاب «فقه و حکمرانی حزبی» به دنبال آن است تا بر پایه «سبق و رمایه» در فقه چارچوبی شرعی برای رقابتهای حزبی فراهم کند.
🔹۳. دوره سوم: بررسی چالشهای فقه دموکراتیک و طرح الهیات سیاسی جدید: این دوره با نقدهای برخی از روشنفکران دینی از جمله محمد مجتهد شبستری بر حکمرانی فقهی آغاز میشود. شبستری در نقد اعتبار فقه سیاسی بر این باور بود «اگر فردی آن دلایل و حجتهای کلامی را در عصر حاضر غیرقابل دفاع و ناصالح برای احتجاج بیابد نمیتواند دانش فقه را بیانکننده احکام الهی بداند». مساله فیرحی در این دوره گذر از فقه سیاسی نیست بلکه او به تکمیل و بازسازی الهیات و مفروضات فقه نظر دارد. فیرحی در دو کتاب «مفهوم قانون در ایران معاصر» و »دولت مدرن و بحران قانون» چالشهای فقه در مواجهه با مفهوم «قانون» و «ملت» را نشان میدهد. از سال ۱۳۹۶ با تدریس روششناسی اندیشه سیاسی کتاب «خدا و برابری» نوشته جرمی والدرون، استدلالهای الهیاتی رابرت فیلمر و جان لاک را به بررسی میگذارد و در تلاش است تا با الهام از الهیات جان لاک، نوآوریهایی را در الهیات شیعه از جمله مساله «برابری الهیاتی» فراهم آورد. کتاب «پیامبری و قرارداد» که بعد از درگذشت او منتشر شد نسخه تکمیل شده یکی از ایدههای او در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» است و فیرحی بر پایه پیمانهای پیامبر شکلی از دولت قراردادی در مدینه را مفهومسازی میکند. به نظر میرسد دوره سوم اندیشه فیرحی با درگذشت او نیمهکاره ماند اما میتوان سه دوره فکری او را در پیوست و تکمیل هم دانست.
@namehayehawzavi
❤1
Forwarded from باشگاه اندیشه
.
مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار میکند:
ضیافت قهوه و گفتوگو به مناسبت روز جهانی فلسفه
و سالگرد درگذشت فیلسوف معاصر علامه طباطبایی
درنگی در ماجرای فلسفه در ایران امروز؛
آنچه هست، آنچه باید، آنچه میشود
موضوعات و ارائهدهندهها (به ترتیب الفبا):
آزادی و قدرت
دکتر ابراهیم آزادگان
عضو هیأتعلمی دانشگاه صنعتی شریف
دیالکتیک فلسفهخوانی و فیلسوفپروری
از فلسفۀ سخت تا فلسفۀ پاپ
دکتر مهدی اخوان
عضو هیأتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی
امکان فلسفهٔ جهانی
دکتر رسول رسولیپور
عضو هیأتعلمی دانشگاه خوارزمی
تجارب زیسته ایرانیان ؛ غایب بزرگ در فلسفه دانشگاهی
دکتر مالک شجاعی جشوقانی
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
امکان گفتوگوی روزآمد با میراث حکمی خود
محمدحسین قدوسی
پژوهشگر و محقق علوم دینی، مؤسس باشگاه اندیشه
زمان:
چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
#مطالعات_دیالوگ #ضیافت_قهوه #روز_جهانی_فلسفه #طباطبایی #باشگاه_اندیشه
@dialogeschool
@bashgahandishe
مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار میکند:
ضیافت قهوه و گفتوگو به مناسبت روز جهانی فلسفه
و سالگرد درگذشت فیلسوف معاصر علامه طباطبایی
درنگی در ماجرای فلسفه در ایران امروز؛
آنچه هست، آنچه باید، آنچه میشود
موضوعات و ارائهدهندهها (به ترتیب الفبا):
آزادی و قدرت
دکتر ابراهیم آزادگان
عضو هیأتعلمی دانشگاه صنعتی شریف
دیالکتیک فلسفهخوانی و فیلسوفپروری
از فلسفۀ سخت تا فلسفۀ پاپ
دکتر مهدی اخوان
عضو هیأتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی
امکان فلسفهٔ جهانی
دکتر رسول رسولیپور
عضو هیأتعلمی دانشگاه خوارزمی
تجارب زیسته ایرانیان ؛ غایب بزرگ در فلسفه دانشگاهی
دکتر مالک شجاعی جشوقانی
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
امکان گفتوگوی روزآمد با میراث حکمی خود
محمدحسین قدوسی
پژوهشگر و محقق علوم دینی، مؤسس باشگاه اندیشه
زمان:
چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
#مطالعات_دیالوگ #ضیافت_قهوه #روز_جهانی_فلسفه #طباطبایی #باشگاه_اندیشه
@dialogeschool
@bashgahandishe
👎1
Forwarded from جستارها و یادداشتها
📝
تأملی در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا
«گشتل و آینده نظم جهانی»
🖋 علی اصغر مصلح
🔸 انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا در کنار همه دلالتهایش، واقعیتِ درحال گسترشی را آشکار ساخت... جهان در حال سوقیافتن در جهتی جدیدی است. در این جهتگیری شاید با مدرنیته به مثابه سنتی پشتسرنهاده شده روبرو شویم.
🔸 نظم جهان مدرن از آغاز تاکنون با نظر به دو قطب هابزی-لاکی شکل گرفته و دگرگون شده است. اما اکنون گویا در حال گذار به صورت جدیدی از نظم هستیم که عامل تکنولوژی وارد نظم انسانی در مقیاس گسترده شده است.
🔸 در رقابت اخیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اوباما به عنوان برجستهترین طرفدار کاندیدای دمکرات، به لحاظ نظری بر آخرین تجارب و اصول فلسفی-نظری فکر مدرن که میراث نهضت روشنگری است، تکیه می کرد. اما ایلان ماسک نماینده موج جدیدی در قلمرو سیاست و فرهنگ است. او اکنون نماد رانهٔ تکنولوژی به مثابه گِشتِل، در عرصه سیاست است.
🔸 ماسک به چیزی فرامیخواند که هنوز در حوزههای نظری فلسفی، به وضوح به اندیشه درنیامدهاست. او نماینده و تجسم اراده قدرتی است که نیچه آن را در بنیاد حیات آدمی یافته بود و به روایت مارتین هیدگر به صورت گشتل(Gestell) بر زندگی انسان معاصر غالب شدهاست؛ همان که در اندیشه فوکو با تلفیق مفاهیمی چون “قدرت“، “اپیستمه“ و “تکنیک“، به نحو دیگری به بیان درآمده.
🔸 قدرت ایلان ماسک تنها به مالکیت مهمترین ابزار تکنیکی(مثل ایکس و اسپیس ایکس) نیست. قدرت اصلی او ناشی از برخورداری از ذهن تکنیکی است؛ همان که او را ثروتمندترین انسان امروز کرده است.
🔸 به بیان هیدگری او نمود انسان/دازاینی است که در نسبتی جدید با هستی قرار گرفته، و در این نسبت راسخ است. ایلان ماسک نماد و بلکه خدایگان انسان تکنیکی امروز است. زبان او را هر فرد تنداده به اقتضائات جهان تکنیکی میفهمد. او و همه تکنیکرهای جهان رانهٔ اصلی جهان آیندهاند.
🔸 فلسفه، علوم انسانی و صورتهای الهیاتی شکل گرفته در محدوده ادیان ابراهیمی برای تفکر در باره مسائل جهانِ پیشِ رو ناکافی است. فهم رخدادهای جاری از جمله نقش رو به تزاید روندهای گشتلی در جهان معاصر نیازمند بازگشت به بنیادها به قصد درک امکاناتی است که تاکنون به اندیشه درنیامدهاست.
روزنامه اعتماد، ۱۴۰۳.۸.۲۱
@jostarha_yadashtha
تأملی در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا
«گشتل و آینده نظم جهانی»
🖋 علی اصغر مصلح
🔸 انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا در کنار همه دلالتهایش، واقعیتِ درحال گسترشی را آشکار ساخت... جهان در حال سوقیافتن در جهتی جدیدی است. در این جهتگیری شاید با مدرنیته به مثابه سنتی پشتسرنهاده شده روبرو شویم.
🔸 نظم جهان مدرن از آغاز تاکنون با نظر به دو قطب هابزی-لاکی شکل گرفته و دگرگون شده است. اما اکنون گویا در حال گذار به صورت جدیدی از نظم هستیم که عامل تکنولوژی وارد نظم انسانی در مقیاس گسترده شده است.
🔸 در رقابت اخیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اوباما به عنوان برجستهترین طرفدار کاندیدای دمکرات، به لحاظ نظری بر آخرین تجارب و اصول فلسفی-نظری فکر مدرن که میراث نهضت روشنگری است، تکیه می کرد. اما ایلان ماسک نماینده موج جدیدی در قلمرو سیاست و فرهنگ است. او اکنون نماد رانهٔ تکنولوژی به مثابه گِشتِل، در عرصه سیاست است.
🔸 ماسک به چیزی فرامیخواند که هنوز در حوزههای نظری فلسفی، به وضوح به اندیشه درنیامدهاست. او نماینده و تجسم اراده قدرتی است که نیچه آن را در بنیاد حیات آدمی یافته بود و به روایت مارتین هیدگر به صورت گشتل(Gestell) بر زندگی انسان معاصر غالب شدهاست؛ همان که در اندیشه فوکو با تلفیق مفاهیمی چون “قدرت“، “اپیستمه“ و “تکنیک“، به نحو دیگری به بیان درآمده.
🔸 قدرت ایلان ماسک تنها به مالکیت مهمترین ابزار تکنیکی(مثل ایکس و اسپیس ایکس) نیست. قدرت اصلی او ناشی از برخورداری از ذهن تکنیکی است؛ همان که او را ثروتمندترین انسان امروز کرده است.
🔸 به بیان هیدگری او نمود انسان/دازاینی است که در نسبتی جدید با هستی قرار گرفته، و در این نسبت راسخ است. ایلان ماسک نماد و بلکه خدایگان انسان تکنیکی امروز است. زبان او را هر فرد تنداده به اقتضائات جهان تکنیکی میفهمد. او و همه تکنیکرهای جهان رانهٔ اصلی جهان آیندهاند.
🔸 فلسفه، علوم انسانی و صورتهای الهیاتی شکل گرفته در محدوده ادیان ابراهیمی برای تفکر در باره مسائل جهانِ پیشِ رو ناکافی است. فهم رخدادهای جاری از جمله نقش رو به تزاید روندهای گشتلی در جهان معاصر نیازمند بازگشت به بنیادها به قصد درک امکاناتی است که تاکنون به اندیشه درنیامدهاست.
روزنامه اعتماد، ۱۴۰۳.۸.۲۱
@jostarha_yadashtha
❤1👍1
برنامهٔ گرامیداشت دکتر فیرحی
انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
🔺پوشهٔ شنیداری برنامهٔ گرامیداشت مرحوم دکتر داود فیرحی
🔹با سخنرانی:
دکتر عباس آخوندی
دکتر سیدعلی میرموسوی
دکتر رضا تاران
دکتر فیروز محمودی جانکی
🔸شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳
🔸تالار شیخ انصاری، دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
🔸انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
@anjomanLawPol
@namehayehawzavi
🔹با سخنرانی:
دکتر عباس آخوندی
دکتر سیدعلی میرموسوی
دکتر رضا تاران
دکتر فیروز محمودی جانکی
🔸شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳
🔸تالار شیخ انصاری، دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
🔸انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
@anjomanLawPol
@namehayehawzavi
👍1
Forwarded from مطالعات اسلامی | Islamic Studies
✍🏻 #یادداشت #اختصاصی
🔺 اولین قهوهخانه جهان، در مکه؟ 🔺
🔺The world's first coffeehouse was in Mecca🔺
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی: قهوه با آمار مصرف سالانه ۴۰۰ میلیارد فنجان به یکی از دوستداشتنیترین نوشیدنیهای جهان تبدیل شده است. قهوه با غنا و تیرگی خاص خودش، جزئی جداییناپذیر از زندگی روزمره بسیاری افراد شده و با آداب و رسوم ملتهای مختلف درآمیخته است. این نوشیدنی جهانی و دلنشین، ریشههای عمیقی در میراث عرب-اسلامی دارد. گرچه یمن خاستگاه درخت قهوه دانسته میشود، اما هر وجه قهوه، از خاستگاه و اسمش تا گسترش و آیینهایش، پیوندی ناگسستنی با فرهنگ عرب-اسلامی دارد.
این مادهی مصرفی اساسی غرب، هدیهای دیگر از...
برای مطالعه متن کامل یادداشت به این لینک مراجعه کنید.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@islamicstudies
🔺 اولین قهوهخانه جهان، در مکه؟ 🔺
🔺The world's first coffeehouse was in Mecca🔺
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی: قهوه با آمار مصرف سالانه ۴۰۰ میلیارد فنجان به یکی از دوستداشتنیترین نوشیدنیهای جهان تبدیل شده است. قهوه با غنا و تیرگی خاص خودش، جزئی جداییناپذیر از زندگی روزمره بسیاری افراد شده و با آداب و رسوم ملتهای مختلف درآمیخته است. این نوشیدنی جهانی و دلنشین، ریشههای عمیقی در میراث عرب-اسلامی دارد. گرچه یمن خاستگاه درخت قهوه دانسته میشود، اما هر وجه قهوه، از خاستگاه و اسمش تا گسترش و آیینهایش، پیوندی ناگسستنی با فرهنگ عرب-اسلامی دارد.
این مادهی مصرفی اساسی غرب، هدیهای دیگر از...
برای مطالعه متن کامل یادداشت به این لینک مراجعه کنید.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@islamicstudies
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
اولین قهوهخانه جهان در مکه - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی: قهوه، نوشیدنی محبوب و جداییناپذیر مردمان امروز، تاریخچهای غنی و پرفرازونشیب دارد. از ریشههایش در سرزمینهای دوردست تا جایگاه کنونیاش به عنوان یک کالای جهانی، به جوامع مختلف سفر کرده است و با فرهنگهای…
👍1
Forwarded from باشگاه اندیشه
.
🔰مدرسهٔ مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار میکند:
🔸همایش چیستی، امکان و موانعِ وفاق ملی در ایران امروز
🕰چهارشنبه ۳۰ آبان تا یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳
🎙۵ روز | ۲۵ ارائه | حضوری | باشگاه اندیشه
👤با ارائهٔ (به ترتیب حروف الفبا):
حسن امیدوار، نفیسه آزاد، احمد بخارایی، احمد بستانی، علیمحمد حاضری، جواد حیدری، هادی خانیکی، میلاد دخانچی، محمد رهبری، صادق زیباکلام، علیاشرف فتحی، مقصود فراستخواه، لیلا فلاحتی، سیدمهدی فیروزان، محمدحسین قدوسی، حامد قدیری، عباس کاظمی، امید کریمزاده، محمدمهدی مجاهدی، مهدی مطهرنیا، سعید معیدفر، سیدجواد میری، زهرا نژادبهرام، حسین هوشمند، محمدرضا لبیب
📍محل برگزاری: تهران، خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچهٔ نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه
🔸حضور برای عموم آزاد و رایگان است، اما به علت محدودیت فضا برای پذیرایی از حاضران، ثبتنام لازم است.
✔️برای ثبتنام اینجا پیام دهید:
@bashgahandisheschools
📝دربارهٔ همایش را اینجا بخوانید.
ℹ️پوستر و چکیدهٔ نشستها متعاقباً ارسال خواهد شد.
#مطالعات_دیالوگ #همایش #وفاق_ملی #باشگاه_اندیشه
🌐 تلگرام | اینستاگرام | پخش زنده | سایت | مطالعات دیالوگ
🔰مدرسهٔ مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار میکند:
🔸همایش چیستی، امکان و موانعِ وفاق ملی در ایران امروز
🕰چهارشنبه ۳۰ آبان تا یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳
🎙۵ روز | ۲۵ ارائه | حضوری | باشگاه اندیشه
👤با ارائهٔ (به ترتیب حروف الفبا):
حسن امیدوار، نفیسه آزاد، احمد بخارایی، احمد بستانی، علیمحمد حاضری، جواد حیدری، هادی خانیکی، میلاد دخانچی، محمد رهبری، صادق زیباکلام، علیاشرف فتحی، مقصود فراستخواه، لیلا فلاحتی، سیدمهدی فیروزان، محمدحسین قدوسی، حامد قدیری، عباس کاظمی، امید کریمزاده، محمدمهدی مجاهدی، مهدی مطهرنیا، سعید معیدفر، سیدجواد میری، زهرا نژادبهرام، حسین هوشمند، محمدرضا لبیب
📍محل برگزاری: تهران، خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچهٔ نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه
🔸حضور برای عموم آزاد و رایگان است، اما به علت محدودیت فضا برای پذیرایی از حاضران، ثبتنام لازم است.
✔️برای ثبتنام اینجا پیام دهید:
@bashgahandisheschools
📝دربارهٔ همایش را اینجا بخوانید.
ℹ️پوستر و چکیدهٔ نشستها متعاقباً ارسال خواهد شد.
#مطالعات_دیالوگ #همایش #وفاق_ملی #باشگاه_اندیشه
🌐 تلگرام | اینستاگرام | پخش زنده | سایت | مطالعات دیالوگ
Forwarded from نامههای حوزوی
✔️گفتگو به مثابه کنش(درباره مناظره سروش و علیدوست)🔻
🔸رضا تاران
🔹ادعای اول من این است که گفتگو و مناظره عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست بیش از آنکه نتیجهای معرفتی را دنبال کند در مسیر احیای دو نهاد و جریان اندیشگی در ایران امروز بود؛ اسلام سیاسی فقاهتی و روشنفکری دینی. ادعای دوم: این دو جریان بیش از آنکه رقیب هم باشند همخانواده هستند و کارکرد مثبت آن میتواند عقلانیسازی و تهذیب خشونتهای اسلام سیاسی رادیکال و تضعیف یکی از موانع مذهبی در مسیر توسعه ایران باشد. ادعای سوم اینکه «دین اجتماعی» بهگونههای مختلف گرایش بخش مهمی از جامعه و تئوری «دین به مثابه فرهنگ« میتواند توضیحدهنده چنین گرایشی باشد و نظریهپردازان آن طیفی از دینپژوهان جوانتر هستند. هر سه ادعای من فاقد دادههای آماری است و به عنوان یک فرضیه میتواند مطرح شود.
🔹ادعای اول: ۱. اسلام سیاسی اعتدالی ابوالقاسم علیدوست که مبتنی بر استفاده عقل و عرف و در نظر گرفتن مقاصد در استنباط احکام شرعی است از همان ابتدا در حوزه علمیهِ دوره جمهوری اسلامی اقلیت محض بود و نتوانست بسط و گسترش یابد، درمقابل دو جریان اسلام سیاسی رادیکال و نواندیش طرفداران بیشتری در حوزه علمیه دارند. اگر علیدوست را در مناظره نماینده همه طیفهای حوزوی بدانیم، تلاش حوزویان بهرهبرداری از این مناظره برای ترمیم جایگاه و منزلت از دست رفته خود بود. در دوره جمهوری اسلامی «گفتگو» روش اصلی مقابله آنها با رقبا نبوده است و با تکیه بر قدرت سیاسی غیر خود را حذف کردهاند. تحولات سال ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ طیفی از روحانیون را به این آگاهی رسانده است که برای حفظ نهاد خود چارهای ندارند جز آنکه از شیوههای نو از جمله «گفتگو» استفاده کنند؛ به زعم آنها چنین گفتگوهایی چهره آنها را ترمیم میکند.
🔹۲. اگر عبدالکریم سروش در دهه هفتاد کاهن اعظم معبد روشنفکری دینی بود و با بسط خردگرایی به نبرد ایدئولوژی و اسلام سیاسی رفت، امروز رقیب و غیرِ او یعنی اسلام سیاسی تضعیف شده است و به تبع آن پروژه سروش نیز جایگاه سابق خود را ندارد. بیجهت نیست که مسالههای طرح شده در این مناظره جذابیت چندانی حتی برای علاقمندانش نداشت. از سوی دیگر خردگرایی مورد نظر عبدالکریم سروش در نقد «دین عامیانه» چندان موفق نبوده است و در کنار معبد سروش، دهها معبد تاسیس شده است و ایده «دین به مثابه فرهنگ» را ترویج میکنند و بهجای آنکه با دین عامیانه درگیر شوند بهدنبال مطالعه دین و در صدد به رسمیت شناختن آن هستند.
🔹ادعای دوم: برای اکثریتی از جامعه تفاوت معناداری میان دیدگاههای سروش و علیدوستِ عقلگرا وجود ندارد و گویا صدای سروش و علیدوست صدایی واحد است که از فیضیه به گوش میرسد. شاید سروش نیز به این نتیجه رسیده است که در دوران حال خراب علوم انسانی، مخاطبان او طلبههای حوزه علمیه و محدود دینورزان خردگرای دهه پنجاهی- دهه شصتی باشند. سروش و هم علیدوست میتوانند کارکرد مثبتی برای ایران امروز داشته باشند؛ میتوانند با ادله دینی و نقد اندیشههای اسلام سیاسی رادیکال یکی از موانع فکری توسعه در ایران را تضعیف کنند و «اجماع همپوشان» برای جامعه مذهبی رادیکال ایجاد کنند و آنها را مجاب کنند که باید بهغیر از خود دیگران را به رسمیت بشناسند.
🔹ادعای سوم: صورتهای مختلفی از «دین به مثابه فرهنگ» در ایران امروز در حال شکلگیری است؛ «دین مدنی»، «اسلام اجتماعی»، »تشیع هویتگرا» ، «دین عامیانه» و... وجه مشترک این طیف از دینداری، گذر از اسلام سیاسی مورد حمایت علیدوست و مورد انتقاد سروش است. وجه اشتراک دیگر اینکه بهجای آنکه دینداری اجتماعی را نقد کنند آن را به رسمیت میشناسند و آموزهها و مناسک را با معیار عقل ارزیابی نمیکنند و بر اخلاق و معنویت و انجام خدمات اجتماعی تاکید دارند. گرایش و تحول «دینداری سیاسی» به «دینداری اجتماعی» با گونههای مختلف آن نظریهپردازان و مروجان جدیدی دارد که سروش و علیدوست بخشی از آن نیستند. طیفی از نهادهای حکومتی از سال ۸۸ به این سو بر اسلام اجتماعی و خصوصا هیاتهای مذهبی تمرکز کردهاند. بخشی از نیروهای اجتماعی نیز از فعالیتهای سیاسی کنارهگیری کرده و با رویکردهای دینی به توانمندسازی و محرومیتزدایی روی آوردهاند و طیفی از دینپژوهان جوانتر ایرانی در داخل و خارج ایران چنین نگرشهایی را موضوع مطالعه و پژوهش خود قرار میدهند.
🔹به نظر میرسد مفیدتر آن است که سروش و علیدوست و معتقدان به ایدههای آنان جایگاه خود را بازشناسی کنند و بهجای آنکه رو به روی هم قرار گیرند در کنار هم و پشت به اکثریت جامعه، محدود معتقدان اسلام سیاسی رادیکال را مخاطب قرار دهند که اگر بتوانند اندک تاثیری روی آنها بگذارند خیر کثیری به اکثریت جامعه خواهد رسید.
@namehayehawzavi
🔸رضا تاران
🔹ادعای اول من این است که گفتگو و مناظره عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست بیش از آنکه نتیجهای معرفتی را دنبال کند در مسیر احیای دو نهاد و جریان اندیشگی در ایران امروز بود؛ اسلام سیاسی فقاهتی و روشنفکری دینی. ادعای دوم: این دو جریان بیش از آنکه رقیب هم باشند همخانواده هستند و کارکرد مثبت آن میتواند عقلانیسازی و تهذیب خشونتهای اسلام سیاسی رادیکال و تضعیف یکی از موانع مذهبی در مسیر توسعه ایران باشد. ادعای سوم اینکه «دین اجتماعی» بهگونههای مختلف گرایش بخش مهمی از جامعه و تئوری «دین به مثابه فرهنگ« میتواند توضیحدهنده چنین گرایشی باشد و نظریهپردازان آن طیفی از دینپژوهان جوانتر هستند. هر سه ادعای من فاقد دادههای آماری است و به عنوان یک فرضیه میتواند مطرح شود.
🔹ادعای اول: ۱. اسلام سیاسی اعتدالی ابوالقاسم علیدوست که مبتنی بر استفاده عقل و عرف و در نظر گرفتن مقاصد در استنباط احکام شرعی است از همان ابتدا در حوزه علمیهِ دوره جمهوری اسلامی اقلیت محض بود و نتوانست بسط و گسترش یابد، درمقابل دو جریان اسلام سیاسی رادیکال و نواندیش طرفداران بیشتری در حوزه علمیه دارند. اگر علیدوست را در مناظره نماینده همه طیفهای حوزوی بدانیم، تلاش حوزویان بهرهبرداری از این مناظره برای ترمیم جایگاه و منزلت از دست رفته خود بود. در دوره جمهوری اسلامی «گفتگو» روش اصلی مقابله آنها با رقبا نبوده است و با تکیه بر قدرت سیاسی غیر خود را حذف کردهاند. تحولات سال ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ طیفی از روحانیون را به این آگاهی رسانده است که برای حفظ نهاد خود چارهای ندارند جز آنکه از شیوههای نو از جمله «گفتگو» استفاده کنند؛ به زعم آنها چنین گفتگوهایی چهره آنها را ترمیم میکند.
🔹۲. اگر عبدالکریم سروش در دهه هفتاد کاهن اعظم معبد روشنفکری دینی بود و با بسط خردگرایی به نبرد ایدئولوژی و اسلام سیاسی رفت، امروز رقیب و غیرِ او یعنی اسلام سیاسی تضعیف شده است و به تبع آن پروژه سروش نیز جایگاه سابق خود را ندارد. بیجهت نیست که مسالههای طرح شده در این مناظره جذابیت چندانی حتی برای علاقمندانش نداشت. از سوی دیگر خردگرایی مورد نظر عبدالکریم سروش در نقد «دین عامیانه» چندان موفق نبوده است و در کنار معبد سروش، دهها معبد تاسیس شده است و ایده «دین به مثابه فرهنگ» را ترویج میکنند و بهجای آنکه با دین عامیانه درگیر شوند بهدنبال مطالعه دین و در صدد به رسمیت شناختن آن هستند.
🔹ادعای دوم: برای اکثریتی از جامعه تفاوت معناداری میان دیدگاههای سروش و علیدوستِ عقلگرا وجود ندارد و گویا صدای سروش و علیدوست صدایی واحد است که از فیضیه به گوش میرسد. شاید سروش نیز به این نتیجه رسیده است که در دوران حال خراب علوم انسانی، مخاطبان او طلبههای حوزه علمیه و محدود دینورزان خردگرای دهه پنجاهی- دهه شصتی باشند. سروش و هم علیدوست میتوانند کارکرد مثبتی برای ایران امروز داشته باشند؛ میتوانند با ادله دینی و نقد اندیشههای اسلام سیاسی رادیکال یکی از موانع فکری توسعه در ایران را تضعیف کنند و «اجماع همپوشان» برای جامعه مذهبی رادیکال ایجاد کنند و آنها را مجاب کنند که باید بهغیر از خود دیگران را به رسمیت بشناسند.
🔹ادعای سوم: صورتهای مختلفی از «دین به مثابه فرهنگ» در ایران امروز در حال شکلگیری است؛ «دین مدنی»، «اسلام اجتماعی»، »تشیع هویتگرا» ، «دین عامیانه» و... وجه مشترک این طیف از دینداری، گذر از اسلام سیاسی مورد حمایت علیدوست و مورد انتقاد سروش است. وجه اشتراک دیگر اینکه بهجای آنکه دینداری اجتماعی را نقد کنند آن را به رسمیت میشناسند و آموزهها و مناسک را با معیار عقل ارزیابی نمیکنند و بر اخلاق و معنویت و انجام خدمات اجتماعی تاکید دارند. گرایش و تحول «دینداری سیاسی» به «دینداری اجتماعی» با گونههای مختلف آن نظریهپردازان و مروجان جدیدی دارد که سروش و علیدوست بخشی از آن نیستند. طیفی از نهادهای حکومتی از سال ۸۸ به این سو بر اسلام اجتماعی و خصوصا هیاتهای مذهبی تمرکز کردهاند. بخشی از نیروهای اجتماعی نیز از فعالیتهای سیاسی کنارهگیری کرده و با رویکردهای دینی به توانمندسازی و محرومیتزدایی روی آوردهاند و طیفی از دینپژوهان جوانتر ایرانی در داخل و خارج ایران چنین نگرشهایی را موضوع مطالعه و پژوهش خود قرار میدهند.
🔹به نظر میرسد مفیدتر آن است که سروش و علیدوست و معتقدان به ایدههای آنان جایگاه خود را بازشناسی کنند و بهجای آنکه رو به روی هم قرار گیرند در کنار هم و پشت به اکثریت جامعه، محدود معتقدان اسلام سیاسی رادیکال را مخاطب قرار دهند که اگر بتوانند اندک تاثیری روی آنها بگذارند خیر کثیری به اکثریت جامعه خواهد رسید.
@namehayehawzavi
Audio
.
فایل صوتی نشست آنلاین
🔹معرفی و نقد کتاب «تفاوت: گفتوگو با ژاک دریدا دربارهٔ اسلام و غرب»
با حضور:
مریم وحدتی
امین بزرگیان
حسین مصباحیان
🌐 تلگرام | اینستاگرام | پخش زنده | سایت | مطالعات دیالوگ | گنجینه
«جمهوری فلسفه و ادبیات»
فایل صوتی نشست آنلاین
🔹معرفی و نقد کتاب «تفاوت: گفتوگو با ژاک دریدا دربارهٔ اسلام و غرب»
با حضور:
مریم وحدتی
امین بزرگیان
حسین مصباحیان
🌐 تلگرام | اینستاگرام | پخش زنده | سایت | مطالعات دیالوگ | گنجینه
«جمهوری فلسفه و ادبیات»
Forwarded from باشگاه اندیشه
.
مدرسه مطالعات دین و مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار میکنند:
فلسفهٔ دین میانفرهنگی و آیندهٔ دینپژوهی و دینورزی
با ارائهٔ
دکتر محمدمهدی فلاح
پژوهشگر پسادکتری فلسفه در دانشگاه توبینگن
چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳
ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰
این نشست فقط به صورت برخط در گوگلمیت در پیوند زیر برگزار میشود:
meet.google.com/dme-zapf-knr
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
دربارهی نشست را اینجا بخوانید.
#مطالعات_دین #مطالعات_اتوپیا #فلسفه_دین #میانفرهنگی #آینده_دینپژوهی
مطالعات دین | مطالعات دیالوگ | باشگاه اندیشه
مدرسه مطالعات دین و مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار میکنند:
فلسفهٔ دین میانفرهنگی و آیندهٔ دینپژوهی و دینورزی
با ارائهٔ
دکتر محمدمهدی فلاح
پژوهشگر پسادکتری فلسفه در دانشگاه توبینگن
چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳
ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰
این نشست فقط به صورت برخط در گوگلمیت در پیوند زیر برگزار میشود:
meet.google.com/dme-zapf-knr
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
دربارهی نشست را اینجا بخوانید.
#مطالعات_دین #مطالعات_اتوپیا #فلسفه_دین #میانفرهنگی #آینده_دینپژوهی
مطالعات دین | مطالعات دیالوگ | باشگاه اندیشه
Forwarded from باشگاه اندیشه
باشگاه اندیشه
. مدرسه مطالعات دین و مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار میکنند: فلسفهٔ دین میانفرهنگی و آیندهٔ دینپژوهی و دینورزی با ارائهٔ دکتر محمدمهدی فلاح پژوهشگر پسادکتری فلسفه در دانشگاه توبینگن چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰ این نشست فقط به صورت…
.
دربارهی نشست فلسفهٔ دین میانفرهنگی و آیندهٔ دینپژوهی و دینورزی
📝محمدمهدی فلاح
پژوهشگر پسادکتری فلسفه در دانشگاه توبینگن
طی چند سال گذشته بحث از پایان فلسفۀ دین در محافل دانشگاهی رایج شده است و درباب امکانات جدیدی که پیشروی این رشته وجود دارد تأملاتی صورت گرفته است. از سوی دیگر، فلسفۀ میانفرهنگی از جمله جریانهای جدید فلسفی است که تلاش دارد فلسفه را از محدودیتهای تاریخی و فرهنگی خود برهاند و به افقهایی جدیدی در فلسفه فکر کند. این سخنرانی تلاشی است اولاً محدودیتهای فلسفۀ دین موجود را روایت کند و در مرتبۀ دوم بیان کند که چگونه فلسفۀ میانفرهنگی میتواند بهصورت ایجابی پیشنهاداتی برای تفوق بر این محدودیتها ارائه دهد. به شکل خاص، یکی از بحثهای متداول در فلسفۀ دین موجود بحث از مسئلۀ کثرت ادیان است: اینکه چگونه با مسلم گرفتن پدیدۀ کثرت ادیان در جهان میتوان از حقانیت ادیان دفاع کرد. در فلسفۀ دین موجود به این مسئله ذیل سه دستۀ انحصارگرایی، شمولگرایی و کثرتگرایی پاسخ داده میشود. این در حالی است هر سه این دستهها تلقی یکسانی درباب حقیقت و رستگاری دارند. اینطور بهنظر میرسد که فلسفۀ میانفرهنگی از قضا خود ایدۀ حقیقت و رستگاری ادیان را محل سوال قرار میدهد و الگوهایی بدیلی در این رابطه پرده برمیدارد. در این بینش فلسفی، با عنایت به رویکردهای پدیدارشناختی، از نوعی از تجربۀ بنیادین در بطن جهانهای انسانی سخن به میان آورده میشود که هرچند بستهاند، ولی از درون امکاناتی برای تعامل با جهانهای دیگر سنتهای فکری (دینی) نیز دارند. این سخنرانی تلاشی است برای صورتبندی این جریان از فلسفۀ دین میانفرهنگی.
#مطالعات_دین #مطالعات_اتوپیا #فلسفه_دین #میانفرهنگی #آینده_دینپژوهی
مطالعات دین | مطالعات دیالوگ | باشگاه اندیشه
دربارهی نشست فلسفهٔ دین میانفرهنگی و آیندهٔ دینپژوهی و دینورزی
📝محمدمهدی فلاح
پژوهشگر پسادکتری فلسفه در دانشگاه توبینگن
طی چند سال گذشته بحث از پایان فلسفۀ دین در محافل دانشگاهی رایج شده است و درباب امکانات جدیدی که پیشروی این رشته وجود دارد تأملاتی صورت گرفته است. از سوی دیگر، فلسفۀ میانفرهنگی از جمله جریانهای جدید فلسفی است که تلاش دارد فلسفه را از محدودیتهای تاریخی و فرهنگی خود برهاند و به افقهایی جدیدی در فلسفه فکر کند. این سخنرانی تلاشی است اولاً محدودیتهای فلسفۀ دین موجود را روایت کند و در مرتبۀ دوم بیان کند که چگونه فلسفۀ میانفرهنگی میتواند بهصورت ایجابی پیشنهاداتی برای تفوق بر این محدودیتها ارائه دهد. به شکل خاص، یکی از بحثهای متداول در فلسفۀ دین موجود بحث از مسئلۀ کثرت ادیان است: اینکه چگونه با مسلم گرفتن پدیدۀ کثرت ادیان در جهان میتوان از حقانیت ادیان دفاع کرد. در فلسفۀ دین موجود به این مسئله ذیل سه دستۀ انحصارگرایی، شمولگرایی و کثرتگرایی پاسخ داده میشود. این در حالی است هر سه این دستهها تلقی یکسانی درباب حقیقت و رستگاری دارند. اینطور بهنظر میرسد که فلسفۀ میانفرهنگی از قضا خود ایدۀ حقیقت و رستگاری ادیان را محل سوال قرار میدهد و الگوهایی بدیلی در این رابطه پرده برمیدارد. در این بینش فلسفی، با عنایت به رویکردهای پدیدارشناختی، از نوعی از تجربۀ بنیادین در بطن جهانهای انسانی سخن به میان آورده میشود که هرچند بستهاند، ولی از درون امکاناتی برای تعامل با جهانهای دیگر سنتهای فکری (دینی) نیز دارند. این سخنرانی تلاشی است برای صورتبندی این جریان از فلسفۀ دین میانفرهنگی.
#مطالعات_دین #مطالعات_اتوپیا #فلسفه_دین #میانفرهنگی #آینده_دینپژوهی
مطالعات دین | مطالعات دیالوگ | باشگاه اندیشه
Forwarded from گروه بررسیهای راهبردی میراث
گزارش_پژوهشی_جدایی_از_دین_گروه_میراث_1403.pdf
2.4 MB
Forwarded from تقریرات
🔸کدام غرب؟ مسأله این است!
۲۷ آذر ۱۳۹۴ یادداشتی از من در سایت جماران منتشر شد که به مناسبت «روز وحدت حوزه و دانشگاه» به یک چالش مهم معاصر در روابط این دو نهاد آموزشی و پژوهشی اشاره کرده بودم (لینک همین نوشته در کانال سابقم).
حالا که یکی از مدافعان «اسلامیسازی علوم» گفته که این دغدغه اساسا یک خطای معرفتی بوده، گفتم بد نیست آن یادداشت را اینجا هم منتشر کنم. هنوز هم فکر میکنم مسأله اصلی، انتخاب میان غرب پیشامدرن و غرب مدرن است.
📝مکتب «تفکیک»؛ در امتداد دغدغه «وحدت»
... چند سالی است مسأله اسلامی کردن علوم انسانی از سوی برخی منادیان وحدت حوزه و دانشگاه مطرح شده و تا حدودی نیز عملیاتی شده است. البته اسلامی کردن علوم انسانی، پدیده و دغدغه تازهای نیست. از دوره پهلوی دوم نیز کموبیش شاهد طرح اسلامی کردن همه علوم، حتی فیزیک و شیمی و ... بودهایم.
با این حال، دغدغه اسلامیسازی علوم انسانی را نمیتوان بیشباهت به دغدغه مکتب فکری موسوم به «مکتب تفکیک» دانست که سودای اسلامی کردن عقلانیت و استدلال را در سر داشتهاند. اگر علمای مکتب معارفی خراسان، که محمدرضا حکیمی آن را به نام مکتب تفکیک شهره کرد، دغدغه تفکیک میان تعقل اسلامی - شیعی با فلسفه یونانی را دارند، مدافعان اسلامی کردن علوم انسانی نیز دغدغهشان تفکیک میان مبادی و مبانی غربی و اسلامی علوم است. طرفه آنکه در صدر حامیان این تفکیک، کسانی ایستادهاند که مخالف آن یکی تفکیک بوده و هنوز در جدال با مخالفان فلسفه و عرفان اسلامی، مقاوم و قاطع ایستادهاند. این طیف معتقد است که در راستای یکی شدن حوزه و دانشگاه، باید مبانی فکری دانشگاهیان از مبانی غربی جدا شود تا دو نهاد حوزه و دانشگاه بتوانند با هم گفتگو کنند و پروژههای مشترکی انجام دهند. شاید همین نگاه به ظاهر دوگانه را بشود دستمایه منقح کردن دو بحث «وحدت حوزه و دانشگاه» و «اسلامیسازی علوم انسانی» کرد. پرسش اینجاست که آیا میشود این نگاه دوگانه را نوعی روش یک بام و دو هوا دانست؟ آیا میشود از یک سو سخن مخالفان تفکیکی فلسفه و عرفان اسلامی را غیرعقلی و غیر موجه دانست و از این سو، خواهان تفکیک میان علوم انسانی غربی و علوم انسانی اسلامی شد؟
این گروه شاید به این پرسش، اینگونه پاسخ دهند که بهره ما از فلسفه و عرفان غیراسلامی و دیالوگ ما با نظریات آنها بر مبنای تعالیم اسلامی و بر محوریت اصول اسلامی بوده است و بزرگان دین نیز با این برخورد گزینشی مشکلی نداشتهاند. در مقابل نیز میتوان از همین پاسخ آنها بهره گرفت و گفت که اولا آیا همه تعالیم فلسفی و عرفانی که ناسازگار با اسلام بودهاند، در فلسفه و عرفان اسلامی مردود و مطروح شدهاند؟ و ثانیا آیا همین برخورد گزینشی و دیالوگ علمی را نمیتوان در سایر رشتههای علوم انسانی انجام داد، بدون آنکه از حذف کامل علوم انسانی غربی سخن گفت؟ ایراد مهمی که تفکیکیها به جریان فلسفه و عرفان اسلامی میگیرند این است که مبادی و مبانی این دو دانش، نه تنها غیر اسلامی، بل ضد اسلامی است و ما نباید چنین دانشهایی را بزک کرده و اسلامی جلوه دهیم و آن را منبعی همطراز عقل دینی بدانیم. در مقابل به تفکیکیها این پاسخ داده شده که غیراسلامی بودن برخی مبادی و مبانی این دانشها به معنی ضد اسلامی بودن ذات این دانشها نیست و ذات آنها بر عقل و فطرت استوار شده که شرع هم مؤید آن است و ما نه به قصد بزک کردن، بلکه به قصد بومی کردن به سراغ آنها رفتهایم. حال آیا میتوان همین اشکال را متوجه مدافعان فلسفه اسلامی کرد که حامی اسلامیسازی علوم هستند و از آنان پرسید چرا دانشهای نوین غربی را که مخالفتی با عقل و فطرت ندارند و شرع نیز در مقابل آنها سکوت کرده، میخواهید اسلامی کنید و از اساس، زیر سؤال ببرید؟ البته طبیعی است که این پرسشها متوجه تفکیکیهایی که حامی اسلامیکردن علوم انسانی هستند نمیشود و آنها از مبنای واحدی در هر دو موضع برخوردارند. اما همانگونه که گفتیم، منادیان اصلی اسلامیسازی علوم انسانی، تفکیکی (معارفی) نیستند.
مسأله دیگری که میتوان حول همین موضوع مطرح کرد این است که نگاه اغلب حامیان اسلامیسازی علوم انسانی به غرب باستان مثبت بوده و با آنها دیالوگ کرده و یافتههای فلسفی آنان را مقبول دانستهاند و دستکم هیچ نگاه منفی به آنان نداشتهاند و در عوض، به غرب جدید نگاه منفی پیشینی و پسینی دارند و از موضع تقابل و عناد، وارد دیالوگ با یافتهها و دانش نوین آنان میشوند؛ حتی دانشهایی که نسبت به گزارههای دینی ما لابشرط هستند ... سایه این تنشهای سیاسی و دینی، هنوز هم بر روند تبادل علمی میان ما و غرب سنگینی میکند. این را هم باید بررسی کرد که آیا این تغییر نگرش، مختص فضای خاص ما در ایران است و یا دیگر جوامع اسلامی نیز از چنین مسألهای متأثر و برخوردار بودهاند.
@taqriraat
۲۷ آذر ۱۳۹۴ یادداشتی از من در سایت جماران منتشر شد که به مناسبت «روز وحدت حوزه و دانشگاه» به یک چالش مهم معاصر در روابط این دو نهاد آموزشی و پژوهشی اشاره کرده بودم (لینک همین نوشته در کانال سابقم).
حالا که یکی از مدافعان «اسلامیسازی علوم» گفته که این دغدغه اساسا یک خطای معرفتی بوده، گفتم بد نیست آن یادداشت را اینجا هم منتشر کنم. هنوز هم فکر میکنم مسأله اصلی، انتخاب میان غرب پیشامدرن و غرب مدرن است.
📝مکتب «تفکیک»؛ در امتداد دغدغه «وحدت»
... چند سالی است مسأله اسلامی کردن علوم انسانی از سوی برخی منادیان وحدت حوزه و دانشگاه مطرح شده و تا حدودی نیز عملیاتی شده است. البته اسلامی کردن علوم انسانی، پدیده و دغدغه تازهای نیست. از دوره پهلوی دوم نیز کموبیش شاهد طرح اسلامی کردن همه علوم، حتی فیزیک و شیمی و ... بودهایم.
با این حال، دغدغه اسلامیسازی علوم انسانی را نمیتوان بیشباهت به دغدغه مکتب فکری موسوم به «مکتب تفکیک» دانست که سودای اسلامی کردن عقلانیت و استدلال را در سر داشتهاند. اگر علمای مکتب معارفی خراسان، که محمدرضا حکیمی آن را به نام مکتب تفکیک شهره کرد، دغدغه تفکیک میان تعقل اسلامی - شیعی با فلسفه یونانی را دارند، مدافعان اسلامی کردن علوم انسانی نیز دغدغهشان تفکیک میان مبادی و مبانی غربی و اسلامی علوم است. طرفه آنکه در صدر حامیان این تفکیک، کسانی ایستادهاند که مخالف آن یکی تفکیک بوده و هنوز در جدال با مخالفان فلسفه و عرفان اسلامی، مقاوم و قاطع ایستادهاند. این طیف معتقد است که در راستای یکی شدن حوزه و دانشگاه، باید مبانی فکری دانشگاهیان از مبانی غربی جدا شود تا دو نهاد حوزه و دانشگاه بتوانند با هم گفتگو کنند و پروژههای مشترکی انجام دهند. شاید همین نگاه به ظاهر دوگانه را بشود دستمایه منقح کردن دو بحث «وحدت حوزه و دانشگاه» و «اسلامیسازی علوم انسانی» کرد. پرسش اینجاست که آیا میشود این نگاه دوگانه را نوعی روش یک بام و دو هوا دانست؟ آیا میشود از یک سو سخن مخالفان تفکیکی فلسفه و عرفان اسلامی را غیرعقلی و غیر موجه دانست و از این سو، خواهان تفکیک میان علوم انسانی غربی و علوم انسانی اسلامی شد؟
این گروه شاید به این پرسش، اینگونه پاسخ دهند که بهره ما از فلسفه و عرفان غیراسلامی و دیالوگ ما با نظریات آنها بر مبنای تعالیم اسلامی و بر محوریت اصول اسلامی بوده است و بزرگان دین نیز با این برخورد گزینشی مشکلی نداشتهاند. در مقابل نیز میتوان از همین پاسخ آنها بهره گرفت و گفت که اولا آیا همه تعالیم فلسفی و عرفانی که ناسازگار با اسلام بودهاند، در فلسفه و عرفان اسلامی مردود و مطروح شدهاند؟ و ثانیا آیا همین برخورد گزینشی و دیالوگ علمی را نمیتوان در سایر رشتههای علوم انسانی انجام داد، بدون آنکه از حذف کامل علوم انسانی غربی سخن گفت؟ ایراد مهمی که تفکیکیها به جریان فلسفه و عرفان اسلامی میگیرند این است که مبادی و مبانی این دو دانش، نه تنها غیر اسلامی، بل ضد اسلامی است و ما نباید چنین دانشهایی را بزک کرده و اسلامی جلوه دهیم و آن را منبعی همطراز عقل دینی بدانیم. در مقابل به تفکیکیها این پاسخ داده شده که غیراسلامی بودن برخی مبادی و مبانی این دانشها به معنی ضد اسلامی بودن ذات این دانشها نیست و ذات آنها بر عقل و فطرت استوار شده که شرع هم مؤید آن است و ما نه به قصد بزک کردن، بلکه به قصد بومی کردن به سراغ آنها رفتهایم. حال آیا میتوان همین اشکال را متوجه مدافعان فلسفه اسلامی کرد که حامی اسلامیسازی علوم هستند و از آنان پرسید چرا دانشهای نوین غربی را که مخالفتی با عقل و فطرت ندارند و شرع نیز در مقابل آنها سکوت کرده، میخواهید اسلامی کنید و از اساس، زیر سؤال ببرید؟ البته طبیعی است که این پرسشها متوجه تفکیکیهایی که حامی اسلامیکردن علوم انسانی هستند نمیشود و آنها از مبنای واحدی در هر دو موضع برخوردارند. اما همانگونه که گفتیم، منادیان اصلی اسلامیسازی علوم انسانی، تفکیکی (معارفی) نیستند.
مسأله دیگری که میتوان حول همین موضوع مطرح کرد این است که نگاه اغلب حامیان اسلامیسازی علوم انسانی به غرب باستان مثبت بوده و با آنها دیالوگ کرده و یافتههای فلسفی آنان را مقبول دانستهاند و دستکم هیچ نگاه منفی به آنان نداشتهاند و در عوض، به غرب جدید نگاه منفی پیشینی و پسینی دارند و از موضع تقابل و عناد، وارد دیالوگ با یافتهها و دانش نوین آنان میشوند؛ حتی دانشهایی که نسبت به گزارههای دینی ما لابشرط هستند ... سایه این تنشهای سیاسی و دینی، هنوز هم بر روند تبادل علمی میان ما و غرب سنگینی میکند. این را هم باید بررسی کرد که آیا این تغییر نگرش، مختص فضای خاص ما در ایران است و یا دیگر جوامع اسلامی نیز از چنین مسألهای متأثر و برخوردار بودهاند.
@taqriraat
پایگاه خبری جماران
مکتب «تفکیک»؛ در امتداد دغدغه «وحدت»
علی اشرف فتحی
Forwarded from باشگاه اندیشه
.
آنچه در همایش چیستی، امکان و موانعِ وفاق ملی در ایران امروز گذشت..
🕰چهارشنبه ۳۰ آبان تا یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳
🎙۵ روز | ۲۵ ارائه | حضوری | باشگاه اندیشه
👤با ارائهٔ (به ترتیب حروف الفبا):
حسن امیدوار، نفیسه آزاد، احمد بخارایی، احمد بستانی، علیمحمد حاضری، جواد حیدری، هادی خانیکی، میلاد دخانچی، محمد رهبری، صادق زیباکلام، علیاشرف فتحی، مقصود فراستخواه، لیلا فلاحتی، محمدحسین قدوسی، حامد قدیری، عباس کاظمی، محمدمهدی مجاهدی، سعید معیدفر، سیدجواد میری، زهرا نژادبهرام، حسین هوشمند، محمدرضا لبیب
📝دربارهٔ همایش
📝دفتر گزارشها و چکیدۀ همایش
🎥ویدیوها:
🔰پنل نخست (صادق زیباکلام | سعید معیدفر | زهرا نژادبهرام | علیمحمد حاضری | احمد بخارایی)
🔰پنل دوم (بخش اول | بخش دوم | بخش سوم)
🔰پنل سوم
🔰پنل چهارم
🔰پنل پنجم (بخش اول | بخش دوم | بخش سوم)
🔰پنل ششم
🔰پنل هفتم
🔖پروندهها:
🔗پروندۀ پنل نخست
🔗پروندۀ پنل دوم
🔗پروندۀ پنل سوم
🔗پروندۀ پنل چهارم
🔗پروندۀ پنل پنجم
🔗پروندۀ پنل ششم
🔗پروندۀ پنل هفتم
#مطالعات_دیالوگ #وفاق_ملی #باشگاه_اندیشه
🌐 تلگرام | اینستاگرام | پخش زنده | سایت | مطالعات دیالوگ | گنجینه
آنچه در همایش چیستی، امکان و موانعِ وفاق ملی در ایران امروز گذشت..
🕰چهارشنبه ۳۰ آبان تا یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳
🎙۵ روز | ۲۵ ارائه | حضوری | باشگاه اندیشه
👤با ارائهٔ (به ترتیب حروف الفبا):
حسن امیدوار، نفیسه آزاد، احمد بخارایی، احمد بستانی، علیمحمد حاضری، جواد حیدری، هادی خانیکی، میلاد دخانچی، محمد رهبری، صادق زیباکلام، علیاشرف فتحی، مقصود فراستخواه، لیلا فلاحتی، محمدحسین قدوسی، حامد قدیری، عباس کاظمی، محمدمهدی مجاهدی، سعید معیدفر، سیدجواد میری، زهرا نژادبهرام، حسین هوشمند، محمدرضا لبیب
📝دربارهٔ همایش
📝دفتر گزارشها و چکیدۀ همایش
🎥ویدیوها:
🔰پنل نخست (صادق زیباکلام | سعید معیدفر | زهرا نژادبهرام | علیمحمد حاضری | احمد بخارایی)
🔰پنل دوم (بخش اول | بخش دوم | بخش سوم)
🔰پنل سوم
🔰پنل چهارم
🔰پنل پنجم (بخش اول | بخش دوم | بخش سوم)
🔰پنل ششم
🔰پنل هفتم
🔖پروندهها:
🔗پروندۀ پنل نخست
🔗پروندۀ پنل دوم
🔗پروندۀ پنل سوم
🔗پروندۀ پنل چهارم
🔗پروندۀ پنل پنجم
🔗پروندۀ پنل ششم
🔗پروندۀ پنل هفتم
#مطالعات_دیالوگ #وفاق_ملی #باشگاه_اندیشه
🌐 تلگرام | اینستاگرام | پخش زنده | سایت | مطالعات دیالوگ | گنجینه
❤2
Forwarded from تورات، عبری و متون مقدس
הֵשִׁיב לָהֶם יֵשׁוּעַ וְאָמַר: "לֹא הַבְּרִיאִים🔰 و عیسی به سخن درآمد و ایشان را گفت: "بیماران نیازمند طبیباند و نه تندرستان؛ بهر دعوت گنهکاران به توبه آمدهام و نه دادگران."
هِشیو لاهِم یِشوعَ¹ وِآمَر: "لُو هَبریئیم²
צְרִיכִים לְרוֹפֵא, אֶלָּא הַחוֹלִים.
صِریخیم لِرُفِ³ اِلُّ هَخُلیم⁴.
לֹא בָּאתִי לִקְרֺא אֶת הַצַּדִּיקִים
لُو باتی⁵ لیقرُ اِت هَصَدیقیم⁶
לִתְשׁוּבָה, כִּי אִם אֶת הַחוֹטְאִים."
لیتشوبا⁷، کی ایم اِت هَخطئیم⁸.
■ لوقا فصل۵ آیه۳۱-۳۲
■برگردان | پیروز سیار
● پانوشت:
1. יֵשׁוּעַ | عیسی@Hebrew_torah
2. הַבְּרִיאִים | تندرستان
3. רוֹפֵא | طبیب
4. חוֹלִים | بیماران
5. לֹא בָּאתִי | نیامدهام
6. צַּדִּיקִים | پارسایان
7. תְשׁוּבָה | توبه
8. חוֹטְאִים | گناهکاران
👌2❤1
Review of Shii Studies in Iran (IV).pdf
358.3 KB
معرفی کتاب شریعتشهر اثر رضا تاران توسط محسن فیضبخش در شمارهی اخیر مجلهی «Shii Studies Review»
@diinschool
@bashgahandishe
@diinschool
@bashgahandishe
Forwarded from باشگاه اندیشه
گزارش مشروح نشست فلسفه دین میانفرهنگی و آینده دینپژوهی و دینورزی
📝علیرضا دهقانی
دبیر مدرسه مطالعات دین باشگاه اندیشه
نشست "فلسفه دین میانفرهنگی و آینده دینپژوهی" و دینورزی به میزبانی مشترک مدرسههای مطالعات دین و دیالوگ باشگاه اندیشه روز چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ با ارائۀ دکتر محمدمهدی فلاح پژوهشگر پسادکتری فلسفه در دانشگاه توبینگن به صورت برخط در بستر گوگلمیت برگزار شد. در ادامه، گزارش مشروح نشست ارائهٔ محمدمهدی فلاح را میخوانید:
به نظر میرسد تعبیر "مقدمهای بر فلسفه دین میانفرهنگی" بهتر میتواند مراد این ارائه را برساند؛ چون در این نشست تلاش میکنم ارتباطی بین فلسفۀ دین و فلسفۀ میانفرهنگی برقرار کنم. در این رابطه از سویی فلسفۀ دین را داریم که در دانشگاههای ایران و جهان رویکرد متداولی به خود گرفته است و از سوی دیگر فلسفۀ میانفرهنگی که ناآشناتر است.
در جانب فلسفۀ دین با تاریخ مشخصی روبهرو هستیم که البته امروزه با بنبستهایی مواجه شده است. فلسفۀ دین امروز به تعبیر برخی محققان پویایی اولیه خود را از دست داده است. به طور کلی میتوان گفت فلسفۀ دین موجود فلسفۀ دین تحلیلی پروتستانی انگلیسیزبان است. در صورت کنار گذاشتن هر کدام از این قیود با فلسفۀ دین متفاوتی روبهرو خواهیم شد. اگر فلسفۀ دین غیرتحلیلی شود انواع و اشکال گوناگونی از فلسفۀ دین پدیدار میشود که فلسفۀ دین قارهای تنها یکی از این اشکال است. اگر فلسفۀ دین مسیحی نباشد امکانی برای فلسفۀ دینی ناظر به مسائل و مبانی سایر ادیان فراهم میآید. و اگر فلسفۀ دین انگلیسیزبان نباشد با گونههای دیگری مجال طرح خواهد داد. نمونههایی بالفعل در این میان، فلسفۀ دین قارهای در فرانسه و آمریکا (به نمایندگی اشخاصی مثل کاپوتو، واتیمو، ماریون و ...)، فلسفۀ دین اسلامی، بودیستی و یهودی و ...، و فلسفۀ دین غیرانگلیسیزبان مثل برنارد ولته و شفلر است که روایت نشده باقی ماندهاند.
◀️ ادامهٔ گزارش مشروح را در اینستنتویو بخوانید.
#گزارش_مشروح #مطالعات_دین #مطالعات_دیالوگ #باشگاه_اندیشه
@diinschool | @dialogeschool | @bashgahandishe
📝علیرضا دهقانی
دبیر مدرسه مطالعات دین باشگاه اندیشه
نشست "فلسفه دین میانفرهنگی و آینده دینپژوهی" و دینورزی به میزبانی مشترک مدرسههای مطالعات دین و دیالوگ باشگاه اندیشه روز چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ با ارائۀ دکتر محمدمهدی فلاح پژوهشگر پسادکتری فلسفه در دانشگاه توبینگن به صورت برخط در بستر گوگلمیت برگزار شد. در ادامه، گزارش مشروح نشست ارائهٔ محمدمهدی فلاح را میخوانید:
به نظر میرسد تعبیر "مقدمهای بر فلسفه دین میانفرهنگی" بهتر میتواند مراد این ارائه را برساند؛ چون در این نشست تلاش میکنم ارتباطی بین فلسفۀ دین و فلسفۀ میانفرهنگی برقرار کنم. در این رابطه از سویی فلسفۀ دین را داریم که در دانشگاههای ایران و جهان رویکرد متداولی به خود گرفته است و از سوی دیگر فلسفۀ میانفرهنگی که ناآشناتر است.
در جانب فلسفۀ دین با تاریخ مشخصی روبهرو هستیم که البته امروزه با بنبستهایی مواجه شده است. فلسفۀ دین امروز به تعبیر برخی محققان پویایی اولیه خود را از دست داده است. به طور کلی میتوان گفت فلسفۀ دین موجود فلسفۀ دین تحلیلی پروتستانی انگلیسیزبان است. در صورت کنار گذاشتن هر کدام از این قیود با فلسفۀ دین متفاوتی روبهرو خواهیم شد. اگر فلسفۀ دین غیرتحلیلی شود انواع و اشکال گوناگونی از فلسفۀ دین پدیدار میشود که فلسفۀ دین قارهای تنها یکی از این اشکال است. اگر فلسفۀ دین مسیحی نباشد امکانی برای فلسفۀ دینی ناظر به مسائل و مبانی سایر ادیان فراهم میآید. و اگر فلسفۀ دین انگلیسیزبان نباشد با گونههای دیگری مجال طرح خواهد داد. نمونههایی بالفعل در این میان، فلسفۀ دین قارهای در فرانسه و آمریکا (به نمایندگی اشخاصی مثل کاپوتو، واتیمو، ماریون و ...)، فلسفۀ دین اسلامی، بودیستی و یهودی و ...، و فلسفۀ دین غیرانگلیسیزبان مثل برنارد ولته و شفلر است که روایت نشده باقی ماندهاند.
◀️ ادامهٔ گزارش مشروح را در اینستنتویو بخوانید.
#گزارش_مشروح #مطالعات_دین #مطالعات_دیالوگ #باشگاه_اندیشه
@diinschool | @dialogeschool | @bashgahandishe
👍1
Forwarded from البساتین | محمدرضا معینی
📔 «عشق» شوری در نهاد ما نهاد!
✍🏻محمدرضا معینی
Chittick, William. "Love in Islamic Philosophy" in Love: A History, ed. Ryan Patrick Hanley. Oxford University Press, 2024.
⏺ «عشق» یکی از عجیبوغریبترین، پیچیدهترین، عمیقترین و گستردهترین مفاهیمی است که انسان -البته اگر بخت یارش باشد- در زندگی خود با آن درگیر میشود. شوری که در «عشق» است هم سبب شده پایش به همهٔ عرصههای زندگی ما کشیده شود و هم آن را در برابر «خِرد» که محتاط است و محاسبهگر و پای در بند قرار داده است. اما فیلسوفان در طول تاریخ تلاش کردهاند این مفهوم شهرآشوب طغیانگر را نیز در چارچوب تحلیلهای فلسفی خود به بند بکشند.
⏺ کتاب «عشق: یک تاریخچه» که حدوداٌ یک ماه پیش (نوامبر ۲۰۲۴) در سری مفاهیم فلسفی آکسفورد منتشر شده، مجموعهٔ مقالاتی است دربارهٔ تاریخچه رویکردهای فیلسوفان مختلف به «عشق»، از سنتهای دینی یهودی و مسیحی و اسلامی تا اندیشهٔ فلسفی افلاطون و ارسطو و کانت و کییرکگور و نیچه. کتاب در مجموع بسیار جالب است و شایسته توجه، اما آنچه در این یادداشت از این کتاب مورد توجه من است، تنها فصل چهارم این کتاب است که در آن، ویلیام چیتیک، استاد برجسته و شناختهشدهٔ فلسفه و عرفان اسلامی، مفهوم «عشق» را در اندیشهٔ فیلسوفان مسلمان کاویده است.
⏺ چیتیک به این نکته اشاره کرده است که پیش از فیلسوفان، «عشق» تنها صفتی بشری به حساب میآمد و بیشتر نزد شاعران دست به دست میگشت و فقها و متکلمان و مفسران مسلمان، توجه چندانی به «عشق» نمیکردند، تا آنکه اخوان الصفا و پس از ایشان ابنسینا، پای عشق را به ادبیات فلسفی و الهیاتی گشودند و «عشق الهی» را به عنوان یکی از بنیانهای هستی و برای تبیین و توضیح پیوند میان خدا و انسان به کار بستند. برای فیلسوفان مسلمانْ عشق، که از صفات کمال است، از یک سو سبب صدور جهان از جانب حق در قوس نزول است و از سوی دیگر نیروی محرک همهٔ موجودات است برای حرکت به سمت کمال در قوس صعود. عارفان مسلمان گام را از این نیز فراتر نهادند و عشق الهی را در مرکز نظام متافیزیکی خود جایگذاری کردند و رابطهٔ عاشقانه دوسویهٔ خدا و مخلوقاتش را بسیار عمیقتر از فیلسوفان توصیف کردند و آن را راهی دانستند برای رسیدن به مقام فناء.
⏺ چیتیک در این فصل تحلیلی دقیق از رویکردهای متفکران اسلامی به هر دو جنبه عشق ارائه میدهد: «عشق» در جایگاه یک صفت الهی و در جایگاه یک تجربهٔ انسانی. چیتیک از میان آثار فلسفی ابنسینا که عشق را با جستجوی کمال پیوند داده، تفاسیر عرفانی مشایخ صوفی که عشق را توشهٔ سالک در مسیر حرکت به سوی حق دانسته، و از میان متافیزیک ابنعربی و ملاصدرا و ابنعربی که عشق را در قلب «وجود» قرار داده، خواننده را به سفری شگفتانگیز در میان طیف وسیعی از اندیشههای فیلسوفان و عارفان مسلمان میبرد.
⏺ «عشق» در سنت فلسفه و عرفان اسلامی یکی از پیچیدهترین و در عین حال شیرینترین و شورانگیز مفاهیم است که عقل و قلب را همزمان با خود درگیر میکند! مقاله چیتیک، تنها درآمدی است کوتاه برای تأمل فلسفی در این مفهوم عمیق و چندوجهی!
🔗 فایل این مقاله را میتوانید از این پیوند دریافت کنید.
@AlBasatin
✍🏻محمدرضا معینی
Chittick, William. "Love in Islamic Philosophy" in Love: A History, ed. Ryan Patrick Hanley. Oxford University Press, 2024.
@AlBasatin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کتابخانه البساتین
Chittick, William. Love in Islamic Philosophy.pdf
1.1 MB
📔 Chittick, William. "Love in Islamic Philosophy" in Love: A History, ed. Ryan Patrick Hanley. Oxford University Press, 2024.
⏺ معرفی کوتاه
@AlBasatin
@AlBasatin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM