Telegram Group & Telegram Channel
موضوع: آیا یهودیان حق دارند صرفاً در سرزمین فلسطین تاریخی دولت ملی خود را تشکیل دهند؟

ادعای اسرائیل: تنها مکان معقول و مشروع برای اعمال حق تعیین سرنوشت یهودیان، سرزمین صهیون است

دفاع حقوقی اسرائیل در اینجا بر اصل «پیوند سرزمینی تاریخی» استوار است. مطابق این استدلال، یهودیان تنها یک سرزمین در تاریخ داشته‌اند که در آن صاحب حاکمیت بوده‌اند، و آن سرزمین فلسطین یا همان صهیون است. دیگر ملت‌ها، هر کدام در سرزمینی ریشه دارند که هویت تاریخی و سیاسی‌شان با آن گره خورده است. برای یهودیان نیز این سرزمین، اورشلیم و مناطق پیرامون آن است که محل معبد، دولت پادشاهی داوود و سلیمان، تبعید بابلی، و آرزوی بازگشت در دعاها و آیین‌ها بوده است.

از منظر اسرائیل، نمی‌توان از یهودیان انتظار داشت که حق تعیین سرنوشت خود را در جای دیگری—مثلاً در اوگاندا، اروپا، یا جزایر دوردست—اعمال کنند، چون هیچ‌گونه ارتباط تاریخی، فرهنگی، یا دینی با آن مکان‌ها ندارند. این ادعا، به‌ویژه با توجه به اهمیت مفهوم «حق بازگشت» در آیین و حافظه جمعی یهودی، وجهی عاطفی، مذهبی و حقوقی پیدا می‌کند.

در حقوق بین‌الملل نیز اصل ارتباط تاریخی با سرزمین (historical rootedness) در ارزیابی ادعاهای خودمختاری یا استقلال، گاه مورد توجه قرار می‌گیرد. ملت‌هایی که سابقه تاریخی در سرزمینی خاص دارند، ممکن است در شرایطی بتوانند ادعای اعمال حاکمیت در آن سرزمین را مطرح کنند، به‌ویژه اگر در آنجا سابقه حکومت، حضور مداوم یا پیوند فرهنگی اثبات‌پذیر داشته باشند. اسرائیل بر همین مبنا مدعی است که اگر یهودیان بخواهند دولت خود را بنا کنند، تنها جایی که برای این کار مشروعیت و معنا دارد، سرزمین تاریخی‌شان است؛ جای دیگر یا نوعی تبعید جدید خواهد بود، یا نوعی تجزیه‌ی مصنوعی هویت.

پاسخ حقوقی و تحلیلی: پیوند تاریخی با سرزمین، مشروعیت انحصاری برای حاکمیت نمی‌آورد—مبنای مشروعیت، هم‌زیستی، رضایت و عدالت کنونی است

هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که یهودیان با سرزمین فلسطین تاریخی، پیوندهایی دینی و فرهنگی دارند. اما در حقوق بین‌الملل، پیوند تاریخی با یک سرزمین تنها زمانی می‌تواند مبنای حاکمیت باشد که با واقعیت‌های انسانی و سیاسی کنونی سازگار باشد. آنچه اسرائیل در این استدلال نادیده می‌گیرد، این است که آن سرزمین—که امروز نام آن فلسطین است—در زمانی که صهیونیسم خواهان اعمال حاکمیت در آن شد، محل زندگی مردمی دیگر بود که نه تنها اکثریت جمعیتی داشتند، بلکه به‌صورت مستقل در پی اعمال حق تعیین سرنوشت خود بودند.

حقوق بین‌الملل هیچ‌گاه اصل «بازگشت به تاریخ» را به‌عنوان توجیه تشکیل دولت بر سرزمین‌های مورد مناقشه نپذیرفته است، به‌ویژه اگر آن بازگشت به قیمت حذف یا نادیده گرفتن حق مردم بومی تمام شود. اگر چنین اصلی پذیرفته می‌شد، می‌توانستیم شاهد بازگشت امپراتوری‌ها، تجدید ادعاهای فئودالی یا تملک سرزمین‌ها بر پایه افسانه‌های دینی شویم—امری که هم با نظم جهانی مدرن ناسازگار است و هم با اصول بنیادین حقوق بشر.

مسئله تعیین سرنوشت، مسئله‌ای برای آینده است، نه بازگشت به گذشته. معیار آن، همزیستی و عدالت در زمان حال است. اینکه یک ملت هزاران سال پیش در سرزمینی زندگی کرده باشد، نمی‌تواند مبنای حقوقی کافی برای حاکمیت امروزی آن ملت در همان سرزمین باشد، مگر آن‌که حقوق ساکنان فعلی نادیده گرفته نشود. در مورد فلسطین، تأسیس اسرائیل نه‌تنها به بازگشت تاریخی منجر نشد، بلکه با اخراج، اشغال، و تبعیض ساختاری علیه ساکنان عرب همراه شد. این رویدادها نمی‌توانند به‌سادگی با ارجاع به «تاریخ» توجیه شوند.

همچنین باید توجه داشت که یهودیان در طول قرن‌ها در کشورهای مختلف دنیا ریشه دواندند و شهروند کامل بسیاری از آن کشورها شدند. از نظر حقوقی، آنان دیگر ملتِ بدون سرزمین نبودند، بلکه دارای حقوق شهروندی و نمایندگی سیاسی بودند. بسیاری از یهودیان ساکن غرب، هیچ پیوند شخصی یا نسلی با فلسطین نداشتند و هنوز هم ندارند. بنابراین ادعای اینکه تنها گزینه معقول برای اعمال حق ملی‌شان، دولت در فلسطین باشد، نادیده‌گرفتن تنوع تاریخی و جغرافیایی یهودیت در دنیای مدرن است.

پیوند تاریخی با یک سرزمین ممکن است منشأ الهام و هویت فرهنگی باشد، اما در حقوق بین‌الملل مدرن، مشروعیت حاکمیت سیاسی بر یک سرزمین، تنها زمانی پذیرفتنی است که با رضایت مردمان آن سرزمین، با عدالت توزیعی، و با اصول برابری ملت‌ها همراه باشد. آنچه اسرائیل «حق طبیعی تاریخی» می‌نامد، اگر به‌جای همزیستی، منجر به حذف یا سلطه شود، در نهایت به مشروعیت‌زدایی از آن دولت خواهد انجامید.

در نهایت، هیچ سرزمین مقدسی—چه برای یهودی، چه مسلمان، چه مسیحی—نمی‌تواند به انحصار یک ملت درآید، اگر واقعیت انسانی و سیاسی آن سرزمین تنوع و چندملیتی بودن را طلب کند. مشروعیت، نه از حافظه‌ی دور، بلکه از عدالت نزدیک برمی‌خیزد.
www.group-telegram.com/us/drhamidghanbari.com
7



group-telegram.com/drhamidghanbari/527
Create:
Last Update:

موضوع: آیا یهودیان حق دارند صرفاً در سرزمین فلسطین تاریخی دولت ملی خود را تشکیل دهند؟

ادعای اسرائیل: تنها مکان معقول و مشروع برای اعمال حق تعیین سرنوشت یهودیان، سرزمین صهیون است

دفاع حقوقی اسرائیل در اینجا بر اصل «پیوند سرزمینی تاریخی» استوار است. مطابق این استدلال، یهودیان تنها یک سرزمین در تاریخ داشته‌اند که در آن صاحب حاکمیت بوده‌اند، و آن سرزمین فلسطین یا همان صهیون است. دیگر ملت‌ها، هر کدام در سرزمینی ریشه دارند که هویت تاریخی و سیاسی‌شان با آن گره خورده است. برای یهودیان نیز این سرزمین، اورشلیم و مناطق پیرامون آن است که محل معبد، دولت پادشاهی داوود و سلیمان، تبعید بابلی، و آرزوی بازگشت در دعاها و آیین‌ها بوده است.

از منظر اسرائیل، نمی‌توان از یهودیان انتظار داشت که حق تعیین سرنوشت خود را در جای دیگری—مثلاً در اوگاندا، اروپا، یا جزایر دوردست—اعمال کنند، چون هیچ‌گونه ارتباط تاریخی، فرهنگی، یا دینی با آن مکان‌ها ندارند. این ادعا، به‌ویژه با توجه به اهمیت مفهوم «حق بازگشت» در آیین و حافظه جمعی یهودی، وجهی عاطفی، مذهبی و حقوقی پیدا می‌کند.

در حقوق بین‌الملل نیز اصل ارتباط تاریخی با سرزمین (historical rootedness) در ارزیابی ادعاهای خودمختاری یا استقلال، گاه مورد توجه قرار می‌گیرد. ملت‌هایی که سابقه تاریخی در سرزمینی خاص دارند، ممکن است در شرایطی بتوانند ادعای اعمال حاکمیت در آن سرزمین را مطرح کنند، به‌ویژه اگر در آنجا سابقه حکومت، حضور مداوم یا پیوند فرهنگی اثبات‌پذیر داشته باشند. اسرائیل بر همین مبنا مدعی است که اگر یهودیان بخواهند دولت خود را بنا کنند، تنها جایی که برای این کار مشروعیت و معنا دارد، سرزمین تاریخی‌شان است؛ جای دیگر یا نوعی تبعید جدید خواهد بود، یا نوعی تجزیه‌ی مصنوعی هویت.

پاسخ حقوقی و تحلیلی: پیوند تاریخی با سرزمین، مشروعیت انحصاری برای حاکمیت نمی‌آورد—مبنای مشروعیت، هم‌زیستی، رضایت و عدالت کنونی است

هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که یهودیان با سرزمین فلسطین تاریخی، پیوندهایی دینی و فرهنگی دارند. اما در حقوق بین‌الملل، پیوند تاریخی با یک سرزمین تنها زمانی می‌تواند مبنای حاکمیت باشد که با واقعیت‌های انسانی و سیاسی کنونی سازگار باشد. آنچه اسرائیل در این استدلال نادیده می‌گیرد، این است که آن سرزمین—که امروز نام آن فلسطین است—در زمانی که صهیونیسم خواهان اعمال حاکمیت در آن شد، محل زندگی مردمی دیگر بود که نه تنها اکثریت جمعیتی داشتند، بلکه به‌صورت مستقل در پی اعمال حق تعیین سرنوشت خود بودند.

حقوق بین‌الملل هیچ‌گاه اصل «بازگشت به تاریخ» را به‌عنوان توجیه تشکیل دولت بر سرزمین‌های مورد مناقشه نپذیرفته است، به‌ویژه اگر آن بازگشت به قیمت حذف یا نادیده گرفتن حق مردم بومی تمام شود. اگر چنین اصلی پذیرفته می‌شد، می‌توانستیم شاهد بازگشت امپراتوری‌ها، تجدید ادعاهای فئودالی یا تملک سرزمین‌ها بر پایه افسانه‌های دینی شویم—امری که هم با نظم جهانی مدرن ناسازگار است و هم با اصول بنیادین حقوق بشر.

مسئله تعیین سرنوشت، مسئله‌ای برای آینده است، نه بازگشت به گذشته. معیار آن، همزیستی و عدالت در زمان حال است. اینکه یک ملت هزاران سال پیش در سرزمینی زندگی کرده باشد، نمی‌تواند مبنای حقوقی کافی برای حاکمیت امروزی آن ملت در همان سرزمین باشد، مگر آن‌که حقوق ساکنان فعلی نادیده گرفته نشود. در مورد فلسطین، تأسیس اسرائیل نه‌تنها به بازگشت تاریخی منجر نشد، بلکه با اخراج، اشغال، و تبعیض ساختاری علیه ساکنان عرب همراه شد. این رویدادها نمی‌توانند به‌سادگی با ارجاع به «تاریخ» توجیه شوند.

همچنین باید توجه داشت که یهودیان در طول قرن‌ها در کشورهای مختلف دنیا ریشه دواندند و شهروند کامل بسیاری از آن کشورها شدند. از نظر حقوقی، آنان دیگر ملتِ بدون سرزمین نبودند، بلکه دارای حقوق شهروندی و نمایندگی سیاسی بودند. بسیاری از یهودیان ساکن غرب، هیچ پیوند شخصی یا نسلی با فلسطین نداشتند و هنوز هم ندارند. بنابراین ادعای اینکه تنها گزینه معقول برای اعمال حق ملی‌شان، دولت در فلسطین باشد، نادیده‌گرفتن تنوع تاریخی و جغرافیایی یهودیت در دنیای مدرن است.

پیوند تاریخی با یک سرزمین ممکن است منشأ الهام و هویت فرهنگی باشد، اما در حقوق بین‌الملل مدرن، مشروعیت حاکمیت سیاسی بر یک سرزمین، تنها زمانی پذیرفتنی است که با رضایت مردمان آن سرزمین، با عدالت توزیعی، و با اصول برابری ملت‌ها همراه باشد. آنچه اسرائیل «حق طبیعی تاریخی» می‌نامد، اگر به‌جای همزیستی، منجر به حذف یا سلطه شود، در نهایت به مشروعیت‌زدایی از آن دولت خواهد انجامید.

در نهایت، هیچ سرزمین مقدسی—چه برای یهودی، چه مسلمان، چه مسیحی—نمی‌تواند به انحصار یک ملت درآید، اگر واقعیت انسانی و سیاسی آن سرزمین تنوع و چندملیتی بودن را طلب کند. مشروعیت، نه از حافظه‌ی دور، بلکه از عدالت نزدیک برمی‌خیزد.
www.group-telegram.com/us/drhamidghanbari.com

BY کانال حمید قنبری




Share with your friend now:
group-telegram.com/drhamidghanbari/527

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

He floated the idea of restricting the use of Telegram in Ukraine and Russia, a suggestion that was met with fierce opposition from users. Shortly after, Durov backed off the idea. Recently, Durav wrote on his Telegram channel that users' right to privacy, in light of the war in Ukraine, is "sacred, now more than ever." And indeed, volatility has been a hallmark of the market environment so far in 2022, with the S&P 500 still down more than 10% for the year-to-date after first sliding into a correction last month. The CBOE Volatility Index, or VIX, has held at a lofty level of more than 30. Under the Sebi Act, the regulator has the power to carry out search and seizure of books, registers, documents including electronics and digital devices from any person associated with the securities market. Emerson Brooking, a disinformation expert at the Atlantic Council's Digital Forensic Research Lab, said: "Back in the Wild West period of content moderation, like 2014 or 2015, maybe they could have gotten away with it, but it stands in marked contrast with how other companies run themselves today."
from us


Telegram کانال حمید قنبری
FROM American