Telegram Group Search
حتی اگه یه شهر هم بگن تو اشتباهی دست تورو میگیرم و از اون شهر میرم.
‏بزرگسالی داره بهم آسیب میزنه، دیگه نمیخوام بزرگ‌تر از این بشم.
‏رابطه ای که توش بتونی با آزادیِ خاطر غمگین باشی، خیلی خوبه!
من قوی باشم؟
من با حال بد مهمونی رفتم و رقصیدم
شوخی کردم؛خندیدم.
با خانواده مسافرت رفتم
و وانمود کردم اوکیم و خوبم
پنج ساعت گریه کردم و بعد آماده شدم رفتم سرکار
من با حال بدم هرکاری که فکرشو کنی انجام دادم و میدم
چی دیدی از من که میگی قوی باش؟
کی میدونه تا این مرحله از زندگی
چندبار مردم و زنده شدم
ولی بقیه ازم فقط لبخند دیدن؟
من از هر نظر خسته ام، لطفا حواستون به حرف زدنتون باشه.
قهوه؛نور.
پرسید آدم کی پُخته میشه؟
گفت : همون جایی که دیگه از کسی توقعی نداره!
اصلا ربطی نداره آدم کیو زود به زود ببینه یا زیاد باهاشون حرف بزنه؛کسی ک جاش وسط قلبته تا همیشه ثابت میمونه
امروز سرکار سمانه بهم زنگ زد(بچه های داروخونه قبلی)به حدی با ذوق باهاش سرکار حرف زدم که خدا میدونه:)
هیچوقت بخاطر منفعتم به کسی محبت نکردم، هرچی بوده از ته دلم بوده چیزی که خودم از هیچکس ندیدم.
sᴇʟᴇɴᴏᴘʜɪʟᴇ
Photo
دسته گل و کیکِ از من ادایی بودن از زهرا خانوم:))
این روزا شلوغی محیط کار رو فقط قهوه میتونه قابل تحمل کنه؛
بزرگ می‌شی و تک‌تکش رو یادت می‌مونه، ولی دیگه اون‌قدر درگیر دغدغه‌های بزرگسالی و مسئولیت‌هاش می‌شی که دیگه خودت ترجیح می‌دی به بعضی چیزا اهمیت ندی.
یجوری میگید پاییز غم و افسردگی داره انگار تابستون خیلی خوشحال بودیم
رفیقی که علاوه بر خودش برا توعم غذا میاره داروخونه چیه؟🫠
اگر مجبور به زندگی با آدم ها نبودم
حتما به کوه پناه میبردم
و تنها زندگی میکردم
2025/10/10 02:29:44
Back to Top
HTML Embed Code: