This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعه صبح سرکار؛انصافه؟
من قوی باشم؟
من با حال بد مهمونی رفتم و رقصیدم
شوخی کردم؛خندیدم.
با خانواده مسافرت رفتم
و وانمود کردم اوکیم و خوبم
پنج ساعت گریه کردم و بعد آماده شدم رفتم سرکار
من با حال بدم هرکاری که فکرشو کنی انجام دادم و میدم
چی دیدی از من که میگی قوی باش؟
کی میدونه تا این مرحله از زندگی
چندبار مردم و زنده شدم
ولی بقیه ازم فقط لبخند دیدن؟
من با حال بد مهمونی رفتم و رقصیدم
شوخی کردم؛خندیدم.
با خانواده مسافرت رفتم
و وانمود کردم اوکیم و خوبم
پنج ساعت گریه کردم و بعد آماده شدم رفتم سرکار
من با حال بدم هرکاری که فکرشو کنی انجام دادم و میدم
چی دیدی از من که میگی قوی باش؟
کی میدونه تا این مرحله از زندگی
چندبار مردم و زنده شدم
ولی بقیه ازم فقط لبخند دیدن؟
اصلا ربطی نداره آدم کیو زود به زود ببینه یا زیاد باهاشون حرف بزنه؛کسی ک جاش وسط قلبته تا همیشه ثابت میمونه
امروز سرکار سمانه بهم زنگ زد(بچه های داروخونه قبلی)به حدی با ذوق باهاش سرکار حرف زدم که خدا میدونه:)
امروز سرکار سمانه بهم زنگ زد(بچه های داروخونه قبلی)به حدی با ذوق باهاش سرکار حرف زدم که خدا میدونه:)
هیچوقت بخاطر منفعتم به کسی محبت نکردم، هرچی بوده از ته دلم بوده چیزی که خودم از هیچکس ندیدم.