group-telegram.com/farhadmashkour/571
Last Update:
فقراتی از مقاله در آستانهی انتشار:
🔸جوانمردی؛ دیالکتیک «صلح با خلایق»
✍️فرهاد مشکور
امروزگی: چنان که آوردم نواندیشی نیست. امروزگی مفهومی است در حال تکوین که از دل نیاز به بازاندیشیِ نسبت ما با زمان، تاریخ، و اکنونیت سر برمیآورد. این واژه، که بهظاهر از ترکیب «امروز» و پسوند «-گی» ساخته شده است، در سطح واژگانی، حسِ تعلق یا خصلتِ «امروز بودن» را القا میکند، اما به زعم من در سطح فلسفی، افقی بسیار پیچیدهتر، ریشهدارتر، و سیالتر را میگشاید.
شاید بتوانم آنرا در نسبت با تفکر هایدگری شیوا تر توضیح بدهم.«امروزگی» را میتوان نوعی گشودگی هستیشناختی به اکنون دانست؛این گشودگی به اکنون صرفاً در تلقی تقویمی یا لحظهای از زمان توقف نمیکند، بلکه «اکنون» را بهمثابه افق دیالکتیکی گذشته و آینده میفهمد. همانگونه که مثلا هایدگر در هستی و زمان نشان میدهد، دازاین در افق زمانیاش همواره در حال پیشافتادن به آینده است، و یا به بیان دیگر درحال طرح ریزی خود به سوی آینده اما بر شالودهی گذشته است. امروزگی، در این معنا، ایستادن در یک لحظه جدید و تازه و امروزی بودن نیست. امرزگی اساساً توقف و ایستا بودن در لحظه نیست، بلکه ایستادن در گرهگاه اکنونی است که حامل کولهبار و حافظهی تاریخی است که در کار طرح ریزی آینده است.
امروزگی ناب و بکر نیست. توجهاش بر نحوهی حضور آگاهانه در اکنون متمرکز است. خاصیت این اکنون، اما در این است که در آن سوژه بهتاریخ خود التفات دارد، به گذشته بهمثابه تجربهای زیسته و ساختهشدهبازمینگرد، و در همین بازنگری، آن را از نو میخواند و در پرتو موقعیت یا بهتر است بگویم افق امروزی خود سعه میبخشد. پس میشود اینطور بیان کرد که امروزگی به معنای همافقشدن با گذشته در اکنون است. اما هدف اصلی از این هم افق شدن با گذشته در اکنون برای بازسازی گذشته بهشکلی نوستالژیک و خاطرهانگیز نیست و پا را بسیار فراتر از آن میگذارد. شکلی از زیستن اصیل در متن اکنون است. یعنی نحوهای از بودن که در آن سوژه با خود، با تاریخ خود، با دیگری، و با جهان، مواجههای بیدارانه و مسئولانه دارد:
امروزگی:
پاسداشتِ مسئولانهی ردپای گذشته در متن اکنون است.
همزمان با گذشته بودن است بیآنکه در آن فروماند؛
با حال بودن است، بیآنکه گذشته را انکار کند
با آینده بودن است، بیآنکه اسیر انتزاع شود.
امروزگی، بهمثابه نوعی «شناسنامهخوانی اکنون» برای طرح ریز خود به آینده است، نه تنها به لایههای تاریخی معنای مفاهیم میپردازد، بلکه نشان میدهد که هیچ «اکنون»ی بهراستی ناب و بکر نیست. هر اکنونی حامل انباشتهای گفتمانی، ساختارهای قدرت، حافظههای جمعی، و اشتیاقهای آیندهنگر است. امروزگی، در نتیجه، نوعی آگاهی چندلایه به موقعیت خود است؛ آگاهی به اینکه ما هرگز در اکنونِ خالص بهسر نمیبریم، بلکه در دیالکتیکی از زمانمندیها، درگیر فهم و کنش هستیم.امروزگی را میتوان نوعی اتّصال تأملی میان خود و تاریخ دانست، جایی که سوژه بهجای فرار از گذشته یا غرقشدن در آن، به «اکنون بودنِ تاریخیِ خود» میاندیشد. این اتصال، یک افق است، یک میدان دیالکتیکی است، نه یک نقطه.
BY اِمروزگی | فرهاد مشکور

Share with your friend now:
group-telegram.com/farhadmashkour/571