group-telegram.com/ghaninejad_mousa/53
Last Update:
📝 خلاصه مصاحبه "چرا مشروطه منحرف شد؟"
🔻بررسی دلایل انحراف و به نتیجه نرسیدن اهداف اولیه نهضت مشروطه در گفت و گو با موسی غنینژاد
🔸نهضت مشروطه، یک نهضت انقلابی نبود، بلکه نهضتی اصلاحی بود؛ یعنی سران مشروطه، شخصیتهای سیاسی دوران قاجار بودند و میخواستند اصلاحاتی انجام دهند. در نهضت مشروطه گرایشهای مختلفی وجود داشت. یکی از آنها گرایش رادیکال و انقلابی بود که مایههای ناسیونالیسم و چپ داشت که مسیر مشروطهخواهی را عوض کرد و نهضت مشروطه به آن مدار نخست که اعتدال و اصلاحطلبی بود بازنگشت. بعد از آن گفتار ناسیونالیستی و چپ بیشتر رشد کرد. این اتفاقی بود که به لحاظ فکری افتاد.
🔸به لحاظ تاریخی بعد از پیروزی مشروطهخواهان، کشور دچار تشتت آرا و عدم تمرکز در قدرت سیاسی شد و خطر فروپاشی و تجزیه ایران پیش آمد. این خطر موجب اجماع ناخواسته میان روشنفکران و مقدمه سر کار آمدن رضا شاه شد. در این گفتار ناسیونالیستی آن چیزی که مغفول ماند بحث حکومت قانون، حقوق و آزادی فردی، پارلمانتاریسم و حتی مفهموم مدرن دولت و Nation State بود.
🔹نهضت مشروطه بنا داشت از طریق اصلاحات در سیستم حکومت و اندیشه سنتی مردم کار را جلو ببرد. یک نهضت رادیکال مثل انقلاب فرانسه نبود که عدهای را به گیوتین بسپارد. آن چیزی که خیلی مهم است نقش علما در این نهضت است و این که آنها چه تعبیری از مشروطه داشتند. آیا میشد تعبیری از داخل فقه اسلامی از مشروطه بدهند که راحتتر مورد قبول واقع شود. حکومت قانون به تعبیری در شریعت وجود دارد. اما رادیکالها خیلی به علما حساس بودند و آنها را ضدمدرنیته میدانستند چرا که فقه اسلامی را نمیشناختند. رادیکالهای نهضت مشروطه جذب ایدههای سوسیال دمکراسی شدند و فکر کردند تعبیر فقهی احترام به حقوق مالکیت، حقوق فردی و قانونی که از فقه نشات میگیرد و با مدرنیته سازگار است چیز خوبی نیست و باید آن را نفی کرد. رادیکالها دیدگاههای ضدمدرن به معنای ضدسرمایهداری و ضدلیبرالیسم داشتند.
🔹مدرنیته در میان علما به این صورت تعبیر شد که مشروطهخواهان میخواهند ریشه فقه و مالکیت و حقوق اسلامی را بزنند و بنابراین در برابر مدرنیته ایستادند و آن را ضد دین دانستند. رضاشاه هم مبتنی بر همین انگاره روحانیون را به حاشیه راند. وقتی که در سال ۱۳۲۰ رضاشاه ایران را ترک کرد نهضت دینی با ایدئولوژی جدیدی آمد. ایدئولوژی آنها دیگر فقه نبود بلکه رادیکالیسم آمیخته با ناسیونالیسم و چپگرایی بود. اما اگر قرار باشد از اندیشه دینی، فکر اصیلی بیرون بیاید آن فکر فقط میتواند از فقه نشات بگیرد.
🔹شکست رضاشاه و تسلیم شدن او منجر به یک سرخوردگی بزرگ در بین مردم و روشنفکران ایرانی شد. شکلگیری "ناسیونال سوسیالیسم" عکسالعملی است در مقابل این سرخوردگی که لطمه زیادی به ما وارد ساخت و ما دیگر نتوانستیم به درستی مسائل مربوط به خودمان را تجزیه و تحلیل کنیم. روشنفکران منصف و روشنبین در حاشیه قرار گرفتند. آنها معتقد به اصلاح تدریجی بودند و کار انقلابی را مطلوب نمیدانستند. اما این حرفها جذابیتی برای روشنفکران و جوانان نداشت. این سوء تفاهم بزرگ برای روشنفکران به وجود آمده بود که سوسیالیسم یک مرحله پیشرفتهتر از کاپیتالیسم و آخرین دستاورد علمی است.
🔹خیلیها میگویند مصدق لیبرال، آزادیخواه و دموکرات بود اما مصدق یک ناسیونالیست به معنای سنتی آن بود. دیکتاتوری محمدرضا شاه هم متاثر از ایدئولوژی مصدقی بود و اپوزیسیون ما هم اینگونه بود.
#مشروطه #حکومت_قانون #آزادی_فردی
#ناسیونالیسم #سوسیالیسم #مصاحبه
🗞 منتشر شده در ویژهنامه تحلیل خبر اعتماد، ۱ آذر ۱۳۸۶
@ghaninejad_mousa
BY موسی غنینژاد
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/ghaninejad_mousa/53