Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/iranaccordingtoiran/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/group-telegram/post.php on line 50
ایران به روایت ایران | Telegram Webview: iranaccordingtoiran/131 -
Telegram Group & Telegram Channel
🔲 🔲 🔲 ایدئولوژی ضدایرانگرایی گیلوائیسم در پوشش روشنفکری
تحلیل جامع رویکرد آقای حسن محدثی گیلوایی و حلقه اطرافیانش به ایران و ایراندوستی.
🔲
🔳 در فضای به ظاهر روشنفکری مجازی، کانال آقای محدثی به عنوان نمونه بارزی از یک گفتمان ایدئولوژیک ضدایرانگرایی عمل می‌کند که با مکانیسم‌های پیچیده‌ای در حال پیشبرد گفتمان قوم‌گرایانه (آگاهانه و ناآگاهانه= ادعای ما این نیست که آقای محدثی آگاهانه قومگرا است) و تخریب عناصر مشترک هویت ملی ایرانی است. این جریان که خود را در لباس نقد و آزاداندیشی پنهان کرده، در عمل به ترویج نظام فکری بسته‌ای مشغول است که تمام مؤلفه‌های یک ایدئولوژی تخریبی را داراست.
ماهیت این کانال از طریق تحریف نظاممند مفاهیم آشکار می‌شود. در این فضا، ایران‌دوستی که حسی طبیعی و انسانی است، به عمد به ایران‌گرایی تقلیل می‌یابد و سپس در فرآیندی مغالطه‌آمیز به "ایرانشهری‌گرایی" تبدیل می‌شود تا به عنوان یک ایدئولوژی خطرناک قابل حمله باشد. از آنجا که حمله به ایران و ایراندوستی آسان نیست پس بهترین راهبرد حمله به ایراندوستی با تقلیل آن به ایرانشهری گری به عنوان یک ایدئولوژی فاشیستی و ضدانسانی است. این همان مکانیسم کلاسیک "پیچیده‌نمایی" است که در آن موضع طرف مقابل تحریف می‌شود تا رد آن آسان‌تر گردد.
رفتار این کانال در مواجهه با نقدها بسیار گویاست. در حالی که به هیچ نقد جدی و مستدلی پاسخ داده نمی‌شود یا در برابر آنها به توطئه سکوت پناه می برند، عامی‌ترین و افراطی‌ترین نظرات مدافعان ایران‌دوستی عمداً انتخاب و برجسته می‌شوند. این انتخاب‌گری مغرضانه که در منطق بحث به عنوان "مغالطه انتخاب گزینشی" شناخته می‌شود، هدفی جز بی‌اعتبارسازی کلیت جریان ایران‌دوستی ندارد. در مقابل، هرگونه حمله به ایران و مؤلفه‌های هویتی آن، حتی اگر همراه با ضعف‌های استدلالی فاحش و مغالطات آشکار و هولناک باشد، با آغوش باز پذیرفته می‌شود.
ویژگی بارز فضای این کانال و بخصوص گروه ضمیمه آن، ایجاد محیطی سمی برای دیگرسازی و تحقیر سیستماتیک است. این فضای به ظاهر روشنفکری در عمل به محیطی سمی توسط گیلوائیست ها تبدیل شده که در آن هرگونه دفاع از ایران و هویت ایرانی با برچسب‌های افراطی و تحقیر سیستماتیک روبرو می‌شود. حتی مواضع معتدلی مانند حمایت از وجود فقط یک زبان رسمی- که در بسیاری از کشورهای جهان امری عادی و گاه ضروری برای حفظ وحدت ملی محسوب می‌شود - به عنوان نشانه‌ای از فاشیسم قلمداد می‌گردد، در حالی که همین سیاست در مورد کشورهایی مانند فرانسه، ترکیه یا اسرائیل نه تنها مورد انتقاد قرار نمی‌گیرد، بلکه گاه تحسین هم می‌شود. بسیاری از گیلوائیست ها آشکارا توجیه گر سیاست های زبانی سرکوبگرانه آتاتورک و عواقب و پیامدهای آن هستند! این دوگانگی آشکار در برخورد نشان می‌دهد که مسئله اصلی، نه دفاع از تنوع زبانی که تخریب نظاممند یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی است. (اگر بحث صرفا بر سر مطالبه زبان دوم و سوم رسمی در کشور است معنای رویکردهای آشکارا مغرضانه و ضد تحقیقی چون عقیم خواندن زبان فارسی و مزخرف خواندن آن و تقلیل فرهنگ ایران به رذالت و چاپلوسی و تملق و بیماری چیست؟) در این فضا، مسائل پیچیده اجتماعی و فرهنگی ایران به عمد تقلیل داده می‌شود تا هرگونه دفاع از منافع ملی و وحدت سرزمینی به عنوان موضعی افراطی معرفی گردد. این در حالی است که بسیاری از طرفداران زبان رسمی واحد، خود حامی حفظ و توسعه زبان‌های محلی در چارچوب تمامیت ارضی ایران هستند. چنین برخورد گزینشی و مغرضانه‌ای، که در آن معیارها بر اساس پیش‌داوری‌های سیاسی تعیین می‌شوند، نه تنها کمکی به حل مسائل پیچیده فرهنگی و زبانی نمی‌کند، بلکه با ایجاد شکاف‌های مصنوعی، به تضعیف همبستگی ملی دامن می‌زند. این شیوه برخورد بیشتر یادآور مکانیسم‌های پروپاگاندا است که در آن با کلیشه‌سازی و برچسب‌زنی، امکان هرگونه گفت‌وگوی منطقی و سازنده از بین می‌رود. گیلوائیست ها از هر ابزار مشروع با نامشروعی برای خاموش کردن ایراندوستان بهره می گیرند و شخص آقای محدثی نیز، خود آشکارا ناظر هر آنچه است که در گروهش رخ می دهد.
حمله‌های این جریان (گیلوائیسم) کاملاً هدفمند و برنامه‌ریزی شده است. زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ایرانی مورد هجمه قرار می‌گیرد. تاریخ ایرانزمین به صورت گزینشی و مغرضانه بازخوانی می‌شود. شاعران بزرگ فارسی نه نقد که تحقیر می‌شوند. "ایرانیت" به عنوان یک بیماری روانی تقلیل داده می‌شود. در بازنویسی تاریخ، ترک‌های ایران (با تمام احترامی که شایسته آنان است) به صورت اغراق‌آمیزی به عنوان "تنها عناصر کارساز" در هزار سال اخیر معرفی می‌شوند، گویی دیگر اقوام ایرانی هیچ نقشی در شکل‌گیری تمدن ایرانی نداشته‌اند.
👍12👎2💩2



group-telegram.com/iranaccordingtoiran/131
Create:
Last Update:

🔲 🔲 🔲 ایدئولوژی ضدایرانگرایی گیلوائیسم در پوشش روشنفکری
تحلیل جامع رویکرد آقای حسن محدثی گیلوایی و حلقه اطرافیانش به ایران و ایراندوستی.
🔲
🔳 در فضای به ظاهر روشنفکری مجازی، کانال آقای محدثی به عنوان نمونه بارزی از یک گفتمان ایدئولوژیک ضدایرانگرایی عمل می‌کند که با مکانیسم‌های پیچیده‌ای در حال پیشبرد گفتمان قوم‌گرایانه (آگاهانه و ناآگاهانه= ادعای ما این نیست که آقای محدثی آگاهانه قومگرا است) و تخریب عناصر مشترک هویت ملی ایرانی است. این جریان که خود را در لباس نقد و آزاداندیشی پنهان کرده، در عمل به ترویج نظام فکری بسته‌ای مشغول است که تمام مؤلفه‌های یک ایدئولوژی تخریبی را داراست.
ماهیت این کانال از طریق تحریف نظاممند مفاهیم آشکار می‌شود. در این فضا، ایران‌دوستی که حسی طبیعی و انسانی است، به عمد به ایران‌گرایی تقلیل می‌یابد و سپس در فرآیندی مغالطه‌آمیز به "ایرانشهری‌گرایی" تبدیل می‌شود تا به عنوان یک ایدئولوژی خطرناک قابل حمله باشد. از آنجا که حمله به ایران و ایراندوستی آسان نیست پس بهترین راهبرد حمله به ایراندوستی با تقلیل آن به ایرانشهری گری به عنوان یک ایدئولوژی فاشیستی و ضدانسانی است. این همان مکانیسم کلاسیک "پیچیده‌نمایی" است که در آن موضع طرف مقابل تحریف می‌شود تا رد آن آسان‌تر گردد.
رفتار این کانال در مواجهه با نقدها بسیار گویاست. در حالی که به هیچ نقد جدی و مستدلی پاسخ داده نمی‌شود یا در برابر آنها به توطئه سکوت پناه می برند، عامی‌ترین و افراطی‌ترین نظرات مدافعان ایران‌دوستی عمداً انتخاب و برجسته می‌شوند. این انتخاب‌گری مغرضانه که در منطق بحث به عنوان "مغالطه انتخاب گزینشی" شناخته می‌شود، هدفی جز بی‌اعتبارسازی کلیت جریان ایران‌دوستی ندارد. در مقابل، هرگونه حمله به ایران و مؤلفه‌های هویتی آن، حتی اگر همراه با ضعف‌های استدلالی فاحش و مغالطات آشکار و هولناک باشد، با آغوش باز پذیرفته می‌شود.
ویژگی بارز فضای این کانال و بخصوص گروه ضمیمه آن، ایجاد محیطی سمی برای دیگرسازی و تحقیر سیستماتیک است. این فضای به ظاهر روشنفکری در عمل به محیطی سمی توسط گیلوائیست ها تبدیل شده که در آن هرگونه دفاع از ایران و هویت ایرانی با برچسب‌های افراطی و تحقیر سیستماتیک روبرو می‌شود. حتی مواضع معتدلی مانند حمایت از وجود فقط یک زبان رسمی- که در بسیاری از کشورهای جهان امری عادی و گاه ضروری برای حفظ وحدت ملی محسوب می‌شود - به عنوان نشانه‌ای از فاشیسم قلمداد می‌گردد، در حالی که همین سیاست در مورد کشورهایی مانند فرانسه، ترکیه یا اسرائیل نه تنها مورد انتقاد قرار نمی‌گیرد، بلکه گاه تحسین هم می‌شود. بسیاری از گیلوائیست ها آشکارا توجیه گر سیاست های زبانی سرکوبگرانه آتاتورک و عواقب و پیامدهای آن هستند! این دوگانگی آشکار در برخورد نشان می‌دهد که مسئله اصلی، نه دفاع از تنوع زبانی که تخریب نظاممند یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی است. (اگر بحث صرفا بر سر مطالبه زبان دوم و سوم رسمی در کشور است معنای رویکردهای آشکارا مغرضانه و ضد تحقیقی چون عقیم خواندن زبان فارسی و مزخرف خواندن آن و تقلیل فرهنگ ایران به رذالت و چاپلوسی و تملق و بیماری چیست؟) در این فضا، مسائل پیچیده اجتماعی و فرهنگی ایران به عمد تقلیل داده می‌شود تا هرگونه دفاع از منافع ملی و وحدت سرزمینی به عنوان موضعی افراطی معرفی گردد. این در حالی است که بسیاری از طرفداران زبان رسمی واحد، خود حامی حفظ و توسعه زبان‌های محلی در چارچوب تمامیت ارضی ایران هستند. چنین برخورد گزینشی و مغرضانه‌ای، که در آن معیارها بر اساس پیش‌داوری‌های سیاسی تعیین می‌شوند، نه تنها کمکی به حل مسائل پیچیده فرهنگی و زبانی نمی‌کند، بلکه با ایجاد شکاف‌های مصنوعی، به تضعیف همبستگی ملی دامن می‌زند. این شیوه برخورد بیشتر یادآور مکانیسم‌های پروپاگاندا است که در آن با کلیشه‌سازی و برچسب‌زنی، امکان هرگونه گفت‌وگوی منطقی و سازنده از بین می‌رود. گیلوائیست ها از هر ابزار مشروع با نامشروعی برای خاموش کردن ایراندوستان بهره می گیرند و شخص آقای محدثی نیز، خود آشکارا ناظر هر آنچه است که در گروهش رخ می دهد.
حمله‌های این جریان (گیلوائیسم) کاملاً هدفمند و برنامه‌ریزی شده است. زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ایرانی مورد هجمه قرار می‌گیرد. تاریخ ایرانزمین به صورت گزینشی و مغرضانه بازخوانی می‌شود. شاعران بزرگ فارسی نه نقد که تحقیر می‌شوند. "ایرانیت" به عنوان یک بیماری روانی تقلیل داده می‌شود. در بازنویسی تاریخ، ترک‌های ایران (با تمام احترامی که شایسته آنان است) به صورت اغراق‌آمیزی به عنوان "تنها عناصر کارساز" در هزار سال اخیر معرفی می‌شوند، گویی دیگر اقوام ایرانی هیچ نقشی در شکل‌گیری تمدن ایرانی نداشته‌اند.

BY ایران به روایت ایران


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/iranaccordingtoiran/131

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The picture was mixed overseas. Hong Kong’s Hang Seng Index fell 1.6%, under pressure from U.S. regulatory scrutiny on New York-listed Chinese companies. Stocks were more buoyant in Europe, where Frankfurt’s DAX surged 1.4%. In the past, it was noticed that through bulk SMSes, investors were induced to invest in or purchase the stocks of certain listed companies. "There are several million Russians who can lift their head up from propaganda and try to look for other sources, and I'd say that most look for it on Telegram," he said. On Telegram’s website, it says that Pavel Durov “supports Telegram financially and ideologically while Nikolai (Duvov)’s input is technological.” Currently, the Telegram team is based in Dubai, having moved around from Berlin, London and Singapore after departing Russia. Meanwhile, the company which owns Telegram is registered in the British Virgin Islands. Some privacy experts say Telegram is not secure enough
from us


Telegram ایران به روایت ایران
FROM American