Telegram Group & Telegram Channel
ادبیات غنی فارسی که میراث مشترک تمام ایرانیان است، به تملق و چاپلوسی تقلیل داده می‌شود. فارسی‌زبانان به عنوان افرادی حقیر، چاپلوس و بی‌هنر، پست و چونان متعفن ترین انسانهای روی کره زمین تصویر می‌شوند. در مقابل، امپراتوری عثمانی، جمهوری آذربایجان و ترکیه به شکل افراطی‌ای تجلیل می‌شوند. این دوگانگی در برخورد، به وضوح نشان‌دهنده جهت‌گیری قوم‌گرایانه این جریان است.
حمله به فردوسی و شاهنامه که حتی نزد خود آقای محدثی به "کتاب مقدس" تشبیه شده، از دیگر نشانه‌های این ایدئولوژی تخریبی است. این حملات که عاری از هرگونه نقد علمی و منصفانه است، تنها به تحقیر این اثر بزرگ و جایگاه آن در هویت ایرانی می‌پردازد. هم‌چنین، شخصیت‌های سرشناسی مانند طباطبایی،  ژاله آموزگار، کزازی، شفیعی کدکنی و دیگر ایران‌دوستان نه با نقد علمی، بلکه با برچسب‌زنی‌های بی‌اساسی مانند "فاشیست" مورد حمله قرار می‌گیرند.
این رفتارها در مجموع نشان‌دهنده یک ایدئولوژی سازمان‌یافته ضدایرانگرایی است که مؤلفه‌های اصلی آن عبارتند از:
۱‌. تحریف نظام مند مفاهیم و ساختن دشمنان خیالی
۲. سرکوب نقد و گزینش‌گری ایدئولوژیک
۳. دیگرسازی و تحقیر سیستماتیک مدافعان هویت ایرانی
۴. حمله هدفمند به ارکان هویتی مشترک ایرانیان
۵. ترویج قوم‌گرایی افراطی تحت پوشش روشنفکری نزد برخی کاربران گیلوائیست
۶. استفاده از مکانیسم‌های پروپاگاندا مانند برچسب‌زنی و کلیشه‌سازی
۷. بازنویسی تاریخ به شیوه‌ای مغرضانه و یکجانبه
این جریان به اصطلاح روشنفکری، در حقیقت نمایش غم‌انگیزی از فرصت‌طلبی ایدئولوژیک است که با نقاب نقد، به جنگ تمام عیار با بنیان‌های هویتی یک ملت پرداخته است. آنچه در پس این گفتمان به ظاهر پیچیده نهفته، ساده‌اندیشی خطرناکی است که جهان را به سیاه و سفیدهای کودکانه تقسیم می‌کند: روستایی=پاک و شهری=ناپاک، قوم‌گرایی=پیشرو و ایرانگرایی=ارتجاع. این همان منطق معیوبی است که تاریخ بارها نتایج فاجعه‌بار آن را دیده است.
این نحله‌ فکری با تمسخر نظاممند هرآنچه به فرهنگ مشترک ایرانیان مربوط می‌شود، از فردوسی و حافظ گرفته تا معماری و هنرهای سنتی، در واقع به دنبال ایجاد خلأ هویتی است که آماده‌ پذیرش هر ایدئولوژی بیگانه باشد. آنها با تکنیک‌های روان‌شناختی پیچیده، نخست با کوچک‌شمردن ("این فقط چند شعر کهنه بندتبانی است")، سپس با تحقیر ("ادبیات چاپلوسانه درباری") و سرانجام با طرد کامل ("میراث فاشیستی") عمل می‌کنند. این همان فرآیند "دیگرسازی" است که پیش‌درآمد هرگونه خشونت سیستماتیک در تاریخ بوده است.
نکته‌ تراژیک ماجرا اینجاست که این جریان خود را "ضدایدئولوژی" می‌پندارد، غافل از اینکه به ایدئولوژی‌ای خطرناک‌تر از آنچه می‌خواهد نقد کند، تبدیل شده است. آنها که ادعای دفاع از اقلیت‌ها را دارند، با رفتارهای تحقیرآمیز خود، عملاً به ایجاد اقلیتی جدید از "ایرانی‌ستیزان" مشغولند. جالب اینکه در این جهان‌بینی بیمارگونه، یک دانشجوی ترک‌زبان علاقه‌مند به شاهنامه مانند سجاد آیدنلو "خودباخته" است، اما یک فارس‌زبان حافظ‌خوان "قوم‌گرا"؛ یک کرد طرفدار وحدت ملی "عقب‌مانده" است، اما یک فارس هوادار تجزیه "روشنفکر"!
این دوگانگی‌های آشکار نشان می‌دهد که مسئله اصلی در ایدئولوژی گیلوائیسم، نه دفاع از حقوق اقوام که پیشبرد برنامه‌ای سیاسی با ابزار فرهنگی است. آنها که کوچکترین اشاره به تاریخ پر از شکست و پیروزی، سرافرازی و سرفکندگی در  ایران را "ناسیونالیسم افراطی" می‌خوانند، در برابر ناسیونالیسم افراطی در دیگر کشورها سکوت اختیار می‌کنند. آنها که زبان فارسی را "ابزار ستم" می‌دانند، از آموزش اجباری زبان‌های محلی در مناطق قومی حمایت می‌کنند بی‌آنکه تناقض موجود در این مواضع را ببینند، اخیرا شاهد به هم ریختن محل کار زنی در تبریز بودیم که لهجه صحیح تهرانی را آموزش می داد یا حتی کتک زدن برخی سخنرانان و مدعوین به تبریز توسط مدعیان روشنفکری!!
ایدئولوژی واقعی همیشه خود را پشت نقاب "حقیقت گویی" پنهان می‌کند. گیلوائیسم نیز با شعار "روشنفکری"، در حال ترویج نوعی بنیادگرایی مدرن است که به جای استدلال، به برچسب‌زنی متوسل می‌شود؛ به جای گفتگو، به تحقیر روی می‌آورد؛ و به جای نقد سازنده، به تخریب همه‌جانبه می‌پردازد. این نه روشنفکری که تاریک‌اندیشی نوینی است که این بار نه از موضع دین، که از جایگاه "روشنفکرنمایی" به جنگ با تنوع و پیچیدگی‌های جامعه‌ ایرانی برخاسته است.

🔚 پایان
👍14👎3💩31



group-telegram.com/iranaccordingtoiran/132
Create:
Last Update:

ادبیات غنی فارسی که میراث مشترک تمام ایرانیان است، به تملق و چاپلوسی تقلیل داده می‌شود. فارسی‌زبانان به عنوان افرادی حقیر، چاپلوس و بی‌هنر، پست و چونان متعفن ترین انسانهای روی کره زمین تصویر می‌شوند. در مقابل، امپراتوری عثمانی، جمهوری آذربایجان و ترکیه به شکل افراطی‌ای تجلیل می‌شوند. این دوگانگی در برخورد، به وضوح نشان‌دهنده جهت‌گیری قوم‌گرایانه این جریان است.
حمله به فردوسی و شاهنامه که حتی نزد خود آقای محدثی به "کتاب مقدس" تشبیه شده، از دیگر نشانه‌های این ایدئولوژی تخریبی است. این حملات که عاری از هرگونه نقد علمی و منصفانه است، تنها به تحقیر این اثر بزرگ و جایگاه آن در هویت ایرانی می‌پردازد. هم‌چنین، شخصیت‌های سرشناسی مانند طباطبایی،  ژاله آموزگار، کزازی، شفیعی کدکنی و دیگر ایران‌دوستان نه با نقد علمی، بلکه با برچسب‌زنی‌های بی‌اساسی مانند "فاشیست" مورد حمله قرار می‌گیرند.
این رفتارها در مجموع نشان‌دهنده یک ایدئولوژی سازمان‌یافته ضدایرانگرایی است که مؤلفه‌های اصلی آن عبارتند از:
۱‌. تحریف نظام مند مفاهیم و ساختن دشمنان خیالی
۲. سرکوب نقد و گزینش‌گری ایدئولوژیک
۳. دیگرسازی و تحقیر سیستماتیک مدافعان هویت ایرانی
۴. حمله هدفمند به ارکان هویتی مشترک ایرانیان
۵. ترویج قوم‌گرایی افراطی تحت پوشش روشنفکری نزد برخی کاربران گیلوائیست
۶. استفاده از مکانیسم‌های پروپاگاندا مانند برچسب‌زنی و کلیشه‌سازی
۷. بازنویسی تاریخ به شیوه‌ای مغرضانه و یکجانبه
این جریان به اصطلاح روشنفکری، در حقیقت نمایش غم‌انگیزی از فرصت‌طلبی ایدئولوژیک است که با نقاب نقد، به جنگ تمام عیار با بنیان‌های هویتی یک ملت پرداخته است. آنچه در پس این گفتمان به ظاهر پیچیده نهفته، ساده‌اندیشی خطرناکی است که جهان را به سیاه و سفیدهای کودکانه تقسیم می‌کند: روستایی=پاک و شهری=ناپاک، قوم‌گرایی=پیشرو و ایرانگرایی=ارتجاع. این همان منطق معیوبی است که تاریخ بارها نتایج فاجعه‌بار آن را دیده است.
این نحله‌ فکری با تمسخر نظاممند هرآنچه به فرهنگ مشترک ایرانیان مربوط می‌شود، از فردوسی و حافظ گرفته تا معماری و هنرهای سنتی، در واقع به دنبال ایجاد خلأ هویتی است که آماده‌ پذیرش هر ایدئولوژی بیگانه باشد. آنها با تکنیک‌های روان‌شناختی پیچیده، نخست با کوچک‌شمردن ("این فقط چند شعر کهنه بندتبانی است")، سپس با تحقیر ("ادبیات چاپلوسانه درباری") و سرانجام با طرد کامل ("میراث فاشیستی") عمل می‌کنند. این همان فرآیند "دیگرسازی" است که پیش‌درآمد هرگونه خشونت سیستماتیک در تاریخ بوده است.
نکته‌ تراژیک ماجرا اینجاست که این جریان خود را "ضدایدئولوژی" می‌پندارد، غافل از اینکه به ایدئولوژی‌ای خطرناک‌تر از آنچه می‌خواهد نقد کند، تبدیل شده است. آنها که ادعای دفاع از اقلیت‌ها را دارند، با رفتارهای تحقیرآمیز خود، عملاً به ایجاد اقلیتی جدید از "ایرانی‌ستیزان" مشغولند. جالب اینکه در این جهان‌بینی بیمارگونه، یک دانشجوی ترک‌زبان علاقه‌مند به شاهنامه مانند سجاد آیدنلو "خودباخته" است، اما یک فارس‌زبان حافظ‌خوان "قوم‌گرا"؛ یک کرد طرفدار وحدت ملی "عقب‌مانده" است، اما یک فارس هوادار تجزیه "روشنفکر"!
این دوگانگی‌های آشکار نشان می‌دهد که مسئله اصلی در ایدئولوژی گیلوائیسم، نه دفاع از حقوق اقوام که پیشبرد برنامه‌ای سیاسی با ابزار فرهنگی است. آنها که کوچکترین اشاره به تاریخ پر از شکست و پیروزی، سرافرازی و سرفکندگی در  ایران را "ناسیونالیسم افراطی" می‌خوانند، در برابر ناسیونالیسم افراطی در دیگر کشورها سکوت اختیار می‌کنند. آنها که زبان فارسی را "ابزار ستم" می‌دانند، از آموزش اجباری زبان‌های محلی در مناطق قومی حمایت می‌کنند بی‌آنکه تناقض موجود در این مواضع را ببینند، اخیرا شاهد به هم ریختن محل کار زنی در تبریز بودیم که لهجه صحیح تهرانی را آموزش می داد یا حتی کتک زدن برخی سخنرانان و مدعوین به تبریز توسط مدعیان روشنفکری!!
ایدئولوژی واقعی همیشه خود را پشت نقاب "حقیقت گویی" پنهان می‌کند. گیلوائیسم نیز با شعار "روشنفکری"، در حال ترویج نوعی بنیادگرایی مدرن است که به جای استدلال، به برچسب‌زنی متوسل می‌شود؛ به جای گفتگو، به تحقیر روی می‌آورد؛ و به جای نقد سازنده، به تخریب همه‌جانبه می‌پردازد. این نه روشنفکری که تاریک‌اندیشی نوینی است که این بار نه از موضع دین، که از جایگاه "روشنفکرنمایی" به جنگ با تنوع و پیچیدگی‌های جامعه‌ ایرانی برخاسته است.

🔚 پایان

BY ایران به روایت ایران


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/iranaccordingtoiran/132

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

In December 2021, Sebi officials had conducted a search and seizure operation at the premises of certain persons carrying out similar manipulative activities through Telegram channels. You may recall that, back when Facebook started changing WhatsApp’s terms of service, a number of news outlets reported on, and even recommended, switching to Telegram. Pavel Durov even said that users should delete WhatsApp “unless you are cool with all of your photos and messages becoming public one day.” But Telegram can’t be described as a more-secure version of WhatsApp. During the operations, Sebi officials seized various records and documents, including 34 mobile phones, six laptops, four desktops, four tablets, two hard drive disks and one pen drive from the custody of these persons. Given the pro-privacy stance of the platform, it’s taken as a given that it’ll be used for a number of reasons, not all of them good. And Telegram has been attached to a fair few scandals related to terrorism, sexual exploitation and crime. Back in 2015, Vox described Telegram as “ISIS’ app of choice,” saying that the platform’s real use is the ability to use channels to distribute material to large groups at once. Telegram has acted to remove public channels affiliated with terrorism, but Pavel Durov reiterated that he had no business snooping on private conversations. Now safely in France with his spouse and three of his children, Kliuchnikov scrolls through Telegram to learn about the devastation happening in his home country.
from us


Telegram ایران به روایت ایران
FROM American