Telegram Group & Telegram Channel
🔴 تاریخ ایران از مشروطه تا ۲۸ مرداد و از ۱۴۰۱ تا امروز یک پیام روشن دارد: سیاستی که مردم در آن بازیگر نباشند، دیر یا زود به شکست می‌انجامد.

🖊️ هرمینه هورداد/ دانش آموخته فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق بشر

به بهانه‌ی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت دولت ملی دکتر محمد مصدق، بار دیگر می‌توان پرسید که سیاست در ایران چه نسبتی با مردم داشته و چرا نیروهای سیاسی ما اغلب به‌جای تکیه بر جامعه، در مدار تفرقه و رقابت بازاری گرفتار مانده‌اند. اسناد منتشرشده در سال ۲۰۱۳ از سوی سازمان سیا و دولت بریتانیا بار دیگر آشکار ساخت که کودتا بدون حمایت و طراحی خارجی ناممکن نبود، اما همان اسناد نشان دادند که ضعف انسجام نیروهای داخلی و ناتوانی آنان در ایجاد جبهه‌ای مردمی، بستر اصلی این شکست را فراهم کرد. مصدق با همه محدودیت‌ها نماد صداقت و اتکا به اراده مردم بود، اما تنهایی‌اش در روز کودتا یادآور این حقیقت است که هیچ سیاستمداری—حتی با محبوبیت تاریخی—بدون پشتوانه‌ی سازمان‌یافته‌ی مردم و نیروهای سیاسی پایدار نمی‌ماند.

این تجربه تلخ، همچون مشروطه پیش از آن، نشان می‌دهد که تفرقه و فقدان قوام سازمانی، گورستان جنبش‌های ایرانی بوده است. مشروطه با همه عظمتش، به دلیل شکاف میان سکولارها و مذهبیون و ناتوانی در پیوند دادن نیروهای اجتماعی، به استبداد صغیر انجامید. نهضت ملی نفت نیز در روزهای پایانی به‌دلیل جدایی نیروهای مذهبی، بی‌اعتمادی حزب توده و اختلاف درون جبهه ملی، از حمایت واقعی تهی شد. در مقابل، هرگاه انسجام حداقلی حاصل شد، نتایج شگفت‌انگیزی رقم خورد: ملی شدن صنعت نفت پیش از کودتا، یا انقلاب ۱۳۵۷ که صرف‌نظر از اختلافات ایدئولوژیک، به دلیل اجماع بر سر مخالفت با شاه به ثمر نشست. یرواند آبراهامیان در ایران بین دو انقلاب و کودتا نشان داده است که این خط ممتد تفرقه و اجماع‌های مقطعی چگونه مسیر تاریخ معاصر ما را تعیین کرده است.

اما اگر از تاریخ به اکنون برگردیم، می‌بینیم که اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز در همان چرخه گرفتار است. نیروها بیش از آنکه به ایجاد جبهه‌ای فراگیر بیندیشند، خود را به مثابه برندهایی تجاری عرضه می‌کنند. سیاست به بازار شباهت یافته است: هر گروه محصول خود را بسته‌بندی می‌کند، در رسانه‌ها می‌فروشد و در رقابت با دیگران می‌کوشد سهمی از “بازار مخاطب” به دست آورد. این همان چیزی است که هانا آرنت از آن به «نمایشی شدن سیاست» یاد می‌کند؛ جایی که عرصه عمومی از میدان کنش جمعی به صحنه تماشا بدل می‌شود و مردم از بازیگران اصلی به تماشاگران منفعل تبدیل می‌شوند.

چنین الگوهایی در اپوزیسیون امروز به‌وضوح دیده می‌شود. پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» در ۱۴۰۱، میلیون‌ها نفر به خیابان آمدند و فرصت طلایی برای ایجاد یک جبهه سیاسی–اجتماعی فراهم شد. اما در خارج از کشور، شخصیت‌ها و گروه‌های اپوزیسیون به‌جای هم‌افزایی، بار دیگر درگیر رقابت بر سر رهبری شدند. تلاش‌هایی مانند تشکیل شورای همبستگی به سرعت به فروپاشی کشیده شد و رسانه‌ها آن را “شورای فروپاشیده” نامیدند. درست همان‌گونه که در دهه ۱۳۶۰ اپوزیسیون در تبعید به “موزاییکی بدون ملات” تبدیل شد، امروز نیز همان تکه‌تکه‌گی ادامه یافته است. این وضعیت یادآور همان الگوی تاریخی است: فرصت‌ها با اعتراض‌های پرشور گشوده می‌شوند، اما به دلیل تفرقه و قوام‌نیافتگی، در بزنگاه‌ها از دست می‌روند.

کتاب آشوب احمد بنی‌جمالی که مطالعه‌ای روان‌شناسانه و تاریخی از زندگی مصدق است، در این زمینه نکته‌ای مهم را یادآور می‌شود: مصدق نه یک اسطوره‌ی بی‌نقص، بلکه انسانی بود با ضعف‌ها و دغدغه‌هایی عادی؛ آنچه او را محبوب کرد، صداقت و نزدیکی‌اش به جامعه بود. بنی‌جمالی نشان می‌دهد که سیاستمداری تنها زمانی در حافظه‌ی جمعی ماندگار می‌شود که مردم بتوانند خود را در او ببینند. این درس برای امروز نیز حیاتی است: اپوزیسیون تنها زمانی می‌تواند به نیرویی واقعی بدل شود که به‌جای کالا شدن در بازار سیاست، به بازتاب صادقانه و انسانی خواست‌های جامعه تبدیل شود.

به همین دلیل است که آنتونیو گرامشی بر مفهوم «هژمونی» تأکید می‌کرد: سیاست زمانی معنا دارد که یک جریان بتواند نه با زور و اجبار، بلکه با رهبری اخلاقی و فرهنگی، رضایت فعال مردم را به دست آورد. در غیاب این پیوند ارگانیک، سیاست به محصولی مصرفی تقلیل می‌یابد و نیروهای سیاسی هرگز به آلترناتیوی پایدار بدل نمی‌شوند.

بنابراین، اگر بخواهیم از ۲۸ مرداد درسی برای امروز بگیریم، آن درس این است که هیچ سیاستی بدون مردم معنا ندارد و هیچ رهبری بدون انسجام نیروها پایدار نمی‌ماند. اپوزیسیون امروز اگر همچنان در مدار رقابت‌های بازاری و تفرقه‌های درونی بچرخد، حتی با بزرگ‌ترین موج‌های اجتماعی نیز سرنوشتی جز

📎 ادامه متن را اینجا بخوانید


کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
3👍2👏2🎉1



group-telegram.com/kchaleshFI/27436
Create:
Last Update:

🔴 تاریخ ایران از مشروطه تا ۲۸ مرداد و از ۱۴۰۱ تا امروز یک پیام روشن دارد: سیاستی که مردم در آن بازیگر نباشند، دیر یا زود به شکست می‌انجامد.

🖊️ هرمینه هورداد/ دانش آموخته فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق بشر

به بهانه‌ی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت دولت ملی دکتر محمد مصدق، بار دیگر می‌توان پرسید که سیاست در ایران چه نسبتی با مردم داشته و چرا نیروهای سیاسی ما اغلب به‌جای تکیه بر جامعه، در مدار تفرقه و رقابت بازاری گرفتار مانده‌اند. اسناد منتشرشده در سال ۲۰۱۳ از سوی سازمان سیا و دولت بریتانیا بار دیگر آشکار ساخت که کودتا بدون حمایت و طراحی خارجی ناممکن نبود، اما همان اسناد نشان دادند که ضعف انسجام نیروهای داخلی و ناتوانی آنان در ایجاد جبهه‌ای مردمی، بستر اصلی این شکست را فراهم کرد. مصدق با همه محدودیت‌ها نماد صداقت و اتکا به اراده مردم بود، اما تنهایی‌اش در روز کودتا یادآور این حقیقت است که هیچ سیاستمداری—حتی با محبوبیت تاریخی—بدون پشتوانه‌ی سازمان‌یافته‌ی مردم و نیروهای سیاسی پایدار نمی‌ماند.

این تجربه تلخ، همچون مشروطه پیش از آن، نشان می‌دهد که تفرقه و فقدان قوام سازمانی، گورستان جنبش‌های ایرانی بوده است. مشروطه با همه عظمتش، به دلیل شکاف میان سکولارها و مذهبیون و ناتوانی در پیوند دادن نیروهای اجتماعی، به استبداد صغیر انجامید. نهضت ملی نفت نیز در روزهای پایانی به‌دلیل جدایی نیروهای مذهبی، بی‌اعتمادی حزب توده و اختلاف درون جبهه ملی، از حمایت واقعی تهی شد. در مقابل، هرگاه انسجام حداقلی حاصل شد، نتایج شگفت‌انگیزی رقم خورد: ملی شدن صنعت نفت پیش از کودتا، یا انقلاب ۱۳۵۷ که صرف‌نظر از اختلافات ایدئولوژیک، به دلیل اجماع بر سر مخالفت با شاه به ثمر نشست. یرواند آبراهامیان در ایران بین دو انقلاب و کودتا نشان داده است که این خط ممتد تفرقه و اجماع‌های مقطعی چگونه مسیر تاریخ معاصر ما را تعیین کرده است.

اما اگر از تاریخ به اکنون برگردیم، می‌بینیم که اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز در همان چرخه گرفتار است. نیروها بیش از آنکه به ایجاد جبهه‌ای فراگیر بیندیشند، خود را به مثابه برندهایی تجاری عرضه می‌کنند. سیاست به بازار شباهت یافته است: هر گروه محصول خود را بسته‌بندی می‌کند، در رسانه‌ها می‌فروشد و در رقابت با دیگران می‌کوشد سهمی از “بازار مخاطب” به دست آورد. این همان چیزی است که هانا آرنت از آن به «نمایشی شدن سیاست» یاد می‌کند؛ جایی که عرصه عمومی از میدان کنش جمعی به صحنه تماشا بدل می‌شود و مردم از بازیگران اصلی به تماشاگران منفعل تبدیل می‌شوند.

چنین الگوهایی در اپوزیسیون امروز به‌وضوح دیده می‌شود. پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» در ۱۴۰۱، میلیون‌ها نفر به خیابان آمدند و فرصت طلایی برای ایجاد یک جبهه سیاسی–اجتماعی فراهم شد. اما در خارج از کشور، شخصیت‌ها و گروه‌های اپوزیسیون به‌جای هم‌افزایی، بار دیگر درگیر رقابت بر سر رهبری شدند. تلاش‌هایی مانند تشکیل شورای همبستگی به سرعت به فروپاشی کشیده شد و رسانه‌ها آن را “شورای فروپاشیده” نامیدند. درست همان‌گونه که در دهه ۱۳۶۰ اپوزیسیون در تبعید به “موزاییکی بدون ملات” تبدیل شد، امروز نیز همان تکه‌تکه‌گی ادامه یافته است. این وضعیت یادآور همان الگوی تاریخی است: فرصت‌ها با اعتراض‌های پرشور گشوده می‌شوند، اما به دلیل تفرقه و قوام‌نیافتگی، در بزنگاه‌ها از دست می‌روند.

کتاب آشوب احمد بنی‌جمالی که مطالعه‌ای روان‌شناسانه و تاریخی از زندگی مصدق است، در این زمینه نکته‌ای مهم را یادآور می‌شود: مصدق نه یک اسطوره‌ی بی‌نقص، بلکه انسانی بود با ضعف‌ها و دغدغه‌هایی عادی؛ آنچه او را محبوب کرد، صداقت و نزدیکی‌اش به جامعه بود. بنی‌جمالی نشان می‌دهد که سیاستمداری تنها زمانی در حافظه‌ی جمعی ماندگار می‌شود که مردم بتوانند خود را در او ببینند. این درس برای امروز نیز حیاتی است: اپوزیسیون تنها زمانی می‌تواند به نیرویی واقعی بدل شود که به‌جای کالا شدن در بازار سیاست، به بازتاب صادقانه و انسانی خواست‌های جامعه تبدیل شود.

به همین دلیل است که آنتونیو گرامشی بر مفهوم «هژمونی» تأکید می‌کرد: سیاست زمانی معنا دارد که یک جریان بتواند نه با زور و اجبار، بلکه با رهبری اخلاقی و فرهنگی، رضایت فعال مردم را به دست آورد. در غیاب این پیوند ارگانیک، سیاست به محصولی مصرفی تقلیل می‌یابد و نیروهای سیاسی هرگز به آلترناتیوی پایدار بدل نمی‌شوند.

بنابراین، اگر بخواهیم از ۲۸ مرداد درسی برای امروز بگیریم، آن درس این است که هیچ سیاستی بدون مردم معنا ندارد و هیچ رهبری بدون انسجام نیروها پایدار نمی‌ماند. اپوزیسیون امروز اگر همچنان در مدار رقابت‌های بازاری و تفرقه‌های درونی بچرخد، حتی با بزرگ‌ترین موج‌های اجتماعی نیز سرنوشتی جز

📎 ادامه متن را اینجا بخوانید


کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸

BY کانال چالش صنفی معلمان ایران


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/kchaleshFI/27436

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Now safely in France with his spouse and three of his children, Kliuchnikov scrolls through Telegram to learn about the devastation happening in his home country. The original Telegram channel has expanded into a web of accounts for different locations, including specific pages made for individual Russian cities. There's also an English-language website, which states it is owned by the people who run the Telegram channels. Crude oil prices edged higher after tumbling on Thursday, when U.S. West Texas intermediate slid back below $110 per barrel after topping as much as $130 a barrel in recent sessions. Still, gas prices at the pump rose to fresh highs. One thing that Telegram now offers to all users is the ability to “disappear” messages or set remote deletion deadlines. That enables users to have much more control over how long people can access what you’re sending them. Given that Russian law enforcement officials are reportedly (via Insider) stopping people in the street and demanding to read their text messages, this could be vital to protect individuals from reprisals. Andrey, a Russian entrepreneur living in Brazil who, fearing retaliation, asked that NPR not use his last name, said Telegram has become one of the few places Russians can access independent news about the war.
from us


Telegram کانال چالش صنفی معلمان ایران
FROM American