واقعا آدم به خاطر یه سری آدم های ناراحت و خودخوری میکنه که میفهمه خیلی خره ولی بازم به خریتش ادامه میده
Forwarded from دفترچه ماه و هیولاهاش
نمیدونم چجوری بگم ولی دیگه بین خانواده جایی ندارم. میفهمم دوسم دارن و منم دارم ولی دیگه نه. انگار تایم و ظرفیتم تموم شده برای این جمع.
من خیلی وقته قبول کردم انسانها ناامید کننده هستن اما نمیدونم از کی قراره بابتش ناراحت نشم.
حذفتون ميكنم چون حوصله ندارم رفتار درست رو بهتون ياد بدم ، مامانتون بايد بهتون ياد ميداد.