Telegram Group & Telegram Channel
🔵 ضرورت حفظ کرامت افغانستانی‌ها در جامعۀ ایرانی

🔹 منتشرشده در وب‌سایت انجمن جامعه‌شناسی ایران، ۱۷ تیر ۱۴۰۴

✍️ مسعود زمانی مقدم (جامعه‌شناس)

در روزهای اخیر و در پی حملۀ نظامی رژیم صهیونیستی و فضای امنیتی ناشی از آن، موجی از بدبینی و بی‌اعتمادی و خشم نسبت به مهاجران افغانستانی در بخش‌هایی از جامعۀ ایرانی و به‌ویژه در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته است. طبیعی است که در شرایط بحرانی، جامعه نسبت به تهدیدهای احتمالی حساس‌تر شود. اما باید مراقب بود که این حساسیت، به قضاوت‌های ناعادلانه، احساسات ضدانسانی و رفتارهای جمعی غیراخلاقی نسبت به مهاجران منجر نشود. در میان این فضای ملتهب، حقیقتی مهم دارد به حاشیه رانده می‌شود؛ بخشی از افغانستانی‌های حاضر در ایران دیگر صرفاً مهاجر نیستند؛ آن‌ها به بخشی از پیکرۀ اجتماعی، فرهنگی و حتی خانوادگی جامعۀ ایران تبدیل شده‌اند.

امروزه دیگر نمی‌توان از مهاجران افغانستانی سخن گفت، بی‌آنکه کودکانی را نادیده گرفت که در ایران به دنیا آمده‌اند، در مدارس ما درس خوانده‌اند، به ایران تعلق دارند و آیندۀ خود را نه در کابل و قندهار و هرات، بلکه در مشهد و تهران یزد و دیگر نقاط ایران جست‌وجو می‌کنند. دهه‌هاست که خانواده‌های افغانستانی در شهرهای مختلف ایران زیسته‌اند و ریشه دوانده‌اند؛ در ساخت‌وساز، کشاورزی، خدمات شهری، کارگاه‌ها، بازار و حتی در دانشگاه‌ها نقش داشته و دارند. اینان دیگر بیگانه نیستند، کما اینکه از نظر فرهنگی، پیش از این نیز بیگانه نبوده‌اند؛ اگرچه شاید شناسنامۀ رسمی ایرانی نداشته باشند، اما شناسنامۀ فرهنگی‌شان با ما مشترک است. این واقعیت اجتماعی، مسئولیت ما را به‌عنوان جامعه‌ای میزبان –و در بسیاری از موارد، جامعه‌ای هم‌خانواده– سنگین‌تر می‌کند. ما با گروهی مواجه نیستیم که صرفاً برای مدتی کوتاه به کشور ما آمده و به‌زودی خواهند رفت؛ بلکه با نسلی از انسان‌ها روبرو هستیم که گذشته و آینده‌شان با گذشته و آینده ما گره خورده است.

در چنین شرایطی، ضروری است که سیاست‌گذاری‌های مهاجرتی ما از این واقعیت تبعیت کند. اگر بخشی از مهاجران افغانستانی به‌صورت غیرقانونی وارد ایران شده‌اند، این نشانۀ ضعف در سیاست‌های مرزی، اقامتی و ادغام اجتماعی ماست، نه صرفاً خطای آن‌ها. اگر گروهی از آنان در فقر، حاشیه‌نشینی یا بیکاری به سر می‌برند، این نیز نشانۀ عدم سیاست‌گذاری‌های مناسب است، نه دلیل موجهی برای طرد یا تحقیرشان.

ما باید میان «مسئلۀ مهاجرت» و «مسئلۀ مهاجران» تفاوت قائل شویم. مهاجرت پدیده‌ای پیچیده و گاه ناگزیر است که باید مدیریت شود؛ اما مهاجران کسانی‌اند با حقوق و کرامت انسانی. برخورد با مهاجران نمی‌تواند صرفاً امنیتی یا سلبی باشد. نیازمند نگاهی انسانی، واقع‌بینانه و در عین حال، مبتنی بر قواعد روشن و قابل اجرا هستیم.

باید سیاستی اتخاذ شود که ضمن حفظ امنیت ملّی، مهاجران قانونمند را به رسمیت بشناسد، مسیرهای اقامت و مشارکت اجتماعی آنان را تسهیل کند و آنان را به‌عنوان سرمایۀ انسانی و نه صرفاً بار اجتماعی در نظر بگیرد. آن دسته از مهاجران غیرقانونی که شرایط بازگشت دارند، باید در چارچوب‌های انسانی و با حفظ کرامت بازگردانده شوند، نه با خشونت و بی‌حرمتی. اما برای نسل جدید مهاجران افغانستانی -به‌ویژه کودکانی که در ایران متولد شده‌اند- باید امکان شهروندی، تحصیل، اشتغال و مشارکت فعال در جامعه فراهم شود تا بتوانند به‌طور مناسبی در جامعه ادغام شوند. نتیجه چنین سیاستی موجب کاهش آسیب‌ها و خطرات اجتماعی و امنیتی مهاجران برای جامعۀ میزبان خواهد بود.

افغانستانی‌ها اگرچه از مرزهای جغرافیایی دیگری آمده‌اند، اما در مرزهای فرهنگی، زبانی و تاریخی ما سهیم‌اند. ما و آن‌ها، هر دو فرزندان تمدنی مشترکیم؛ از بلخ و بخارا تا نیشابور و شیراز. پیوندهای ما نه صرفاً سیاسی، بلکه فرهنگی و تاریخی است و همین هویت مشترک، سرمایه‌ای است که در منطقۀ پرآشوب امروز، باید آن را قدر بدانیم نه اینکه با سیاستگذاری اشتباه آن را به خطری امنیتی و آسیبی اجتماعی بدل کنیم. در نهایت، آنچه ایران را قوی‌تر می‌کند، نه طرد گروه‌های فرودست از جمله مهاجران، بلکه ادغام عادلانه و زمینه‌مند آن‌ها در جامعه است.

@masoudzamanimoghadam



group-telegram.com/masoudzamanimoghadam/2131
Create:
Last Update:

🔵 ضرورت حفظ کرامت افغانستانی‌ها در جامعۀ ایرانی

🔹 منتشرشده در وب‌سایت انجمن جامعه‌شناسی ایران، ۱۷ تیر ۱۴۰۴

✍️ مسعود زمانی مقدم (جامعه‌شناس)

در روزهای اخیر و در پی حملۀ نظامی رژیم صهیونیستی و فضای امنیتی ناشی از آن، موجی از بدبینی و بی‌اعتمادی و خشم نسبت به مهاجران افغانستانی در بخش‌هایی از جامعۀ ایرانی و به‌ویژه در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته است. طبیعی است که در شرایط بحرانی، جامعه نسبت به تهدیدهای احتمالی حساس‌تر شود. اما باید مراقب بود که این حساسیت، به قضاوت‌های ناعادلانه، احساسات ضدانسانی و رفتارهای جمعی غیراخلاقی نسبت به مهاجران منجر نشود. در میان این فضای ملتهب، حقیقتی مهم دارد به حاشیه رانده می‌شود؛ بخشی از افغانستانی‌های حاضر در ایران دیگر صرفاً مهاجر نیستند؛ آن‌ها به بخشی از پیکرۀ اجتماعی، فرهنگی و حتی خانوادگی جامعۀ ایران تبدیل شده‌اند.

امروزه دیگر نمی‌توان از مهاجران افغانستانی سخن گفت، بی‌آنکه کودکانی را نادیده گرفت که در ایران به دنیا آمده‌اند، در مدارس ما درس خوانده‌اند، به ایران تعلق دارند و آیندۀ خود را نه در کابل و قندهار و هرات، بلکه در مشهد و تهران یزد و دیگر نقاط ایران جست‌وجو می‌کنند. دهه‌هاست که خانواده‌های افغانستانی در شهرهای مختلف ایران زیسته‌اند و ریشه دوانده‌اند؛ در ساخت‌وساز، کشاورزی، خدمات شهری، کارگاه‌ها، بازار و حتی در دانشگاه‌ها نقش داشته و دارند. اینان دیگر بیگانه نیستند، کما اینکه از نظر فرهنگی، پیش از این نیز بیگانه نبوده‌اند؛ اگرچه شاید شناسنامۀ رسمی ایرانی نداشته باشند، اما شناسنامۀ فرهنگی‌شان با ما مشترک است. این واقعیت اجتماعی، مسئولیت ما را به‌عنوان جامعه‌ای میزبان –و در بسیاری از موارد، جامعه‌ای هم‌خانواده– سنگین‌تر می‌کند. ما با گروهی مواجه نیستیم که صرفاً برای مدتی کوتاه به کشور ما آمده و به‌زودی خواهند رفت؛ بلکه با نسلی از انسان‌ها روبرو هستیم که گذشته و آینده‌شان با گذشته و آینده ما گره خورده است.

در چنین شرایطی، ضروری است که سیاست‌گذاری‌های مهاجرتی ما از این واقعیت تبعیت کند. اگر بخشی از مهاجران افغانستانی به‌صورت غیرقانونی وارد ایران شده‌اند، این نشانۀ ضعف در سیاست‌های مرزی، اقامتی و ادغام اجتماعی ماست، نه صرفاً خطای آن‌ها. اگر گروهی از آنان در فقر، حاشیه‌نشینی یا بیکاری به سر می‌برند، این نیز نشانۀ عدم سیاست‌گذاری‌های مناسب است، نه دلیل موجهی برای طرد یا تحقیرشان.

ما باید میان «مسئلۀ مهاجرت» و «مسئلۀ مهاجران» تفاوت قائل شویم. مهاجرت پدیده‌ای پیچیده و گاه ناگزیر است که باید مدیریت شود؛ اما مهاجران کسانی‌اند با حقوق و کرامت انسانی. برخورد با مهاجران نمی‌تواند صرفاً امنیتی یا سلبی باشد. نیازمند نگاهی انسانی، واقع‌بینانه و در عین حال، مبتنی بر قواعد روشن و قابل اجرا هستیم.

باید سیاستی اتخاذ شود که ضمن حفظ امنیت ملّی، مهاجران قانونمند را به رسمیت بشناسد، مسیرهای اقامت و مشارکت اجتماعی آنان را تسهیل کند و آنان را به‌عنوان سرمایۀ انسانی و نه صرفاً بار اجتماعی در نظر بگیرد. آن دسته از مهاجران غیرقانونی که شرایط بازگشت دارند، باید در چارچوب‌های انسانی و با حفظ کرامت بازگردانده شوند، نه با خشونت و بی‌حرمتی. اما برای نسل جدید مهاجران افغانستانی -به‌ویژه کودکانی که در ایران متولد شده‌اند- باید امکان شهروندی، تحصیل، اشتغال و مشارکت فعال در جامعه فراهم شود تا بتوانند به‌طور مناسبی در جامعه ادغام شوند. نتیجه چنین سیاستی موجب کاهش آسیب‌ها و خطرات اجتماعی و امنیتی مهاجران برای جامعۀ میزبان خواهد بود.

افغانستانی‌ها اگرچه از مرزهای جغرافیایی دیگری آمده‌اند، اما در مرزهای فرهنگی، زبانی و تاریخی ما سهیم‌اند. ما و آن‌ها، هر دو فرزندان تمدنی مشترکیم؛ از بلخ و بخارا تا نیشابور و شیراز. پیوندهای ما نه صرفاً سیاسی، بلکه فرهنگی و تاریخی است و همین هویت مشترک، سرمایه‌ای است که در منطقۀ پرآشوب امروز، باید آن را قدر بدانیم نه اینکه با سیاستگذاری اشتباه آن را به خطری امنیتی و آسیبی اجتماعی بدل کنیم. در نهایت، آنچه ایران را قوی‌تر می‌کند، نه طرد گروه‌های فرودست از جمله مهاجران، بلکه ادغام عادلانه و زمینه‌مند آن‌ها در جامعه است.

@masoudzamanimoghadam

BY مسعود زمانی مقدم


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/masoudzamanimoghadam/2131

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Friday’s performance was part of a larger shift. For the week, the Dow, S&P 500 and Nasdaq fell 2%, 2.9%, and 3.5%, respectively. In 2014, Pavel Durov fled the country after allies of the Kremlin took control of the social networking site most know just as VK. Russia's intelligence agency had asked Durov to turn over the data of anti-Kremlin protesters. Durov refused to do so. On February 27th, Durov posted that Channels were becoming a source of unverified information and that the company lacks the ability to check on their veracity. He urged users to be mistrustful of the things shared on Channels, and initially threatened to block the feature in the countries involved for the length of the war, saying that he didn’t want Telegram to be used to aggravate conflict or incite ethnic hatred. He did, however, walk back this plan when it became clear that they had also become a vital communications tool for Ukrainian officials and citizens to help coordinate their resistance and evacuations. Stocks closed in the red Friday as investors weighed upbeat remarks from Russian President Vladimir Putin about diplomatic discussions with Ukraine against a weaker-than-expected print on U.S. consumer sentiment. "The argument from Telegram is, 'You should trust us because we tell you that we're trustworthy,'" Maréchal said. "It's really in the eye of the beholder whether that's something you want to buy into."
from us


Telegram مسعود زمانی مقدم
FROM American