Telegram Group Search
Forwarded from Hosein ---
‍ بعد از هیتلر، همه‌ی آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است؛

اما یک چیز نابود شده‌ی اساسی بود که هرکسی نمی‌فهمید و آن، خیانت هیتلر به کلمات بود.

خیلی از کلمات شریف، دیگر معنی خود را از دست داده بودند، پوچ و مسخره شده بودند. عوض شده بودند. آشغال شده بودند.

کلماتی مانند آزادی، آگاهی، پیشرفت و عدالت.


آدم کجا بودی | #هاینریش_بل

📖 @MyLibraries
l✰ #نوش_خوان
Forwarded from V.M
سلام

وقتی عده ای نمیخواهند یا نمیتوانند بفهمند معدل عقل یک جامعه از عقل یک نفر حتی اگر انیشتین باشد بهتر عمل میکند؛ چه سود از اینکه امثال بنده این حقیقت را پیوسته تکرار کنیم؟

کنایه یاسین بگوش خر خواندن یعنی چه؟

وقتی عده ای نمیخواهند بفهمند لباس متفاوت از دیگران پوشیدن نه فقط موجب جلب توجه دیگران به او میشود و از بقیه حواشی باز میمانند ضمن اینکه لباس متفاوت پوشیده را هم از حیطه تعقل و تفکر خارج میکند و زندگی را بر مجموعه آشفته میکند چه سود که این حقیقت را تکرار کنم

از دخالت مکارانه دولتهای استعمارگر غافل نیستم که با تمام توان تلاش میکنند از ایجاد شرایط معقول و منطقی و مقبول در ایران ممانعت کنند و متاسفانه عده ای از هموطنان نان به نرخ روز خور یا کوته بین در پروژه بدخواهان ایران و ایرانیان با وعده های فریبنده و یا مزد اندک بازیگر میشوند!!

جامعه تحت استبداد مفعول عقل میشود یعنی مشتاق است همواره تابع فرمان فرمانده ای باشد که هزینه زندگیش را تامین کند و لذا به تاثیر دراز مدت عملکردش توجه ندارد
و
متاسفانه ما ملت به این بلا دچاریم

اینها نکات بسیار پیش پا افتاده و ابتدایی هستند که حتی به دانش آموزان ابتدایی میشود یاد داد اما متاسفانه اساتید بسکه با فلسفه ها و سیستمهای مکتوب کشتی گرفته اند عقلشان چنان مسخ شده که این نکات پیش پا افتاده را قابلیت ندارند درک کنند!!

جامعه تا توسط حاکمیت قانون اساسی بدون تبعیض و عادلانه اداره نشود افراد دارای نفوذ که معمولا شیاد هستند و حیله گر مانع میشوند افراد جامعه صاحب نظر یا فاعل عقل شوند
چرا که
میسر نیست به یک جامعه صاحب نظر فرمانی را دیکته کرد و آنها را وادار به تمکین نمود!!

حق نگهدار
VID-20251024-WA0027.mp4
21.9 MB
💥شیوع عمدی ویروس کشنده دام در ایران ! برای نابودی تمام سرمایه های کشور برنامه ریزی شده و در حال اجراست پزشکیان در حال تبدیل شدن به مشنگ ترین و گیج ترین رئیس جمهور تاریخ ایران و مردم ایران با سکوت خود به وطن فروش ترین نسلی که ایران به خود دیده است

مافیای گوشت میخواهد دامداری را نابود ملت را بخود وابسته کند وگوشت وارد
کند این سیاست اقتصادی سیاست کلان است فقط بدانیم ازکجا ضربه میخوریم
ملت بیدارسویپ
دزدی سواستفاده فرماندهان نظامی واقازاده ها (شاهزاده های نوظهور)

آقای خامنه ای محترم

من درطول 18سال خدمت درزمان
مرحوم محمدرضاشاه دو تا سواستفاده دیدم

1🧨یکی دریادار رسایی فرمانده نیروی دریایی بود بخاطر خرید گردنبند گران قیمت برای همسرش زیرسوال ازکجا آورده ای رفت خلع درجه رد مال بازنشسته شد

2🧨دیگری سپهبد فریدون فرخ نیا فرمانده ژاندارمری بود بخاطر یک هدیه پورسانت خرید بنز برای پلیس راه بازخواست پودرجه تنزیل رتبه بازنشسته
شد

من تعجب میکنم چه سری دربین است که در حکومتی بنام اسلام دایرکردید امثال شما خانی ها در سپاه رشد می‌کنند یکی پول مسکن پرسنل را می‌برد ازکشورگریز یک عده وام‌های بی ضابطه ازبانکها گرفته بانکها راورشکست که وبال بانک سپه میشوند عده ای دوربری شما پدر بانکها را درآورده وبورشکستکی کشیده
وشما سکوت وازمسیله ازکجا آورده ای خبری نیست مثل قالیباف وان مسکن
جریان مفصلش یالاریجانیها که همین
ها موجب شک وتردید مردم شده دین گریزی شدند بعد هم هرکس ترک وتغییر دین داده اعدامش میکنند

براستی درکشور چه خبراست 47سال تبلیغ کردید شاه دردی شاهزاده ها دزد
بودند خوردند بردن. حکومت شما بکل
ایران وایرانی رابخاک سیاه نشاند و
اقاها واقازاده های جمهوری اسلامی
دردترقهارتر ازحکومت زمان شاه ازاب
درآمده اند دکل نفت غیب میشود و
سرمایه بانک میبلعند جنگل میبلعند
کارخانه می‌بلعند سکوت چرا
‏بیمارستان فیروزآبادی در سال۱۳۱۳ تأسیس و بدستور ایشان سردرش نوشته شد:"این مریضخانه وقف است برای فُقرا ، رُعایا، غُربا و بیچارگان ،لعنت برکسی که تخلف نماید".الان این بیمارستان از تمام بیمارستان‌های تهران گرونتر میگیره!

@mellig
🔴 بازداشت دوباره بستگان خدانور لجه‌ای با یورش نیروهای امنیتی در زاهدان

منابع محلی از بازداشت دو تن از بستگان خدانور لجه‌ای، از جان‌باختگان اعتراضات ۱۴۰۱ در زاهدان، خبر داده‌اند.

به گفته‌ی این منابع، نیروهای لباس‌شخصی روزهای ۲۹ و ۳۰ مهر با یورش به منازل ابراهیم و صادق لجه‌ای در منطقه شیرآباد، آنان را بدون حکم قضایی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.

صبح سه‌شنبه، مأموران با ورود به خانه‌ی ابراهیم لجه‌ای، پسرخاله‌ی خدانور، او را پس از تفتیش و ضرب‌وجرح شدید بازداشت کردند.

ساعاتی بعد نیز به منزل برادرش خالد یورش بردند و درباره محل اختفای او از خانواده پرس‌وجو کردند. این دو برادر پیش‌تر نیز در آبان ۱۴۰۱ بازداشت و پس از چند ماه بازجویی با وثیقه آزاد شده بودند.

🌐 Web | Telegram | Instagram | Youtube | Twitter | Facebook

#شبکه_کلمه #خبر #خبر_روز #رخداد_روز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 اعتراف خامنه‌ای ۱۴ بهمن ۱۳۹۰: جنگ‌های نیابتی علیه اسرائیل و تل‌آوی را جمهوری اسلامی آغاز کرد

✍️ ویکتوریا آزاد
۱۴۰۴ / ۲۰۲۵

در نمازجمعه ۱۴ بهمن ۱۳۹۰، علی خامنه‌ای جمله‌ای گفت که شاید در هیاهوی شعارها گم شد، اما از نظر تاریخی یکی از صریح‌ترین اعترافات به دخالت نظامی جمهوری اسلامی در جنگ‌های منطقه‌ای است. او گفت:

«ما آنجایی که دخالت کنیم، صریح می‌گوییم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجه‌اش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش می‌کنیم و هیچ ابایی هم از گفتن این حرف نداریم.»

این سخنان، که از تریبون رسمی نمازجمعه تهران پخش شد، معنایی فراتر از حمایت سیاسی دارد. خامنه‌ای در واقع مسئولیت مستقیم جنگ‌های ۳۳ روزه حزب‌الله (۲۰۰۶) و ۲۲ روزه حماس ۲۰۰۸ را بر عهده گرفت؛ جنگ‌هایی که صدها غیرنظامی در لبنان و غزه قربانی آن شدند و منطقه را به ورطه بحران انسانی کشاندند.

▪️ اعتراف به نقش فرماندهی پشت پرده

وقتی رهبر جمهوری اسلامی با صراحت می‌گوید «ما در قضایا دخالت کردیم»، این فقط اعلام همدلی نیست؛ این یعنی هدایت، آموزش، تأمین مالی و تسلیحاتی نیروهای نیابتی علیه اسرائیل. به بیان دیگر، جنگ‌هایی که رژیم ایران سال‌ها آن را «نبرد مقاومت» نامید، در واقع بخشی از پروژه «عمق استراتژیک» تهران برای گسترش نفوذ نظامی در منطقه بود.

جنگ ۳۳ روزه حزب‌الله در لبنان و جنگ ۲۲ روزه حماس در غزه، هر دو در چارچوب همین سیاست رخ دادند: انتقال موشک‌های ایرانی، آموزش نیروهای شبه‌نظامی توسط سپاه قدس، و سازماندهی عملیات از خاک کشورهای ثالث.

▪️ تناقض بزرگ «ارزشی‌ها» و همدستان ناآگاه

با این‌حال، امروز نه تنها رسانه‌ها و مبلغان حکومتی با بی‌شرمی می‌گویند «اسرائیل جنگ را آغاز کرد»، بلکه بخشی از مدعیان ملی‌گرایی و نیروهای چپ نیز همان روایت را تکرار می‌کنند.
این هم‌صدایی ناخواسته، نتیجه‌ی نفوذ روایت جمهوری اسلامی در ذهنیت سیاسی سنتی ایران است؛ ذهنیتی که هنوز با مفاهیمی چون «ضد امپریالیسم» و «ضد صهیونیسم» و تحت لوای نام ایران می‌کوشد به سیاست‌های تهران چهره‌ای قهرمانانه بدهد.

چپ‌های ایدئولوژیک و ناسیونالیست‌های احساسی، بدون توجه به داده‌های واقعی، ایران را ( بخوان رژیم اسلامی) را قربانی تجاوز خارجی معرفی می‌کنند؛ گویی خامنه‌ای و سپاه نه آغازگر جنگ‌های نیابتی بلکه قربانی «توطئه غرب و اسرائیل» هستند.
اما سند زنده در برابر ماست: رهبر همان نظام، با صدای خود اعتراف کرده که جنگ را او آغاز کرده است.

▪️ پیامدهای حقوقی و بین‌المللی

این سخنان در واقع می‌تواند به‌عنوان سند رسمی در پرونده‌های بین‌المللی علیه رژیم ایران مورد استفاده قرار گیرد؛ زیرا بر اساس حقوق بین‌الملل، تأمین مالی و نظامی گروه‌های مسلح در خاک کشورهای دیگر، نقض اصل عدم مداخله و مصداق حمایت از تروریسم است.

به‌علاوه، خامنه‌ای با افتخار از نقشی سخن گفت که در واقع باعث نابودی شهرها، مرگ کودکان و تخریب زیرساخت‌های انسانی در لبنان و غزه شد؛ همان مناطقی که امروز نیز قربانی جاه‌طلبی‌های سپاه قدس هستند.

▪️ نتیجه‌گیری

سخنرانی ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ تنها یک خطبه مذهبی نبود، بلکه بیانیه‌ای سیاسی از زبان فرمانده کل نیروهای نیابتی ایران در منطقه بود. از آن روز تا امروز، همان سیاست ادامه دارد: دخالت در یمن، سوریه، عراق، لبنان و غزه، زیر شعار «مبارزه با صهیونیسم».

اما حقیقت ساده است:
خامنه‌ای خودش گفته که «ما دخالت کردیم» — و با همین جمله، همه دروغ‌های امروز رسانه‌های وابسته، روشنفکران متوهم و چپ‌های اسیر در گذشته را باطل کرده است.
وقتی رهبر یک نظام رسماً مسئولیت جنگی را که خودش آغاز کرده می‌پذیرد، دیگر هیچ جایی برای مظلوم‌نمایی باقی نمی‌ماند.

💎 @iranyarannetwork1398
انتقال بدهی‌های ۷۵۰ هزار میلیاردی به بانک ملی؛ آیا مردم دوباره خواهند پرداخت؟ ایران‌مال، قصر ثروتمندان با پول کارگران؛ بانک آینده پشت پرده چه کرد؟

✍️ بانک آینده دیگر یک مؤسسه مالی ورشکسته نیست؛ او نماد تمام آن چیزی است که سال‌ها در سکوت، پیکره اقتصاد ایران را فرسوده است. اعلام بدهی ۷۵۰ هزار میلیارد تومانی این بانک از زبان مدیرکل نظارت بانکی بانک مرکزی، تنها یک عدد نیست؛ این، صدای شکستن قواعد یک بازی ساختارمند فساد است.
✍️ عدد ۷۵۰ هزار میلیارد تومان، معادل نیمی از بودجه عمومی کشور است. این رقم، همان دارایی ملی است که باید صرف آموزش، سلامت و رفاه میلیون‌ها ایرانی شود، اما اکنون در چاه ویل پروژه‌های نمایشی و وام‌های کلانی ناپدید شده که نه برای تولید، که برای تکثیر ثروت برای عده‌ای خاص طراحی شده بودند.
✍️ اعلام اینکه بیش از ۷۴ هزار میلیارد تومان از تسهیلات این بانک، تنها به پروژه ایران‌مال تزریق شده، گویای تمام ماجراست. ایران‌مال برای اکثر مردم، نه اشتغالی آفرید و نه رفاهی. این پروژه عظیم، در عمل به «ویترینی برای شست‌وشوی پول» و سرمایه‌گذاری شخصی شبکه‌ای خاص با پول مردم تبدیل شد. اینجا، فساد نه در حاشیه، که در متن و در مقیاس یک شهر خودنمایی می‌کند.
✍️ بانک آینده یک «ماشین توزیع رانت» بود. تسهیلات بی‌ضمانت، پروژه‌های ساختگی و وام‌های معوق، همه و همه، ابزاری برای توزیع «قدرت» و ثروت در میان اشخاص حقیقی و حقوقی وابسته به بدنه یا حاشیه قدرت بودند. امروز، بسیاری از این افراد در امنیت و آسایش خارج از کشور به سر می‌برند، در حالی که بار این ورشکستگی بر دوش سپرده‌گذاران بی‌پناه و اقتصاد ملی افتاده است.
✍️ بانک مرکزی، که امروز خود را در جایگاه قاضی نشان می‌دهد، سال‌ها با سکوت و تمدید مجوزهای متعدد، به این فساد سیستماتیک مشروعیت بخشید. فساد در بانک آینده یک «تصادف» نبود؛ نتیجه یک «قرارداد نانوشته» بین ثروت و قدرت بود که نهاد ناظر نیز در آن شریک بود.
✍️ و اکنون، در اقدامی که می‌بایست نقطه پایان این پرونده باشد، شاهد «انحلال رسمی بانک آینده و ادغام کامل آن در بانک ملی» هستیم. اما این اقدام، نه تنها راه حل بحران نیست، بلکه خود بخشی از مشکل است. این ادغام به معنای واقعی کلمه، «انتقال بدهی‌های یک بنگاه فاسد به جیب مردم» است. پرونده هزاران میلیارد تومان فساد، با عوض شدن یک تابلوی بانکی بسته نمی‌شود؛ تنها در کشوی میزی دیگر در بانکی بزرگ‌تر بایگانی می‌شود.
✍️ اگر امروز در برابر این الگو نایستیم و شفافیت کامل درباره تمامی وام‌گیرندگان کلان و طرح‌های صوری را طلب نکنیم، فردا شاهد تولد «بانک آینده‌ای» دیگر با نامی جدید خواهیم بود. بانک آینده، گذشته‌ی تاریک نظام بانکی ما نیست؛ هشدار واضحی برای آینده‌ای است که اگر هوشیار نباشیم، تکرار خواهد شد.

#حمیدآصفی


https://www.group-telegram.com/hamidasefichannel2

صفحه یوتیوب
https://youtube.com/@hamidasefi-mf3jo
‍ ‍ ‍ ♦️مولانا عبدالحمید: قانون اساسی باید تغییر کند

شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید، امروز (۲ آبان ۱۴۰۴) در مراسم نماز جمعه زاهدان، قانون اساسی و نبود «مسیر و ساختار صحیح» را عامل اصلی «بن‌بست‌های سیاسی و اقتصادی» کشور دانست و تصریح کرد: تا زمانی که «قانون اساسی» و «ساختار» تغییر پیدا نکند، تلاش‌ها و شکایات مردم و مسئولان به جایی نمی‌رسند و کشور نمی‌تواند از این بن‌بست‌ها رهایی حاصل کند.


به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر امام‌جمعه اهل‌سنت زاهدان، امام‌جمعه زاهدان در ادامه خاطرنشان ساخت: کشور با بن‌بست‌های سیاسی و اقتصادی مواجه است. این ادعای بنده است و با دلیل می‌توانم ثابت کنم که اقتصاد کشور با بن‌‍بست کامل مواجه است و هیچ اقتصاددانی هم نمی‌تواند مشکل را حل کند، زیرا راه و مسیر، درست نیست. «اقتصاد» و «سیاست» به هم گره خورده‌اند و یکی از راه‌های برون‌رفت از بن‌بست‌های اقتصادی آن است که سیاست‌ها اصلاح شوند.

وی افزود: اگر سیاست و ساختار مشکل داشته باشد، شما هر قدرتمند و کارشناسی را بیاورید نمی‌تواند مشکل را حل کند. مشکلات تنها با دعا و تلاش حل نمی‌شوند، بلکه باید مسیر و ساختار صحیح باشد. علما که با قرآن آشنایی دارند و سایر اندیشمندان و دانشگاهیان و دلسوزان باید روی این موضوع فکر کنند و راهکار ارائه کنند و مسئولان نیز به این راهکارها تن بدهند.

🔹تجربۀ پنجاه‌ساله نشان داده که قانون اساسی مشکل دارد
مولانا عبدالحمید گفت: پنجاه سال از تدوین قانون اساسی توسط خبرگان می‌گذرد و اکثر اعضای مجلس خبرگان، علما بودند و در بسیاری موارد قوانین دیگر کشورهای جهان را آوردند و قانون اساسی را تدوین کردند، درحالی‌که هر منطقه و جغرافیایی شرایط خاص خودش را دارد و سیاست‌های مخصوص به‌خود را می‌طلبد. در هر کشوری قانون اساسی باید مطابق با شرایط همان کشور و توسط بهترین کارشناسان تهیه و تنظیم شود.

وی خطاب به مسئولان کشور تصریح کرد: تجربۀ پنجاه‌سالۀ جمهوری اسلامی نشان داده که قانون اساسی مشکل دارد و تا زمانی که این قانون را اصلاح نکنید هر کسی را از هر جایی روی کار بیاورید نمی‌تواند مشکلات کشور را حل کند. باید بررسی کرد که ریشۀ مشکلات موجود که هیچ انسان باوجدانی نمی‌تواند در قبال آنها بی‌تفاوت باشد، کجاست.

🔹نمی‌خواهم مردم را ناامید کنم؛ می‌گویم کشور را در مسیر صحیح سیاسی و اقتصادی قرار دهید
امام‌جمعه زاهدان در ادامه تاکید کرد: خدا می‌داند که بنده نمی‌خواهم مردم را ناامید کنم، بلکه می‌خواهم این را بگویم که تا زمانی که مسئولان یک فکر اساسی نکنند و کشور را در مسیر صحیح سیاسی و اقتصادی قرار ندهند، این تلاش‌ها و شکایات مردم و مسئولان به جایی نمی‌رسند و کشور نمی‌تواند از بن‌بست رهایی حاصل کند.

وی گفت: مردم ایران ظرفیت زیادی دارند؛ در بین مردم افرادی هستند که مسیر را برای شما مسئولان درست کنند و به شما راهکار بدهند؛ شما به این مردم اجازه بدهید. بنده سال‌هاست فریاد می‌زنم که برای این مشکلات اهل حل‌وعقد تشکیل دهید و صاحب‌نظران طیف‌های مختلف را جمع کنید و از آنها نظرخواهی کنید.

🔹مشکلات در قانون اساسی گیر کرده‌اند؛ قانون اساسی باید از نو تدوین شود
مولانا عبدالحمید ریشۀ مشکلات کشور را در «قانون اساسی» دانستند و تصریح کرد: امروز مجلس و دولت و وزارتخانه‌ها هستند اما مشکلات همچنان وجود دارند و حل نمی‌شوند، زیرا مشکلات در قانون اساسی گیر کرده‌اند و تا زمانی که قانون اساسی را اصلاح نکنید بن‌بست‌های سیاسی و اقتصادی برطرف نمی‌شوند.

وی تاکید کرد: ریشۀ تمام مشکلات کشور از نحوۀ انتخاب نمایندگان مجلس و دولت‌ها گرفته تا تقسیم قدرت و اختیارات، به قانون اساسی برمی‌گردند. قانون اساسی باید از نو تدوین شود. در تمام دنیا رایج است که وقتی یک قانون و سیاسی جواب ندهد آن را تغییر می‌دهند.

@tahkimmelat

📱تحکیم ملت را در واتزاپ دنبال کنید.
Forwarded from افشا نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهترین و مجهزترین مدرسه ایران که برای پولدارها و عاقازاده‌ها درست شده!

@IRAfsha
🔴 منوچهر فلاح و سرگذشت اندوهبار سوررئالش در دل رئالیسم

✍️ #عزیز_قاسم_زاده

#منوچهر_فلاح در اواخر خرداد ۱۴۰۲ پس از دو هفته از دستگیری و بازجویی به بند میثاق آمد، از همان لحظه اول مظلوم و معصوم به نظر آمد. وقتی با او هم سخن شدم و از رنج‌های بی شمار زندگیش از کودکی تا به اکنون گفت، اندوهایی انبوهی که او می‌شمرد، سوررئال بود. اما بر خلاف مکاتب هنری، این یکی از نادرترین سوررئال‌های واقعی بود که بر یک انسان گذشته بود. اندوه از دست دادن مادر در کودکی و بزرگ شدن کنار یک نامادری که در ظلم کردن به او حد و اندازه نمی‌شناخت تا ازدواجی که از سر فداکاری و ایثار شکل گرفت و برای نگه داشتن این زندگی چه کارها که نکرد اما نشد تا دو سال زندان با جرمی غیر سیاسی که اصلاً به او مربوط نمی‌شد، جز یک بدشانسی بسیار بزرگ.

برای کسی که با او زندگی نکرده باشد، شاید  تمام گفته‌های او یک بلوف به نظر برسد. اما وقتی لحظه به لحظه با او زندگی کنی، ایمان می‌آوری که این مرد جز صداقت و پاکی چیزی در چنته ندارد. از رفیقی که برای نجاتش از دام اعتیادی که او را  به پایان خط رسانده بود، چه کارها که نکرد و در نهایت، چگونه او در شراکت کاری که باهم داشتند، تمام حساب منوچهر را خالی کرد و رفت. منوچهر وقتی سخن می‌گفت، در همان بدایت امر صداقتش را در کلامش می‌یافتم. نیمه‌های شب بود. او می‌گفت و من می‌گریستم.

شاید اگر منوچهر داستان زندگیش را به کتابی تبدیل کند و مخاطبی بدون شناخت او، آنها را بخواند، صرفا قصه‌ای غیر واقعی بنامد اما وضعیت غمبار اکنونی منوچهر که بابت تخریب درب دادگستری حکم اعدام گرفته، بهترین گواه است بر سرنوشتش که سوررئالیسم خیالی و ذهنی نیست، بلکه یک رئالیسم غمبار عینی و واقعی‌ست. منوچهر در زندان آن قدر با همبندان اهل مروت و مدارا و مهر بود که به او ابوالحسن خرقانی بند می‌گفتم.

ماده 677 در رابطه با حکم تخریب اموال عمومی تصریح دارد: «هر کس عمداً اشیای منقول یا غیرمنقول متعلق به دیگری را تخریب نماید یا به هر نحو کلاً یا بعضاً تلف نماید و یا از کار اندازد به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.». منوچهر آنگونه که بارها خود در بند تصریح کرده بود و در پرونده‌اش هم آمده و وکیلش میلاد پناهی‌پور هم در گفتگو با امتداد تصریح کرده به خاطر خسارتی ۱۵ میلیون تومانی حکم #اعدام گرفته است. پناهی‌پور تصریح کرده که موضوع پرونده منوچهر «صرفاً یک ترقه صوتی کوچک است که به درب فلزی اصابت کرده و خسارتی بسیار جزئی به بار آورده است.»
با توجه به اینکه منوچهر هیچ شهروندی اعم از مسئول و غیر مسئول، موافق نظام یا مخالف نظام را نه تنها نکشته که هیچ آسیبی هم به کسی نرسانده،این حکم غیر عادلانه چه توجیهی دارد؟
حتی اگر تفسیر را موسع کنیم که از نظر حقوقی به ضرر منوچهر باشد، باز محاربه شامل او نیست. چرا که محاربه عبارت از کشیدن سلاح است به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد. در ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی تصریح شده «کسی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد و نیز کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود، محارب محسوب نمی‌شود.»

این در حالی است که منوچهر بدون سلاح و بدون حضور مردم در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ درب دادگستری را تخریب کرده و در این ساعات تعطیل هم نه عوامل دادگستری حضور داشتند و نه شهروندان.
با این وضعیت، با چه تفسیری که نه فقط با وجدان و منطق و اخلاق که با افراطی‌ترین خوانش فقهی هم سازگاری داشته باشد، می‌توان حکم محاربه و اعدام منوچهر را تایید کرد؟! آیا جز این است به خاطر کوچک بودن جرمش، وثیقه ی او ابتدا ۲۰۰ میلیون بود و همه مراحل قانونی آن هم طی شد؟ حتی در زندان جشن آزادی قریب الوقوعش را در شهریور ۱۴۰۲ گرفتیم و اصلاً برایمان باور پذیر نبود او چنین سرنوشتی پیدا کند. اما گویا دست‌هایی در کار است که منوچهر را قربانی بی کسی او کند.

بر همه‌ی وجدان‌های بیدار جامعه واجب است نسبت به ظلم مضاعفی که بر منوچهر رفته سکوت نکنند. در گیلان و در اوج قیام ژینا هیچ معترضی حکم اعدام نگرفت و بیشتر دستگیر شدگان حتی عفو شدند. نمی‌دانم چه کسانی و با چه انگیزه‌هایی اصرار دارند که طناب دار ناحق را بر گردن یک بی گناه بیفکنند. مجازات منوچهر طبق قانون مجازات اسلامی حبس جزئی است و پرداخت جریمه!

آنانی که در دیوان عالی قرار است درباره پرونده او تصمیم بگیرند، حتی اگر خدا و وجدان را نمی خواهند ملاک تصمیم قرار دهند،مصالح خود و نظام سیاسی موجود را دست کم لحاظ کنند و این حکم ظالمانه را علیه منوچهر فلاح نقض کنند.

https://www.group-telegram.com/azizghasemzademusic
بگیرید ببندید....


خدایی لذت ببرید
2025/10/25 03:55:25
Back to Top
HTML Embed Code: