Telegram Group & Telegram Channel
قسمت اول:
هفتاد و چهار سال پس از نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق، هنوز نام و راه او آن‌چنان زنده و الهام‌بخش است که هر ساله حتی منتقدانش برای نفی و تخریب او به میدان می‌آیند. سخنرانی چندی پیش دکتر موسی غنی‌نژاد در دانشگاه شیراز که ظاهراً با موضوعی علمی و منصفانه برگزار شده، در واقع مجموعه‌ای از داوری‌های شتاب‌زده، استدلال‌های معیوب، تحریف‌های تاریخی و تکرار کلیشه‌های نخ‌نما شده علیه مصدق بود. این یادداشت کوششی است برای نشان دادن مغالطه‌های نهفته در این سخنان و دفاع از میراث عقلانی، ملی و دموکراتیک مصدق.
1-«آرمان‌گرایی متوهمانه» یا عقلانیت مقاومت؟
غنی‌نژاد ملی شدن صنعت نفت را نمونه‌ای از «آرمان‌گرایی غیرواقع‌گرایانه» می‌نامد، در حالی که هیچ تحلیل جدی تاریخی بدون توجه به بافت سیاسی، اجتماعی و بین‌المللی آن دوران نمی‌تواند چنین حکمی را صادر کند. مگر نه آن‌که انگلیس سال‌ها منافع ایران را به یغما برده بود و قرارداد دارسی و سپس ۱۹۳۳ عملاً ایران را به مستعمره‌ای نفتی بدل کرده بودند؟ مگر نه اینکه راه‌حل‌های اصلاحی همانند پیشنهاد ۵۰-۵۰ بارها با کارشکنی لندن به شکست انجامید؟ پس راهی جز ملی کردن باقی مانده بود؟ مگر نه اینکه به بهانه‌های مختلف و برای به خطر نیوفتادن منافع شرکت نفت و دولت انگلیس در تمام شئون مملکت دخالت می‌کردند؟
این‌که مصدق به جای تسلیم و مماشات، مسیر مقاومت مشروع و استقلال را برگزید، نه توهم که تجلی عقلانیت تاریخی و استقلال‌طلبی بود. در هیچ کجای دنیا، استعمار با خواهش و تمنا عقب نمی‌نشیند. باید با هزینه، اما عزتمند، به منافع ملی دست پیدا کرد.
2-ساده‌سازی عامدانه اقتصاد نفت
غنی‌نژاد به‌عنوان اقتصاددانی لیبرال، پیچیدگی صنعت نفت را بهانه‌ای برای تخطئه ملی‌سازی آن می‌داند. این در حالی است که نمونه‌های مشابه در مکزیک، ونزوئلا، الجزایر و حتی نروژ نشان می‌دهد که دولتی شدن نفت به معنای اتلاف منابع نیست، بلکه با نظارت مردمی و سیاست‌گذاری صحیح می‌تواند به موتور توسعه تبدیل شود. این‌که وضعیت امروز صنعت نفت ایران مطلوب نیست، نه به دلیل مصدق، که به دلیل فساد، سوءمدیریت و دور شدن از دموکراسی و شفافیتی است که مخالفان مصدق بنیاد نهادند.
فرمایش معروف فریدمن درباره "دولتی کردن شن‌های ساحل" بیشتر برازنده اقتصاد رانتی امروز ایران است که حاصل فاصله گرفتن از آرمان‌های مردم ایران و مردمسالاری است، نه ثمره راه مصدق.
@mohammadmosaddegh
👍24👎6🙏1



group-telegram.com/mohammadmosaddegh/5451
Create:
Last Update:

قسمت اول:
هفتاد و چهار سال پس از نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق، هنوز نام و راه او آن‌چنان زنده و الهام‌بخش است که هر ساله حتی منتقدانش برای نفی و تخریب او به میدان می‌آیند. سخنرانی چندی پیش دکتر موسی غنی‌نژاد در دانشگاه شیراز که ظاهراً با موضوعی علمی و منصفانه برگزار شده، در واقع مجموعه‌ای از داوری‌های شتاب‌زده، استدلال‌های معیوب، تحریف‌های تاریخی و تکرار کلیشه‌های نخ‌نما شده علیه مصدق بود. این یادداشت کوششی است برای نشان دادن مغالطه‌های نهفته در این سخنان و دفاع از میراث عقلانی، ملی و دموکراتیک مصدق.
1-«آرمان‌گرایی متوهمانه» یا عقلانیت مقاومت؟
غنی‌نژاد ملی شدن صنعت نفت را نمونه‌ای از «آرمان‌گرایی غیرواقع‌گرایانه» می‌نامد، در حالی که هیچ تحلیل جدی تاریخی بدون توجه به بافت سیاسی، اجتماعی و بین‌المللی آن دوران نمی‌تواند چنین حکمی را صادر کند. مگر نه آن‌که انگلیس سال‌ها منافع ایران را به یغما برده بود و قرارداد دارسی و سپس ۱۹۳۳ عملاً ایران را به مستعمره‌ای نفتی بدل کرده بودند؟ مگر نه اینکه راه‌حل‌های اصلاحی همانند پیشنهاد ۵۰-۵۰ بارها با کارشکنی لندن به شکست انجامید؟ پس راهی جز ملی کردن باقی مانده بود؟ مگر نه اینکه به بهانه‌های مختلف و برای به خطر نیوفتادن منافع شرکت نفت و دولت انگلیس در تمام شئون مملکت دخالت می‌کردند؟
این‌که مصدق به جای تسلیم و مماشات، مسیر مقاومت مشروع و استقلال را برگزید، نه توهم که تجلی عقلانیت تاریخی و استقلال‌طلبی بود. در هیچ کجای دنیا، استعمار با خواهش و تمنا عقب نمی‌نشیند. باید با هزینه، اما عزتمند، به منافع ملی دست پیدا کرد.
2-ساده‌سازی عامدانه اقتصاد نفت
غنی‌نژاد به‌عنوان اقتصاددانی لیبرال، پیچیدگی صنعت نفت را بهانه‌ای برای تخطئه ملی‌سازی آن می‌داند. این در حالی است که نمونه‌های مشابه در مکزیک، ونزوئلا، الجزایر و حتی نروژ نشان می‌دهد که دولتی شدن نفت به معنای اتلاف منابع نیست، بلکه با نظارت مردمی و سیاست‌گذاری صحیح می‌تواند به موتور توسعه تبدیل شود. این‌که وضعیت امروز صنعت نفت ایران مطلوب نیست، نه به دلیل مصدق، که به دلیل فساد، سوءمدیریت و دور شدن از دموکراسی و شفافیتی است که مخالفان مصدق بنیاد نهادند.
فرمایش معروف فریدمن درباره "دولتی کردن شن‌های ساحل" بیشتر برازنده اقتصاد رانتی امروز ایران است که حاصل فاصله گرفتن از آرمان‌های مردم ایران و مردمسالاری است، نه ثمره راه مصدق.
@mohammadmosaddegh

BY مصدق به روايت تاريخ و اسناد


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/mohammadmosaddegh/5451

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Soloviev also promoted the channel in a post he shared on his own Telegram, which has 580,000 followers. The post recommended his viewers subscribe to "War on Fakes" in a time of fake news. In 2018, Russia banned Telegram although it reversed the prohibition two years later. A Russian Telegram channel with over 700,000 followers is spreading disinformation about Russia's invasion of Ukraine under the guise of providing "objective information" and fact-checking fake news. Its influence extends beyond the platform, with major Russian publications, government officials, and journalists citing the page's posts. Stocks closed in the red Friday as investors weighed upbeat remarks from Russian President Vladimir Putin about diplomatic discussions with Ukraine against a weaker-than-expected print on U.S. consumer sentiment. On December 23rd, 2020, Pavel Durov posted to his channel that the company would need to start generating revenue. In early 2021, he added that any advertising on the platform would not use user data for targeting, and that it would be focused on “large one-to-many channels.” He pledged that ads would be “non-intrusive” and that most users would simply not notice any change.
from us


Telegram مصدق به روايت تاريخ و اسناد
FROM American