۲۹۷.سلام پاییز.
سلام فصل دلتنگی
سلام فصل عاشقی
سلام فصل شب های طولانی تر.
سلام فصلی که چایی بیشتر میچسبه.
سلام فصلی که آفریده شدی برای بیشتر کتاب خوندن.
سلام پاییز.
خیلی خوشم میاد ازت!
اونقدر که
سرو عریانی که با پاییز میآمیخت گفت:
کاش پیش از برف با آتش کفنپوشم کنی.
پ ن:
عذر خواهم، تقویم دارم ولی اینجا تا دو سه روز پیش هنوز تابستون بود.
بریم برای خوندن ۵۰ جلد کتاب احتکار شده واسه پاییز:)))
فلا!
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
سلام فصل دلتنگی
سلام فصل عاشقی
سلام فصل شب های طولانی تر.
سلام فصلی که چایی بیشتر میچسبه.
سلام فصلی که آفریده شدی برای بیشتر کتاب خوندن.
سلام پاییز.
خیلی خوشم میاد ازت!
اونقدر که
سرو عریانی که با پاییز میآمیخت گفت:
کاش پیش از برف با آتش کفنپوشم کنی.
پ ن:
عذر خواهم، تقویم دارم ولی اینجا تا دو سه روز پیش هنوز تابستون بود.
بریم برای خوندن ۵۰ جلد کتاب احتکار شده واسه پاییز:)))
فلا!
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤4
۲۹۸.بعضی ها اونقدر تنهان که الان دلشون واسه پلیس مقتدر ام تنگ شده.
جمله بالا به هیچ عنوان طنز نیست!
معمولی بودن خودش سخته ولی
ایران جهنم آدم های معمولیه...
چون اکثرا همه سرشار از کمبودن و در جستجوی انسان های خاص برای ارضای عقده های درونی.
معمولی بودن از بی کسی هم سخت تره.
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
جمله بالا به هیچ عنوان طنز نیست!
معمولی بودن خودش سخته ولی
ایران جهنم آدم های معمولیه...
چون اکثرا همه سرشار از کمبودن و در جستجوی انسان های خاص برای ارضای عقده های درونی.
معمولی بودن از بی کسی هم سخت تره.
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۹۹.وقتی استخون هاتون و میزاشتیم تو کفن، از چند تا مرد که فقط از هر کدوم دو سه تا دونه استخون و یه جمجمه مونده بود هیچی نخواستم الا اینکه اگه قراره زیاد زنده باشم همه عمرم مرد باشم، مرد بمونم و مرد بمیرم.
پول و قیافه و شهرت و اینا همه باحاله ولی هیچی جذابیت مرد بودن و نداره تو این دنیا.
آخر همین مرد بودنم مَردونه مُردنه.
خوشبحال اونا که مرد بودن.
خوشبحال اونا که مرد موندن.
و خوشبحال اونا که مرد مردن...
مرد!
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار
تا دست خداحافظی اش را بفشارم
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
پول و قیافه و شهرت و اینا همه باحاله ولی هیچی جذابیت مرد بودن و نداره تو این دنیا.
آخر همین مرد بودنم مَردونه مُردنه.
خوشبحال اونا که مرد بودن.
خوشبحال اونا که مرد موندن.
و خوشبحال اونا که مرد مردن...
مرد!
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار
تا دست خداحافظی اش را بفشارم
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤4
۳۰۰.دیشب یه برنامه بلند بالا واسه امروز ام نوشتم.
الان تازه بیدار شدم از خواب
اگه روز ۳۶ ساعت بشه به همه کارهام میرسم:)
زندگی همینه
هیچوقت تاکید میکنم هیچوقت قرار نیست به ایده آل ذهنی ات برسی و اگه آدم هدفمندی هستی همیشه احساس شکست روزانه باهاته.
ولی نترس
راه درست همینه.
این خیلی بهتره اتفاقا.
اگه یه روز همه برنامه ات و بتونی کامل و درست انجام بدی ، به اصل برنامه ات شک میکنی.
و میگی وقتی اینقدر راحت انجامش دادم ینی بدرد نمیخوره.
متن بالا رو دوباره بخون چون من راجع به برنامه روزانه حرف نمیزنم :)))
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
الان تازه بیدار شدم از خواب
اگه روز ۳۶ ساعت بشه به همه کارهام میرسم:)
زندگی همینه
هیچوقت تاکید میکنم هیچوقت قرار نیست به ایده آل ذهنی ات برسی و اگه آدم هدفمندی هستی همیشه احساس شکست روزانه باهاته.
ولی نترس
راه درست همینه.
این خیلی بهتره اتفاقا.
اگه یه روز همه برنامه ات و بتونی کامل و درست انجام بدی ، به اصل برنامه ات شک میکنی.
و میگی وقتی اینقدر راحت انجامش دادم ینی بدرد نمیخوره.
متن بالا رو دوباره بخون چون من راجع به برنامه روزانه حرف نمیزنم :)))
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤3
۳۰۱.به بزرگ علوی خیلی شباهت دارم
دوتامون یه بخش زیادی از عمرمون رو درگیر یه پروژه مشترک بودیم.
چشمهایش!
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
دوتامون یه بخش زیادی از عمرمون رو درگیر یه پروژه مشترک بودیم.
چشمهایش!
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤4🌚2
۳۰۲.برنامه ات واسه حل مشکلاتت چیه؟
هِناک یَم شَباجَه وصرخ ياعلی:)
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
هِناک یَم شَباجَه وصرخ ياعلی:)
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
💔2❤1🌚1
❤4
۳۰۴.مرد باید تا خرخره تو قرض و بدبختی باشه.
همش استرس قسط داشته باشه.
آسایش مالی دشمن مردانگیه.
تام فورد ؟
مرد باید بوی بدهی بده :)))
کاش با ساقی حسابم پاک میشد، سالهاست
او به من جامی بدهکار است و من جانی به وی
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
همش استرس قسط داشته باشه.
آسایش مالی دشمن مردانگیه.
تام فورد ؟
مرد باید بوی بدهی بده :)))
کاش با ساقی حسابم پاک میشد، سالهاست
او به من جامی بدهکار است و من جانی به وی
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤1
۳۰۵.
دانشجو موذن جامعه است.
مسولای دانشگاه:
ما که آتئیستیم:)))
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
دانشجو موذن جامعه است.
مسولای دانشگاه:
ما که آتئیستیم:)))
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
🌚2❤1🔥1
۳۰۶.هیچ سکانس عاشقانه ای جذاب تر از فلافل و نوشابه شیشه ای زرد خوردن یه زوج کنار جدول وسط خیابون نیست.
بیست سی دقیقه فرار از مشکلاتی که فقط خدا باید کمک کنه حل بشن.
ولی کو!
تا چشم کار میکنه میزانسن منوچهر هادیه و دوتا آدم ادایی طور دارن سوشی میخورن:)
کشور مون خیلی چیزا از دست داده.
ولی خیلی دردناکه که خیلی وقته ایران حتی
عاشق خوبم نداره دیگه...
چی بگم من.
اصلا بزار معنی بگه...
عشق می خواست خرابم کند از دوری تو
حرف او پیش تو آورده خرابش کردم
شرح یک نیم نفس با تو زدن با من بود
دیدم از بس که شریف است کتابش کردم
باغ انگور مرا کس نخرد لیک چه باک
می فروشم دو برابر چو شرابش کردم
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
بیست سی دقیقه فرار از مشکلاتی که فقط خدا باید کمک کنه حل بشن.
ولی کو!
تا چشم کار میکنه میزانسن منوچهر هادیه و دوتا آدم ادایی طور دارن سوشی میخورن:)
کشور مون خیلی چیزا از دست داده.
ولی خیلی دردناکه که خیلی وقته ایران حتی
عاشق خوبم نداره دیگه...
چی بگم من.
اصلا بزار معنی بگه...
عشق می خواست خرابم کند از دوری تو
حرف او پیش تو آورده خرابش کردم
شرح یک نیم نفس با تو زدن با من بود
دیدم از بس که شریف است کتابش کردم
باغ انگور مرا کس نخرد لیک چه باک
می فروشم دو برابر چو شرابش کردم
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤4💔1
۳۰۷.با خدا خیلی حال میکنم.
کلی صفات خفن داره.
ولی اینکه امنه خیلی خاصه.
واقعا ستار العیوب بودن دوست داشتنی ترین صفت خداست.
خدا چه دل بزرگی داره.
آدما نمیدونن چقدر بدم و وضع ام اینه.
فکر کن چیزایی که خدا میدونه رو میفهمیدن:)
خدایا مرسی که هستی و میتونم با همه اشغال بودنم خیالم راحت باشه.
مرسی که مثل آدما نیستی.
مرسی داغون بودنم رو به روم نمیاری.
مرسی که خدایی خدا
با هزاران جامه فاش خنده ایم
وای بر وضعیت عریان ما
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
کلی صفات خفن داره.
ولی اینکه امنه خیلی خاصه.
واقعا ستار العیوب بودن دوست داشتنی ترین صفت خداست.
خدا چه دل بزرگی داره.
آدما نمیدونن چقدر بدم و وضع ام اینه.
فکر کن چیزایی که خدا میدونه رو میفهمیدن:)
خدایا مرسی که هستی و میتونم با همه اشغال بودنم خیالم راحت باشه.
مرسی که مثل آدما نیستی.
مرسی داغون بودنم رو به روم نمیاری.
مرسی که خدایی خدا
با هزاران جامه فاش خنده ایم
وای بر وضعیت عریان ما
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤5
۳۰۸.ندیدم!
ندیدم کسی تورو واقعا بشناسه و عاقل بمونه.
تو کسی بودی که عقل و با شمشیر عشق کشتی.
تحمل درکت کار هر کسی نیست.
به قیمت یه عمر حال خراب بدست میای.
ولی اگه میخوای شب و روزت و از دست بدی.
بیا بهت میگم.
بهت میگم رمزش رو.
بهت میگم همه اش گره خورده تو چهار تا حرف.
بهت میگم
ح ، س ، ی ، ن
بشنو و دیوانه شو.
دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ،
دیوانه شو ،دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ،دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو
دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو...
گر رود ز کویت دل سوی این و آن غم نیست
می رود به صد منزل دست و پای قربانی
دیوانه شو :)
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
ندیدم کسی تورو واقعا بشناسه و عاقل بمونه.
تو کسی بودی که عقل و با شمشیر عشق کشتی.
تحمل درکت کار هر کسی نیست.
به قیمت یه عمر حال خراب بدست میای.
ولی اگه میخوای شب و روزت و از دست بدی.
بیا بهت میگم.
بهت میگم رمزش رو.
بهت میگم همه اش گره خورده تو چهار تا حرف.
بهت میگم
بشنو و دیوانه شو.
دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ،
دیوانه شو ،دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ،دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو، دیوانه شو ، دیوانه شو
دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو ، دیوانه شو...
گر رود ز کویت دل سوی این و آن غم نیست
می رود به صد منزل دست و پای قربانی
دیوانه شو :)
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤1
۳۰۹.چطور با بیست و هشت سال سن به دوستام بگم من درس دارم نمیتونم بیام بیرون که بهم نخندن ؟:)
چرا درس خواندن باور پذیر نیست؟
رفتم دانشگاه دیدم سالن مطالعه برادران دیگه نیست!
یه جوری نیست که
کلا انگار از اول نبوده!
به مسولش میگم:
سلام سالن مطالعه برادران چی شد ؟
بهم میگه مگه برادران مطالعه ام میکنن؟:))
چی بگم.
گفتم عب نداره.
سلام بر ادا و ادایی بودن
میریم کافه هم رو پروژه کار میکنم هم درس میخونم.
پسر میز جفتی:
متولد چه ماهی بودی ؟
دختر: اردیبهشت
وای اردیبهشتی ها خیلی احساسی و اجتماعی ان.
به عنوان یه اردیبهشتی احساسی میخواستم پام و بزارم رو گلوش و با کلی احساس بگم تورو خدا یواش تر حرف بزن ولی خب
چون ده دقیقه قبل داشتم نرخ دیه رو میخوندم بیخیال شدم.
ادایی بازی هم نتیجه نداد.
گفتم هیچی خونه آدم نمیشه.
خواستم شروع کنم
سید دانیال معین آل داوود
{همه اش یه نفره فن پیج ام داره تازه:)) }
با نهایت توان و انرژی داشت میگفت همه جهان رو به نابودی ان ولی نگران نباشید پزشکلندر دوچرخه سواری اش عالیه و مارو نجات میده...
متاسفانه خونه هم جای درس خواندن نبود.
پارک گزینه بعدیمه
ولی نمیدونم شاید واقعا بیست و هشت سالگی تایم مناسبی برای درس خواندن نیست.
ولی مگه ما یه قراری نداشتیم؟
ز گهواره تا گور ؟
چی بگم.
شاید قبلا مثل رویاهامون مردیم و خبر نداریم.
زندگی عجیبه
یه زمانی همه دنیا میخواستن درس بخونی
خودت نمیخواستی.
یه زمانی تو میخوای درس بخونی همه جهان نمیخوان.
فکر کنم همه جهان قوی تر باشن.
ولی من بدون مبارزه نمی بازم!
بریم واسه یه باخت دیگه.
ولی باخت قشنگ.
قشنگ باختن خیلی از باختن بهتره.
تو این و هیچوقت نمیفهمی مگر اینکه
خودت بازنده باشی.
مرد بازنده!
م م الف
پایان
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
چرا درس خواندن باور پذیر نیست؟
رفتم دانشگاه دیدم سالن مطالعه برادران دیگه نیست!
یه جوری نیست که
کلا انگار از اول نبوده!
به مسولش میگم:
سلام سالن مطالعه برادران چی شد ؟
بهم میگه مگه برادران مطالعه ام میکنن؟:))
چی بگم.
گفتم عب نداره.
سلام بر ادا و ادایی بودن
میریم کافه هم رو پروژه کار میکنم هم درس میخونم.
پسر میز جفتی:
متولد چه ماهی بودی ؟
دختر: اردیبهشت
وای اردیبهشتی ها خیلی احساسی و اجتماعی ان.
به عنوان یه اردیبهشتی احساسی میخواستم پام و بزارم رو گلوش و با کلی احساس بگم تورو خدا یواش تر حرف بزن ولی خب
چون ده دقیقه قبل داشتم نرخ دیه رو میخوندم بیخیال شدم.
ادایی بازی هم نتیجه نداد.
گفتم هیچی خونه آدم نمیشه.
خواستم شروع کنم
سید دانیال معین آل داوود
{همه اش یه نفره فن پیج ام داره تازه:)) }
با نهایت توان و انرژی داشت میگفت همه جهان رو به نابودی ان ولی نگران نباشید پزشکلندر دوچرخه سواری اش عالیه و مارو نجات میده...
متاسفانه خونه هم جای درس خواندن نبود.
پارک گزینه بعدیمه
ولی نمیدونم شاید واقعا بیست و هشت سالگی تایم مناسبی برای درس خواندن نیست.
ولی مگه ما یه قراری نداشتیم؟
ز گهواره تا گور ؟
چی بگم.
شاید قبلا مثل رویاهامون مردیم و خبر نداریم.
زندگی عجیبه
یه زمانی همه دنیا میخواستن درس بخونی
خودت نمیخواستی.
یه زمانی تو میخوای درس بخونی همه جهان نمیخوان.
فکر کنم همه جهان قوی تر باشن.
ولی من بدون مبارزه نمی بازم!
بریم واسه یه باخت دیگه.
ولی باخت قشنگ.
قشنگ باختن خیلی از باختن بهتره.
تو این و هیچوقت نمیفهمی مگر اینکه
خودت بازنده باشی.
مرد بازنده!
م م الف
پایان
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤6
۳۱۰.
بدان امید کز این کوچه بگذرد سحری
چه آبها که نپاشیدهام به خاک درش
منم تشنه کرامتم.
گدا نیستم.
خرابه ام.
آباد کردنمم هیچ سودی نداره برای کسی.
مگر اینکه یکی اهل کرامت باشه.
بخشش نه کرامت.
یه دنیا فرقه بین این دوتا.
تفاوت بخشش و کرامت تعریف خاصی نداره صرفا تو زندگی یه شخص خلاصه میشه:
اونم
چه زندگی ای!
صاحب بزرگ ترین سفره شهر خودش
هم سفره سگ ها و جذامی ها بود.
بیا مشتی.
کم از سگ و جذامی ندارم.
بیا که آباد کردن خرابه فقط کار خودته
بیا که خودت ساکن خرابه ای و خرابه شناس.
کار فقط کار خودته
وبس.
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
بدان امید کز این کوچه بگذرد سحری
چه آبها که نپاشیدهام به خاک درش
منم تشنه کرامتم.
گدا نیستم.
خرابه ام.
آباد کردنمم هیچ سودی نداره برای کسی.
مگر اینکه یکی اهل کرامت باشه.
بخشش نه کرامت.
یه دنیا فرقه بین این دوتا.
تفاوت بخشش و کرامت تعریف خاصی نداره صرفا تو زندگی یه شخص خلاصه میشه:
اونم
چه زندگی ای!
صاحب بزرگ ترین سفره شهر خودش
هم سفره سگ ها و جذامی ها بود.
بیا مشتی.
کم از سگ و جذامی ندارم.
بیا که آباد کردن خرابه فقط کار خودته
بیا که خودت ساکن خرابه ای و خرابه شناس.
کار فقط کار خودته
وبس.
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤2
۳۱۱.نادر ابراهیمی یه جایی تو کتاب مردی در تبعید ابدی نوشته:
{ویرانه ایست این جهان. عمر، کفاف نمی دهد که آباد کنیم، غیرت رخصت نمی دهد که رها کنیم. اینگونه رها کردن نشانه ی دنائت است و جاهلانه مرمت كردن کردن، نشانه ی رذالت. درد ما این است.}
اینکه میدونی ته این دنیا هیچی نیست ولی مجبوری کل عمرت واسه همین هیچی تلاش کنی بزرگ ترین پارادوکس انسان ها رو سیاره ای به اسم زمینه.
حالا بازم قابل تحمله.
واسه اونا که نسبتا آباد میکنن، میسازن و موفق میشن.
ولی ما چی؟
ماکه
.
در ساحتی که جز عجز از کس نمی خریدند
ما از سیاه بختی بیچاره هم نبودیم...
.
ما هیچی آقا
ما میخوابیم.
شاید فردا نپسندید
و تغییر داد قضا را:)
خیلی سخت ولی
ما میخوابیم...
شو خوش.
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
{ویرانه ایست این جهان. عمر، کفاف نمی دهد که آباد کنیم، غیرت رخصت نمی دهد که رها کنیم. اینگونه رها کردن نشانه ی دنائت است و جاهلانه مرمت كردن کردن، نشانه ی رذالت. درد ما این است.}
اینکه میدونی ته این دنیا هیچی نیست ولی مجبوری کل عمرت واسه همین هیچی تلاش کنی بزرگ ترین پارادوکس انسان ها رو سیاره ای به اسم زمینه.
حالا بازم قابل تحمله.
واسه اونا که نسبتا آباد میکنن، میسازن و موفق میشن.
ولی ما چی؟
ماکه
.
در ساحتی که جز عجز از کس نمی خریدند
ما از سیاه بختی بیچاره هم نبودیم...
.
ما هیچی آقا
ما میخوابیم.
شاید فردا نپسندید
و تغییر داد قضا را:)
خیلی سخت ولی
ما میخوابیم...
شو خوش.
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤2
۳۱۲.
پرده اول:
+چی شده ؟
تو خودتی حالت خوب نیست چرا!
-چی بگم
نیم ساعت پیش دوتا آدم کشتم الان با تو اومدم بستنی بخورم.
+مگه اولین بار بوده؟
-نه!
+خب کارته.
قاتل که نیستی نمیکشتی اونا میکشتنت.
-از بوی خون متنفرم
+شیرینی باید بدی ها
-شیرینی آدم کشتن؟
+نگاش کن خیر سرش (بوووووق) عه.
پاشو خجالت بکش مرد گنده.
چی میخوری ؟
- ولم کن بابا
هیچوقت میدونستی شبا تا صبح فکر میکنم؟
+آره همه قاتل های سریالی اینجوری آن:)
-خفه شو شوخی نکن جدی ام
+مگه دیونه ام با یه قاتل سریالی که نیم ساعت پیش دو نفر و کشته شوخی کنم آخه ؟
-من نزدم که خدا زد
+بیا آدم میکشه میندازه گردن خدا
-ولی جدی هر شب فکر میکنم.
به اونا که با تیر من مردن، به خانواده شون به اینکه میشد گلوله از اسلحه من خارج نشه...
+ولی اگه اونا تورو میکشتن قطعا هیچوقت به تو فکر نمیکردن.
-اماده شد
+اگه نمیکشیم کارتت و بده کارتم و جا گذاشتم.
-تو داشبورده وردار
+عه آلت جرمتم که اینجاست
چقدر برونینگ دوست دارم من
-صدبار گفتم به اون دست نزن
+باشه حالا
اگه مردی وصیت کن بدنش به من.
-سازمانیه نمیشه.
+نخواستیم آقا
واسه چیمه ، من که مثل تو قاتل نیستم.
من آزار ام به مورچه ام نمیرسه.
-گمشو سفارش و بگیر حالم واقعا خوب نیست.
یه پوکه ام کم دارم صبح داستان دارم.
+تو همیشه داستان داری :)
-چی بگم.
حالم واقعا بده.
تا وقتی گلوله نخوری و نزنی نمیفهمی چی میگم...
+حالا یه تیر از کنار پات رد شد
شروع نکن باز
-میری یا خودم برم
+رفتم جناب قاتل...
پرده دوم
گلوله ها فقط سربی نیستن.
بهتر بگم.
فقط گلوله های سربی نیستن که کشنده ان.
به نظرم کلمه ها از گلوله ها هم کشنده ترن و هم دردناک تر.
کل وجود و متلاشی میکنن بدون اینکه بتونی ببینی اش و یا تلاشی بکنی برا اینکه از تنت خارجش بکنی.
یه فرق دیگه ای هم داره.
اونی که با کلمه هاش آدم میکشه هیچوقت به مقتول اش فکر نمیکنه.
آخه اصلا خبر نداره
کلمه ها از گلوله ها کشنده ترن.
اگه میدونست اونم دستاش میلرزید.
اونم شب نمیخوابید.
ولی راحت میخوابه.
صبح هم لازم نیست واسه کم بودن پوکه هاش جواب پس بده.
چون اون نمیدونه آدم کشته.
نمیدونه
گلوله ها فقط سربی نیستن...
م م الف
پایان
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
پرده اول:
+چی شده ؟
تو خودتی حالت خوب نیست چرا!
-چی بگم
نیم ساعت پیش دوتا آدم کشتم الان با تو اومدم بستنی بخورم.
+مگه اولین بار بوده؟
-نه!
+خب کارته.
قاتل که نیستی نمیکشتی اونا میکشتنت.
-از بوی خون متنفرم
+شیرینی باید بدی ها
-شیرینی آدم کشتن؟
+نگاش کن خیر سرش (بوووووق) عه.
پاشو خجالت بکش مرد گنده.
چی میخوری ؟
- ولم کن بابا
هیچوقت میدونستی شبا تا صبح فکر میکنم؟
+آره همه قاتل های سریالی اینجوری آن:)
-خفه شو شوخی نکن جدی ام
+مگه دیونه ام با یه قاتل سریالی که نیم ساعت پیش دو نفر و کشته شوخی کنم آخه ؟
-من نزدم که خدا زد
+بیا آدم میکشه میندازه گردن خدا
-ولی جدی هر شب فکر میکنم.
به اونا که با تیر من مردن، به خانواده شون به اینکه میشد گلوله از اسلحه من خارج نشه...
+ولی اگه اونا تورو میکشتن قطعا هیچوقت به تو فکر نمیکردن.
-اماده شد
+اگه نمیکشیم کارتت و بده کارتم و جا گذاشتم.
-تو داشبورده وردار
+عه آلت جرمتم که اینجاست
چقدر برونینگ دوست دارم من
-صدبار گفتم به اون دست نزن
+باشه حالا
اگه مردی وصیت کن بدنش به من.
-سازمانیه نمیشه.
+نخواستیم آقا
واسه چیمه ، من که مثل تو قاتل نیستم.
من آزار ام به مورچه ام نمیرسه.
-گمشو سفارش و بگیر حالم واقعا خوب نیست.
یه پوکه ام کم دارم صبح داستان دارم.
+تو همیشه داستان داری :)
-چی بگم.
حالم واقعا بده.
تا وقتی گلوله نخوری و نزنی نمیفهمی چی میگم...
+حالا یه تیر از کنار پات رد شد
شروع نکن باز
-میری یا خودم برم
+رفتم جناب قاتل...
پرده دوم
گلوله ها فقط سربی نیستن.
بهتر بگم.
فقط گلوله های سربی نیستن که کشنده ان.
به نظرم کلمه ها از گلوله ها هم کشنده ترن و هم دردناک تر.
کل وجود و متلاشی میکنن بدون اینکه بتونی ببینی اش و یا تلاشی بکنی برا اینکه از تنت خارجش بکنی.
یه فرق دیگه ای هم داره.
اونی که با کلمه هاش آدم میکشه هیچوقت به مقتول اش فکر نمیکنه.
آخه اصلا خبر نداره
کلمه ها از گلوله ها کشنده ترن.
اگه میدونست اونم دستاش میلرزید.
اونم شب نمیخوابید.
ولی راحت میخوابه.
صبح هم لازم نیست واسه کم بودن پوکه هاش جواب پس بده.
چون اون نمیدونه آدم کشته.
نمیدونه
گلوله ها فقط سربی نیستن...
م م الف
پایان
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤2✍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۳۱۳.شنبه ها با موودی
دروغ چرا ،این هفته هیچکار خاصی نکردم و صرفا یه هفته به مردن نزدیک تر شدم.
دیالوگی ام ندارم خیلی
فقط
من صبح و شب اینچنین فراوان دیدم
بیدار شدی بخواب از شب تا صبح.
فلا
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
دروغ چرا ،این هفته هیچکار خاصی نکردم و صرفا یه هفته به مردن نزدیک تر شدم.
دیالوگی ام ندارم خیلی
فقط
من صبح و شب اینچنین فراوان دیدم
بیدار شدی بخواب از شب تا صبح.
فلا
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤3
۳۱۴.قبلا از آدم ها و مشکلات پناه میبردم به کتاب خوندن.
مدتیه پناهگاهم و به نوشتن تغییر دادم.
ولی دوتا مشکل دارم هم خیلی حسودم اینطوری که نود درصد نوشته هام و فقط واسه خودم مینویسم و دلم نمیاد کسی دیگه بخونه و متاسفانه خنگم هستم.
تقریبا وسط نوشتن یه داستان بلند بودم دستم خورد پاک شد.
و مثل زندگی دیگه رمقی واسه از اول شروع کردن نبود...
میدونم بلد نیستم و تعامل با انسان ها خیلی سخته واسم ولی بعنوان سوال در نظر بگیرید.
شما کلا کتاب میخونید؟
ینی اهل داستان خوندن دیلی یا حتی بصورت یکجا هستید؟
یا همینجوری زرد و توییتری بنویسم
اصلا چرا اینجایید ؟
من خواستم مثل همیشه ۱۰۰ تا پست بنویسم بعد پاک کنم
چرا رسیدیم به سیصد و چهاردهمین پست.
اگر اهل مطالعه اید کتاب خوب معرفی کنید
اگر اهل نوشتنید خوشحال میشم نقدی بود بگید. یا راهنمایی ام کنید
بنظر خودم اشغال مینویسم.
چند تا اندیشمند ام هستن اینجا واقعا خجالت میکشم ازشون.
استاد طوفان ، استاد نون ، و شاعر بزرگ ارزشی از همین تریبون ببخشید :)))
بالاخره اینقدر تو کاسه ما هست ولی
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
پ ن:
زد برون از سینه ما جان ما
جا نشد در جیب ما قرآن ما
فال ما کیفیتی بی نسبت است
نقش فیل افتاده در فنجان ما
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
مدتیه پناهگاهم و به نوشتن تغییر دادم.
ولی دوتا مشکل دارم هم خیلی حسودم اینطوری که نود درصد نوشته هام و فقط واسه خودم مینویسم و دلم نمیاد کسی دیگه بخونه و متاسفانه خنگم هستم.
تقریبا وسط نوشتن یه داستان بلند بودم دستم خورد پاک شد.
و مثل زندگی دیگه رمقی واسه از اول شروع کردن نبود...
میدونم بلد نیستم و تعامل با انسان ها خیلی سخته واسم ولی بعنوان سوال در نظر بگیرید.
شما کلا کتاب میخونید؟
ینی اهل داستان خوندن دیلی یا حتی بصورت یکجا هستید؟
یا همینجوری زرد و توییتری بنویسم
اصلا چرا اینجایید ؟
من خواستم مثل همیشه ۱۰۰ تا پست بنویسم بعد پاک کنم
چرا رسیدیم به سیصد و چهاردهمین پست.
اگر اهل مطالعه اید کتاب خوب معرفی کنید
اگر اهل نوشتنید خوشحال میشم نقدی بود بگید. یا راهنمایی ام کنید
بنظر خودم اشغال مینویسم.
چند تا اندیشمند ام هستن اینجا واقعا خجالت میکشم ازشون.
استاد طوفان ، استاد نون ، و شاعر بزرگ ارزشی از همین تریبون ببخشید :)))
بالاخره اینقدر تو کاسه ما هست ولی
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
پ ن:
زد برون از سینه ما جان ما
جا نشد در جیب ما قرآن ما
فال ما کیفیتی بی نسبت است
نقش فیل افتاده در فنجان ما
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤6🔥1🌚1
۳۱۵.عبدالله!
عبدالله همیشه میخندید.
یه لبخند همیشگی خیلی قشنگ داشت که انگاری میگفت:
ببینید مردم، من دارم از خوشبختی ام لذت میبرم.
هیچوقت اخم کردن عبدالله رو ندیدم.
و قطعا اولین چیزی که ازش تو ذهنم میاد همین لبخند همیشگیش بود.
عبدالله از گردن به پایین فلج بود.
دلیلشم اهمیتی نداره واقعا.
مهم ترین چیز اینه که پدر و مادرش تو انتخاب اسم واسش کولاک کرده بودن.
بنده ی خدا!
عبدالله واقعا بنده خدا بود.
بنده واقعی خدا.
صبح
ظهر
مغرب
شاید یه روزی امام جماعت کار داشت و نمیومد .
ولی ویلچر عبدالله همیشه تو صف نماز بود.
تاکید میکنم همیشه.
اصلا بنظرم دلیل رونق نماز جماعت صبح مسجد این بود که بچه ها باید نوبتی میرفتن دنبال عبدالله و میاوردنش.
میاوردنش که یه چیزی کم نباشه.
البته اگه دیر میرفتن غر هم میزد.
همیشه میگفت زود بیاید که به نافله ام برسم.
محرم ها بچه ها با دستشون به جای عبدالله سینه میزدن.
هر جا که میرفتن و میتونستن نمیزاشتن حسرت به دلش بمونه.
خیلی ها ماشین و موتور نداشتن ولی ویلچر عبدالله واسشون کم از موتور نبود.
دیالوگ همیشگی بچه ها قبل هر کاری این بود که:
عبدالله باید باشه.
اون نمیتونه ما که میتونیم.
فلافل بعد از مسجد میچسبید.
آخه عبدالله ام بود.
و یکی از بچه ها آروم لقمه ها رو مثل مادر میزاشت تو دهن رفیقش و بعد ام صورتش و میشست.
و مثل همیشه عبدالله فقط میخندید.
شوک بزرگ اونجایی بود که قرار شد اردو بجای شهر زیارتی همیشگی تو جنگل و کنار آب برگزار بشه.
.
بحث نکنید.
امکان اومدن عبدالله نیست...
مشهد نیست که!
درخت داره ، تپه داره ، خطرناکه.
ولی واسه بچه ها هیچ چی خطرناک تر از بی معرفتی نبود.
عبدالله اومد.
وسط کوه و جنگل.
تو آب هم رفت شنا کرد.
و بیشتر از همیشه لبخند میزد.
نمیدونم.
ولی همیشه تو ذهنم بود دلیل عاقبت به خیری خیلی ها دعا های عبدالله بود.
عبدالله.
بنده خدا.
بنده خوب خدا.
عبدالله ثابت کرد واسه شکر خدا گفتن خیلی بهونه زیادی نیاز نیست.
امیدوارم من و یادش باشه و تو آسمونم هنوز بخنده و با لبخند واسمون دعا کنه.
آخه قطعا پیش خدا حالش خیلی خوبه.
بچه ها و پدر مادر مهربونش اسیر زمینن ولی قطعا الان دیگه خود خدا حواسش به عبدالله هست.
و هنوز عبدالله حالش خیلی خوبه.
مثل وقتایی که صبح زودتر از اذان میرسید مسجد.
مثل وقتی که با چشمهاش نماز میخواند.
چشمهاش...
تقدیم به دوست عزیزم عبدالله زهیری.
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
عبدالله همیشه میخندید.
یه لبخند همیشگی خیلی قشنگ داشت که انگاری میگفت:
ببینید مردم، من دارم از خوشبختی ام لذت میبرم.
هیچوقت اخم کردن عبدالله رو ندیدم.
و قطعا اولین چیزی که ازش تو ذهنم میاد همین لبخند همیشگیش بود.
عبدالله از گردن به پایین فلج بود.
دلیلشم اهمیتی نداره واقعا.
مهم ترین چیز اینه که پدر و مادرش تو انتخاب اسم واسش کولاک کرده بودن.
بنده ی خدا!
عبدالله واقعا بنده خدا بود.
بنده واقعی خدا.
صبح
ظهر
مغرب
شاید یه روزی امام جماعت کار داشت و نمیومد .
ولی ویلچر عبدالله همیشه تو صف نماز بود.
تاکید میکنم همیشه.
اصلا بنظرم دلیل رونق نماز جماعت صبح مسجد این بود که بچه ها باید نوبتی میرفتن دنبال عبدالله و میاوردنش.
میاوردنش که یه چیزی کم نباشه.
البته اگه دیر میرفتن غر هم میزد.
همیشه میگفت زود بیاید که به نافله ام برسم.
محرم ها بچه ها با دستشون به جای عبدالله سینه میزدن.
هر جا که میرفتن و میتونستن نمیزاشتن حسرت به دلش بمونه.
خیلی ها ماشین و موتور نداشتن ولی ویلچر عبدالله واسشون کم از موتور نبود.
دیالوگ همیشگی بچه ها قبل هر کاری این بود که:
عبدالله باید باشه.
اون نمیتونه ما که میتونیم.
فلافل بعد از مسجد میچسبید.
آخه عبدالله ام بود.
و یکی از بچه ها آروم لقمه ها رو مثل مادر میزاشت تو دهن رفیقش و بعد ام صورتش و میشست.
و مثل همیشه عبدالله فقط میخندید.
شوک بزرگ اونجایی بود که قرار شد اردو بجای شهر زیارتی همیشگی تو جنگل و کنار آب برگزار بشه.
.
بحث نکنید.
امکان اومدن عبدالله نیست...
مشهد نیست که!
درخت داره ، تپه داره ، خطرناکه.
ولی واسه بچه ها هیچ چی خطرناک تر از بی معرفتی نبود.
عبدالله اومد.
وسط کوه و جنگل.
تو آب هم رفت شنا کرد.
و بیشتر از همیشه لبخند میزد.
نمیدونم.
ولی همیشه تو ذهنم بود دلیل عاقبت به خیری خیلی ها دعا های عبدالله بود.
عبدالله.
بنده خدا.
بنده خوب خدا.
عبدالله ثابت کرد واسه شکر خدا گفتن خیلی بهونه زیادی نیاز نیست.
امیدوارم من و یادش باشه و تو آسمونم هنوز بخنده و با لبخند واسمون دعا کنه.
آخه قطعا پیش خدا حالش خیلی خوبه.
بچه ها و پدر مادر مهربونش اسیر زمینن ولی قطعا الان دیگه خود خدا حواسش به عبدالله هست.
و هنوز عبدالله حالش خیلی خوبه.
مثل وقتایی که صبح زودتر از اذان میرسید مسجد.
مثل وقتی که با چشمهاش نماز میخواند.
چشمهاش...
تقدیم به دوست عزیزم عبدالله زهیری.
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤1
۳۱۶.
+چقدر خوبه؟
-دیدن نوتیف پیامش از نوتیف واریز بانکم واسم جذاب تره.
+توکه خیلی اهل مادیات نبودی!
-فرهادم پول داد تیشه خرید افتاد بجون کوه.
مفتی مفتی که نمیشه.
+بیستون را عشق کند شهرتش فرهاد برد ها...
-ولی بدون پول شیرین میشه صد روبوستا
+پس فکر کنم تو تنهایی بمیری.
-چی بگم.
همه تنها میمیرن ولی خیلی فرقه بین تنها مردن و تو تنهایی مردن
+صدای نوتیف اومد پیام داد ؟
-نه، از بانک بود.
+آماده ای دیگه تیشه بخری ؟
-نه بابا ، برداشت از حساب بود.
+عیب نداره حالا ،خدا بزرگه.
-من کوچیکم.
+توهم بزرگ میشی.
-ولی خدا کوچیک نمیشه...
پ ن:
از این درگه که شاهان ناامیدند
گدایان کی به مقصودی رسیدند
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
+چقدر خوبه؟
-دیدن نوتیف پیامش از نوتیف واریز بانکم واسم جذاب تره.
+توکه خیلی اهل مادیات نبودی!
-فرهادم پول داد تیشه خرید افتاد بجون کوه.
مفتی مفتی که نمیشه.
+بیستون را عشق کند شهرتش فرهاد برد ها...
-ولی بدون پول شیرین میشه صد روبوستا
+پس فکر کنم تو تنهایی بمیری.
-چی بگم.
همه تنها میمیرن ولی خیلی فرقه بین تنها مردن و تو تنهایی مردن
+صدای نوتیف اومد پیام داد ؟
-نه، از بانک بود.
+آماده ای دیگه تیشه بخری ؟
-نه بابا ، برداشت از حساب بود.
+عیب نداره حالا ،خدا بزرگه.
-من کوچیکم.
+توهم بزرگ میشی.
-ولی خدا کوچیک نمیشه...
پ ن:
از این درگه که شاهان ناامیدند
گدایان کی به مقصودی رسیدند
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
❤2