Telegram Group Search
من واقعا با خیاطی خوشحالم. خدایا مرسی
🌚2🐳1
تازگیا با جواهردوزی هم خوشحالم. بازم مرسی
🌚2🍓1💋1
وای
سطح طنز زندگیم روز به روز پیشرفته تر میشه😂
🌚2🍓1
موکیتا؛
وای سطح طنز زندگیم روز به روز پیشرفته تر میشه😂
اره مثل مامان و بابام میان میگن ما دیگه دوستیم
🌚4
زندگیتون رو بکنید زندگی خودتون رو نه بقیه رو عزیزان آزاد و رها باشید اینجوری زندگی به کامتون خوش میاد
🌚2🍓2
سخت گرفتنتون چیه
🌚3🍓1
موکیتا؛
زندگیتون رو بکنید زندگی خودتون رو نه بقیه رو عزیزان آزاد و رها باشید اینجوری زندگی به کامتون خوش میاد
واقعا اینجوری که رو خودت فوکوس کنی و اهمیتی به بقیه ندی حس خوبی داره
🌚2🍓1
می‌گوید: اوایل فکر می‌کردم بدترین کار کشتن آدم‌ها است اما حالا می‌بینم چیزهای زیادی هست که از کشتن آدم‌ها بدتره.
من گنجشک نیستم، مصطفی مستور
طاقچه خیلی نازه
🐳1
Forwarded from کوفِ بور (Lili)
من نم زده است و راه هار شده است،
روزها به زور میگذرند و یارم رأی عوض کرده است و گنجِ من جنگی ساخته که بیا و ببین!
اما این جدال مغلطه ای بیش نبود و حتی اگر یک دریا هم در استکانم جای میگرفت و آن را سر میکشیدم بازهم چیزی در گلویم باقی می‌گذاشت که هرگز پایین نمیرود، بغض؟ شاید.
این روزها تعفنِ جنازه‌ی زندگی سر تا سرِ افکارم را گرفته بود و سعی داشتم از خودم بازجویی کنم که ۲۰ سال بعد کدام صفحه از کتاب زندگی ام با خلقتی ناقص آفریده میشود که ناگهان با تشیع جنازه زندگی توسط پیکر مرگ در پیشِ چشمم مواجه شدم؛
به خشکی شانس درست همان هنگامی که در ذهن پنداشتم ۲۰ سال بعد هم زیستنی در خورِ عمر خواهم داشت با تشیع جنازه زندگی مواجه شدم!
اما هرگز در هیچ زمانی مانعی برای اندیشیدن وجود نداشته، پس چشمانم را بر نیستی زندگی و جای خالی اش که با مرگ پر شده بود بستم، ۲۰ سال بعد...
۲۰ سال بعد هیبت بانویی را خواهی دید که با هر قدمش پرنده ها را به شکستن سکوتشان وادار میکند، زنی که غروب را رنگ میکند و در کیف کوچک دستی اش میچپاند تا طلوع بسازد، زنی که به عیاشی شب ها بی شمار هذیان هایش را شعر میکند و از باریک‌ترین انزوا به عیاشی شب ها خلق می‌شود و هیچ چیز نمی‌تواند از پا درش بیارد، چرا که پوچی برایش دیگر یک تبعیدیِ پذیرفته شده ای بیش نیست و این تلفیق همچون آواز قو تا زمانی که اهنگ بنوازد به رقص پاهایش جسورانه ادامه خواهد داد و به محض اتمام اهنگ او هم دیگر وجود نخواهد داشت...
صد دفعه بهش گفته‌ام که هر سؤال عینهو یه طناب می‌پیچه به دست و پاش و وقتی سؤال‌ها زیاد شدند اون‌قدر طناب به دست و پاهای خودش پیچونده که دیگه حتی یه قدم هم نمی‌تونه برداره.
من گنجشک نیستم، مصطفی مستور
‏در انتخاب پارتنر یک آیتم مهم هست که شاید خیلی بهش پرداخته نشده "‏شجاعت" ‏آدمای ترسوی بزدلی که تا زندگی بهشون سخت گرفت جا میزنن به درد گذاشتن لای جرز دیوار می خورن ‏با یکی باشین که برای با شما بودن با همه دنیا جز خودتون بجنگه نه اینکه عذر و توجیه بیاره و اسم بی‌عرضگیشو بذاره تقدیر!
توئیت
Forwarded from 𝓒𝓸𝓽𝓪𝓻𝓭
به به چه انسان‌های چرتی.
💋2
دخترم برگشته خونه،
چشمم که هیچی قلبم روشن شد.
یه جوری تو بغلم آروم گرفت که شونه‌هام سبک شدن.
از اون شباست که نباید بیدار بمونی اما خوابت هم نمیبره
از اون شبایی که به مکالمه‌‌های طولانی نیاز داری
🍓1
2025/08/23 20:47:23
Back to Top
HTML Embed Code: