group-telegram.com/nasserfakouhi/12695
Last Update:
دانشگاه، قدرت، و جهانى شدن / سخنرانی #ناصر_فکوهی / 1383
https://www.group-telegram.com/us/nasserfakouhi.com/12694
بحثى که در اینجا انجام مىگیرد، سه جنبه و سه مفهوم را در خود دارد که ما، براى آنکه منطق کل به جزء را در آن رعایت کنیم، در جهتى معکوس با عنوان موضوع به آن مىپردازیم: نخست به جهانىشدن، سپس به قدرت، و در نهایت به دانشگاه.
جهانىشدن
جهانىشدن بیش و پیش از هر چیز تبدیل شدن یک واقعیت زیستبومى (اکولوژیک) به یک واقعیت سیاسى و به عبارت دیگر به معنى بازآفرینى «جهان» از خلال ساختارهایى است که باید درنهایت آنها را فرهنگى به حساب آورد، زیرا حاصل نهایى و متأخر فاصله گرفتن انسان از موقعیت طبیعى او به مثابه جانورى در میان سایر جانوران است، جانورى به تعبیرى فیلسوفانه «سیاسى». براى این فاصله گرفتن، انسان بر دو راه قدم گذاشته است: یک راه مادى (ابزار یا فناورى) و یک راه معنایى (زبان یا ایدئولوژى). اما اگر از فاصله گرفتن نهایى و متأخر صحبت مى کنیم، دلیل آن است که جهانى شدن را باید نوعى ویژه از فرهنگ انسانى قلمداد کنیم که الگوهاى آن در موقعیت زمانى مکانى ویژهاى شکل گرفته و از نقطهاى مشخص به سراسر جهان اشاعه یافتهاند. این موقعیت را مىتوانیم کمابیش در اروپاى قرون شانزدهم تا نوزدهم میلادى قرار دهیم. یعنى اروپاى بیرون آمده از قرونوسطا و آماده حرکت به سوى دوران صنعتىشدن. از اینرو مبالغهآمیز نخواهد بود که «جهانىشدن» را نوعى «اروپایى شدن» به حساب آوریم و باز عجیب نخواهد بود که امروز در سراسر جهان مشاهده کنیم که شیوههاى زیستى، شکلها، نمادها، و حتى سلیقهها و رفتارها تا کوچکترین حرکات و ژستها تمایلى گویا و روشن به شباهتیافتن با این الگوهاى اولیه داشته باشند. هرچند همانگونه که خواهیم گفت، جهانىشدن هرگز به معنى رابطهاى یکسویه نبوده و نیست.
اروپا در طول این سه قرن، دو ابداع و یا باز دقیقتر بگوییم دو بازآفرینى اساسى داشته است: نخست بازار سرمایه مبتنى بر ارزش مبادله و انباشت و رابطه دینامیک و با قابلیت سوداگرى میان عرضه و تقاضا، و جایگزین کردن آن با بازارهاى کمابیش محدود و خودکفاى پیشین مبتنىبر تولید کالاهاى مصرفى، با قابلیت اندک تولید کالاهاى سرمایهاى قابل مبادله و درنتیجه محدودیت در قابلیت انباشت؛ و دوم، دولت ملى مبتنىبر آنچه ملت نامیده مىشود و درحقیقت نوعى ابداع و تألیف حسابشده از جمعیتهایى است اغلب ناهمگون با زبانها و فرهنگهایى گاه بسیار متفاوت و حتى متضاد، براى تبدیل آنها به یک تمامیت مفروض یکپارچه با مشخصاتى روشن: زبان، سرزمین، حافظه تاریخى، سرگذشت و سرنوشت یکسان، و غیره.
ادامه در وبگاه
BY ناصر فکوهی / نوشتهها و سایر فایلها

Share with your friend now:
group-telegram.com/nasserfakouhi/12695