Telegram Group & Telegram Channel
✍️
بسیاری از «آن‌ها» از «ما» هستند

سکوت و شاید بیشتر ترس دردناکی پدیده شیوه اخراج افغانستانی‌های مقیم ایران را نظاره می‌کند. قلب کشور هنوز خیلی تندتر از این حرف‌ها می‌زند که بتواند در آرامش به اصول اخلاقی و کرامت انسان‌بماهو انسان فکر کند. زود باید گناهکارانی پیدا کرد و گردن زد تا جامعه خیانت‌دیده آرام شود. چه بهتر که مقصران از «ما» نباشند و از آن بهتر اینکه به هیچ دولتی آنچنان وابسته نباشند که پاره کردن پاسپورتشان هزینه ایجاد کند. ( «اصلا لابد که پاسپورت‌هاشان جعلی بوده»)

قبلا هم از «حق برای حق‌داشتن» نوشته بودم. اینکه چطور هانا آرنت توجه ما را به این نکته جلب کرد که «حق برخورداری از حق» تنها زمانی به شما تعلق می‌گیرد که تابعیت یک دولت به‌رسمیت‌شناخته‌شده در نظم جهانی را داشته باشید. هرچه دولت شما قدرتمندتر باشد حق شما برای داشتن حق مسلم‌تر است!

یهودیانی که از آلمان نازی طرد و متواری شدند، و مردمان فلسطین که «مظلوم» پسوند نامشان شد و مهاجران افغانستانی که بسیاری از آن‌ها و والدینشان در ایران زاده و پرورده شدند با چالش «حق برخورداری از حق» مواجهند چون دولت ملت محکم و مقتدری ندارند/ نداشتند که از آنان دفاع کند_ اگر دولت خودش یهودی‌ستیز یا هزاره‌ستیز نبود و عامل اصلی آوارگی و بی‌حقی آن‌ها.

(در مقابل لابد مورد عجیب نرگس کلباسی را به‌یاد دارید که چطور تابعیت ایرانی‌اش باعث نجاتش از زندان در هندوستان شد.)

چندروزی است می‌خواهم در این زمینه بنویسم. اینکه چقدر کار نظری درحال انجام است در مورد انسان‌هایی که وابسته نبودن آن‌ها به یک دولت باعث شده حقوق آن‌ها براحتی پایمال شود و کسی هم دردش نیاید؛ گویی اصلا در این جهان وجود ندارند. ولی نوشتن درباره کارهای نظری «درحال انجام» درباره به‌رسمیت‌شناخته شدن این «معضل» چه رنجی کم می‌کند از این چندهزار انسان‌ درحال رد مرز به سرزمینی که برخی هیچ نشانی از آن ندارند؟
خجالت می‌کشم بنویسم دیدن شرایط امثال آن‌ها چگونه به بازاندیشی درمورد مفهوم «عدالت» منجر شده است.

از طرف دیگر، با برملاکردن سازوکارهای دیگری‌ساز در زمانه بحران چطور می‌توان قلب ناآرام مردمانی را آرام کرد که از خیانت داخلی زخم خورده‌اند و به هر ریسمانی چنگ می‌زنند تا احساس ترس و خیانت‌دیدگی‌شان را برطرف کنند؟

افغانستانی‌های پناهنده به ایران، از کودکی من، همیشه نقش آن دیگری مقصر وضع موجود ما را بازی کرده‌اند. اگر بیکاری، کمبود، دزدی، هیزی، تجاوزی یا قتلی رخ می‌داد انگشت اتهام اول از همه به سمت آن‌ها بود. حالا که در شرایط نفوذ و خیانت جنگی هستیم و موج مهاجرت غیرقانونی کنار بی‌تدبیری از هر نظر اوضاع را وخیم کرده است.

حس می‌کنم الان حرف زدن از اخلاق و اصالت دادن به ارتباط میان انسان‌ها، خاصه همسایگان، هیچ کار نمی‌کند ولو بزودی عواقبش را بچشیم. حالا که بیشتر ما دنبال قطع کردن ارتباط هستیم تا مرز روشنی میان خودمان و «مقصران وضع موجود» بکشیم و در حباب هم‌فکران‌مان احساس امنیت و عزت و پیروز بودن کنیم. ذهن و فرهنگ قطبیده ما باید سریع شر/شروری دست و پا کند تا با اطمینان از خیر بودن خودش آرام بگیرد.
به دیگری بی‌صدایی نیازمندیم تا درست بودن خودمان را دربرابر آن فرد/قوم/جنس دیگر تعریف کنیم و کدام دیوار کوتاه‌تر از افغانستانی‌های گریخته از جنگ و جهل و تعصب سرزمین‌شان که حق کمی برای برخورداری از حق دارند؟

@neocritic
👍29👎13🕊75👏1🤔1



group-telegram.com/neocritic/608
Create:
Last Update:

✍️
بسیاری از «آن‌ها» از «ما» هستند

سکوت و شاید بیشتر ترس دردناکی پدیده شیوه اخراج افغانستانی‌های مقیم ایران را نظاره می‌کند. قلب کشور هنوز خیلی تندتر از این حرف‌ها می‌زند که بتواند در آرامش به اصول اخلاقی و کرامت انسان‌بماهو انسان فکر کند. زود باید گناهکارانی پیدا کرد و گردن زد تا جامعه خیانت‌دیده آرام شود. چه بهتر که مقصران از «ما» نباشند و از آن بهتر اینکه به هیچ دولتی آنچنان وابسته نباشند که پاره کردن پاسپورتشان هزینه ایجاد کند. ( «اصلا لابد که پاسپورت‌هاشان جعلی بوده»)

قبلا هم از «حق برای حق‌داشتن» نوشته بودم. اینکه چطور هانا آرنت توجه ما را به این نکته جلب کرد که «حق برخورداری از حق» تنها زمانی به شما تعلق می‌گیرد که تابعیت یک دولت به‌رسمیت‌شناخته‌شده در نظم جهانی را داشته باشید. هرچه دولت شما قدرتمندتر باشد حق شما برای داشتن حق مسلم‌تر است!

یهودیانی که از آلمان نازی طرد و متواری شدند، و مردمان فلسطین که «مظلوم» پسوند نامشان شد و مهاجران افغانستانی که بسیاری از آن‌ها و والدینشان در ایران زاده و پرورده شدند با چالش «حق برخورداری از حق» مواجهند چون دولت ملت محکم و مقتدری ندارند/ نداشتند که از آنان دفاع کند_ اگر دولت خودش یهودی‌ستیز یا هزاره‌ستیز نبود و عامل اصلی آوارگی و بی‌حقی آن‌ها.

(در مقابل لابد مورد عجیب نرگس کلباسی را به‌یاد دارید که چطور تابعیت ایرانی‌اش باعث نجاتش از زندان در هندوستان شد.)

چندروزی است می‌خواهم در این زمینه بنویسم. اینکه چقدر کار نظری درحال انجام است در مورد انسان‌هایی که وابسته نبودن آن‌ها به یک دولت باعث شده حقوق آن‌ها براحتی پایمال شود و کسی هم دردش نیاید؛ گویی اصلا در این جهان وجود ندارند. ولی نوشتن درباره کارهای نظری «درحال انجام» درباره به‌رسمیت‌شناخته شدن این «معضل» چه رنجی کم می‌کند از این چندهزار انسان‌ درحال رد مرز به سرزمینی که برخی هیچ نشانی از آن ندارند؟
خجالت می‌کشم بنویسم دیدن شرایط امثال آن‌ها چگونه به بازاندیشی درمورد مفهوم «عدالت» منجر شده است.

از طرف دیگر، با برملاکردن سازوکارهای دیگری‌ساز در زمانه بحران چطور می‌توان قلب ناآرام مردمانی را آرام کرد که از خیانت داخلی زخم خورده‌اند و به هر ریسمانی چنگ می‌زنند تا احساس ترس و خیانت‌دیدگی‌شان را برطرف کنند؟

افغانستانی‌های پناهنده به ایران، از کودکی من، همیشه نقش آن دیگری مقصر وضع موجود ما را بازی کرده‌اند. اگر بیکاری، کمبود، دزدی، هیزی، تجاوزی یا قتلی رخ می‌داد انگشت اتهام اول از همه به سمت آن‌ها بود. حالا که در شرایط نفوذ و خیانت جنگی هستیم و موج مهاجرت غیرقانونی کنار بی‌تدبیری از هر نظر اوضاع را وخیم کرده است.

حس می‌کنم الان حرف زدن از اخلاق و اصالت دادن به ارتباط میان انسان‌ها، خاصه همسایگان، هیچ کار نمی‌کند ولو بزودی عواقبش را بچشیم. حالا که بیشتر ما دنبال قطع کردن ارتباط هستیم تا مرز روشنی میان خودمان و «مقصران وضع موجود» بکشیم و در حباب هم‌فکران‌مان احساس امنیت و عزت و پیروز بودن کنیم. ذهن و فرهنگ قطبیده ما باید سریع شر/شروری دست و پا کند تا با اطمینان از خیر بودن خودش آرام بگیرد.
به دیگری بی‌صدایی نیازمندیم تا درست بودن خودمان را دربرابر آن فرد/قوم/جنس دیگر تعریف کنیم و کدام دیوار کوتاه‌تر از افغانستانی‌های گریخته از جنگ و جهل و تعصب سرزمین‌شان که حق کمی برای برخورداری از حق دارند؟

@neocritic

BY Critic l مریم نصر


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/neocritic/608

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Oleksandra Matviichuk, a Kyiv-based lawyer and head of the Center for Civil Liberties, called Durov’s position "very weak," and urged concrete improvements. The Security Service of Ukraine said in a tweet that it was able to effectively target Russian convoys near Kyiv because of messages sent to an official Telegram bot account called "STOP Russian War." Additionally, investors are often instructed to deposit monies into personal bank accounts of individuals who claim to represent a legitimate entity, and/or into an unrelated corporate account. To lend credence and to lure unsuspecting victims, perpetrators usually claim that their entity and/or the investment schemes are approved by financial authorities. Telegram, which does little policing of its content, has also became a hub for Russian propaganda and misinformation. Many pro-Kremlin channels have become popular, alongside accounts of journalists and other independent observers. Apparently upbeat developments in Russia's discussions with Ukraine helped at least temporarily send investors back into risk assets. Russian President Vladimir Putin said during a meeting with his Belarusian counterpart Alexander Lukashenko that there were "certain positive developments" occurring in the talks with Ukraine, according to a transcript of their meeting. Putin added that discussions were happening "almost on a daily basis."
from us


Telegram Critic l مریم نصر
FROM American