Telegram Group & Telegram Channel
مدیران مریخی، نخبگان ونوسی!
هفته‌نامه صدا، ۴۰۳/۸/۲۶ (با اندکی تغییر و اضافات)

یکی از مشکلات بنیادین ما، شکاف عمیق بین ساختار رسمی با روشنفکران، دانشگاهیان و کنشگران مدنی است.

از یک‌سو، کنشگران مدنی که به ادارات دولتی نزدیک شوند در مظان اتّهام رانت‌جویی، وسط‌بازی، منفعت‌طلبی و ... قرار می‌گیرند و از سوی‌دیگر، جوّ حاکم بر ساختار رسمی و اداری نیز از نزدیک‌شدن غیرمتداول مدیر به فضای مدنی (غیررسمی) استقبال نمی‌کند [۱].

گاهی دور هم جمع می‌شویم و گفتگو می‌کنیم، امّا گویی هر کدام به عالم دیگری تعلّق داریم! در ظاهر، زبان مشترکی داریم امّا در واقع، دستگاه مفهومی، ادبیات و اولویت‌های‌مان کاملاً متفاوت است. از این رو، همکاری و حتّی گفتگویی شکل نمی‌گیرد و جز ملال چیزی حاصل نمی‌شود.

در جلسات مشترک بین این دو گروه ناهم‌جهان، به دعوت هر کدام که شکل گرفته باشد، معمولاً نخبگان فهرستی از اشکالات و انتقادات متنوّع و متعدّد را و مدیران نیز گزارشی از اقدامات صورت‌گرفته و موانع و مشکلات عملی کار را بیان می‌کنند.

بعد هر دو برای مدّت مدیدی از حضور در چنین جلساتی پشیمان می‌شوند؛ نخبگان با خود می‌گویند «مدیران نمی‌خواهند حرف‌ ما را بشنوند و تغییری ایجاد کنند، فقط به فکر حفظ موقعیت خودشان هستند» و مدیران نیز با خود می‌گویند «متخصصان و کنشگران مدنی روی هوا و در خیالات و اوهام سیر می‌کنند، به واقعیات و محدودیت‌های میدان عمل توجه ندارند و راهکار عملیاتی ارائه نمی‌دهند».

امّا پس از مدّتی، هر دو به‌ناچار دوباره به برگزاری جلسات مشترک رو می‌آورند؛ متخصصان و کنشگران می‌بینند فرمان و بودجه دست مدیران دولتی است و بدون همراهی آنها تلاش‌هایشان بی‌نتیجه (یا لااقل کم نتیجه) است و مدیران هم می‌بینند با وجود بودجه، زمان، توان، امکانات و نیروی انسانی فراوان، در عمل ناکارآمدند، دستاورد قابل قبولی ندارند، ذینفعان از عملکردشان ناراضی هستند و مورد انتقاد فزاینده قرار می‌گیرند.

نه عموم مدیران در ارتباط گرفتن با متخصصان و کنشگران غیردولتی سعی می‌کنند خود را به فضای متفاوت مدنی (غیررسمی، غیر دولتی) نزدیک کنند و نه عموم نخبگان غیردولتی برای فهم و لحاظ‌کردن اقتضائات، شرایط و محدودیت‌های مدیران و ادارات دولتی احساس نیاز می‌کنند.

با نگاهی تاریخی، اصولاً ساختار رسمی - اداری ما از ابتدا و از اساس از دل جامعه بر نیامده بلکه وصله‌ای است ناجور. به قول اندیشمندان، در ایران هنوز «دولت - ملّت» شکل نگرفته است.

به نظرم، «جور کردن» این وصلۀ ناجور یکی از بنیادی‌ترن مسائل ماست. نمی‌توان زمان را به عقب برگرداند و مسیر دیگری را طی کرد؛ به هر حال، وضعیت موجود ما همین است و مجبوریم برای برقراری ارتباط، گفتگو و تعامل دوسویه و سازنده میان بخش رسمی-دولتی با بخش مدنی (روشنفکران، متخصصان و کنشگران) روزنه‌ای بگشاییم و راهی بسازیم.

تا جایی که می‌فهمم آن دسته از کنشگران مدنی که در این رابطه، خود را کامل و سفید و تمام مشکل را متوجه مدیران دولتی می‌دانند، نمی‌توانند در این عرصه تحوّل یا تغییری ایجاد کنند. این تصوّر که اگر من جای مدیر بودم، به‌راحتی این معضل را بر طرف می‌کردم، شاید تصوّر ساده‌انگارانه‌ای باشد.

نباید انتظار داشته باشیم از تکرار نوع مواجهه گذشته‌مان با این جلسات و تعاملات مشترک نتیجۀ جدیدی حاصل شود؛ شاید نیاز باشد بیشتر فکر کنیم، خلاقیت به خرج دهیم و اقتضائات مدیران دولتی را بیشتر در نظر بگیریم. شاید بهتر باشد به این جلسات و فرصت‌ها به چشم «داد و ستد» نگاه کنیم و پیشنهادهایمان را طوری تنظیم کنیم که در کنار بهبودهای اجتماعی، برای مدیران نیز دستاوردهای کوتاه‌مدّتی داشته باشد، مثلاً چیزهایی که به آنها کمک کند گزارش‌کارهای دهان‌پرکن‌تری به مافوق‌هایشان ارائه دهند، بدانند اگر با پیشنهاد ما همراهی کنند در فضای رسانه و مجازی از عملکردشان حمایت می‌کنیم یا غیره.

در چنین مخمصه‌ای، از یک‌سو، معدود مدیران دولتی که شخصیت، اندیشه و دغدغه‌شان فراتر از قالب پیش‌ساخته و متداول مدیران اداری است و از سوی‌دیگر، معدود نخبگان مدنی که از صرف انتقاد به ساختار رسمی هویت نمی‌گیرند، غنیمت محسوب می‌شوند؛ اگر یکدیگر را پیدا کنند شاید بتوانند روزنه‌هایی بگشایند و روی این درّۀ عمیق پل بزنند.

کنشگران مرزی که به تعبیر دکتر فراستخواه در مرز دیوان دولت و ایوان جامعه در تردد هستند و با هر دو سوی این شکاف ارتباط و تعامل دارند نیز می‌توانند بسیار تأثیرگذار باشند.

پانویس‌ها

[۱] چندی پیش یکی از مدیران دولتی استان «هیئت‌اندیشه‌ورز»ی با حضور جمعی از متخصصان و کنشگران مدنی (شامل نگارنده) تشکیل و چند جلسه مشترک تشکیل داد امّا بعد گفت که از مرکز به این اقدام او ایراد گرفته‌اند و مجبور است هیئت‌اندیشه‌ورز را تعطیل کند.

کانال وحید احسانی
https://www.group-telegram.com/us/notesofvahidehsani.com
👍1



group-telegram.com/notesofvahidehsani/708
Create:
Last Update:

مدیران مریخی، نخبگان ونوسی!
هفته‌نامه صدا، ۴۰۳/۸/۲۶ (با اندکی تغییر و اضافات)

یکی از مشکلات بنیادین ما، شکاف عمیق بین ساختار رسمی با روشنفکران، دانشگاهیان و کنشگران مدنی است.

از یک‌سو، کنشگران مدنی که به ادارات دولتی نزدیک شوند در مظان اتّهام رانت‌جویی، وسط‌بازی، منفعت‌طلبی و ... قرار می‌گیرند و از سوی‌دیگر، جوّ حاکم بر ساختار رسمی و اداری نیز از نزدیک‌شدن غیرمتداول مدیر به فضای مدنی (غیررسمی) استقبال نمی‌کند [۱].

گاهی دور هم جمع می‌شویم و گفتگو می‌کنیم، امّا گویی هر کدام به عالم دیگری تعلّق داریم! در ظاهر، زبان مشترکی داریم امّا در واقع، دستگاه مفهومی، ادبیات و اولویت‌های‌مان کاملاً متفاوت است. از این رو، همکاری و حتّی گفتگویی شکل نمی‌گیرد و جز ملال چیزی حاصل نمی‌شود.

در جلسات مشترک بین این دو گروه ناهم‌جهان، به دعوت هر کدام که شکل گرفته باشد، معمولاً نخبگان فهرستی از اشکالات و انتقادات متنوّع و متعدّد را و مدیران نیز گزارشی از اقدامات صورت‌گرفته و موانع و مشکلات عملی کار را بیان می‌کنند.

بعد هر دو برای مدّت مدیدی از حضور در چنین جلساتی پشیمان می‌شوند؛ نخبگان با خود می‌گویند «مدیران نمی‌خواهند حرف‌ ما را بشنوند و تغییری ایجاد کنند، فقط به فکر حفظ موقعیت خودشان هستند» و مدیران نیز با خود می‌گویند «متخصصان و کنشگران مدنی روی هوا و در خیالات و اوهام سیر می‌کنند، به واقعیات و محدودیت‌های میدان عمل توجه ندارند و راهکار عملیاتی ارائه نمی‌دهند».

امّا پس از مدّتی، هر دو به‌ناچار دوباره به برگزاری جلسات مشترک رو می‌آورند؛ متخصصان و کنشگران می‌بینند فرمان و بودجه دست مدیران دولتی است و بدون همراهی آنها تلاش‌هایشان بی‌نتیجه (یا لااقل کم نتیجه) است و مدیران هم می‌بینند با وجود بودجه، زمان، توان، امکانات و نیروی انسانی فراوان، در عمل ناکارآمدند، دستاورد قابل قبولی ندارند، ذینفعان از عملکردشان ناراضی هستند و مورد انتقاد فزاینده قرار می‌گیرند.

نه عموم مدیران در ارتباط گرفتن با متخصصان و کنشگران غیردولتی سعی می‌کنند خود را به فضای متفاوت مدنی (غیررسمی، غیر دولتی) نزدیک کنند و نه عموم نخبگان غیردولتی برای فهم و لحاظ‌کردن اقتضائات، شرایط و محدودیت‌های مدیران و ادارات دولتی احساس نیاز می‌کنند.

با نگاهی تاریخی، اصولاً ساختار رسمی - اداری ما از ابتدا و از اساس از دل جامعه بر نیامده بلکه وصله‌ای است ناجور. به قول اندیشمندان، در ایران هنوز «دولت - ملّت» شکل نگرفته است.

به نظرم، «جور کردن» این وصلۀ ناجور یکی از بنیادی‌ترن مسائل ماست. نمی‌توان زمان را به عقب برگرداند و مسیر دیگری را طی کرد؛ به هر حال، وضعیت موجود ما همین است و مجبوریم برای برقراری ارتباط، گفتگو و تعامل دوسویه و سازنده میان بخش رسمی-دولتی با بخش مدنی (روشنفکران، متخصصان و کنشگران) روزنه‌ای بگشاییم و راهی بسازیم.

تا جایی که می‌فهمم آن دسته از کنشگران مدنی که در این رابطه، خود را کامل و سفید و تمام مشکل را متوجه مدیران دولتی می‌دانند، نمی‌توانند در این عرصه تحوّل یا تغییری ایجاد کنند. این تصوّر که اگر من جای مدیر بودم، به‌راحتی این معضل را بر طرف می‌کردم، شاید تصوّر ساده‌انگارانه‌ای باشد.

نباید انتظار داشته باشیم از تکرار نوع مواجهه گذشته‌مان با این جلسات و تعاملات مشترک نتیجۀ جدیدی حاصل شود؛ شاید نیاز باشد بیشتر فکر کنیم، خلاقیت به خرج دهیم و اقتضائات مدیران دولتی را بیشتر در نظر بگیریم. شاید بهتر باشد به این جلسات و فرصت‌ها به چشم «داد و ستد» نگاه کنیم و پیشنهادهایمان را طوری تنظیم کنیم که در کنار بهبودهای اجتماعی، برای مدیران نیز دستاوردهای کوتاه‌مدّتی داشته باشد، مثلاً چیزهایی که به آنها کمک کند گزارش‌کارهای دهان‌پرکن‌تری به مافوق‌هایشان ارائه دهند، بدانند اگر با پیشنهاد ما همراهی کنند در فضای رسانه و مجازی از عملکردشان حمایت می‌کنیم یا غیره.

در چنین مخمصه‌ای، از یک‌سو، معدود مدیران دولتی که شخصیت، اندیشه و دغدغه‌شان فراتر از قالب پیش‌ساخته و متداول مدیران اداری است و از سوی‌دیگر، معدود نخبگان مدنی که از صرف انتقاد به ساختار رسمی هویت نمی‌گیرند، غنیمت محسوب می‌شوند؛ اگر یکدیگر را پیدا کنند شاید بتوانند روزنه‌هایی بگشایند و روی این درّۀ عمیق پل بزنند.

کنشگران مرزی که به تعبیر دکتر فراستخواه در مرز دیوان دولت و ایوان جامعه در تردد هستند و با هر دو سوی این شکاف ارتباط و تعامل دارند نیز می‌توانند بسیار تأثیرگذار باشند.

پانویس‌ها

[۱] چندی پیش یکی از مدیران دولتی استان «هیئت‌اندیشه‌ورز»ی با حضور جمعی از متخصصان و کنشگران مدنی (شامل نگارنده) تشکیل و چند جلسه مشترک تشکیل داد امّا بعد گفت که از مرکز به این اقدام او ایراد گرفته‌اند و مجبور است هیئت‌اندیشه‌ورز را تعطیل کند.

کانال وحید احسانی
https://www.group-telegram.com/us/notesofvahidehsani.com

BY کانال وحید احسانی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/notesofvahidehsani/708

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

These administrators had built substantial positions in these scrips prior to the circulation of recommendations and offloaded their positions subsequent to rise in price of these scrips, making significant profits at the expense of unsuspecting investors, Sebi noted. In a statement, the regulator said the search and seizure operation was carried out against seven individuals and one corporate entity at multiple locations in Ahmedabad and Bhavnagar in Gujarat, Neemuch in Madhya Pradesh, Delhi, and Mumbai. Since its launch in 2013, Telegram has grown from a simple messaging app to a broadcast network. Its user base isn’t as vast as WhatsApp’s, and its broadcast platform is a fraction the size of Twitter, but it’s nonetheless showing its use. While Telegram has been embroiled in controversy for much of its life, it has become a vital source of communication during the invasion of Ukraine. But, if all of this is new to you, let us explain, dear friends, what on Earth a Telegram is meant to be, and why you should, or should not, need to care. Crude oil prices edged higher after tumbling on Thursday, when U.S. West Texas intermediate slid back below $110 per barrel after topping as much as $130 a barrel in recent sessions. Still, gas prices at the pump rose to fresh highs. READ MORE
from us


Telegram کانال وحید احسانی
FROM American