دیشب به پرادیپ میگفتم بالاخره فهمیدم اگر در یک جهان موازی دنیا آمده بودم چه درسی توی دانشگاه میخوندم.
میرفتم دانشگاه آکسفورد این مدرک ترکیبی فلسفه، علوم سیاسی، و اقتصاد رو میخوندم و وارد سیاست میشدم.
من کلا فکر میکنم سیاستمدار خوبی میشدم.
https://www.ox.ac.uk/admissions/undergraduate/courses/course-listing/philosophy-politics-and-economics
میرفتم دانشگاه آکسفورد این مدرک ترکیبی فلسفه، علوم سیاسی، و اقتصاد رو میخوندم و وارد سیاست میشدم.
من کلا فکر میکنم سیاستمدار خوبی میشدم.
https://www.ox.ac.uk/admissions/undergraduate/courses/course-listing/philosophy-politics-and-economics
www.ox.ac.uk
Philosophy, Politics and Economics | University of Oxford
Course overviewUCAS code: L0v0Entrance requirements: AAACourse duration: 3 years (BA)Subject requirementsRequired subjects: Not applicableRecommended subjects: MathsHelpful subjects: HistoryOther
❤516👍170❤🔥35😁31🕊12👎11
امروز یک دوستی که چهار پنج سال در خارج از ایران سابقه کار دارند در مورد یک فرصت شغلی جدید از من مشورت خواستند.
یک نکتهای بهشون گفتم که فکر کردم ساده هست اما ایشون گفتند به دردشون خورد.
خیلی وقتها افرادی که توی تیمهای تکنیکال هستند، فرمول و ریپورت و عدد و رقم تولید میکنند ممکنه با وجود مهارت زیاد در مورد رشد شغلی به مانع بربخورند. علتش اینه که بعضی وقتها افراد صنعت رو با دانشگاه اشتباه میگیرند. در صنعت هدف اصلی پول درآوردن هست نه کار علمی کردن.
اینه که شما اگر میخواهید ببینید کجا فرصت رشد بیشتره ببینید کجای شرکت مسئول پول درآوردن در شرکت هست. هرجایی که به محصولات هستهای شرکت نزدیکتر باشه، افراد فرصت رشد بیشتری دارند. چرا؟ چون ارزش افزوده بیشتری تولید میکنند.
به همین نسبت تمام دپارتمانهایی که مستقیم با رد پول در تماس هستند ارزش حیاتیتری برای شرکت دارند:
اولین اهمیت بخشهایی هستند که پول درمیارن. باز توی اینها نگاه کنین کدومها محصولات قدیمی تولید میکنند و کدوم توی استراتژی پنج سال آینده اهمیت هستهای تر دارند.
بعد از اون، رد پول در بقیه شرکت:
دپارتمانهای مالی که بر دخل و خرج نظارت دارند
و در بعضی صنایع دپارتمانهایی که به عنوان بخشی از اهداف استراتژیک اجازه پول خرج کردن زیاد دارند. مثلا توی بیمه قسمت پرداخت خسارت بخشی از محصول اصلی بیمه است.
البته چون میدونم عزیزان کمالگرا اینجا حضور موثر دارند، این متن مفهومش این نیست که نگرانی بگیرین که همین امشب باید مسیر شغلیتون رو بکوبین از کف بسازین. منظور فقط اینه که شما هرچی بهتر بفهمین پول شرکت از کجا درمیاد و چطور خرج میشه بهتر میتونین فرصتهای شغلی با پتانسیل رشد بالاتر رو شناسایی کنین.
موفق باشین 🌱💪🏻
یک نکتهای بهشون گفتم که فکر کردم ساده هست اما ایشون گفتند به دردشون خورد.
خیلی وقتها افرادی که توی تیمهای تکنیکال هستند، فرمول و ریپورت و عدد و رقم تولید میکنند ممکنه با وجود مهارت زیاد در مورد رشد شغلی به مانع بربخورند. علتش اینه که بعضی وقتها افراد صنعت رو با دانشگاه اشتباه میگیرند. در صنعت هدف اصلی پول درآوردن هست نه کار علمی کردن.
اینه که شما اگر میخواهید ببینید کجا فرصت رشد بیشتره ببینید کجای شرکت مسئول پول درآوردن در شرکت هست. هرجایی که به محصولات هستهای شرکت نزدیکتر باشه، افراد فرصت رشد بیشتری دارند. چرا؟ چون ارزش افزوده بیشتری تولید میکنند.
به همین نسبت تمام دپارتمانهایی که مستقیم با رد پول در تماس هستند ارزش حیاتیتری برای شرکت دارند:
اولین اهمیت بخشهایی هستند که پول درمیارن. باز توی اینها نگاه کنین کدومها محصولات قدیمی تولید میکنند و کدوم توی استراتژی پنج سال آینده اهمیت هستهای تر دارند.
بعد از اون، رد پول در بقیه شرکت:
دپارتمانهای مالی که بر دخل و خرج نظارت دارند
و در بعضی صنایع دپارتمانهایی که به عنوان بخشی از اهداف استراتژیک اجازه پول خرج کردن زیاد دارند. مثلا توی بیمه قسمت پرداخت خسارت بخشی از محصول اصلی بیمه است.
البته چون میدونم عزیزان کمالگرا اینجا حضور موثر دارند، این متن مفهومش این نیست که نگرانی بگیرین که همین امشب باید مسیر شغلیتون رو بکوبین از کف بسازین. منظور فقط اینه که شما هرچی بهتر بفهمین پول شرکت از کجا درمیاد و چطور خرج میشه بهتر میتونین فرصتهای شغلی با پتانسیل رشد بالاتر رو شناسایی کنین.
موفق باشین 🌱💪🏻
❤413👍137💯19😁12🕊5
Forwarded from آنچه نمیگوییم
من در حال کار روی پروژهی شخصی عکاسی و روایتمحورِ «آنچه نمیگوییم» هستم که به مهاجرت ایرانیانی میپردازد که برای ادامه تحصیل، راهی آمریکا شدهاند. چه کسانی که این سفر را تازه شروع کردهاند و چه کسانی که سالها پیش این کار را انجام دادند. این پروژه قرار است یک نگاه انسانی (و نه آماری و رسمی و جامعهشناختی) به این دسته از مهاجران داشته باشد. در این پروژه تمرکز نه بر زندگی شخصی بلکه بر روی اثری است که مهاجرت بر قلب مهاجران میگذارد.
•چهارچوب کار چطور است؟ به شکل یک گپ و گفت دوستانهی حضوری و البته مستندسازی آن به شکل تصویر.
•موضوعیت چیست؟ اثر مهاجرت بر دل مهاجر. شادی و ناکامیهایشان. دغدغهها و دلخوشیهای درونی.
•فرمت نهایی کار چطور است؟ خیلی برای جواب دادن به این سوال زود است اما احتمالا به هیبت کتاب.
•شما چه ویژگیای باید داشته باشید؟ همینکه حوصله چند ساعت گفتگو را داشته باشید و اینکه به دلیل درس خواندن مهاجرت کرده باشید کفایت میکند.
•آیا این گپ و گفت مربوط به زندگی شخصی و خصوصیتان است؟ به هیچ وجه. محوریت حالِ دل مهاجر است و بیشتر کلیگویی است یا جزیی گویی.
اگر این اوصاف باب دلتان است و ساکن آمریکا هستید و خواستید شما هم بخشی از این پروژه باشید خوشحال میشوم که گپی با هم بزنیم. چطور؟ زحمت بکشید و روی لینک زیر ضربه بزنید و خبر بدهید که میخواهید این لطف را در حق من انجام بدهید.
ممنونم از شما - فهیم
Click Here
•چهارچوب کار چطور است؟ به شکل یک گپ و گفت دوستانهی حضوری و البته مستندسازی آن به شکل تصویر.
•موضوعیت چیست؟ اثر مهاجرت بر دل مهاجر. شادی و ناکامیهایشان. دغدغهها و دلخوشیهای درونی.
•فرمت نهایی کار چطور است؟ خیلی برای جواب دادن به این سوال زود است اما احتمالا به هیبت کتاب.
•شما چه ویژگیای باید داشته باشید؟ همینکه حوصله چند ساعت گفتگو را داشته باشید و اینکه به دلیل درس خواندن مهاجرت کرده باشید کفایت میکند.
•آیا این گپ و گفت مربوط به زندگی شخصی و خصوصیتان است؟ به هیچ وجه. محوریت حالِ دل مهاجر است و بیشتر کلیگویی است یا جزیی گویی.
اگر این اوصاف باب دلتان است و ساکن آمریکا هستید و خواستید شما هم بخشی از این پروژه باشید خوشحال میشوم که گپی با هم بزنیم. چطور؟ زحمت بکشید و روی لینک زیر ضربه بزنید و خبر بدهید که میخواهید این لطف را در حق من انجام بدهید.
ممنونم از شما - فهیم
Click Here
Google Docs
What we leave unsaid | آنچه نمیگوییم
What Migration Leaves Behind — In Stories and Photographs |پروژهی روایت/عکس در باب مهاجرت
❤156👍28
تا همین چند وقت پیش اگر یکی ازم میپرسید "بچه دوم نمیاری؟" اعصابم خراب میشد که چرا دخالت میکنند.
رفته بودم سفر کاری. کار جدیده و همکارها رو برای اولین بار بود میدیدم. یک همکاری پرسید بچه دوم نمیخواهی؟
اولین فکرم این بود که "آخیییی، من آنقدر جوون نشون میدم که این فکر میکنه هنوز میتونم بچه دار بشم! بهبه، حتما روتین پوستی جدیدم خیلی موثر بوده!" 🤣
چند وقت پیش یک ویدیو دیدم که آدمها بین سی و پنج تا چهل و پنج خوشحالیشون میاد پایین، بعد دوباره با سن میره بالا. احتمالا برا همین چیزهای کوچیکه.
یک ماه مونده به چهل و هفت سالگی.
رفته بودم سفر کاری. کار جدیده و همکارها رو برای اولین بار بود میدیدم. یک همکاری پرسید بچه دوم نمیخواهی؟
اولین فکرم این بود که "آخیییی، من آنقدر جوون نشون میدم که این فکر میکنه هنوز میتونم بچه دار بشم! بهبه، حتما روتین پوستی جدیدم خیلی موثر بوده!" 🤣
چند وقت پیش یک ویدیو دیدم که آدمها بین سی و پنج تا چهل و پنج خوشحالیشون میاد پایین، بعد دوباره با سن میره بالا. احتمالا برا همین چیزهای کوچیکه.
یک ماه مونده به چهل و هفت سالگی.
❤894😁157🥰56👍55❤🔥16👎1
یکی از نکاتی که کمکتون میکنه جلسات کاری رو خوب اداره کنین اینه که intentional باشین.
فکر میکنم ترجمه خوبش میشه عامدانه رفتار کردن.
شب قبل جلسات فردا رو مرور کنین و از خودتون بپرسین که میخوام چه دستاوردی از این جلسه داشته باشم؟ روی کاغذ کنار موضوع جلسه بنویسین
ممکنه سئوال مشخصی دارین که حتما میخواهین جوابش رو بگیرین
ممکنه نکاتی هست که میخواهین حتما بگین
ممکنه میخواهین یک رابطه جدید خوب پایه ریزی بشه
ممکنه بخواهین دیده بشین
ممکنه بخواهین آبروی رییستون جمع بشه
عامدانه برین توی جلسه.
برای اونهایی که کمرو هستید و در جلسات کم صحبت میکنید، این روش کمک میکنه که مرعوب جلسه نشین. اگر از قبل فکر کنین دوتا نکتهای که میخوام بگم چیه یا دقیقا موفقیت در این جلسه برای من چی تعریف میشه دیگه هی خودخوری نمیکنین که چرا نگفتم، چرا حرفی نزدم.
اگر اوایل کار هستید و دارین تمرین میکنین که توی جلسات اعتماد به نفس بیشتری داشته باشین یک دستاورد خوب میتونه این باشه که "حداقل یک دفعه حرف بزنم، حتی شده یک سوال ساده کافیه". دیگه اگه فقط یک دفعه هم حرف زده باشین شما اون روز موفق بودین
فکر میکنم ترجمه خوبش میشه عامدانه رفتار کردن.
شب قبل جلسات فردا رو مرور کنین و از خودتون بپرسین که میخوام چه دستاوردی از این جلسه داشته باشم؟ روی کاغذ کنار موضوع جلسه بنویسین
ممکنه سئوال مشخصی دارین که حتما میخواهین جوابش رو بگیرین
ممکنه نکاتی هست که میخواهین حتما بگین
ممکنه میخواهین یک رابطه جدید خوب پایه ریزی بشه
ممکنه بخواهین دیده بشین
ممکنه بخواهین آبروی رییستون جمع بشه
عامدانه برین توی جلسه.
برای اونهایی که کمرو هستید و در جلسات کم صحبت میکنید، این روش کمک میکنه که مرعوب جلسه نشین. اگر از قبل فکر کنین دوتا نکتهای که میخوام بگم چیه یا دقیقا موفقیت در این جلسه برای من چی تعریف میشه دیگه هی خودخوری نمیکنین که چرا نگفتم، چرا حرفی نزدم.
اگر اوایل کار هستید و دارین تمرین میکنین که توی جلسات اعتماد به نفس بیشتری داشته باشین یک دستاورد خوب میتونه این باشه که "حداقل یک دفعه حرف بزنم، حتی شده یک سوال ساده کافیه". دیگه اگه فقط یک دفعه هم حرف زده باشین شما اون روز موفق بودین
❤555👍197
این مقاله که در این پست معرفی کردهام، درباره بودجه بدنی، مقاله خوبیه.
https://tinyurl.com/3bn4tupu
ایده رهبری به عنوان یک ارزش شخصی رو قبلا مفصل در این ویدیو صحبت کرده بودیم. من واقعا فکر میکنم مهمه که به پدر و مادرهای جوون این دید رو بدیم که چالشهای والدگری خیلی در پرورش مهارتهای قابل انتقال به محیط کار میتونند کمک کنند. زندگی مجموعهای از نقشهای مجزا نیست. شما یک توانایی رو وقتی در یک جنبه رشد میدین، در همه جنبهها ازش استفاده میکنین. 💪🏻
https://youtu.be/3_hld36QZSA?si=Bhgv-hMZstXIO0MV
#نامبردههرجامحتوامینویسهبرایخانوادهتلگرامهممیگذاره🥰
https://tinyurl.com/3bn4tupu
ایده رهبری به عنوان یک ارزش شخصی رو قبلا مفصل در این ویدیو صحبت کرده بودیم. من واقعا فکر میکنم مهمه که به پدر و مادرهای جوون این دید رو بدیم که چالشهای والدگری خیلی در پرورش مهارتهای قابل انتقال به محیط کار میتونند کمک کنند. زندگی مجموعهای از نقشهای مجزا نیست. شما یک توانایی رو وقتی در یک جنبه رشد میدین، در همه جنبهها ازش استفاده میکنین. 💪🏻
https://youtu.be/3_hld36QZSA?si=Bhgv-hMZstXIO0MV
#نامبردههرجامحتوامینویسهبرایخانوادهتلگرامهممیگذاره🥰
Linkedin
Article - The Leader's Body Budget — Leadership Mindset partners | Pantea Vaziri
A question I often get in mentorship sessions: Does becoming a parent slow down your career?
My answer: Not if you see leadership as a mindset.
Leadership isn’t just built at work - it’s built in life. And parenting is one of the best bootcamps for it.
…
My answer: Not if you see leadership as a mindset.
Leadership isn’t just built at work - it’s built in life. And parenting is one of the best bootcamps for it.
…
❤198👍28❤🔥6💯4🕊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز من و پایپر هردو دورکاری داشتیم. 😁
❤256😁177🥰11👍6👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
موضوع ویدیوی این ماه یک مهارت مهم هست به نام چابکی در یادگیری که به نظر خودم مهمترین مزیت رقابتی من در رسیدن به مرحله مدیریت ارشد در بازار کار اروپا و آمریکا بوده.
تحقیقات هم نشون داده که مهارت چابکی در یادگیری مهمترین فاکتور تعیین کننده موفقیت مدیران در سازمانها به شمار میره.
در این ویدیو این مهارت رو تعریف میکنم، اجزاش رو توضیح میدم و بعد از دل تجربههای شانزده سال کار خودم توضیح میدم که چطور میتونید این مهارت رو پرورش بدین.
اما مهارت چابکی در یادگیری فقط محدود به محیط کار نیست. یک سری مهارتها در زندگی قابل انتقال هستند و اگر در یک جنبه زندگی آموخته بشن در سایر جنبهها هم کاربرد دارند. در نتیجه اگر شما دانشآموز، والد، یا همسر هم هستین مطالب این ویدیو کمکتون میکنه تا در زندگی جرات مبتدی بودن پیدا کنید و این شجاعت خودش رو در همه ابعاد زندگی نشون خواهد داد.
لینک ویدیو در یوتیوب:
https://youtu.be/8sUSXs-1lH0?si=BYPqdseo2xR6AGm9
لینک پادکست:
https://food4thought.castos.com/episodes/bzrgtryn-mzyt-rkabty-mn-dr-rsydn-bh-mdyryt-arshd
تحقیقات هم نشون داده که مهارت چابکی در یادگیری مهمترین فاکتور تعیین کننده موفقیت مدیران در سازمانها به شمار میره.
در این ویدیو این مهارت رو تعریف میکنم، اجزاش رو توضیح میدم و بعد از دل تجربههای شانزده سال کار خودم توضیح میدم که چطور میتونید این مهارت رو پرورش بدین.
اما مهارت چابکی در یادگیری فقط محدود به محیط کار نیست. یک سری مهارتها در زندگی قابل انتقال هستند و اگر در یک جنبه زندگی آموخته بشن در سایر جنبهها هم کاربرد دارند. در نتیجه اگر شما دانشآموز، والد، یا همسر هم هستین مطالب این ویدیو کمکتون میکنه تا در زندگی جرات مبتدی بودن پیدا کنید و این شجاعت خودش رو در همه ابعاد زندگی نشون خواهد داد.
لینک ویدیو در یوتیوب:
https://youtu.be/8sUSXs-1lH0?si=BYPqdseo2xR6AGm9
لینک پادکست:
https://food4thought.castos.com/episodes/bzrgtryn-mzyt-rkabty-mn-dr-rsydn-bh-mdyryt-arshd
❤261👍90💯2
دوستان و عزیزان،
یکی از خوانندگان ساکن ایران این پیام رو برای من نوشتن. با اجازه خودشون اینجا میگذارم به دو دلیل:
یکی اینکه واقعا حرفشون درسته که عزیزان ساکن ایران شرایط خاصی رو تجربه میکنند و خیلی از توصیههایی که برای شرایط عادی منطقی هست، برای شرایط بحران مزمن ممکنه بدتر تحلیلبرنده یا حتی برخورنده باشه. عزیزانی که داخل ایران هستید، نظرتون راجع به سوال ایشون چیه؟
دوم اینکه ماهایی که ایران نیستیم چطور میتونیم کمک کنیم؟ چه دست مطالبی ممکنه مفید باشند؟
***
سلام پانته آ جون، وقتتون بخیر
اول اینکه ممنون بابت محتوای ارزشمندی که در تلگرام و یوتیوب به اشتراک میذارید 🌿
یه موضوع هست که دوس داشتم باهاتون در میون بذارم، اگه تمایل داشتید خوشحال میشم که نظرتون رو بدونم یا بیشتر درباره اش توی کانال صحبت شه
قبلش بگم من ۳۰ سالمه، لیسانس دارم، شاغل و سرپرست خانوار هستم و در کار خودم هم بالاترین رده رو تونستم به دست بیارم
حقیقتش توی یکی دو سال اخیر، خصوصا با سختتر شدن شرایط زندگی برای ایرانیان داخل کشور، من شخصا احساس میکنم توسعه فردی از یه جایی به بعد ضرورتش رو برام از دست داده
تا چند سال پیش امید به رشد، بهتر شدن و افزایش مهارت هام برام خیلی پررنگ بود
اما این اواخر با وجود تمایل درونی برای یادگیری و پیشرفت، فشارهایی مثل فقر، ناامنی و مسائل پایه ای دیگه، اونقدر شدید شدن که بخش بزرگی از انرژی و تمرکز من رو گرفتن و احساس میکنم با وجود کار و تلاش زیاد، وقتی در ابتدایی ترین لایه های هرم مازلو گیر کردم، فکر کردن به سطوح بالاتر تقریبا برام غیرممکنه یا حداقل اهمیتش رو از دست داده
نمیدونم ایا افراد دیگه ای هم چنین تجربه ای دارن یا نه، اما دوس دارم بدونم نگاه شما و بقیه که جلوتر هستید چطوریه و اصولا چطور میشه توی چنین شرایطی اوضاع رو مدیریت کرد
ممنون از وقت و توجهتون 🩷
یکی از خوانندگان ساکن ایران این پیام رو برای من نوشتن. با اجازه خودشون اینجا میگذارم به دو دلیل:
یکی اینکه واقعا حرفشون درسته که عزیزان ساکن ایران شرایط خاصی رو تجربه میکنند و خیلی از توصیههایی که برای شرایط عادی منطقی هست، برای شرایط بحران مزمن ممکنه بدتر تحلیلبرنده یا حتی برخورنده باشه. عزیزانی که داخل ایران هستید، نظرتون راجع به سوال ایشون چیه؟
دوم اینکه ماهایی که ایران نیستیم چطور میتونیم کمک کنیم؟ چه دست مطالبی ممکنه مفید باشند؟
***
سلام پانته آ جون، وقتتون بخیر
اول اینکه ممنون بابت محتوای ارزشمندی که در تلگرام و یوتیوب به اشتراک میذارید 🌿
یه موضوع هست که دوس داشتم باهاتون در میون بذارم، اگه تمایل داشتید خوشحال میشم که نظرتون رو بدونم یا بیشتر درباره اش توی کانال صحبت شه
قبلش بگم من ۳۰ سالمه، لیسانس دارم، شاغل و سرپرست خانوار هستم و در کار خودم هم بالاترین رده رو تونستم به دست بیارم
حقیقتش توی یکی دو سال اخیر، خصوصا با سختتر شدن شرایط زندگی برای ایرانیان داخل کشور، من شخصا احساس میکنم توسعه فردی از یه جایی به بعد ضرورتش رو برام از دست داده
تا چند سال پیش امید به رشد، بهتر شدن و افزایش مهارت هام برام خیلی پررنگ بود
اما این اواخر با وجود تمایل درونی برای یادگیری و پیشرفت، فشارهایی مثل فقر، ناامنی و مسائل پایه ای دیگه، اونقدر شدید شدن که بخش بزرگی از انرژی و تمرکز من رو گرفتن و احساس میکنم با وجود کار و تلاش زیاد، وقتی در ابتدایی ترین لایه های هرم مازلو گیر کردم، فکر کردن به سطوح بالاتر تقریبا برام غیرممکنه یا حداقل اهمیتش رو از دست داده
نمیدونم ایا افراد دیگه ای هم چنین تجربه ای دارن یا نه، اما دوس دارم بدونم نگاه شما و بقیه که جلوتر هستید چطوریه و اصولا چطور میشه توی چنین شرایطی اوضاع رو مدیریت کرد
ممنون از وقت و توجهتون 🩷
❤344💔159👍142👎3💯3😁1
بعضی وقتها آدم توی یک موقعیت سخت یک جمله کلیدی به ذهنش میرسه که راهگشا میشه.
مثال اولش همونه که توی ویدیوی چابکی در یادگیری گفتم توی مترو به ذهنم رسید. (دقیقه ۲۴)
حالا این روزها تمام فکرم تصمیم برای ترفیع یا عدم ترفیع اعضای تیم هست. یعنی به پرادیپ گفتم واقعا هیچوقت انقدر به ترفیع خودم فکر نکرده بودم که نگران تصمیم درست برای ترفیع اعضای تیم هستم. چون تصمیم برای ترفیع افراد فقط خود شخص رو تحت تاثیر قرار نمیده و تیم رو هم تحت تاثیر قرار میده.
چون جدید هستم و اعضای تیم رو کامل نمیشناسم، دیروز باز به شک افتاده بودم که کدوم برخورد بهتره. تا حالا دو بار با منابع انسانی و یک دور با رییسم مشورت کرده بودم. گفتم باز یه جلسه با منابع انسانی بگذارم راجع به این ایمیل آخری که زدن راجع به فلان نیروی خوب...بعد گفتم نه بابا میگن این خنگه، اینهمه ما براش توضیح دادیم باز سوال داره....بعد یهو به ذهنم رسید:
I rather look stupid than do something stupid
ترجیح میدم احمق به نظر برسم تا اینکه یک تصمیم احمقانه بگیرم
جلسه رو گذاشتم و نتیجه یه تصمیمی شد که الان شب راحت میتونم بخوابم باهاش 😊❤️
پ.ن. گرامر صحیح I would rather هست، از مرکز اطلاع دادن. من توی کله خودم بیشتر broken penglish میگذره :-)
مثال اولش همونه که توی ویدیوی چابکی در یادگیری گفتم توی مترو به ذهنم رسید. (دقیقه ۲۴)
حالا این روزها تمام فکرم تصمیم برای ترفیع یا عدم ترفیع اعضای تیم هست. یعنی به پرادیپ گفتم واقعا هیچوقت انقدر به ترفیع خودم فکر نکرده بودم که نگران تصمیم درست برای ترفیع اعضای تیم هستم. چون تصمیم برای ترفیع افراد فقط خود شخص رو تحت تاثیر قرار نمیده و تیم رو هم تحت تاثیر قرار میده.
چون جدید هستم و اعضای تیم رو کامل نمیشناسم، دیروز باز به شک افتاده بودم که کدوم برخورد بهتره. تا حالا دو بار با منابع انسانی و یک دور با رییسم مشورت کرده بودم. گفتم باز یه جلسه با منابع انسانی بگذارم راجع به این ایمیل آخری که زدن راجع به فلان نیروی خوب...بعد گفتم نه بابا میگن این خنگه، اینهمه ما براش توضیح دادیم باز سوال داره....بعد یهو به ذهنم رسید:
I rather look stupid than do something stupid
ترجیح میدم احمق به نظر برسم تا اینکه یک تصمیم احمقانه بگیرم
جلسه رو گذاشتم و نتیجه یه تصمیمی شد که الان شب راحت میتونم بخوابم باهاش 😊❤️
پ.ن. گرامر صحیح I would rather هست، از مرکز اطلاع دادن. من توی کله خودم بیشتر broken penglish میگذره :-)
❤518👍144💯24❤🔥12🎉8
بعد از انتشار ویدیوی مربوط به مهارت چابکی خیلی از شما فیدبک دادید که قسمت چابکی در یادگیری آدمها - People agility - را در یک اپیسود جداگانه مفصل باز کنم.
امشب نشستم و سرفصل ویدیو را نوشتم:
- دیدگاهتان را نسبت به سیاست در کار تغییر دهید
- روی نحوه انتقال پیام تمرکز کنید
- وقتی موقعیت دشوار میشود بیشتر وقت روی شنیدن و فهمیدن صرف کنید
- فرق دوست، دشمن، و ذینفع رو دقیق متوجه باشید
- دقت کنید که تقابل و مسولیت خواستن بخشی از دینامیک یک تیم سالم است...اما با رعایت یک پیشنیاز مهم...
- آیا آنلاین و دورکار بودن باعث محدودیت در ایجاد روابط موثر است؟
ممنون میشم اگر شما هم این موضوع براتون جالبه و سوالی براتون مطرحه که در این سر فصلها نیست بهم بگین تا راجع بهش فکر کنم و اپیسود مفیدتری رو تولید کنیم. 🌱
امشب نشستم و سرفصل ویدیو را نوشتم:
- دیدگاهتان را نسبت به سیاست در کار تغییر دهید
- روی نحوه انتقال پیام تمرکز کنید
- وقتی موقعیت دشوار میشود بیشتر وقت روی شنیدن و فهمیدن صرف کنید
- فرق دوست، دشمن، و ذینفع رو دقیق متوجه باشید
- دقت کنید که تقابل و مسولیت خواستن بخشی از دینامیک یک تیم سالم است...اما با رعایت یک پیشنیاز مهم...
- آیا آنلاین و دورکار بودن باعث محدودیت در ایجاد روابط موثر است؟
ممنون میشم اگر شما هم این موضوع براتون جالبه و سوالی براتون مطرحه که در این سر فصلها نیست بهم بگین تا راجع بهش فکر کنم و اپیسود مفیدتری رو تولید کنیم. 🌱
❤235👍77❤🔥12
پیامهای از این دست که میاد واقعا میشینه به جونم. میگذارم گوشه ذهنم اونجایی که ازش انرژی میگیرم که "من به چه درد میخورم ❤️"
ازشون پرسیدم کدوم ویدیوها کمکشون کرده بوده، گفتند این ویدیوی خود مراقبتی. اونایی که قدمیتر هستند میدونند این جزو اولین ویدیوهاست و لایو هم بلد نبودم و دو دقیقه اولش کلا داشتم سکته میزدم و تا مدتی صدام میلرزید.
اما موضوعش مهمترین کشف دهه چهل سالگی هست و واقعا به من هم همون عین آب روی آتیش کمک کرده ❤️🌱
https://www.youtube.com/live/FEzQluKp28E?si=rmGNLu1yDrjBqudc
ازشون پرسیدم کدوم ویدیوها کمکشون کرده بوده، گفتند این ویدیوی خود مراقبتی. اونایی که قدمیتر هستند میدونند این جزو اولین ویدیوهاست و لایو هم بلد نبودم و دو دقیقه اولش کلا داشتم سکته میزدم و تا مدتی صدام میلرزید.
اما موضوعش مهمترین کشف دهه چهل سالگی هست و واقعا به من هم همون عین آب روی آتیش کمک کرده ❤️🌱
https://www.youtube.com/live/FEzQluKp28E?si=rmGNLu1yDrjBqudc
❤446👍37❤🔥17🥰4
در آخرین اقدام ۴۶ سالگی، یک کت و شلواری خریدم که سیاه و سورمهای نبود.
برای من، مهمترین مهمترین کشف دهه چهل سالگی همون خود مراقبتی بوده که بارها اینجا و در ویدیوها هم راجع بهش صحبت کردم. و درک اینکه مفاهیمی مثل خودمراقبتی و خودشناسی گاهی معانی خیلی ساده و دم دست اما مهم دارند. مثلا به همون اندازه که مهمه آرزوها، ارزشها، نقاط قوت و ضعفمون رو بشناسیم، در بحث خودشناسی مهمه که بدنمون رو هم بشناسیم. بدونیم تیپ بدنمون چیه. چه کات لباس برای این تیپ بدن بهتره و چه رنگهایی بیشتر بهمون میاد. در بحث خود مراقبتی همونقدر که مهمه از شرایط روحمون مراقبت کنیم مهمه به اندازه کافی بخوابیم.
خلاصه اینکه انگار آدم انقدر باید پخته بشه که بفهمه نکات به ظاهر ساده چقدر مهم هستند. چون ماها در جزئیات روزمره زندگی میکنیم.
https://youtu.be/x6x0rFL2CoM?si=h5gCwNBDRWtSmrRj
برای من، مهمترین مهمترین کشف دهه چهل سالگی همون خود مراقبتی بوده که بارها اینجا و در ویدیوها هم راجع بهش صحبت کردم. و درک اینکه مفاهیمی مثل خودمراقبتی و خودشناسی گاهی معانی خیلی ساده و دم دست اما مهم دارند. مثلا به همون اندازه که مهمه آرزوها، ارزشها، نقاط قوت و ضعفمون رو بشناسیم، در بحث خودشناسی مهمه که بدنمون رو هم بشناسیم. بدونیم تیپ بدنمون چیه. چه کات لباس برای این تیپ بدن بهتره و چه رنگهایی بیشتر بهمون میاد. در بحث خود مراقبتی همونقدر که مهمه از شرایط روحمون مراقبت کنیم مهمه به اندازه کافی بخوابیم.
خلاصه اینکه انگار آدم انقدر باید پخته بشه که بفهمه نکات به ظاهر ساده چقدر مهم هستند. چون ماها در جزئیات روزمره زندگی میکنیم.
https://youtu.be/x6x0rFL2CoM?si=h5gCwNBDRWtSmrRj
❤866❤🔥82👍46🥰36💯9🎉7🕊5
توی گروه مادران ساکن آمریکای شمالی یک نفر پست گذاشته بود که مادرها چه کاری برای بچهتون انجام دادین که الان خیلی راضی هستین و فکر میکنین کار درستی بود. من اینو نوشتم. هر دو کتابی که معرفی کردهام به فارسی هم ترجمه شدهاند:
من از بچگی به زبان ساده راجع به قسمتهای مختلف مغز یادش دادم. این خیلی کمک کرده که متوجه باشه افکار و احساسات بعضا ضد و نقیضی که تجربه میکنه (مثلا هم میخواد درس بخونه و هم تنبلیش میاد) خیلی طبیعی است. مثلا داستان میسازیم که الان آمیگدالا (قسمت احساس) داره غر میزنه و پریفرنتالکورتکس (قسمت عقل و استدلال) هی میگه بریم درس بخونیم و دعواشون شده و آمیگدالا ریموت سریبلوم (قسمت کنترل حرکت) رو کش رفته و برای همین الان مانیشا از روی مبل و جلوی تلویزیون نمیتونه تکون بخوره.
همینجوری یک سناریو که میتونه دعوا بشه با خنده جمع میشه. از اون مهمتر بچه مقهور این احساسات متضاد نمیشه و میتونه متوجه بشه که خودش مستقل از افکار و احساسات گذرا هستند.
اولین کتابی که در مورد قسمتهای مغز با مانیشا خوندیم کتاب "مغز شگفت انگیز تو" زمان سه سالگیش بود
https://amzn.to/45TwEve
تا این اواخر کتاب فرزند مسولیت پذیر که فصل اولش کامل به توضیح کارکرد قسمتهای مختلف مغز هست و در مورد تقویت مسولیت پذیری در نوجوانان:
https://amzn.to/3HeOEHj
هر دو کتاب عالی هستند.
اولی رو اون سالها در اینستا هم معرفی کرده بودم:
https://www.instagram.com/s/aGlnaGxpZ2h0OjE3OTc5ODQ5ODA4MTMzMjA4/story_media_id=1928834265236344298_180784286&igsh=MTFnaGp0eWdrMndleg=
من از بچگی به زبان ساده راجع به قسمتهای مختلف مغز یادش دادم. این خیلی کمک کرده که متوجه باشه افکار و احساسات بعضا ضد و نقیضی که تجربه میکنه (مثلا هم میخواد درس بخونه و هم تنبلیش میاد) خیلی طبیعی است. مثلا داستان میسازیم که الان آمیگدالا (قسمت احساس) داره غر میزنه و پریفرنتالکورتکس (قسمت عقل و استدلال) هی میگه بریم درس بخونیم و دعواشون شده و آمیگدالا ریموت سریبلوم (قسمت کنترل حرکت) رو کش رفته و برای همین الان مانیشا از روی مبل و جلوی تلویزیون نمیتونه تکون بخوره.
همینجوری یک سناریو که میتونه دعوا بشه با خنده جمع میشه. از اون مهمتر بچه مقهور این احساسات متضاد نمیشه و میتونه متوجه بشه که خودش مستقل از افکار و احساسات گذرا هستند.
اولین کتابی که در مورد قسمتهای مغز با مانیشا خوندیم کتاب "مغز شگفت انگیز تو" زمان سه سالگیش بود
https://amzn.to/45TwEve
تا این اواخر کتاب فرزند مسولیت پذیر که فصل اولش کامل به توضیح کارکرد قسمتهای مختلف مغز هست و در مورد تقویت مسولیت پذیری در نوجوانان:
https://amzn.to/3HeOEHj
هر دو کتاب عالی هستند.
اولی رو اون سالها در اینستا هم معرفی کرده بودم:
https://www.instagram.com/s/aGlnaGxpZ2h0OjE3OTc5ODQ5ODA4MTMzMjA4/story_media_id=1928834265236344298_180784286&igsh=MTFnaGp0eWdrMndleg=
❤424👍108
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این فکر کردن به سناریوهای مختلف و برنامه ریزی برای احتمال وقوعشون یک مهارت مهم برای مدیریت ترس و مدیریت زندگی هست. خیلی وقتها انرژی ما صرف نگرانی میشه. نکته اصلی اینه که نگرانی رو باید به برنامه ریزی تبدیل کنیم. با احتمال وقوع روبرو بشیم و فکر کنیم اگر شد چی؟ چکار میکنم؟ برای اون روز از الان برنامه بریزیم به جای اینکه هی نگران باشیم و از نگرانی فلج بشیم. برنامه ریزی به جای نگرانی 💪🏻
(این محتوا در اینستاگرام هم پست شده)
لینک به ویدیو کامل:
https://youtu.be/TFHb74MKzWk?si=F-rNslhylM7SrxOI
لینک به پادکست:
https://food4thought.castos.com/episodes/pthyrsh-mharty-kh-mytoand-zndgy-shma-ra-mthol-knd
(این محتوا در اینستاگرام هم پست شده)
لینک به ویدیو کامل:
https://youtu.be/TFHb74MKzWk?si=F-rNslhylM7SrxOI
لینک به پادکست:
https://food4thought.castos.com/episodes/pthyrsh-mharty-kh-mytoand-zndgy-shma-ra-mthol-knd
❤222👍64
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از لحاظ اینکه هرچی در هرجا بود، اینجا هم باشه، من ریلزهای اینستا رو اینجا هممیگذارم 😌
ولی واقعا مهارت پذیرش که اکثرا خودمون هم تازه داریم یاد میگیریم. اما اگر در حین یاد گرفتن بتونیم به نوجوانهای خانواده هم یاد بدیم کلی توی زندگی جلو میفتن. با آرامش جلو میفتن 🌱🕊
ویدیوی کامل:
https://youtu.be/TFHb74MKzWk?si=GFjf4QmieWzJjVTK
ولی واقعا مهارت پذیرش که اکثرا خودمون هم تازه داریم یاد میگیریم. اما اگر در حین یاد گرفتن بتونیم به نوجوانهای خانواده هم یاد بدیم کلی توی زندگی جلو میفتن. با آرامش جلو میفتن 🌱🕊
ویدیوی کامل:
https://youtu.be/TFHb74MKzWk?si=GFjf4QmieWzJjVTK
❤273👍45💯10
دختر نوجوان من ۱۳ سالشه. یک سال و نیم پیش برگشت به من گفت "اعتماد به نفسم کم هست". چیزی که من بهش گفتم و فکر میکنم کمکش کرد این بود.
گفتم مانیشا من فکر نمیکنم تو همیشه اعتماد به نفست کمه. اعتماد به نفس انواع مختلف داره. مثلا من فکر میکنم تو اعتماد به نفس آکادمیک بالایی داری. قشنگ میتونی خودت رو ارزیابی کنی، هدف بگذاری و برای رسیدن به هدفت برنامه بریزی....چندتا مثال دیگه زدم از جاهایی که اعتماد به نفس خوبی داشته وگفتم فکر میکنم اون قسمتی که تو مد نظرت هست اسمش اعتماد به نفس اجتماعی هست. چرا اینو میگم؟ چون مهمه تو دقیقا برای اون چیزی که لازمه برنامه بریزی و کلی به خودت برچسب نزنی. همون که میگن تعریف درست صورت مساله، نصف حل مساله است. رفت و آمد یک برنامهای تعریف کرد که بنا به ارزیابی خودش قراره تا پایان دبیرستان جواب بده. ما هم گفتیم دستت درد نکنه.
این مساله اعتماد به نفس رو من خیلی خیلی دیدهام دست و پای آدمها رو میبنده. اما مشاهده من اینه که اکثر ماها یک جاهایی اعتماد به نفس داریم و یک جنبههایی نداریم. در نوجوانها خوب این مهمتر هم میشه چون برداشتشون از خودشون داره شکل میگیره.
این اسلایدها رو من چند وقت پیش با چتجیپیتی و به نیت یوتیوب درست کردم. اما فعلا اینجا خلاصه میگذارم و اگر فکر کنید ارزش باز کردن داره میتونیم روش کار کنیم.
انواع اعتماد به نفس: (از ترجمه بهتر استقبال میشود)
۱. اعتماد به نفس اجتماعی
۲. اعتماد به شخص خودمون به عنوان یک آدم قابل و بعضا مقتدر
۳. اعتماد به مهارتهایی که داریم
۴. اعتماد به توانایی پیشرفت و یادگیری در آینده
اگر در جایی اعتماد به نفست کم شده:
۱. از بردهای خیلی کوچیک شروع کن
۲. داستانی که از شکست برای خودت میگی رو عوض کن
۳. به جای هدف، روی روند تمرکز کن
۴. کمک بگیر و حمایت قبول کن
۵. سیستم ارزشیت رو بشناس
گفتم مانیشا من فکر نمیکنم تو همیشه اعتماد به نفست کمه. اعتماد به نفس انواع مختلف داره. مثلا من فکر میکنم تو اعتماد به نفس آکادمیک بالایی داری. قشنگ میتونی خودت رو ارزیابی کنی، هدف بگذاری و برای رسیدن به هدفت برنامه بریزی....چندتا مثال دیگه زدم از جاهایی که اعتماد به نفس خوبی داشته وگفتم فکر میکنم اون قسمتی که تو مد نظرت هست اسمش اعتماد به نفس اجتماعی هست. چرا اینو میگم؟ چون مهمه تو دقیقا برای اون چیزی که لازمه برنامه بریزی و کلی به خودت برچسب نزنی. همون که میگن تعریف درست صورت مساله، نصف حل مساله است. رفت و آمد یک برنامهای تعریف کرد که بنا به ارزیابی خودش قراره تا پایان دبیرستان جواب بده. ما هم گفتیم دستت درد نکنه.
این مساله اعتماد به نفس رو من خیلی خیلی دیدهام دست و پای آدمها رو میبنده. اما مشاهده من اینه که اکثر ماها یک جاهایی اعتماد به نفس داریم و یک جنبههایی نداریم. در نوجوانها خوب این مهمتر هم میشه چون برداشتشون از خودشون داره شکل میگیره.
این اسلایدها رو من چند وقت پیش با چتجیپیتی و به نیت یوتیوب درست کردم. اما فعلا اینجا خلاصه میگذارم و اگر فکر کنید ارزش باز کردن داره میتونیم روش کار کنیم.
انواع اعتماد به نفس: (از ترجمه بهتر استقبال میشود)
۱. اعتماد به نفس اجتماعی
۲. اعتماد به شخص خودمون به عنوان یک آدم قابل و بعضا مقتدر
۳. اعتماد به مهارتهایی که داریم
۴. اعتماد به توانایی پیشرفت و یادگیری در آینده
اگر در جایی اعتماد به نفست کم شده:
۱. از بردهای خیلی کوچیک شروع کن
۲. داستانی که از شکست برای خودت میگی رو عوض کن
۳. به جای هدف، روی روند تمرکز کن
۴. کمک بگیر و حمایت قبول کن
۵. سیستم ارزشیت رو بشناس
❤796👍158💯26❤🔥16🥰2🕊1
Forwarded from Azin
سلام به پانتهآ جان و بقیه اعضای چنل
معذرت میخوام که دارم سواستفاده میکنم و برای یک مسئله شخصی زیر پست نامرتبط پیام میذارم
اما من از زمانی که هنوز دبیرستانی بودم که نمیدونست میخواد چه رشته ای بخونه، تا الان که پذیرش مستر گرفتم و همین هفته ویزام اومده از تمام مطالب مفید پانتهآ جون استفاده کردم و به همین دلیل احساس کردم الان که واقعا نیاز به کمک و راهنمایی دارم، اینجا میتونه برای من فضای مفیدی باشه
میخواستم شرایط ام رو بگم و ازتون بخوام اگر پیشنهادی یا راهنمایی دارید، من 24 ساله رو مثل خواهر کوچیک تر خودتون راهنمایی کنید
من تمام زندگیم یعنی از نوجوانی به بعد میخواستم از ایران برم
تا حالا از خانواده جدا نبودم و کارشناسی رو اینجا تو شهر خودم خوندم
وقتی کمکم زمان رسید و نزدیک زمان اپلای شد، تازه ترسناکی کاری که میخوام بکنم برای خودم نمایان شد
پس به خودم گفتم بهش به شکل یک تجربه نگاه کن، نه مهاجرت
به خودم گفتم برای دو سال میری یک کشوری که خیلی دور هم نیست و ویزای سینگل هم نداری، که تجربه کنی، که درس بخونی
اگر نخواستی یا دیدی اذیتی یا این چیزی نیست که خوشحالت بکنه خب بعدش و بعد تموم شدن درست برمیگردی
و از لحاظ منطقی هم میدونم که واقعا طبق ارزش هایی که دارم، طبق چیزهایی که میخوام تجربه بکنم و علایق و روحیات و... که دارم، نمیشد تا ابد اینجا بمونم
و باید رفتن رو تجربه میکردم
پس ادامه دادم، سعی کردم قدم به قدم پیش برم، اول آیلتس بعد پذیرش بعد ویزا
و توی همشون هم خداروشکر موفق بودم، آیلتس هشت گرفتم و پذیرش از رشته ای که میخواستمش و مصاحبه داشت و الان هم ویزا دارم حتی این وسط کار پیدا کردم
اما با همه اینا از وقتی ویزام اومده حالم واقعا خوب نیست
و من از این بد بودن حال میترسم
من به شدت دلم میخواد بیخیال همه چیز بشم، خبری از اون انگیزه و ذوقی که فکر میکردم باید بعد از همه سال تلاش برای رسیدن به هدف ام داشته باشم نیست
فقط و فقط ترس دارم
من دلم میخواد از ته دل که پتو رو بکشم روی سرم و گریه کنم و همین جا بمونم
مشکلم اینه که به هرچیزی که فکر میکنم دیوانه وار استرس میگیرم
به پرواز خریدن به چمدون بستن به تنهایی رفتن به کارهای اداری اونجا به تنها زندگی کردن به مراقب امنیت خودم بودن به درس خوندن به همه چیز! و از این بابت اصلا خوشحال نیستم
چون میدونم که زندگی بزرگسالی همینه
میدونم که اگر میخوام تجربه کسب کنم و مستقل بشم و... لازمه اش همه ی ایناست
اما نمیدونم الان چطور میتونم با این حجم از حال بد
با این حجم از ترس فلج کننده
با این مقدار از بدون ذوق بودن و فقط ترس داشتن باید چیکار کنم
در کنار این احساسات عذاب وجدان خرج کردن پول خانواده
عذاب وجدان تنها گذاشتنشون به عنوان تک دخترشون
و غم دوری و دلتنگی رو هم اضافه کنید
کلا خیلی گیج و سردرگرمم....میدونستم مسیر سخته ها، ولی الان این شکلی ام که تا اینجاش و نرفته واقعا همش احساسات بد و ترس و عذاب بود
اصلا این چه مسیر و چه هدف و چه رسیدنی هستش که اینقدر تلخه؟ 🥲
ببخشید که اینقدر طولانی شد اصلا مطمئنم نیستم کسی فرصت و حوصله داشته باشه که بخونه
اما اگر خوندین و هر پیشنهاد و حرفی داشتین که میشد کمک ام بکنه واقعاااا قدردان و منتظر خواندنش خواهم بود
مرسی 💚🌸🍀
معذرت میخوام که دارم سواستفاده میکنم و برای یک مسئله شخصی زیر پست نامرتبط پیام میذارم
اما من از زمانی که هنوز دبیرستانی بودم که نمیدونست میخواد چه رشته ای بخونه، تا الان که پذیرش مستر گرفتم و همین هفته ویزام اومده از تمام مطالب مفید پانتهآ جون استفاده کردم و به همین دلیل احساس کردم الان که واقعا نیاز به کمک و راهنمایی دارم، اینجا میتونه برای من فضای مفیدی باشه
میخواستم شرایط ام رو بگم و ازتون بخوام اگر پیشنهادی یا راهنمایی دارید، من 24 ساله رو مثل خواهر کوچیک تر خودتون راهنمایی کنید
من تمام زندگیم یعنی از نوجوانی به بعد میخواستم از ایران برم
تا حالا از خانواده جدا نبودم و کارشناسی رو اینجا تو شهر خودم خوندم
وقتی کمکم زمان رسید و نزدیک زمان اپلای شد، تازه ترسناکی کاری که میخوام بکنم برای خودم نمایان شد
پس به خودم گفتم بهش به شکل یک تجربه نگاه کن، نه مهاجرت
به خودم گفتم برای دو سال میری یک کشوری که خیلی دور هم نیست و ویزای سینگل هم نداری، که تجربه کنی، که درس بخونی
اگر نخواستی یا دیدی اذیتی یا این چیزی نیست که خوشحالت بکنه خب بعدش و بعد تموم شدن درست برمیگردی
و از لحاظ منطقی هم میدونم که واقعا طبق ارزش هایی که دارم، طبق چیزهایی که میخوام تجربه بکنم و علایق و روحیات و... که دارم، نمیشد تا ابد اینجا بمونم
و باید رفتن رو تجربه میکردم
پس ادامه دادم، سعی کردم قدم به قدم پیش برم، اول آیلتس بعد پذیرش بعد ویزا
و توی همشون هم خداروشکر موفق بودم، آیلتس هشت گرفتم و پذیرش از رشته ای که میخواستمش و مصاحبه داشت و الان هم ویزا دارم حتی این وسط کار پیدا کردم
اما با همه اینا از وقتی ویزام اومده حالم واقعا خوب نیست
و من از این بد بودن حال میترسم
من به شدت دلم میخواد بیخیال همه چیز بشم، خبری از اون انگیزه و ذوقی که فکر میکردم باید بعد از همه سال تلاش برای رسیدن به هدف ام داشته باشم نیست
فقط و فقط ترس دارم
من دلم میخواد از ته دل که پتو رو بکشم روی سرم و گریه کنم و همین جا بمونم
مشکلم اینه که به هرچیزی که فکر میکنم دیوانه وار استرس میگیرم
به پرواز خریدن به چمدون بستن به تنهایی رفتن به کارهای اداری اونجا به تنها زندگی کردن به مراقب امنیت خودم بودن به درس خوندن به همه چیز! و از این بابت اصلا خوشحال نیستم
چون میدونم که زندگی بزرگسالی همینه
میدونم که اگر میخوام تجربه کسب کنم و مستقل بشم و... لازمه اش همه ی ایناست
اما نمیدونم الان چطور میتونم با این حجم از حال بد
با این حجم از ترس فلج کننده
با این مقدار از بدون ذوق بودن و فقط ترس داشتن باید چیکار کنم
در کنار این احساسات عذاب وجدان خرج کردن پول خانواده
عذاب وجدان تنها گذاشتنشون به عنوان تک دخترشون
و غم دوری و دلتنگی رو هم اضافه کنید
کلا خیلی گیج و سردرگرمم....میدونستم مسیر سخته ها، ولی الان این شکلی ام که تا اینجاش و نرفته واقعا همش احساسات بد و ترس و عذاب بود
اصلا این چه مسیر و چه هدف و چه رسیدنی هستش که اینقدر تلخه؟ 🥲
ببخشید که اینقدر طولانی شد اصلا مطمئنم نیستم کسی فرصت و حوصله داشته باشه که بخونه
اما اگر خوندین و هر پیشنهاد و حرفی داشتین که میشد کمک ام بکنه واقعاااا قدردان و منتظر خواندنش خواهم بود
مرسی 💚🌸🍀
❤365💔97🕊19👍10
دوستان سلام.
یک کمک لازم دارم.
یک دختر عزیزی در شیراز هست که نیاز به راهنمایی دارند که برای کنکور چطور درس بخونند و چه منابعی رو تهیه کنند.
اون راهنما و الگو رو در کنارشون کم دارند.
کسی از شما هست که در دو سه سال اخیر کنکور ریاضی خوب داده باشه و بتونه با ایشون یک جلسه یک ساعته بگذاره و راهنماییش کنه؟ اگر ساکن شیراز باشین که بتونین در مورد کلاسها و اینها هم راهنمایی کنین عالی میشه.
اگر میتونین کمک کنید ممنون میشم به من دایرکت بدین
@panteavaziri
یک کمک لازم دارم.
یک دختر عزیزی در شیراز هست که نیاز به راهنمایی دارند که برای کنکور چطور درس بخونند و چه منابعی رو تهیه کنند.
اون راهنما و الگو رو در کنارشون کم دارند.
کسی از شما هست که در دو سه سال اخیر کنکور ریاضی خوب داده باشه و بتونه با ایشون یک جلسه یک ساعته بگذاره و راهنماییش کنه؟ اگر ساکن شیراز باشین که بتونین در مورد کلاسها و اینها هم راهنمایی کنین عالی میشه.
اگر میتونین کمک کنید ممنون میشم به من دایرکت بدین
@panteavaziri
❤🔥79❤63🕊8👍6🥰3