group-telegram.com/radio_gatsby/16176
Last Update:
روششناسی
در کنششناسی کشف حقیقت از طریق استنتاج بر اساس اصولی است که صحت یا بدیهیبودن آنها از پیش پذیرفتهاست---نظیر اصل کنش. از آنجا که استنتاجها بر اساس منطق و نه تجربهاست بدیهیبودن یا صحت نتیجهها به همان درجهٔ صحت فرضهای ابتدایی است. در علوم طبیعی چو فیزیک روابط علت و معلولی با انزوای عوامل در آزمایشگاه تثبیت میشود. به این معنی که تا جای ممکن همهٔ متغیرها را جز آنهایی که مورد مطالعهاند ثابت نگاه میدارند و با تکیه بر اندازهگیریها و آزمایشها روابط علّی و کمّی متغیرهای مورد مطالعه را تعیین میکنند. در کنششناسی برخلاف علوم طبیعی «اندازهگیری» وجود ندارد. کشف روابط علّی میان پدیدههای مربوط به کنش انسانی نه از طریق اندازهگیری بلکه از طریق استدلال است. در فرایند استدلال کنششناختی میتوان از «سازههای موهوم» بهره گرفت. یعنی وضعیتهایی غیرواقعی مبتنی بر فرضهایی را تصور کرد که در جامعه صادق نیستند. کارکرد این فرضهای غیرواقع در سازههای موهوم شبیه کارکردیاست که ثابت نگاهداشتن متغیرهای نالازم در آزمایشگاههای علوم طبیعی دارد. به یاری این سازههای موهوم میتوان روابط علّی میان پدیدههای کنششناختی را بازشناخت و آسانتر دربارهٔ آنها استدلال کرد. با این حال باید توجه داشت که گزارههای کنششناختی نه برای سازههای موهوم بلکه برای تمام جوامع بشری در جهان واقعی صادقاند. یعنی کارکرد سازهٔ موهومْ مددرسانی در استدلال است و نه تقلیل جهان واقع. سازهٔ موهوم رابینسن کروزوئه (انسانی که در انزوا بهطور خودکفا زندگی میکند)، سازهٔ موهوم جامعهٔ بدون پول (جامعهای که در آن همهٔ مبادلات پایاپای است)، و سازهٔ موهوم اقتصاد یکنواخت گردان (اقتصادی که به تعادل رسیدهاست و در آن نه انباشت سرمایهاست و نه تحلیل سرمایه و آینده صددرصد مسلم است) چند نمونهٔ کارآمد از سازههای موهوم در کنششناسی است.
BY RADIO GATSBY سیاست
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/radio_gatsby/16176
