group-telegram.com/reza_ataei1101/1617
Last Update:
#یادداشت_روزانه
#معرفی_کتاب
#تویی_که_سرزمینات_اینجا_نیست
_مجموعه داستان، نوشته "محمد آصف سلطان زاده"
_چاپ یکم بهار ۱۳۸۷، تهران، انتشارات آگاه
"تویی که سرزمینات اینجا نیست" مجموعه ۸ داستان از نویسنده معاصر افغانستان " است ... هفت داستانِ آن در افغانستان اتفاق می افتد که برخی حکایتگر دوران جهاد و برخی هم یادآور دوران جنگهای خانمانسوز داخلی افغانستان است ... اما اولین داستان این مجموعه که عنوانش، عنوان کتاب هم شده است راویِ دردهای یک "مهاجر افغانستانی" در ایران است و از آنجایی که نویسنده خود طعمِ مهاجرت و مهاجر بودن را چشیده، به خوبی توانسته است از عهده نقلِ این روایت در قالبِ داستان برآید؛ و جالب اینکه "محمد آصف سلطانزاده" این داستان را تابستان ۲۰۰۶ در هویروپ دانمارک نوشته است. ...
حیفم آمد تیکه هایی از این داستان را اینجا نیاورم:
_ صفحه ۱۱
... خیلی از این افغانها راهِشان را کشیده بودند و از این کشور رفته بودند. گفته بودند؛ دیگر اینجا جایِ ماندن نیست، مُردیم از بَس پنداشتند که ما سَربارشانیم. ...
–صفحه ۱۷
... خواست بگوید: بیچاره این وزارت کار است که برای اینکه دستِ چند میلیون بیکار را از یَخَنِ (یَقه، گریبان) خودش کوتاه کند، همه گناهها را انداخته به گردنِ چند نفر مهاجرِ افغان. ...
_ صفحه ۲۳
... زمانِ جنگ (جنگ هشت ساله عراق علیه ایران) میشد "شناسنامه" گرفت، البته اگر میرفتی و خدمت سربازی میکردی. ولی بعد از جنگ برای افغانها سنگ هم نمیدهند که به سرشان بزنند. تو میگی شناسنامه. ...
_ صفحه ۲۶؛ گفته یکی از شخصیتهای ایرانی داستان به شخصیت مهاجر افغان داستان:
... شانس در زندگی یک بار درِ خانه آدم میآید. این همه همشهریهای خودت در این کشور "بیسرنوشت" افتادهاند، در حالی که تو صاحبِ نام و زندگی میشوی. ...
_ صفحه ۳۰
سردار _شخصیت مهاجر داستان_ گفت: میدانم که منطقی خواهد بود. برایِ ما بهانه نخواهند گرفت و نخواهند گفت که جُل و پلاستان را جمع کنید و بروید تا در ناامنیهای آن سویِ مرز تلف شوید، حالا قحطی و شرایط دشوارِ آنجا هم به کنار. نمی گوید که از کاری که می کنی باید خداتومن مالیات بدهی. به بچههای ما نمیگوید که هر کدام باید پانصد دالر (دلار) برای ثبت نام به مدرسه بپردازید. نمیگوید که از سر کوچه و خیابان اینها را جمع کنید و "رد مَرز" (دیپورت از کشور) کنید. بیکاری را هم به گردنِ ماها نخواهند انداخت ... و خیلی کارهای دیگر. ...
BY رضا عطایی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/reza_ataei1101/1617