حکایت 3⃣0⃣6⃣


💟 در خانه ، عطر سیب تو
از بس جمیل بود
یادآور بهشت خدای جلیل بود 💟


#سلیمان_بن_جعفر می گوید :

#علی_بن_عبیدالله [ از نوادگان امیرالمؤمنین علیه‌السلام] به من گفت:

خیلی دلم می‌خواهد به محضر #امام_رضا علیه‌السلام شرفیاب شوم و بر آن حضرت سلام عرض کنم .

به او گفتم : چه چیزی مانع است که چنین نمی کنی؟

گفت : جلالت و بزرگی و هیبت ایشان ، چنان در نظرم بزرگ است که مرا از این کار بازداشته است .

سلیمان می‌گوید : _ از ابن جریان گذشت تا اینکه _ امام رضا علیه السلام  دچار یک #بیماری خفیف شدند و مردم به #عیادت ایشان می‌رفتند.

من علی بن عبیدالله را دیدم و به او گفتم:

آنچه می‌خواستی برایت فراهم شد! امام رضا علیه‌السلام دچار یک بیماری خفیف شده‌ است و مردم به عیادت ایشان می‌روند ؛ اگر می‌خواهی بر ایشان وارد شوی، امروز فرصت خوبی است .

سلیمان می‌گوید: علی بن عبیدالله به عیادت حضرت رفت . هنگامی که امام علیه‌السلام او را دید ، از او استقبال گرمی کرد و او را اکرام نمود . علی بن عبیدالله از این بابت بسیار خوشحال شد.

بعد از مدتی ، علی بن عبیدالله بیمار شد و _ این‌بار _ امام رضا علیه‌السلام به همراه من به عیادت او رفتند . حضرت آن‌قدر نشستند تا همه ی کسانی که در خانه بودند، بیرون رفتند. سپس ما بیرون آمدیم و کنیزی که همراه ما بود به من گفت :

ام‌سلمه ، همسر علی بن عبیدالله، از پشت پرده به حضرت نگاه می‌کرد. وقتی حضرت از منزل  بیرون رفت ، ام سلمه از پشت پرده بیرون آمد و بر جایی که امام رضا علیه السلام  نشسته بود ، افتاد و آن را می‌بوسید و به آن #تبرک می‌جست.

سلیمان می‌گوید :

دو مرتبه که به خانه ی علی بن عبیدالله وارد شدم ، خود او نیز ، مرا از کاری که ام‌سلمه انجام داده بود ، با خبر کرد و من نیز ، این ماجرا را برای حضرت تعریف کردم . حضر فرمود :

« يَا سُلَيْمَانُ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ عُبَيْدِ اللَّهِ وَ امْرَأَتَهُ وَ وُلْدَهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، يَا سُلَيْمَانُ إِنَّ وُلْدَ عَلِيٍ‌ وَ فَاطِمَةَ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ إِذَا عَرَّفَهُمُ اللَّهُ هَذَا الْأَمْرَ لَمْ يَكُونُوا كَالنَّاسِ.

ای سلیمان! علی بن عبیدالله و همسر و فرزندانش از اهل #بهشت هستند. ای سلیمان! هنگامی که خدای متعال #معرفت و ولایت ما اهل بیت را به فرزندان علی و فاطمه علیهما السلام ، عطا کند ، دیگر مانند سایر مردم نخواهند بود.»


🗂منبع :
رجال کشی ، ص ۵۹۳


#معرفت_امام
#تبرک_جستن
#عیادت
#بهشت


📜@sofre_ye_del

حکایت 4⃣0⃣6⃣


💔 کار خیر ما کنار
حُبّ تو می ایستد
دو برابر ، سه برابر ….
صد برابر میشود 💔




شخصی‌ نزد #پيامبر_اکرم آمد و عرض کرد :

ای‌ پيامبر خدا ! آيا می‌‌دانی‌ كه فلانی‌ با سرمایه ای اندک ، از طریق دريا به سفر رفته است و بسیار زود بازگشته است‌ ، و در عین حال چنان سود زیادی به‌ همراه آورده است كه رزق همسایگان و نزدیکانش را وسعت داده ، و دوستانش بر او حسادت می‌‌كنند ؟

پيامبر خدا صلی‌ اللّه عليه و آله فرمود :

ثروت دنيا هرچه بيشتر شود ، دارنده ی آن گرفتارتر می‌‌شود . هرگز به سرمايه‌داران غبطه نخوريد ، مگر به ثروتمندی كه سرمايه‌اش را در راه خداوند خرج کرده است.

سپس فرمود : آيا مايليد كسی‌ را به شما معرفی نمایم كه از دوست شما ثروت كمتری‌ داشته و زودتر از او ، از سفر بازگشته و سود بيشتری‌ به‌ همراه آورده و آن چه از خوبی‌ ها برای‌ او اندوخته شده است ، همه در خزانه ی الهی‌ نگه داشته می‌‌شود؟

عرض کردند : بله ای‌ پيامبر خدا.

فرمود : به آن مردی كه به سمت شما می‌‌آيد نگاه کنید ، او همان شخص است .

ابو هريره می‌‌گويد : ما نگاه کردیم و شخصی‌ ژنده‌پوش از انصار را ديديم.

پيامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمود :

از عمل و کاری که اين مرد امروز انجام داده است ، به اندازه‌ای‌ خوبی‌ و #طاعت به آسمان بالا رفته است كه اگر ثواب آن در ميان ساكنان آسمان‌ها و زمين پخش کنند ، كم‌ترين فایده ی آن برای شخص ، بخشیده شدن گناهانش و واجب شدن بهشت بر اوست .


مسلمانان گفتند : ای‌ پيامبر خدا با چه عملی‌‌ به چنین جایی رسیده است ؟!

فرمود: از او سؤال كنيد تا شما را از كاری‌ كه امروز انجام داده است ، آگاه كند.

ياران پيامبر صلی‌ اللّه عليه و آله نزد او رفته و گفتند : آنچه پيامبر خدا بشارت آن را به تو داده ، گوارای‌ وجودت باد . بگو كه امروز چه كرده‌ای‌ كه خداوند اين پاداش بزرگ را به تو ارزانی‌ داشته است‌؟

او گفت : به یاد نمی آورم کاری امروز انجام داده باشم . غیر از اینکه امروز که برای كاری‌ از خانه خارج شدم ، وقت آن گذشت و ترسيدم كه دیگر به آن نرسم .

« فَقُلْتُ فِي نَفْسِي لَأَعْتَاضَنَّ مِنْهَا اَلنَّظَرَ إِلَی‌ وَجْهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی‌ اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ اَلنَّظَرُ إِلَی‌ وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ ...

سپس با خود گفتم : _ حال که چنین شد ، _ به جای آن کار بروم و با ديدن به چهره ی #امیرالمؤمنین علیه‌السلام ، آن کار از دست رفته ام را جبران کنم ؛ زيرا از پيامبر خدا صلّی‌ اللّه عليه و آله شنيده بودم كه نگاه کردن به صورت علی‌ بن ابی‌ طالب عليه السّلام #عبادت است. »

آنگاه پيامبر اکرم صلی‌ اللّه عليه و آله فرمود :

آری‌ به‌خدا قسم !  نگاه کردن به صورت علی‌ عليه السلام عبادت است و چه عبادتی‌ برتر از آن است‌؟ سپس فرمود :

ای‌ بنده ی خدا ! تو برای‌ كسب ديناری‌ كه سپس آن را هزينه ی خانواده‌ات كنی‌، از خانه ات بيرون رفته بودی‌ ، كه آن کار را از دست دادی‌. اما به‌جای‌ آن ، به چهره ی امیرالمؤمنین علیه‌السلام نگاه کردی و نگاه کردنت از سرِ #محبت و ايمان به فضيلت او بوده است . اين سود و منفعت ، برتر از آن است كه همه ی دنيا آكنده از طلای‌ سرخ بوده و به تو تعلق داشته باشد و آنگاه همه را در راه خدا #انفاق كنی‌ . و در هر نفسی‌ كه در اين راه كشيدی‌ ، حق #شفاعت هزار گنهكار را داری‌ كه خدا آن‌ها را در دوزخ به شفاعت تو آزاد كند.



🗂منبع :
امالی صدوق ، ج ۱ ، ص ۳۶۱


#امیرالمؤمنین_علیه‌السلام
#سرمایه
#شفاعت
#عبادت
#محبت
#ثروت
#انفاق
#سود


📜@sofre_ye_del

حکایت 5⃣0⃣6⃣


💶 کمک گرفتن از دنیا
برای آخرت ... 💶


#عبدالله_بن_ابی_یعفور می گوید :

روزی مردی به #امام_صادق علیه‌السلام عرض کرد :

به خدا قسم ! ما در طلب #دنیا هستیم و دوست داریم که دنیا به ما عطا شود .

حضرت فرمود:

دوست داری که با دستیابی به دنیا ، چه کنی؟

عرض کرد :

« أَعُودُ بِهَا عَلى نَفْسِي وَعِيَالِي ، وَأَصِلُ بِهَا ، وَأَتَصَدَّقُ بِهَا ، وَأَحُجُّ ، وَأَعْتَمِرُ ...

می خواهم خود و خانواده‌ام را تأمین کنم و به خویشانم صله بدهم و با آن #صدقه بدهم و به #حج و عمره مشرف بشوم ... »

امام صادق علیه‌السلام فرمود:

این ، دنیا‌خواهی نیست ، بلکه #آخرت‌خواهی است .


🗂منبع :
کافی ، ج ۵ ، ص ۷۲

#ثروت
#صدقه
#معاش
#دنیا
#حج

📜@sofre_ye_del

حکایت 6⃣0⃣6⃣


⚠️ اهمیت دادن
به حق‌الناس ⚠️



#ابوثمامه می گوید :

روزی به #امام_جواد علیه‌السلام عرض کردم :

من بنا‌ دارم که به مکه و یا مدینه بروم و آنجا ماندگار شوم، ولی #بدهی دارم. نظر شما چیست؟

فرمود :

« اِرْجِعْ فَأَدِّهِ إِلَی‌ مُؤَدَّی‌ دَيْنِكَ وَ اُنْظُرْ أَنْ تَلْقَی‌ اَللَّهَ تَعَالَی‌ وَ لَيْسَ عَلَيْكَ دَيْنٌ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لاَ يَخُونُ .

_ ابتدا _ برگرد و بدهی خود را بپرداز و مواظب باش که خدای‌والا را بدون آن که به گردنت بدهی باشد دیدار کنی ؛ زیرا #مؤمن #خیانت نمی کند. »


🗂منبع :
کافی ، ج ۵ ، ص ۹۴


#ویژگی_مؤمن
#حق_الناس
#خیانت
#بدهی


📜@sofre_ye_del

حکایت 7⃣0⃣6⃣


یا صاحب‌الزمان ❗️

💔 درد ما را در جهان
درمان مبادا بی شما 💔




#یحیی_بن_ابراهیم_بن_مهاجر می گوید :

به #امام_صادق علیه‌السلام عرض کردم :

فلانی و فلانی و فلانی به شما #سلام می رسانند .

فرمود : بر ایشان ، سلام باد !

عرض کردم :

از شما درخواستِ #دعا دارند .

فرمود : چه مشکلی دارند ؟

عرض کردم :

ابوجعفر ( منصور دوانیقی) آنها را زندانی کرده است .

فرمود :

آنها را چه به او و او را چه به آنها ؟

عرض کردم :

به آنها منصبی داد ، سپس زندانی‌شان کرد .

فرمود :

آنها را چه به او و او را چه به آنها ؟ مگر آنها را _ از پذیرفتن منصب از جانب او _ نهی نکردم ؟ مگر آنها را نهی نکردم ؟ مگر آنها را نهی نکردم ؟ منصور و دار و دسته اش از آتش‌اند ! آنها آتش‌اند ! آنها آتش‌اند ! سپس فرمود:

« اَللَّهُمَّ اِخْدَعْ عَنْهُمْ سُلْطَانَهُم

بار خدایا ، سلطه ی آنها را از این سه نفر دور‌نما »

یحیی بن ابراهیم بن مهاجر می گوید :

من از مکه برگشتم و از حال آن سه نفر جویا شدم . متوجه شدم که سه روز بعد از دعای امام صادق علیه‌السلام ، آنها آزاد شده اند .


🗂منبع :
کافی ، ج ۵ ، ص ۱۰۷


#استجابت_دعا
#دستگیری
#گرفتاری
#زندان
#توسل
#سلام
#دعا
#بلا


📜@sofre_ye_del

حکایت 8⃣0⃣6⃣


                  😭 سرمایه ی فلاح بود
                         گریه بر حسین
                       یا معشرَ الأحِبة
                      حَیّوا علی الفلاح 😭




#ابو‌_عماره_منشد می گوید :

روزی #امام_صادق عليه السلام به من فرمود:

اى ابو عُماره ! #شعر #سفیان_بن_مصعب_عبدی درباره ی #امام_حسين عليه السلام را برايم بخوان .

من برای حضرت شعر را خواندم و ايشان گريست . باز هم شعر خواندم و ايشان گريست. به خدا قسم ، من همين طور شعرخوانى را ادامه دادم و ايشان #گريه مى كرد تا اين كه صداى گريه ی اهل خانه را شنيدم. آن گاه به من فرمود :

اى ابو عُماره ! هر كس در باره حسين بن على عليه السلام شعرى بخواند و پنجاه نفر را بگرياند ، بهشت برايش واجب مى شود ، و هر كس در باره حسين عليه السلام شعرى بخواند و چهل نفر را بگرياند ، بهشت برايش حتمى مى شود ، و هر كس در باره حسين عليه السلام شعرى بخواند و سى نفر را بگرياند، بهشت برايش حتمى مى شود، و هر كس در باره حسين عليه السلام شعرى بخواند و بيست نفر را بگرياند، بهشت برايش حتمى مى شود، و هر كس در باره حسين عليه السلام شعرى بخواند و ده نفر را بگرياند، بهشت برايش حتمى مى شود، و هر كس در باره حسين عليه السلام شعرى بخواند و يك نفر را بگرياند، بهشت برايش حتمى مى شود .


تا جایی که فرمود :

« و مَنْ أَنْشَدَ فِي اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ شِعْراً فَبَكَی‌ فَلَهُ اَلْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ شِعْراً فَتَبَاكَی‌ فَلَهُ اَلْجَنَّةُ .

و هر كس در باره حسين عليه السلام شعرى بخواند و بگريد ، بهشت برايش حتمى مى شود، و هر كس در باره حسين عليه السلام شعرى بخواند و تظاهر به گريه كند، #بهشت برايش حتمى مى شود».


🗂منبع :
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ج ۱، ص ۸۴



#امام_حسین_علیه‌السلام
#بهشت
#تباکی
#گریه
#شعر


📜@sofre_ye_del

حکایت 9⃣0⃣6⃣


                     ❇️ وفای به عهد ... ❇️


#عباس_بن_عیسی می گوید :

_ در ایامی _ زندگی بر #امام_سجاد علیه‌السلام تنگ شد ، و پیش یکی از موالیان خود رفت ، و به او فرمود :

ده هزار درهم به من #قرض بده تا زمانی که وضعم خوب شود .

او به حضرت عرض کرد : پول دارم ، اما همینطوری نمی شود ، وثیقه می خواهم _ تا چنین مبلغی را قرض بدهم _ .

« فَشَقَّ لَهُ مِنْ رِدَائِهِ هُدْبَةً فَقَالَ لَهُ هَذِهِ اَلْوَثِيقَةُ

حضرت چند ریشه از ردایش را کند و به او فرمود : این هم وثیقه ... »

عباس بن عیسی می گوید : آن دوستدار امام از این کار خوشش نیامد و خشمگین شد .

حضرت به او فرمود :

من به وفاداری سزاوارترم یا #حاجب_بن_زراره ؟ *

او عرض کرد : البته تو از او برای #وفای_به_عهدت برتری .

امام علیه‌السلام فرمود: چطور حاجب یک کمان گِرو گذاشت _ و آن چوبی برای غرامت صد نفر بود ، و خودش هم کافر بود _ و به تعهدش وفا کرد ، اما من به ریشه های ردایم وفا نمی کنم ؟!

عباس بن عیسی می گوید :

آن مرد ریشه های ردا را گرفت و درهم ها را داد و آن چند ریشه را در جعبه کوچکی قرار داد .

تا اینکه خدای متعال برای امام سجاد علیه السلام گشایش مالی فراهم ساخت و ایشان آن را برای طلبکارش برد و به او فرمود :

مالت را آوردم ، وثیقه ی مرا بیاور .

طلبکار به ایشان عرض کرد :

فدایت شوم ، آن را از بین بردم .

فرمود : در این صورت ، مالت را از من پس نمی گیری . شخصی همانند من آنچه را بر عهده دارد ، سبک نمی شمارد .

عباس بن عیسی می گوید :

آن شخص جعبه کوچکی را بیرون آورد و چند ریشه ی ردا که درون آن بود به امام سجاد علیه السلام داد . و امام علیه‌السلام درهم ها را به وی پس داد و چند ریشه ی ردا را گرفت و دور انداخت و بازگشت .


*حاجب بن زراره از کفار بود و برای نجات قوم و قبیله اش از قحط‌سالی پیش کسرا پادشاه ایران رفت تا در مناطقی از کشور او زندگی کنند و زنده بمانند . کسرا گفت : شما عرب ها پیمان شکن و حریص هستید و اگر به شما اجازه بدهم ، مملکت را به فساد می کشید و مردم را غارت می کنید . حاجب گفت : من به پادشاه ضمانت می دهم که چنین نکنند . کسرا گفت : چه کسی ضمانت می کند که تو به قول خود وفا کنی؟ حاجب گفت : کمانم را به عنوان وثیقه می گذارم . کسرا در نهایت کمان را پذیرفت و به عرب ها اجازه داد تا به مناطقی از سرزمین او بیایند تا قحطی برطرف شود .



🗂منبع :
کافی ، ج ۵ ، ص ۹۶


#وفای_به_عهد
#معرفت_امام
#حق_الناس
#وثیقه
#بدهی


📜@sofre_ye_del

حکایت 0⃣1⃣6⃣


❌ گذشتن از مال حرام ...❌


#سعید_بن_عمرو_جعفی می گوید :

در حالی که وضع مالی ام بسیار بد بود ، راهی مکه شدم . در آنجا از وضع خود به #امام_صادق علیه‌السلام شِکوه کردم و از خدمتشان بیرون آمدم .

همین که بیرون آمدم ، در مقابل درِ خانه ی ایشان کیسه ی پولی را پیدا کردم که در آن هفتصد دینار بود .

فوراً به محضر حضرت برگشتم و ایشان را آن با خبر کردم . فرمود :


« يَا سَعِيدُ ، اتَّقِ اللهَ عَزَّوَجَلَّ ، وَعَرِّفْهُ فِي الْمَشَاهِدِ ...

ای سعید ! #تقوا پیشه کن و پیدا شدن این کیسه را در میان مردم اعلام کن » .

من امید داشتم به من اجازه دهد تا آن را بردارم . در حالی که خیلی ناراحت بودم ، بیرون آمدم . به منا رفتم و از جایی که همه ی مردم بودند ، فاصله گرفتم و در جایی دور و در گوشه ای تنها برای خود جایی گرفتم . وقتی به محل وقوفم _ در منا _ برگشتم ، اعلام کردم : چه کسی این کیسه را می شناسد ؟

همان بار اول که صدا زدم ، صدای مردی را بالای سرم شنیدم که می گفت: من صاحب این کیسه هستم . پیش خودم گفتم : تو صاحب آن هستی ؟ تو اصلاً نبودی _ چطور می توانی صاحب آن باشی_ ؟

به او گفتم : نشانه ی کیسه چیست ؟

نشانه ی آن را داد و کیسه را به او تحویل دادم .

سعید گفت : آن شخص به گوشه ای رفت و دینارها را شمرد و تعدادشان درست بود . سپس هفتاد دینار شمرد و به من داد و گفت :

اینها را حلال هستند بگیر که بهتر از هفتصد دینار حرام است .

آنها را گرفتم . سپس به محضر امام صادق علیه‌السلام رسیدم و ماجرا را به ایشان عرض کردم .

فرمود : هنگامی که از نداری پیش ما شِکوه کردی ، دستور دادیم سیصد دینار به تو بدهند .
سپس فرمود : ای کنیز ! آنها را برایش بیاور .

من آنها را گرفتم و الان در بین اقوام خود ، بهترین وضع را دارم .


🗂منبع :
کافی ، ج ۵ ، ص ۱۳۸


#حق_الناس
#مال_حرام
#دستگیری
#تسلیم
#تقوا


📜@sofre_ye_del

حکایت 1⃣1⃣6⃣


😭😭😭
بودند دیو و دَد همه سیراب و می‌مکید
خاتم ، ز قحط آب سلیمان کربلا


#داوود_رقى می گوید :

روزی در محضر #امام_صادق عليه السلام بودم كه حضرت #آب طلبيد . وقتى از آن نوشيد ، شروع به #گریه کردن نمود و چشمانش اشكبار شد . آن گاه به من فرمود :


« يَا دَاوُدُ لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ اَلْمَاءَ فَذَكَرَ اَلْحُسَيْنَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ أَهْلَ بَيْتِهِ وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلاَّ كَتَبَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ كَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ وَ حَشَرَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ ثَلِجَ اَلْفُؤَادِ .

اى داوود ! خدا لعنت كند كُشنده حسين را ! هيچ كس نيست كه آب بنوشد و از حسين عليه السلام و خاندانش ياد كند و كُشنده اش را #لعن كند، مگر اين كه خداوند، برايش يکصد هزار حسنه مى نويسد و يکصد هزار گناه را از او مى زُدايد و يكصد هزار درجه به او مى دهد و گويى كه يكصد هزار برده، آزاد كرده است. همچنين خداوند در روز قیامت ، او را در حالی که در قلبش احساس خنکای _ امنیت و محبت ما را دارد _ محشور می کند » .


🗂منبع :
کافی ، ج ۶ ، ص ۳۹۱


#امام_حسین_علیه‌السلام
#تولی_و_تبری
#حب_و_بغض
#گریه
#لعن
#آب


📜@sofre_ye_del

حکایت 2⃣1⃣6⃣


💟 غیرت دینی 💟


#هشام_بن_حکم می‌ گوید :

روزی #امام_صادق علیه السلام به من فرمود :

#ابن_طیار چه کار می‌ کند ؟

عرض کردم : از دنیا رفت .

حضرت فرمود :

« رَحِمَهُ اللَّهُ وَ لَقَّاهُ نَضْرَةً وَ سُرُوراً فَقَدْ کَانَ شَدِیدَ الْخُصُومَةِ عَنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ.

خدا او را #رحمت کند ، شادمانی و شادابی نصیبش باشد . او از ما اهل بیت سر سختانه #دفاع می‌ کرد » .


🗂منبع :
رجال کشی ، ص ۳۴۹


#نصرت_امام
#تعصب
#رحمت
#غیرت



📜@sofre_ye_del

حکایت 3⃣1⃣6⃣


                    ❌ هرگونه تعامل با
                     شرابخوار ممنوع ❌


#حریز می گوید :

#اسماعیل پسر #امام_صادق علیه‌السلام چند دینار داشت .

مردی قریشی تصمیم گرفت که به یمن برود . اسماعیل به امام علیه‌السلام عرض کرد :

ای پدر ، فلانی می‌خواهد به یمن برود و من مقداری دینار دارم . نظرتان چیست که آنها را به او بدهم تا از یمن برایم مقداری کالا بخرد ؟

حضرت فرمود :

پسرم ، آیا نمی دانی که او #شراب‌خوار است ؟

اسماعیل گفت:

این حرف مردم است .

فرمود :

پسرم ، این کار را نکن .

اسماعیل از حرف پدر نافرمانی کرد و دینارهای خود را به مرد قریشی داد و وی نیز آنها را از بین برو و چیزی برای اسماعیل نیاورد .

آن سال حضرت به حج رفت . اسماعیل هم راهی مکه شد و حج گزارد و در حال طواف چنین می گفت :

خدایا ، مرا پاداش بده و به من _ به جای آن مال _ مالِ دیگری عطا کن .

امام صادق علیه‌السلام به او رسید و با دستش از پشت به او اشاره کرد و فرمود:

ساکت ! به خدا قسم ، بر خداوند حجتی نداری و این حق تو نیست که به تو پادش بدهد و چیزی به جای آن مال روزی تو کند . به تو خبر رسید که او شراب می نوشد و تو او را #امین دانستی .

اسماعیل گفت :

پدرجان ، من خودم ندیدم که او شراب بخورد . از مردم شنیدم که چنین می گویند .

فرمود:

پسرم ، خدای متعال در قرآن می فرماید :

{ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ

خداوند را تصدیق می کنند و مؤمنان را هم تصدیق می کنند }*

می فرماید :

خدا و مؤمنان را تصدیق می کنند . وقتی مؤمنان پیش تو گواهی دادند ، حرف آنها را تصدیق کن و شرابخوار را امین ندان . چرا که خداوند در کتابش می فرماید :

{ وَ لَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ

اموال خود را به سفیهان ندهید}**

کدام #سفیه از شرابخوار سفیه‌تر ؟

سپس حضرت فرمود :


« إِنَّ شَارِبَ اَلْخَمْرِ لاَ يُزَوَّجُ إِذَا خَطَبَ وَ لاَ يُشَفَّعُ إِذَا شَفَعَ وَ لاَ يُؤْتَمَنُ عَلَی‌ أَمَانَةٍ فَمَنِ اِئْتَمَنَهُ عَلَی‌ أَمَانَةٍ فَاسْتَهْلَكَهَا لَمْ يَكُنْ لِلَّذِي اِئْتَمَنَهُ عَلَی‌ اَللَّهِ أَنْ يَأْجُرَهُ وَ لاَ يُخْلِفَ عَلَيْهِ .

شرابخوار اگر به #خواستگاری بیاید نباید به او زن داد ، و اگر وساطت کرد نباید وساطت او را پذیرفت ، و برای نگهداری امانتی نباید به او اعتماد کرد . هر کس او را امین بداند و امانتی به او بسپارد و آن را نابود کند ، خداوند به کسی که او را امین دانسته است پاداش نخواهد داد و جایگزینی برای مال نابود شده‌اش قرار نمی دهد » .

* سوره توبه ، آیه ۶۱
**سوره نساء ، آیه ۵

🗂منبع :
کافی ، ج ۵ ، ص ۲۹۹


#آداب_معاشرت
#آداب_تجارت
#معرفت_امام
#خواستگاری
#شرابخوار
#امانت
#شراب
#سفیه
#امین


📜@sofre_ye_del

حکایت 4⃣1⃣6⃣



🐓 نهی از منکر ... 🐓


#امام_صادق علیه‌السلام فرمود :

در میان قوم بنی‌اسرائیل ، پیرمرد عابدی بود که عزلت گزیده بود و خداوند را #عبادت می‌کرد.

روزی در حال عبادت بود و نماز می‌خواند ، چشمش به دو پسربچه ی خردسال افتاد که خروسی را گرفته بودند و پَرهایش را می‌کندند.


« فَأَقْبَلَ عَلَى مَا هُوَ فِيهِ مِنَ اَلْعِبَادَةِ، وَ لَمْ يَنْهَهُمَا عَنْ ذَلِكَ

پیرمرد عابد به عبادتش ادامه داد و آن‌دو بچه را از آن‌کار بازنداشت...»

آن‌گاه خداوند به زمین وحی فرمود که :

بنده‌ام را فروببر !

پس زمین عابد را _در خود _ فرو برد و او تا ابد و برای همیشه در آن ورطه ی گرفتاری و سقوط ، فرو خواهد ماند .

🗂منبع :
امالی طوسی ، ج ۱ ، ص۶۶۹


#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#حقوق_حیوانات
#عبادت
#عذاب
#ترحم
#ظلم


📜@sofre_ye_del

حکایت5⃣1⃣6⃣


                     💟 اگر اینجا گشایی
                    عقده ای از کار محتاجان
                          درِ جنّت به رویت
                    بازگردد بی کلید آنجا 💟



#داوود_بن_سلیمان می گوید:

#امام_رضا علیه‌السلام از قول پدرشان نقل کرد که #امام_صادق علیه‌السلام فرمود:

خدای متعال به حضرت #داوود علیه‌السلام وحی نمود:

چه بسا بنده ای از بندگانم کار نیکی انجام می دهد و من ، او را _ به خاطر آن حسنه _ به #بهشت می برم .

عرض کرد :

پروردگارا ، آن یک حسنه چیست ؟

فرمود :

« یُفَرِّجُ عَنِ الْمُؤْمِنِ کُرْبَتَهُ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ

گِره از کار مؤمنی باز می کند ، اگر‌چه با یک دانه ی خرما باشد ... »

سپس امام صادق علیه‌السلام فرمود:

حضرت داوود علیه‌السلام عرض کرد :

پروردگارا ، حق این است کسی که تو را بشناسد ، از تو #ناامید نشود.

🗂منبع :
عيون أخبار‌الرضا عليه السلام ، ج ۱، ص ۳۱۳


#معرفت_خدا
#گره_گشایی
#نامیدی
#بهشت
#امید


📜@sofre_ye_del