group-telegram.com/women_socialproblems/1827
Last Update:
ابراهیم گلستان و سنت بچهبازی
فاطمه موسوی ویایه
🔴 هشدار: این متن دارای ادبیات صریح و آزاردهنده جنسی است.
■ به مناسبت فوت ابراهیم گلستان از کارنامه هنری او در فیلمسازی، یا ارزش ادبی داستانهایش یا ژست روشنفکر خشمگین او مینویسند و گاهی کسی به فروغ فرخزاد اشاره میکند، اما برای من که محقق تاریخ زیست جنسی هستم گلستان با اشارهاش به رسم غیرانسانی «دارخرستو» در داستانش به یاد آورده میشود. در برخی شهرهای جنوب ایران رسم کثیفی بوده که در آن «ناخداهای بچهباز» چوب در «مقعد پسران نابالغ» میکردند تا آماده همبستری شوند و بعد آن بچهها را «سوگلی» خود میکردند تا حین سفر دریایی خدمات جنسی ارائه دهند.
🔺 فردی در توئیتر از خاطرات پیرمردی هشتاد ساله نوشته که قربانی «دارخرستو» بوده، او دقیق نمیدانست ولی حدس میزد یازده سالش بود وقتی بعد از مردن پدرش، داییاش برای تهیه هزینه درمان مادرش او را به ناخدایی فروخته است: «وقتی داییم منو فروخت ناخدا منو برد تو خونهاش یه عالمه آدم سفیدپوش دورتادور حیاط جمع بودن و منتظر ما بودن؛ دستم رو گرفته بود و میکشید رسید وسط حیاط و داد زد که دارخرستو رو بیارین که سوگلی دارم، بعد همه هلههلهکشون رفتن و چوب مخروطی شکلی را آوردن و دادن به ناخدا. ناخدا هم لباسهای منو درآورد و به کمک دوتا دیگه منو دولا کردن و در مقعدم تف مالیدن، چوب رو کردن تو مقعدم. سه روز اونجا بود و هر روز بیشتر فرو میکردن. سه روز ناخدا سور داشت و شام و ناهار میداد. بعد از روز سوم از مقعدم خون آمد یکی بلند شد داد زد که شاباش بدین که دیگه آماده شده. بعد همه شروع کردن به زدن و رقصیدن بعد منو بردن شستن و لباس مخصوص بلندی تنم کردن و کنار ناخدا نشوندن. از اون روز من شدم سوگلی ناخدا.»
■ البته که در داستاننویسی مدرن ایران کمتر به رسوم محلی و خردهفرهنگهای شنیع اشاره شده، بیشتر نویسندگان که گرایش چپ داشتند در ستایش سنت و روستا و زشتی شهرِ آهن و آسفالت مینوشتند و تا آنجا که میدانم ابراهیم گلستان تنها نویسندهای است که در داستان بلند خروس (نوشته شده در تابستان ۱۳۴۹) به این رسم اشاره کردهاست:
🔺« حاجی گفت: دارخرستو اولش سخته ن. وقتی که خرده خرده سرید رفت تو فشار آخری که اصل کاریه ن زیاد مشکل نی.... همراهم گفت: از شوخی بگذریم دارخرستو حکم تربیت داره تمرین میده. حاجی گفت: شوخی چنه؟ تمرین سی چی؟ یه بار خلاص! وقتی بچو رو نشوندن رو دارخرستو زورش دادن گشاد کردن، یه ذره خون میاد فقط. شاید. گاهی. امو اول که کون دریدگیش هیچ وقت به گردن هیچ کس نمیافته، دوم اینکه بعد از اون دیگه بیدردسر میشه ....»
■ مهمتر اینکه گلستان از زبان شخصیت منفور داستان، فلسفه بچهبازی را نیز کوتاه و موجز شرح میدهد: «گفت: شوخی نی آخه، دریا و دور بودن از زن. حاجت دارن. حاجته ن دیگه. زن هم مایه شره ن. بدتر، باردار میشه ن، ناخوش میشه ن، حیض و نفاس داره ن، مایه شره ن، دعوا به راه میندازن خیلی. صد جور بلان. و باز با خنده گفت: بی دسه هم هستن...»
■ همین دردسر و شرّ سروکار داشتن با زنان، بنمایه اصلی سنت بچهبازی است که حتی تا به امروز در بسیاری از کشورهای مسلمان خاورمیانه در پستو پابرجا مانده است. وقتی میشنوم پشت تریبون رسمی دغدغه نقد پدوفیلی یا همجنسبازی در کشورهای غربی را دارند (در حالی که در همه کشورهای توسعهیافته رابطه جنسی با فرد زیر سن رضایت به سکس، جرم است)، مطمئن میشوم این حضرات درکی از معنای پدوفیلی ندارند که بتوانند آن را در کودک-همسری تشخیص دهند و در نقد قوانین فعلی ایران بنویسند و البته که چیزی از تاریخ و سنتهای محلی مشعشع کشور خود نیز نمیدانند. خوب است که قدری تاریخ یا ادبیات بیسانسور بخوانند.
@women_socialproblems
BY زنان و مسائل اجتماعی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/women_socialproblems/1827