group-telegram.com/world_of_iranology/364
Last Update:
پیشنهادِ جایگزینی برای واژههای «شهید» و «شهادت»
واژه شهید در فرهنگها و متون قدیم عمدتاً به معنای «گواه» و «شاهد» آمده که بعدها مفهومِ «کشته شده» و همچنین «کشته شده در راه الله» بدان دادهاند.
دربارهٔ این واژه تاکنون هیچ پژوهشی به معنای دقیق صورت نگرفته است. گذشته از مطالبِ پراکندهای که عمدتاً با نگاهی مذهبی و ایدئولوژیک نوشته شده، یک مقاله با عنوانِ «حافظِ شهید» نیز توسط محمدرضا خالصی (استاد دانشگاه شیراز) به رشتهٔ تحریر درآمده که فارغ از استشهاداتِ تاریخی که شاید برای علاقهمندانِ عام جالب باشد، هیچگونه ارزش تحقیقی و تحلیلی ندارد، زیرا نویسنده نه اصول پژوهش را میدانسته و نه ذهنِ ایدئولوژیک و کاملاً گرفتار در مذهب و عرفاناش به او اجازهٔ تحلیل درست را میداده است.
در اینجا هدف و مجالِ بررسی این واژه نیست و تنها به این اشاره بسنده میکنم که احتمالاً این مفهومِ اخیر، برگرفته از واژهٔ لاتین martir (انگلیسی martyr) است که در الهیات مسیحی، سرگذشتی مشابهِ واژه «شهید» دارد. ورود این مفهوم ایدئولوژیک بنا بر شواهد، به دوران صفویه بازمیگردد که البته نفوذِ جامعترِ آن در ادبیاتِ معاصر اسلامی، مربوط به اندیشههای اخوانالمسلمین است. martyr، ریاضت یا مرگی با تحمل عذاب در راه خدا و باورِ دینی است. مفهوم شهید و martyr، به معنای دقیق، «جانباختن» است. جانی را برای چیزی از دست دادن، که صرفاً برداشت اعتقادی بود، و هیچ ربطی به انسان و وطن ندارد.
علاوه بر اینکه شهید به معنای «کشته شده در راه الله»، هیچ مناسبتی با مفاهیم ملّی ندارد، از شورش ۵۷ به بعد نیز به گونهای مرزی میانِ جانباختگانِ حکومتی بود و مردمی. جعلی بود برای مصادرهٔ مدافعانِ خاک و پردهای بر افکارِ غیرمذهبی. عنوانی جهتِ سؤاستفاده و مُهری بر پیشانیِ بازماندگانی که باید به راه حکومت میرفتند.
این مفهوم توسط حکومتهای دینی بخصوص رژیم آخوندی چنان به ابتذال کشیده شد، که استفاده و بیانش توسط مردم و گروههای مخالفِ حکومت با اکراه همراه شده است.
امّا در زبان فارسی یک واژهٔ کهن و زیبا وجود دارد که تا کنون هیچ استفاده مذهبی و ایدئولوژیکی از آن نشده است و با توجه به معنا و مفهومِ آن، میتوان بار ملّی و میهنی بدان داد.
ترکیباتِ «جانفشان» و «جانفشانی» که همواره بار معناییِ مثبت داشتهاند، میتوانند جایگزین مناسبی برای شهید و شهادت باشند. چون اینجا مجال بسطِ بحث نیست، به چند اشاره بسنده میکنم. امیر معزّی در قصیدهای میگوید:
روز بخشش نیکخواهان پیش جاهت جانفشان
روزکوشش بدسگالان پیش تیغت جانسپار
و سنایی میفرماید:
چنان شادم ز عشق او که جان را میبرافشانم
چه باشد آنکه از عشق و خرد می جانفشان دارد
شهید کسی است که شاهدِ مرگ خود میشود. به پیشواز مرگ میرود و اساساً میآید تا بمیرد. امّا جانفشان، با جانِ خود که والاترین داشتهٔ انسان است، میآید تا دفاع کند، پر و بال دهد و از آنچه میتواند خیر و نیکو باشد پاسداری کند. جانفشانی، ویژگیِ والاترینِ انسانها است. کسانی که همزمان به جانِ خود احترام میگذارند و نمیخواهند شاهدِ باختنش باشند و از آن مایه میگذارند تا جهان و مردم را نجات دهند و بپرورانند. خاقانی این ویژگی را در شعری مشهور، به مادر نسبت میدهد و میگوید:
با این همه هم نگاه میدار
حق دل جانفشان مادر
مفهوم شهادت -بنابر اساسِ اسلام- بر جهلِ مؤمن تکیه دارد ولی مفهوم جانفشانی با عشق و مهر. شهید عذاب میکشد تا در راه رسیدن به الله گامی بردارد، امّا جانفشان در راه آزادی و آسایش مردم عشق میورزد. شهید میرود تا جانش را ببازد، امّا جانفشان با مقدّس خواندنِ جان، میرود تا از جانها پاسداری کند.
🔸🔸🔸
T.me/us/world_of_iranology.com
BY جهانِ ایرانشناسی

Share with your friend now:
group-telegram.com/world_of_iranology/364